تصاحب قطار تمدن غرب و هدایت آن به سمت تمدن اسلامی، زمینه‌ساز ظهور است

تصاحب قطار تمدن غرب و هدایت آن به سمت تمدن اسلامی، زمینه‌ساز ظهور است


تصاحب قطار تمدن غرب و هدایت آن به سمت تمدن اسلامی، زمینه‌ساز ظهور است

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: تعریف و حقیقت تمدن چیست؟ // تسلط فرهنگ و تمدن غربی بر ایران توسط رضاخان ملعون آغاز شد // مسیر حرکت تاریخ بشریت باید تغییر کند تا انسان به سعادت برسد // دربارۀ دهۀ شصت مطالعه کنید؛ سبک زندگی‌ها در دهۀ شصت یک الگوست، می‌توان آن را برای امروز بازآفرینی کرد // تا وقتی که در قطار تمدن غرب و کفر نشسته‌ای مسیرت الی‌الله نیست

 

شناسنامه

عنوان: دورهمی شب‌های شهر خدا

موضوع: ایمان سازنده/ نگاهی بر نقش ایمان توحیدی در زیرساخت‌های انسانی ‌تمدن‌ساز (فرد، خانواده، جامعه)

زمان: 14 فروردین 1401 / اولین شب رمضان 1443

مکان: مسجد جامع کبیر یزد

 

دو وعده تخلف‌ناپذیر خداوند متعال

قرآن کریم می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»[1]؛ خداوند رسولش را برای هدایت فرستاد تا دین حق را در عالم ظاهر و غالب کند (و بر همه دنیا و ادیان و مکاتب، برتر و بالاتر قرار دهد؛) اگرچه همه مشرکین عالم پشت‌‌به‌پشت هم بگذارند و ائتلاف جهانی درست کنند تا دین خدا بر عالم مسلط نشود. خدای متعال وعده داده دین، احکام و تمدن اسلامی را بر همه دنیا مسلط خواهد کرد و این وعده تخلف‌ناپذیر خداوند است. این قانون تخلف‌ناپذیر خداست. در آیه‌ای دیگر، خداوند به نوعی دیگری همین مطلب را می‌فرماید: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»[2]؛ ما اراده کرده‌ایم که منت بگذاریم بر کسانی که در زمین مستضعف نگه‌ داشته شده‌اند. (کسانی که مستکبرین عالم می‌خواهند آنها مستضعف بمانند) مستکبرین عالم همیشه خواسته‌اند اسلام، مسلمین و خصوصاً مؤمنین ضعیف بمانند.

خداوند می‌فرماید ما اراده کرده‌ایم کسانی که همیشه دشمنان آنها را غارت کرده‌اند، سعی کرده‌اند از نظر فرهنگی آنها را ضعیف و پایین نگه دارند، منابع مالی، ثروت‌های فرهنگی، کتاب‌ها و علوم آنها را غارت کرده‌اند، «وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً» نه تنها آنها را از ضعف خارج می‌کنیم و حقشان را می‌دهیم، بلکه آنها را پیشوایان و سردمداران عالم قرار می‌دهیم. «وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»؛ و آنها را وارثان زمین قرار می‌دهیم. عالم را دشمنان خدا غصب کرده‌اند و ما روزی آن‌ را پس خواهیم گرفت و به اهلش برمی‌گردانیم.

در این دو آیه دو نکته وجود دارد: اولاً در آیه اول می‌فرماید: ما دین حق را بر همه عالم غالب خواهیم کرد و در آیه دوم می‌فرماید: مستضعفین را غالب و حاکم خواهیم کرد؛ برای آنکه بتوان حکومت کرد دو چیز لازم است: یک عنصر به ‌اصطلاح امروزی‌ها، نرم‌افزاری و محتوایی و دوم هم افرادی‌ که بتوانند آن فلسفه، آیین یا نرم‌افزار را پیاده کنند. خدا هر دوی آنها را در این آیه ذکر کرده است؛ هم نرم‌افزار این تمدن را خداوند در اختیار ما قرار داده و هم فردافزاران این تمدن که مستضعفین عالم و همانا موحدین عالم‌اند. شک نکنید این دوران از راه خواهد رسید و اسلام همه عالم را فرا خواهد گرفت. آیات و روایات زیادی، مبشر این هست که پایان امور به اینجا ختم می‌شود و دین و تمدن اسلامی بر عالم غالب خواهد شد.

