عوامل جلب و دفع شیاطین و فرشتگان

عوامل جلب و دفع شیاطین و فرشتگان


عوامل جلب و دفع شیاطین و فرشتگان

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: اگر می‌بینید که فساد در دریا و زمین آشکار شده، مردم با دست خود آن را کسب کرده‌اند// خانه‌ای که در آن صدای ساز و آواز بلند است اهل آن خانه از بلا و مصیبت دردناک در امان نیستند و دعا در آن مستجاب نمی‌شود// نقطه مقابل شیاطین، ملائکه‌‌الله هستند که قدرت ‌الهی‌اند و مؤمن باید سعی کند با ملائکه الهی ارتباط برقرار کند و آنها را به زندگی خود راه دهد// بی‌صبری‌ها، سبب دفع ملائکه‌الله از زندگی انسان می‌شود و قطعاً تسلط شیاطین بر انسان // گناهان کوچک، راه نفوذ شیطان را بر ما باز می‌کند، پس مراقبت لازم است // هر گامی که انسان به سمت گناه می‌رود، در دامی قدم گذاشته که شیطان برای او پهن کرده است

 

شناسنامه

عنوان: بفرمایید مهمانی خدا

موضوع: آخرین فراخوان شیطان

زمان: یکشنبه 13 فروردین 1402، یازدهمین شب از مراسم ویژه ماه رمضان

مکان: امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام)

 

قدرت فرشتگان در مقابل قدرت شیاطین

در ادامه مبحث مربوط به شیطان به بحث عوامل جذب یا جلب و دفع شیاطین و فرشتگان می‌رسیم.

عرض کردیم که خدای متعال در مقابل قدرت شیاطین، قدرت برتری آفریده و آن قدرت فرشتگان است. فرشتگان، شیاطین را مقهور خود می‌کنند، قدرت فرشتگان خیلی برتر از قدرت شیاطین است. فرشتگان، مأمورین الهی در عالم هستی و کارگزاران خداوند متعال در عالم مُلک و ملکوت‌اند. دفع شیاطین در عالم ملکوت، عالم مُلک و در این دنیا به وسیله آنها انجام می‌گیرد. در این زمینه سلسله مسائلی وجود دارد که مؤمنین باید بدانند و به آنها توجه کنند. توجه به آنها باعث جلب قدرت‌های معنوی و الهی در زندگی‌ می‌شود و بی‌توجهی و تخلف از آنها باعث جلب و جذب قدرت‌های شیطانی در زندگی خواهد شد.

 

از ماست که بر ماست!// تحت ولایت شیطانیم یا ملائکه؟

همان‌طور که عرض کردیم؛ شیطان نمی‌تواند بر انسان مسلط شود مگر اینکه خود انسان زمینه تسلط شیطان بر خود را فراهم کند. فرشتگان الهی هم نمی‌توانند به انسان کمک کنند، مگر اینکه خود انسان زمینه را فراهم کند. البته به ‌اذن‌الله می‌توانند. حتی گاهی اگر انسان اراده‌ای برای جلب فرشتگان در زندگی نداشته باشد، ممکن است به‌خاطر یک عمل خیر که انجام داده، فضل خداوند متعال شامل حال او شود. در حالی ‌که مستحق امداد فرشتگان هم نیست، خدای متعال فرشتگان را به کمک او می‌فرستد. گاهی ممکن است اینگونه باشد اما قانون به صورت کلی این است که ما تحت ولایت شیاطین نمی‌رویم، مگر اینکه خودمان زمینه‌اش را فراهم کنیم و تحت ولایت ملائکه و فرشتگان الهی هم نمی‌رویم، مگر اینکه خودمان زمینه‌اش را فراهم کنیم. لذا مسائلی هست که اگر می‌خواهیم امداد خداوند متعال شامل حال ما شود، باید به آنها توجه کنیم.

