جهاد تبیین؛ واجب قطعی و فوری

جهاد تبیین؛ واجب قطعی و فوری


جهاد تبیین؛ واجب قطعی و فوری

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: تبیین یعنی بیان صریح و قاطع حقیقت// جهاد تبیین مثل شمشیری می‌ماند که یک لبه‌اش نرم یک لبه‌اش تیغ است. لبه نرم سمت خودی‌ها و لبه تیز سمت دشمن است// تحریف یعنی غبارآلودکردن فضا، برای اینکه حق از باطل قابل تشخیص نباشد// در حقیقت قیام عاشورا قیام تبیین و جهاد تبیین بود // عرصه‌های جهاد تبیین کدام است؟

 

شناسنامه:

عنوان: جشن انوار کربلا، شب سوم، ولادت امام علی‌بن‌الحسین(علیهماالسلام)

موضوع: جهاد تبیین

زمان: 17 اسفند ماه 1400

مکان: حسینیه حضرت صاحب‌الزمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) محمودآباد

 

هیئت، کانون جهاد تبیین

چند وقت پیش مقام معظم رهبری حکم و دستوری را تحت عنوان «جهاد تبیین» صادر فرمودند و پیرامون آن مطالب مهمی در چند جلسه بیان کردند؛ هم خطاب به دانشجویان هم خطاب به هیئات مذهبی. در جلسه‌ای که در روز ولادت حضرت صدیقه(سلام‌الله‌علیها) در جمع ستایشگران اهل‌بیت به صورت خاص برگزار شد تا آنجا که فرمودند: هیئت، کانون جهاد تبیین است.

 جهاد تبیین امر امام جامعه و تکلیف شرعی ماست که باید نسبت به این مسئله و امر ایشان اهتمام داشته باشیم.

 

جهاد تبیین واجب کفایی یا واجب عینی؟

فرمودند که جهاد تبیین واجب قطعی و فوری است. از نظر فقهی وقتی می‌فرمایند فوری است و واجب قطعی است و هر کس به هر اندازه‌ای که در محیط پیرامون خودش می‌تواند تأثیر بگذارد، بر او واجب است. این واجب برای همه است، مخصوصاً آنهایی که تربیون یا تأثیری دارند. اینگونه که ایشان فرمودند؛ یعنی این واجب تقریباً واجب عینی است، این‌طور نیست که واجب کفایی باشد؛ یعنی اگر یک نفر انجام داد، از گردن بقیه ساقط باشد، مثل غسل میت؛ یک میت هست بر همه واجب است بروند او را غسل دهند ولی اگر یک نفر اقدام کرد از گردن بقیه ساقط می‌شود. این مسئله، واجب کفایی نیست، بلکه واجب عینی است؛ یعنی هر کس در ادای این واجب سهمی دارد. مثل نماز می‌ماند، نماز شما را کس دیگری نمی‌تواند بخواند چون واجب عینی و واجب قطعی است.

 

فوری بودن جهاد تبیین

جهاد تبیین واجب فوری است. یعنی دارای مدت و زمان است، شما نمی‌توانید این را بعداً انجام دهید، باید همین الآن و در لحظه انجام دهید. این مسئله خیلی مهم است.

حضرت آقا می‌فرمایند قطعی و فوری است‌ و این همه در موردش توصیه می‌کنند، به مادحین می‌گویند، به وعاظ فرمودند که من برنامه‌ای دارم که توضیح می‌دهم، به دانشجویان سفارش می‌کنند؛ هر کس، در هر محیطی که هست.

 

تبیین در مقابل تحریف/ قدرت تحریف

وجود مبارک امام سجاد(علیه‌السلام) و اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام)، قمر منیر بنی هاشم(علیه‌السلام). اولاً مقام معظم رهبری مهم‌ترین نکته‌ای که اشاره می‌کنند این است: می‌فرمایند جهاد تبیین در مقابل تحریف اتفاق می‌افتد. تحریف یعنی یک واقعیت را دگرگون جلوه دادن، واژگون معرفی کردن. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) که اول مسلمانِ مردِ تاریخ اسلام بلکه اول مسلمان است، بنی‌امیه، شخصیت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را طوری واژگون جلوه می‌دهند که وقتی در محراب عبادت به شهادت می‌رسند، مردم شام و سایر بلاد که زیر سیطره تبلیغات معاویه بودند، می‌گویند علی(علیه‌السلام) در مسجد چه کار می‌کرده؟! مگر نماز می‌خوانده است؟! واقعیت را با تبلیغات اینقدر دگرگون می‌توان جلوه داد. این مسئله آن‌قدر ادامه پیدا کرد که بغض امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را در دل مردم زمان آنها نشاندند. در حالی که اهل‌بیت محبوب و عزیز بودند، یعنی کسی یک ذره با ایشان معاشرت می‌کرد، یک لحظه نشست و برخاست می‌کرد، شیفته می‌شد. اگر منافق نبود، شیفته می‌شد؛ ولی با تبلیغات، کاری کردند که چهره اهل‌بیت(علیهم‌السلام) مخدوش شود.

 

تحریف دین اسلام توسط بنی‌امیه

بنی‌امیه اسلام و دین را تحریف و دین را دست‌کاری کردند و از سر و ته دین زدند، آن چیزی که پیغمبر فرموده بود و آورده بود، را دست‌کاری کردند. دین مردم، یک دین دست‌کاری شده بود، بخش‌هایی را انجام می‌دادند و بخش‌هایی را ترک می‌کردند؛ اسلام تبدیل شده بود به دینی که برای طاغوت و پادشاهی و ظالمین و منافقین ضرر نداشته باشد. چنین دینی را برای مردم درست کرده بودند. دینی که حج و طواف بود، نماز هم بود ولی در کنارش فسق و فجور و گناهان انجام می‌شد نه در حد مردم عادی بلکه در حد سران حکومت بنی‌امیه! شرابی که حرام بود، مردم می‌خوردند، بزرگان هم می‌خوردند، حاکمان هم می‌خوردند!

