شهید رئیسی، الگوی دولت تراز اسلامی
شهید رئیسی، الگوی دولت تراز اسلامی
شهید رئیسی، الگوی دولت تراز اسلامی
حجت الاسلام مهدوینژاد: ما با شهید آیتالله رئیسی پا به سومین گام در انقلاب اسلامی گذاشتیم. // وقتی خداوند متعال کسی را برای امور بندگانش برگزید، خودش هم او را کنترل میکند. البته ممکن است خطایی هم مرتکب شود، یا یک حرف نادرست هم بزند، گاهی سیاست نادرستی هم اعمال کند و این از باب این است که به هر حال معصوم نیست و ممکن الخطاست، ولی خطای راهبردی و استراتژیک، خطایی که مسیر را به انحراف بکشاند و ضربه جبرانناپذیر بزند یا خطایی که مستلزم هزینههای غیرقابل جبران باشد، یا خطایی که به عمد و از هوای نفس باشد را مرتکب نمیشود. // لطفاً بیتفاوت نباشید! روز روشن تاریخ و فرهنگ شهر یزد را تغییر میدهند در حالی که مردم و بزرگان یزد ساکتند!! // ترانهخوانی در وسط فرودگاه یزد و سکوت مسئولین! چرا؟! // ما با گردشگری مخالف نیستیم ولی با گردشگریای که فرهنگ ما را به تاراج میدهد و مافیا در آن درست میشود مخالفیم. ما اگر شهر جهانی هستیم باید فرهنگمان را در دنیا تبلیغ کنیم، نه اینکه بلای فرهنگ آنها را سر خودمان بیاوریم. شما میخواهید فرهنگ اصیل یزد را به دنیا نشان بدهید یا میخواهید فرهنگ شهر و مردم و جوانها را عوض کنید؟ // مسئولان اعلام کنند از خواهرخواندگی یزد با مجارستانِ حامی صهیونیست چه دستاوردی داشتهایم؟!!
شناسنامه:
عنوان: قرار هفتگی؛ شنبههای ضد صهیونیستی
موضوع: شخصیت شهید آیتالله رئیسی // فجایع فرهنگی که در یزد در حال وقوع است
زمان: 27/02/1404
مکان: مدینة العلم کاظمیه
شهدای خدمت، دسته دیگری از شهدای جهاد فی سبیل الله
خداوند متعال میفرماید: «وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لَا تَشْعُرُونَ»[1]؛ به آنها که در راه خدا کشته شدهاند مرده نگویید، بلکه آنها زندهاند ولیکن شما متوجه این معنا نیستید که آنها زندهاند. وقتی این آیه را میشنویم شاید با آن آیه که در سوره مبارکه آلعمران ذکر شده مقایسه میکنیم که میفرماید: «وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَاتَا بَل أَحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ»[2] شبیه همین است، اما یک تفاوت دارد؛ در سوره بقره اطراف این آیه هیچ قرینهای بر اینکه اینجا منظور از کسی که فی سبیل الله کشته شده، شهید معرکه جنگ باشد، نیست.
در این آیه میفرماید: به آنهایی که در راه خدا کشته شدهاند اموات نگویید، اینها زندهاند شما متوجه نیستید. شاید درک این معنا به دقت بیشتری داشته باشد. قبل و بعد این آیه هیچ آیهای نیست که دال بر جنگ و جهاد و... باشد، برعکس سوره آلعمران که آیات بعدش اِشعار به این دارد که آنهایی که در میدان جنگ به شهادت رسیدند. تفسیر آیات، شأن نزول آیات و... میخواهد بفهماند یک عده در راه خدا تلاش میکنند و مشغول مجاهدت هستند، هر تلاشی.... الزاماً منظور از جهاد، جنگ و جهاد نظامی هم نیست ولی فی سبیل الله دارند جهاد میکنند و در این مسیر جهادشان کشته میشوند، اینها هم شهیدند، به اینها مرده نگویید.
این آیه را مقام معظم رهبری(حفظهالله) در سالگرد حضرت امام(رحمتاللهعلیه) در مرقد مطهر ایشان بعد از شهادت آیتالله رئیسی و همراهانشان تلاوت کردند و در موردش صحبت کردند که چرا ما به این شخصیت بزرگ میگوییم شهید آیتالله رئیسی! بعد توضیحاتی دادند که خدمت به مردم خدمت به خداست، در راه خداست، فی سبیل الله است، خدمت به جمهوری اسلامی، خدمت به خداوند متعال و فی سبیل الله است. تلاش برای اداره کشور، این همان حرکت فی سبیل الله، حرکت بزرگی هم است. اینکه عدهای برای تلاش و پیشرفت کشور زحمت بکشند جهاد فی سبیل الله است و اگر در همین راه کشته شوند، شهیدند، حتی اگر در معرکه جنگ هم شهید نشده باشند، به اینها باید شهید گفت. حالا فارغ از اینکه این اتفاقی که برای این عزیزان افتاد شهادت در معرکه محسوب شود، ترور محسوب شود یا نشود. آنچه که اعلام شد این بود که سند و مدرکی دال بر اینکه یک حادثه تروریستی بوده، وجود ندارد. ولی بنابر این آیه قرآن چیزی از شأن و مقام شهادت این عزیزان کم نمیکند.
مراتب گوناگون شهادت
البته شهدا هم مراتب دارند. مقامات شهدا با هم یکی نیست و حتی کسانی که در راه خداوند متعال دارند زحمت میکشند، تلاش میکنند، خالصانه کار میکنند و حتی کشته هم نمیشوند، ممکن است به مرگ طبیعی بمیرند، آنها هم مرتبهای از شهادت را دارند، «مَن ماتَ علَی حُبٍ آلِ مُحَمدٍ (صلیاللهعلیهوآله) ماتَ شَهیداً»[3].
حتی هر کس در راه تحصیل علم از دنیا برود، او هم مرتبهای از شهادت را دارد، حتی کسی که در دریا غرق شود و خودش باعث این مسئله نباشد، به معنای اینکه کوتاهی یا قصوری نکرده باشد، این هم مرتبهای از شهادت را برایش مینویسند، برای اینکه غرق شدن و جان دادن در دریا خیلی سخت است. حتی برای مادری که وضع حمل میکند، اگر هنگام وضع حملش از دنیا برود او هم شهیده است. شهادت مراتبی دارد. طبیعتاً در این مرتبه، خدمت به نظام اسلامی، تنها نظام توحیدی روی کره زمین، خدمت به این نظام چه مرتبهای از شهادت را برای این عزیزان میتواند بیاورد؟! این را فقط خداوند متعال میداند.
