سیدُالأحرار و عبادتُ الأحرار

سیدُالأحرار و عبادتُ الأحرار


سیدُالأحرار و عبادتُ الأحرار

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: سعی کنیم عبادت‌ها را به سمت حریت ببریم. امام حسین(علیه‌السلام) سید‌الاحرار است. خوب است در عبادت کردن حر باشیم؛ آزاد از هر قید و بندی که ما را به خودمان وصل می‌کند// ترسی که در عبادت احرار است، ترسی است که آنها از چشم خدا بیفتند، خدا از آنها ناراضی شود و رابطه محبت آنها با خدا جریحه‌دار شود // راه رسیدن به عبادت احرار کدام است؟ // چطور‌ اعتماد خداوند متعال را جلب کنیم؟// از جهنم متنفرم و به بهشت شوق دارم چون...

 

 

شناسنامه:

عنوان: اولین شب مراسم ویژه انوار کربلا

مکان: امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام)

زمان: چهارم اسفندماه 1401

موضوع : سیدالأحرار و عبادت الأحرار

 

انواع عبادات در کلام حضرت سیدالشهداء(علیه‌السلام)

حضرت اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ اَلتُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ اَلْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَةُ اَلْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ»[1]؛ عده‌ای خدا را از روی رغبت عبادت می‌کنند (یعنی میل برای به‌دست آوردن بهشت و شوق بهشت دارند)، این عبادت تجار است. «وَ إنّ قوماً عبَدُ الله رَهْبَةً»؛ و عده‌ای به‌خاطر ترس از جهنم، عذاب و گرفتار شدن عبادت می‌کنند. «وَ إنّ قوماً عَبَدُ الله شکراً»؛ عده‌ دیگری هم هستند که خدا را به‌خاطر اینکه شایسته عبادت است عبادت می‌کنند؛ چراکه خداست که لایق پرستش است.

 

عبادت تاجران

حضرت می‌فرمایند: «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ اَلتُّجَّارِ»؛ کسانی که خدا را از روی میل برای به‌دست آوردن بهشت و شوق بهشت عبادت می‌کنند، تاجر هستند. تاجر برای اینکه سود به دست آورد تجارت می‌کند. این هم خوب است و به هر حال مرحله‌ای از عبادت است، ولی درجه یک نیست؛ برای اینکه کسی که «رَغْبَةً» خدا را قبول دارد و به ثواب الهی معتقد می‌باشد، به خاطر رسیدن به پاداش خدا کار می‌کند، پس این فرد ایمان دارد‌. بعضی‌ اصلاً به چیزی اعتقاد ندارند، ثواب و عقاب را قبول ندارند. مؤمنی که خدا را قبول دارد، «رَغْبَةً للجنه»؛ برای بهشت و ثواب کار می‌کند. این عبادت مانند عمل تجار است یعنی برای به‌دست آوردن سود عبادت می‌کند. عبادت تجار، عبادت درجه سه است.

 

عبادت بردگان

امام حسین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «وَ إنّ قوماً عبَدُ الله رَهْبَةً»؛ یعنی به‌خاطر ترس از عذاب جهنم عبادت می‌کنند. این دسته از بندگان می‌دانند کسی که گناه مرتکب شود و عبادت‌ها را ترک کند، گرفتار عقوبت الهی می‌شود. این هم مرحله‌ای از ایمان است. «رَهْبَةً» (از روی ترس) عبادت کردن نیز عبادت محسوب می‌شود و خوب است. کسی که از ترس عذاب الهی واجباتش را انجام دهد و محرماتش را ترک کند‌، این عبادت «فتلک عبادت العَبید» شبیه عبادت بردگان است. نوکر و برده از ترس اینکه اربابش او را جریمه نکند هرچه می‌گوید گوش می‌دهد، این هم یک نوع عبادت است. عبادت بردگان عبادت درجه دو است، بالاخره باعث می‌شود انسان گناه نکند و یک‌سری ‌رفتارهای خوب از او سربزند.

 گاهی فرزند را برای اینکه کار‌ خطایی نکند می‌ترسانید. این ترس نعمت است، اگر آدمی نترسد به خیلی کار‌های بد دست می‌زند. ترس گاهی هم بد نیست، چراکه بازدارنده است، حتی می‌تواند شتاب‌دهنده عبادت‌های انسان هم باشد.

