به امر قرآن با تمدن غرب مبارزه می‌کنیم

به امر قرآن با تمدن غرب مبارزه می‌کنیم


به امر قرآن با تمدن غرب مبارزه می‌کنیم

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: تمدن غرب مانند باتلاقی است که روی آن را گل‌های زیبا و چشم‌نواز گرفته/ جنگ با تمدن غرب و جهاد در این عرصه، جهاد کبیر است/ رابطه ما با تمدن غرب، رابطه گرگ و میش است/ اوضاع دنیا دارد به ما نشان می‌دهد که قدرت‌های شیطانی رو به افول هستند/ پیروزی انقلاب ‌اسلامی مستکبران را به زانو درآورد، بلوک شرق را شکست و اکنون در حال پیروزی بر بلوک غرب است/ ما باید تمدن‌ اسلامی را بر پایه عاشورا بنا کنیم، همه عالم غیر از مستکبرین، امام حسین(علیه‌السلام) را دوست دارند

 

شناسنامه:

عنوان: دورهمی شب‌های شهر خدا

موضوع: جهاد با تمدن غرب

زمان: دوشنبه 15 فروردین 1401 / دومین شب رمضان 1443

مکان: مسجد جامع کبیر یزد

 

 

باتلاقی به نام غرب

تمدن غرب مانند باتلاقی است که روی آن را گل‌های خیلی زیبا و چشم‌نواز گرفته امّا ریشه در گنداب دارد. هر کس فریب زیبایی‌ها و ظواهر پرزرق و برق غرب را بخورد، در این باتلاق فرو خواهد رفت و نابود خواهد شد. ما به امر قرآن وارد درگیری با تمدن غرب شده‌ایم. خدای متعال می‌فرماید: «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِهِ جِهادًا کَبیرًا»[1]؛ مطیع کفار نشو و از آنان اطاعت نکن و جهاد بزرگی را با آن‌ها آغاز کن.

 

انواع جهاد/ مهم‌ترین جهاد

جهاد در ادبیات دینی ما  بر سه نوع است:

۱. جهاد اصغر(جهاد کوچک یا کوچک‌تر)؛ که در ادبیات دینی جهاد نظامی است. با اینکه این جهاد سختی‌ها و مشکلات زیادی دارد، به آن جهاد کوچک یا کوچک‌تر می‌گویند.

۲. جهاد کبیر یا جهاد بزرگ؛ این جهاد نظامی نیست بلکه جهاد فرهنگی، علمی، سیاسی و اقتصادی است. دشمن در عرصه‌های مختلف وارد می‌شود و می‌خواهد مؤمنین را شکست بدهد. وارد شدن به این میدان‌ها و جنگیدن با دشمن، جهاد کبیر است. جنگ تمدنی و جهاد در این عرصه مربوط به جهاد کبیر است.

۳. جهاد اکبر؛ مبارزه با نفس است. مبارزه با خود از جهاد کبیر و جهاد اصغر بسیار سخت‌تر است. انسان اگر بتواند به حکومت نفس اماره در درون خود و حکومت شیاطین بر وجود خود پایان دهد، بقیه جهادها راحت است. دشمن‌ترین دشمن‌ها، خود انسان است. اسباب همه گناهان و زمین خوردن‌ها از خودمان است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «ما أَصابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَفسِکَ»[2]؛ هر اشتباهی مرتکب شوید، ضرر آن به خودتان برمی‌گردد. خودتان سستی کردید و ایمان‌تان ضعیف بود، وگرنه اگر شما محکم باشید ضرر نمی‌کنید. قرآن می‌فرماید: «...عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ»[3]؛ بر شما باد که خودتان را پرورش دهید، در این صورت اگر همه دنیا علیه شما جمع شوند، نمی‌تواند شما را تکان دهند. پس مهم‌ترین جنگ، جهاد با نفس است.

 

رابطه تمدنیِ گرگ و میش

ما برای پیروزی در جهاد کبیر و در جنگ تمدنی وظایفی داریم. در گذشته اساساً یک عدّه‌ به این‌ جنگ و جهاد تمدنی معتقد نبودند، می‌گفتند ما تمدن‌ها با هم رفیق هستیم، باید با همدیگر گفتگو کنیم. امام(رحمه‌الله‌علیه) می‌فرمودند: تمدن دشمنان ما، تمدن گرگ است، ما تمدن دیگری داریم که با هم متضاد است. رابطه ما با آن تمدن، رابطه گرگ و میش است؛ نمی‌توانیم با آنها حرف بزنیم و مسئله را حل کنیم. از اساس شما با هم دشمن‌اید. شما به دنبال توحید و خدایید، آنها به دنبال شیطان‌اند، دنبال حاکم کردن ابلیس در عالم‌اند؛ نمی‌شود گفتگو کرد، ما با هم جنگ داریم.

