نقشه استکبار جهانی برای شیعه و سنی از مردم دلسوزی و مطالبه، از مسئولین مسئولیتپذیری
نقشه استکبار جهانی برای شیعه و سنی از مردم دلسوزی و مطالبه، از مسئولین مسئولیتپذیری
نقشه استکبار جهانی برای شیعه و سنی از مردم دلسوزی و مطالبه، از مسئولین مسئولیتپذیری
حجتالاسلام مهدوینژاد: طبق صحبتهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری وحدت، استراتژی است. وحدت بین شیعه و سنی مبنای رفتار انقلابی است نه رفتاری زودگذر برای عبور از یک بحران/ نتیجه درگیری و خونریزی بین شیعه و سنی چه خواهد بود؟ چه کسی نابود میشود؟/ صالحان وقتی به قدرت و حاکمیت برسند چهار مأموریت دارند: نماز را اقامه کنند، زکات را بگیرند، امربه معروف و نهی از منکر کنند./ حقوق متقابل حاکم و مردم چیست؟ / میراث فرهنگی یزد را دریابید! / چرا باید ناموس یزدی را بزک کنند و با دف و دایره بفرستند به استقبال چند نفر غیر مسلمان برای خیر مقدم؟ کجای این رفتار با فرهنگ دینی و حتی بومی دارالعباده یزد همخوانی دارد؟!
مراسم هفتگی هیئت انصار ولایت شنبه 24 مهرماه مصادف با نهم ربیعالاول، در حسینیه صاحبالزمان(عج) محمودآباد به جشن آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) اختصاص یافت. حجتالاسلام مهدوینژاد در منبر وعظ این مراسم به حوادث اخیر افغانستان، مباحثی پیرامون وحدت و برخی مسائل فرهنگی استان اشاره کرد و توصیههایی خطاب به مردم و مسئولین دارالعباده داشت.
مشروح سخنرانی وی را در ادامه میخوانید:
دو چالش مهمّ در مبحث مسئولیت
حوادث تلخی که اخیراً در افغانستان اتفاق افتاد را به برادران عزیز مجاهد فاطمیون تسلیت عرض میکنیم.
بحث ما در هفتههای گذشته در مورد مسئولیتپذیری بود و درباره اهمیت نقش مسئولیتپذیری در تربیت و تعالی نکاتی بیان شد. در این جلسه لازم است از باب مسئولیتی که به عهده داریم نکاتی را در رابطه با برخی مسائل و حوادث روز بیان کنیم. ما در قبال یکدیگر مسئولیت داریم. وجود مبارک پیغمبر(ص) فرمودند: «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم»[1]؛ اگر مسلمانی صدای مظلومیت مسلمانی را بشنود و جواب ندهد (مرز هم برایش مشخص نکردهاند که مثلاً همسایهاش باشد یا در محله باشد؛ صدای مظلومیت مسلمانی را از هر طریق بشنود و به آن اهتمام نکند)، برای او کاری بتواند انجام دهد و ندهد، مسلمان نیست.
حوادث اخیر افغانستان
طالبان در افغانستان با کودتا بر سرکار آمد و میخواهد حکومت کند، امّا اتفاقاتی که در هفتههای اخیر افتاد نشان میدهد طالبان در مهار مشکلات امنیتی قدرتی ندارد. مهمترین مؤلفه برای حکومت کردن این است که حاکم بتواند امنیت را در حوزههای مختلف تأمین کند؛ طالبان خود را به عنوان یک طالبان خوب مطرح کرده که رفتار گذشته تغییر موضع داده و میخواهد کشور افغانستان را نجات دهد. ظاهراً با آمریکا درگیر شده و آمریکا از افغانستان رفته است. اینکه آیا واقعاً طالبان تغییر منش داده یا این یک نقشه برای منطقۀ خاورمیانه است که آمریکا برود و طالبان به عنوان یک طالبان خوب بر افغانستان حکومت کند و مجری سیاستهای آمریکا باشد یا نه، مسائلی است که با گذشت زمان روشن میشوند.
مقام معظم رهبری بسیار زیرکانه و هوشمندانه در مصاف با این مسئله فرمودند: موضع ما حمایت از مردم افغانستان است. مردم افغانستان هر کار قرار است انجام دهند، ما از مردم افغانستان حمایت میکنیم. این موضعِ فوقالعاده هوشمندانهای است.