 

حقیقت و تعریف تمدن/ مقدمات تحقق یک تمدن

فرهنگ زندگی کردن جمعی، دستاوردهای مادی و معنوی که بشر پیدا می‌کند و بر اساس آن یک نظام اجتماعی را می‌سازد و همگان ملزم می‌شوند که آن را رعایت کنند، همان تمدن است. در واقع فرهنگ زندگی، اخلاق و منش اجتماعیِ متعالی انسان برای اینکه او را به سمت کمال سیر دهد را فرهنگِ تمدن می‌گویند.

 تمدن بدون حکومت، جامعه‌پردازی و خودسازی محقق نمی‌شود. برای ساختن فرهنگ و تمدن بزرگ به جامعه‌ای باکیفیت نیاز داریم. برای اینکه جامعه‌ای باکیفیت داشته باشیم به خانواده‌های باکیفیت نیاز داریم؛ چرا که کوچک‌ترین واحد جامعه، خانواده است. اسلام خیلی به خانواده اهمیت می‌دهد.

نهایتاً برای تحقق خانواده‌های با‌کیفیت، نیاز به افراد با‌کیفیت هست، مثل این است که اگر بخواهید پارچه مرغوبی داشته باشید، باید نخ آن مرغوب باشد وگرنه با نخ نامرغوب، پارچه مرغوب به دست نمی‌آید. مرغوبیت پارچه به نخ آن است. جامعه اسلامی با‌کیفیت نیز، جامعه‌ای است که خانواده‌های با‌کیفیتی داشته باشد. خانواده هم با‌کیفیت نمی‌شود مگر این‌که افراد با‌کیفیتی داشته باشد. پس مقدمه تحقق یک تمدن، اینهاست.

 

هوای خودت را داشته باش!

بعضی‌ها اعتقاد دارند که ما کاری به بقیه نداریم. زندگی و خانواده خودمان را داشته باشیم و کارمان به خیر و شرّ نباشد، برای جامعه‌سازی و تمدن‌سازی کاری از دست کسی ساخته نیست. اتفاقاً ما هم می‌خواهیم بگوییم هوای خودت را داشته باش، و اگر بخواهی خودت را نگه داری، باید بتوانی بقیه را هم همراه کنی. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هیچ‌کس نمی‌تواند تنها زندگی کند. هر کس زرنگ‌تر‌ است، می‌تواند فرهنگ و تمدن و دینش را غالب کند و عملاً پیروز شود. مثلاً در مسئله کرونا می‌گویند همه باید رعایت کنند، چرا که با رعایت کردن پروتکل‌ها توسط عده‌ای، بیماری کاملاً کنترل نمی‌شود. سلامت عمومی در گرو رعایت عمومی است. در این مورد تذکر هم داده می‌شود. این همان امر به معروف و نهی از منکر است، منتها پای سلامت و حتی مرگ در میان است. ولی متأسفانه در مسئله فرهنگ، امربه معروف و نهی ازمنکر را فراموش کرده‌ایم.

 

آغاز تسلط فرهنگ و تمدن غربی بر ایران توسط رضاخان ملعون

اگر ما فرهنگ و تمدن بزرگ اسلامی را محقق نکنیم تمدن وحشی ظلمانی غرب ما را در خودش هضم می‌کند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، این اتفاق خواهد افتاد! طبق تاریخ، رضاخان ملعون وقتی بر سر کار آمد، کشف حجاب کرد. لباس رسمی و کلاه پهلوی را حاکم کرد و برای عدم رعایت آن، جریمه تعیین کرد. همه کادر مراکز آموزشی، آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها موظّف بودند بدون حجاب، با آرایش و با پوشش غربی حضور یابند. تمام رؤسا، وکلا و مسؤلین کشور باید همسران‌شان را کشف حجاب کرده و در ملأعام می‌آوردند و اگر این‌چنین نمی‌کردند جریمه می‌شدند. رضا خان ملعون رسماً فرهنگ غرب را به کشور آورد و با قدرت قانون و حکومت، آن را اجرا کرد. قتل‌عام مردم در مسجد گوهرشاد و دیگر اتفاقات رقم خورد. رضاخان سعی در حذف همه مظاهر تمدن و آداب اسلامی، اخلاق اجتماعی مردم و... و ترویج همه مفاسد اجتماعی غربی و مظاهر تمدن غرب در جامعه داشت. تئوریسین‌های ان دوره هم گفتند باید تمام وجود و هویت ما فرنگی شود تا متمدّن شویم. با دین کسی به قله‌ها و دروازه‌های تمدن نمی‌رسد، باید کاملاً مثل غربی‌ها شویم تا علم و تکنولوژی در جامعه‌ ما هم پیشرفت کند!

