عوامل ایجاد و رفع عذاب قبر

عوامل ایجاد و رفع عذاب قبر


عوامل ایجاد و رفع عذاب قبر

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: مؤمن ممکن است گناهانش در حدی باشد که در سکرات موت و سختی جان کندن، تطهیر شود و دیگر عذاب‌های قبر و فشارهای قبر سراغ او نیاید یا فشار و عذاب قبر او کمترشود. گاهی هم به سبب گناهان زیاد تطهیر نمی‌شود و در عالم قبر، فشار قبر و عذاب‌های قبر باید او را تطهیرکند.// در یک نگاه کلی به روایات، عذاب و فشار قبر یا به خاطر گناهان است یا به خاطر تضییع نعمت‌های الهی. یعنی از نعمت استفاده نکرده یا بد استفاده کرده در نتیجه نعمت را ضایع کرده. این هم فشار قبر دارد.  //  شما وقتی یک سلسله اعمال را اگر انجام دهید، از عذاب قبر نجات پیدا می‌کنید. همان عذاب قبری که موجب تطهیر شماست...// چه کسانی عذاب قبر ندارند؟

 

شناسنامه:

عنوان: بفرمایید مهمانی خدا

موضوع: ابد در پیش داریم2

زمان: 1403/12/16، شب ششم مراسم ویژه ماه مبارک رمضان

مکان: مدینه‌العلم کاظمیه

 

رحمت خداوند با غضبش یکی است

بحث ما درباره عوامل و موانع عذاب و فشار قبر است. چه چیزهایی باعث فشار قبر می‌شود؟ چه چیزهایی مانع فشار و عذاب قبر می‌شود؟ اولاً این نکته را باید عرض کنیم: فشار و عذاب قبر از الطاف الهی است. یعنی ما می‌گوییم خداوند قهر یا غضب دارد یا خداوند رحمت دارد. رحمت خداوند با غضبش یکی است. موقعی که خدای متعال بر بنده‌ای غضب می‌کند، برای این است که او را تطهیر کند. می‌خواهد او را از گناهان پاک کند. علت این غضب و عذاب، رحمت خداست. عذاب قبر و فشار قبر و ... مراحلی از تطهیر مؤمن هستند. مؤمن ممکن است گناهانش در حدی باشد که در سکرات موت و سختی جان کندن، تطهیر شود و دیگر عذاب‌های قبر و فشارهای قبر سراغ او نیاید یا فشار و عذاب قبر او کمترشود. گاهی هم به سبب گناهان زیاد تطهیر نمی‌شود و در عالم قبر، فشار قبر و عذاب‌های قبر باید او را تطهیرکند. شاید آنجا حسابش تسویه شود، وگرنه مراحل بعدی را پیش‌رو دارد که آن مراحل سخت‌تر است. لذا خود عذاب و فشار قبر از یک منظر برای تطهیر انسان مؤمن است و در روایت آمده کفاره گناهان اوست.

 

علت عذاب و فشار قبر

در روایت آمده: هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه فشار قبر دارد. به این معنا که بالأخره مؤمنین مرتکب گناه می‌شوند و کفاره گناهان‌شان فشار قبر و عذاب‌های قبرشان است. گرچه عده‌ای از مؤمنین مبتلا به فشار قبر و عذاب‌های قبر نمی‌شوند. در یک نگاه کلی به روایات، عذاب و فشار قبر یا به خاطر گناهان است یا به خاطر تضییع نعمت‌های الهی. ممکن است انسان گناهی نداشته باشد، ولیکن نعمت‌هایی را ضایع کرده، یعنی از نعمت استفاده نکرده یا بد استفاده کرده در نتیجه نعمت را ضایع کرده. این هم فشار قبر دارد.

 

دو گروه عذاب و فشار قبر ندارند

به صورت کلی دو دسته هستند که عذاب قبر ندارند: یکی آنهایی که از اولیاء الهی هستند، غیر از ائمه معصومین(علیهم‌السلام)، از اولیاء خدا هستند. اینها رهیده و جهیده‌اند از معرکه گناهان و تضییع نعمت‌ها و ... یا به دلایل اعمال خاصی که در دنیا انجام دادند، این فقرات از آنها برداشته شده است.