مراتب حاکمیت در حکومت اسلامی
روایتی است از امام رضا(علیهالسلام) در مورد اینکه ویژگیهای یک حاکم عادل نزد خداوند متعال چگونه است. قبل از این روایت توضیح دهم؛ حاکم عادل که میگوییم، رأس حاکم عادل در دوران غیبت امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه)، فقیهی که حاکم است میشود؛ ولی فقیه. این مقام، در قله این روایت قرار دارد اما مراتب پایینترش هم هست، مثلاً رئیسجمهور در کشور ما حاکم میشود با رأی مردم و با تنفیذ نائب امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) حاکم میشود، مرتبهای از حکومت در اختیار او هست، مرتبه بالایی هم است. سایر مسئولین هم که با رأی مردم یا غیر رأی مردم ممکن است مستقیماً توسط ولی جامعه معرفی شوند هم در جامعه حاکم میشوند. حتی یک مدیرکل در یک اداره، هم در یک سازمان، هم در سطح خودش حاکم است و حاکمیتی دارد. اینها اگر این ویژگیها را داشته باشند، برگزیده خداوند متعالاند. طبیعتاً کسی که به عنوان ولی فقیه است، در اعلی مرتبه این ویژگیها قرار دارد و بقیه ذیل این روایت مراتب دیگری از این ویژگیهایی که در این روایت میفرماید را دارند. شخصیتی مثل حاج قاسم سلیمانی که فرماندهی را بر عهده داشت، او هم در موقعیت خودش یک حاکم بود. شما ویژگیهای این آدم را ببینید، این آدم را میشود گفت برگزیده خداوند متعال و مصداق این روایت است.
شرح صدر، اولین ابزار مدیریت/ شهید رئیسی و یک دل دریایی
امام رضا(علیهالسلام) میفرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ وَ اَلهَمَهُ العِلمَ إلهاماً فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لا یَحیرُ فِیهِ عَنِ الصَّوَابٍ فَهُوَ مَعصومٌ مُؤَیَّدٌ مُوَفَّقُ مُسَدَّدٌ قَدْ أمِنَ الْخَطَایا وَالزَّلَلَ وَالعِثارَ یَخُصُّهُ اللهُ بِذلکَ لِیَکونَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبادِهِ وَ شاهِدَهُ علَی خَلقِهِ. ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»[4]. وقتی خدا بندهای را برای اداره امور بندگانش برمیگزیند «شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ» اولین چیزی که به او میدهد شرح صدر است. شرح صدر یعنی سینه دریایی، سینه گشاده، تحمل بالا، تابآوری فوقالعاده. چیز بسیار مهمی است، چون در روایت هم هست. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نهجالبلاغه میفرمایند: «آلَةُ الرّیاسَةِ سَعَةُ الصَّدرِ»[5]. ابزار مدیریت، سعهصدر است. کسی که تحملش پایین است به درد مدیریت نمیخورد. ما مواردی داشتیم از مدیرانی که هر اتفاقی میافتاده، گله میکردند، به مردم و مخالفانشان توهین میکردند، سخنان نامناسب میگفتند، تحمل نداشتند.
خاطرتان هست شهید رئیسی(رحمةاللهعلیه) که گفت: این سینه من پر از اسرار آدمهای مختلف است. سالها در قوه قضائیه بوده، دیگر همه پروندهها زیر دستش میآمد. یک کلمه اگر پشت تلویزیون میگفت، مثل بعضی آقایان که حرفهای نادرست را به دروغ میگفتند، اگر او یک کلمه از این پروندهها را به زبان میآورد، شاید همان دور رأی را میآورد، ولی تقوا و شرح صدر این آدم را ببینید. نمیخواهد به خاطر منفعت خودش یک کار بیاساس و خلاف تقوا را انجام دهد.
» شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ»؛ حضرت امام خامنهای(حفظهالله) در سخنانشان فرمودند: چقدر به شهید رئیسی توهین میکردند، چقدر تهمت میزدند. فرمودند: او از این حرفها اذیت میشد، گاهی به من شکایت هم میکرد، ولی ذرهای دلسرد نمیشد. ما اینگونه هستیم؟! کار برای خدا میکنیم؟ ذرهای کسی چیزی به ما بگوید طاقت نداریم، قهر میکنیم، دلسرد میشویم، بدمان میآید، یک ماه طول میکشد تا به سر جای خودمان برگردیم. ولی کسی که شرح صدر دارد، برای خداوند متعال دارد کار میکند، سینهاش گشاده است، اینگونه است.
رابطه مستقیم حکمت و اخلاص در عمل
«وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ وَ أَطْلَقَ عَلَی لِسَانِهِ». دومین ویژگی کسی که خداوند متعال او را برای امور بندگانش انتخاب کرده این است که چشمههای حکمت، جملات و مطالب حکمتآمیز را از قلبش به زبانش جاری میکند. در روایاتی داریم که میفرمایند: هر کس چهل روز برای خدا خالص عمل کند، خداوند متعال چشمههای حکمت را از قلبش به زبانش جاری میکند. حکمت یعنی چه؟ یعنی حرف دقیق، عالمانه، مفید، مشکلگشا. بعضی ممکن است سواد هم نداشته باشند، ولی گاهی حرفهایی میزنند که میبینی گرهت را باز کرد، این حکمت است. حکمت، با اخلاص و تقوا به دست میآید، حکمت با خواندن، درس دادن، مطالعه و... به دست نمیآید. علم با مطالعه به دست میآید اما حکمت با مطالعه به دست نمیآید. کسی که خداوند متعال برای این سمت انتخابش کرده، حرفهای حکیمانه میزند، تشخیصهای دقیق میدهد، اقدامات درست انجام میدهد، کلید حل مشکلات در کلام اوست. برعکس آن کسانی که ادعای کلیدداری میکنند ولی کلید ندارند، این واقعاً حرف کلیدی میزند، یعنی میبینید حرفش مشکل حل میکند، قدمش، قلمش، اقدامش مشکل حل میکند، این دومین ویژگی است.
منتخب الهی سرگردان نمیشود!
سومین ویژگی «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ»، خداوند متعال میفرماید که دانش را به قلب او الهام میکند که در پاسخ هیچ سؤالی در نماند. «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ» سرگردان هم نمیشود. ما در تحلیل مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی میمانیم، میگوییم باید سوادش را داشته باشیم. سواد و تخصصش را حتماً باید هم داشته باشد، دانشش را هم گاهی بعضی بلدند، ولی در تحلیل مسائل میمانند.
ارتباط با عالم معنا لازم است، خداوند متعال باید قلب انسان را هدایت کند. اینجا میفرماید: هیچ وقت از حق سرگردان نمیشود. آخر بعضیها از حق سرگردان شدند. در تاریخ اسلام و تاریخ انبیا بوده، در تاریخ انقلاب خودمان هم بوده است. مگر کسانی نبودند که سینهچاک حضرت امام(رحمةاللهعلیه) بودند بعد دشمن ایشان شدند از حق سرگردان شدند؟! مگر کسانی نبودند که سینهچاک امام خامنهای(حفظهالله) بودند از مقام معظم رهبری(حفظهالله) دم میزدند، آمدند، یک مدت هم همینطور درست عمل کردند بعد سرگردان شدند، رهزنهایی راهشان را زدند؟!
