اعمال صالح خود را چگونه حفظ کنیم؟
اعمال صالح خود را چگونه حفظ کنیم؟
اعمال صالح خود را چگونه حفظ کنیم؟
حجتالاسلام مهدوینژاد: انسان در درون خود قدرتی دارد که میتواند رفتار خودش را کنترل کند و جلوی خطاهای خود را بگیرد // در واقع مفهوم آیه «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» مربوط به زمان هابیل و قابیل است. وقتی قربانی قابیل قبول نشد و اعتراض کرد، حضرت هابیل به او گفت: «ِانَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»، خداوند فقط از متقین عمل قبول میکند، عمل تو با تقوا نبوده. از همان روز اول قانون خدا این بوده که فقط اعمال با تقوا قبول میشود. بدون تقوا هیچ عملی قبول نمیشود، ولو عبادت باشد // عمل بدون تقوا نه تنها پاداش ندارد، بلکه جریمه هم دارد! // هر عملی تقوای مخصوص به خود دارد که باید رعایت شود // رعایت تقوا باعث میشود در دنیا عملی که انجام میدهیم چون درست و از روی قواعدش انجام میگیرد، خیر آن عمل در همین دنیا به انسان برگردد
شناسنامه:
عنوان: بفرمایید مهمانی خدا
موضوع: اهمیت تقوا در زندگی دنیوی و اخروی
زمان: سهشنبه 22 فروردین1402، بیستمین شب از مراسم ویژه ماه مبارک رمضان (شب قدر)
مکان: امامزاده سیدجعفرمحمد(علیهالسلام)
قدیمیترین قانون خدا
اعمال و عبادات انسان مثل نماز، روزه و... بدون تقوا مورد تأیید و پذیرش خداوند نیست و اصلاً آن را ثبت نمیکنند.
این هم آیه صریح قرآن است که میفرماید: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»[1]؛ خدا فقط از اهل تقوا عمل را قبول میکند. تقوا باعث میشود، عمل انسان مهر تأیید بخورد و امضاء شود. این حرف جدید خداوند نیست، یعنی از وقتی دین اسلام آمده مطرح نشده، بلکه از همان روز اول خدای متعال در مورد این مسأله قانون گذاشته و از قدیمیترین قوانین خداست.
در واقع مفهوم آیه «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» مربوط به زمان هابیل و قابیل است. وقتی قربانی قابیل قبول نشد و اعتراض کرد، حضرت هابیل به او گفت: «ِانَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»، خداوند فقط از متقین عمل قبول میکند، عمل تو با تقوا نبوده. از همان روز اول قانون خدا این بوده که فقط اعمال با تقوا قبول میشود. بدون تقوا هیچ عملی قبول نمیشود، ولو عبادت باشد. ما میتوانیم بیتقوا نماز بخوانیم، بیتقوا روزه بگیریم، بیتقوا حج برویم، بیتقوا جهاد در راه خدا انجام دهیم، ولی هیچ کدام قبول نیست. مسئله کاملاً جدی است!
تأثیر بیتقوایی در دنیا و آخرت
رعایت تقوا هم در دنیا و هم در آخرت فوایدی دارد. رعایت تقوا باعث میشود در دنیا عملی که انجام میدهیم چون درست و با قواعدش دارد انجام میگیرد خیر آن عمل در همین دنیا به انسان برگردد. خداوند میفرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»[2]؛ اگر ایمان بیاورند و تقوا داشته باشند خیر به آنها میرسد، این خیر هم در دنیا و هم در آخرت است. وقتی عملی تقوا نداشته باشد معلوم نیست که خیرش به انسان برسد یا نه. چون اصلاً پذیرفته نمیشود. تقوا سبب قبول شدن اعمال است؛ تقوا باعث میشود برکات آسمان و زمین بر مردم نازل شود، «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»[3]؛ اگر مردم ایمان آوردند و تقوا پیشه کردند، ما درهای آسمان و زمین را به روی آنان باز میکنیم و اگر تقوا نداشته باشند برکات دنیا را از آنها میگیریم. یعنی اگر میخواهیم زندگی دنیای ما آباد شود، باید تقوا داشته باشیم، مدیریت دنیا (که احیاناً از دست خدا خارج نشده) دست خداست؛ بنابراین اهل تقوا باشیم تا خدا نعمتهای مادی و معنویش را به ما بدهد.