دسته دوم مؤمنینی هستند که مرتبه اولیای الهی را ندارند، ولی آنها اسباب و عوامل رفع فشار قبر را در دنیا تهیه و بلاهای قبر را از خود دفع کردند. اینها اگر به صورت طبیعی در قبر می‌رفتند، عذاب و فشار قبر داشتند. اما روایات می‌فرمایند: شما یک سلسله اعمال را اگر انجام دهید، از عذاب قبر نجات پیدا می‌کنید. همان عذاب قبری که موجب تطهیر شماست.

 

چگونه عذاب قبر را دفع و رفع کنیم؟

مثالی بزنیم تا به ذهن نزدیک شود. هر کسی مراعات نمی‌کند، درد دندان می‌گیرد یا عضوی از بدن او درد می‌گیرد. درد کشیدن در حقیقت نعمت‌ است. یعنی شما اگر یک بیماری بگیرید و درد نداشته باشید، ممکن است متوجه بیماری نشوید و از این بیماری فوت کنید. درد، شما را به درمان ترغیب می‌کند. گاهی شما از شدت درد دیگر تحمل ندارید، می‌روید یک مسکن می‌زنید و یک دارویی تزریق می‌کنید. این درد تسکین پیدا می‌کند یا از بین می‌رود. شما متوجه هستید این درد ناشی از بی‌مبالاتی‌ خودتان است. مبتلای به بیماری شدید ولی یک اسبابی وجود دارد که این درد را از بین می‌برد. انسان به واسطه بی‌مبالاتی‌ها و گناهان مبتلای به عذاب قبر می‌شود، ولی راهکارهایی هم وجود دارد، غیر از استغفار و ... که در دنیا باید انجام دهد. اگر آنها را مستمراً انسان در زمان حیاتش انجام دهد و حتی بعد از مرگ، دیگران برای او انجام دهند عذاب قبر از او برداشته می‌شود یا عذاب قبر خیلی‌ تخفیف داده می‌شود.

 

عوامل ایجاد عذاب قبر

بعضی از عوامل فشار قبر چیست؟ ائمه(علیهم‌السلام) در روایات می‌فرمایند: یکی ازعوامل فشار و عذاب قبر «مِن النَّمیمَةَ»؛[1] از سخن‌چینی است. حرف این را به آن‌ می‌برید و حرف آن را برای این‌ می‌آورید. این یکی از چیزهایی است که فشار قبر ایجاد می‌کند. خیلی مراقب باشید. بعضی‌ها به قول معروف حرف در دل‌شان بند نمی‌شود. دائم در حال سخن‌چینی هستند. بعضی‌ها به نوعی عادت کرده‌اند. می‌گوید: دیروز فلانی این‌ را گفت ..... برای چه این را می‌گویید؟ برای چه بین دو مؤمن را خراب می‌کنید؟ اینها عذاب قبر دارد. «الْبَوْلِ» یکی دیگر از چیزهایی که عذاب قبر دارد. رعایت نکردن طهارت و نجاست است. ایستاده ادرار کردن عذاب قبر و فشار قبر دارد. متأسفانه این فرهنگ منحط حیوانی از غرب است. آدم کارهایش قاعده و قانون دارد. متأسفانه بعضی از مسلمانان مراعات نمی‌کنند و ایستاده بول می‌کنند. بعضی از اماکن که می‌رویم می‌بینیم اصلاً توالت‌های ایستاده طراحی کرده‌اند. اینها غیر اسلامی است، بلکه ضد اسلامی است. ضمن اینکه قطعاً طهارت و نجاست در آن رعایت نمی‌شود. ضمن اینکه از نظر طبی و پزشکی هم اثبات شده که به بدن آسیب می‌زند. این عمل فشار قبر دارد. طهارت و نجاست را باید رعایت کرد.

 

بد اخلاقی موجب فشار و عذاب قبر است

یکی از چیزهایی که باعث فشار قبر می‌شود، «عَزَبِ الرَّجُلِ عَنْ اهْلِه»[2]؛ کناره‌گیری مرد از همسر و خانواده‌اش است. این فاصله گرفتن مرد از خانواده، از همسر و فرزندان موجب فشار قبر است. بی‌خود و بی‌جهت دعوا می‌کنند، قهر می‌کنند، یا اینکه بعضی مردها بی‌مبالات هستند و مراعات همسر و فرزندان‌شان را نمی‌کنند. یعنی آنها را بدون دلیل و حجت، تنها می‌گذارند. مثلاً دنبال رفیق بازی هستند. اینکه رزمنده در جبهه و جنگ حاضر شود و مدتی در خانه‌ کنار خانواده نباشد، این مصداق موضوع ما نیست. بلکه منظور کناره‌گیری از همسر، فرزندان و خانواده و .... از جهت اذیت کردن همسر باشد.