طالبان حامی یا مخالف آمریکا؟ /طالبان در عمل پاسخ بدهد
طالبان باید امنیت مردم افغانستان چه شیعیان و چه اهل سنت را تأمین کند. امّا اتفاقاتی که در هفتههای اخیر در جریان است میبینید شیعیان قتلعام میشوند، این جریان سؤالبرانگیز است. اگر امنیت هست باید برای همۀ افغانها باشد و اگر نیست نباید ناامنی در یک بخش از افغانستان وجود داشته باشد. این سؤال جدّی است که باید طالبان جواب دهد و تکلیف خودش را با مردم مشخص کند.
نکته دیگر اینکه اگر طالبان نتواند برای امنیت افغانستان اقدام سازندهای داشته باشد به معنای این است که اقتدار لازم را برای ادارۀ آن کشور ندارد. دستاورد این عدم اقتدار، شکاف بیشتر بین اهل سنت و شیعه است. زیرا مدام انفجارها و کشتارها در شیعیان آن هم به اسم داعش انجام میشود. داعش هم خودش را اهل سنت معرفی کرده است. به هر حال اختلاف بین شیعه و سنی در آن کشور عمیقتر میشود و این خواستۀ آمریکا است.
اگر طالبان کاری نکند یا نتواند کاری کند، بالاخره به نفع آمریکاییها میشود. از آن طرف اگر طالبان بتواند کاری انجام دهد -یعنی این مسئله را جمع کند- دو حالت دارد: 1ـ اینکه واقعاً مخالف داعش است و با آمریکا و داعش درگیر است که منجر به اقتدار او در کشور میشود و نشاندهندۀ صلاحیت حاکمیتش در افغانستان است؛ امّا اگر طالبان دستِ چپ آمریکا شود و با کمک آمریکاییها این بحران را جمع کند، باز به اقتدار او میانجامد و اقتدار طالبان یعنی اقتدار آمریکا در افغانستان.
داعش از اهل سنت جداست
به هرحال این بحران باید با تدبیر امت اسلامی و سران کشورهای اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی حل شود؛ حوادث اخیر منجر به انزوا و رسوایی بیشتر آمریکاییها و عواملشان در منطقه شود. و مردم مظلوم شیعه و سنیهای افغانستان نجات پیدا کنند. شهدای منطقه قندوز و کابل -مخصوصاً قندوز- اکثراً سادات بودند و با همین برادران و خواهران افغانستانی استان یزد خویشاوند بودند. مصیبت جانگدازی برای این عزیزان بود.
یکی از روحانیون سرشناس اهل سنت استان در مجلس یادبود شهدای منطقه قندوز رسماً اعلام کرد که ما با داعش ارتباطی نداریم، ما اصلاً داعش را اهل سنت نمیدانیم.
وحدت، تاکتیک یا استراتژی؟
هر سال، ایام تولد پربرکت حضرت رسول اکرم(ص) (ازدوازدهم (به نقل از منابع اهل سنت) تا هفتدهم ربیعالاول (به نقل از منابع شیعه))، این هفته را حضرت امام(ره) هفته وحدت نامگذاری کردند. در هفته وحدت باید دلها به هم نزدیک شود. مسئله وحدت یک بحث مفصّل است. اینکه وحدت برای ما یک استراتژی است، نه تاکتیک. تاکتیک یعنی یک رفتار زودگذر که در پیش میگیرید و وقتی مسئله حل شد، رفتار را تغییر میدهید. اما استراتژی یعنی یک سیاست کلی و همیشگی. آیا وحدت بین شیعه و سنی از نظر امامین انقلاب یک استراتژی است یا یک تاکتیک؟ به نصّ صحبتهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری وحدت استراتژی است. مبنای رفتار ما وحدت بین شیعه و سنی است نه یک رفتار زودگذر برای عبور از یک بحران.
نقشهای از شیعه انگلیسی
درست قبل از هفته وحدت به اسم عیدالزهرا(س)، و به خاطر جسارت به حضرت زهرا(س)، و حمله به بیت وحی، از اول تا نهم ربیع را یک جریان -که ما به آن شیعه انگلیسی میگوییم چون آب به آسیاب انگلیس و آمریکا میریزند- «هفته وحدت» را «هفته برائت» نامگذاری میکنند؛ هفته اختلاف بین شیعه و سنی. لعن بر خلفاء، توهین به مقدّسات اهل سنت، و... اوج آن هم عیدالزهرا(س) است که سالروز قتل خلیفه دوم میدانند. جشنهای مختلفی هم برگزار میکنند. اتفاقاً به لحاظ سندهای تاریخی این مسئله که نهم ربیع قتل خلیفه دوم باشد مخدوش است و حتی مستندات مختلفی که هست نهم ربیع قتل عمرسعد ملعون است.