بیتقوایی ضررهای دنیوی و اخروی دارد. یکی از آنها این است که عمل ضایع میشود، یعنی وقتی عمل بدون تقوا انجام شد، این عمل بیفایده میشود و حساب آخرت خالی میماند. علاوه بر آن باعث میشود گرفتاری در زندگی دنیای انسان به وجود بیاید؛ برکات برداشته میشود، اینها از ضررهای نبودن تقواست.
تقوا چیست؟
تقوا قدرتی درونی است که باعث میشود انسان خطا نکند. انسان در درون خود قدرتی دارد که میتواند رفتار خودش را کنترل کند و جلوی خطاهای خود را بگیرد. یک معنای تقوا این است که انسان مقید به انجام واجبات و ترک محرمات باشد؛ یک معنای دیگر در مورد تقوا این است که فرمودهاند: وقتی شما در زمینی که خار دارد، راه میروید طوری راه میروید که خار به پای شما نرود، یا به لباس شما نرود. چقدر در زمین پر از خار دقت میکنید؟! در جامعه آلوده هم وقتی قدم برمیدارید، باید همینطور قدم بردارید و دقت کنید که آلوده نشوید. این معنی تقواست.
عمل بدون تقوا نه تنها پاداش ندارد، بلکه جریمه هم دارد!
رعایت دستورالعملهای هر عملی را تقوا میگویند، نماز و روزه هر کدام خودش تقوایی دارد. مثالی عرض کنم تا مطلب مقداری سادهتر شود. رانندگی قواعدی دارد، فرد وقتی پشت ماشین مینشیند ولی قانون را رعایت نمیکند، این فرد راننده است، ولی متخلف است، نمیآیند به ایشان بگویند: دست شما درد نکند که راننده هستید؛ میگویند: راننده هستید، الان هم تخلف کردید، پس باید جریمه شوید، چون طبق قانون رانندگی نکردید.
فردی که کارمند است، اگر دیر به اداره برود، زود بیرون بیاید، ارباب رجوع را معطل کند، آدم مرتبی نیست. کارمند هست ولی متعهد نیست، نمیگویند: ممنون که شما کارمند هستید، دارید در مملکت خدمت میکنید! میگویند این چه خدمتی است؟! شما دارید ضرر میزنید، او را جریمه و اعمال قانون میکنند.
بندگی هم همین است، وقتی انسان بنده خدا میشود، عباداتش باید با تقوا باشد. اگر باتقوا نباشد از او نمیپذیرند. حتی گاهی جریمه هم میکنند، به خاطر اینکه عمل عبادی را بیتقوا انجام داد و عمل را خراب و ضایع کرد. نماز را خراب کرد، این عبادت را بدنام کرد. نماز خواند، ولی چون تقوا را رعایت نکرد، خیلیها از او و عمل او بدشان آمد و هیچ جذبی به دین انجام نشد، بلکه مردم را از دین دفع کرد. وقتی از امام صادق(علیهالسلام) در مورد تفسیر تقوا سؤال شد، فرمودند: «أن لا یَفقِدَکَ اللّه ُ حَیثُ أمَرَکَ، و لا یَراکَ حَیثُ نَهاکَ»[4]؛ جایی که خدا امر کرده، حاضر باشید (غایب نباشید) و جایی که نهی کرده، حاضر نباشید. هر جا خداوند امر کرده باشید شما نیستید! ولی کارهایی که امر کرده نکنید شما آنجا هستید! رعایت نکردن اوامر و نهایی خداوند، بیتقوایی است. تقوا یعنی رعایت قوانین، ضوابط و قواعدی که خدا برای زندگی و بندگی گذاشته است.
