زیباترین و آرامشبخشترین سبک مقابله با بحران کرونا چیست؟
زیباترین و آرامشبخشترین سبک مقابله با بحران کرونا چیست؟
زیباترین و آرامشبخشترین سبک مقابله با بحران کرونا چیست؟
دکتر محمدحسین فلاح: دلآرام بودن به قدرهای الهی و راضیبودن به قضای پروردگار، ویژگی کسی است که خدا را خوب شناخته است./ اکثر مصیبتهایی که در زندگی داشتید را تحلیل کنید، میبینید که شما را برای رفتن به سمت خدا راحتتر کرده است./ اگر تمام فایده بیماری کرونا فقط این باشد که بشر پی ببرد فقر محض است، والله، ارزش دارد.
هیئت انصار ولایت یزد مراسم هفتگی خود با عنوان هیئت خانوادگی را شنبه هفدهم آبانماه به صورت پخش زنده در فضای آپارات، میزبان خانوادههای مؤمن و انقلابی بود. سخنران این مراسم دکتر محمدحسین فلاح سخنانی را با موضوع «سبک مقابله اسلامی در مواجهه با بیماری کرونا» ایراد کرد که خلاصهای از آن را در ادامه میخوانید:
زیباترین سبک مقابله با بحران
بحثی در روانشناسی داریم به نام «سبک مقابله». در زندگی انسان گاهی حالتهایی پیش میآید، مثل ورشکستگی اقتصادی، از دست دادن عزیز و... ، که به این حالتها در روانشناسی غربی «بحران» میگویند. انسانها در برابر اتفاقاتی که برایشان میافتد، سبک مقابله دارند، [یعنی] به طریقی با آن کنار میآیند. وقتی سبکها و تکنیکهای مقابله روانشناسی غرب در برابر یک انسان مالباخته، بیمار، انسانی که عزیزش را در کرونا از دست داده، یا فرد مبتلا به کرونا را مطالعه میکنیم، میفهمیم که نمیتواند شفابخش باشد بلکه فقط یک مسکّن موقتی است که اثرات موقتی دارد. زیباترین و آرامشبخشترین سبک مقابله با حوادثی که برای انسان پیش میآید، سبک مقابله اسلامی است.
ویژگی قاضی القضات این عالم!
سبک مقابله اسلامی چیست؟ این دنیا را یک دادگاه در نظر بگیریم، قاضیالقضات این دادگاه خداوند تبارک و تعالی است. این دنیا ابتدا با قدَر الهی، میگردد. قدرها، قانونهای الهی هستند که همه "حکمت" و "عدالت محض" هستند. قاضی، خود خداست، هم خودش شاهد است، هم حاضر است و هم ناظر. استاد شایق بزرگوار مثال میزدند: مغازه نانوایی دعوا میشود قاضی در صحنه حاضر است و دعوا را میبیند فردا پروندهاش را پیش قاضی میبرند میگوید من نزدم! قاضی میگوید من خودم بودم و دیدم تو زدی. من قاضیای هستم که شاهد هم بودم. لذا خداوند تبارک و تعالی قضاوت این عالم را در دست دارد و قوانینش از روی حکمت و عدل است، خودش هم قضا و حکم را جاری میکند و حکم را هم بر اساس اعمال ما جاری میکند. و البته از روی خیرخواهی محض است. یعنی رحمان است و رحمت محض است.
خدا را بشناس تا دلآرام باشی
ما در زیارت امینالله میخوانیم: دلم را به قدَرهایت آرام کن و از قضایت راضیام کن. لذا دلآرام بودن به قدرهای الهی و راضیبودن به قضای پروردگار، ویژگی کسی است که خدا را خوب شناخته است. کسی که خدا را خوب نشناخته باشد، نمیتواند به مقام رضا برسد.
با بحران کرونا چگونه مقابله کنیم؟!
