شجره طیبه در مقابل شجره ملعونه

شجره طیبه در مقابل شجره ملعونه


شجره طیبه در مقابل شجره ملعونه

 

حجت­الاسلام مهدوی ­نژاد: تردید نسبت به ولی خدا یکی از آزمون­های بسیار مهم و سنگین هست. کسی که معتقد به حجت خداوند متعال می‌شود، باید با براهین و استدلال‌هایی معتقد شده باشد که کوه هم نتواند عقل و قلب او را در اعتقادش تکان دهد. // عبارت «شجره ملعونه» در مورد بنی امیه، به تشکیلاتی بودن بنی‌امیه اشاره دارد. چون شجره، خود به معنای یک شبکه به هم پیوسته هدفمند، هوشمند و زنده است و بنی‌امیه(لعنت‌الله‌علیهم اجمعین) دقیق و تشکیلاتی کار می‌کردند. پشت هر برنامه‌ای، نقشه و فکری داشتند.// شجره طیبه، شجره توحید و ولایت و در مقابل شجره ملعونه است و آن هم تشکیلاتی و با برنامه است. // حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) حقیقت لیلهالقدر است و هزار ماه حکومت بنی‌امیه، با لیله‌القدری که «خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر» است، جبران می‌شود. // در لیله‌القدر سرنوشت‌ها تغییر ‌می‌کند، حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) نیز سرنوشت امت و دین پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را تغییر دادند. // به واسطه حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) نه تنها ابتر‌یت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در نسل، بلکه ابتریت ایشان در اصل(یعنی انحطاط اسلام) هم جبران شد. // حرف و عمل حضرت فاطمه‌(سلام‌الله‌علیها) ابزار اثبات ولایت امیر‌المؤمنین(علیه‌السلام) شد. // غدیر یک اکمال دین و یک اتمام نعمت داشت، ولی کوثر(سلام‌الله‌علیها) این اکمال و اتمام را اثبات، ابقا، تثبیت و تضمین کرد.

 

شناسنامه

عنوان: قرار هفتگی؛ میلاد حضرت فاطمه‌(سلام‌الله‌علیها)

موضوع سخنرانی: شجره طیبه در مقابل شجره ملعونه

زمان: 1/ 10/ 1403

مکان: مدینة­العلم کاظمیه

 

رؤیای شجره ملعونه

وجود مبارک پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) شبی در عالم رؤیا دیدند حیواناتی که به بوزینه تعبیر شده‌اند، بر منبر ایشان بالا و پائین می‌روند و منبر محل رفت‌ وآمد آنها شده است. تعبیر این خواب این بود که کسانی در تدارک این هستند که نگذارند دین پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) به نتیجه برسد. کنایه از اینکه کسانی جای پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌‌) و جای خلافت و مسند رسالت را در جامعه غصب خواهند کرد. حال اینکه بوزینه به این مشهور هست که حرکات دیگران را تقلید می‌کند. شاید اشاره به این باشد که کسانی خواهند آمد و از دیگرانی تقلید خواهند کرد و دینی را که پیغمبر(‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) آوردند و آئین و سبکی که ایشان اقامه کردند را به تقلید از دشمنان و غیر موحدین به انحراف خواهند کشید.

مهم است که در خواب دشمنان را به صورت حیوان و آن هم به صورت بوزینه دیدند. بوزینه هم پیام و تعبیری دارد. ما نمی‌خواهیم خواب پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) را تعبیر کنیم. برداشت خودمان را می‌گوییم کما اینکه بعدها این حرف‌ها مستند شد، یعنی نفوذ یهود در دستگاه حکومت اسلامی و به اصطلاح رومی‌ها و غربی‌ها دیده شد.

پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌‌وآله‌) در جای دیگر فرمودند: «امت من جا پای بنی‌اسرائیل می‌گذارند و نعل به نعل بعضی از مسائل را تکرار می‌کنند». بعد هم دیدیم تکرار شد و کسانی را که سنت و سیره پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) را مخدوش و ممنوع کردند و به سیره دشمنان عمل کردند؛ در تاریخ صدر اسلام اتفاق افتاد.

این خواب به «رؤیای شجره ملعونه» معروف شد؛ یعنی درخت لعنت شده. بعد از اینکه وجود مبارک پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) این خواب را دیدند خیلی غمگین و دل‌شکسته شدند، طوری که کمتر کسی ایشان را در حال خنده می‌دید. با اینکه پیامبر(‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) متبسم بودند ولی بعد از دیدن این خواب کمتر می‌خندیدند چون بعد از این همه زحمات رسالت، عده‌ای قرار است با دین ایشان این‌گونه عمل ‌کنند!