کسی را که خداوند متعال انتخاب کند، سرگردان نمیشود. «فَهُوَ مُوَفَّقُ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّدٌ» چنین کسی از طرف خداوند متعال مشمول کمک و تأیید میشود موفق میشود، توفیق الهی به او داده میشود «قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَإِ وَ الزَّلَلِ»، خداوند متعال از خطا، لغزش و برخورد نادرست حفظش میکند. هر کسی در مرتبه خودش. هر کس چنین ویژگیهایی را در خودش محقق کند؛ اهل تقوا باشد، اهل اطاعت از حجت خداوند متعال باشد.
خدا ولی فقیه را از اشتباهات حفظ میکند
این روایت در بحث ولایت فقیه خیلی کاربرد دارد. خیلیها میگویند: آقا ولیفقیه مگر معصوم است؟! مگر اشتباه نمیکند؟! میگوییم ولیفقیه معصوم نیست؛ عقلاً ممکن است اشتباه کند اما آیا عملاً هم ممکن است اشتباه کند؟!
امام رضا(علیهالسلام) در این روایت میفرمایند: «قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَإِ وَ الزَّلَلِ» خداوند متعال ولیفقیه، نائب امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) را، به گونهای از خطا و لغزش حفظ میکند. کس دیگری که چنین مقامی را کسب کرده باشد، خداوند متعال شایستگی سپردن امور بندگانش به او را در او ببیند، او را هم طور دیگری حفظ میکند. نمیگوییم که این شخص معصوم شده! نه، ولی خداوند متعال حفظش میکند؛ چراکه خطا در این مرتبه مستلزم خطرات جبرانناپذیر است.
شهید چمران میگوید: اصلاً خود امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه) در دوران غیبت نواب خودشان را از خطا حفظ میکنند؛ یعنی اگر حفظ نکنند، نقض غرض میشود. این مسئله، هم نقلاً و از نظر روایت قابل اثبات است و هم عقلاً و از نظر تجربی قابل اثبات است. حال آیا این حرفها یعنی شهید رئیسی هیچ خطایی انجام نمیداده؟ حرف من این است که وقتی خداوند متعال کسی را برای کار بزرگی برگزید، خودش هم او را کنترل میکند. البته ممکن است خطایی هم مرتکب شود، یا یک حرف نادرست هم بزند، گاهی سیاست نادرستی هم اعمال کند و این از باب این است که به هر حال معصوم نیست و ممکن الخطاست، ولی خطای راهبردی و استراتژیک، خطایی که مسیر را به انحراف بکشاند و ضربه جبرانناپذیر بزند یا خطایی که مستلزم هزینههای غیرقابل جبران باشد، یا خطایی که به عمد و از هوای نفس باشد را مرتکب نمیشود را مرتکب نمیشود. در چارچوب مسئولیتی که خداوند متعال به او داده حفظش میکند. به این معناست. منتها خیلیها فکر میکنند که چنین روایاتی ممکن است شخص را به مقام عصمت نزدیک کند نه، چنین چیزی نیست.
وقتی منتخب مردم برگزیده خداوند متعال باشد...
بعد میفرماید: «خَصَّهُ بِذلکَ لِیکونَ ذلکَ حُجَّتاً علی خَلقِهِ شاهداً عَلی عِبادِه»؛ خدا این صفات را به او میدهد و او را حفظ میکند تا حجت بالغه بر خلقش و شاهد بر بندگانش باشد. «ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»[6]؛ این فضل الهی است که به هر که بخواهد عطا میکند و خدا صاحب فضل بزرگ است. این روایت در کافی، تحف العقول، احتجاج، امالی شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا و منابع دیگر ذکر شده است. این روایت میخواهد بگوید مردم گاهی مسئولینی را انتخاب میکنند که برگزیده خداوند متعال هستند، گاهی هم مسئولینی انتخاب میکنند که برگزیده خداوند متعال نیستند! خیلی ساده است. چراکه مردم با اختیار آفریده شدهاند و خداوند متعال به انسان اختیار داده، انسان میتواند راه درست را برود، میتواند راه اشتباه را انتخاب کند. ممکن هم هست آدم اصلاً بدون عمد؛ یعنی از روی سهل خطا کند، اما مسئولی که برگزیده خداوند متعال باشد، این ویژگیهایی که گفته شد را دارد.
هزینه مردمسالاری دینی/ رشد مردم درگروی مردمسالاری دینی
الحمدالله در کل دورانی که مردم در انقلاب اسلامی ریاست جمهوری انتخاب میکردند، در دو مورد به چنین ویژگیهایی برخوردیم. بقیه انتخابهایی که انجام شده ویژگیهای افراد به این شرایطی که در روایت میفرماید منطبق نیست. ما مردم گاهی در انتخابمان اشتباه میکنیم. البته این اشتباهی که میگویم، هزینه مردمسالاری دینی، هزینه جمهوری اسلامی و هزینه بقای جمهوری اسلامی است؛ یعنی سیستم جمهوریت و اسلامیت، این سیستمی که مردم باید انتخاب کنند و نظر خودشان را حاکم کنند، این نظریهای است که امام(رحمتاللهعلیه) حاکم کردند و بر دموکراسی غربی غلبه کرد. ظاهرش این است که ما اشتباهات زیادی میکنیم ولی باطنش این است که مردم دارند رشد سیاسی، رشد اجتماعی و رشد فرهنگی را تمرین میکنند.
اگر این نظام امروز بیش از چهل سال با این همه مشکلاتی که بوده و هست، دوام آورده به خاطر این است که حکومت به دست خود مردم است. اگر بد میشود، خود مردم بد انتخاب میکنند، اگر خوب میشود خود مردم درست انتخاب میکنند. باید تلاش کنند، فکر کنند، نخبگان جامعه باید تحلیل به مردم بدهند که در انتخابهای بعدیشان درست عمل کنند. منتها در کشور ما اینطور است که وقتی فرصت انتخابات پیش میآید، فضای سیاسی بسیار خراب میشود و عمدتاً رسانهها هم دست کسانی است که صداقت کافی برای خدمت به مردم ندارند. جو طوری میشود که مردم دوباره سراغ کسانی که نباید بروند میروند. این وظیفه من و شماست، این وظیفه بزرگان و مؤثرین در جامعه است که ذهن مردم را نسبت به این مسائل بیدار و روشن کنند.
ورود به سومین گام انقلاب اسلامی با شهید رئیسی/ دولت شهید رئیسی دولت تراز اسلامی
ما با شهید آیتالله رئیسی پا به سومین گام در انقلاب اسلامی گذاشتیم. آن پنج گامی که حضرت امام خامنهای(حفظهالله) مشخص فرمودند، اولی انقلاب اسلامی بود. فرمودند: ما انقلاب کردیم، انقلاب بر اساس اسلام. دومین گام نظام اسلامی بود که این هم شکل گرفت؛ یعنی قوانین، ساختار و سازمان حکومت اسلامی است. اینها غیراسلامی نیست، قوانین، ساختار و سازمان اینکه قوا اینطوری هستند، در رأس ولایت فقیه است، سه قوه وجود دارد، نهادها و مراکز مختلفی وجود دارند، شبکه و سیستمی که بین اینها وجود دارد؛ این ساختار و اسکلت و سازمان اسلامی است. این می شود نظام اسلامی. مرحله سوم، دولت اسلامی است، مرحله چهارم جامعه اسلامی و مرحله پنجم تمدن اسلامی است که امام خامنهای(حفظهالله) میفرمایند: با حرکت به سمت تمدن بزرگ اسلامی آن خورشید ولایت عظمای حضرت حجت(عجلاللهتعالیفرجه) طلوع خواهد کرد.