 

نسبت ما با تمدن غرب

تمدن غرب سال‌هاست که وارد جامعه ما شده و ما در دل تمدن غرب زندگی می‌کنیم. تمام مراجع تقلید و بزرگان، بنده و شما، داریم در دل تمدن غرب زندگی می‌کنیم. نسبت ما با تمدن، نسبت مسافران یک قطار با حرکت قطار است. یک قطار را فرض بفرمایید که با شتاب در مسیری حرکت می‌کند، ما هم سوار بر این قطار هستیم، اگر بخواهیم متفاوت از جهت حرکت قطار، داخل قطار حرکت کنیم و به طور مثال از اول قطار به آخر قطار جابجا شویم اتفاقی نمی‌افتد. ما مسیر خلاف قطار را می‌رویم ولی آیا داریم مسیر خلاف حرکت قطار پیش می‌رویم؟ خیر، ما در مسیر حرکت قطار هستیم هر چقدر داخل قطار جابجا شویم، در اصل مسیر تغییری ایجاد نمی‌کند.

 

قطار تمدن به کجا می‌رود؟!

تمدن غرب ما را با خودش به سمتی که می‌خواد می‌برد. فرهنگ، سیاست، روح و جسم ما را با خودش می‌برد و مدیریت می‌کند. ما می‌توانیم شخصاً وضعیت خود را مشخص کنیم؛ در این قطار برعکس راه برویم، لباس‌مان را به هر شکل می‌خواهیم بپوشیم، ولی قطار دارد ما را با خودش به جایی که می‌خواد می‌برد.

به عبارتی سیاست، فرهنگ، رسانه، اقتصاد و... را فقط تمدن غرب برای عالم پایه‌ریزی کرده است. اینکه اقتصاد، فرهنگ و... ما باید بر چه پایه‌ای طرح‌ریزی و بنیانگذاری شود، ضرورت‌های زندگی اجتماعی و... را غرب تعیین کرده است. فرهنگ غرب 200- 300 سال برنامه‌ریزی کرده، تمدن جهان را به دست گرفته؛ یعنی رسانه را به دست گرفته، سینماهای بزرگ رسانه‌ای در اختیار غرب است و خودپرستی، شهوت‌پرستی، خشونت، خیانت، جنایت در فیلم‌ها و... در آن ترویج می‌شود؛ کلاً یا بر پایه شهوت است یا بر پایه ترس و وحشت، یا... جذابیت در اینهاست، بشریت را با همین امور استثمار می‌کنند. نبض اقتصاد جهان به دست چه کسانی است که تعیین می‌کنند پول جهانی چه چیز باشد؟ قیمت نفت را چه کسانی تعیین می‌کنند؟ دنبال چه هستند؟ اشرافی‌گری، پول‌پرستی و شهوت‌پرستی محض؛ طبقه ثروتمند حاکم که بقیه مردم را استثمار می‌کنند.

 

فریب و استثمار، سیاست غالب دنیا

سیاست در دنیا برای فریب است. البته نه اینکه هر سیاستی در دنیا هست برای فریب باشد، بلکه سیاستی که در دنیا غالب است برای استثمار دنیاست. سیاستمداران دنیا چه کسانی هستند؟ صهیونیست‌ها، آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها را ببینید، اینها سیاست‌مداران عالم‌اند که تمدن جهانی را اداره می‌کنند؛ می‌گویند دهکده جهانی! می‌خواهند بگویند دنیا این‌قدر کوچک است، مثل یک روستا که همه از همدیگر خبر دارند. همین هم هست. با تکنولوژی، رسانه و... کاری کرده‌اند که ما اینجا نشسته‌ایم آن طرف دنیا آنلاین ارتباط است. مهم این است که خودشان کیفیت این ارتباط را تعیین می‌کند.