 

آزمون شک و تردید به ولی خدا

به این مسئله در سوره اسراء آیه ۶۰ اشاره شده است، می‌فرماید: «وَإِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیَانًا کَبِیرًا»[1]؛ خداوند بر مردم احاطه دارد و همه امور را می‌داند. این خوابی را هم که ما به تو نشان دادیم، ماجرایی بود که آزمون و امتحان امت بود و این شجره‌ای که در قرآن لعنت شده و جریانی که طغیان بزرگی را رقم خواهد زد.

در مورد این آیه و این خواب تفاسیر مختلفی آمده؛ بعضی گفتند: منظور از رؤیا در این آیه رؤیت هست و آن ماجرای معراج بوده که وجود مبارک پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) در معراج چیزهایی را دیدند که وقتی برگشتند مطالبی را بیان نمودند، ولی بعضی از مردم که ایمان ضعیفی داشتند، باور نکردند. این امتحانی برای امت بود چون شما خداوند متعال و پیامبر(‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) را پذیرفته‌اید حال وقتی ایشان حرفی می‌زنند، شما شک می‌کنید!

بعضی هم این نظر را رد کردند و گفتند این موضوع مربوط به صلح حُدیبیه هست که پیغمبر(صلی‌‌الله‌علیه‌وآله) پیشگویی کردند که شما به زودی پیروز می‌شوید. «به زودی» را مردم، به خیلی زودی تعبیر کردند و دو سال بعد حرف ایشان محقق شد و عده‌ای گفتند که چطور شد دو سال گذشت و پیشگویی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) تعبیر نشد؟ حضرت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) فرمودند: «من گفتم به زودی و نگفتم که همین الآن محقق می‌شود».

تردید نسبت به ولی خدا یکی از آزمون­های بسیار مهم و سنگین هست. کسی که معتقد به حجت خداوند متعال می‌شود، باید با براهین و استدلال‌هایی معتقد شده باشد که کوه هم نتواند عقل و قلب او را در اعتقادش تکان دهد. یعنی اعتقاد او به حجت خداوند متعال طوری شکل گرفته باشد که در قلب او هیچ ابهام، شبهه و شایعه و هیچ شک و خللی ایجاد نکند. این خیلی مهم و خیلی هم سخت است.

 

بنی‌امیه، شجره ملعونه

بعضی گفتند این تفسیر هم نیست. اما موضوعی که به این رؤیا برمی‌گردد، واقعاً خوابی هست که ایشان دیدند که بوزینه‌هایی بر منبر پیامبر(‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) بالا و پائین می‌رفتند. این خواب نه تنها در منابع اهل تشیع، بلکه توسط اهل تسنن هم نقل شده است.

در قرآن تنها لفظ شجره ملعونه آمده و صریحاً گفته نشده که به چه کسانی اشاره دارد. اما با نگاهی به تفاسیر، متوجه این نکته می‌شوید که قرآن در آیات دیگر، گروه و طوایفی را ملعون اعلام می‌کند. پس می‌توان نتیجه گرفت که شجره ملعونه شامل این افراد می‌شود. در این مورد روایاتی داریم؛ امام محمد باقر(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «وَالشَّجَرةُ المَلعونَه فِی‌القرآن هُم بنی‌امیه»[2].

 

تشکیلاتی بودن بنی‌امیه// چرا به بنی‌امیه شجره گفته‌اند؟

حال بیایید دقیق‌تر به این مسئله بپردازیم که چرا به آنها شجره گفته‌اند؟ می‌دانید که شجره، معانی دیگری غیر از درخت دارد. مانند شبکه یا مجموعه تشکیلاتی‌؛ شاید درخت‌واره یا نقشه درختی بعضی سازمان‌ها را دیده باشید. درخت، شامل ریشه، تنه، شاخ و برگ می‌شود. این درخت سایه دارد و میوه هم می‌دهد، درون آن فعل و انفعالاتی اتفاق می‌افتد که آن مواد غذایی را تا شاخه‌ها و نقاط مختلفش می‌رساند. پس برای انجام این فرآیند و تولید میوه‌، برنامه‌ و تشکیلات حساب‌ شده‌ای دارد. شاید این شجره به تشکیلاتی بودن بنی‌امیه اشاره دارد، چون بنی‌امیه(لعنت‌الله‌علیهم اجمعین) دقیق و تشکیلاتی کار می‌کردند. پشت هر برنامه‌ای، نقشه و فکری داشتند.

