شباهتهای کرونا با شیطان
شباهتهای کرونا با شیطان
شباهتهای کرونا با شیطان
حجتالاسلام مهدوینژاد: مهمترین هدف شیطان در مبارزه با انسان، فاصله انداختن بین انسان و خداست./ من و تو در مبتلاشدن به این شرایط سهمی داریم که اگر سهم خودمان را پیدا نکنیم از عقوبت آن رها نخواهیم شد./ هر گناهی یک خط فاصله است. هرچقدر انسان بیشتر گناه کند خط فاصلههایش تا خدا بیشتر میشود.
هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد، مراسم هفتگی اول آذرماه را در قالب هیئت مجازی، مهمان خانوادههای مؤمن و انقلابی بود. سخنران این مراسم حجتالاسلام مهدوینژاد با توجه به شرایط بلای همهگیر کرونا، سخنانی را با موضوع «خط فاصلههای منحوس»، ایراد کرد که در ادامه میخوانید:
مدیریت با اسباب مادی و معنوی
بحث ما معرفتی است. انسان از زوایای مختلفی میتواند نگاه خود را نسبت به حوادث عالم تکمیل کند. ما خداپرستها به مدیریت و قدرت خدای متعال اعتقاد داریم و اینکه هیچ چیز از دایره قدرت خدا خارج نیست. معتقدیم خداوند با ضوابط و قوانین و علل و اسباب مادی، عالم را اداره میکند و از ما خواسته با همین علل و اسباب مادی، به سراغ حل و فصل مشکلات برویم. همچنین معتقدیم خداوند در کنار قوانین مادی، قوانین معنوی هم قرار داده که باید حتماً به آن بپردازیم و آن بُعد عبودیت ماست و اینکه ما به خداوند معتقدیم یا فقط علل و اسباب مادی را باور داریم با همین التزام عملی به قوانین معنوی مشخص میشود.
گاهی دوا هم اثر نمیکند، اما شفا اتفاق میافتد. کسی که به معنویت و خدا معتقد نیست، در چنین مواردی چکار میکند؟ علل و اسباب کار میکنند، ولی گاهی هم اثر ندارند و معنویت و قوانین معنوی خداست که بنبستهای مادی را میشکند و برطرف میکند.
مهمترین مبارزه شیاطین با انسان
نکته دیگر اینکه معتقدیم، شیاطین انس و جن وجود دارند و برای نابودی و انحراف ما برنامهریزی میکنند. ما این اعتقادات را از قرآن و روایات داریم. معتقدیم باید دائما در مبارزه و مراقبه باشیم، وگرنه از این دشمن لطمه خواهیم خورد. مهمترین مبارزه و هدف شیطان در مبارزه با انسان، فاصله انداختن بین انسان و خداست. هر چیزی که بین انسان و حق جدایی بیندازد، کار شیطان است. کار انبیا وصلکردن است. شیطان دائماً خط فاصله ایجاد میکند و انبیا و اولیای الهی برای برداشتن خط فاصلهها آمدهاند، دعوای اصلی در این عالم دعوای فصل و وصل است.
عذاب فراق
طبق ضوابط خداوند متعال، دستهای از گناهان هستند که نفس اماره و شیطان، انسانها را به آن مبتلا میکنند، برای انفصال انسان و برای اینکه دچار عذاب فراق از خدا و معنویات شود. خدا در قرآن میفرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ»[1]؛ کار شیطان این است که بین شما عداوت و دشمنی بیندازد. اگر بینتان دعوا شد، بدانید کار شیطان است. اگر در دلتان بغض و عداوت نسبت به مؤمنی احساس کردید، کار شیطان است. چون بغض باید نسبت به دشمن باشد، نه نسبت به مُحبّ امیرالمؤمنین(ع)!
میفرماید: «فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ» آیه درباره شراب و قمار است که از نتایج شراب و قمار، عداوت و بغض است. بعد میفرماید: «وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ» شما را از یاد خدا و از نماز جدا میکند. رسالت شیطان در این دنیا فاصله انداختن است. جدایی از ذکر خدا و جدایی بین مؤمنین. ذکر خدا همین نماز، روزه، واجبات و مستحبات، روضهها، توسلات و اجتماعات مذهبی است که باعث اتصال ما به خدا میشود.
هر گناه، یک خط فاصله...