 اساساً این یک قانون در عالم هست که خداوند متعال در قرآن هم فرموده است: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ»[1]؛ اگر می‌بینید که فساد در دریا و زمین آشکار شده، مردم با دست خود آن را کسب کرده‌اند. قرآن می‌فرماید: این انسان است که در روی زمین فساد می‌کند. حیوانات فساد نمی‌کنند، نفرمود حیوانات یا گیاهان روی زمین فساد می‌کنند، فرمود: «بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ»؛ اگر می‌بینید زمین پر از فساد است، برای این است که انسان‌ها این فساد را با دست خود به وجود می‌آورند. انسان، خود را گرفتار می‌کند. بشریت، خود را اسیر فسادی که خود درست کرده، می‌کند.

 

با گناه، شیطان را بر خود مسلط نکنیم!

گناهان، فسادها و تبعیت از هوای نفس، عوامل جذب شیاطین و جلب قدرت‌های منفی در عالم و زندگی انسان است. خودِ گناه (هر گناهی) عامل جلب شیطان به سمت انسان است.

شیطان، خُطُواتی دارد، گام‌به‌گام انسان را فریب می‌دهد و انسان گام‌به‌گام به سمت شیطان می‌رود. هر گامی که انسان به سمت گناه می‌رود، در دامی قدم گذاشته که شیطان برای او پهن کرده است. خداوند متعال در قرآن فرمود: «وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ»[2]؛ از گام‌های شیطان پیروی نکنید. خودِ این گناه عامل جلب شیطان است. شیطان وقتی می‌بیند یک نفر بو می‌دهد، به سمت او می‌رود. شیطان بو می‌کشد، می‌بیند یک نفر بوی گناه می‌دهد، اگر بویی از سمت انسان بیاید که شیطان را به هوس بیندازد، شیطان به سمت او می‌آید. ما نباید شیطان را بر خود مسلط کنیم.

 

گناهان کوچک؛ راه ارتکاب گناهان بزرگ// گناهان، راه نفوذ شیاطین

 گناه، کوچک و بزرگ ندارد، انسان باید مراقب گناهان کوچک هم باشد. حدیثی در مورد گناهان کوچک آمده است: «اِتَّقُوا اَلْمُحَقَّرَاتِ مِنَ اَلذُّنُوبِ فَإِنَّهَا لاَ تُغْفَرُ»[3]؛ از گناهان حقیر پرهیز کنید، زیرا آن گناهی است که بخشیده نمی‌شود. گناهان کوچک بخشیده نمی‌شود؛ چراکه ما آنها را گناه حساب نمی‌کنیم، برای اینکه گناه مهم نیست، خداوند متعال مهم است، در حقیقت وقتی این گناه را کوچک می‌بینیم یعنی خداوند متعال را کوچک می‌کنیم. می‌فرماید: «إنّ صِغارَ الذُّنوبِ و مُحَقَّراتِها مِن مَکائدِ إبلیسَ»[4]؛ اینکه انسان گناهان را کوچک می‌بیند، از مکاید، کید و فریب شیطان است. مثلاً می‌گوییم اینکه چیزی نیست، ببین مردم چه کارهایی می‌کنند! گناه را کوچک می‌کنیم و آن را انجام می‌دهیم. در روایتی امام رضا(علیه‌السلام) می‌فرمایند: از گناهان کوچک بپرهیزید؛ چراکه گناهان کوچک راهی برای رسیدن به گناهان بزرگ است. وقتی شیطان می‌خواهد ما را فریب دهد، ابتدا نمی‌گوید فلان گناه کبیره را انجام بده. خیلی از گناهان از یک ناخونک شروع می‌شود، مثلاً بعضی اوقات، گناه از یک دیدن، از چیزهای کوچک شروع می‌شود و سپس انسان سُر می‌خورد. پس مراقبت کنیم. گناهان کوچک، راه نفوذ شیطان را بر ما باز می‌کند.