یکی سوء خُلق است. مخصوصاً با خانواده اگر بد اخلاقی کنیم. کلاً بد اخلاقی، از چیزهایی است که باعث فشار قبر می‌شود. دروغ گفتن فشار قبر دارد. علاوه بر اینکه این موارد فشار قبر ایجاد می‌کند، عذاب‌های دیگری هم دارد. یاری نکردن مظلوم، ضایع کردن نعمت‌های خداوند که قبلاً عرض کردیم.

 

اثر بی‌توجه به مردم در فشار قبر

گاهی گمان می‌کنید، بعضی از چیزها آثار بدی ندارد، زود خودتان را از زیر بار بعضی مسئولیت‌ها رها می‌کنید، به دلیل سختی‌هایی که دارد، یا حوصله ندارید، یا مرتبط به خود نمی‌دانید. در روایت می‌فرماید: «اگر مؤمنی حاجتی داشته باشد و مؤمن دیگری، بتواند حاجت او را برطرف کند ولی اعتناء و اقدام نکند، خداوند در قبر ماری را بر او مسلط می‌کند که انگشتان او را نیش می‌زند و عذاب می‌کند». سند روایت از کتاب وسائل‌الشیعه است. چون مؤمنین با هم برادرند و باید نسبت‌‌شان با همدیگر مشخص باشد. اگر روایات ارتباط و معاشرت مؤمنین با همدیگر خوانده شود، گمان می‌کنم جمعیت زیادی از افراد از درجه و طبقه مؤمن بودن، ریزش می‌کنند! متأسفانه خیلی از افراد و حتی خود بنده هم همین طور هستیم. لذا اینقدر، مسئله رسیدگی به مؤمن مهم است. یک وقتی واقعاً شما نمی‌توانید. البته نتوانستن، مراتب دارد. خودتان پول ندارید کمک کنید. آبرو دارید، زبان دارید، آشنا دارید. گاهی واقعاً نمی‌توانیدکمکی به فرد بکنید، خداوند می‌داند شما نمی‌توانید و توان و قدرتش را ندارید. اشکال ندارد. ولی اگر بتوانید و به مردم بی‌اعتنایی کنید و بگویید: خودمان هزار بدبختی داریم، این هم آمده سراغ ما. توجه کنید! امام حسین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «انَّ حَوَائِجَ النّاسِ إلَیکمْ مِنْ نِعَمِ اللّه»[3]؛ اینکه سراغ شما می‌آیند و شما مشکل مردم را حل می‌کنید، از نعمت‌های خداوند است. از این مسئله، احساس ملامت نکنید. برای برآوردن نیاز مردم تلاش خودتان را بکنید. چون اول برای خودتان گشایش دارد. تلاش کنید، اگر نتوانستید در محضر خدای متعال، معذور هستید. پس یکی از چیزهایی که باعث فشار قبر و عذاب قبر می‌شود، همین مسئله است.

 

افرادی که فشار قبر ندارند

خب چه کسانی عذاب قبر ندارند؟ کسانی که به واسطه اعمال خوبی که داشتند، زمان و مکان مرگشان در زمان‌ها و مکان‌های مقدس واقع شده است. مثل کسی که زوال روز پنجشنبه تا زوال روز جمعه از دنیا برود. یا کسی که شب جمعه از دنیا برود، روز جمعه از دنیا برود. اینها در مواقع خاصی است و آثار و برکاتی دارد که در تخفیف یا عفو عذاب به سبب درجات ایمانی و اعمالی که این متوفی داشته متفاوت است. اما این نکته را خیلی باید حواسمان جمع باشد؛ یک زمانی می‌گویند که فلانی، شانس خوبی داشته است که شب جمعه از دنیا رفته است. اصلاً به شانس ربطی ندارد. به اعمال این شخص ربط دارد.

در نظامات الهی، شانس معنا ندارد. همین طوری و اتفاقی معنایی ندارد. این به واسطه اعمال یا حالاتی که داشته، یا دعاهایی که در حق او شده است، یا هر چیزی که به حکمت الهی است. مستحق شده تا در این زمان یا در این مکان از دنیا برود. یعنی امتیازی بوده که خداوند به او داده است. این امتیاز را خداوند همین طوری به کسی نمی‌دهد. مثلاً گاهی انسان خیلی دعا می‌کند، تضرع می‌کند، یک چیزی را از خدای متعال می‌خواهد. در این دنیا به او نمی‌دهند. در لحظه مرگش برای او می‌نویسند که در چنین حالتی از دنیا برود. به هر حال این طور مسائل، حساب و کتاب دارد.