از این پنج گام، دو گامش را رفته بودیم. به جرأت عرض میکنم تا قبل از آیتالله رئیسی جمهوری اسلامی پا در گام سوم یعنی دولت اسلامی نگذاشته بود. این حرف، حرف من نیست. بیانات مختلفی از حضرت امام خامنهای(حفظهالله) هست که ایشان در مورد شخصیت حاکم اسلامی، آیتالله رئیسی، و دولت تراز که دولت سیزدهم بود شهادت دادند. این به معنی آن نیست که دولت او نقص نداشته، وزیر ناجور نداشته، اشکال در کارشان نبوده و.... بلکه چارچوب کلی، دولت تراز و اسلامی بوده، یعنی وجهه و همت رئیس جمهور و تیمی که با او بودند به صورت کلی تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و رفع مشکلات کشور بود. مثلاً امام خامنهای(حفظهالله) میفرمایند: آقای رئیسی نِصاب تازهای را در دولتها بنا گذاشت. نصاب تازه یعنی تا قبل از ایشان چنین نصاب و رکوردی زده نشده بود. از تلاش و فعالیت او باید درس گرفت. تصور کنید کسی در شبانهروز دو ساعت بخوابد، دو ساعت هم نماز شب بخواند، بقیهاش هم تماماً کار کند! که حضرت امام خامنهای(حفظهالله) میفرمایند: به او گفتم: آقا کمی استراحت کن! او میگفت من از کار خسته نمیشوم! ایشان میفرمودند: و خسته هم نمیشد.
الگو بودن دولت شهید رئیسی
ببینید چقدر تلاش کرد تا وضعیت ورشکسته اقتصاد کشور را درست کند. حال اینکه دولت ایشان دولت مستعجل بود ولی این دولت الگو شد. جملهای که امام خامنهای(حفظهالله) در مورد شهید رئیسی دارند خیلی مهم است؛ یعنی گذشتگان چنین نصابی در خدمت به مردم به وجود نیاورده بودند و بعد برای دولتهای آینده هم الگوست. یعنی دولتهای بعد که روی کار میآیند باید ببینند او چه کرد و دولتش چه مسیری را طی میکرد. اگر غیر از این بروند دارند به بیراهه میروند. این حرف را از زوایای مختلف میشود اثبات کرد، آمار و ارقام آن موجود است. اینها حرفهای ما نیست دیگر، حرفهای بعضی از مسئولین دولت قبل از آقای رئیسی هم هست که معاون اول آن دولت به آقای رئیسی گفته بود شما دولتی را داری تحویل میگیری که از دولت بعد از جنگ وضعیتش اسفبارتر است! اینها حرفهای خودشان است.
این مهم است که شهید رئیسی سیرهاش چه بود. برای هر کسی که حاکم است و حتی برای ما که حاکم نیستیم ولی باید بدانیم تا این سیره را از مسئولان و حاکمان مطالبه کنیم و خودمان هم هرجا حاکمیم ولو بر سه نفر حاکم شدیم، باید این ویژگیها در ما باشد.
حلقه های میانی و فعالین فرهنگی در امتداد سیره شهید رئیسی
حضرت امام خامنهای(حفظهالله) در مورد آقای رئیسی مطالبی فرمودند. ویژگیهای آقای رئیسی را از زبان ایشان بررسی کنیم. خلاصه و جمعبندی هم هست. اینها را باید بدانیم. یک نکته بگویم برای اینکه عقب نمانیم. ما اگر کسانی مثل آقای رئیسی داشته باشیم که شرح صدر و سعه صدر نداشته باشند، حال به حال و ابنُ الوقت باشند، نمیتوانند مملکت را اداره کنند. نمیتوانند حتی یک خانواده را هم اداره کنند چه برسد به یک مملکت! سعه صدر و حوصله لازم است. کسی که اسیر هوای نفسش نباشد.
حضرت امام خامنهای(حفظهالله) میفرمودند: شهید رئیسی مخالفترین آدمهایی که علیه او اقدام میکردند را هم راه میداد و حرفهایشان را میشنید، حتی به آنها میدان کار هم میداد! این سیره خوب است. این سیره را باید همه یاد بگیرند، همه مسئولین یاد بگیرند، شعارش را ندهند. باید عمل کنند، نه اینکه بگویند ما از همه استفاده میکنیم ولی نکنند! این خیلی مهم است! این اخلاق را من و شما هم باید در خودمان به وجود بیاوریم. بعد مسئولین هم باید در خودشان به وجود بیاوند. اگر میبینیم مسئولی در این تراز رفتار نمیکند چرا به او نمیگوییم؟ اینطور نیست که برویم یک رأی بدهیم و در خانههایمان بنشینیم بعد فحش دهیم! ما باید بدانیم که این رئیس جمهور، رئیس مجلس یا نمایندهای که انتخاب کردیم چه ویژگیهایی باید داشته باشد چه کارهایی باید انجام دهد. از اخبار روز هم باید مطلع باشیم. ببینیم مسئولین دارند چه کار میکنند. همانطور که رفتیم رأی دادیم، در تمام اعمال و رفتار آن کسی که به او رأی دادیم، سهیم هستیم. حتی اگر کسی که ما به او رأی دادیم هم رأی نیاورده باشد و شخص دیگری روی کار آمده باشد، از باب اینکه «کُلُکُم راعٍ و کُلُکُم مَسئولٌ»[7] مسئولیت داریم. نمیتوانیم در خانه بنشینیم و بعد به مسئولین فحش دهیم. مگر دلمان برای انقلاب اسلامی و مردم و برای خودمان نمیسوزد؟!
این همه حوادث و اتفاقاتی که در کشور دارد به وجود میآید، مسئولیت پیگیری اینها تا حدی قوه قضاییه و بدنه حاکمیت است ولی ناظر اصلی مردم هستند. یعنی من و شما! این هنوز درک نشده است. این هنوز توسط ما که دغدغه انقلاب اسلامی را داریم باور نشده است. ممکن است عوام مردم بگویند: مسئولین به ما راه نمیدهند که تذکر دهیم. شاید عوام جامعه این حرف را بزنند و خیلی تلاش نکنند، ولی ما چرا این حرف را میزنیم؟ ما حلقه میانی بین مردم و حاکمیتیم. هیئات مذهبی، فعالین فرهنگی، فعالین اجتماعی، حلقههای میانی هستند، ما میتوانیم نامه بنویسیم و به طرق مختلف به دست مسئولین برسانیم.
