هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد، همزمان با شب میلاد با سعادت پیام‌رسان حماسه کربلا، حضرت زینب کبری(سلام‌الله‌علیها)، محفل معرفت و سرور، ویژه خدام این هیئت برگزار کرد.

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد در این دورهمی صمیمی، پیرامون «تحلیل ظرائف جمله ما رأیت الا جمیلا» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

ما به عنوان کسانی که افتخار خادمی در آستان سیدالشهداء(علیه‌السلام) را داریم، خوب است که دقتی در ظرائف عاشورایی کنیم. از جمله ظرافت‌های واقعه کربلا، جمله «ما رأیتُ إلا جمیلاً» از زبان مبارک حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) می‌باشد. باید بدانیم نقش این جمله در زندگی ما چیست و نشان از چه مسئله‌ای دارد.

این جمله مشهور و پر معنا در شرایطی از بانو زینب کبری(سلام‌علیها) شنیده شد که ایشان به ظاهر در بدترین شرایط ممکن بودند.

گاهی انسان کار بد انجام می‌دهد ولی آن را خیلی بد انجام نمی‌دهد. مثلاً شخصی دزدی می‌کند ولی در انجام دزدی، مرتکب قتل نمی‌شود. اما گاهی انسان کار بد را خیلی هم بد انجام می‌دهد. مثلاً هم مال شخص را می‌دزدد، هم او را به قتل می‌رساند یا به ناموس او هتک حرمت می‌کند.

در جریان کربلا دشمن، کار بد را به بدترین شکل ممکن انجام داد، بنابراین فرمایش حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) که می‌فرمایند: «ما رأیت إلا جمیلاً» وجهه دیگری دارد که باید به آن توجه کرد.

دو چهره در کربلا وجود داشته است: یک چهره دشمن، در اوج زشتی و پستی و دیگری چهره حضرت اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) و یاران باوفای ایشان که در اوج زیبایی و شکوه بوده اند.

حضرت سیدالشهداء(علیه‌السلام) می‌فرمایند: من یارانی باوفاتر و بهتر از اصحاب خودم و خانواده‌ای نیکوتر و متصل‌تر از خانواده خودم نمی‌شناسم.

از جمله زیبایی‌های کربلا: اوج هم‌بستگی و وفاداری، اوج بندگی و خشوع، اوج شدت با کفر و نفاق، اوج ولایت‌مداری و سرسپردگی به ولی خدا و... بوده است.

اگر هر جای عالم درگیری پیش بیاید، همه به دنبال جمع کردن عِده و عُده هستند تا پیروز شوند، اما حضرت سیدالشهداء(علیه‌السلام) به دنبال خالص‌سازی و تصفیه است، چرا که قصد دارد به وسیله عملکرد ورفتار هر دو جبهه، اسلام ناب را از اسلام سازشکار، اسلام متحجرین و اسلام سرمایه‌داری جدا کند تا جامعه اسلامی را از انحراف نجات دهد و حقیقت را تبیین کند.

جنگ امام حسین(علیه‌السلام) با دشمن، نه تنها یک جنگ استراتیژیک، بلکه یک جنگ ایدئولوژیک و بر سر مبانی توحید و شرک بود، جنگ اسلام ناب محمدی با اسلام تزویر بنی‌امیه بود، چراکه در هر دو جبهه نماز و قرآن خوانده می‌شد، در هر دو جبهه تکبیر گفته می‌شد و تشخیص حق و باطل سخت شده بود.

«هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(علیه‌السلام) برای این بود که اگر هنوز کسی در جبهه باطل است یا تردید دارد، زمینه برای هدایت او فراهم شود.

جهاد تبیین، نسخه به روز «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(علیه‌السلام) برای امروز است.

قرآن کریم می‌فرماید: «لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَیَجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلَی بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمِیعًا فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»؛[1] تا خدا ناپاکان را از پاکان جدا کند، و ناپاکان را روی یکدیگر گذارد، پس همه را متراکم و انباشته سازد و یکجا در جهنم قرار دهد؛ [به راستی] آنانند که زیانکار واقعی‌اند.

جریاناتی که اخیراً در کشور ما و در همه دنیا رخ می‌دهد، برای این است که صف‌ها از یکدیگر جدا شود. در هر آزمایشی که اتفاق می‌افتد، عده‌ای ریزش می‌کنند و عده‌ای رویش دارند.

باید در نظر داشت که جهاد تبیین همان، هل من ناصر امام حسین(علیه‌السلام) است. حضرت با ندای هل من ناصر خود، عده‌ای را از گروه باطل، به جبهه حق کشاند. امروز هم عده‌ای با اینکه در جبهه باطل حضور دارند، ولی فرزندان خود ما هستند و باید با جهاد تبیین، آنها را به سوی جبهه حق بیاوریم.

امروز گفتمانی که از امام و رهبری در دست ماست، باید گفتمان و نقشه راه همه ما شود. باید آنقدر بر این گفتمان استوار باشیم و بر اساس آن روشنگری کنیم تا خودی‌های فریب خورده به جبهه خودی بازگردند و  نفوذی‌های در جبهه حق هم تکلیف‌شان روشن شود و از جبهه حق جدا شوند.

مؤمنین قلباً و ذاتاً به همدیگر گرایش دارند، ولی کار شیطان این است که از نقاط ضعف هر کدام از مؤمنین استفاده کند و در بین آنها رخنه ایجاد کند تا نتوانند با هم پیوند بخورند و پیروز شوند. از اینرو تنها راه حل این است که مؤمنین خود را تربیت کرده، رشد دهند و از اختلاف و نفاق پرهیز کنند.

بعد از سخنرانی حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد، محفل سرور و شادی میلاد دخت ارشد امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) حضرت صدیقه صغری، زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) با مدیحه‌سرایی و مولودی‌خوانی ستایشگران  اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، محسن محمدی‌پناه و علی حیدری ادامه یافت و خادمان حضرتش، به عرض ارادت پرداختند.