 

تأثیر تمدن غرب بر سبک زندگی

در این رسانه چه می‌ریزند و به خورد ملت می‌دهند؟ در موبایل‌هایمان، در رسانه‌هایمان چیست؟ ماهواره‌ها چه پخش می‌کنند و چه چیز به خورد ما می‌دهند؟ آن تمدن، تمدن شهوت، وحشت، قدرت، فریب، آن تمدن غیرانسانی و غیرتوحیدی، امروز دنیا را با خودش می‌برد. این تمدن دارد برای مردم تصمیم می‌گیرد چه بپوشید چه بخورید، چگونه ازدواج و زندگی کنید، حتی دکور منازل؛ اینکه با چه حیواناتی مأنوس باشید، حتی چگونه حرف بزنید و... تمام سبک زندگی بشریت را تغییر داده‌اند.

 

تأثیر تمدن غرب بر ادیان

تمدن غرب نه فقط سبک زندگی ما بلکه سبک پرستش ما را هم تغییر داده است؛ صدها فرقه انحرافی درست کرده، عرفان‌های کالسی، سرخ‌پوستی و... . ادیان را تقسیم کرده است، درون آن نحله‌های انحرافی درست کرده، آتریست از کجا آمده، شیطان‌پرست از کجا آمده است؟ هزاران فرقه انحرافی به عنوان یک دین یا آیین! در بعضی از شهرها کلیساهای خانگی وجود دارد، مرتب مسلمانان می‌روند، این خبرها را کسی به شما نمی‌دهد، شما فکر می‌کنید همه چیز گل و بلبل است! حواست نیست به خاطر اینکه خبر نداری. در بعضی‌شهرهای خودمان شیطان‌پرست داریم. از آن طرف دنیا با یک فیلم، با یک تصویر و ارتباط، مشتری خودش را پیدا می‌کند، مرتب دارد فرهنگ‌سازی می‌کند.

ما درون این قطاریم، این قطار دارد ما را با خودش می‌برد!

 

سیستم آموزش جهانی تحت سلطه تمدن غرب

فرزندان ما را چه کسی دارد تربیت می‌کند؟ والدین دارند تربیت می‌کنند یا موبایل و رسانه‌های بیگانه؟! در دنیا سیستم آموزش جهانی را چه کسانی اداره می‌کنند؟! قوانین عالم را چه کسانی وضع می‌کنند؟ علوم را در دانشگاه‌ها چه کسانی تعیین می‌کنند؟ دانش را چه کسانی تعیین می‌کنند؟ اصلاً علوم انسانی حتی علوم تجربی و پزشکی‌ علوم درستی است؟ چرا  مهم‌ترین مرکز درمانی و بیمارستان مجهز صیهونیست‌ها با طب اسلامی و سنتی اداره می‌شود ولی کرورکرور داروهای شیمیایی به داخل کشورهای جهان سوم و مخصوصاً مسلمانان به اصطلاح خاورمیانه می‌فرستند.

مسیر این قطار را، دشمن دارد تعیین می‌کند؛ شما چه بخواهید، چه نخواهید فرزندتان را این سیستم آموزشی تربیت می‌کند. (البته توضیح عرض کنم، الآن منظور من این نیست که سیستم آموزشی جمهوری اسلامی دارد سیستم غرب را پیاده می‌کند ولی سیستم ما هم که خیلی خوب است، خیلی ایراد دارد که باید اصلاح شود.)

 

تأثیر تمدن غرب بر پوشش

پوشش را مد و تمدن غرب تعیین می‌کند. امروزه اگر کسی بخواهد لباس درست و حسابی برای دختر و همسرش بگیرد، به راحتی پیدا نمی‌کند. وقتی سیل این تمدن وارد می‌شود اصلاً نمی‌شود جلوی آن را گرفت. تغذیه ما را تمدن غرب ویران کرده است. خانواده و تربیت نسل ما را تمدن غرب دارد ویران می‌کند.

 

دو راه‌ برای مقابله با تمدن غرب

1. یک راه این است که واگن را جدا کنیم؛ یعنی به تکنولوژی، صنعت و فرهنگ موجود اصلاً کار نداشته باشیم. به صورت غارنشینی زندگی کنیم و دور خودمان را حصار بکشیم. نه سیستم ارتباط جمعی و نه تکنولوژی و موبایل و ماهواره و... این‌طور زندگی کردن اصلاً امکان دارد؟ نه، جدا شدن از دنیا به معنای نابودی است. اگر از این قطار نمی‌شود جدا شویم، پس راه‌حل چیست؟

2. قیام کنیم، یک واگن را بگیریم و سبک و سیاقی را در آن راه بیندازیم که برای خودمان است، تمدنی را که برای خودمان است در آن محدوده پیاده کنیم، بعد کم‌کم این را به سایر واگن‌ها و بخش‌ها و آدم‌های داخل قطار نشان دهیم، شیرینی‌اش را نشان دهیم، کم‌کم همه با ما همراه می‌شوند. این‌ راه قابل قبول است.