 

شما دست برتر را دارید، اگر مؤمن باشید

در این جنگ تنها راه پیروزی، قوی شدن است. به هر اندازه که قوی باشیم، موفق می‌شویم زمینه‌سازی کنیم و تمدن‌مان را پیاده کنیم. باید دست برتر پیدا کنیم، باید از زیر سلطه تمدن غرب بیرون بیاییم. خدا به مؤمنین اجازه نداده که زیر سلطه تمدن دشمنان‌شان بمانند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»[4]. این آیه را به ذهن‌مان بسپاریم. خدا اصلاً نمی‌پسندد، قانون خدا اجازه نمی‌دهد که کافرین بخواهند بر مؤمنین مسلط شوند. مؤمنین باید خودشان را از زیر سلطه کفار بیرون بکشند. این آیه به ما امر می‌کند که نه تنها نباید زیر سلطه کفر برویم بلکه باید بر کفّار مسلط شویم، چراکه اگر ما مسلط نشویم، آنها بر ما مسلط می‌شوند. خدا ما را قدرتمند و برتر خواسته، خداوند فرموده: شما برتران عالَم هستید. «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»[5]؛ سست نشوید، محزون نباشید شما برتران عالَم هستید، به شرط آنکه مؤمن باشید.

 

دلداری خدا به لشکریان اسلام/مؤمن همواره روحیه و امید دارد

آیه‌‌ «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» زمانی نازل شد که مسلمانان در جنگ اُحد شکست خورده و در بدترین شرایط روحی و روانی بودند. حمزه سیدالشهداء(علیه‌السلام) کشته شد، بسیاری از مسلمانان کشته شدند. وجود مبارک پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) طوری زخم برداشتند که شایعه شد ایشان کشته شده‌اند، همه روحیه‌شان را باختند و فرار کردند. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در این جنگ نود زخم خوردند. لشکر اسلام تار و مار شده، لشکریان روحیه‌ خود را از دست داده‌اند، در این شرایط جبرئیل نازل شده که پیغمبر به مردم بگو: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛ مبادا دل ببازید. گاهی شرایط به قدری تلخ، سخت و ترسناک می‌شود که همه دل می‌بازند و می‌گویند: کار تمام است. درست در جایی که مؤمنین می‌گویند کار تمام است، خدا می‌گوید: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». روحیه مؤمن نباید این‌طور باشد که وقتی می‌بیند شرایط سخت شد و مشکلات زیاد شد، سست شود.

 

مؤمن کم نمی‌آورد

مؤمن در چنین شرایطی می‌گوید: «وَلَا تَهِنُوا»، مگر خدا را ندارید پس چرا سست شده‌اید؟ «وَلَا تَحْزَنُوا»، مگر خدا را ندارید پس چرا غصه دارید؟ «وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ»، تمام اسباب برتری برای شما فراهم شد، «إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»، اگر متوجه‌ این اسباب و چیزهایی که خدا به شما داده باشید. اصلاً خاصیت مؤمن این است؛ هر چه فشار بیشتر می‌شود تلاشش بیشتر می‌شود، کم نمی‌آورد، ناامید نمی‌شود؛ چراکه می‌داند همه عالم دست خداست، با خدا می‌بندد و جلوی همه عالَم می‌ایستد. بعضی اوقات فسادها، فتنه‌ها، سستی‌های اطرافیان، امواج ناامیدی و غیره به سراغ انسان می‌آید تا انسان خسته و ناامید و زمین‌گیر شود؛ آنجا خداوند می‌فرماید شما دست برترید، شما می‌توانید غلبه کنید؛ «وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ».