 

نتیجه معکوس و نقیض در گناه

انسان، گناه را برای یک لذت یا قدرت انجام می‌دهد، مثلاً کسی که تکبر دارد، برای بزرگی و عزت تکبر می‌ورزد، برای اینکه بزرگی خود را نشان دهد یا حفظ کند، معذرت‌خواهی نمی‌کند. اگر اشتباهی مرتکب شدی، معذرت‌خواهی کن. می‌گوید اگر غذرخواهی کنم کوچک می‌شوم و شخصیت‌ من زیر سؤال می‌رود! کبر اجازه نمی‌دهد که معذرت‌خواهی کند. اتفاقاً آدم‌هایی که متکبرند، منفورترند. او با تکبر به دنبال عزت، محبوبیت و بزرگی است ولی اتفاقاً پیش چشم همه کوچک است و فقط از او می‌ترسند. همه نسبت به او ذهنیت بدی دارند. گناه انسان را به نقیض مقصودش می‌رساند. مقصود از گناه این بود که بزرگ و عزیز باشی، به‌خاطر همین تکبر می‌ورزیدی، ولی به ضد و نقیض آن چیز که می‌خواستی، یعنی به حقارت می‌رسی. اتفاقاً خداوند متعال عزت را در تواضع قرار داده است، «مَن تَواضَعَ لِلّهِ رَفَعَهُ اللّهُ»[5]؛ هرکس برای خداوند متعال تواضع کند، خداوند متعال او را بالا می‌برد. مردم بیشتر آدم‌های افتاده و خاکی را دوست دارند. ما سمت گناه می‌رویم تا به منفعتی برسیم، ولی دقیقاً به برعکس آن‌چیز که فکر می‌کردیم، می‌رسیم.

 

شیطان به ضدّ آنچه که می‌خواست، رسید

 خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: منافقین برای اینکه راحت زندگی کنند، به مؤمنین می‌گفتند: «إِنَّا مَعَکُمْ»؛ ما با شماییم. سپس به کفار می‌گفتند: «إِنَّا مَعَکُمْ»؛ ما با شماییم. با هر دو گروه سازش داشتند. قرآن می‌گوید: «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلی‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلی‌ هؤُلاءِ وَ مَنْ...»[6]؛ اینها مذبذب بودند. بین این دو گروه بودند، نه اهل این گروه بودند و نه اهل آن گروه. مقداری خود را اهل این گروه نشان می‌دادند و مقداری هم اهل آن گروه. این کار را می‌کردند تا بتوانند زندگی کنند.

 در این دو روز دنیا بعضی‌ها چاپلوس‌اند، در همه دولت‌ها هم هستند؛ وقتی دولت حزب‌الهی سرکار می‌آید، ریش می‌گذارد و یقه می‌بندد. وقتی دولت دیگر سرکار می‌آید با همه چیز مخالف است، باز می‌بینی طرفدار سر‌سخت آن طرفی است. بعضی‌ اینگونه‌اند. امیر‌المؤمنین(علیه‌السلام) در عهدنامه مالک اشتر می‌فرمایند: آدم‌های خودت را پیدا کن. آدم‌های درست و حسابی! آدم‌هایی که با گفتمان حکومت علی(علیه‌السلام) سازگار باشند. خیلی مهم است.

خداوند متعال می‌فرماید: اینها دنبال راحتی در دنیا هستند که به آن نمی‌رسند. «ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا»[7]؛ اینها را در دنیا خوار می‌کنیم. «و فِی ٱلدَّرکِ ٱلأَسفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ»[8]؛ در آخرت در پایین‌ترین رتبه جهنم هستند. نمی‌شود این مدلی زندگی کرد، به ضد آن چیزی که می‌خواهید، می‌رسید. شیطان می‌خواست با مشیت الهی بجنگد، اما چه شد؟!