حفظ استراتژی وحدت
بین بعضی شیعهها و هیئتیها اختلاف است که بلاخره لعن کنیم یا لعن نکنیم؟ درگیر شویم یا نه، ما با دشمن اهلبیت نمیخواهیم بسازیم و... اولاً بسیاری از اهل سنت محبّ اهلبیت(ع) هستند، نه دشمن اهلبیت(ع)؛ غیر از یک فرقه از آنها که ناصبی هستند، مابقی فرقههای اهل سنت، اهلبیت(ع) یعنی امیرالمؤمنین(ع)،حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) را دوست دارند. بعضی از محبّان اهلسنت کسانی هستند که واقعیّتهای تاریخی را میدانند ولی انکار میکنند، طبیعتاً پیروان آنها هم حرفهای آنها را میپذیرند، ولی بغض اهلبیت(ع) را ندارند. این محبت اهلسنت به اهلبیت(ع) را یک سرمایه بدانید.
ثانیاً ما نباید در تعامل خود با اهل سنت کاری کنیم که این محبّت تبدیل به بغض شود. وقتی ما به مقدسات اهلسنت توهین کنیم، طبیعتاً آنها هم نسبت به ما و مقدسات ما بغض میکنند. همان اندازه که ما به امیرالمؤمنین(ع) ارادت داریم، آنها هم نسبت به خلفا ارادت دارند. ما نباید دوست را تبدیل به دشمن کنیم.
توهین به مقدّسات ممنوع
بعضی از اهل سنّت در کسوت کارگری در خانهها یا سر زمینها کار میکنند، با این وجود صاحب کار که شیعه هست، به مقدّسات اهل سنّت توهین میکند، این کار بسیار بد و اشتباه است.
خدا در قرآن میفرماید به بتهای مشرکین اهانت نکنید، صب نکنید، فحش ندهید، چراکه با این کار شما، آنها هم به خدای شما فحش میدهند. امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفین دیدند که اصحابشان به معاویه و یارانش فحش میدهند، فرمودند: فحش ندهید، اگر شما فحش دهید آنها هم به مقدّسات شما فحش میدهند، بایستید تحلیل (تحلیل سیاسی) کنید و به آنها بگویید اشکال کارشان کجاست.
شخصی از شیعیان امام صادق(ع) در مجلسی مقدّسات اهل سنت را لعن میکرد، حضرت فرمودند خدا لعنتش کند، با این کارش باعث میشود که مخالفان، به شیعیان ما سخت بگیرند و به ما توهین کنند. با توهین کردن و لعن کردن که چیزی درست نمیشود.
تقلید در حکم حکومتی و مصالح اُمت اسلام
ثالثاً در دوران حضور امام معصوم باید تکلیف دین خود را از چه کسی بپرسیم؟ از امام معصوم. در دوران غیبت که امام زمان(عج) ظاهر نیستند، ما باید تکلیف دینی خود را از چه کسی سؤال کنیم؟ از نوّاب عام امام زمان(عج) که فقها هستند. زمانی که حکومت اسلامی تشکیل میشود و در رأس حکومت اسلامی یک فقیه جامعالشرایط قرار میگیرد، در دو مسئله فقط باید تبعیّت و تقلید از ولی فقیه و حاکم اسلامی کرد: 1. احکام حکومتی 2. مصالح اُمت اسلام. اگر فقیه حاکم، حُکم حکومتی داد، بر او و بر همهٴ مقلّدینش و بر مراجع تقلید وقت، و مقلّدین آنها واجب میشود، حتّی اگر نظر مراجع تقلید غیر از ولی فقیه باشد.
دوّمین مسئله هم مصالح اُمت اسلام است. مصالح اُمت اسلام را چه کسی تشخیص میدهد؟ فقیه جامعالشرایطی که حاکم است. یکی از این مسائل، مسئله وحدت شیعه و سنی است. اگر در یک مسئله این چنینی فقیه حاکم امر کرد به اینکه نباید اختلاف باشد، توهین جایز نیست، بلکه حرام شرعی است، تخلف از این امر بر همه مردم، همه مراجع تقلید و مقلدینشان حرام میشود. حتّی اگر در این مسئله نظر بعضی از مراجع تقلید مخالف با نظر ولی فقیه باشد. اگر خلاف امر ولی فقیه حرفی بزنند، باز هم بر آنها حرام میشود، چراکه به مصالح اُمت اسلام خدشه وارد میشود.
در این دوران همه مراجع تقلیدی که مشهور و صاحب رساله هستند، همه باالاتفاق توهین به مقدّسات مذاهب اهلسنت را جایز نمیدانند، تا جایی که مرحوم آیتالله بهجت(ره) میفرمایند: کسی که باعث اختلاف بین مسلمانها شود، اصلاً مسلمان نیست.