همچنین میفرماید: «وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ»[2]؛ به بندگان من بگو بهترین سخن را بگویند، شیطان به وسیله همین بد حرف زدن، میانشان را به هم میزند. اگر دیدید زبانتان به برهم زدن رابطه مؤمنین باهم میچرخد، بدانید شیطان مدیریت میکند! خدا نمیگوید خوب حرف بزنید، بلکه میگوید خیلی خوب حرف بزنید! وگرنه شیطان بین شما را به هم میزند. در آیه 102 سوره بقره میفرماید: «وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» در قسمتی از همین آیه میفرماید: «فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ»؛ سلیمان نبی کافر نشد ولیکن شیاطین کافر شدند. به عدهای از مردم سحر یاد دادند تا به وسیله این سحر بین زن و شوهر فاصله بیندازند. کار شیاطین انس و جن، فاصله انداختن است. فاصله دلی، فکری، عقیدتی، عاطفی و... محصول عملیات شیطان است.
شیطان از نفس اماره و ضعفهای نفسانی ما سوءاستفاده میکند. وگرنه خودش هیچ غلطی نمیتواند بکند. از بدیهای درون ما استفاده میکند، ما را وسوسه میکند و ما را به گناه میاندازد و هر گناهی یک خط فاصله است. هرچقدر انسان بیشتر گناه کند خط فاصلههایش تا خدا را بیشتر میکند.
برنامه شیاطین جن و انس برای نابودی حق
ما گرفتار یک بیماری و ویروسی شدهایم که آقا از همان ابتدا فرمودند: «ویروس منحوس». خودش نحس است، آثارش هم نحس است. فرمودند: شیاطین انس و جن دارند برای نابودی ما و حق و حقیقت برنامهریزی میکنند.
این ویروس محصول چیست؟ شیاطینی طراحی میکنند: «وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ»[3]؛ به دوستان خود وحی میکنند. بعد شیاطین انس که دوستان آنها هستند، این طراحیها را عملیاتی میکنند و بشریت را درگیر میکنند برای نابودی حق.
ما گرفتار ویروس منحوسی شدهایم که آثارش هم نحس است؛ ببینید چه بلاهایی بر سر ما آورده: بین ما و مسجدها بین ما و هیئتها، ما و نماز جماعت، بین ما و اجتماعات دینی، بین استاد و شاگرد و... فاصله انداخته است، مدارس و دانشگاهها تعطیل شده، بین کار و کارگر فاصله انداخته، خیلی از مشاغل تعطیل شدهاند، موعظههای عمومی تعطیل شده، دید و بازدیدها و پذیراییها تعطیل شده یعنی در حد یک پذیرایی ساده هم شما بخواهید به کسی بدهید، او میترسد بگیرد، شما هم میترسید تعارف کنید، حتی نمیتوانیم به هم دست بدهیم، در کنار هم نماز میخواندیم، الان نمیتوانیم به هم دست بزنیم. فکر کنید! این ویروس چقدر توانسته بین ما فاصله بیندازد! نحسی این ویروس و به خاطر این مسائلی است که به دنبال دارد،
عبرت از سامری
انسان ناخودآگاه به یاد سامری میافتد. سامری یک گوساله درست کرد، بین مردم و ایمانشان به خدا فاصله انداخت. بعد، خدا هم فاصله ایجاد کرد تا آنها را امتحان کند. قرار بود سی شب باشد، چهل شب شد. خدا ده شب فاصله را زیادتر کرد. در این ده شب، درون این جماعت را بیرون ریخت. به دنبال گوسالهپرستی رفتند. فاصله بین خدا و مردم، بین مردم و موسی و هارون(ع)، بین مردم و حقیقت ایجاد شد. خدای متعال دستور داد سامری باید جریمه شود. حضرت موسی(ع) حکم دادند که سامری باید منزوی مطلق شود. شاید هم این حکم شریعت حضرت موسی(ع) از قبل چنین گناهی بوده است. بین مفسرین اختلافنظر است. حضرت موسی(ع) فرمودند کسی با او حرف نزند، خرید و فروش و هر گونه ارتباط با سامری ممنوع. آیه قرآن این است: «قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ»[4]؛ گفت: برو دنبال کارت، تو به بلایی مبتلا میشوی که هرکس نزدیکت بیاید، میگویی به من دست نزنید! نزدیک من نیایید! عده دیگری از مفسران گفتهاند: حضرت موسی(ع) نفرینش کردند و مبتلا شد به بیماریای که مسری و خطرناک بود و کسی جرأت نداشت نزدیکش شود.
اگر بین کسی و خدا فاصله انداختی خدا بین تو و همه چیز فاصله میاندازد. اگر بفهمیم و بدانیم چنین کاری بکنیم که خیلی بیچارهایم، آن وقت خدا بین ما و خیلی از نعمتها فاصله میاندازد.