 

عبادت احرار// عبادت عشاق

«وَ إنّ قوماً عَبَدُ الله شکراً»؛ عده‌ای خدا را به‌خاطر اینکه شایسته عبادت است، عبادت می‌کنند؛ چراکه تنها خداست که لایق پرستش است. این خیلی مهم است. عده‌ای اینگونه خدا را می‌پرستند. «فتلک عبادت الاحرار» این عبادت انسان‌های آزاده است که اوامر الهی را رعایت و نواهی الهی را ترک می‌کند؛ چراکه معتقدند وقتی خدا دستوری می‌دهد این دستور قطعاً به صلاح انسان است و یقیناً تخلف از آن گرفتاری دارد. این را باور دارند، یعنی خدا را عبادت و اطاعت می‌کنند چراکه خدا شایسته عبادت است. در این عبادت خوف و شوق وجود دارد ولی با خوف و شوق قبلی فرق می‌کند. ترسی که در عبادت احرار است، ترسی است که آنها از چشم خدا بیفتند، خدا از آنها ناراضی شود و رابطه محبت آنها با خدا جریحه‌دار شود.

 

 از جهنم متنفرم و به بهشت شوق دارم چون...

امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در دعای کمیل، امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) در دعاهای ابوحمزه و مناجات شعبانیه این نکته را بیان فرمودند، مثلاً به خدای متعال عرضه می‌دارند: «وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا»؛ اگر مرا به جهنم ببری آنجا فریاد می‌زنم: «أَنِّی أُحِبُّکَ»؛ تو را دوست دارم. ترس از جهنم رفتن ندارند، بلکه ترسی متفاوت است، ترس از این است که رابطه عشقی که میان او و خدا هست رابطه عبد و مولایی او به هم بخورد.

برای من سخت است که مرا در جهنم کنار کسانی قرار دهی که هیچ‌‌وقت تو را عبادت نکردند، یک سجده هم برای تو نکردند. درست است من گناهکارم. این عبادت از روی حریت است. می‌گوید من از ترس جهنم نبود اگر گناهان را ترک کردم، از شوق بهشت نبود، اگر دستور تو را اطاعت کردم؛ چون بهشت جایگاه محبت توست، می‌ارزد و جهنم چون جایگاه غضب توست، واقعاً جای بدی است و من از جهنم متنفرم و به بهشت شوق دارم، شوق من به بهشت به خاطر رسیدن به لذت‌های بهشت نیست.

 

حریت در عبادت// بالاترین عبادت‌ها

امام حسین(علیه‌السلام) فرمودند: «عِبَادَةُ اَلْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ»؛ بالاترین عبادت همین است. آدم می‌خواهد دو رکعت نماز بخواند و رو به قبله می‌ایستد به این فکر کند که خدایا من اینقدر گناهکارم که از ترس گناهانم نماز می‌خوانم و نمازم را ترک نمی‌کنم، اینقدر هم محتاجم که مثل تجار بخواهم عبادت کنم از سر اینکه تو به من بهشت و ثواب دهی. من خیلی کیسه‌ام خالی است، نماز من سر «رَغْبَةً» و «رَهْبَةً» باشد. خودم را از هر ترس و شوقی که برای خودم است آزاد می‌کنم، این دو رکعت نماز را می‌خوانم فقط «قربةً الیک».

 این «قربهً» که می‌گویند یعنی «قربةً الی الله» یعنی اینکه من به خاطر نزدیکی به تو این نماز را می‌خوانم با وجودی که خیلی محتاجم؛ تو می‌دانی من چقدر به بهشت تو محتاجم و دستم خالی‌ست، تو می‌دانی من جرم مرتکب شده‌ام و شوق به بخشش دارم.

سعی کنیم عبادت‌ها را به سمت حریت ببریم. امام حسین(علیه‌السلام) سید‌الاحرار است. خوب است در عبادت کردن حر باشیم؛ آزاد از هر قید و بندی که ما را به خودمان وصل می‌کند. اگر درِ خانه خدا چرتکه دست گرفته و برای خداوند که لایتناهی نعمت دارد و قدرت مطلق است چرتکه می‌اندازیم، عبادتمان از نوع عبادت احرار نیست.

 

راه رسیدن به عبادت احرار

آدم باید از گناهان توبه کند، گناه فقر انسان است. فقر را وقت نماز جلوی چشم بیاوریم، هنگام نماز به یاد آوریم با این دست و زبان و اعضا و جوارح چقدر گناه کرده‌ایم. این را در نظر داشته باشیم و مشغول نماز و عبادت شویم. چرا باید چرتکه بینداریم و بگوییم: خدایا ما امروز کارهای خوبی کردیم، کارهای بدی هم کردیم که تو باید ما را ببخشی به خاطر نماز، روزه و عبادت؟!