 

اولین و بالاترین گناه کبیره

بعضی می‌گویند همه چیز خراب شده است. این وضع فرهنگ و حجاب مردم است و... مدام آیات یأس را برای همدیگر می‌خوانند یا می‌گویند نیاز به تلاش نیست، اگر قرار بود درست شود، درست می‌شد؛ خدا این فرهنگ را نمی‌پسندد. بزرگترین و بدترین گناهان که در روایات ما آ‌نها را گناهان کبیره می‌دانند تصور کنید، یک نفر این گناهان را انجام دهد و یا بدتر از آن، صدها بار یا هزاران بار آن گناهان کبیره را انجام دهد. یأس از رحمت خداوند بدتر از همه آنها است. خداوند یأس از رحمت خود را بالاترین و اولین گناه کبیره می‌داند. همین که بگوید دیگر فایده‌ای ندارد، دیگر نمی‌شود یعنی دیگر کار دست خدا نیست! کار اگر به مو هم برسد، خدا می‌تواند برگرداند، «إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛ یعنی باور داشته باشید؛ تمام برنامه‌ریزی‌ها عوض می‌شود.

 

چگونه به برتری در عالَم برسیم؟

آیا واقعاً ممکن است، در شرایط دنیای امروز که تمدن غرب در همه عرصه‌ها در دنیا تسلط و سیطره دارد و بر اذهان و افکار و ابدان و ارواح مردم حکمرانی می‌کند و برای همه‌ مردم در جوامع مختلف تصمیم‌گیری می‌کند و برای آنها تعیین تکلیف می‌کند، کاری کرد؟ آیا واقعاً می‌شود در عالَم، تمدن اسلامی را پیروز کرد؟

بله! اسلام می‌تواند تمدن ایجاد کند. دلایل مختلفی دارد که چند مورد را مرور می‌کنیم: اولین دلیل برای ما (اگر ایمان داشته باشیم که داریم، بالاخره همه مؤمنین درصدی از ایمان را داریم)، آیات قرآن است. پس اولین دلیل برای اینکه می‌شود این تمدن را پیاده کرد، آیات صریحی از قرآن هست که در این زمینه وجود دارد:

1ـ «هُوَ الَّذی أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدی وَدینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ وَلَو کَرِهَ المُشرِکونَ»[6]؛ خدا دین حق را بر همه عالم مسلط خواهد کرد، آن تمدن را پیاده خواهد کرد ولو همه مشرکین عالَم دلشان نخواهد.

2ـ «وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً و َنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ»[7]؛ ما مستضعفین را وارثان زمین قرار خواهیم داد.

3ـ «فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ»[8]؛ حزب خدا غالب خواهد شد (آخر کار حزب ‌خدا بر کار مسلط خواهد شد).

4ـ و...

اینها وعده‌های خداست.

 

وعده‌های امیدبخش الهی در آیات قرآن/ حق نداریم ناامید شویم

خداوند می‌فرماید: «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ»[9]؛ وقتی حق بیاید باطل می‌رود. در آیه دیگری می‌فرماید: «وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقینَ»[10]. ما گمان می‌کنیم این آیات فقط مربوط به آخرت است. شما آدم خوبی باشید، حالا دنیا هم ممکن است مثلاً طور دیگری شود و دنیا تا آخر دست شیاطین باشد ولی شما اگر آدم خوبی باشید، آخرت خوبی خواهید داشت! نه این‌طور نیست، «والعاقبة لأهل التقوی و الیقین». خدا این همه در قرآن فرمود دنیا و آخرت؛ عاقبت هم در مورد دنیا و هم در مورد آخرت است. «إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ»؛ زمین مال خداست. دیگر از این آیه روشن‌تر می‌خواهید؟! «إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ»[11]؛ در آخر خدا زمین را تقدیم بندگان خودش می‌کند. ببینید «وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقینَ» مال دنیا است؛ خدا این تمدن را پیاده خواهد کرد. این‌ها وعده‌های‌الهی در آیات قرآن و روایات است‌. خدا زیاد و مفصل وعده داده، پس به هیچ وجه حق نداریم بگوییم دیگر کاری نمی‌شود کرد و ماجرا تمام است، به هیچ وجه!

 

مقدمات ظهور باید محقق شود

 آیات ذکر شده مربوط به زمان ظهور امام زمان(عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌) است که وقتی ایشان بیایند محقق می‌شود؛ بله تمام و کمالش مربوط به زمان ظهور است ولی اصلاً به این معنا نیست که ما نمی‌توانیم مقدمات این تمدن را فراهم کنیم. اتفاقاً ظهور امام عصر(عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه) مقدماتی لازم دارد که آن مقدمات، همین پیاده‌سازی تمدن و حرکت به سمت تحقق آن تمدن بزرگ است. این مسئله در روایات آمده، در معارف مهدوی دقت کنیم، می‌بینیم این مقدمات در روایات آمده و وعده داده شده که اتفاقات بزرگی قبل از ظهور می‌افتد و زمینه آن تمدن بزرگ فراهم می‌شود.