 

علت حرکت و قیام امام حسین(علیه‌‌السلام)/ قیام عاشورا، جهاد تبیین

در زمان امام حسین(علیه‌السلام) این‌طور شده بود که حضرت وظیفه خودشان دیدند قیام کنند و آن دین تحریف شده را تبیین کنند. در حقیقت قیام عاشورا قیام تبیین و جهاد تبیین بود، باید حضرت حقیقت‌های وارونه را تبیین می‌کرد. مقام معظم رهبری می‌فرمایند هرجا می‌بینید تحریفی نسبت به انقلاب و آرمان‌های آن اتفاق می‌افتد و ذهن مردم را مخدوش می‌کنند، واجب قطعی و فوری است که ورود کنید و آن مسئله را حل کنید؛ این جهاد است، جهاد تبیین است. قیام امام حسین(علیه‌السلام) جهاد تبیین است. حضرت در نامه‌ای که به محمدبن‌حنفیه برادرشان نوشتند. از همان‌جا فرمودند: «إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی»[1]؛ من اگر دارم قیام می‌کنم برای این است که همه چیز به هم ریخته، حق و باطل ممذوج شده و من باید بروم مسئله را تبیین کنم؛ امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح، حقایق را گفتن... اینها هدف قیام عاشورا بود.

 

قیامی سراسر تبیین

در طول حرکت امام حسین(علیه‌السلام) که حضرت آخر ماه رجب از مکه حرکت می‌کنند، وارد مدینه می‌شوند بعد در ایامی که در مدینه‌اند تا می‌آیند عاشورا و شهادتشان و تا بعد از شهادت... مسئله تبیین توسط کاروان اسرا ادامه دارد. حضرت در مکه اقامت می‌کنند و در جمع بزرگان و سرانی که برای حج آمده‌اند؛ هفتصد تا نهصد نفر، حضرت در جمع آنان سخنرانی و تبیین می‌کنند، حق و باطل را می‌گویند. مردم خدمت حضرت می‌آیند، خیلی‌ها به حضرت می‌گویند آقا بیایید مکه بمانید، یا مثلاً به فلان شهر بروید، آنجا هم حضرت تبیین می‌کنند می‌گویند من مثل پرنده‌ای هستم که در هر لانه‌ای برود او را بیرون می‌کشند و می‌کُشند. این تبیین است.

 

فضای امنیتی مکه قبل از عاشورا

یکی از اتفاقات خیلی خاصی که در مکه می‌افتد خطبۀ شورانگیز قمربنی‌هاشم(‌علیه‌السلام) بر فراز کعبه است. وقتی امام حسین(علیه‌السلام) به مکه می‌آیند یزید که می‌داند وقتی امام حسین(علیه‌السلام) به مکه ‌بیاید ساکت نمی‌نشیند، مخالفت می‌کند، ازاینرو افرادی را می‌فرستد که در مکه امام را ترور کنند. در تاریخ هست در طواف دور کعبه افرادی بودند که زیر لباس احرام‌شان شمشیر بسته بودند تا امام را در کنار کعبه بکُشند، جو خیلی امنیتی بوده است. با اینکه اصلاً جایز نیست هنگام طواف اسلحه حمل شود.

ابالفضل‌العباس(علیه‌السلام) در آنجا یک اتفاق حماسی، غافلگیرانه و غیرقابل پیش‌بینی انجام می‌دهند، طناب پردۀ کعبه را می‌گیرند از پردۀ کعبه بالا می‌روند روی پشت‌بام می‌روند. کعبه در اختیار بنی‌امیه بوده قرار نبوده کلید کعبه را بدهند که ایشان روی پشت‌بام بروند صحبت کنند. بر فراز پشت‌بام می‌روند، خطبۀ خیلی غراء و عجیبی می‌خوانند.

 

جهاد تبیین در خطبه حضرت ابالفضل(علیه‌السلام)

 حضرت ابالفضل(علیه‌السلام) اشاره به کعبه در زیر پایشان می‌کنند و می‌گویند: «اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا بِقُدُومِ اَبیهِ، مَن کانَ بِالاَمسِ بیتاً اَصبَح قِبلَةً»؛ خدایی را حمد و سپاس که این خانه را به قدوم پدر این آقا (یعنی امام حسین(علیه‌السلام)) مُشرف کرد. ببینید در مورد کعبه چطور حرف می‌زند. این کعبه‌ای که دورش می‌گردید قدمگاه پدر این آقاست. این خانه‌ای که دیروز بیت بود و امروز قبله‌گاه شده.

بعد خطاب به بنی‌امیه می‌فرمایند: «أیُّهَا الکَفَرةُ الفَجَرة اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَة مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن سائِرِ البَریه وَ مَن هُوَ اَدنی بِه وَ لَولا حِکمَ اللهِ الجَلیه وَ اَسرارُهُ العِلّیه وَاختِبارُهُ البَریه لِطارِ البَیتِ اِلیه قَبلَ اَن یمشی لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ یستَلِمُ یدَیه وَ لَو لَم تَکُن مَشیةُ مَولای مَجبُولَةً مِن مَشیهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیران.»؛ ای ناسپاسان گناهکار، آیا راه بیت را بر امام نیکوکاران می‌بندید؟! چه کسی سزاوارتر به این بیت است از دیگر موجودات و چه کسی نزدیک‌ترین به این خانه است؟! و اگر حکمت‌های خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا بیت به سوی ایشان-اشاره به امام حسین(علیه‌السلام) می‌کنند- پرواز می‌کرد قبل از اینکه مردم حجر را لمس کنند. حجر دستان حسین(علیه‌السلام) را استلام می‌کرد و اگر خواست مولای من خواست خداوند رحمان نبود، هر آینه بر سر شما مانند باز شکاری که بر گنجشکان فرود می‌آید، نازل می‌شدم.