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن             که خواجه خود روش بنده‌پرور‌ی داند

 چگونه به روش عبادت احرار نماز بخوانیم؟ باید بگوییم خدا‌یا من گناه کردم و شوق به ثواب دارم، این عباد‌تی که انجام می‌دهم هر چه درست انجام دهم کم است. نماز می‌خوانم تا مرا ببخشی، کار خوب انجام می‌دهم که به من ثواب دهی، من باید تو را عبادت کنم چون تو شایستۀ عبادتی. دقیقاً مثل اینکه در حق یک بزر‌گ در شهر‌، محله یا فامیل خطایی کرد‌ید می‌خواهید معذرت‌خواهی کنید ممکن است معذرت‌خواهی را برای رفع کدورت و عادی شدن رابطه انجام دهید، دنبال «رَغْبَةً» هستید یعنی دنبال این هستید که سود‌ی به‌دست بیاور‌ید. یکوقت «رَهْبَةً» است، از ترس اینکه اتفاقات بد‌ی بیفتد، کسی چیزی بگوید اوضاع بدتر شود و آبرو‌یتان برود می‌روید برای معذرت خواهی کردن. یک‌وقت هم می‌گویید ایشان بزرگ و بزرگوار است، من جفا و اشتباه کردم، من با تواضع تمام می‌روم از ایشان معذرت‌خواهی می‌کنم، هدیه‌ای هم برای ایشان می‌برم، قلباً می‌خواهم دل ایشان را به‌دست بیاورم، شما اگر در توبه و عبادت چنین حالی داشته باشید به این می‌گویند عبادت احرار.

 

خداوند متعال حق ما را ضایع نمی‌کند

اگر اینطور‌ عبادت کردیم چه اتفاقی می‌افتد؟ امام‌حسین(علیه‌السلام) در روایت بعد‌ی می‌فرمایند: «مَنْ عَبَدَاللّه َ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللّه ُ فَوْقَ اَمانِیهِ وَ کِفایَتِهِ»[2]؛ هر کس حق عبادت را به جا بیاورد... حالا حق عبادت را که نمی‌شود به جا آورد، امیر‌المؤمنین(علیه‌السلام) نماز که می‌خواندند، می‌فرمودند: اگر مطمئن بودم که دو رکعت از نمازم را خداوند متعال قبول کرده، آنقدر نگرانی نداشتم. حق عبادت یعنی همین که ما عبادت احرار انجام دهیم، عبادت‌مان را به‌خاطر خداوند متعال و نه چیز دیگر انجام دهیم. درست است که حاجت هم دار‌یم ولی اصلاً به فکرش هم نیستیم، با خودمان می‌گوییم من اصلاً می‌خواهم خدای متعال را به خاطر عظمتش سجده کنم. می‌گویم کسر من است، زشت و بد است که خداوند متعال را به خاطر جیبم عبادت کنم. آنوقت «حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ اَمانِیهِ وَ کِفایَتِهِ»[3]. خدا به این آدمی که مخلصانه دارد او را عبادت می‌کند، بیش از حد انتظار و کفایتش می‌دهد. می‌گوید این آگاه است، معرفت دارد، باز‌یگر و منفعت‌طلب نیست. این با آنکه ما از ترس یا از رو‌ی شوق هم عبادت کنیم فرقی نمی‌کند، خداوند متعال حق ما را ضایع نمی‌کند، فقط به همان اندازه‌ای که می‌خواهیم به ما می‌دهد.

 

چطور‌ اعتماد خداوند متعال را جلب کنیم؟

 اما اگر می‌خواهیم خداوند متعال بیشتر از حد به ما بدهد، باید اعتماد خدای متعال را جلب کنیم. چطور‌ اعتماد خداوند متعال را جلب کنیم؟ مخلص باشیم، نمازمان را برای خداوند متعال بخوانیم، عبادات‌مان را برای خدای متعال انجام دهیم، اگر مجلس روضه، هیئت، مسجد، زیارت می‌رو‌یم، برای خدا برویم، در نیت‌مان چیز‌های دیگری نباشد.