 

وقوع تمدن بزرگ اسلامی در صدر اسلام توسط پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

 تمدن اسلامی قبلاً یک بار در روی زمین پیاده شده و اتفاق افتاده است. اسلام به عنوان یک تمدن بزرگ روی کره زمین عرض اندام کرد و درخشید و بر عالم تأثیر گذاشت. وقتی که وجود مبارک پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌واله) مبعوث شدند و اسلام رخ نشان داد، از زمانی که اسلام از مکه شروع شد، نزدیک به نیم قرن شد که به صورت حیرت‌آوری اسلام توسعه پیدا کرد و سرزمین‌های زیادی را فراگرفت.

در آن زمان سه تمدن بزرگ در جهان بود: ایران باستان، روم باستان و مصر باستان. وقتی اسلام آمد هر سه تمدن را درنوردید؛ یعنی ایران و روم و مصر همه مسلمان شدند. در طول نیم قرن، تمدن اسلام از اروپا تا دیوارهای چین (یعنی تا خود چین) توسعه پیدا کرد. جغرافیای بلاد اسلامی اینطور بود: از شرق به چین، از طرف دیگر به سواحل اقیانوس اطلس، از شمال به سیبری و از جنوب تا اقیانوس هند؛ یعنی تقریباً نیمی از کره زمین در سیطره حکومت اسلامی بود.

 

اوج شکوفایی و دوران تلألؤ تمدن اسلام

حدود قرن سوم تا قرن پنجم، اوج شکوفایی تمدن اسلامی بوده است. به بعضی از این موارد اشاره می‌کنم که ببینید ما زمانی این اتفاق را رقم زدیم. درست در همان دورانی که اروپا و غرب در بی‌تمدنی و بی‌فرهنگی دست و پا می‌زدند و غوطه‌ور بودند، اسلام در دوران شکوفایی تمدنش بود. اکنون هزار سال از آن تمدنی که دیگر نیست، می‌گذرد، ولی هنوز آثار آن تمدن اسلامی روی فرهنگ کشورهای مختلف در عالم اثرگذار است؛ بعد از هزار سال! آن موقع که قرون وسطی بود و در اروپا اگر کسی در شب، شمع روشن می‌کرد یا اگر کسی می‌گفت زمین دور خورشید می‌چرخد، حکم اعدامش را می‌دادند؛ همان موقع دوران تلألؤ تمدن اسلامی بوده است، از آندلس تا چین.

 

کوفه، پایتخت علمی جهان

در صد سال اول بعد از ظهور اسلام، برای تمدن اسلام اتفاقاتی افتاد. اول مساجد، پایتخت علمی جهان اسلام شد. از همه دنیا، به مساجد می‌آمدند و آنجا علوم را فرا می‌گرفتند. در زمان امام جعفر صادق(علیه‌السلام) کوفه پایتخت علمی جهان اسلام بود. خود امام صادق(علیه‌السلام) حوزه علمیه و دانشگاهی تأسیس کردند و معروف است که چهارهزار طلبه و دانشجو در حوزه‌های مختلف علوم معقول، منقول، تجربی، ریاضی، فیزیک، شیمی و نجوم داشتند، حضرت در همه این زمینه‌ها شاگرد داشتند. پایه آن تمدن این چنین طراحی شد.

 

تأسیس دارالعلم و بیت‌الحکمه‌ها و کارکردهای آن

در همان قرون اولیه کتابخانه‌های عظیمی در بلاد اسلامی تأسیس ‌شد، ابتدائاً اسم آن بیت‌الحکمه یا دارالعلم بود.  دارالعلم‌ها و بیت‌الحکمه‌ها محل اجتماع نخبگان علمی بود، مباحث علمی، مطالعات و پژوهش‌های علمی آنجا اتفاق می‌افتاد. ترجمه کتاب‌ها و علوم مختلف از تمدن سه گانه‌ای که در آن عصر بود، در این بیت‌الحکمه‌ها اتفاق می‌افتاد.