 

تبیین شرارت‌ و خباثت بنی‌امیه

آیا قومی را که مرگ را در کودکی به بازی می‌گرفتند می‌ترسانید، درحالی‌که الان در مردانگی قرار دارند؟! همۀ جانم فدای آقا و مولای همۀ موجودات که برتر از حیوانات‌اند -منظورشان از حیوانات بنی‌امیه است- هیهات بنگرید سزاوار است از چه کسی پیروی کنید؛ از کسی که شراب می‌نوشد یا کسی که صاحب حوض کوثر است؟! کسی که در خانۀ وحی و قرآن است یا کسی که در بیتش اسباب لهو و لعب و نجاست است یا کسی که در خانه‌اش نزول آیات و آیۀ تطهیر است؟ شما در غلطی واقع شُدید که قریش واقع شدند. (حضرت دارند با اشاره به این مبانی یزید را با امام حسین(علیه‌السلام) مقایسه می‌کنند و تبیین می‌کنند.) بیت‌الله کجاست؟! چرا که ارادۀ قتل پیامبر(صلی‌الله‌و‌علیه‌وآله) را کردند و شما ارادۀ قتل پسر دختر پیامبرتان را و این حیله برای ایشان تا وقتی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) زنده بود ممکن نشد پس چگونه ممکن است کشتن اباعبدالله ‌الحسین(علیه‌السلام) تا وقتی که من زنده‌ام؟ بیایید تا به راه کشتن امام حسین(علیه‌السلام) آگاهتان کنم. ببینید چه بیانات عجیبی! می‌خواهید امام حسین(علیه‌السلام) را بکُشید؟ می‌فرماید من راهش را به شما یاد می‌دهم پس مبادرت به کُشتن من کنید و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمر شما و فرزندانتان را کوتاه کند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان باد که قصد کشتن پیامبر(صلی‌الله‌و‌علیه‌واله) را داشتید.

 

تبیین یعنی...

تبیین؛ تفسیر و تحلیل نیست؛ تبیین یعنی بیان صریح و قاطع حقیقت؛ اباالفضلی بودن یعنی این. اگر جایی می‌بینید حق و باطلی دارد ممزوج می‌شود و ذهن‌ها دارد خراب می‌شود باید تبیین کنید.

 

مصادیق جهاد تبیین در کربلا

در کربلا امام حسین(علیه‌السلام) رجزهایی را می‌خوانند، سخنرانی‌هایی می‌کنند: «مِثْلِی لا یُبایِعُ لِمِثْلِهِ»؛ مثل من با مثل یزیدی بیعت نمی‌کند. «عَلَی الاِسْلامِ، ألسَّلامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاُمَّةُ بِراع مِثْلَ یَزِیدَ»، فاتحۀ اسلام خوانده است اگر کسی مثل یزید امیر و رهبر امت اسلام شود. «إن کانَ دین مُحَمَّداً لَمْ یَستَقِم الَّا بِقَتلی فَیاسُیُوف خُذینی» که منسوب به امام است. اگر دین جدم استوار نمی‌شود مگر با ریختن خون من، پس ای شمشیرها من را فرا بگیرید. می‌فرمایند: «هَیهَاتَ مِنَّا الذّلَّة»، مرگ باعزت برای من بهتر است از زندگی در کنار اینها با ذلت... و حرف‌ها و خطبه‌های زیادی که حضرت روز عاشورا می‌خوانند.

 

تبیین حق در همه جا

رجزهای امام حسین(علیه‌السلام) و اصحاب ایشان را بررسی کنید ببینید همۀ آن رجزها تبیین است. بخشی از این رجزها را اصحاب و بنی‌هاشم و کسانی که می‌خوانند خودشان و نسبشان را معرفی می‌کنند که آقا ببینید چه خاندانی در مقابل شما قرار گرفته‌اند؛ خاندانی با اصل و نسب و سابقۀ رشادت و شجاعت و اسلام؛ این تبیین است. بخشی از آنها به توحید برمی‌گردد. رجزهایی که می‌خوانند مبانی توحیدی‌شان را مشخص می‌کند که در مقابل کسانی که می‌گویند اینها خارجی‌اند سند می‌آورند. یک بخش از آنها مربوط به دفاع از امام حسین(علیه‌السلام) و ولایت می‌شود. خیلی فوق‌العاده است. همۀ اینها تبیین است. یعنی رجز هم که می‌خواند تبیین است. امروز شما هرکاری می‌کنید باید پیامی داشته باشد، رجز به نفع اسلام باشد، یک تبیین باشد. مطلب می‌گذارید یا نوشته‌، باید تبیین حق باشد.

 

امامِ جهاد تبیین/ نقش امام سجاد و حضرت زینب در تبیین حقایق کربلا

شما عاشورا و همه روضه‌هایی را که شنیده‌اید یک بار دیگر از این منظر نگاه کنید. سر بریده اباعبدالحسین(علیه‌السلام) بالای نیزه چرا قرآن می‌خواند؟ تبیین است؛ برای اینکه می‌گویند اینها خارجی‌اند. کسانی که بر یزید(لعنت‌الله‌علیه) است، خروج کرده‌اند. می‌گوید بر امیرالمؤمنین یزید(لعنت‌الله‌علیه) خروج کرده و کافر شده است. سر بریده حضرت قرآن می‌خواند.