تأثیر گناهان در زندگی
گناهان ما باعث چنین مصیبتهایی میشود و همه هم دست خودمان است، «وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ»[5]؛ خداوند میفرماید هرچه مصیبت سرتان آمده با دست خودتان بر سر خود آوردهاید. حالا این ویروس را چینیها یا آمریکاییها درست کرده باشن، یا بر اثر حادثهای به وجود آمده باشد، سازماندهی و هدفمند باشد و... هرچه باشد، من و تو در مبتلا شدن به این شرایط سهمی داریم که اگر نگردیم و سهم خودمان را پیدا نکنیم، از آن عقوبت نجات نخواهیم کرد.
بخشی از گناهان فردی است، بخشی از آن اجتماعی، برخی هم در هم تنیده است. در دعای کمیل امیرالمؤمنین(ع) پنج دسته گناه را نام میبرند و استغفار از آنها را یاد میدهند: «اللّهمَّ اغفِرلِیَ الذُّنوبَ الّتی تَهتِکُ العِصَم»؛ یک دسته از گناهان هستند که عصمت انسان را هتک میکنند و پردههای حیای انسان را میدَرند که در روایات نام برده شده است، «اللّهمّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ النِّقَم»، گناهانی که انسان را گرفتار میکند، «اللّهم اغفِر لیَ الذُّنوبَ الّتی تُغَیِّرُ النِّعَم»، گناهانی هستند که نعمتهای ما را تغیر میدهند. «اللهمَّ اغفِرلِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاء»، بعضی گناهان دعای انسان را حبس میکنند هرچه دعا میکنی اجابت نمیشود. «اللهمَّ اغفِر لیَ الذُّنوبَ الّتی تُنزِلُ البَلاء»، بعضی گناهان سبب نزول بلا میشوند. در روایات ذیل هر عبارت، گناهانی که باعث این بلاها میشود بیان شده است.
چند نمونه از گناهان فردی و تأثیراتشان
گناهان فردی مثل: چشمچرانی، شهوترانیهای فردی، خودارضایی، آسیبهای اخلاقی که این موبایلها فضای مجازی دارد، این خلوتها که در آن گناه میکنیم، ظلم به خود، شرابخواری، بینظمی، تنبلی و بیبرنامگی، مقید نبودن به حلال و حرام، دروغ، عاق والدین و... بخشی از گناهان فردی است که در تنهایی میشود انجام داد و کسی هم متوجه نشود. بلاهای آن هم بر سر خود انسان میآید: مثل بیحالی و سستی در نماز و عبادات؛ نماز شب و نماز اول وقت میخواندی، دیگر نمیتوانی بخوانی، هر کار میکنی نمیتوانی اول وقت بخوانی! قساوت قلب میگیری، چشمت دیگر اشک ندارد، خوار میشوی، مدام ضایع میشوی، راه فهم و درک معنویات بسته میشود، معیشت و زندگی برایت تنگ میشود. نعمتهای الهی تغییر و تبدیل پیدا میکند، عمر کوتاه میشود یا به بیماریهایی مبتلا میشوی و... یکی از دلایل آن، گناهان فردی است.
آثار و عواقب گناهان اجتماعی
گناهان اجتماعی مثل: ظلم به مردم، مال مردم خوردن، اختلاسها و دزدیها؛ همین حادثهای که اتفاق افتاد و خیلیها روی آن مانور دادند، ماجرای خراب کردن خانهای در بوشهر، این اتفاقاتی که میافتد ظلم است و جلوی ظلم را باید گرفت. البته به نظرم یک عده هم به دنبال ظلم کردنهای اینچنینیاند تا فرصت فرار به ظالمان دانه درشت فراهم شود. جامعه و مسئولین عدلیه کشور را به چنین ظلمهایی درگیر کنند که فرصتها و دغدغهها را از جریانات اصلی منحرف شود و به مسائل کوچک معطوف شود که هم به این ظلمها حتماً باید رسیدگی شود، هم به ظلمهای بزرگتر، تا کشور به بلاهای بدتری مبتلا نشود.
تمسخر، شیوع دروغ، بیعفتی و گناهان ناموسی، بدقولی و پیمانشکنی، ندادن حقوقهای الهی، عوض کردن عادتهای خیر، خیلیها عادات خیرشان را کنار گذاشتند. نگویید این گناهان کوچک ما در مقابل آنها چیزی نیست، عقوبت همین گناهان کوچک من و شما هم سر جایش است و کارهای بزرگ آنها هم سر جای خودش عقوبت دارد. سوءظن، کینه، ریاکاری، غرور و بیتوجهی به دادخواهی مظلوم، گناهانی است که بین انسان و خدا و معنویات فاصله میاندازد و عقوبت سنگینی دارد.