گاهی مردم می‌پرسند حاج آقا به خاطر فلان چیز می‌رویم نماز می‌خوانیم، دعا می‌کنیم که فرزندمان فلان رشته را در کنکور قبول شود، آیا این بد است؟ نه، خیلی هم خوب است. اشکالی هم ندارد، خداوند متعال هم احتمالاً دعا‌ی شما را مستجاب می‌کند و به حاجت‌تان هم می‌رسید. خوب است دیگر‌، ما هم همین را می‌خواستیم. خب به حاجت‌تان رسید‌ید؟ بله؛ خب بروید خداحافظ تا حاجت بعد‌ی که تشریف بیاورید! آنوقت این چه خدایی شد؟ خدایی که ما باید با او زند‌گی کنیم، عشق‌باز‌ی کنیم، دائماً جلو‌ی چشم ما باشد، نمی‌شود که فقط وقتی با او کار داریم، عبادت کنیم. خدا‌یا حاجت داریم، دمت گرم، دو رکعت نماز خواندیم، سفره هم انداختیم، این کار ما را راه بینداز. کار ما را هم راه می‌اندازد و دوباره می‌رود تا چند وقت دیگر که به یک مشکل جدید خور‌د‌یم و بر‌می‌گردیم. مثل ما که سال تا سال هم دیگر را نمی‌بینیم، فقط وقتی کار دست همدیگر داریم به سراغ هم‌ می‌رویم… رابطه‌مان هم با خدا اینطور‌ است!

 

اگر مخلص باشیم!

خدا هم که بخیل نیست. بالاخره کار ما را هم راه می‌اندازد ولی اگر می‌خواهیم فوق‌تصو‌ر و بیش از حد انتظارمان به ما بدهد، مخلص باشیم. وقتی یک آدم خوش‌حساب که می‌دانیم آدم مخلصی است، دروغ نمی‌گوید، کارش درست است، به سراغ ما بیاید، بیش از چیز‌ی که می‌خواهد به او می‌دهیم، ما هم اینگونه‌ایم چراکه می‌دانیم او خوش حساب است، اعتمادمان را جلب کرده، خود‌مان را می‌خواهد نه پول و اعتبارمان را. پس ما هم با خداوند متعال اینطور باشیم، با امام حسین(علیه‌السلام) هم اینگونه باشیم.

 

چگونه حاجت بخواهیم؟// مدل حرف زدن با خداوند متعال چیست؟

یعنی برای حاجت خواستن گریه نکنیم؟ ببینید، من نگفتم حاجت نخواهیم، می‌گویم چگونه حاجت بخواهیم که با عباد‌ت احرار و عباد‌ت مخلصانه منا‌فا‌ت نداشته باشد. مثلاً درِ خانه خداوند متعال می‌رویم، شب میلاد امام حسین(علیه‌السلام) است پس آقا را هم واسطه می‌کنیم و می‌گوییم: خدا‌یا تو که می‌دانی ما همه عمر دَر خانه تو بودیم و هستیم و خواهیم بود، چنانچه به ما بدهی یا ندهی، سخت بگذرد یا خوش بگذرد، بلا بفرستی یا نعمت، در هر صورت ما هستیم، گاهی غر هم زدیم ولی همچنان هستیم. حالا اگر می‌دانی که این کار به صلاح ماست، درستش کن، اگر هم به صلاح ما نیست پس خودت هرچیزی که بهتر می‌دانی را برای‌مان رقم بزن. این آقا هم واسطه‌ قرار دادم، به احترام امام حسینی که خیلی دوستش دار‌ی… دیگر برای خداوند متعال تعیین تکلیف نکنیم. نگوییم خدایا حتماً باید اینطور‌ی شود، خدا‌یا دارم بهت می‌گویم اگر مشکلم حل نشود دیگر نماز نمی‌خوانم...!! این مدلی که نباید با خدا حرف زد!

 

پسندم آنچه را جانان پسندد!

درِ خانه امام حسین(علیه‌السلام) ضجه بزنیم و بگوییم آقا، یا اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) ما را از خودت جدا نکن، اصحاب امام حسین(علیه‌السلام) که ما آرزو داریم جانمان را فدایشان کنیم، چطور بودند که به حال‌شان غبطه می‌خوریم؟ آنها می‌گفتند: آقا جان! اگر ما را صدبار بسوزانند و خاکسترمان را به باد و آب دریا دهند، ما با توییم! این را ما هم می‌توانیم به امام حسین(علیه‌السلام) بگوییم. از خودخواهی‌‌هایمان دست برداریم و بگوییم آقاجان هر چه به خیر و صلاح ماست به ما بده! برای یکی درد می پسندد، برای یکی درمان؛  

من از درمان و درد و وصل و هجران         پسندم آنچه را جانان پسندد

اینها حرف‌های احساسی نیست، مضامین عمیق عرفانی است.