 

تفاوت پایه‌های تمدن غرب و تمدن توحیدی

پایه‌های تمدن غرب بر فریب، ظلم و هوس نهاده شده، اما پایه‌های تمدن توحیدی بر فطرت انسان نهاده شده است و فطرت، نور را از ظلمت تشخیص می‌دهد. همه انسان‌ها هر کجای زمین باشند نور را از ظلمت تشخیص می‌دهند، حتی اگر آن را نپذیرند. فطرت هر انسانی حق را از باطل می‌فهمد. طرفداران حق جمع خواهند شد؛ آن‌وقت شما یک دفعه‌ می‌بینید ورق برخواهد گشت، کم‌کم این طرفداران به یک جریان واحد تبدیل می‌شوند؛ شاید مسلمان نباشند و پیرو ادیان دیگری باشند اما دلباخته این تمدن و تفکر می‌شوند. همانطور که امروز شما می‌بینید در دنیا، اروپا و حتی آمریکا جماعتی پیدا می‌کنید که دلباخته جمهوری اسلامی و تمدن ایران و اسلام‌اند.

 

تنها راه نجات بشریت از تمدن غرب

باید قطار را تصاحب کرد و یک راننده متبحر و توانا را آورد و راننده قبلی را کنار گذاشت. فرمان قطار تمدن را به دست گرفت و ریل و جهت حرکت قطار را عوض کرد. تنها راه نجات همین است ولاغیر. اگر می‌خواهیم بشریت را نجات دهیم، اگر می‌خواهیم در این مسیر سقوطی که به واسطه تمدن غرب به وجود آمده نیفتیم و جامعه و خودمان نابود نشویم، لازمه‌اش این است که قطار را تصاحب کنیم و فرماندهی این قطار و حرکت این مسیر را تغییر دهیم.

 

انقلاب و نظام اسلامی، دو گام اولیه تصاحب تمدن غرب

مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) فرمودند ما پنچ گام داریم. مراحل را فرمودند که چگونه ما این قطار و تمدن را تصاحب کنیم.

1. انقلاب اسلامی؛ انقلاب یعنی دگرگونی، یعنی جنبشی که نظام طاغوت را با آن تمدنی که در ایران پیاده کرده بود ساقط کرد و بیرون انداخت؛ دگرگونی اتفاق افتاد. ما در این گام موفق شدیم و طاغوت را بیرون کردیم. 2. نظام اسلامی؛ یعنی چگونگی سبک، سیاق و مهندسی. فرمودند نظام ما جمهوری اسلامی باشد. جمهوری یعنی مردم همه‌کاره‌اند و اسلامی یعنی اسلام را انتخاب کرده‌اند. جمهوری اسلامی یعنی مردم آمدند اسلام را انتخاب کردند و به آن آری گفتند و می‌خواهند حکومت‌شان اسلامی باشد. مدلش این است که مردم باید انتخاب کنند، از رهبر گرفته که با واسطه انتخاب می‌کنند تا مسئولین که بی‌واسطه انتخاب می‌کنند. در هیچ سطحی کودتا و دیکتاتوری نیست.

ما جمهوری اسلامی داریم چراکه مدل دیگر فایده‌ای ندارد. مردم اگر پای کار نیایند، امیرالمومنین(علیه‌السلام) هم خانه‌نشین می‌شود، اسلام ناب خانه‌نشین می‌شود. تلاش کنید مردم بیایند پای حق؛ امام(رحمت‌الله‌علیه) قیام کرد و مردم پای حق آمدند. انقلاب اسلامی شد و بعد نظام اسلامی، مدل جمهوری اسلامی پایه‌ریزی شد. در جمهوری اسلامی قوانین منطبق با اسلام نوشته شد. فقها هم نظارت کردند و از نظر ساختار و شکل حکومتی و قوانین هم اسلامی هستیم.