 

عطای لَیلَةُالقَدرِ

در مقابل آنها، شجره طیبه را دارید که در قرآن آمده «کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ»[3]. اصل و ریشه شجره طیبه دو شخصیت بزرگ و نورانی هستند و خود پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فرمودند: «اَنَا وَ عَلی مِن شَجَرَةٍ واحِدَه»[4]. بنابراین شجره طیبه، شجره توحید و ولایت است که آن هم تشکیلاتی و با برنامه است.

شجره طیبه در مقابل شجره ملعونه قرار گرفت. حکومت بنی‌امیه(لعنت‌الله‌علیهم‌اجمعین) هزار ماه طول کشید، خیلی حکومت کردند. وجود مبارک پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که می‌دانستند ماجرا چیست و قرار هست این منبر و مسند تا هزاران ماه به اشغال این گروه در بیاید، ناراحت بودند. جبرئیل(علیه‌السلام) نازل شد و به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بشارت داد که ای رسول ما، هزار ماه می‌آیند و بر این منبر می‌نشینند، اما در عوض این هزار ماه که این شجره ملعونه‌ قلب تو را محزون و ناراحت کرده، خداوند متعال به تو لیلة‌‌القدر را عطا می‌کند؛ «لیلة‌ القدرِ خَیرٌ مِن ألفِ شَهر»[5]. شبی که از هزار ماه برتر است! حالا اینکه چقدر برتر است را آیه نفرموده است ولی در تفاسیر می‌بینید که قدر و اندازه ندارد. خدا لیلة‌القدر را به تو می‌دهد که از هزار ماه (بیش از هشتاد سال) بالاتر است، آن هزار ماه بنی‌امیه، با لیلة‌القدری که «خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر» است، جبران می‌شود.

 

جبران رؤیای شجره ملعونه با سوره قدر و کوثر

در بررسی روایات دیگر، هم در کتب علمای شیعه و هم در منابع اهل‌سنت به این روایت می‌رسید که می‌فرماید: خداوند متعال از بابت این رؤیای شجره ملعونه، سوره قدر و سوره کوثر را بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل کرد. خداوند متعال این دو سوره را در عوض آن خواب و در پاسخ به آن جریان شجره ملعونه بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل کرد. لیلة‌القدر در سوره قدر آمده و سوره کوثر هم در شأن حضرت فاطمه زهرا(‌علیهاالسلام) نازل شد.

نکات زیاد دیگری هم وجود دارد؛ مثل اینکه «أنَا أعطَینَاکَ الکُوثَر»[6]. ما به تو عطا کردیم‌. آعطینا نیست، اَعطیناک! تملیک است؛ ما به تو کوثری دادیم که تو به وسیله این کوثر می‌توانی دین و پیروانت را به آلاف و الوف و نعمات فراوان برسانی. آنچه به تو دادیم، می‌تواند ریشه‌های شجره ملعونه را قطع کند.

 

و ما أدراکَ فاطمه(‌علیهاالسلام)؟!

در حدیثی از وجود مبارک امام صادق(علیه‌السلام) نیز این دو (یعنی قدر و حضرت فاطمه(‌علیهاالسلام)) در کنار هم قرار می‌گیرند. «مَن عَرَفَ فاطِمةَ، حَقَّ مَعرِفَتِها فَقَد أدرَکَ لَیلَةَ القَدر»[7]؛ هر کس به شناخت حقیقی فاطمه(‌علیهاالسلام) برسد، بی‌گمان لیلةالقدر را درک کرده است. یعنی لیلةالقدر و فاطمه زهرا(علیهاالسلام) ادله یکدیگر هستند. این لیلةالقدر چیست که کسی نمی‌تواند درکش کند مگر با درک مقام فاطمه زهرا(‌علیهاالسلام)؟! و از آن‌طرف مگر مقام فاطمه زهرا(‌علیهاالسلام) برای ما قابل درک است؟! مگر یک لیوان، یک سبو، یک حوض، یک استخر یا یک دریاچه می‌تواند اقیانوس را درک کند؟! مگر آدمی می‌تواند چنین چیزی را فهم کند؟! شدنی نیست. تنها معصوم می‌تواند معصوم را درک کند، آن هم فاطمه زهرا(‌علیهاالسلام) که امام معصوم می‌فرمایند: «نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلی خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْنا»[8]؛ ما حجت‌‌های خدا بر شماییم و مادر ما، فاطمه (‌علیهاالسلام) حجت خدا بر ماست. آیا این حرف را ما به سادگی می‌توانیم درک کنیم؟! می‌توان فهمید مقام فاطمه زهرا(‌علیهاالسلام) چیست؟! ما شاید بتوانیم فقط شأنی از شئون لیلةالقدر و شأنی از شئون فاطمه(‌علیهاالسلام) را بفهمیم. [حالا من اشاره‌ای می‌کنم به یک شأن از لیلةالقدر و همینطور به یک شأن از حضرت، سپس این دو را در کنار هم قرار می‌دهیم تا بلکه ان‌شاءالله به فهمی از مسئله برسیم.]