لطفاً بی تفاوت نباشید!/ استفاده از قدرت اجتماع مؤمنان
داخل کشور و در استان مسائلی دارد به وجود میآید، نباید اینقدر بیتفاوت باشیم و فقط در گروهها شروع کنیم به افراد حرفهای بیهوده و بیربط بزنیم، آخرش هم برای خودمان چالش درست میکنیم. داریم همدیگر را میزنیم، هیچ فایدهای هم ندارد. اتفاقاتی دارد میافتد؛ چه در حوزه فرهنگ، چه در حوزه اقتصاد، چه در حوزه سیاست و... اینها را ما باید مطلع باشیم. برادران و خواهران! اینکه ما جلسه هفتگی هیئت میگیریم یا مراسم استغاثه یا هر برنامه دیگری برگزار میکنیم خیلی خوب است ولی امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) از من و شما میخواهند دور هم جمع شویم و از قدرت اجتماعمان برای حل معضلات، برای امربهمعروف و نهیازمنکر استفاده کنیم. بزرگترین امربهمعروف و نهیازمنکر، امربهمعروف و نهیازمنکر مدیران و مسئولان است، مثلاً فضای فرهنگی که درست میشود، دوستان عزیز من را در خیابان میبینند و چقدر از وضعیت حجاب، وضعیت فرهنگی و مسائل مختلف گله میکنند. بعضیها مثلاً از من مطالبه میکنند. من یک طلبه بیبضاعت هستم که سعی کردم در هر دولتی، چه دولتی که خودم برای آن کار کردم تا رأی بیاورد، چه دولتهای دیگر، حرف زدم، روی همین منبر اعتراض هم کردم. اگر باید خدمت مسئولین میرفتم؛ رفتهام و جلسه گرفتهام و حرفهایم را زدهام اما یک نفر هستم و با یک گل هم بهار نمیشود.
ضرورت مطالبهگری
از بیش از ده سال پیش به این طرف بارها و بارها به مخاطبین عزیز گفتهام که دوستان عزیز، بنشینید و برای برنامهها و مشکلات استان خودتان فکر کنید و جمعی که اینجا نشستهاید باید حداقل کلیت اقتصاد استان و وضعیت فرهنگ را بدانید و گروه تشکیل بدهید. این همه فساد و انحراف در یکسری از مکانها بیداد میکند اما همه فقط با یکدیگر درد دل میکنیم. بارها به خواهران بزرگوار در جلسات مختلف یا به صورت مستقیم و فردی گفتهام گروههای پنجاه نفره، صد نفره، کمتر و بیشتر درست کنید و بروید از مسئولین استان محترمانه و جدی مطالبهگری داشته باشید. امام خامنهای(حفظهالله) در بیانیه گام دوم فرمودند: یکی از شعارهای اصلی انقلاب، مطالبهگری است که نباید بر زمین بماند. حتی فرمودند اگر مطالبههای شما عمل هم نمیشود اما آرمانی و درست است و باید انجام بدهید، مطالبه کنید. چون اگر مطالبه نباشد راه گم میشود. تکلیف ما الان فقط نماز خواندن، روزه گرفتن، اعتکاف رفتن و... نیست. مسئولین کارهایی انجام میدهند که گاهی نیاز به هدایت و حمایت و گاهی نیاز به تشر و تلنگر دارند. نمیتوانید بروید در خانه بنشینید و بگویید چرا اینگونه شد، چرا آنگونه شد.
فجایع فرهنگی در شهر یزد
بله گاهی وارد میشوید و هزینه هم دارد. سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند ولی سری که درد میکند را باید دستمال بست! مگر اینکه سرتان درد نکند و برایتان مهم نباشد که الان چه اتفاقی میافتد.
یک روز کنار شهدای گمنام امیرچقماق در شب ضربت خوردن امیرالمؤمنین(علیهالسلام) جمعیت زیادی از زن و مرد به اسم سال نو کف میزنند و میرقصند. در بافت قدیم بروید ببینید چه خبر است. چندین سال ما خدمت مسئولین مدام میگفتیم چه صحنههای پلید و چقدر گناهان کبیره اتفاق میافتد، چه حرامهای بَیّنی اتفاق میافتد. باز ما مسئول نیستیم؟ یعنی واقعاً فکر میکنید خدا ما را موأخذه نمیکند؟ یک روز این طرف اتفاق میافتد، یک روز آن طرف اتفاق میافتد. یک روز در مسجد جامع یک مشت آدم خرافاتی و زنهای بدحجاب میروند و در مسجد، خانه خدا کف و سوت میزنند. آن سمت را نگاه میکنید میبینید در فضای مجازی فیلمهایی که دختر بچه دانشآموز، زن، دختریزدی را با چه وضع اسفناکی نشان میدهد. اینها اصلاً باور کردنش هم تا چند وقت پیش خیلی سخت بود. موتورسواری و تکچرخ و ترویج موتورسواری و کشف حجابهای آنچنانی در پارک، در رستورانها، خیابانها و بازارها اینها اتفاق میافتد. در اماکن خاص مثلاً مراکز اداری دولتی میبینید فیلم آن بیرون میآید که لهو ولعب میکنند و در اداره پشت میز، زن و مرد کنار هم میرقصند، همه میبینیم و برای یکدیگر هم میفرستیم و دیگر عادی هم شده و رگ غیرت هم خشک شده است! آیا اینها مسئولیت ندارد؟!
فاجعه بلاگرهای خانم
این بلاگرهای یزدی که اکثراً هم خانم هستند و اول یکی و دو نفر بوده و الان ده، بیست نفر شدهاند و با بدترین و زنندهترین پوششها و وضع ظاهری ترویج بیحیایی میکنند و حرفهای رکیک جنسی میزنند که اصلاً نمیشود گوش داد و دید. از اینها برای تبلیغ رستورانها و مراکز فروش و فلان و فلان و فلان استفاده میشود. مگر این شهر صاحب ندارد؟! واقعاً عجیب است! ما را دارند آندلوسیزه میکنند، دارند شبیه ترکیه میکنند. اگر بنشینیم سر جایمان وتسبیحمان را بچرخانیم درست میشود؟!
تحریف تاریخ یزد در روز روشن!
یک عده هم تاریخ یزد را تحریف میکنند و برای حوادث تاریخی دروغ به مردم میگویند. اصلاً هیچکس نیست که دفاع کند. من چندینبار روی همین منبر این حرفها را گفتهام حداقل یکی برود و دنبال کند. بنده به سهم خودم دارم دنبال میکنم نه اینکه فقط میگویم، دنبال هم میکنم. سایت آتشکده مینویسد که این آتش آتشکده 1500 سال روشن است؛ در حالی که این آتش با گاز روشن مانده اما میگوید 1500 سال روشن است. از این مطلب چه متوجه میشوید؟ با این حرف به تاریخ اسلام ضربه میزنند. پیغمبر ما که 1400 صدسال پیش به دنیا آمد، آتش همه آتشکدهها خاموش شد بعد اینها میگویند 1500 سال است که این آتش روشن است! میخواهند این دروغ را آن جوان که تاریخ اسلام را نخوانده باور کند. بعضی از این بلاگرها در فضای مجازی ترویج آیینهای غیراسلام میکنند و سنتهایشان را میگویند و سنتسازی میکنند برای شهری که اصلاً این سنتها را نداشته است.