عمل بدون تقوا پذیرفته نیست
در زمان امام صادق(علیهالسلام) یک نفر بین مردم به خوبی و عبادت مشهور شده بود. روزی حضرت به دنبال این فرد راه افتادند و رفتند، دیدند در نانوایی دو تا نان دزدید، یعنی بدون اجازه مغازهدار دو نان برداشت و بیرون آمد. حضرت گمان کردند، حساب و کتابی با نانوا دارد. به مغازه میوهفروشی رفت دو عدد انار دزدید. حضرت دنبال او رفتند، بیرون و حاشیه شهر وارد یک خرابهای شد، چند دقیقه آنجا بود و بعد بیرون آمد. حضرت از او سؤال کردند کجا بودی و چکار کردی؟ گفت: رفتم نان و انار را در راه خدا انفاق کردم، یک فرد بیمار اینجاست، نان و میوهها را برای او بردم. حضرت فرموند این کار اصلاً درست نیست این دزدی است. حضرت را نشناخت و گفت: شما قرآن نخواندید، در قرآن آمده «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا»[5]؛ هر کس یک حسنه انجام دهد خدا ده برابر برایش حساب میکند، «وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَی إِلَّا مِثْلَهَا» هر کس یک گناه انجام دهد، خداوند یک گناه برایش مینویسد. خداوند کریم است.
آن مرد گفت: من چهار چیز دزدیدیم، یعنی چهار گناه انجام دادم. بعد این چهار چیز را در راه خدا انفاق کردم، هر انفاق ده برابر شد، یعنی چهل را از چهار کم کنیم، سیوشش ثواب میماند. حضرت فرمودند: اتفاقاً شما قرآن را درست نخواندهاید. خدا در قرآن میفرماید: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»، خداوند عمل را از اهل تقوا قبول میکند. بدزدند و بعد خیرات کنند؟! نزولخور باشند و روضه امام حسین(علیهالسلام) بگیرند؟! این روش محاسبه و عمل کردن اصلاً درست نیست.
رعایت تقوای نماز
نماز و هر عبادتی تقوایی دارد. تقوای نماز چیست؟ تقوای نماز این است که حمد و سوره را درست بخوانید، صحت نماز را رعایت کنید، احکام نماز را یاد بگیرید و یک نماز درست بخوانید. اگر جای غصبی باشید یا حتی یک دکمه غصبی در لباس شما باشد، نماز باطل است. سعی کنید نماز را اول وقت بخوانید. ما در عبادت باید دقت کنیم «وَأَنْ أَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ»[6]؛ نماز بخوانید و تقوا را رعایت کنید. نماز بیتقوا فایدهای ندارد. نماز میخوانید، مواظب باشید نماز را آلوده به حقالناس نکنید. مسجد میخواهید بسازید، بیتقوا نسازید. مسجدی که برای خودنمایی میخواهید بسازید «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَی»[7] خدا در قرآن فرمود: «أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ» در مسجدی که برای خدا ساخته شده، نماز بخوانید. منافقین در مدینه یک مسجد ساختند به نام مسجد ضرار، خدا در قرآن میفرماید:«لَا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا» در این مسجد نماز نخوانید. خداوند در مورد بیتقوایی اصلاً کوتاه نمیآید.
وصیت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به رعایت تقوا
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) وصیت کردند: «اُوصِیکُمَ بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُم»[8] شما را سفارش به رعایت تقوا و نظم میکنم. اگر نظم و امر را همین نظم معمول زندگی معنا کنیم، شما اگر اهل تقوا هستید منظم باشید. آدمهای باتقوا آدمهای منظمیاند و بینظمی بیتقوایی میآورد. آدم بینظم وقت ضایع میکند، عمر ضایع میکند، امکانات ضایع میکند، و همه اینها حقالناس است. حتی نظم بدون تقوا هم خوب نیست. نظم بدون تقوا میشود رضاخان؛ نظم باتقوا میشود صیاد شیرازی. دو فرد ارتشی، یکی باتقوا و یکی بدون تقوا. انفاق هم تقوا دارد. خداوند در قرآن میفرماید: «لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَی»[9]؛ کارهای خیر خود را با منت گذاشتن و اذیت کردن، خراب و باطل نکنید. اگر انفاق در راه خدا با منت و اذیت همراه باشد باطل است و ثبت نمیشود.
یکی از مهمترین تقواها روزه میباشد. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در آخرین جمعه ماه شعبان پای منبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بودند. حضرت در مورد ماه رمضان خطبه میخواندند. حضرت علی(علیهالسلام) سؤال کردند: «ما أفضَلُ الأَعمالِ فی هذَا الشَّهرِ»[10]؛ برترین اعمال در ماه رمضان چیست؟ پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «الوَرَعُ عَن مَحارِمِ اللّهِ»؛ خودداری از حرام الهی، که همان تقوا میباشد.