 

لیلةالقدر چیست؟

لیلةالقدر شب نزول قرآن و شب سرنوشت است. یعنی بعد از 365 روز درگیر مسائل مختلف بودن مثل برد و باخت، سقوط و ضعف، گناه و امور منفی، حالا که روحت آزرده شده، جانت لطمه خورده، از آن مقام آدمیت نزول کردی و فاصله‌ات از آن مقامی که برایت تعیین شده بود خیلی زیاد شده، بیا و سرنوشت سال بعد خودت را عوض کن. در اصل یک شب است ولی شما برای آنکه یک شب را درک کنید، سه شب می‌آیید و تا اذان صبح بیدار می‌مانید؛ استغفار می‌کنید، قرآن می‌خوانید، دعا می‌خوانید و... تا سرنوشت شما تغییر کند. یعنی می‌شود یک سالی را که خودم با دست خودم رقم زدم، با خطاهایم آینده و آخرت خودم را خراب کردم، حالا در یک شب اصلاح کنم؟! بله، می‌شود.

 

تغییر سرنوشت در لیله‌القدر

فقط موقعیت زمانی این شب مدنظر نیست، بلکه ممکن است در این لیله‌القدری که از ابتدای شب تا اذان صبح بیدار هستید، بتوانید برای دقیقه‌ای ارتباط برقرار کنید و لیله‌القدرتان محقق شود. این تغییر سرنوشت و خیر در ثانیه و صدم ثانیه آن جاری ا‌ست؛ شما هر زمان که متصل شوید، تمام لیلةالقدر را درک کرده و سرنوشت‌تان تغییر می‌کند.

 

توبه حقیقی در لیله‌القدر

برای برخی سؤال می‌شود: آیا من با گذشت سال‌ها از عمرم، می‌توانم گذشته را در لیله‌القدر جبران کنم؟ بله، اصلاً لیله‌القدر ظرفیتش همین است. می‌فرمایند اولاً اگر شما در لیله‌القدر به معنای واقعی از عملکرد گذشته خود پشیمان شوید و ثانیاً به معنای واقعی برای اصلاح امور خود اراده کنید و از خدا برای آن کمک بخواهید، برای خدا کاری ندارد تا به شما در این امر کمک کند. اگر شما هشتاد سال پشت به نور حرکت کردید، برای حرکت به سمت نور لازم نیست هشتاد سال برگردید؛ بلکه فقط لازم است روی خود را به سمت خورشید برگردانید و توبه کنید؛ توبه یعنی برگشت. البته توبه الزاماتی هم دارد، شما یک سری اعمال را قضا کرده‌اید که باید آنها را به‌جا بیاورید که باید عزمی که قصد آن را کرده‌اید محقق نمایید و شروع کنید، حتی اگر عمرتان کفاف ندهد تا آن را کامل بجا بیاورید، مهم این است که روی‌تان را برگردانید و با ضوابط خداوند در مسیر قرار بگیرید و خدا نیز سرنوشت شما را تغییر می‌دهد؛ خداوند مهربان و بخشنده است. مگر چقدر طول کشید تا سرنوشت حُر عوض شد؟ چهره‌هایی که داستان‌هایشان را در تاریخ می‌دانید، عمری اشتباه رفتند ولی لیله‌القدری داشتند که در آن عوض شدند. نه تنها سرنوشت انسان، بلکه سرنوشت انسان‌ها، بشریت و امت‌ها می‌تواند در لیله‌القدر تغییر کند. این موضوع ساده است ولی همین را انسان انجام نمی‌دهد، یعنی مثل لیله‌القدری که بر ما گذشت یا لیله‌القدری که پیش خواهد آمد، اگر همه انسان‌ها، موحدین، شیعیان و حتی غیر شیعیان، آن‌هایی که به منجی معتقدند، همه در یک شب ضجه بزنند، همه‌ حاجت‌هایشان را کنار بگذارند و فقط منجی را بخواهند و یکپارچه از کره‌ زمین یک صدا به آسمان برود، آیا خداوند اجابت نمی‌کند؟! خداوند منتظر ناله‌های افرادی مانند مقام‌معظم‌رهبری(حفظه‌الله) یا مراجع عظام و اولیا خود برای ظهور حضرت نیست، بلکه منتظر ناله‌های مردم است. در تشرفاتی که علما محضر حضرت داشتند، حضرت بعضاً به ایشان فرمودند به مردم بگویید برای فرج من دعا کنند. مردم باید پای کار بیایند وگرنه می‌گفتند شما علما دعا کنید. لیله‌القدر سرنوشت امت و حتی تاریخ را عوض می‌کند.