 

تأسیس رصدخانه و بیمارستان در قرن پنجم

در قرن پنجم، مدارس علمی ویژه‌ای به عنوان «نظامیه» تأسیس کردند که بسیار منظم و بابرنامه بود. رصدخانه‌های متعدد و بزرگ و مجهز در علم نجوم و علوم وابسته به علم نجوم نیز تأسیس شده بود که همه برای دانشمندان اسلامی بود و از بلاد مختلف غیراسلامی می‌آمدند و تحصیل می‌کردند و می‌دیدند. بیمارستان‌های مجهزی در آن دوران تأسیس کرده بودند که هر بیمارستان یک مدرسه، به ادبیات امروزی، دانشکده هم داشته که کار تحقیقی و پژوهشی انجام می‌دادند. کتابخانه‌هایی در کنار همان بیمارستان وجود داشته و تعاملی بین این بیمارستان، دانشکده‌ها و کتابخانه‌ها بوده است. در تاریخ آمده است که حتی آزمایشگاه‌‌های بسیار مجهزی داشتند برای آزمایش خون و دیگر آزمایش‌هایی که از انسان می‌گرفتند.

 

شرایط بهداشت و درمان در قرن سوم تا پنجم/ نبض دانش، دست تمدن اسلام

از همان زمان سوگندنامه‌هایی داشتند که مربوط به پزشکان و پرستاران بود. در آن بیمارستان‌ها متن‌های آن سوگندنامه‌ها و ضوابط مربوط به آن بیمارستان‌ها مشخص است؛ اگر رعایت نمی‌کردند در حد اخراج، از این عرصه محروم می‌کردند. بسیار منظم بودند تا جایی که بعضی از بیمارانی که برای درمان مراجعه می‌کردند، اگر هزینه درمان نداشتند، وزرات بهداشت آن موقع به او تخفیف می‌داد یا رایگان درمان می‌کردند، حتی اگر از راه دور آمده بودند، هزینه برگشت‌شان را هم می‌دادند.

کتاب «قانون» ابن‌سینا، مهمترین کتاب علمی، طبی و پزشکی آن زمان بوده، که حتی در اروپا ترجمه می‌شود و به عنوان کتاب درسی پزشکی تدریس می‌شده و هنوز هم هست. علم پزشکی را مسلمانان تعیین می‌کردند. نبض دانش در دست تمدن اسلامی بوده است.

 

تمدن اسلام، مهد همه علوم/ موفقیت‌های دانشمندان مسلمان در حوزه علم

جابربن‌حیان که به عنوان «پدر علم شیمی» معروف است، یک دانشمند مسلمان شیعه، شاگرد امام صادق(‌علیه‌السلام) بود. دانشمندان مسلمان در ریاضیات، مثلثات، جبر و هندسه حرف برای گفتن داشتند. زکریای رازی که هم شیمی‌دان و هم پزشک و فیلسوف و ریاضیدان بود، کاشف الکل و جوهر گوگرد و کاشف نفت سفید بود. ببینید اینها دانشمندان مسلمان بودند.

 

قدرت تجارت جهانی در دست مسلمانان

در حوزه اقتصاد (اقتصاد تجارت و بازرگانی تمدن اسلامی)، حدوداً در قرن چهارم اوج شکوفایی اقتصاد بازرگانی جهان اسلام بوده است. اصلاً یکی از مظاهر ابّهت جامعه اسلامی در آن قرن، تجارت و اقتصادش بوده است. امروزه چگونه است؟ بعضی از کشورهای غربی مشهورند به اینکه بازار جهانی دست‌شان است، اینها دارند تعیین می‌کنند و در بازار جهانی تأثیر می‌گذارند. آن ‌موقع اسلام و امت اسلامی این‌طور بوده است.

 

مسلمانان، مَلَکه تجارت دنیا

مسلمانان به مَلَکه تجارت دنیا معروف بودند. در بعضی از عرصه‌ها اصلاً به اصطلاح امروز، نرخ ارز تعیین می‌کردند و بازار را جابه‌جا می‌کردند. در بعضی از بخش‌های اقتصاد و تجارت، تعیین‌کننده نرخ بازار بودند؛ یعنی ‌آنها اگر تصمیم می‌گرفتند جنسی را تحریم کنند یا جنسی را به بازار بیاورند؛ بازار بین‌المللی آن‌موقع تکان می‌خورد و جابه‌جا می‌شد. این یعنی تمدن اسلامی! یعنی این‌که مسلمان‌ها در عرصه‌های مختلف زندگی بر اساس مبانی دینی خودشان تأثیر‌گذار و فرهنگ‌ساز باشند و فرهنگ خودشان را به سایر امت‌ها و ملت‌ها عرضه کنند؛ دست برتر یعنی این.