گاهی دوستان میگویند چه کنیم با این وضعیت کرونا؟! میگوییم ما رعایت میکنیم، ماسک میزنیم، موارد بهداشتی و فاصله را رعایت میکنیم، حالا دو حالت دارد یا کرونا میگیریم یا نمیگیریم. اگر کرونا گرفتیم، دو حالت دارد یا در منزل قابل درمان است، یا در بیمارستان بستری میشویم. اگر مجبور شدیم در بیمارستان بستری شویم، دو حالت دارد یا باید در بخشهای ویژه بستری میشویم یا نه. باز بستری در بخشهای ویژه هم دو نوع است: یا پنجاه درصد بهبودی مییابند، یا میمیرند. بالاخره هرچه هست خیر است. امکان ندارد قضای خدا از روی خیر نباشد. وظیفه ماست که رعایت کنیم.
پس اینگونه بگوییم اگر یک نفر به دادگاه مراجعه کند و با همه سلولهای بدنش یقین داشته باشد که 1. قوانین دادگاه مطلقاً حکیمانه و عادلانه است؛ 2. یقین داشته باشد که قاضی، علم محض است، یعنی نیتها را هم میفهمد؛ 3. قاضی عاشق شماست و خیر محض را برای شما میخواهد، حالا چنین قاضیای دارد حکم (قضا) میکند که من چنین بیماریای را بگیرم یا نگیرم.
کار به دست کاردان است!
پس در سبک مقابله اسلامی میگوییم: دلآرام بودن به قدر و راضیبودن به قضا. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «الرضا ثمره الیقین»[1]؛ راضی بودن به قضای الهی، نتیجه یقین به خداست. وقتی ما یقین پیدا میکنیم به خداوند، هرچه در حکم ما شد، راضی هستیم. مثلاً شما تومور در سرتان است شما به قصابی نمیروید که با چاقوی تیزش تومور را از سرتان بیرون بیاورد! ولی راحت میروید پیش پروفسور سمیعی و میگویید هرچه تو میدانی، دکتر و طبیب تویی، هرطور تو میدانی. چون یقین داریم پروفسور است و به علمش اطمینان داریم. باید به خداوند عرضه بداریم: خدایا تو علم محض و خیر محضی، قوانین تو حکمت محض است، خدایا، اتفاقات تو عدل محض است. من راضیام به رضای تو. آنچه برای من قضا میکنی، حکم میکنی و به اجرا میگذاری، من راضی هستم. ممکن است به خاطر گناهانم باشد، اشکال ندارد یا میخواهی ترفیعم بدهی، نمیدانم. فقط از ته دلم مطمئنم که حتماً خیر محض است. این راضیبودن به قضا بدست نمیآید مگر با معرفت الله؛ یعنی بدانیم کارها دست اوست و همه چیز درست است.
تفسیر درست مصیبت
دومین چیزی که در سبک مقابله اسلامی مورد توجه است را به صورت استعاره عرض میکنم. فرض کنید شما سوار یک بالن هستید. این بالن وقتی میخواهد به سمت بالا حرکت کند، چند وزنه به آن بسته میشود که آن را سنگین میکند و نمیگذارد بالا برود. حالا یک نفر از پایین به آن وزنهها تیراندازی میکند نه به بالن، بلکه به نخی که وزنهها به آن وصل است، تیر میزند تا بالن سبک بشود و تندتر برود.
خدا رحمت کند آقای شیرازی در کتاب «عُلقه» میگوید: مصیبت در عرب یعنی اصابت کردن به هدف؛ مصیبت یعنی وقتی تیر درست به هدف میخورد. خدا میگوید وقتی من به تو مصیبت وارد کردم، من که به بالنت تیر نزدم، به آن چیزی که به بالن وصل بود و ممکن بود از سرعت تو به سمت «الله» (متخلق به صفات الله شدن) کم کند، زدم تا سبک شوی و بروی. قرآن میفرماید: ما شما را با نقص در اولاد و اموال میزنیم.[2] خدا میگوید من، آن بند را زدم تا منِ الهیات را از زمین آزاد کنی و بالا بروی.