 

معرفی شیطان در دعای هفدهم صحیفه سجادیه

 صحیفه نورانی سجادیه امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) را حتماً تهیه کنید، در خانه داشته باشید و دعای هفدهم صحیفه را مطالعه بفرمایید. امام سجاد(علیه‌السلام) در اینجا سخنان بسیار عجیبی درباره شیطان دارند؛ یک دعای کامل، فقط درباره شیطان و پناه بردن به خداوند متعال از شر شیطان و ویژگی‌های اوست‌. اگر در آن دقت کرده و مطالعه کنید، متوجه می‌شوید که ما با چه موجودی طرف هستیم. انسان باید از پیروی از این موجود خطرناک حذر کند؛ این مار خوش خط و خال که وقتی به او نگاه می‌کند، مثل درخت‌های سمی، قارچ‌های سمی، پر از رنگ، بسیار زیبا و جذاب است، به محض اینکه انسان دست بزند، یا همین که به آن لب بزند، او را نابود می‌کند. باید بشناسیم تا بفهمیم با چه موجودی طرفیم!

پس گناه، عامل جلب شیاطین به سمت انسان است. هر چقدر انسان سعی کند که از گناه فاصله بگیرد، شیاطین را از خود دور کرده است.

 

عوامل جلب شیاطین// بیشترین جلب قدرت شیاطین در چیست؟

بعد از گفتن مطلق گناه، بعضی از عوامل جلب و دفع را می‌گوییم:

1ـ نماز نخواندن؛ نماز نخواندن یکی از عوامل جلب شیاطین جن به سمت انسان است. زیاد قضا شدن نماز، شیاطین را به این فرد امیدوار می‌کند، برای وسوسه او به سمتش کشیده می‌شوند.

 2ـ ترک خواندن قرآن؛ تلاوت آیات الهی بین انسان و شیاطین حجاب می‌اندازد. «وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا»[9]. انسان باید قرآن بخواند. قرآن شیاطین را از محیط منزل و کار دفع می‌کند. قدیمی‌ها این‌ چیز‌ها را رعایت می‌کردند، حتی بازاری‌ها، اول صبح که به مغازه می‌رفتند، دو صفحه از قرآن می‌خواندند و بعد کارشان را شروع می‌کردند. الآن که طرف کرکره را با یک دکمه می‌دهد بالا و اول صبح آهنگ گوش می‌کند.

3ـ نجاست‌های دائمی؛ در خانه بچه زیاد است و بالاخره به نحوی فرش نجس می‌شود، کسی این نجاست را برطرف نمی‌کند و این نجاست‌ دائمی و طولانی‌مدت است، اینها شیاطین را جلب می‌کند. وسایل نجس را در خانه نگه ندارید، آنها را تطهیر کنید. ادرار کودکان در مکان‌هایی مانند چهارچوب در خانه، مخصوصاً در درگاه‌های ورودی اتاق‌ها، فرموده شده که اینها را تطهیر کنید وگرنه اسباب جلب شیاطین می‌‌شود. باقی ماندن بر جنابت و نجاست و برای مدت طولانی غسل نکردن، به ویژه برای بانوان، باعث جلب شیاطین می‌شود. در روایات آمده که این باقی ماندن بر جنابت به مدت طولانی، هم سبب قساوت قلب می‌شود و هم تسلط شیطان بر انسان را زیاد می‌کند، مثلاً الآن غسل بر شخصی واجب شده، حال غسل کردن را ندارد، می‌گوید حالا بعدازظهر غسل می‌کنم و بعد نمازم را می‌خوانم. بیشترین جلب قدرت‌های شیطانی در چنین حالاتی برای فرد به وجود می‌آید.

4ـ نگه داشتن یک‌سری از دعاهای سحر و جادو و بعضی کتاب‌ها در خانه آسیب می‌زند و سبب جلب شیاطین می‌شود.

5ـ محیط خانه را تاریک نگه ندارید. در روایت هست که قبل از غروب یک روشنایی در منزل‌تان باشد. حالا نه اینکه اینقدر چراغ روشن و اسراف کنید؛ ولی در حدی که خانه تاریک نباشد، چراغ روشن کنید. بعضی‌ها عادت دارند در تاریکی سیر می‌کنند که خوب نیست. حتی شب هم که می‌خوابید تاریکی مطلق نباشد یک نوری باشد چراکه تاریکی جلب شیاطین می‌کند. فرمودند: در تاریکی وقتی وارد می‌شوید حتماً «بسم‌الله‌الرحمن‌‌الرحیم» بگویید که اگر نگویید سبب جلب شیاطین می‌شود.