 

فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها)کوثر و لیله‌القدر

یکی از شئون لیله‌القدر و شاید مهمترین شأن آن، تغییر سرنوشت است. حضرت فاطمه‌‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) به عنوان کوثر برای نسل پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است؛ یعنی ادامه‌ نسل ایشان است. یازده امام از دامن پاک این مادر بزرگوار و به تعبیر علامه حسن‌زاده‌آملی(اعلی‌الله‌مقامه) یازده قرآن ناطق از این وجود مبارک نازل شد؛ فاطمه‌ای که کوثر و لیله‌القدر است. شأنی که برای حضرت قائلیم، شأن لیله‌القدری ایشان است. حضرت فاطمه‌(سلام‌الله‌علیها) در این فقره مانند لیله‌القدر است؛ در لیله‌القدر سرنوشت‌ها تغییر ‌می‌کند، حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) نیز سرنوشت امت و دین پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را تغییر داد. به این معنا که سرنوشت انحرافی که توسط بنی‌امیه و مقدماتش قبل از بنی‌امیه شکل گرفته بود، توسط حضرت فاطمه‌(سلام‌الله‌علیها) تغییر کرد و جلوی بنی‌امیه و تحقق آن رؤیا را گرفت، همچنین جلوی بنی‌عباس را هم گرفت. اگر ما نسلی را هم از وجود مبارک پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌بینیم، به آن تبرک می‌جوییم و روی آن حساس هستیم به خاطر این است که این نسل، نسل علمداران توحید در عالم است و می‌خواهد دین اسلام را حفظ کند، خداوند کوثر را برای حفظ این نسل می‌دهد. ولی مهمتر از نسل، اصل است و اصل پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دین و آیین اوست.

 

کوثر، مهر ابطال ابتریت در نسل و اصل پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)

«إِنَّآ أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»[9]؛ پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به واسطه حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) نه تنها ابتر‌یتش در نسل جبران شد، بلکه ابتریتش در اصل هم جبران شد. عده‌ای خواستند دین او را ابتر کنند ولی ایشان به وسیله‌ کوثر مهر ابطال بر این ابتریت زد. این نسل با حیات و شهادت‌شان علمداران توحید بودند. حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) دین پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را از این طریق حفظ می‌کند. ابتریت اصل یعنی ابتریت دین و ابتریت نسل را با کوثر جبران می‌کند. وقتی حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) مقابل جریان انحراف قد علم کرد، هنوز که هنوز است در دل تاریخ حجیت حقانیت او و حقانیت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و دین ایشان را می‌توان از گفتار و موضع‌گیری‌های او اثبات کرد که بنده در ایام فاطمیه این موارد را مفصل عرض کردم.

در مورد حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) می‌توان بسیار حرف زد، گرچه هر چه بگوییم هم قطره‌ای از دریاست، ولی همان مقدار که از وجود مبارک‌شان در منابع اهل سنت نقل شده برای حفظ اصالت و زدن ریشه‌های شجره‌ ملعونه و اثبات انحرافاتی که از صدر اسلام و بعد از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به وجود آمد، کافی است. چند مورد از آن‌ها را عرض می‌کنم.

 

قول و فعل حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)، ابزار اثبات ولایت

قول و فعل (حرف و عمل) حضرت فاطمه‌(سلام‌الله‌علیها) ابزار اثبات ولایت امیر‌المؤمنین(علیه‌السلام) شد؛ چون اولاً در روایت می‌فرماید «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ فَقَدْ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة»[10]؛ هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. این روایت معروف را سنی‌ و شیعه نقل کرده‌اند. همچنین می‌فرماید «إنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَغضِبُ لِغَضِبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها»[11]؛ پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: خداوند متعال با غضب فاطمه غضبناک می‌شود و با رضایت او راضی می‌شود. این‌ خیلی حرف عجیب و عظیم‌القدری‌ست، اگر من و شما خیلی عروج کنیم و رشد پیدا کنیم، راضی به رضای خداوند تبارک و تعالی می‌شویم. آن‌وقت یکی در مقامی باشد که برعکس است، اگر او از چیزی راضی شود خداوند هم راضی می‌شود. نه اینکه خداوند متأثر و منفعل از رضایت اوست، بلکه ایشان مستغرق در رضایت الهی‌ست، اصلاً اراده‌ای جز اراده‌ الهی در وجود او نیست. اگر او غضب کرد، عیناً غضب خداست؛ یعنی اگر می‌خواهید ببینید خداوند چه زمانی غضب می‌کند، ببینید فاطمه چه زمانی غضب می‌کند. مانند آینه‌، هیچ تأخیری در این مسأله نیست، حتی به ‌اندازه‌ سرعت نور و جابه‌جایی صوت و تأخیر‌های مادی که ما می‌بینیم. این غضب فاطمه و رضایت اوست. این وجود نازنین ابطال اتهام ابتریت به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ابتر بودن دین پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)می‌شود. عده‌ای از بنی‌امیه هزار ماه تلاش کردند تا دین ایشان را ابتر کنند، اما حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) اجازه نداد و از همان ابتدا میخ‌هایی در این مسیر کوبید.