 

تحقق دولت اسلامی، گام سوم تصاحب تمدن غرب

3. دولت اسلام؛ در گام سوم، دولت اسلامی باید محقق شود. دولت اسلامی یعنی قوای سه‌گانه (مجلس، رئیس جمهور و قوه قضائیه)؛ همه نهاد‌ها و سازمان‌های دولتی و حکومتی همه باید اسلامی شوند. عزم‌‌شان بر اسلام باشد، دلباخته اسلام باشند. سیاست‌مداران متقی‌ای باشند که وقتی روی کار آمدند دلباخته فرهنگ غرب نباشند و تئوری‌های غرب را پیاده کنند. باید بگردید تا اینها را پیدا کنید و تا این مدیران و سیاستمداران آدم‌های باتقوایی نشوند و سرکار نیایند و زمام امور را در دست نگیرند، دولت اسلامی به معنی واقعی محقق نمی‌شود. مقام معظم رهبری فرمودند ما به این مرحله هنوز نرسیده‌ایم. در بحث دولت اسلامی خیلی کار کردیم ولی هنوز به معنای واقعی دولت اسلامی محقق نشده است.

پس دو مرحله را طی کرده‌ایم، ولی در مرحله دولت به معنای واقعی اسلامی، مانده‌ایم. یک دولت خوب عمل می‌کند، ولی دولت بعدی خراب می‌کند. همینطور... مردم باید بصیرت پیدا کنند، آگاه شوند و حق را از باطل و خوب را از خوب‌تر تشخیص دهند و اگر مردم نتوانند تشخیص دهند امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) که بیایند می‌شوند مثل امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و اجدادشان. مگر کم فتنه در عالم هست؟! مردم باید تشخیص‌شان بالا برود. اینها تمرین‌هایی در دوران غیبت است، انتخا‌ب‌های درست، تا دولت اسلامی شکل بگیرد. نهاد‌ها همه باید یک دست و همراه شوند تا دولت اسلامی محقق شود.

 

شاخصه‌های جامعه اسلامی/ دهه شصت، الگوی جامعه اسلامی

۴. گام چهارم، جامعه اسلامی؛ جامعه اسلامی یعنی همین مردم کوچه و بازار، جوامع صنفی و تشکل‌های مردمی، یعنی همه‌ مردم به صفات اخلاقی متصل شوند، مردم باتقوایی شوند، بازاری‌ها منصف شوند، اقتصاد سالم حاکم شود، اداری‌ها اخلاق اسلامی را رعایت کنند، زن‌ها عفیف شوند، همه اینها می‌شود جامعه اسلامی.

الگوی جامعه اسلامی را مقام معظم رهبری(حفظه الله) جامعه دهۀ شصت معرفی می‌کنند. (دربارۀ دهۀ شصت مطالعه کنید؛ مسئولین و مردم در دهۀ شصت و... سبک زندگی‌ها در دهۀ شصت یک الگوست آن را برای الآن بازآفرینی کنیم.) مقام معظم رهبری(حفظه الله) می‌فرمایند از کشور اسلامی می‌شود دنیای اسلامی درست کرد. اگر الگو درست شد نظائرش در دنیا درست می‌شود. وقتی کشور اسلامی پدید آمد، تمدن اسلامی به وجود خواهد آمد.

 

شروع حرکت به سمت تمدن عظیم

ما یک واگن را گرفتیم و اصلاح کردیم، یک گوشۀ دنیا انقلاب اسلامی اتفاق افتاد، قیام کردیم، حاکمیت اسلامی را مستقر کردیم، ایرادات زیادی هم دارد. دشمن تحریم می‌کند، نفوذ می‌کند، مشکلات و کمبودها زیاده است، جهالت‌های برخی مسئولین خودمان هم هست، خیلی از جاها زمین هم می‌خوریم ولی چارچوب اسلامی است؛ در رأس آن نائب امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌) هستند، قوانین کشورمان اسلامی است. حالا بیایید مردم را هم اسلامی کنیم، بیایید مسئولین خوب هم انتخاب کنیم، بیایید به سمت آن تمدن عظیم حرکت کنیم.

اینجاست که دشمن ورود می‌کند و می‌گوید انقلاب چه فایده‌ای داشت؟ القا می‌کند که زمان شاه بهتر بود! فیلم پر می‌کند، برای مردم شبهه ایجاد می‌کند، یک عده هم حرف‌هایی می‌زنند که بقیه باور می‌کنند. اگر بروید تفاوت‌ها را بررسی کنید، متوجه می‌شوید.