 امام سجاد(علیه‌السلام) امام جهاد تبیین است، بعد از شهادت اباعبدالله(علیه‌السلام) اگر زینب کبری(سلام‌الله‌علیه) و وجود مبارک سیدالساجدین(علیه‌السلام) نبودند، حادثه کربلا تحریف شده بود. برای اینکه جلوی تحریف را بگیرند، زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) چه سخنرانی‌هایی کرد! در مقابل سلاطین قَدرقدرت عصر خودش، یک تنه ایستاد. با چه شجاعتی با یزید صحبت می‌کند. یزید تحریف می‌کند، انحراف ایجاد می‌کند که خدا را شکر که خدا حسین را در کربلا کُشت، شما را کُشت... بعد ایشان شروع می‌کند به بحث اعتقادی کردن که خدا ما را نکُشت، آیات قرآن را می‌خواند در مقابل همه این آدم‌هایی که آنجا ایستاده‌اند، یزید را با آیات قرآن رسوا می‌کند. این یعنی تبیین.

 

تبیین و خطبه‌خوانی امام سجاد( علیه السلام) در مجلس یزید

امام سجاد(علیه‌السلام) وقتی که یزید مجلس گرفته و آن خطیب در مقابل یزید دارد امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را لعن می‌کند و در مورد پیروزی‌های یزید لجن‌پراکنی‌ و تحریف می‌کند، امام از جا بلند می‌شوند. جوانی که در اسارت است، جوانی که اینقدر از لحاظ جسمی تحلیل رفته که وقتی او را نگاه می‌کنند می‌گویند اصلاً نَفَس ندارد که حرف بزند. حضرت می‌فرمایند به من اجازه بده که بر این چوب‌ها -نمی‌فرمایند منبر- بالا بروم و حرفی بزنم که خدا رضایت دارد. اطرافیان فشار می‌آوردند که این جوان اسیر چه می‌خواهد بگوید. کاری که اباالفضل‌العباس(علیه‌السلام) بر فراز بام کعبه کرد، زین‌العابدین بر فراز آن منبر نشست [و انجام داد]. خطبه امام سجاد (علیه‌السلام) را بخوانید، ببیند امام سجاد(علیه‌السلام) چه کرده‌اند. من پسر مکه و منایم، من پسر آن کسی هستم که با عبای خودش حجرالاسود کنار کعبه... دانه دانه ذهنیت مردم را عوض می‌کند که ما خارجی نیستیم، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را به درستی معرفی می‌کند، فاطمه زهرا و پیغمبر را معرفی می‌کند و می‌فرماید من فرزند آنها هستم. مسجد یکپارچه گریه می‌شود. آنقدر جَوّ به هم می‌ریزد که یزید به مؤذن می‌گوید اذان بگو، الآن مردم شورش می‌کنند. تبیین!

 

سخت‌ترین دوران امامت/34 سال اشک تبیین/ صحیفه تبیین

امام سجاد(علیه‌السلام)، امام تبیین هستند. 34 سال دوران امامت امام سجاد(علیه‌السلام) است، امام سجاد (علیه‌السلام) در سخت‌ترین شرایط به امامت رسیدند. هیچ امامی مثل امام سجاد(علیه‌السلام) به امامت نرسید؛ در وسط آتش، وسط خون  نیزه و اسارت به امامت رسیدند. کار امام سجاد(علیه‌السلام) از همه ائمه ما سخت‌تر بوده، ولی شما ببینید امام سجاد(علیه‌السلام) چه می‌کنند! 34 سال بعد از کربلا امام سجاد(علیه‌السلام) قوتِ روزانه‌شان اشک بر امام حسین(علیه‌السلام) بوده است. این جفاست که شما فکر کنید امام به خاطر آلام عاطفی که به ایشان وارد شده، افسرده شده بودند و مرتب بر امام حسین(علیه‌السلام) گریه می‌کردند؛ شمشیر زین‌العابدین، اشک بود «وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ»[2]، اسلحة امام، اشک بود، 34 سال گریه می‌کردند، گریه‌شان، گریه تبیین بود!

امام داشت می‌رفت، یک قصاب داشت گوسفندی را ذبح می‌کرد، حضرت دوان‌دوان آمد و فرمود که آیا به این گوسفند آب داده‌اید یا نه؟ گفت: بله سنّت اسلام و پیغمبر این است که آب بدهیم. حضرت نشست و گریه کرد. گفت: آقا، چرا گریه می‌کنید؟ فرمود: پدر مرا اینگونه کُشتند. خودش و قصاب و همه آنهایی که آنجا بودند، بر امام حسین(علیه السلام) گریه می‌کردند. گریه صوری نبود، گریه حقیقی بود، ولی تبیین بود. امام سجاد(علیه‌السلام) ینطور حادثه عاشورا را زنده نگه ‌داشتند. دعاهای صحیفه سجادیه را بخوانید. امام در صحیفه چه کرده! همه‌اش تبیین است، دعاست ولی تبیین است. امام تبیین، امام زین‌العابدین(علیه‌السلام).

 

قیام امام حسین (علیه السلام) قیام تبیین است

قیام امام حسین(علیه‌السلام) قیام تبیین بوده، بخش اول با شهادت، بخش دوم‌ با اسارت وکلام، قیام تبیین عملی، قیام تبیین لسانی، تبیین قولی، تبیین تبلیغی. امام، قیام عملی کرد و کاروان تبیین. این رسالت ماست؛ ما اگر از عاشورا این را نفهمیم و تکلیف خودمان را در این عصر و دوران نفهمیم، کفران نعمت امام حسین(علیه‌السلام) است. امام حسین(علیه‌السلام) قطعه‌قطعه شد برای اینکه ما این مسیر را بفهمیم و در این مسیر حرکت کنیم.

 

تحریف یعنی چه؟/ غبار ره بنشان تا...