 

پیشرو در هر زمینه‌ای

وقتی در علم و صنعت و تجارت و سایر بخش‌ها در جامعه، شما حرف برای گفتن داشته باشید، پیشرو و پیشتاز باشید، فرهنگ شما هم فرهنگ پیشتاز و غالب خواهد شد. همانگونه که امروز غرب به خاطر علم، تکنولوژی و صنعتش در این عرصه‌ها پیشرو است و چون اینها را در اختیار دارد، فرهنگش را هم با همه اینها وارد کشورها می‌کند و کشورها می‌شوند مغلوب و او غالب.

 

دست برتر، لازمه غلبه بر تمدن غرب

ما چه وقت می‌توانیم تمدن‌مان را بر تمدن غرب غلبه دهیم؟ وقتی در این عرصه‌ها دست برتر پیدا کنیم. ما یک بار در تاریخ این کار را کردیم. قطعاً می‌توانیم بهتر از این هم انجام دهیم. آن تمدن قدرتمندی که به وجود آمد، تازه تمدنی بود که برخاسته از اسلام ناب علوی نبود، اسلامی که از مصدر اهل بیت(علیهم‌السلام) صادر می‌شد، نبود. حاکمان، حاکمان دیگری بودند. با همان نرم‌افزار اسلامی ناقصی که آنها در اختیار داشتند. اسلام اینقدر قدرت دارد که توانست دنیا را فتح کند. بعد آخرش هم به خاطر همان نقص، به خاطر اینکه از همان مصدر اسلام ناب فاصله داشتند کم‌کم دشمنان اسلام این تمدن را مضمحل کردند؛ وگرنه اسلام چنین ظرفیتی دارد، اگر از این قدرت به معنای واقعی استفاده شود، تمدنی بالاتر از تمدن بنی‌اسرائیل و سلیمان و مُلک او در این عالم محقق خواهد شد که برای دوران ظهور است، ولی مقدمه‌اش را شما می‌توانید فراهم کنید. این وعده را به ما داده‌اند.

 

جرقه تمدن اسلامی با پیروزی انقلاب اسلامی ایران زده شد/ دوران طلایی اسلام نزدیک است

مقام معظم رهبری بارها فرمودند شما جوان‌ها آن دوران طلایی را خواهید دید. به بعضی از مسئولین و علمای سوریه که به دیدن آقا آمده بودند، فرمودند شما در قدس نماز خواهید خواند. امثال چنین مبشراتی که دادند، یعنی پایه‌های این تمدن به زودی به دست همین ماها مستقر خواهد شد، به دست جوان‌های همین مملکت. ما ایمان داریم وقتی نائب امام زمان(أرواحنا فداه) حرفی را می‌زند، محقق خواهد شد، مثل بسیاری از پیش‌بینی‌هایی که کردند و محقق شد. منتها ما باید تلاش کنیم. اگر حرکت نکنیم، قرار نیست اتفاقی بیفتد. اولاً چنین اتفاقی در تاریخ افتاده و می‌تواند مجدد به صورت کامل‌تر اتفاق بیفتد و این اتفاق حتماً می‌افتد و این اتفاق با پیروزی انقلاب اسلامی مجدداً جرقه‌اش خورد. پنجاه سال پیش اسلام در دنیا بیشتر مطرح بود یا الان؟ پنجاه سال پیش اسلام بیشتر طرفدار داشت یا الان؟ امروز یکی‌یکی کشورها دارند خودشان را از زیر سلطه تمدن غرب نجات می‌دهند، پس بدانید زمینه‌هایش آماده و فراهم شده و ما می‌توانیم این اتفاق را مجدداً و بهتر از آن رقم بزنیم؛ اسبابش در اختیار ماست.

 

مژده تحقق تمدن بزرگ و جهانی اسلام/ دنیا در آستانه تحولی بزرگ!