ترانهخوانی در وسط فرودگاه یزد و سکوت مسئولین!
اخیراً فیلمی از فرودگاه یزد بیرون آمده که احتمالاً بعضی از شما دیدهاید. یک خوانندهای آمده و در وسط فرودگاه ترانهخوانی انجام میدهد و بعد هم در پای پرواز به استقبال دختری میرود و وقتی از پرواز پایین میآید قربانصدقهاش میرود. سه ساعت برنامه در فرودگاه انجام میدهد. آیا فرودگاه دوربین و حراست وحفاظت و سپاه و نیروی انتظامی نداشته است؟! چطور من را که همه میشناسند نمیگذارند به پای پرواز بروم اما این فرد چگونه پای پرواز رفته است؟ در فرودگاهی که ده روز قبل آن خادمان آستان امام رضا(علیهالسلام) با پرچم متبرک حرم آمدند! در فرودگاهی که ما پیکر مطهر شهدا و استخوانهایشان را پیاده میکنیم و مادر شهید و همسر و فرزند شهید میآیند و اینجا ضجه میزنند! در این فرودگاه ابتذال و رقص و آواز انجام میشود! هیچکسی نباید چیزی بگوید؟!
آقای دادستان نباید این موضوع را پیگیری قضایی و تعقیب کنند؟ برادر و خواهر من، این موارد اتفاق میافتد و یکییکی هم اتفاق میافتد و بعد دیگر قورباغهپز میشویم و هیچکدام از ما دیگر هیچ واکنشی نداریم و چند سال آینده در خانه خودمان هم همین اتفاقات میافتد و بعد دیگر چه میخواهیم بگوییم؟ غیرت ما و مسئولین ما کجا رفته است؟ من مسئولین را میشناسم. همین مسئولین محترم فرودگاه را هم میشناسم آدمهای مذهبی و درستی هستند اما چرا اینها انجام میشود؟ مسئولین استان ما غالباً از استاندار محترم تا مسئولین فرودگاه را ما میشناسیم، آدمهای متدینی هستند اما اتفاقات عجیب و غریب میافتد.
خواهرخواندگی یزد و مجارستان!
یکی دیگر این است که استان یزد با هفت یا هشت شهر دنیا خواهرخواندگی دارد. یکی از آنها مجارستان است. حالا چندهزار نفر از دانشجوهای ایرانی و یزدی هم آنجا مشغول تحصیلاند و اینها ادعا دارند که اجدادشان ایرانی بودند و سر مسائل فرهنگی خواهرخوانده شدهاند. ما در اسلام عقد اخوت داریم و در مذهب و آیینمان این وجود دارد اما با مؤمنین است من توجیهاش در مورد غیرمؤمنین را نمیدانم. با توجیهها و پروتکلهای بینالمللی باید با بعضی از کشورها برویم و خواهرخوانده شویم؟
فایده خواهرخواندگی با کشورهای دیگر چیست؟
حالا حرفی نداریم که بعداً به ما بگویند آقا به شما چه ارتباطی دارد که خواهرخوانده، برادرخوانده، پدرخوانده یا مادرخوانده شدیم. هرکسی که شدیم، سؤال ما این است که آوردهاش برای شهر ما چیست؟ مسئولین محترم فرهنگی شهر که همه هم بچههای مثبت و کاردرست هستند یک بار برای رضای خدا بیایید مصاحبه کنید بگویید آورده این خواهرخواندگیها از نظر فرهنگی، اقتصادی برای شهر ما چه بوده است؟ تریبون بگذارید و توضیح بدهید.
تبعات منفی فرهنگی این خواهرخواندگی!
میگویند: برای رواج گردشگری است. آیا ما با گردشگری مخالفیم؟ خیر. ولی با گردشگریای که فرهنگ ما را به تاراج میدهد و مافیا در آن درست میشود مخالفیم. ما اگر شهر جهانی هستیم باید فرهنگمان را در دنیا تبلیغ کنیم، نه اینکه بلای فرهنگ آنها را سر خودمان بیاوریم. شما میخواهید فرهنگ اصیل یزد را به دنیا نشان بدهید یا میخواهید فرهنگ شهر و مردم و جوانها را عوض کنید؟! فرهنگ که عوض شد، تغذیه، پوشش، معاملات و تعاملاتت هم عوض میشود. مگر نشده است؟
ما قرار بود در مسجد جامع، فرهنگ دینیمان را تبلیغ کنیم نه اینکه در این مسیر فرهنگ را بفروشیم. ما الان داریم کاسبی میکنیم و فرهنگفروشی میکنیم. مجارستان که چند وقت پیش رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و به نخستوزیر جنایتکارش دکترای افتخاری میدهد! چند وقت پیش مسئولین آنجا به یزد آمده و با مسئولین استان نشستهاند و در مورد سیاستهای کاری جلسه گذاشتهاند که دخالتی نمیخواهم بکنم و نمیخواهم دستورالعملی صادر کنم لابد خودتان در این مسائل مسلط هستید. حتماً هم میدانید که رژیم صهیونیستی خط قرمز نظام جمهوری اسلامی است. آقا ما چنین خواهری نمیخواهیم!
تبادلات علمی با دانشگاهها، صنعت، تجارت؛ خب خواهش میکنم بگویید الان آورده خواهرخواندگی با مجارستان چیست؟ یک عده از اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد بیانیهای برای همین قضیه نوشتند و واکنش نشان دادند که خدا خیرشان بدهد اما هیئتهای مذهبی واکنش نشان میدهند؟ نه! چرا حوزه محترم علمیه هیچ واکنشی در مقابل این حوادث فرهنگی و اجتماعی و سیاسی که اتفاق میافتد ندارد؟ چرا طلاب عزیز هیچ واکنشی ندارند؟ مگر حفظ کیان اسلام در اینها نهفته نیست؟! به چه مجوزی ساکت هستیم؟ به چه مجوزی بیخیال هستیم؟ اینها مشکلاتی هست که داریم.
یک تلنگر!
عزیزی چند شب پیش به من حرفی زد که خیلی نگران شدم. بچه حزباللهی و بچه انقلابی هم بود. نمیدانم اینجا هست یا نه، ولی واقعاً شب تا صبح ذهنم درگیر بود. گفت: حاج آقا چکار کنیم؟ کشف حجاب که شد نه مجلس کاری کرد نه دولت؛ رئیسجمهور هم آنگونه گفت، سراغ نیروی انتظامی میرویم اینگونه میگوید، سایرین هم واکنشی ندارند، حوزه علمیه و بزرگان هم حرفی نمیزنند و بزرگترهای شما هم که حرفی نمیزنند. الان طوری شده که دارم احساس میکنم این چیزهایی که پای منبر شما یاد گرفتم و این آموزههای دینی به کارم نمیآید. چرا؟ چون میخواهم هر جا بروم میبینم اینجا مثلاً قوه فلان همکاری نمیکنند و میگویند نه؛ آن قوه فلان میگوید نه. آن مسئول ساکت است و آن یکی هم. همه هم آدمهای خوب و آدمهای درست و حسابی هستند. من دیگر احساس میکنم اصلاً نمیتوانم کاری انجام بدهم، هیچ واکنشی نمیتوانم داشته باشم. پس اینهایی که گفتید و روایاتی که خواندید خدا همه را با هم عذاب میکند برای همسایه بغلی ماست یا برای ما هم هست؟!