ما این واگن را گرفتیم، ما در گوشه گوشۀ دنیا طرفدارانی پیدا کردیم، این الگو در دنیا طرفدار پیدا کرده. یک وقت آقای ازغدی حرف قشنگی می‌زد می‌گفت: روزی همین که آمریکا کشتی‌هایش را روشن می‌کرد دو سه تا حکومت در منطقه و اطراف خاورمیانه سقوط می‌کردند. آمریکا ابرقدرت بود، شوروی هم ابرقدرت بود؛ همین دو ابرقدرت دنیا را می‌چرخاندند. مگر کشوری می‌توانست غیر از این دو را بپذیرد؟! یا زیر سلطۀ شوروی یا آمریکا یا اذنابشان. الآن ما آمریکایی‌ها را اسیر گرفتیم. در دنیا الآن کمونیست و شوروی کجاست؟

 

معادله قدرت عوض شده!/ مقدمات ظهور

کنار گوش ایران یک رژیم صهیونیست دیگر درست می‌شود. رئیس‌جمهور اکراین رسماً می‌گوید من اسرائیلی‌ام، من یهودی‌ام، من صهیونیستم، لهجه‌اش هم عبری است. کنار گوش جمهوری اسلامی دارند یک رژیم صهیونیستی دیگر درست می‌کنند علیه منافع ایران و منطقه. رئیس جمهور روسیه آنجا را می‌زند. ما چنان قدرت پیدا کردیم، منافع دنیا به منافع ما گره خورده است. آنجا را در 35 کیلومتری اکراین می‌زند تأسیسات هسته‌ای و جاسوسی صهیونست‌ها را منهدم می‌کند، ما می‌رویم تأسیسات صهیونسیت‌ها را در عراق منهدم می‌کنیم کسی هم کاری نمی‌تواند بکند.

یمنی‌هایی که هفت هشت سال است زیر بمباران عربستان(گاو شیرده آمریکا) هستند که هیچ‌کس باور نمی‌کرد، آنها که هیچ، حتی خودی‌ها هم باورشان نمی‌شد که با چند موشک معادلۀ قدرت را در دنیا عوض کنند که با واسطه به پای ایران بیفتد که به یمنی‌ها بگویید دیگر بس کنند. تأسیسات نفتی‌شان را زده است. عربستان دو چیز دارد: دستگاه آب شیرین‌کن و نفت؛ نفتش را بزند، آبش را هم بزند عربستان خفه می‌شود. عربستانی که می‌گفت ما جنگ را به تهران می‌کشیم به دست و پای جمهوری اسلامی افتاده که بگویید یمنی‌ها نزنند! معادلۀ قدرت عوض شد؛ داعش نابود شد، حزب‌الله، صهیونیست را ساقط کرد، در پاکستان زمزمه است که بچه‌های زینبیون بالا بیایند قدرت نظامی پاکستان شوند. اتفاقات عجیبی دارد در دنیا می‌افتد، معادلۀ قدرت عوض می‌شود، به سرعت اوضاع ورق می‌خورد.

 بله، از جمهوری اسلامی الگو گرفتند و این الگو دارد کار خودش را می‌کند. «إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ»[3] خدا کار را به آخر می‌رساند. اینها مقدمات ظهور است.

 

از تصاحب قطار تمدن غرب تا ظهور

اینکه روایت می‌گوید نماز، روزه، حج، جهاد، زکات و... هیچ‌کدام مثل ولایت نیست و همۀ دین اگر ولایت نداشته باشد، پذیرفته نیست؛ یعنی اینکه نمازت را که بخوان، روزه‌ات را که بگیر، عبادات هم واجب است باید انجام دهی حتماً انجام بده، نمی‌شود ترک کرد، در حد وسع و بضاعتت هم برای اصلاح تلاش کن... ولی تا وقتی که در قطار تمدن غرب و کفر نشسته‌ای مسیرت الی‌الله نیست؛ این قطار دارد تو را به این طرف می‌برد تو باید تلاش کنی این قطار را تصاحب کنی، امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) را بیاوری که مسیر این قطار را عوض کند و ظهور یعنی همین.

مسیر حرکت تاریخ بشریت باید تغییر کند تا انسان به سعادت برسد وگرنه به سعادت نمی‌رسد. انقلاب اسلامی همان شورشی بود که در قطار تمدن به وجود آمد، یکی‌یکی واگن‌ها به تصرف اسلام در می‌آید و این تلاش یعنی مقدمه‌سازی برای ظهور حضرت حجت!