اگر تمام فایده بیماری کرونا فقط این باشد که بشر پی ببرد فقر محض است، والله، ارزش دارد. اصلاً منِ حقیقی انسان همین فقر محض بودن است. خداوند تبارک و تعالی قصد کرده کمی از اکسیژن هوا را کم کند و فقط یک نعمت از بینهایت نعمتی که دارد بگیرد. الان اکسیژن خون در کرونا پایین میآید. به علت اینکه ریه نمیتواند به اندازه کافی اکسیژن درست کند. الان این موجودی که اینجا نشسته، بینهایت بلا از او دفع میشود و بینهایت فیض ریزش میشود تا این موجود بتواند اینجا بنشیند. ما نمیتوانیم بشماریم چقدر فیض در حال ریزش و چقدر بلا در حال دفع شدن است. «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ»[3]، فقر محض هستیم.
پس در سبک مقابله اسلامی مهم این است که مصیبت را درست تفسیر کنید. بگویید: «انا لله و انا الیه راجعون»[4]؛ من از خدا هستم و به سوی او بر میگردم. مصیبت به منی که از خدا هستم که نخورده، به بالن که نخورده، فقط به وزنهای که نمیگذاشت حرکت کنم، خورده است. سبکتر شدم و تندتر به سمت خدا حرکت میکنم («الیه راجعون»).
آنچه از کرونا میتوان فهمید
در روانشناسی دو نوع «خود» داریم: 1. خودِ حقیقی 2. خودِ پنداری؛ خودِ پنداری یعنی خودی که به خیالم میرسد، مثلاً الآن خیالم برسد که من دارم حرف میزنم، من روانشناسم، من هستم! خیالم برسد وقتی تشنه میشوم، من آب میخورم و آب تشنگیام را رفع میکند. اولاً من نمیتوانم آب بخورم باید خدا بخواهد؛ دوم اینکه آب نمیتواند تشنگی من را رفع کند باید خدا بخواهد. گاهی شخصی میگوید هرچه آب میخورم تشنگیام رفع نمیشود. اینکه ما فکر میکنیم من پول دادم، من آبمعدنی خریدم و با خوردن آب عطشم را برطرف کردم و... .
پس انسان فقر محض است و آن هم به این معنا نیست که من هستم و فقیرم و فقر بر من عارض شده است، نه، بلکه صفت ذات ما، فقر است. یعنی اگر آنی و کمتر از آنی، نظر خداوند برداشته شود، محو میشویم. فرض کنید یک ویدئو پروژکتور بگذاریم و تصویر انسان روی پرده بیفتد. حالا اگر یک کاغذ وسط این نور بگذاریم، آن تصویر محو میشود. یعنی آنی و کمتر از آنی نظر خدا برداشته شود، ما محو میشویم. لذا با این کرونا واقعاً میشود فقر محض انسان را فهمید. [این فهم] چه برکاتی دارد و چه رقت قلبی میآورد!
رسیدن به مقام انقطاع
الآن کسی که در بخش مراقبتهای ویژه کروناست و ریههایش پر از عفونت است، همان اندازه فقیر است که من الان دارم حرف میزنم. قرآن کریم به این مضمون میفرماید که شما در دریا میروید و طوفان میشود میگویید خدا، هیچکس جز خدا نیست [که شما را یاری کند]، وقتی به خشکی هم میآیید، در خشکی هم که خداست! آیا خدا نمیتواند طوفان شن به پا کند و زیر پای شما خالی شود و بروید پایین؟! یعنی شما که دارید روی این زمین راه میروید خداوند دارد لحظهبهلحظه به زمین فیض میدهد که زیر پای شما محکم باشد. خدا لحظه به لحظه به این شن فیض میدهد که به صورت حملهای به سمت شما حرکت نکند. وگرنه در طوفان طبس به شنها دستور میدهد. خداوند امام راحل را رحمت کند فرمودند: «شنها مأمور خدا بودند.»
ما باید به این نتیجه برسیم در هیچ کجا، ما بینیاز نیستیم. آن بیمار کرونا که عکس ریهاش را به او میدهند که 50 درصد ریه درگیر است آنجا مضطر است و میگوید دیگر فکر نکنم پزشکان بتوانند کاری بکنند. میگوید: خدایا دل بُریدم. «إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ»[5]، خدایا به من حالتی بده که بگویم دیگر هیچچیز و هیچکس نمیتواند کاری کند فقط تو هستی که میتوانی. حتی اگر کسی کرونا بگیرد و فوت کند و نزدیک فوتش به این مقام برسد که در حالت مضطر بودن بتواند فقر محضش را بفهمد درجه بالایی به او دادهاند و از این دنیا رفته است، که شاید اگر در سلامت بود به این فیض نمیرسید.