تحریف یعنی غبارآلود کردن فضا، برای اینکه حق از باطل قابل تشخیص نباشد، حقایق را وارونه جلوه‌ دادن، نصف حقیقت را گفتن، نصف آن را نگفتن، نصفش را حق گفتن و نصفش را باطل گفتن؛ همه اینها می‌شود تحریف.

 تحریف انواع مختلفی دارد: تحریف دین، انقلاب، آرمان‌های انقلاب، تحریف حقایق و...

حافظ می‌گوید:

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی             غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد

حقیقت، حقیقت است، ولی غبارآلود که می‌شود چشم ما اشتباهی می‌بیند. غبار ره بنشان، تا نظر توانی کرد این یعنی جهاد تبیین.

 

وقتی دشمن حق را بهتر می‌شناسد!/ هدف شعار از نیل تا فرات

می‌فرماید: «وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»[3]؛ تعداد زیادی از اهل کتاب می‌خواهند شما مؤمنین را از ایمان به کفر برگردانند از روی حسد؛ با اینکه خودشان حق براییشان تبیین شده، خودشان می‌دانند حق چیست. امروز آمریکا بهتر از بعضی از ما انقلاب اسلامی را می‌شناسد، امروز دشمنان ما صهیونیستها از من و شما به مراتب قوی‌تر با مبانی اسلام و انقلاب اسلامی آشنا هستند، اینها می‌خواهند ما را برگردانند. وقتی آمریکایی‌ها عراق را می‌گیرند یکی از حرف‌هایی که می‌زنند، وقتی بعضی از این عراقی‌ها را به اسارت می‌گیرند در بازجویی‌هایی که از مردم عراق می‌کنند، یکی از سؤالاتشان این است که مهدی آخر الزمان کیست، آمده یا نه؟ سؤالاتشان خیلی راهبردی است، می‌دانند خاورمیانه محل ظهور است. شعار از نیل تا فرات صهیونیست‌ها برای مسدود کردن طریق ظهور امام زمان(عجل‌الله‌نعالی‌فرجه) بوده، آن‌وقت ما ساده‌ایم.

 

انقلاب و اسلام را می خواهند تحریف کنند/ تبیین، وظیفه‌ای همگانی

اخیراً یک فیلم از یک تحلیلگر و مسئول بالای رژیم صهیونیستی دیدم که آمده میگوید آقا جلوی ایران را بگیرید، هر جا را نگاه می‌کنید ایران هست؛ الان یمن، بحرین، عراق، افغانستان، پاکستان، هندوستان، سوریه و لبنان ایران است؛ هر جا می‌بینید ایران است، ایران تا پشت مرزها آمده. اسرائیل باید دور خودش مدام دیوار بکِشد موشک‌هایش دیگر اثر نمی‌کند. آن‌وقت نمی‌خواهید تحریف کنند! رسانه‌هاشان 24 ساعته تبلیغات کنند و واقعیت‌های انقلاب و اسلام را تحریف کنند؟! نمی‌خواهید نفوذی بفرستند در این کشور در رده مقام و مسئولین بیاید بالا؟ مردم هم بالاخره بعضی چیزها را نمی‌دانند، نفوذی‌ها به حد رئیس جمهوری میآیند بالا و در حد مرکز تصمیم‌گیری‌های کلان و مهم کشور حضور پیدا می‌کنند. اینها همه‌اش به اقتصاد و نظام و فرهنگ کشور لطمه می‌زند، جامعه دچار تزلزل می‌شود. خب معلوم است دشمن اینجا استفاده خودش را می‌کند؛ عوامل دشمن در کشور فعال است، بصیرت می‌خواهد تبیین می‌خواهد. اگر تبیین نشود، امیر مؤمنان هم اگر باشد، خانه‌نشین می‌شود. سه یا چهار سال هم حکومت کرد می‌گفتند مگر نماز می‌خواند؟! خب انقلاب اسلامی ما از حکومت امیر‌المؤمنین(علیه‌السلام) که بالاتر نیست، رهبر ما هم که از امیرالمومنین(علیه‌السلام) بالاتر نیست، اگر تحریف آنها را جواب ندهید و حقایق را نگویید، اتفاقی که نباید بیفتد می‌افتد، خدا با کسی خویش و قومی ندارد. همه‌ ما وظیفه داریم حقایق را تبیین کنیم.

 

جهاد تبیین در چه مسائلی است؟/ دو لبه جهاد تبیین

هر جهادی دو لبه دارد: یک جهاد له؛ یک جهاد علیه. جهاد له یعنی جهاد به نفع شخص یا جریانی؛ جهاد به نفع حق. این جهادی که دارید می‌کنید نفعی به حق می‌‌رساند و همزمان این جهاد، جهاد علیه است؛ علیه باطل، ظلم و استکبار. منتهی مخاطب این جهاد، مقابل و جبهه مقابل این جهاد گاهی مستقیماً دشمن است، گاهی جبهه مقابل مستقیماً دشمن نیست مستقیماً خودی‌ها هستند؛ یعنی یک‌وقت جنگ می‌شود با عراق می‌جنگیم، دشمن مقابل مشخص است، تیر می‌زنیم آن طرف. اما یک‌وقت جنگ مخاطبش می‌شود خودی‌ها و مردم، جلو بیایند، این را میگویند جهاد تبیین؛ باید مردم را روشن کنید.