هدف دشمن از اختلاف بین شیعه و سنی
به پیامهایی که در فضای مجازی منتشر میکنند و مرتب از علما نقل قول و سندسازی میکنند، اعتماد نکنید. خیلی از این اسنادی که میفرستند را باید بررسی کنید! باید به سایت خود مراجع مراجعه کنید و درستی یا نادرستی آن را بررسی کنید.
پس تکلیف امروز این است که از ولی فقیه تبعیت کنید و مسئله وحدت بین شیعه و سنی را حفظ کنید و اجازه ندهید اختلافی پیش آید.
در کل کره زمین _بیش از شش میلیارد جمعیتی که دارد_ بیست درصد آن مسلمان هستند. یعنی از صد درصد جمعیت کره زمین، بیست درصد آن مسلمان هستند و از این بیست درصد جمعیت مسلمانها، بیست درصد شیعه هستند. نقشه استکبار جهانی این است که شیعه و سنی را به جان هم بیندازد. نتیجه درگیری و خونریزی بین شیعه و سنی چه خواهد بود؟ چه کسی نابود میشود؟ شیعه نابود میشود.
سِلاح سکوت
جمعیت کل مسلمانانی که در دنیا هستند، در 208 کشور دنیا پراکندهاند. یعنی کشور متّحدی ندارند! و در زیر یک قانون و یک پرچم نیستند، در کشورهای دنیا پراکندهاند، تحت سیطره قواعد دیگر کشورها هستند؛ مثل کشور فرانسه، انگلیس و... اگر آن کشور اراده کند _که اراده کرده؛ در کشورهای آفریقایی مسلمانها را میکشند و زنده زنده میسوزانند. یا در کشورهایی مثل فرانسه اجازه پوشش اسلامی به زنهای مسلمان نمیدهد، حتی در دادگاه، خانم محجبهِ مسلمان را میکُشند_ اگر مرتب بین اختلاف شیعه و سنی دامن بزنیم بر سر جمعیت شیعه، با این تعداد کم و پراکندگی و عدم اجتماع قدرت، چه بلایی میآید؟
امیرالمؤمنین(ع) مگر کاری غیر از این کردند؟ مگر غیر از این بود که دشمنان میخواستند خانه امیرالمؤمنین(ع) را با اهلش آتش بزنند؟! در این خانه چه کسانی بودند؟ هفت نفر از اهل بیت(ع) بودند. اگر اینها کشته میشدند، دیگر اثری از تشیّع باقی نمیماند. اینجا امیرالمؤمنین(ع) چون یار نداشتند سکوت کردند، جمعیت اصلاً برابر نبود، قابل مقایسه نبود! حضرت سکوت کرد تا حسنین(ع) و زینبین بمانند تا تاریخ اسلام به مرور حقیقت را رقم بزند.
خون شیعه به گردن کیست؟/ رابطه برادری شیعه و سنی
حالا عدهای تعصبات کور دارند و حتّی از امام(ره) و مراجع و مقام معظم رهبری هم داغترند! وقتی عبدالمالک ریگی را دستگیر کردند در اعترافاتش گفت قبل از عملیات تروریستی، برای بعضی از افرادم که در قتل شیعیان بیانگیزه یا کمانگیزه بودند، فیلم مجالس عیدالزهرا از قم و اصفهان و نقاط دیگر ایران پخش میکردم و نشان میدادم که چطور به خلفای ما توهین میکنند، آنوقت افرادم به انجام عملیات مشتاق میشدند.
مجلس میگیرند، لعن و توهین میکنند، فیلم میگیرند و پخش میکنند. این فیلمها در فضای مجازی پخش میشود، این فیلمها را به سنیهای تکفیری نشان میدهند و باعث میشود بروند عملیات انتحاری انجام دهند، خون شیعیان میافتد به گردن کسانی که این کار را انجام میدهند.
ارتباط ما با اهلسنت، ارتباط عمیقی باید باشد، البته ارتباط اهلسنت هم با شیعیان باید رابطه برادری باشد. مسئله وحدت یک استراتژیست نه یک تاکتیک. مقام معظم رهبری فرمودند چه شیعه، چه سنی اگر ندای تفرقه سر دهد، مستقیم یا غیرمستقیم عامل دشمن است.