این جوان درست میگوید. باید از عذاب خدا بترسیم.
همه باید مطالبه کنند
البته بنده به ایشان چیزهایی گفتم. گفتم: آقا جان، ببینید برادر من، خواهر من چرا مسجد محله خودتان را فعال نمیکنید؟ چرا مجموعه را فعال نمیکنید؟ چرا گروههای مطالبهگری راه نمیاندازید؟ چگونه وقتی شخص حقوقش را نمیدهند (راست هم میگوید و حق دارد حقوقش را چند ماهه ندادهاند) میرود تجمع میکند و میگوید حق ما را بدهید. من نمیخواهم تجمع را ترویج کنم اصلاً با تجمعات غیرقانونی موافق نیستم. شما باید مطالبه کنید از مسئولین نص قانون اساسی را مطالبه کنید. الان شما از فرودگاه مطالبه کنید چرا نمیکنید؟ از مسئولین، استاندار و امام جمعه محترم، فرماندار و شهردار محترم در حوزههایی که مربوط به خودشان است مطالبه کنید. چرا مطالبه نمیکنید؟
از مطالبه خسته نشوید/ ما اعتراض داریم
خسته هم نشوید حضرت آقا(حفظهالله) فرمودند: بگویید، یکبار بگویید، دهبار بگویید، صدبار بگویید و خسته نشوید. وقتی برق قطع میشود خانوادگی زنگ میزنید. طرف جلوی من به اداره برق زنگ میزند و توهین میکند، به او میگویم آقا به این بنده خدا چه ارتباطی دارد پشت این تلفن نشسته، یکی دیگر کلید آن را میزند. خب شما که برای برق، آب و نان حساس هستید و واکنش دارید، چرا برای دین، فرهنگ و اقتصادتان واکنش ندارید؟!
نمیگویم دعوا کنید یا تجمع غیرقانونی انجام دهید. ده نفر، پنجاه نفر، صنفی، غیرصنفی محضر مسئولین استان بگویید: ما اعتراض داریم. به نماینده محترم مجلس بگویید ما به این مسائل اعتراض داریم. مسئولین محترم، ما اعتراض داریم چرا رسیدگی نمیکنید؟!
ما جواب خون این شهدا را چگونه بدهیم؟ گروه مسجد محله را فعال کنید، مسئولین را به مسجد محله دعوت کنید و پیگیری جدی کنید که پاسخگوی مسائل باشند. دعوت جدی کنید، پیگیریهای جدی داشته باشید. مردم هم جمع شوند، جوانها را بیاورید، مسائل را خودتان مطرح کنید. پرسش و پاسخ بگذارید به سؤالات جواب دهند. این یک راه است و یک راه دیگر اینکه خودتان به صحن علنی مجلس بروید؛ همه میتوانند بروند. به شورای شهر، دفتر نماینده خود میتوانید بروید مطالبه کنید. به خدا پای ما هم این چیزها را مینویسند! این نظام! این انقلاب!
حیات مؤمن انقلابی به کنشهای اوست
بحث بیحجابی را خیلی راحتتر از اینها میشد حل کرد. الان هر اتفاقی میافتد هیچکس نسبت به آن واکنش نشان نمیدهد. دوستان عزیز! بزرگواران! حیات مؤمن انقلابی به کنشها و واکنشهای اوست.
فرق مرده با زنده همین است. آدم زنده باید نسبت به مسائل اجتماعی علائم حیاتی داشته باشد. خدا انشاءالله به همه شما خیر دهد و همه ما را به وظایف خود هم آشنا و هم عامل کند و انشاءلله عاقبت همه ما را ختم به شهادت کند.
آیتالله رئیسی(رحمتاللهعلیه) امید رهبری
خدا آیتالله رئیسی و همراهان این مرد بزرگ را رحمت کند، واقعاً ایشان برای مقام معظم رهبری(حفظهالله) یک امید بود، دست بود. چقدر ایشان وقتی آقای رئیسی بود، خیالشان راحت بود. بحرانهای سنگین کشور را حل میکرد. در کردستان مسئلهای پیش آمده بود، شخصاً به مغازهها رفت. در موقعیتی که احتمال ترور خیلی زیاد بود! چه حرکتهای بینالمللیای درست کرد! چه غوغایی در وحدت کشورهای اسلامی ایجاد کرد! شما ببینید از کشوری مثل عربستان، حاکم پلشتش را پای میز آورد که علیه اسرائیل حرف بزند؛ همین که الان با ترامپ میرقصد. چه کسی چنین قدرتی داشت؟!
خدمات بزرگ آیتالله رئیسی(رحمتاللهعلیه) در همه زمینهها
آدم وقتی آدم این کار باشد میتواند خیلی کار کند. کشورهای اسلامی را آورد، ترکیه که وضعیت او با اسرائیل معلوم بود، جوری پای کار آورد که رئیسجمهورش مجبور شد علیه اسرائیل یک حرف آبکی هم شده بزند.
در عرصههای سیاسی، بین الملل، اقتصاد، فرهنگ چه کارهایی انجام داد! امام خامنهای(حفظهالله) فرمودند اگر آقای رئیسی زنده بود مشکلات را حل میکرد. خدا این صهیونیستها را لعنت کند. خدا لعنت کند کسانی که پای کار برانداختن این نظام ایستادند. یک عده هم داخل کشور به آنها سرویس میدهند.
مقام ملکوتی آیتالله رئیسی(رحمتاللهعلیه)
این مرد بزرگ، این روح ملکوتی؛ چقدر مقام داشت! دختر آقای رئیسی در مصاحبهای که کرد و پخش هم شد؛ گفت: من وقتی که پدر را دفن کرده بودند خیلی بیتاب بودم، آیتالله جاودان -خدا حفظشان کند- وقتی دیدند حال من خیلی بد است گفتند: اینقدر بیتابی نکن، شما نمیدانید که الان ایشان موقعیتش چیست. (آقای جاودان این حرفها را به دختر آقای رئیسی میزنند) شب اول که آقای رئیسی را دفن کردند، همه انبیاء برای دیدن ایشان آمدند، شب دوم همه ملائکه مقربین آمدند (اینها را مردی میگوید که چشم باز دارد) شب سوم که همان شب بود گفتند امشب، شب سرور ایشان است.
قبلاً حرفها را اینقدر صریح نمیگفتم، اخیراً کمی میگویم. حالا اینقدر ملاحظه کردیم و نگفتیم کجا رسیدیم؟ حالا میگوییم، آخرش این است که یک عده میگویند دروغ است، یک عده میگویند خالی میبندد، الکی آدم گنده میکند و... بگذارید بگویند، مهم نیست.