 

ادبیات جهاد تبیین/ «اشداء» و «رحما» در جهاد تبیین

جهاد تبیین، تیغ دو لبه نیست؛ این جهاد مثل شمشیری می‌ماند که یک لبه‌اش نرم یک لبه‌اش تیغ است و می‌بُرد، آن لبه نرم سمت خودی‌هاست آن لبه تیز سمت دشمن. شما الآن با خودی‌ها نمی‌جنگید، بلکه می‌خواهید با دشمن بجنگید، ولی وقتی می‌خواهید با دشمن بجنگید باید رو به طرف خودی‌ها باشد، روشن‌شان کنید. در جهاد تببین این می‌شود جهاد له. در جهاد له می‌خواهید با مردم و خودی‌ها حرف بزنید، اینجا جبهه، جبهه جامعه اسلامی و ایمانی است. وقتی می‌خواهید در جهاد تبیین با مردم حرف بزنید که دشمن ما نیستند، همه آنها با ما هم‌عقیدهاند، حالا یک ذره بالا و پایین، می‌خواهید روشن‌شان کنید با چه ادبیاتی با اینها حرف بزنید؟ حضرت‌ محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ»لبه تیز«رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ»[4]، با خودی‌ها رحما باشید و مهربان حرف بزنید.

 

جهاد تبیین در فضای مجازی

زمانی که در فضای مجازی گروهی دارید که فامیل یا دوستان هستند و زیاد چرت و پرت علیه انقلاب، مقدسات و... می‌گویند، اینها توجیه نیستند، اینها دشمن نیستند خودی‌های هستند که اطلاعات ندارند و ایمان‌شان ضعیف است. پای ماهواره و آدم‌هایی که تحلیل‌های غلط به آنها داده‌اند، نشسته‌اند اوضاع‌شان به هم ریخته، حقایق برای آنها تحریف شده است. شما نباید تند با اینها حرف بزنید. من گاهی مثلا ً در فضای مجازی می‌بینم ذیل بعضی از مطلب‌ها بعضی از بچه مذهبی‌ها بد می‌گویند و توهین می‌کنند. توهین نکنید! می‌گوید: اصلا ًاین شخص منافق باشد، ولی الآن در این جبهه است. شما که نمی‌توانید به همه عالم ثابت کنید که این آدم منافق یا نفوذی است. الآن به حساب آدمی که رأی آورده و آمده در شهر مسؤلیتی گرفته بوده. حالا آدمی هست که می‌گوید مسلمانم، مؤمنم شما نمی‌توانید بگویید و جار بزنید، شما با ادبیات مؤمنانه در فضای جامعه ایمانی حرف بزنید، استدلال کنید. چرا فحش میدهید و توهین می‌کنید. وقتی شما توهین می‌کنید او هم می‌گوید: شما آدم مذهبی‌ها و حزب‌اللهی‌ها منطق ندارید، توهین می‌کنید. نباید توهین کرد. ادبیات ما نسبت به جامعه خود در این جهاد تبیین ادبیات جامعه «رحما» باید باشد.

 

همواره در حالت «سِلم» باید بود/ در میدان تبیین مواظب حرف زدن‌ها باشیم

خداوند تعالی در قرآن کریم می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً»؛[5] ای کسانی که ایمان آورده‌اید، در جامعه ایمانی همه وارد فضای «سِلم» شوید. «سِلم»؛ یعنی مهربان باشید و به سلامت با هم رفتار کنید، «سلم لمن سالمکم وحرب لکم لمن حاربکم» اگر میخواهید موفق باشید در جهاد تبیین، تند و بی‌اخلاق نباشید. بهترین و منطقی‌ترین حرف‌ها را اگر تند، بی‌منطق و بی‌ادبانه بزنید، خریدار ندارد. معمولاً کسانی‌که حرفه‌ای هستند در جبهه مقابل، بدترین حرف‌ها را با بهترین‌ زبان‌ها می‌گویند و دیگران می‌پذیرند. مخاطب ما در جهاد تبیین خودی‌ها هستند، بنابراین مواظب حرف زدن‌ها باشیم. دست ما هم باید پُر باشد. ما اگر تبیین کنیم برای خودی‌ها آن لبه تیغ، گردن دشمن را می‌زند و رگش قطع می‌شود. باید حواسمان به خودی‌ها و مذهبی‌ها باشد.

 

هیئت‌ها کانون تبیین

مقام معظم‌رهبری(حفظه‌الله) فرمودند: هر کدام از شما هر جا هستید، یک چراغ روشنگر باشید و اطراف خود را روشن کنید. باید با خواهر، برادر، پدر و مادر و فرزندان خودتان و بعد هم اقوام و نزدیکان و همسایه‌ها صحبت کنید. از این به بعد اگر یک لحظه در فضای مجازی به کار‌های بی‌اساس بپردازید، مدیون امر رهبر هستید. خصوصا ًجهاد تبیین در فضای مجازی و فضای حقیقی.

مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) فرمودند: هیئت‌ها کانون جهاد تبیین هستند. در منبر‌ها، سخنرانی‌ها اگر حرفی زده شود باید مرتب روشنگری شود. مثل اینکه امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) یا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) دستور دهند جهاد تبیین، بعد ما بالای منبر حرف‌های دیگری بزنیم؛ چه فرقی می‌کند؟ نایب امام زمان‌(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) امروز دستور به جهاد تببین داده است. ببینید چه چیزهایی را دشمن دارد تحریف می‌کند.

 

اولین سنگر جهاد تبیین

از مجموع بیانات مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) و محتوای پیرامونش، سه مسئله است که جهاد تبیین به آن تعلق می‌گیرد: 1. مبانی: مبانی انقلاب اسلامی، مبانی دین، اینکه ما بعضی از اوقات برای گرسنگی یا مشکلات اقتصادی کم می‌آوریم و می‌رویم سراغ دشمن و به دشمن دست می‌دهیم از ضعف مبانی است. مشکلات اقتصادی به جامعه لطمه می‌زند صحیح است که فقر قرین کفر است، ولی نگفته‌اند اگر فقیر شُدید، کافر شوید. ابوذر ‌غفاری را به ربذه تبعید کردند. جایی که قبل از اسلام بت‌پرستی می‌کردند، برای‌ اینکه شکنجه‌اش دهند. بیابانی بود که او و همسر و فرزندانش از گرسنگی مُردند و فقط یک دخترش زنده ماند، ولی از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) دست نکشید. الگوی ما این افرادند.