اعتقاد قلبی رهبر انقلاب در مسئله وحدت/ سِّری از اسرار رهبر انقلاب که فاش شد
آقای رضا امیرخانی کتابی دارد به نام «جانستان، کابلستان» درباره افغانستان است. میگوید سال 88 سفری به افغانستان داشتم و در آنجا با یکی از مشاورین آقای حامد کرزای و مشاور وزیر خارجه افغانستان جلسهای داشتم. یک دفعه صحبت از مراسمات نهم ربیع و لعن خلفا مطرح شد، من سعی کردم با ادبیات وحدت با این آقایان صحبت کنم، اما آنها قبول نمیکردند. مشاور کرزای گوشیاش را درآورد و فیلمی از مجالس عیدالزهرا به من نشان داد. من برای آنها خاطرهای را نقل کردم و گفتم؛ مدتی پیش در محضر رهبر انقلاب، مراسمی بود که من آنجا بودم، سخنرانی که تمام شد، سؤالی از مقام معظم رهبری داشتم، رفتم از ایشان بپرسم. منتظر ایستاده بودم که نوبتم شود، شخصی آنجا بود که به مقام معظم رهبری گفت: آقا! شما از وقتی مراسمات عیدالزهرا را منع کردید، من دم خانهام میایستم و هرکسی میخواهد داخل شود، موبایل و هر وسیله ضبطی دارد را از او میگیرم. (این مطلب را به این خاطر گفت که میخواست آقا او را تشویق کنند به خاطر اینکه اجازه نمیدهد کسی ضبط کند.) رهبر انقلاب در پاسخ به او فرمودند: «این که من لعن بزرگان اهلسنت را ممنوع کردم، به خاطر عواقبش نیست! این اعتقاد قلبی من است و حاضرم این اعتقاد را روی کفنم بنویسم!»
آقای امیرخانی میگوید: بعد از اینکه این خاطره را تعریف کردم، مشاور حامد کرزای گفت: وقتی به ایران رفتی به آقای خامنهای بگو یک مرید به مریدان شما اضافه شد. ایشان میگوید: من وقتی محضر آقا آمدم، به ایشان گفتم که من سرّی را فاش کردم. جلسهای بود و از قول شما اینگونه نقل کردم. آقا فرمودند: اشکالی ندارد، از این اسرار باز هم فاش کنید. وحدت، برای ما یک استراتژیست، نه یک تاکتیک. وحدت شیعه و سنی منجر به نابودی مستکبرین عالم خواهد شد و إنشاءالله این وحدت نتیجه مبارکی دارد و حق بر باطل غلبه خواهد کرد.
ویژگی حکومت صالحان
مطلبی با مسئولان کشوری و استانی دارم. خداوند درباره حکومت صالحان آیاتی دارد مبنی بر اینکه وقتی به حکومت رسیدند، چه میکنند. خداوند متعال میفرماید: «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ»[2]؛ کسانی که در راه خدا مجاهدت میکنند، صالحان و مؤمنین واقعی، وقتی جایی به تمکن و قدرتی برسند ـ چه حکومت یک کشور به دستشان برسد، چه حکومت یک شهر، چه حکومت یک منطقه به دستشان برسد، چه رئیس یک گروه شوند یا... به هر حال، اگر تمکّنی پیدا کنند ـ چهار کار انجام میدهند: «أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ»؛ نماز را اقامه میکنند، زکات را میگیرند، امربه معروف و نهی از منکر میکنند.
تفسیر و توضیح آیه بماند، چراکه هرکدام از اینها تبیینی دارد. اجمالًا عرض میکنم: اقامه نماز به این نیست که حاکمان صالح فقط مسجد بسازند. اقامه نماز به این است که نماز به صورت حقیقی و واقعی اکرام، احترام و محقق شود. یکی از آثار نماز این است که نماز باید باعث نهی (جلوگیری) از فحشا و منکر شود، «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَیٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ»[3]. اگر واقعاً نماز در جامعهای اقامه شود، فحشا و منکر در جامعه باید کم شود. به هر میزان که نماز اقامه شود، فحشا و منکر کم میشود و برکات دیگری که نماز دارد...
بعضیها این آیه را به حکومت امام عصر(عج) تفسیر کردند. علامه طباطبایی(ره) معتقدند این آیه از زمانی که نازل شده تا زمان ظهور حضرت مهدی(عج) شامل حال همه مؤمنین میشود. در هر عصری که مؤمنین تمکن و قدرت پیدا کردند، حکومت را در دست گرفتند، باید این کار را انجام دهند. اینطور نیست که بگوییم مربوط به حکومت امام زمان(عج) است و ما تکلیفی نداریم.