رعایت تقوای روزه
خدا در قرآن فرموده: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقونَ»[11]؛ روزه بر شما واجب شده است تا تقوا پیدا کنید. روزه تقوایی دارد. اگر شما روزه بگیرید ولی تقوای آن را رعایت نکنید، روزه هم فایدهای ندارد. ما روزه را برای گرسنگی و تشنگی کشیدن نمیگیریم، بلکه برای یک هدف دیگری میگیریم.
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: اگر روزه هستید، باید چشم، گوش، زبان، مو و پوست شما هم روزه باشد. وقتی روزه هستید باید گوش هم روزه باشد یعنی گوش را از شنیدن حرام حفظ کنید. «سمّاعُونَ لِلْکَذِبِ»[12] حرفهای بیربط و حرام را گوش ندهید. نمیتوان با زبان روزه سخنان حرام گفت یا شنید، یعنی لطیفه حرام، غیبت، تهمت، آهنگ حرام و... این روزه اثرش را از دست میدهد. چشم نیز باید روزه باشد، به چهره نامحرم خیره نشود، فیلم مستهجن نگاه نکند، از روی شهوت به نامحرم نگاه نکند، مطالب حرام نخواند، وگرنه این روزه دیگر اثر ندارد.
زبان باید روزه باشد. حرفی نزنید که کسی را به گناه بیاندازید. گاهی حواستان نیست حرفی میزنید و ذهن نامحرم را درگیر میکنید و او را به گناه میاندازید و خدا تمام گناهانی که او انجام میدهد را، برای شما هم مینویسد و شما در آن شریک هستید.
حرف حرام یعنی هر چیزی که به دیگران یا خود انسان ضرر بزند. این روزه را خراب میکند و آثار و برکات روزه و تقوا را از بین میبرد. روزهای که فرد ناسزا میگوید، روزه بیتقواست و اثر نخواهد داشت.
پوست و مو هم باید روزه باشند!
روایت میفرماید: حتی موی تو باید روزه باشد. یعنی خانم بزرگوار موهایت را به نامحرم نشان نده، چراکه وسوسه میشود و به گناه میافتد. این موارد را خداوند متعال در قرآن فرموده است. خانم بزرگوار شما که اهل لیلةالقدر، نماز و عبادت هستی بدان که نشان دادن مو به نامحرم حرام است و روزه را بیتقوا میکند. امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: موی شما باید روزه باشد. حتی بعضی از آقایان چنان زلف میزنند به این قصد که از نامحرم دلبری کنند، این هم روزه را خراب میکند. پوست تو هم باید روزه باشد. خانم بزرگوار پوست بدن خود را به نامحرم نشان نده. در ماه مبارک نرو کرم بزن و آستین خود را بالا بزن، نامحرم میبیند و تحریک میشود. این بیتقوایی روزه است. حتی آقایان هم گاهی برای دلبری بدننمایی میکنند، این اعمال با مسلمانی جور در نمیآید.
حضرت زهرا(علیهاالسلام) میفرمایند: چه فایدهای دارد روزهایی که تقوا در آن نباشد و فقط گرسنگی و تشنگی برای روزهدار میماند. البته عرض کنم این حرف به این معنا نیست که روزه باطل است و میتوانید روزه را بخورید. خیر، از نظر فقهی روزه باطل نیست ولی اثر روزه از بین میرود. اگر روزه را بخورید، جریمههایی دارد که باید بدهید. اما اگر روزه را نگه دارید، با این اوصافی که عرض کردیم روزه هیچ ثمری ندارد و باید تا آخر روز هم روزه را ببرید. روزه باید باتقوا باشد. ناخنهای مصنوعی که کاشت میشود برای روزه، نماز و غسل اشکال شرعی دارد. بعضی از آرایشگاهها به خطا و اشتباه به خانمها گفتهاند که اشکالی ندارد و از مراجع فتوا درآوردهاند. خیر، کاشت ناخن جایز نیست چون برای وضو، غسل و نماز مانع هست. رعایت نکردن آن بیتقوایی است.