 

آواز و غنا، سبب رفت‌و‌آمد شیاطین// اهمیت استفاده درست از وقت

6ـ یکی از چیزهایی که سبب رفت‌و‌آمد شیاطین در خانه و زندگی می‌شود، غنا و آواز است. در روایات هست خانه‌ای که در آن صدای ساز و آواز بلند است از بلا و مصیبت دردناک در امان نیستند و دعا در آن مستجاب نمی‌شود.

 بعضی هم عادت کرده‌ایم موسیقی حتی حلال، زیاد گوش می‌دهیم. چه لزومی دارد این اندازه موسیقی گوش دهیم؟! قرآن گوش دهیم، دو تا سخنرانی مذهبی گوش دهیم. از وقت استفاده کنیم تا یاد بگیریم. طرف همه وقتش از صبح تا شب آهنگ گوش می‌دهد، حیف است! «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا»[10]. انسان باید ورودی‌های خود را کنترل کند. می‌گوید این حلال است، مگر باید هر حلالی را استفاده کرد؟! بعضی از حلال‌ها هم خوب نیست، برای مؤمن زیبنده نیست.

 

بعضی از عوامل دفع شیاطین و جنیان

عوامل دفع شیاطین چه چیزهایی است؟ دعاهایی هم برای دفع شیاطین وجود دارد که در مفاتیح ذکر شده و خیلی موثر است.

 1ـ نگهداری بعضی از حیوانات در منزل دفع‌کننده شیاطین است. روایتی از امام کاظم(علیه‌السلام) نقل شده است که کبوتر در خانه‌ نگه ‌دارید، چراکه بال‌ و پر زدن کبوتر در خانه سبب فراری دادن شیاطین جن می‌شود. امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرمایند: خروس سفید در خانه نگه ‌دارید که تا هفت خانه اطراف این منزل از وجود شیاطین جن در امان‌اند. در روایت دیگر آمده که یک بال زدن کبوتر بهتر از هفت خروس سفید که در منزل باشد.

اثر کبوتر در فراری دادن جنیان بالاست. در حرم‌های امامزادگان و ائمه(علیه‌السلام) کبوتر زیاد است، یکی از جلوه‌های آن این است و الّا خود حضور و وجود امام معصوم دافع هر شری است. کبوتر نماد این است که در این مکان شیاطین اذن ورود ندارند. کبوترهای اطراف حرم باعث می‌شوند که شیاطین دور شوند.

2ـ گفتن «بِسم‌ الله ‌الرحمن‌ِ ‌الرحیم» باعث دفع شیاطین می‌شود. شخصی از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرسید: شیاطین با آدم هم‌‌غذا می‌شوند؟ فرمودند: بله وقتی سر سفره‌ای بنشینید و «بِسمِ‌ الله ‌الرحمن‌ ‌الرحیم» نگویید و غذا را شروع کنید، شیاطین با شما هم‌غذا می‌شوند و برکت از آن سفره می‌رود. آیات قرآن خصوصاً آیه ‌الکرسی تا «وَ هُوَ العلیُّ ‌العَظیم»[11] برای دفع شیاطین سودمند است.

3ـ در روایت هست کسی اگر چهار یا پنج مرتبه آیه‌الکرسی را بخواند، خداوند متعال به ملائکه می‌گوید شما کنار بروید، من خودم او را حفظ می‌کنم؛ لذا در آغاز مسافرت‌ یا در اول هر روز سعی کنید مقید باشید آیه‌الکرسی را بخوانید.

4ـ ادعیه‌ای در مفاتیح‌الجنان برای دفع شیاطیذکر شده است. حرز امام جواد(علیه‌السلام) سفارش شده، البته این حرز را باید از جاهای مطمئن تهیه کرد.