حقوق متقابل حاکم و مردم
امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً وَ لَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ؛ فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ وَ تَعْلِیمُکُمْ کَیْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِیبُکُمْ کَیْمَا تَعْلَمُوا...»[4]؛ بین امام و امت (حکومت و مردم) حقّهایی وجود دارد؛ شما بر من حقی دارید و من هم بر شما حقی دارم. حق شما بر من این است که خیر و صلاحتان را بخواهم؛ واقعاً از جان و دل برایتان خدمت کنم، واقعاً برای شما کارکنم و دلسوز باشم. بعد میفرمایند: «تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُم وَ تَعْلِیمُکُمْ کَیْلَا تَجْهَلُوا»؛ ترجمه امروزی اینکه: وضعیت اقتصادی شما را بهبود بخشم. در حوزه آموزش برای شما خدمات ارائه دهم و آموزش پرورش را برای شما محقق کنم. به اصطلاح امروز حقوق شهروندی را به شما یاد دهم. «وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُم»؛ و شما را با قوانین مؤدب کنم، همه چیز یادتان دهم با ضوابط اجتماعی شما را تربیت و تأدیب کنم.
اما حق من بر شما «وَ أَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیْعَةِ»؛ اینکه وفادار باشید بر بیعتی که با من کردید؛ من را به عنوان حاکم به صحنه آوردید، رها نکنید، کمک کنید. حاکم بدون مردم کاری نمیتواند انجام دهد. بعد میفرمایند: «وَ النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ»، (شاهد بحث ما اینجاست) در علنی و در خفا دلسوز من و مسئولین مملکتی باشید و نظراتتان را مطرح کنید، انتقاداتان را بگویید و به حاکمان برسانید. نصیحت به معنای «دلسوزی کردن» است. از سر دلسوزی نظراتتان را بگویید پیشنهاداتتان را بگویید، در چالشها و بحرانهایی که پیش میآید، کمک و راهنمایی کنید، اگر متوجه شدید کسی خیانت یا تخلف میکند اطلاع دهید؛ «الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ»؛ چه رو در رو مطرح کنید، چه در غیاب. «وَ الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُمْ»؛ اگه جایی صدایتان زدند همه بیایید.
سخنی دلسوزانه با مسئولین
بنابر این فرمایش که حضرت فرمودند: نصیحت کنید، بنده میخواهم نکاتی خدمت استاندار محترم و مسئولین یزد و بلکه مسئولین کشوری عرض کنم که به این نکات توجه کنند. بالاخره حجتالاسلام دکتر رئیسی با رأی بالای مردم در این شرایط بد فعلی، به ریاست جمهوری انتخاب و منصوب شد. بدترین شرایط کشور در طول تاریخ انقلاب در این انتخابات بود. واقعاً مردم معترض و مأیوس بودند مخصوصاً بهخاطر عملکرد بد دولت سابق، ولی با همه شرایطی که بود نیروهای انقلابی و مردم متعهد پای کار آمدند و جریان انقلابی و دلسوز رأی آورد. ما به این جریان اعتقاد و اعتماد داریم.
جناب آقای استاندار هم نماینده و منصوب این دولت انقلابی هستند و باید سیاستهای این دولت را عمل کنند و سخنانی که از قول امیرالمؤمنین(ع) بیان کردیم را جامه عمل بپوشانند. بالاخره مشکلات اقتصادی و آسیبهای اجتماعی زیادی داریم، فقر وجود دارد، در زمینههای مختلف استان مشکلات زیادی هست؛ در حوزه اقتصاد، محیطزیست، صنعت و... اینها را باید سر و سامان دهند، کار سادهای هم نیست. مشکلات اجتماعی، فرهنگ عمومی، فضای مجازی، خانواده، آمار بالای طلاق و مشکلات عدیدهای که در استان هست، اینها باید رسیدگی شود.
اما مشکلات فرهنگی در مرحله اول باید حل شود. ریشه همه مشکلات هم مشکلات فرهنگی هست. اگر فرهنگ جامعه اصلاح شود، بسیاری از مسائل اصلاح میشود. دامنه فرهنگ هم گسترده است. الان نمیخواهم درباره همه اینها حرف بزنم، اما میخواهم بعضی از این موارد را اشاره کنم.
میراث فرهنگی یزد را دریابید!