 

حقیقت لیلة‌القدر/ امام تمدن‌ساز

ماه رمضان، ماه لیلة‌القدر است. لیلة‌القدر در حقیقت حضرت صدیقه(سلام‌الله‌علیها‌) هستند. امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: حقیقت لیلة‌القدر مادر ما فاطمۀ زهرا(سلام‌الله‌علیها‌) است. «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»[4]، شب قدر یک شب است اما برتر از هزار ماه، بالاتر از هشتاد سال! فاطمۀ زهرا(سلام‌الله‌علیها‌) هم یک نفر است، عمرش هم خیلی کوتاه است اما برکت فاطمۀ زهرا(سلام‌الله‌علیها‌) و نسل و اثرات ایشان در عالم...

یکی از اثرات فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها‌) در عالم، پسرش حجت‌بن‌الحسن(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) است که تمدن عالم را تغییر خواهد داد. امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) امام تمدن‌ساز است. امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) می‌فرمایند: «إنَّ لِی فی إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ»[5]؛ برای من، دختر پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) اسوه است. مادری که مادر تمدن‌سازی است؛ خدا فرمود همۀ عالم و آفرینش را برای شما آفریدم ولی شما را به خاطر فاطمه(سلام‌الله‌علیها‌) آفریدم.

 

لطف و رأفت حضرت فاطمه(علیها‌السلام) در صحرای محشر/ سعی کنید نوکر باقی بمانید

از امام باقر(علیه‌السلام) روایت است وقتی بی‌بی در قیامت می‌خواهند وارد بهشت شوند، به خدای متعال رو می‌کنند عرض می‌کنند: خدایا، مهریۀ من بخشیدن گناهکاران امت پدرم، پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بود. خطاب می‌شود این صحرای محشر، این هم شما!

همچون مرغی که دانه برچیند        دوستان را جدا کند زهرا(علیها‌سلام)

خدا کند قیامت ما را جزء دوستان بی‌بی نوشته باشند به ما بگویند «هذا محب فاطمه».

چقدر شفاعت می‌کند، بماند. می‌فرماید بی‌بی وقتی می‌خواهند وارد بهشت شوند سوار ناقه‌اند، عنان این ناقه هم دست کنیز فاطمه(سلام‌الله‌علیها‌) است و طبق روایت کنیز بی‌بی زودتر وارد بهشت می‌شود. نوکرها خاصیت‌شان این است، سعی کنید نوکر باقی بمانید! نوکر‌ها جلو‌تر می‌روند، بی‌بی متوقف می‌شود سؤال می‌کنند چرا وارد بهشت نمی‌شوی؟ عرض می‌کنند: خدایا، اول دوستان من وارد بهشت شوند، مادر است دیگر، ام‌المؤمنین...

شما هیچ مادری دیده‌ای خودش برود داخل، بچه‌هایش را بیرون نگه دارد و بایستند؟ اول به بچه‌ها می‌گوید بروید داخل بعد خودش می‌رود. در مهمانی یا یک جا که می‌روی مادر برود داخل‌، بچه دل تو دلش نیست دیگر؛ لذا مادر این‌طوری است؛ اول بچه‌هایش را می‌فرستد بعد خودش می‌رود مبادا کسی بماند، مبادا کسی دلش بلرزد، نگرانی پیدا کند، این‌گونه است.

ما شب اول ماه رمضان خواستیم وارد این مهمانی خدا بشویم گفتیم با مادرمان حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها‌) بیاییم. وقتی مادر بیاید همه مهربان و با رأفت بیشتری نگاهت می‌کنند؛ مخصوصاً اگر ببینند این مادر که می‌آید دستش را به پهلویش گرفته، با قد خمیده دارد می‌آید، می‌گویند «طَرِّقوا»؛ راه بدهید، اذیت نشود این مادر. حالا علی‌الخصوص بچه‌هایش بروند زیر بغلش را بگیرند و این مادر را وارد کنند. ما شب اولی گفتیم با مادرمان به مهمانی خدا بیاییم... «السَّلام‌علیکِ ‌اَیتُها‌‌ ‌المظلومَه، اَیتها المَغصوبه، ایتها‌المَضروبه»...

 

 


[1]. سوره توبه، آیه 33.

[2]. سوره قصص، آیه 5.

[3]. سوره طلاق، آیه3.

[4]. سوره قدر، آیه3.

[5]. الغیبه، طوسی، ص286.