 

مبارزه آرام و بدون ایجاد تنش

امام خمینی(رحمت‌‌الله‌علیه) فرمودند: اگر ما را تحریم اقتصادی کنید، ما فرزند رمضانیم. اگر ما را تحریم نظامی کنید و علیه ما جنگ راه بیاندازید، ما فرزند عاشوراییم. این الگوی ماست و باید تبیین شود. پس اگر کسی بیراهه می‌رود، آرام برخورد کنیم. امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) برای مردم آیه قرآن می‌خواند و دعوایی نداشت. فردی آمد امام را لعنت کرد گفت: خدا را شکر که شما را نابود کرد، حضرت فرمودند: قرآن خوانده‌ای؟ گفت: بله! گفتند: این آیه را خوانده‌ای: «انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»[6] گفت: بله در شـأن پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل بیت(علیه‌السلام) است. فرمودند: اهل‌بیت(علیه‌السلام) و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ما هستیم و آیات را خواندند طرف همان لحظه برگشت.

 

منبعی عالی برای جهاد تبیین/ مجاهد بزرگ عرصة جهاد تبیین

یکی مبانی اسلام و یکی مبانی انقلاب اسلامی که برگرفته از اسلام است، شعارهای اصلی انقلاب است. ولایت فقیه جزء مبانی اسلام است. حاج قاسم سلیمانی بزرگترین جهاد تبیین را انجام داد، وقتی وصیت‌نامه‌اش خوانده شد. تمام این چهل سال گذشته یک طرف، دفاعی که حاج قاسم کرد یک طرف. نه فقط در میدان‌های جهاد و نابودی داعش بلکه این جمله‌ای که گفت‌: «جمهوری اسلامی حرم است، اگر این حرم ماند سایر حرم‌ها می‌ماند» تبیینی‌تر از این جمله نیست. در مورد ولایت فقیه مقام معظم رهبری(حفظه‌الله)، حاج قاسم چه تعابیری دارد! می‌گوید: والله والله والله والله والله والله؛ شش مرتبه می‌گوید «والله»، مهم‌ترین محور محاسبه در قیامت این آقاست، رابطه قلبی و دلی با این آقاست. توصیه‌هایی که به مراجع و مسئولین می‌کند؛ می‌گوید: اگر ولایت فقیه را لطمه زدید، کل اسلام لطمه می‌بیند؛ اینها تبیین است. وصیت‌نامه حاج قاسم را در جمع‌های مختلف، در هیئت، در خانه، در اداره برای همدیگر بخوانید.

پس یکی مبانی است. ولایت فقیه مبانی است، قانون، مبانی‌ است. مبانی انقلاب اسلامی در بیانات مقام معظم‌رهبری(حفظه‌الله) را تبیین کنیم.

 

دومین سنگر جهاد تبیین

۲. کارکردهای جمهوری اسلامی است. انقلاب کارکردهای زیادی دارد. فضای مجازی را از فیلم‌های مربوط به زمان رضا شاه و محمدرضا شاه پر کرده‌اند و می‌گویند ما داشتیم به دروازه‌های تمدن نزدیک می‌شدیم، کشور داشت پیشرفت می‌کرد، قطار آوردند، هسته‌ای آوردند، ما هم که تاریخ را نخوانده‌ایم، در آموزش و پرورش ما هم این کتاب‌ها را درس نمی‌دهند، جاهای دیگر هم این کتاب‌ها را نمی‌خوانند، بعد مردم باور می‌کنند و می‌گویند ارزانی بود و... بروید فیلم‌های زمان شاه را ببینید سخنرانی‌های خود محمدرضا شاه را ببینید، در مورد گرانی‌های با درصد‌های بالا صحبت می‌کند. لااقل بدانید که خیلی گل و بلبل نبوده. می‌گویند مثلاً جمهوری اسلامی این کار را کرده این کار را نکرده، خب اگر شاه هم سر حکومت بود، بالاخره این کار را می‌کرد. هفتاد سال اینها در ایران حکومت کردند پس چرا این کارها را انجام ندادند؟ ما 43 سال است که انقلاب کرده‌ایم، هشت سال آن در جنگ بودیم، این همه نخبگان ما به شهادت رسیدند، نخبگان حاکمیتی ما را ترور کردند؛ هفده هزار ترور فقط مربوط به منافقین مزدور بود. یکی‌یکی شخصیت‌های علمی ما را ترور کردند، این‌ همه تحریم سیاسی و اقتصادی، آدم‌های نفوذی، رئیس جمهور اول رئیس نفوذی، کشور با این همه فشار و مشکل امروز در قله‌های علم حرکت می‌کند، قدرت نظامی کشور به حدی شده که آمریکا جرأت حمله ندارد. قدرت علمی کشور افزایش پیدا کرده است. چه کسی گمان می‌کرد ایران هسته‌ای شود؟! این تکنولوژی‌ها ظرف مدت سه دهه حالا جنگ را فاکتور بگیریم، این همه کشور پیشرفت کرده با این همه مشکل، آنها هفتاد سال سرکار بودند برای مملکت چه غلطی کردند؟ بعد جوان امروز ما چهار تا فیلم می‌بیند دو تا نکته ‌هم می‌گویند و شبهات در ذهنش می‌ریزند، باور می‌کند. اینجا جهاد تبیین می‌خواهد. همه اینهایی که الآن دارند این حرف‌های غیرواقعی را می‌زنند، برادرها و خواهر‌های من و شما هستند که باید بیدارشان کنید.