توسل به آیتاللهرئیسی(رحمتاللهعلیه)/ بابی برای ورود به حریم امام رضا(علیهالسلام)
بنده مشکلی داشتم، خیلی وقت بود که تضرع میکردم، توسل هم داشتم اما حل نمیشد. یکی از بزرگان از خوبان به من گفت که شما یک زمانی یک رابطهای با آقای رئیسی داشتید، گفتم بله مدتی توفیق داشتم. گفتند: من به شما میگویم شما آقای رئیسی را پیش امام رضا(علیهالسلام) واسطه قرار بده، خیلی پیش امام رضا(علیهالسلام) آبرو دارد. چیزهایی هست که ما نمیفهمیم.
این شهید بزرگ زمان ولادت امام رضا(علیهالسلام) میآید و زمان ولادت امام رضا(علیهالسلام) میرود. هشتمین رئیسجمهور ایران است. قبلش خادم امام رضا(علیهالسلام) است. چیزهایی هست که ما نمیفهمیم. نزدیکترین جا به مضجع شریف دفن میشود. با این همه کراماتی که اولیای خدا نقل کردند، یک شخصیت بزرگ است، بابی است. شما که اهل این حرفها هستید وقتی حرم مطهر رضوی مشرف میشوید آقای رئیسی یکی از ابواب ورود به حریم امام رضا(علیهالسلام) است، آن را دریابید. به ایشان سر مزارشان توسل کنید که شما را محضر امام رضا(علیهالسلام) ببرد. ایشان مقامش از آن ملائکه بالاتر است که ملائکه به زیارت ایشان میآیند. برای کسانی که اهل هستید نوش جانتان. بروید با اینها زندگی کنید خیلی چیز گیرتان میآید.
تنهایی و غربت امام خامنهای(حفظهالله)/ ...خیلی عقب هستیم بیکار نباشیم
مقام معظم رهبری(حفظهالله) فرمودند: دلم برای رئیسی سوخت! ما میگوییم دلمان برای شما میسوزد. آقا چپ و راست دستتان را زدند؛ حاج قاسم را زدند سیدحسن را زدند، رئیسی را از دست دادید! چه آدمهایی از دست داده، چه طاقتی این آقا دارد! چه قدرتی دارد! مثل کوه ایستاده و روشنگری میکند. میگوید: اینها درست میشود. سوریه اینگونه میشود، لبنان اینگونه میشود. فلسطین آزاد میشود. شما پشت سر یک چیزی میبینید. کسی که در مورد ایشان فکرهای سخیف دارد خیلی تهی فکر میکند. شعارهایی که داخل اینستاگرام میدهند و مزخرفاتی که میگویند. ولی در مناجات خودش در شب، در خلوتهای خودش با خدا حرف میزند چون یک بار در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند: درد دلهایی هم دارم که آنها را به کسی نمیگویم، با خدا میگویم. سحر و در دل شب میگویند.
مگر از دست دادن آقای رئیسی کم است؟! لابهلای حرفهایشان باید بفهمیم. کجا دیگر مثل آقای رئیسی گیر میآید؟ شاید هم باشد و ما ندیده باشیم؟ هر چه آدم چشم میچرخاند ما که نمیبینیم حالا شاید باشد. خدا در کیسه خودش همه چیز دارد. برای دل حضرت آقا(حفظهالله) من عرض میکنم دعا کنید انشاالله از اینجور آدمها داخل کشور بالا بیایند، ما زودتر این دو سه مرحله آخر را برسیم امام زمان(عجلاللهفرجه) را بیاوریم. عقب هستیم خیلی عقب هستیم بیکار نباشیم.
روضه سخت وداع کربلا
کربلا همینطور بود. امام حسین(سلاماللهعلیه) یکییکی اصحاب و عزیزانشان را از دست میدادند. من میخواهم شما را به یک قله برسانم، آن قله را دریابید. اصحابشان را که از دست دادند و چپ و راست افتادند، نوبت بنیهاشم شد، بنیهاشمی که حضرت فرمودند: خدایا، شاهد باش احدی مثل اینها روی کره زمین نیست! اینها را هم یکییکی از دست دادند، اصحاب رفتند، بنیهاشم هم رفتند و خودشان تنها ماندند.
وقتی آمدند وداع کنند، زینب(سلاماللهعلیها) حرفی زدند، اگر اهل باشید این حرف من را میفهمید. چون یکی با چشم خودش میبیند که یکییکی شاخهها را زدند، الان این درخت بیشاخ و برگ مانده، نوبت خودشان بود. آمدند صدا زدند و بیبی گریه کردند و آقا فرمودند چقدر بیتابی میکنید؟ خانم فرمودند: آخر وقتی جدم رفت، گفتم مادرم هست. مادرم رفت گفتم پدرم هست. پدرم رفت گفتم حسنم هست. حسنم رفت گفتم تو هستی، الان دیگر تو هم داری میروی. ببین زینب کشیده است. بیکس شدن با بیکسی کشیدن فرق میکند.
بیکسی حقیقی در کربلا
تشنه شدن با تشنگی کشیدن فرق میکند. اینها روز عاشورا تشنگی کشیدند، گرسنگی کشیدند، بیکسی کشیدند. زینب یکی از آن بیکسیهایش میدانید چیست؟ یک نفر در کربلا بود که وقتی رفت با اینکه امام حسین(علیهالسلام) هست و زینب(سلاماللهعلیها) هم هست ولی همه داد زدند که بیکس شدیم او که بود؟ قمربنیهاشم ابوالفضلالعباس(علیهالسلام).
رفقا جوری امام حسین(علیهالسلام) به سمت خیمهها برگشتند که بیکسی ایشان را همه فهمیدند. پیاده، درحالیکه یک دستشان به عنان ذوالجناح و یک دستشان به کمر بود. اصلاً حالت آمدن حضرت طوری بود که انسان بیکس آمد. سمت خیمه قمربنیهاشم(علیهالسلام) رفت، عمود خیمه را پایین کشید، خیمه خوابید، همه تعجب کردند. بعضی اصحاب مقتل اینجوری گفتند: آقا رفت عمود خیمه را کشید، این چیزی بود که بزرگترها میفهمیدند، بچهها به این زودیها نمیفهمیدند که وقتی عمود خیمه کشیده میشود، یعنی این خیمه دیگر بیصاحب شده است. عمود خیمه را کشید، زنها فهمیدند، همه فهمیدند، بدتر از همه دشمن فهمید حسین بیکس شده است...
آیتالله رئیسی، همراهانش، حاج قاسم، سیدحسننصرالله(رحمتاللهعلیهم) و شهدای هیئت فیض ببرند. خیلی باید سخت باشد آن حالتی که اباعبدالله(علیهالسلام) وقتی برگشتند از خیمه که بیرون آمدند، سمت خیمه خواهرشان زینب رفتند، وارد خیمه شدند. مقتل اینطور نوشته که این خواهر و برادر روبهروی هم نشستند...