اینگونه درست است که کسی به در خانه خداوند متعال و امام حسین(علیه‌السلام) برود، خیر و مصلحت را بخواهد و اعتماد امام حسین(علیه‌السلام) را جلب کند، طوری که امام می‌بیند این فرد که راه می‌افتد و می‌آید، چیزی غیر از رضایت او را نمی‌خواهد و اگر چیزی هم بخواهد و بداند رضایت امامش در آن نیست، از خواسته‌اش برمی‌گردد. انسان اگر چنین حالی پیدا کرد، از آنچه آرزویش را داشت، چیزی بیشتر و بهتر به او می‌دهند. اگر بهتر و بیشتر می‌خواهی پس مخلص باش!

 

عبادت احرار// از همه تعلقات آزاد باش!

 ماه رمضان نزدیک است، روزه ماه رمضان را با شوق به اینکه خداوند متعال از ما خواسته انجام دهیم؛ تو امر کردی که روزه بگیرم من هم می‌خواهم برایت گرسنگی بکشم. چقدر حال آدم عوض می‌شود، چه سحرها و افطارهایی پیدا می‌کند، چه حال عبادتی به‌دست می‌آید! ولی وقتی نگاهمان به خودمان باشد، به گرسنگی، تشنگی، ضعف و… معلوم است دیگر، تازه نگران هم هستیم که اگر نگیریم، عقاب می‌شویم و بعد هم باید چند برابرش را روزه بگیریم و پول هم بدهیم... با خودمان می‌گوییم صرف نمی‌کند، بگذار همان روزه را می‌گیریم.

عبادت احرار؛ وقتی در مجلس ابا‌عبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) نشستی، در مسجد و سر نمازی، حُر باش، از همه قید و بندها و قیل و قال‌هایی که باعث می‌شود زبان و دلت، عشق‌بازی‌ و محبتت قفل شود، کم ارادت بورزی، از همه تعلقات آزاد باش؛ اینکه فلانی دارد نگاه می‌کند، الآن اینطور می‌شود، حالش را نداریم، خسته می‌شویم را رها کن.

 

نمونه‌هایی از شاهدان اعمال// عالم محضر خداست

تمام مطلب ما از وجود مبارک امام حسین(علیه‌السلام)، همین یک جمله پایانی است برای کسی که بخواهد مخلصانه عبادت کند؛ حضرت فرمودند: «عَمیَت عَینٌ لا تَراکَ عَلَیها رَقیباً»[4]، کور باد آن چشمی که تو را مراقب خودش نبیند. مراقبت یعنی چه؟ خدایی که بر ما تسلط دارد و همه جا هست؛ در خلوت ما، در مغازه، در گوشی ما و...کور باد آن چشمی که تو را مراقب خودش نمی‌بیند. حواسش نیست که تو او را می‌بینی. قرآن می‌فرماید: «فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُم وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنون وَ سَتُرَدّونَ إلَی عالِمِ الغَیبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِما کُنتُم تَعمَلون»[5]؛ عمل شما را خداوند متعال و رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و مؤمنون (اهل‌بیت(علیهم‌السلام)) می‌بینند. (به رابطه‌اش با نماز و باقی عبادات توجه بفرمایید.) همه کارها را می‌بینند و روزی شهادت می‌دهند که عالمی وجود دارد و همه چیز در آن عالم مشهود است و خداوند متعال، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) می‌بینند.

امام صادق(‌علیه‌السلام) در مدینه بودند که شخصی از محبین اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به محضر ایشان رسید و خواست دست‌شان را ببوسد، امام(‌علیهالسلام) دست‌شان را کشیدند و اجازه ندادند. شخص گفت: من این‌همه راه آمدم، اجازه نمی‌دهید دست‌تان را ببوسم؟ حضرت فرمودند: می‌خواهی دستی که دو سال پیش در بازار ماهی‌فروش‌های کوفه به دست آن زن علویه آلوده کردی را به دست من بزنی؟! در واقع حضرت تنبّه می‌دادند که فکر کردید ما اعمال شما را نمی‌بینیم در صورتی‌که می‌بینیم.