5ـ دائم الذکر بودن از موارد دیگر است، از پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) نقل شده: «الذّاکِرونَ اللّه»[12]؛ کسی که دائم الذکر است شیاطین از او عبور می‌کنند.

6ـ «الباکُونَ مِن خَشیَةِ ‌الله»؛ کسانی که از خوف خدا اشک می‌ریزند.

7ـ «وَ المُستَغفِرونَ بِالأسحارِ»؛ کسانی که سحرها استغفار می‌کنند. نجات در سحر است.

 اینها بخشی از عوامل دفع شیاطین جن از انسان است.

 

راه ورود ملائکه به خانه خود را باز کنیم

نقطه مقابل شیاطین، ملائکه‌ الله هستند که قدرت ‌الهی‌اند و مؤمن باید سعی کند با ملائکه الهی ارتباط برقرار کند و آنها را به زندگی خود راه دهد.

1ـ  درباره نگهداشتن سگ، جبرئیل(علیه‌السلام) فرمود: «إِنَّا مَعَاشِرَ الْمَلَائِکَةِ لَا نَدْخُلُ بَیْتاً فِیهِ کَلْب»[13]؛ ما ملائکه در خانه‌ای که در آن سگ باشد، وارد نمی‌شویم. یکی از آثار نگهداشتن سگ این است که در آن خانه،‌ ملائکه وارد نمی‌شوند. «وَلا تِمثالُ جَسَدٍ‌‌» مجسمه انسان یا حیوان به صورت کامل این حکم را دارد. در منزل امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) در قم مجسمه یک مرغابی وسط حوض بود. ایشان همان ابتدا که وارد خانه شدند با یک عصا تکه‌ای از مرغابی را شکستند تا کامل نباشد. مجسمه درخت و اشیاء دیگر اشکال ندارد، ولی مجسمه موجود دارای روح یعنی انسان یا حیوان، اگر به صورت کامل باشد، اشکال دارد؛ ‌چراکه محل جلب شیاطین و محل دفع ملائکه خداست.

2ـ می‌فرمایند: «وَ لا إناءٌ یُبالُ فیهِ»[14]؛ ظرف قضای حاجت را در خانه نگه ندارید. در بعضی از خانه‌ها پدر یا مادر یا فردی مریض است برای قضای حاجت از ظرف استفاده می‌کنند، بعد آن را بیرون نمی‌برند تا دفع و طهارت کنند، این ظرف به حالت ناپاکی در خانه می‌ماند. ملائکه در خانه‌ای که یک ظرف این چنین هست وارد نمی‌شوند.

3ـ اگر مؤمن یا مؤمنه‌ در خانه‌ مسواک نمی‌زنند، ملائکه آنجا رفت ‌و آمد نمی‌کنند.

4ـ شستشو و طهارت با آب؛ بعضی مسلمان‌اند، اما متأسفانه سبک و سیاق زندگی آنها تغییر کرده به جای استفاده از آب، از دستمال استفاده می‌کنند، مثل غربی‌ها زندگی می‌کنند. یعنی طهارت را با آب انجام نمی‌دهند، انگشتان کثیف می‌شود، شستشو انجام نمی‌دهد، نظافت یکی از ارکان جلب رحمت الهی است.

حضرت زهرا(علیهاالسلام) ‌فرمودند: قبل و بعد از غذا دست‌های خود را بشویید. کتاب مفاتیح الحیاة آیت‌الله ‌جوادی ‌آملی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) را حتماً مطالعه کنید.

 5ـ خانه‌ای که در آن شراب، دف، تنبور و ابزار قمار و ابزار موسیقی باشد، ملائکه وارد نمی‌شوند. دعا در چنین خانه‌‌ای مستجاب نمی‌شود و برکت از آن خانه برداشته می‌شود.

6ـ در خانه‌ و محلی که قرآن خوانده نمی‌شود یا یاد خدا اصلاً نمی‌شود، ملائکه رفت‌و‌آمد نمی‌کنند. ما باید راه ورود ملائکه به خانه خود را باز کنیم.