ما اسباب برتری تمدن را در اختیار داریم. نرم‌افزار و محتوای این تمدن که دین مبین است، کامل‌ترین دستورالعمل که: «من قبل المهد الا بعد اللحد» دستورالعمل و آیین‌نامه دارد، هیچ مطلبی را فروگذار نکرده. در هیچ عرصه‌ای نیست که نظر و برنامه‌ای نداشته باشد. این نرم‌افزار کامل و محتوای کامل در اختیار ماست. فقط ما باید این را به کار بگیریم و تلاش کنیم. هر کس تلاش کند، نتیجه تلاشش را می‌بیند. دشمنان تلاش کردند و  تمدن کفر‌آلود خود را در عالم مستقر کردند و سعی کردند تمدن اسلامی را مضمحل کنند. آنها از ضعف‌های امت و امم اسلامی استفاده کردند و به نتیجه هم رسیدند. مجدداً ما در این نبرد بزرگ باید وارد میدان شویم و با تکیه به دینِ کامل و بزرگان این تمدن -که پیامبر بزرگ اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل‌‌بیت‌(علیهم‌السلام) و اولیای آنها هستند- از این پیچ تاریخی عبور کنیم و تمدن را محقق کنیم؛ این امکان‌پذیر است و مژده آن را به ما داده‌اند.

اوضاع دنیا دارد به ما نشان می‌دهد که قدرت‌های شیطانی رو به افول هستند و یک‌به‌یک سقوط می‌کنند. با داشتن همه ابزار‌ها و معادلات قدرت، دارد تغییر می‌کند. رهبر انقلاب فرمودند ما نگران نیستیم که عربستان انبار تسلیحات دشمنان ما شده، چراکه این انبار دست مجاهدان اسلام خواهد افتاد. دنیا در آستانه یک تحول بزرگ است، ما اسباب این تحول را در اختیار داریم.

 

زیرساخت تمدن اسلامی

فرهنگ غنی و ناب، مکتب علمی، فقهی و فکری که در اختیار داریم باید پیاده شود. وقتی پیاده شد آن‌وقت خواهیم دید که: «یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا»[12]، مردم وقتی عطر بوی این تمدن را بفهند، فوج‌فوج به سمت این تمدن خواهند آمد، کما اینکه الآن هم این اتفاق افتاده است.

یکی از پدیده‌ها یا زیرساخت‌ها یا به عبارتی اسباب تمدن‌ساز را که می‌توان به آن اشاره کرد وجود مبارک حضرت ‌سیدالشهداء(علیه‌السلام) و فرهنگ عاشوراست که ما از آن غافل هستیم. یکی از بزرگان مسیحیت(اسقف اعظم) به یکی از علمای ما گفته بود ما اگر مثل شما امام‌حسین(علیه‌السلام) را داشتیم، همه دنیا را گرفته بودیم. این همه محفل، مجلس، نشست، همایش و برنامه همه به اسم امام‌حسین(علیه‌السلام) و دین شکل می‌گیرد، ما باید دنیا را گرفته باشیم. کم‌کاری کردیم. نگاه ما به امام حسین(علیه‌السلام)، عاشورا‌ و فرهنگ غنی عاشورا خیلی سطحی و پایین بوده است. حضرت ‌امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) فقط با اسم امام حسین(علیه‌السلام) انقلاب کرد و طاغوت را بیرون کرد. بنابراین ما با اسم امام‌حسین(علیه‌السلام) و فرهنگ عاشورا می‌توانیم کل دنیا را بگیریم.

 

مستند «هندِ دوستان»

یک مستند ساخته شده به اسم «هندِ دوستان»، توصیه می‌کنم حتماً این مستند را تماشا کنید. در قسمت سوم این مستند با رهبر هندوهای دنیا که 80 میلیون(یعنی به اندازه جمعیت ایران) طرفدار دارد، مصاحبه می‌کنند. در مورد امام حسین(علیه‌السلام) از او سؤال می‌کنند، بروید و ببینید در مورد ایران و امام ‌حسین(علیه‌السلام) چه می‌گوید. دست خبرنگار را می‌گیرد و چه اشعاری در مورد امام حسین(علیه‌السلام) می‌خواند؛ رهبر هندوهای دنیا! برای امام حسین(علیه‌السلام) چنان نوحه‌خوانی می‌کند و گریه می‌کند... بعد می‌گوید من ایرانی‌ها را دوست دارم، آنها مانند خواهر و برادر من هستند؛ چراکه از امام حسین(علیه‌السلام) دم می‌زنند.