 

امام حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) کیست؟

اگر بخواهیم فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) را طبق این دو عبارت تفسیر کنیم، باید ابتدا سؤال کنیم که امام او چه کسی بوده‌‌است؟ آیا امام نداشته است؟ اگر داشته امام ایشان، خلیفه‌ اول بوده است؟ یا علی‌بن‌ابی‌طالب(سلام‌الله‌علیه)؟ این‌ها را باید جواب دهیم.

اگر بگوییم ایشان امام نداشته که العیاذ بالله مشمول آن حدیث پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌شود که به مرگ جاهلی مرده باشد! آیا کسی که صدیقه است، کسی که آیه‌ تطهیر در‌ موردش نازل شده، خدا به بهشتی بودن، طهارت، صدق و کوثر بودن او شهادت داده، می‌شود به مرگ جاهلی از دنیا برود؟! این‌ که اصلاً منتفی است.

 

آیا خلیفه اول، امام حضرت صدیقه(سلام‌الله‌علیها) بود؟

دوم اینکه بگوییم امامش خلیفه‌ اول بوده است، هم کتب شیعه و هم اهل سنت نقل کرده‌اند که فاطمه‌‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) در اواخر عمر، نارضایتی خودش را در مورد خلیفه‌ اول و دوم اعلان کرد، این در کتب اهل سنت ذکر شده است و همان‌جا در مخاطبه‌ای که اتفاق افتاد بی‌بی فرمودند که آیا شنیدید که پدرم فرمود غضب من غضب خداست و رضایت من رضایت خداست؟ گفتند بله، بی‌بی فرمودند خدایا شاهد باش که من از این‌ها راضی نیستم و از این‌ها در غضب‌ هستم. پس او که رضایتش رضایت خداست و خشمش خشم خداست، وقتی اعلان نارضایتی از کسی یا چیزی می‌کند، حتماً آن کس یا آن چیز یا آن جریان، جریان ملعونه‌ای است. این هم مشخص است، مگر اینکه یک عده بخواهند بگویند غضب ایشان اصلاً حجیت ندارد! آیا می‌توانند بگویند غضب فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) اصلاً حجیت ندارد؟ اگر این‌طور بگویند، حدیث پیامبر(صلوات‌الله‌علیه) را از حجیت انداخته‌اند و وجود مبارک پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به نص قرآن هر بیانی فرموده، وحی بوده است. «وَ مَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی»[12]؛ اگر کسی بخواهد این حدیث پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را از حجیت بیندازد قرآن را خواسته مخدوش کند و این‌چنین کسی کافر است.

 

امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) امام حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها)

پس مولای ما علی‌بن‌ابی‌طالب(علیه‌السلام) می‌ماند که قطعاً امامِ فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها)، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) است. این که اثباتش اظهر من الشمس است و مرحوم علامه امینی(اعلی‌الله‌مقامه) در الغدیر اثبات می‌کند. الغدیر تماماً از منابع اهل سنت، در اثبات غدیر و ولایت و امامت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) است. پس امامِ فاطمه(سلام‌الله‌علیها)، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) است. کسانی که دنبال چیدمان یک سری مقدمات کنار یکدیگر هستند، این یکی‌ از آنهاست.

 

تلاش بنی‌امیه برای نابودی نسل فاطمی

پس فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) که کوثر و لیله‌القدر است از همان ابتدا با حجیت وجود، قول و فعل خودش، پرچمی را بالا برد که بنی‌امیه هزار ماه تلاش کردند اما نتوانستند این پرچم را پایین بیاورند.