حداقلهای ارتباط با امام زمان(عج)
یکی از گرفتاریهای ما این است که احساس هم نمیکنیم که با بسیاری از امور معنوی فاصله داریم. و یکی از آن فاصلهها، فاصله ما با امام زمان(عج) است. خیلی از ما دعای ندبهای و امام زمانی نیستیم. اینکه بعد از هر نماز یک تأثر و یک حالی در سلام دادن به حضرت پیدا کنیم، اینها حداقل است، ولی اهل آن هم نیستیم! اینکه برایمان مهم باشد برای امام زمان(عج) صدقه دهیم، دغدغهمان نیست. اهل ارتباط با امام زمان نیستیم. گاهی اگر جایی دارند دعای فرج میخوانند ما هم میخوانیم. در همان خواندن هم حواسمان نیست! رابطهمان ضعیف و فاصلهمان زیاد است.
فاصلهها از کجاست؟
دلیل این فاصله را حضرت در توقیعی که به شیخ مفید نوشتند، اینگونه بیان فرمودند: «لو أن أشیاعَنا وفّقهُمُ الله لِطاعَتِه، علی إجتماعٍ مِنَ القلوب فِی الوَفاءِ بالعَهدِ علیهِم»[6]؛ شیعیان ما که خدا موفقشان کند به طاعتش، اگر دلهایشان باهم جمع میشد.. دلهایشان از هم فاصله دارد. گاهی قبلاً هم که هیئت و مراسم بود، همه کنار هم مینشستیم، ولی دلهایمان باهم نبود، اجتماع قلوب نداشتیم. ما با خدا و امام زمان یک عهد داریم که باید دلهایمان سر آن عهد یکی شود. متأسفانه بین هیئتیها و مذهبیها هم اختلاف هست، دو نفرمان نمیتوانیم باهم باشیم. امام(عج) میفرمایند: «لما تأخّرَ عنهم الیمن بِلِقائَنا»، اگر برسر وفای به عهد ما یک دل بودند، زیارت ما به تأخیر نمیافتاد.
خبرهایی که از ما به امام زمان(عج) میرسد...
نکته دوم: «فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ حبس نکرده ما را مگر آنچه از آنها به ما میرسد. توجه کنید! حضرت کلمه حبس آوردهاند، یعنی ما میخواهیم بیاییم ولی حبسیم؛ ولی حبس نکرده ما را.. مگر آن خبرهایی که از آنها به ما میرسد!
علت این فاصله این است که خبرهایی از من و شما، از خوبان! به امام زمان(عج) میرسد که امام زمان ناراحت میشوند. میفرماید ما از آن کراهت داریم و اصلاً انتظار هم نداریم. خبرهایی که از ما به امام زمان(عج) میرسد! در خانههایمان، در خلوتهایمان در ارتباطات و رفاقتهایمان و در کار و کاسبیها چه خبر است؟! این خبرها را به امام زمان(عج) میدهند.
یا صاحب الزمان! من شکایت دارم...
روزگار عجیبی است، یا صاحب الزمان! من از خودم شکایت دارم، من به خودم ظلم کردم. کجا علیه خودم شکایت کنم؟! به کدام دادگاه بروم که مرا بیرون نکنند، کمکم کنند و آبرویم را نبرند؟! قرار نبود نامردی کنم و قرار بین خودمان را به هم بزنم، ولی زدم! یا صاحب الزمان! همه خبرهایی که از من به شما میرسد درست است. من سر حرفها و خوبیهایم نماندم، اما آقا اگر شما هم با ما سر خوبیهایتان نمانید جوردرنمیآید. همه دری را زدیم جز در خانه شما، چقدر بین ما و شما فاصله افتاده است.
نجات از فاصلهها با کشتی امام حسین(ع)
اگر بخواهیم فاصله را کم کنیم، راهش امام حسین(ع) است. یکی از مهمترین راهها همان کشتی سریعی است که انسان را به منزل میرساند، کشتی سیدالشهدا(ع)، السلام علیک یا ابا عبدالله
بودند دیو و دد، همه سیراب و میمکید خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از دمی که لشکر اعدا نکرد شرم کردند رو به خیمه سلطان کربلا
زمانی هم رسید که سیدالشهداء(ع) از قتلگاه نگاهی به سمت خیمهها کردند، دیدند جماعتی به سمت خیمهها در حرکت هستند. مقتل نوشته: حضرت هرچه توان داشت، روی زانوهای خود ایستاد و صدا زد: اگر دین ندارید، لااقل در دنیا آزادمرد باشید، حسین هنوز زنده است. شمر نگاهی کرد به سمت گودال و صدا زد همه حمله کنید.