7ـ «کُلُّ بیتٍ لایَدخُلُ فیهِ الضَّیفُ لایَدخُلَ مَلائکه»[15]. در خانه‌ای که مهمان نمی‌آید، ملائکه وارد نمی‌شوند. مهمان حبیب خداست، برکات با خود می‌آورد و بلاهای خانه را بیرون می‌برد. یکی از راه‌های جلب ملائکه‌الله، مهمان‌نوازی و مهمانداری است.

8ـ موسیقی هم موجب دفع ملائکه می‌شود.

 اینها بخشی از عوامل دفع قدرت‌های معنوی و ملائکه الله است که اگر اینها را ترک کنیم جلب رحمت خدا می‌شود.

 

عواملی برای جذب ملائکه الله و جلب رحمت الهی

1ـ برای خدا صبر کردن؛ «إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتی کُنتُم توعَدونَ»[16] کسانی که در راه خدا استقامت می‌کنند، خداوند متعال ملائکه خود را بر آنها نازل می‌کند. صبر بر گناه، خیانت‌ها، ظلم‌هایی که به انسان می‌شود، صبر عارفانه و صبر عالمانه، باعث جلب رحمت خدا می‌شود. بی‌صبری یکی از چیزهایی است که شیاطین را جلب و ملائکه‌الله را دفع می‌کند. ما خیلی بی‌صبر و بی‌طاقت شده‌ایم، زود عصبانی می‌شویم و از کوره در می‌رویم، حاضر نیستیم به خاطر خدا تحمل کنیم. حاضر نیستیم به خاطر خدا یک ذره گذشت کنیم، این بی‌صبری‌ها، سبب دفع ملائکه‌الله از زندگی و تسلط شیاطین بر انسان می‌شود.

2ـ خواندن قرآن، هم برکت می‌آورد و هم ملائکه‌الله را وارد خانه می‌کند.

3ـ اهمیت به نمازها به ویژه نماز صبح که در قرآن می‌فرماید: مشهود ملائکه است، «إِنَّ قُرءَان الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُوداً»[17] کسانی که مقید و اهل نماز صبح‌اند، ملائکه خدا در منزل آنها رفت‌وآمد می‌کنند.

4ـ یکی دیگر از راه‌های جلب ملائکه الله، سلام کردن به اهل خانه است. وقتی وارد منزل می‌شوید سلام کنید. سلام کردن موجب جلب رحمت الهی است، البته سلام کردن با توجه. سلام کردن مهم است، در روایت آمده در منزل وارد شدید که خالی است‌، سلام کنید. کسی در خانه نیست، در را باز کردید بگویید: سلام علیکم. نفس این سلام، برای انسان سِلم می‌آورد و جلب رحمت الهی می‌کند.

5ـ یکی از چیزهایی که در روایت آمده سبب جلب ملائکه الله می‌شود صلوات است. خدا در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما»[18].

6ـ برگزاری مجالس دعا و مجالس روضه در منزل همه مصادیق یاد خداست. اینها باعث دفع شر، آفات و شیاطین و سبب جلب رحمت خدا می‌شود؛ لذا اگر یک‌وقت می‌گویید: پول نداریم، وضع مالی خوبی نداریم که یک روضه بگیریم می‌توانید یک صوت روضه بگذارید و با اهل منزل بشینید گریه کنید. بعضی‌ افراد به یک ذاکر اهل‌بیت زنگ می‌زنند می‌گویند: پشت تلفن دو دقیقه روضه بخوانید؛ یاد خدا خیلی مهم است. یکی از دوستان صبح خیلی زود نمی‌دانم دقیقاً چه ساعتی آمد در منزل و گفت: بیا برویم بیرون، گفتم چه شده؟ دیدم خیلی ناراحت است، همراهش شدم. ما را برُد گلزار‌ شهدا و گفت: بنشینید برایم روضه بخوانید. گفتم چشم، یک روضه‌ برایشان خواندم. بنده خدا خیلی گرفتار بود، مضطرب شده بود. خیلی خوب است که انسان به جای اینکه غُر بزند، یاد خدا می‌افتد. اینها عوامل جذب و جلب رحمت خدا و فرشتگان الهی است.