 

کارکردهای جمهوری اسلامی باید تبیین شود

امام حسن عسکری(علیه‌السلام) ذیل آیه ۱۰۹ سوره بقره فرمودند که آنها می‌خواهند شما را به دوران قبل از اسلام برگردانند «ِمَا یُورِدُونَهُ عَلَیْکُمْ مِنَ الشُّبَهِ»[7]. کار دشمنان این است که مرتب شبهه می‌اندازند و روز را شب نشان می‌دهند. مشکلات هست، ولی باید واقعیت را بگوییم و نگذاریم تحریف کار خودش را بکند.

عرصه دوم، عرصه کارکردهای جمهوری اسلامی است؛ داخل کشور چه بوده و امروز چه شده. حتی انتقاد هم می‌شود کرد. تحلیل هم می‌شود کرد، ولی تبیین هم بکنیم. ایران را مقایسه کنیم با تمام کشورهای اطراف در خاورمیانه حتی با عربستان، آمار را ببینید و کارکرد‌های جمهوری اسلامی در عرصه بین‌الملل. ایران چهل و چهار ساله پیش کجا، ایران ۱۴۰۰ کجا. آن زمان مستعمره آمریکا بود، الآن آمریکا حاج قاسم را ترور می‌کند، فردا موشک به پادگانش می‌خورد. سربازان‌ آمریکایی را در آب‌های خلیج فارس اسیر می‌کنند. آمریکا الآن زیر پای ما است. قدرت ایران در عرصه بین‌المللی را بروید، ببینید.

امروز اگر یک گلوله از طرف آمریکا به سمت ایران شلیک شود، سید‌حسن نصرالله(حفظه‌الله) اعلام کرد، فرمود ما تلاویو و حیفا را نابود می‌کنیم؛ یمنی‌ها آن‌ طرف می‌ریزند، تمام مقاومت دنیا به سمت اسرائیل حمله می‌کنند. آمریکا جرأت نمی‌کند. امروز در هندوستان کسانی داریم که هندو هستند اما اعلام کرده‌اند -فیلم‌هایشان هم هست- که ما فدایی رهبر ایرانیم. کسی به آنها پول داده است؟! اینها جهاد تبیین است.

 

با جهاد تبیین یزید رسوا شد/ جهاد تبیین؛ قطعی و واجب فوری

امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) چه کرد؟ زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) چه کرد؟ تببین کردند تا ورق برگشت؛ کاری کردند که یزید روز آخر مجبور شد کاخ خودش را در اختیار اهل‌بیت(علیه‌السلام) بگذارد؛ آنها درخواست مجلس عزاداری کردند، نتوانست رد کند، در کاخ یزید روضه امام حسین(علیه‌السلام) خواندند، فجایع بنی‌امیه را گفتند، یزید را رسوا کردند. یزید مجبور شد اهل‌بیت(علیه‌السلام) را با‌ عزت و سربلندی سوار کند، اموال‌شان را هم به آنها برگرداند و به طرف مدینه بفرستد تا غائله تمام شود.

الآن وضع ما بدتر از آن‌موقع است؟! چرا ما زین‌العابدینی نیستیم؟ چرا ما حسینی نیستیم؟ چرا ما اباالفضلی نیستیم؟ چرا نشستیم تا کسی کاری کند؟ خطاب امام حاضر ما این است: جهاد تبیین؛ قطعی و واجب فوری. یعنی به گردن همه است، فوری فوری؛ الآن الآن. معطل نکنید. اگر بلد نیستید، یاد بگیرید. جلسه بگذارید، صحبت کنید و یاد بگیرید. معطل نکنید. این جهاد تبیین در کارکردهاست.

 

سومین سنگر جهاد تبیین

3. آسیب‌هایی به ما خورده، این آسیب‌ها را قبول داریم. مشکلاتی که هست، مسئولین این کارها را می‌کنند، بیایید اعلام کنید. اختلاس‌هایی که شده، مشکلاتی که پیش آمده، روی میز آن را باز کنید و بگویید این‌طور شده. برادر و خواهر من! مجهز شوید. اگر امروز شما از انقلاب اسلامی که حرم است، دفاع نکنید و خدای ‌ناکرده ورق طور دیگری برگردد، مثل زمان امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) که کسی نداشت تا از او دفاع کند، یک عمار داشت، عمار را هم کُشتند. تریبون هم که دست او نبود، دست معاویه بود. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) اواخر عمرشان این مردم را نفرین می‌کردند که چرا حق را نمی‌گویید؟ چرا ساکت هستید؟ خطابشان این‌طور بود.

ما باید وارد جهاد تبیین شویم. الگو: امام زین‌العابدین(علیه‌السلام)، الگو: حضرت زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) و حضرت ابالفضل‌العباس(علیه‌السلام). بیانات مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) را بخوانید، جلسه بگیرید، مطالعه کنید، از شخصی فضای خودتان شروع کنید، از همین فضای مجازی شروع کنید؛ تبیین کنید و حقایق را بگویید، در مورد اسلام و انقلاب روشنگری کنید. در همان گروه فامیلی و دوستانی که می‌ترسید شما حرف بزنید و یک کلمه می‌گویید و ده نفر بر سر شما می‌ریزند، بحول‌الله و قوه، باذن‌الله تعالی وارد شویید، با عزم و اراده؛ جر‌ و بحث اضافه هم نکنید، فقط تبیین کنید. فقط با متانت حقایق را بگویید. فیلم‌ها و محتواها را منتشر کنید، اهلش جذب می‌شوند. شما به وظیفه‌تان عمل کنید.

 

 


[1] . بحارألانوار، ج 44، ص329.

[2] . دعای کمیل.

[3] . سوره بقره، آیه 109.

[4] . سوره فتح، آیه 29.

[5] .. سوره بقره، آیه 208.

[6] . سوره احزاب، آیه 33.

[7] . بحارالانوار، ج91، ص16.