وقتی اعمال خیر میسوزد و تمام میشود!
بدبینی در زندگی بلاهای بسیاری بر سر خانواده آورده است. مرد به زن خود بدبین است و زندگی را جهنم کرده. زن به مرد خود بدبین است و زندگی را تلخ کرده. شیطان از این راهها ورود میکند. وقتی سوءظن داشته باشید، در روزه تقوا ندارید. این چه روزهای شد؟! دروغ که میگویید، تهمت هم میزنید، سوءظن هم دارید، فحش هم میدهید، تقوای بدن را هم که رعایت نمیکنید؛ پس این چه روزهای است؟! این روزه نه برای دنیا میماند و نه برای آخرت. مراقب باشیم اعمالمان با تقوا انجام شود.
نماز، روزه و عبادت بیتقوا قبول نیست، چرا که در روایت فرمود: اعمال انسان حبط میشود. حبط عمل یعنی از بین رفتن یک سری اعمال به دلیل انجام اعمال ناشایست دیگر. فردی محضر رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) نشسته بود. حضرت فرمودند: هر کس یک «لا اله الا الله» بگوید، به ازای همان یک «لا اله الا الله» در بهشت برای او یک درخت سبز میشود. یک نفر نشسته بود، گفت: یا رسولالله! پس ما الآن هکتارها جنگل در بهشت داریم از بس که «لا اله الا الله» گفتهایم و میگوییم! حضرت فرمودند: بله دارید، به شرط اینکه یک آتشی نفرستید و همه را بسوزانید. گفت: یعنی چه؟ فرمودند: گناهانی که میکنید، اینها را میسوزاند.
مراقب اعمالمان باشیم...
مراقب حرف زدن خود باشیم. مراقب چشمان خود باشیم. مراقب باشیم حقی را ضایع نکنیم، غیبت نکنیم، تهمت نزنیم. خود را کنترل کنیم. مثلاً در ترافیک هستیم، حرف نامناسبی نزنیم، سعه صدر و گذشت داشته باشیم. مؤمن با رعایت همین چیزها مؤمن است. باتقوا رانندگی و رفت و آمد کنیم. در روایت فرمودند: کاری نکنیم که اعمال خیر را از بین ببرد. یعنی بعضیها مؤمن هستند ولی تقوای چشم را رعایت نمیکنند، مرتب چشم دور دور میزند. تقوای دست را رعایت نمیکنند، با دست خود گناه میکنند. تقوای ذهن را رعایت نمیکنند، به یک فرد بیمورد بدبین میشوند. اینها را کنترل کنیم. خداوند متعال در قرآن فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ»[13]؛ ای اهل ایمان، خدا را اطاعت کنید و رسول او را اطاعت کنید و اعمالتان را باطل نکنید. پس اعمال خیر انسان با گناهان خراب میشود. با تقوا آن را حفظ کنیم، ضدعفونی و نگهداری کنیم.
اثر تقوا بر اعمال خیر
همانطور که اعمال بد و ناشایست اعمال خیر را از بین میبرد، اعمال خیر هم اعمال بد را از بین میبرد. «إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ»[14]؛ کارهای خیر، بدیها را از بین میبرد. غیر از حقالناس که باید ادا کنیم، خیلی از گناهان را خدا میبخشد. فقط تقوا را رعایت کنیم تا خراب نشود. خوبیهای ما خیلی از گناهان را میبرد. کیسه و ترازوی اعمال ما مرتب به خاطر اعمال بد، خالی و به خاطر اعمال خوب، پر میشود. در این میان تقوا باعث میشود که کفه اعمال خیر بالا نرود. تقوا باعث میشود کفه اعمال خیر پایین رود، چون سنگین میشود. مراقب باشیم نمازهای باتقوا بخوانیم، روزه باتقوا بگیریم، مواظب باشیم خراب نشود.