درست است که حکومت کردند اما نتوانستند با نسل این کوثر کنار بیایند. باید این نسل را می‌کشتند. چون نسل اگر بود آن‌ها را رسوا می‌کرد و رسوا هم کرد. هزار ماه حکومت کردند اما هنوز که هنوز است پرچم فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) بالاست. هنوز که هنوز است پرچم امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) بالاست‌. هنوز که هنوز است پرچم دین پیامبر(صلوات‌الله‌علیه) و اسلام ناب، بالاست‌ و حذف نشده است. چون زمانی، صدای اذان بلند شد، گفت صدا را می‌شنوی؟ مؤذن، اسم پیامبر(صلوات‌الله‌علیه) را آورد. گفت بله. گفت من این اسم را محو خواهم کرد. بنی‌امیه می‌خواستند محو کنند، نتوانستند. بنی‌عباس هم آمدند نتوانستند.

هنوز که هنوز است درگیری این شجره ملعونه وجود دارد که می‌آیند در حرم بی‌بی جان‌ ما حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) رجز می‌خوانند و حکم می‌گذارند که هر کس می‌خواهد زیارت سیده زینب(سلام‌الله‌علیها) برود باید زیارت مقبره مولای‌شان معاویه‌بن‌ابوسفیان برود، بعد به زیارت سیده زینب(سلام‌الله‌علیها) مشرف بشود. مجبور هستند گرو بگیرند، می‌فهمید یعنی چه؟! گرو‌ بگیرند که معاویه را زنده کنند. معاویه می‌خواست، اسم فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) و رسول‌خدا(صلوات‌الله‌علیه) و امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را محو کند. الآن بعد هزاروچهارصد سال مجبور هستند گرو بگیرند. این جنگ هنوز به‌روز است. یعنی الآن حکومت عثمانی و حکومت بنی‌امیه و... پرچم‌شان را بالا می‌آورند که تکان بخورد. البته این پرچم بالا نخواهد آمد. مقام‌معظم‌رهبری(حفظه‌الله) فرمودند: رژیم صهیونیستی شکست خواهد خورد. اینها پرچم‌های ذیل آن است. جنگ به روز است و سیدحسن‌نصرالله(رحمت‌الله‌علیه) و بچه‌های مقاومت می‌گویند ما با توسل به فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) در جنگ ۳۳ روزه و در جنگ‌های دیگر پیروز شدیم. رمز مبارزه با شجره ملعونه، کوثر و فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) است. توسلات جدی به فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) این‌جا باید خودش را نشان بدهد.

حرف‌های زیادی است. بعدها هم بقیه دین با ضمانت کوثریت زهرای اطهر و نسل او از ابتریت درآمد. ببینید «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ»[13]؛ نماز بخوان به شکرانه این مولود و شتری قربانی کن. حالا تفسیر در مورد «وانحر» هم مختلف است. می‌خواهم فقط یک اشاره کنم. تفسیر نمی‌کنم دارم یک برداشت و یک تحلیل تاریخی را عرض می‌کنم.

 

تحلیل تاریخی «وانحر»

ببینید یک معنی «نحر»، شتر قربانی است که به خاطر این، شکر الهی را انجام می‌دهید. یک نحر هم هست که در نسل او اتفاق می‌افتد یعنی او با قربانی کردن حسین(علیه‌السلام)، بقاء دین را تضمین می‌کند. پیغمبر(صلوات‌الله‌علیه) هم می‌فرماید: «انا من حسین» من از حسین هستم. یعنی چه؟ یعنی دین من از حسین است.

غدیر یک اکمال دین و یک اتمام نعمت داشت. این جمله را دقت کنید. کوثر(سلام‌الله‌علیها) این اکمال و اتمام را اثبات، ابقا و تثبیت و تضمین کرد. شما روی این جمله فکر کنید. ظاهرش این است که امیرالمؤمنین ۲۵ سال از مسند کنار گرفتند و بنی‌امیه آمد حضرت را کنار زد «وَ اَزالَتکُم عَن مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللهُ فیهَا». اما حضرت در دل این شجره ملعونه، شمشیری را فرو کرد که نتوانست این شجره ملعونه اسلام ناب را ببلعد و کار را تمام کند. و بعد از ۱۴۰۰ سال الآن دشمنان فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) باید قبر دخترش را برای زیارت معاویه‌بن‌ابی‌سفیان(لعنت‌الله‌علیه) گرو بگیرند و یکی از فرزندان او اندکی بعد از کنار کعبه ان‌شاءلله ظهور خواهد کرد و باقی‌مانده بنی‌امیه را نابود خواهد کرد.