 

غریب‌تر از امام حسین(علیه‌السلام)

توسلمان به امام‌حسن‌مجتبی(علیه‌السلام) باشد، کریم اهل‌بیت و توسل‌ها چقدر کار می‌کند و ‌چقدر راه‌گشاست! عربی به حرم امام‌رضا(علیه‌السلام) آمده بود رو به ضریح یا حرم و گنبد ایستاده و گفت: یا امام‌ رضا(علیه‌السلام) من تا به حال به حرم شما نیامده بودم، من اهل مدینه‌ام. به ما گفته بودند شما غریب‌‌الغرباء هستید، اما می‌بینیم شما اینجا گنبد و بارگاه و صحن‌ و خادم‌ دارید. غریب می‌خواهید بیایید مدینه، غریب جد شما امام‌حسن(علیه‌السلام) است. قربان غربتت آقا.

امام‌ مجتبی(علیه‌السلام) از امام‌حسین(علیه‌السلام) هم غریب‌تر است؛ چراکه امام‌حسین(علیه‌السلام) بین مردم غریب بود ولی در خانه‌ عزیز بود. یک همسر دارد به نام رباب که امام ‌حسین آنقدر همسرشان را دوست دارند که اشعاری در وصف رباب گفته‌اند. بعد از شهادت أباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) ایشان در مدینه می‌رفت زیر آفتاب می‌نشستو  زار می‌زد و گریه می‌کرد. می‌دیدند خیلی زیر آفتاب می‌نشیند، می‌گفتند بی‌بی‌ بیا در سایه گریه کن، می‌گفت چطور بیایم در سایه وقتی بدن عزیز دلم، سه روز زیر آفتاب بود؟!

اما امام‌ حسن(علیه‌السلام) هم بیرون از منزل غریب بودند، هم در خانه غریب بودند. بیرون می‌رفتند یاران و اصحاب امام می‌گفتند: «یا مذل المؤمنین»، ولی اصحاب امام‌حسین(علیه‌السلام) نازک‌تر از گل به ایشان نگفته‌اند. امام حسن(علیه‌السلام) می‌آمدند در منزل باید کسی را می‌دیدند که قاتل ایشان است.

«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ،یَا سَیِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجِیهاً عِنْدَ اللّهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ»

سلام ای برتر از ایوب صبرت       که نَبود سایه‌بان بر روی قبرت

سلام ای در صبوری بی‌قرینه        غریب دوم شهر مدینه

دو سبط مصطفی داده‌اند جان از آب و بی‌آبی   ز بی‌آبی حسین، اما حسن از آب بی‌جان شد

حضرت نیمه شب از خواب بلند شدند، کوزه آب را برداشتند و جرعه‌ای آب نوشیدند. همانجا دست گذاشتند روی سینه صدا زدند: آه جگرم!...

 السلام علیک یا حسن بن علی.

 


[1]. سوره روم، آیه 41.

[2]. سوره نور، آیه 21.

[3]. الکافی، ج 2، ص 287.

[4]. میزان‌الحکمه، ج 2، ص 991.

[5]. اصول کافی، ج 2، ص 122.

[6]. سوره نساء، آیه 143.

[7]. سوره بقره، آیه 85.

[8]. سوره نساء، آیه 145.

[9]. سوره إسرا، آیه 45.

[10]. سوره اسرا، آیه36.

[11] . سوره بقره، آیه 255.

[12] . إرشاد القلوب: 196.

[13] . بحار الأنوار: 59/177/11.

[14] . بحار الأنوار: 59/177/11.

[15] . جامع الأخبار: 378/1058.

[16] . سوره فصلت، آیه 30.

[17] . سوره إسراء، آیه 78.

[18] . سوره احزاب آیه 56.