شخصی به منزل امام باقر(علیهالسلام) رفت و در زد. کنیز حضرت دم در آمد، آن شخص به کنیز تعرض کرد. از داخل خانه صدای امام(‌علیه‌السلام) بلند شد و سخن تندی به او گفتند. بعد که نزد حضرت رفت ایشان فرمودند: فکر کردی دیوارها مانع ماست و ما نمی‌بینیم؟!

 

حال مؤمن // وقتی خدا را حاضر ببینیم...

امام صادق(‌علیه‌السلام) لباس حج پوشیده و مُحرم شده بودند. همه می‌گفتند: «اللَّهُمَّ لَبَّیک» ولی حضرت بغض کرده بودند و نمی‌گفتند. یکی از اصحاب از ایشان پرسید: چرا لبیک نمیگویید؟ زبان امام(علیه‌السلام) قفل شده بود، فرمودند: می‌ترسم «لَبَّیک» بگویم و ندا بیاید: «لا لَبَّیک». این چه حالی به آدم می‌دهد؟

 اگر خواستیم مخلص شویم، باید بدانیم که خداوند متعال همه چیز را در همه حال می‌بیند، در آن هنگام نمازمان سرشار از معنویت و نشاط خواهد شد و مشتاقانه منتظر روزه ماه رمضان می‌شویم. وقتی در ماه رمضان فارغ از هر مریضی، خستگی، کار یا مشکل روزه بگیریم و مناجات کنیم، به خدا می‌گوییم: خدایا، صبح تا شب دهان‌مان را فقط به خاطر تو بستیم و کاری به حساب و کتابش نداریم، هرچه تو گفتی؛ چقدر این عبادت زیباست و چقدر عبادتی که هر لحظه انتظار تمام شدنش را می‌کشیم زشت است!

 اگر می‌خواهیم حالمان خوب شود، کارهای خوب‌مان را فراموش کنیم و اگر هم در ذهن‌مان آمد، از آن بگذریم، از طرفی گناهان‌مان یادمان بماند. اینگونه می‌فهمیم چقدر دست‌مان مقابل خداوند متعال خالی است، و این حال مؤمن است چون خدا را حاضر می‌دیده.

 

عبادت احرار//  چرا گریه بر امام حسین(علیه‌السلام) ارزش دارد؟

آن چیزی که مانع فیض و رسیدن نعمت‌ها به ما می‌شود تا بیشتر از استحقاقِ‌مان به ما نرسد، این است که عبادت ما، عبادت احرار نیست؛ یعنی عبادت برده‌ها و تاجرهاست؛ چک و چانه‌ای، با شرط و زورکی عبادت می‌کنیم و با لذت نیست. حضرت می‌فرماید: «أفضَلُ‌العِبادَةِ عِبادةُ الاَحرار»[6]. می‌دانید چرا عشق و توسل من و شما به امام حسین(‌علیه‌السلام) ارزش دارد؟ چون لحظه‌ای که ما به حضرت ارادت می‌ورزیم، حالت حُریت داریم؛ یعنی از خودمان فارغ شدیم. وقتی برای کس دیگری گریه می‌کنید و می‌سوزید، دیگر پای خودتان وسط نیست، از خودتان رها شده و حُر شده‌اید. به همین دلیل خداوند گریه بر سیدالشهداء(علیه‌السلام) را آنقدر خریدار است.

 

تجربه عبادت احرار از طریق سیدالشهدا(علیه‌السلام)

مشکل اصلی این است که انسان‌ها اسیر خودشان‌اند، حتی در قنوت و سجده و در حج و...! خداوند مجلس روضه اباعبدالله(‌علیه‌السلام) را به ما هدیه داده، ما هم به عشق حضرت خیلی از کارها را بدون هیچ انتظاری از بقیه انجام می‌دهیم. چه خوب است که بقیه عبادت‌هایمان را هم اینطور به جا بیاوریم. لذا علامه طباطبایی(رحمةالله‌علیه) و نیز آیت‌الله قاضی(رحمة‌اللهعلیه) فرمودند: هیچ‌کس به هیچ‌جا از مراتب عرفانی نرسید مگر با وجود مبارک امام حسین(‌علیه‌السلام). با حضرت به همه جا می‌توان رسید. عبادت احرار را هم از طریق سیدالشهدا(علیه‌السلام) می‌توان تجربه کرد.

 

 


[1]. تحف العقول، ج۱، ص۲۴۶. 

[2]. بحار الأنوار، ج 71، ص 183.

[3]. همان.

[4]. فراز دعای عرفه.

[5]. سوره توبه، آیه 105.

[6]. بحار‌الانوار، ج 78، ص 117.