 

زمان رجعت بنی‌امیه

زمانی ما می‌گفتیم چه‌طور می‌شود بنی‌امیه و بعضی از بدترینِ بدها رجعت می‌کنند؟ آن نسل و شجره خبیث این‌جا هستند و آن نسل و شجره طیبه هم الآن هستند. این دو با هم درگیرند. خیلی واضح است، کسی نباید گمراه بشود. ان‌شاءلله خدای متعال انقلاب ما را از همه‌ این آفات و فتنه‌ها حفظ کند.

 

ضرورت مجاهدت برای حفظ انقلاب

حفظ این انقلاب و آمین شما تضمینش به این است که برای حفظ این انقلاب مجاهدت کنید. انقلابی که امام از نسل فاطمه‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) پایه‌گذاری کرد و من به دوستان و سروران خودم، برادران و خواهران خودم عرض می‌کنم اگر شما علم جهاد تبیین را بلند نکنید و روشنگری نکنید و حقایق را برای مردم و برای نسل جوان روشن نکنید، در ظهور حضرت تأخیر خواهد افتاد. من نمی‌گویم این انقلاب از بین خواهد رفت. سال‌های سال باید منتظر بمانیم. ما در دروازه‌های ظهور قرار داریم. حرکت‌ها را تنظیم کنید. به فرموده مقام‌معظم‌رهبری(حفظه‌الله) نفس عمیق بکشید برای جهاد تبیین. ان‌شاءلله در جلسات آینده بعضی از نکات را درباره حوادثی که در کشور و در جامعه در حال وقوع است، با تحلیل‌های این چنینی، از این دست معرفتی، خدمت دوستان عرض خواهم کرد و هر کدام از ما رسالتی داریم که این رسالت را باید انجام بدهیم.

 

اهمیت استماع عمیق بیانات مقام‌معظم‌رهبری(حفظه‌الله)

سخنان مقام‌معظم‌رهبری(حفظه‌الله) در بیانات اخیرشان در جلسه بانوان، بسیار تعیین‌کننده بود. عزیزان هر دفعه‌ای که بیانات مقام‌معظم‌رهبری(حفظه‌الله) از شما قضا شود، گوش ندهید و دنبال تحلیل آن نباشید و ساده به مسئله نگاه کنید، فرسنگ‌ها از این مرد بزرگ که رهبری و علمداری می‌کند و حرکت می‌کند دور می‌افتیم و نمی‌توانیم حرف او را پیاده کنیم. شبهاتی در سخنان مقام‌معظم‌رهبری(حفظه‌الله) برای کسانی پیش می‌آید، این شبهات را نگذارید در ذهن‌تان باقی بماند. سؤالاتی که پیش می‌آید این سؤالات را فوری بپرسید و جلساتی برای تبیین این بیانات، باید حتماً برگزار شود و شما دنبال فهم این مسائل باشید. وقتی فاصله‌مان با علمدار، با بلدِ راه، با کسی که پرچم‌دار این مسیر است، زیاد شد، او را گم می‌کنیم. ان‌شاءلله خدای متعال سرنوشت ما را به برکت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)، سرنوشت اولیای خودش و شهدا قرار بدهد.

به برکت حضرت صدیقه(سلام‌الله‌علیها) بلاهای تک‌تک اهل این مجلس و دوستان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و محبین حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) هر کجا هستند از آنها برداشته شود و ان‌شاءلله نعمت‌های خاص بی‌بی که مد نظرشان است و برای دوستان خاص‌شان کنار گذاشتند، امشب و این ایام به تک‌تک ما عنایت کنند و ان‌شاءلله شیاطینی که دنبال خباثت هستند، دنباله‌ آن شجره ملعونه و شجره خبیثه هستند به زودی زود به دست ما ریشه‌کن شوند و ان‌شاءلله پشت سر آقای‌مان امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) در قدس نماز بخوانیم. برای تعجیل در فرج حضرت، سلامتی وجود نازنین‌شان، سلامتی رهبر عزیزتر از جان‌مان، سه صلوات...

 


[1]. سوره اسراء، آیه 60.

[2]. تفسیر اهل­بیت، ج 8، ص 220. 

[3]. سوره ابراهیم، آیه 24.

[4]. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 73.

[5]. سوره قدر، آیه 3.

[6]. سوره کوثر، آیه 1.

[7]. بحارالانوار، ج 43، ص 65.

[8]. تفسیر اطیب البیان، ج 13، ص 225.

[9]. سوره کوثر، آیات 1تا3.

[10]. کمال‌الدین، ج2، ص410.

[11].کنزالعمال، ج12، ص111.

[12]. سوره نجم، آیات3و4.

[13]. سوره کوثر، آیه2.