انسان حاصل ریزش بینهایت فیض و بینهایت دفع بلاست
پس اگر ما خودِ پنداری داشته باشیم، این خودِ پنداری به خودخواهی تبدیل میشود و خودخواهی میشود تکبر و استکبار، و هلاکت. یک خود دیگر هم داریم به نام خود واقعی. خود واقعی من چیست؟ این انسان حاصل ریزش بینهایت فیض و بینهایت دفع بلاست؛ پس وجود من این است که من عین ربط به خدا هستم اگراین ربط قطع شود، من نیستم. وقتی آدم به چنین حالتی رسید همیشه خودش را محتاج خدا میداند و دائم الذکر میشود. وقتی به بیمارستان میروید، میبینید همه امیدها قطع است و میگویند بروید دعا کنید حالا اگر آدم همیشه این حال را داشته باشد، به فقر محض رسیده است.
نصیحتی جالب از آقای نخودکی
تمام مشکلات و استرسها به خاطر این است که ما یک مَن از خودمان تعریف کرده و به آن چسبیدهایم! شخصی محضر آقای نخودکی رفت و گفت نصیحتم کنید. فرمودند: «مرنج و مرنجان»! گفت: نرنجان را فهمیدم، ولی چطور نرنجم؟! فرمودند خودت را هیچی حساب نکن، نمیرنجی. کسی که خودش را فقر محض بداند، نمیرنجد؛ رنجیدن ما به خاطر این است که فکر میکنیم مَن داریم، در حالیکه ما فقر محض هستیم.
ما به اقیانوس وصلیم!
چقدر زیبا امام حسین(ع) در دعای عرفه میفرمایند که خدایا، من چطور بگویم فقیر نیستم در صورتی که من هیچ چیز نیستم؟! و چگونه بگویم غنی نیستم وقتی به تو وصل هستم؟! چطور بگویم عزیز هستم وقتی در عین خواریام. چگونه بگویم عزیز نیستم وقتی که من به تو وصلم؟!
گاهی دانشجویان میگویند چرا مذهبیها مدام میگویند: «أنا فقیر مِسکین...» در صورتی که در روانشناسی ثابت شده است که باید بگویی من میتوانم، حال من خوب است و... باید مثبت بگویی. در اسلام میگویی من به خدا وصلم، مثل برکهای که بگوید من به اقیانوس وصلم، من اقیانوسم. من تنهایی فقط یک برکه گندیده هستم. پس بنده بدون خدا هیچچیز نیست.
خلاصهای از مبحث
بنابراین از سبک مقابله اسلامی با بحران دو نکته را گفتیم: 1- راضی بودن به قضا، دل آرام بودن به قَدَر، ایمان داشتن به خدای مهربان که از عرش تا فرش جز رحمت چیزی نمیدهد؛ 2- تفسیر درست مصیبت. مصیبت به منِ حقیقی انسان نیست، اکثر مصیبتهایی که در زندگی داشتهاید را تحلیل کنید، میبینید که شما را برای رفتن به سمت خدا راحتتر کرده است؛ کار مصیبت این است. یکوقت شما اتاقی را برای درس خواندن فرزند آماده کردید، ولی وقتی میروید میبینید دارد با تبلت بازی میکند. چهکار میکنید؟ تبلت را از او میگیرید.
گاهی انسانی که در این دنیا ثروت دارد و اینجا آمده تا به اخلاق الهی متخلق شود، ولی دارد با پول بازی میکند! خدا این ثروت را از او میگیرد تا کمی فکر کند و بفهمد برای چه خلق شده است. مصیبت را درست تفسیر کنیم تا تحملش برایمان راحت باشد. تحمل که هیچ، حتی بگوییم الهی شکر! و در نهایت ما با کرونا به فقر محض پی ببریم؛ این همه متخصص و دانشمند و یک ویروس که اینقدر ریز است که کل وزنش به گِرم نمیرسد! سبحان الله.