در حکم جناب آقای استاندار، به بحث گردشگری و صنعت توریسم در استان یزد تأکید شده؛ یزد یک شهر توریستی است که باید به آن رسیدگی شود تا در این زمینه تقویت شود. منتها چند تا نکته دارد:
استاندار محترم یزد، برادر عزیز جناب آقای فاطمی! اگر گردشگری در استان یزد به معنای گردشگری برای گردشگری و گردشگری صرفاً برای اقتصاد است، پس همان ساز سابق زده میشود. وضعیت گردشگری که الان در استان یزد وجود دارد، از نظر فرهنگی فاجعهبار است. آیا فقط این ساختمانها و خشت وگِل میراث فرهنگی ماست؟! آیا آیین و آداب و رسوم یزد که نشأت گرفته از اسلام است، میراث فرهنگی محسوب نمیشود؟! اخلاق، عفاف، تقیّد، دین و.. جزء میراث فرهنگی ما نیست؟! فقط خشت و گل میراث فرهنگی ماست؟!
شکستن حرمت مسجد جامع یزد / باید به داد فرهنگ یزد رسید!
همان خشت و گِل، همان معماری، همان مسجد جامع یزد که 900 سال قدمت دارد، همان مسجد جامع فهرج که 1400 سال قدمت دارد، وقتی وارد مسجدجامع یزد میشوید چه میبینید؟ آیا همهاش دین و اسلام است؟ آیا یک کلمه از دین و اسلام و معرفت به گردشگران و بازدیدکنندگان گفته میشود؟! آیا در مورد اینکه مسجد جامع یزد مرکز تمدن اسلامی بوده و هست گفته میشود؟! آیا از اینکه اسلام احکامی در رابطه با مسجد دارد و مسجد در جامعه اسلامی چه کارکردهایی دارد... به گردشگران گفته میشود یا تورلیدرها فقط میگویند: چند صد سال پیش اینجا ساخته شده، منارهاش چطور است، قوس یا محرابش چگونه است و...؟! آیا تنها توضیح معماری کافی است؟ پس کارکرد مسجد در اسلام چه؟! تور لیدرهایی که میآیند توضیح میدهند (به ویژه تورلیدرهای خانم)، نشانی از فرهنگ اسلام ندارند؛ نه حجابی، نه عفت در رفتاری، نه رعایت ضوابط شرعی، نه اطلاعات دینی! چه چیزی داریم به گردشگران میگوییم؟ امروز تأثیر گردشگران بر فرهنگ ما بیشتر است یا تأثیر فرهنگ اسلامی ما بر گردشگران؟! چه تحولی با دیدن میراث فرهنگی ما در آنها ایجاد شد و در ما چه تحولی با آمدن گردشگران؟ در دولت قبل که ما هرچه داد زدیم، گوش شنوایی نبود، انشاءالله مسئولین این دولت انقلابی گوش بدهند.
آقا! مسجد با آب انبار فرق میکند، مسجد احکام شرعی دارد، آدم ناپاک نباید در مسجد متوقف شود. آنوقت در مسجد جامع یزد زنهای پاک و ناپاک گردشگر وارد میشوند و به محراب مسجد هم میروند. (اخیراً دور محراب حصار کشیدند. محرابی که با تربت امام حسین(ع) ساخته شد، محرابی که قدیمها مردم صف میکشیدند و در آن نماز میخواندند و برای مردم قداست داشت) زن خارجی نامسلمان میرود روی منبر مسجد جامع مینشیند عکس میگیرد. شو لباس راه میاندازند در مسجد جامع. میروند در مسجد جامع کشف حجاب میکنند، میرقصند و عکس میگیرند. (مستندات آن موجود است.) زن بیحجاب میرود زیر گنبد مسجد جامع آواز میخواند، تصویر و صوتش را هم منتشر میکند.
متأسفانه مسئولین برای مسجد جامع که مرکز تمدن اسلام در یزد و به فرموده مقاممعظم رهبری کانون معنویت و اخلاق است، کاری نکردند.
تصاویر برهنه کامل زن در کوچههای اطراف مسجد جامع در شهر منتشر شد، در فضای مجازی هست، چند سال پیش سگ به داخل مسجد بردند! مسجد حرمت دارد، ما باید دینمان را جوری معرفی کنیم که گردشگران به اسلام گرایش پیدا کنند نه اینکه به اسم صنعت توریست و فعالیت اقتصادی، دین خودمان را هم به باد دهیم. مسجد جامع و اطراف آن شدهاست مرکز فحشا و بیاخلاقی. چرا کسی پاسخگو نیست؟ ما با صنعت توریست مشکلی نداریم، با اینکه اینجا بشود مثل اُندلس مشکل داریم. اُندلس را با طی صد سال جنگ نتوانستند بگیرند، ولی با بیعفت کردن زنهای آندلس، آن کشور اسلامی را فتح کردند.
به داد فرهنگ یزد باید رسید.