 

انقلابی مبارک

کدام مکتب است که چنین زیرساخت‌هایی در دنیا داشته باشد؟! چقدر نزدیک است که ما همه دنیا را با این اسباب تمدنی که داریم تصاحب کنیم! ولی غافل نشسته‌ایم و کاری نمی‌کنیم. باید در همه دنیا مجالس امام‌حسین(علیه‌السلام) برپا باشد؛ این کار را ما باید انجام دهیم، اما سر در لاک خود فرو برده‌ایم. امام حسین(علیه‌السلام) را ما در دنیا معرفی نکرده‌ایم. امام حسین(علیه‌السلام) را خود ایشان با اربعین به دنیا معرفی کرده‌اند، ما برای صدور امام حسین(علیه‌السلام) به عالم چه کار کرده‌ایم؟!

خود انقلاب ‌اسلامی این تحول‌ها را به وجود آورده، اشتباه نکنیم. پیروزی انقلاب ‌اسلامی صدام را ساقط کرد، مستکبران را به زانو درآورد و بلوک شرق را شکست و در حال زمین زدن بلوک غرب است، از فرآیند انقلاب ‌اسلامی اربعین بیرون آمد، با اینکه در عراق است؛ در فرآیند انقلاب اسلامی زینبیون، فاطمیون و جبهه مقاومت در سرتاسر کشور‌های اسلامی به وجود آمد، ولی ما کم‌‌کاری کردیم. خیلی بیشتر از این باید کار می‌شد.

 

از ظرفیت عاشورا غافل نباشیم/ عاشورا تمدن اسلامی را می‌سازد

ظرفیت عاشورا را ببینید، جلوی کاخ سفید هر رئیس‌جمهوری که در آمریکا روی کار آمد و در کاخ خود نشست، در روز عاشورا مردم جلوی کاخ سفید دسته عزاداری برپا کرده‌اند؛ روز عاشورا در انگلیس و واشنگتن. ما این‌چنین اسباب تمدن‌سازی را داریم که با آن می‌توانیم دنیا را فتح کنیم، اما دست کم گرفته‌ایم. در این مستند ببینید که با هندوها مصاحبه کرده، روز نهم محرم مجلس عزاداری هندوها را نشان می‌دهد. برای امام حسین(علیه‌السلام) ده روز سینه می‌زنند. یکی از دوستان ما می‌گفتند ما سیزده، چهارده ساعت با ماشین و مسیر طولانی را پیاده مسیر زیادی هم با قاطر و اسب و... در گردنه‌ها و کوه‌ها در پاکستان گذشتیم و در دامنه‌های کوه و بالای کوهی رفتیم و آنجا، روستایی بود که گفتند روز عاشورا مجلس دارند. دیدیم در یک مجلس چندهزار نفر آنجا جمع شده‌اند و برای امام حسین(علیه‌السلام) عزاداری می‌کنند و هیچ‌کدام هم مسلمان نیستند.

 

عاشورا پایه تمدن اسلامی در زمان ظهور

ما چقدر نزدیک است که عالم را بگیریم! برای همین است که می‌فرماید وقتی که حضرت ظهور می‌کنند، به دیوار کعبه تکیه می‌دهند، اولین جمله‌ای که می‌گویند این است: «الا یا اهل العالم انّ جدی الحسین قتلوه عطشانا». امام زمان کد می‌دهند و همه عالَم می‌فهمند، کد امام حسین(علیه‌السلام) همه را پای امام زمان(عجل‌الله‌تعال‌فرجه) بسیج می‌کند.

اگر می‌خواهید امام حسین(علیه‌السلام) همه جایی شود و امام حسین(علیه‌السلام) همه عالَم را بگیرد، ما باید تمدن‌مان را بر پایه عاشورا بنا کنیم، همه عالم غیر از مستکبرین عالم امام حسین(علیه‌السلام) را دوست دارند.

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟                  این چه شمعی است که جان‌ها همه پروانه اوست؟

 

 

 


[1] . سوره فرقان آیه ۵۲.

[2]  سوره نساء، آیه 79.

[3] . سوره مائده، آیه 105.

[4] . سوره نساء، آیه 141.

[5] . سوره آل‌عمران، آیه 139.

[6]. سوره توبه، آیه 33.

[7]. سوره قصص، آیه 5.

[8]. سوره مائده، آیه 56.

[9]. سوره إسراء، آیه ۸۸.

[10]. سوره قصص، آیه 83.

[11]. سوره اعراف، آیه 128.

[12] . سوره نصر، آیه 2.