تقوای امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در قصاص قاتل // تقوای حیرتانگیز علی(علیهالسلام)
تقوای امیرالمؤمنین(علیهالسلام) حیرتانگیز است. وقتی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) شب بیستویکم همه را برای خداحافظی و وصیت فرا خواندند، ضمن اینکه مرتب میفرمودند: «الله الله فیالایتام، الله الله فیالقرآن، الله الله فی جیرانکم...»[15]؛ قرآن، همسایه، مسجد، نماز، یتیم و... را سفارش کردند. میان این همه وصیت یک وصیت کردند که تقوای امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را خیلی نشان داده و آن هم سفارشاتی هست که در مورد قاتلشان ابنملجم کردند. قصاص؛ فرمودند: اگر من از دنیا رفتم یک ضربه بیشتر به او نزنید، چراکه او یک ضربه زده است.
آقا امیرالمؤمنین(علیهالسلام) همۀ عالم است، به اندازۀ همه دنیا میارزد، همۀ عالم هم بمیرند، از همۀ خوارج انتقام بگیریم، نعلین و بند کفش او هم نمیشود. ولی قرآن میفرماید: «اَلنَّفسُ بِاالنَّفس»[16]؛ یک نفر، در مقابل یک نفر، یک ضربه، در مقابل یک ضربه. مبادا انتقامکشی کنید؛ «لا اُلفِیَنَّکُم تَخوضونَ دِماءَ المُسلِمینَ خَوضاً»[17]؛ نیفتید سر خونریزی و انتقامکشی. بعد حضرت فرمودند: از هر غذایی که من خوردم، به او هم بدهید. تقوا و عدل امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را ببینید! میفرمودند: با او مدارا کنید. در مورد ابنملجم سفارش کردند مبادا او را مثلهاش کنند. مردم کینه داشتند، همان موقع که مردم ابنملجم را دستگیر کردند او را میزدند و نزدیک بود تکهتکهاش کنند.
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من |
| چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا |
تفاوت اولیاء دم، از کوفه تا کربلا...
تا صدا زد: «فُزتُ بِرَبِّ الکَعبَه...» مردم ریختند ابنملجم را گرفتند، دستش را بستند، میخواستند قطعهقطعهاش کنند، با دست بسته قاتل را آوردند جلوی صاحبان دَم؛ امام حسن، امام حسین، زینب و امکلثوم(علیهمالسلام)، قاتل را دستبسته آوردند، بیبی امکلثوم(علیهاالسلام) فرمودند: ملعون، پدر من چه بدی در حق تو کرده بود که با او این کار را کردی؟! انشاالله پدرم خوب میشود روی تو سیاه میشود. اینجا ابنملجم زبان باز کرد و گفت: دختر علی! هزار درهم دادم شمشیر خریدم، هزار درهم دادم زهر خریدم، چند روز شمشیر را در زهر خواباندم، چنان ضربهای به فرق پدرت زدم که اگر بین اهل کوفه تقسیم کنند، همه میمیرند. دیگر بابایت از جا بلند نمیشود. ناله زینب و امکلثوم( (علیهاالسلام) بلند شد.
اینجا کوفه بود قاتل را گرفتند، دستبسته آوردند پیش صاحب دَم، اما کربلا برعکس شد، امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: گریه بر حسین(علیهالسلام) گناهان بزرگ را محو میکند. کربلا چطور شد!؟ کربلا، صاحب دَم زینب(علیهاالسلام)، زینالعابدین(علیهالسلام) است، دستان صاحبان دَم را بستند و آوردند مقابل قاتل امام حسین(علیهالسلام)! سر، میان تشت طلا، با طناب این زن و بچه را به هم بستند! ....
[1]. سوره مائده آیه 27.
[2]. سوره بقره آیه 103.
[3]. سوره اعراف آیه 96.
[4]. بحار الأنوار، 70/285/8.
[5]. سوره انعام آیه 160
[6]. سوره انعام آیه 72.
[7]. سوره توبه آیه108.
[8]. نهج البلاغه، نامۀ 47.
[9]. سوره بقره آیه 264.
[10]. بحار الأنوار، ج ۹۶، ص ۳۵۸، ح ۲۵.
[11]. سوره بقره آیه 183.
[12]. سوره مائده آیه 42.
[13]. سوره محمد، آیه 33.
[14]. سوره هود، آیه 114.
[15]. نهجالبلاغه، نامه 47.
[16]. سوره مائده، آیه 45.
[17]. نهجالبلاغه، نامه 47.