هشدار به مسئولین و زنان و مردان یزدی
جناب اقای استاندار و مسئولین محترم استان، تأکید میکنم که حتماً مدیران فرهنگی استان به ویژه اداره کل میراث فرهنگی و اداره کل ارشاد اسلامی باید کسانی باشند که دغدغه دین مردم را داشته باشند، فهم دین داشته باشند و دین و دنیای مردم را با هم ببینند.
گروههای مختلط دختر و پسر که اخیراً در فضای مجازی ایجاد شدند که فیلمها و تصاویر آن موجود است، در بیابان یا خانه سنتی باهم مینشینند، تار و تنبک میزنند، به اسم دختران یزدی، به اسم عروسی یزدی و... با هویت عفیف زن یزدی بازی میکنند، هیچکس هم حرفی نمیزند. این گروهای مختلط موسیقی وآواز راچه کسی مجوز فعالیت داده است؟
خواهران! دارند هویت شما را به اسم زنهای هرزهای که دایره و تنبک دست میگیرند و این طرف و آنطرف میروند و خیر مقدم به این و آن میگویند، معرفی میکنند. نسلهای آینده دیگر باور نمیکنند عقبه هویت زن یزدی مادرانی بودند که به خاطر اینکه حجابشان را کشف نکنند در یزد سیلی میخوردند، بچههایشان سقط میشد ولی حاضر نبودند چادرشان را بدهند، دیگر کسی باور نمیکند. دارند هویتسازی میکنند.
دادگستری و دادستان محترم با این چیزها برخورد کنند، مردم مطالبه کنند، خواهران و برادران مطالبه کنند چرا اینقدر گروههای آوازهخوان زن و دفزنی مختلط زن و مرد در استان یزد دارالعباده زیاد شده؟ ما متحیّریم اینها کجا ثبت شده با حمایت چه کسی؟! اینها با حمایت برخی از خانمها و آقایانی که در دولت قبل مسئولیت داشتند -که نمیتوانند جواب مسئولیتشان را پیش خدا بدهند- به وجود آمده.
مسئولین محترم استان دارالعباده، شما دیگر چرا؟
زیبنده شهر دارالعباده نیست که وقتی رئیس مجلس سوئیس یا سفیر سوئیس یه یزد میآید، آن هم در ایّام شهادت، عدّهای دختر یزدی تنبک و دایره به دست، بایستند به استقبال! چرا باید ناموس یزدی را بزک کنند و با دف و دایره بفرستند به استقبال چند نفر غیر مسلمان برای خیر مقدم؟ کجای این رفتار با فرهنگ دینی و حتی بومی دارالعباده یزد همخوانی دارد؟ اگر هم ناخواسته چنین اتفاقاتی افتاده و متوجه نشدید، خواهش میکنم جلوی آن را بگیرید، توضیح بدهید، به مردم بگویید شما این کارها را قبول ندارید.
چه معنی دارد در دارالعباده یزد با این همه شهید و این همه سابقه و عقبه دینداری و عبادت، اینچنین با فرهنگ مردم بازی شود؟! قطعاً نمیشود تحمل کرد در این شهر از این به بعد چنین اتفاقاتی بیفتند. حتماً باید مسئولین بزرگوار جواب بدهند.
مطالبهگری وظیفه مردم است
پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «إنّی مَسؤولٌ و إنّکُم مسؤولُونَ»[5]، شما مردم هم مسئول هستید، لذا بایستی این مسائل را گفت. فرقی هم نمیکند دولت قبل باشد یا دولت الان باشد، کارِ اشتباه، اشتباه است، و باید گفت. به دولتی که خوب است اتفاقاً باید بیشتر تذکر داد، دولت قبل که گوش شنوا نداشت، الحمدلله جناب آقای رئیسی اهل تقواست، ما ایشان را میشناسیم، بالاخره در آن مسئولینی که انتخاب میکنند ممکن است یک عده هم آن چنان که باید، نباشند.
امیرالمومنین(ع) فرمودند: حق حاکم بر مردم این است که بگویند و ما گفتیم. شما مردم هم بگویید، دوستانه هم بگویید، یک خلافی اتفاق افتاده، از سر نصیحت و دلسوزی تذکر بدهید.
إنشاءالله که خدای متعال همه ما و مسئولین ما را در صراط مستقیم عدالت و تقوا قرار دهد و إنشاءالله بتوانیم به همدیگر کمک کنیم تا مملکت را اصلاح کنیم، مشکلات را حل کنیم و تحویل امام زمان(عج) بدهیم.
[1]. الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج ۲، ص ۱۶۴: ح ۵.
[2]. سوره حج، آیه 41.
[3]. سوره عنکبوت، آیه 45.
[4]. نهجالبلاغه، خ 34.