 

اعمالی برای رفع فشار و عذاب قبر

روایت می‌فرماید: «کسانی که نماز شب می‌خوانند اینها از فشار قبر در امان هستند». خواندن بعضی از سوره‌ها، یعنی مداومت بر خواندن بعضی از سوره‌ها، مثل سوره یاسین. امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرمایند: شب جمعه‌ها سوره یاسین بخوانید. چقدر خوب است! امشب شب جمعه است. یکی از آثار مداومت بر خواندن سوره یاسین، عفو و تخفیف فشار قبر است. البته آثار و برکات دیگر هم دارد. امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «هر کس سوره زخرف را تلاوت کند هم از فشار قبر در امان می‌ماند، هم از حشرات و حیوانات سمی که در قبر وجود دارند و بدن او را از بین می‌برند، در امان می‌ماند». امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «کسی که چهار بار حج به جا آورده باشد، از فشار قبر در امان است». یک دسته از روایات دیگر وجود دارد، وقتی آنها را مطالعه می‌کنید و کنار این روایات قرار می‌دهید، به بعضی از این روایات، تبصره می‌زند. چطور؟ مثلاً کسی که چهار بار حج رفته، اما حج او صحیح و قبول نبوده است، رفع فشار قبر شامل این فرد نمی‌شود. ولی اگر کسی امورات حج را درست رتق و فتق کرده است. مال او هم حلال بوده است و چهار بار حج رفته باشد شامل این روایت می‌شود.

 

نگهداری از اعمال تا هنگام مرگ در قبر و قیامت

امام باقر(علیه‌السلام) فرمودند: «زیارت الحسین(علیه‌السلام)». زیارت امام حسین(علیه‌السلام) باعث برداشته شدن فشار قبر و عذاب قبر می‌شود. اینها را برای اینکه حواسمان جمع باشد می‌گویم. تا متوجه شویم دستگاه خداوند متعال خیلی حساب و کتابش دقیق است. کتاب «سه دقیقه در قیامت» را حتماً مطالعه بفرمایید. ماجرای آن بزرگواری که عالم برزخ را دیده بود و به دنیا برگشته بود. نقل می‌کند، یکی از چیزهایی که شب اول قبر، از پرونده‌ من حذف شد زیارت امام حسین(علیه‌السلام) بود. می‌گوید: دیدم خیلی از اعمال من، همین طوری صفحه به صفحه پاک می‌شود. یکی از اعمال زیارت امام حسین(علیه‌السلام) است. آیا می‌شود این اتفاق بیفتد؟ اعمال قابل کنترل نیستند. اعمال را باید حفظ کرد. ما یک چیزی به نام «حبط‌ عمل» داریم. که انسان گمان می‌کند، یک عملی انجام داده‌ است و خیالش راحت است که قیامتش آباد است.

پیغمبر فرمودند: «هر یک مرتبه ذکر لا اله الاالله که ‌می‌گویید، یک درخت، در بهشت برای شما می‌کارند». شخصی گفت: پس ما الان، یک جنگل در بهشت دارم. حضرت فرمودند: به شرطی که آتشی نفرستید و همه را نسوزانید. از عمل‌هایتان باید مراقبت کنید.

 

حفظ عمل از انجام عمل مهم‌تر است

امشب در این مجلس نشسته‌ایم، این عمل صالح و عمل خیری که انجام می‌دهیم را باید حفظ کنیم. ممکن است هنوز از در هیئت بیرون نرفته‌ایم، عمل را از بین ببریم. باید عمل را حفظ کنیم. اما در هر صورت این اعمال بسیار کمک‌کننده است برای اینکه از فشارهای قبر و عذاب‌های قبر نجات پیدا کنیم. امید داریم و به خدا توکل می‌کنیم و با نیت خالص عمل را انجام می‌دهیم و سعی می‌کنیم تا جایی که در توان‌مان باشد، عمل را درست انجام دهیم. بعد آن را به خداوند متعال می‌سپاریم. البته باید مراقبت هم بکنیم. ان‌شاالله این زیارت امام حسین(علیه‌السلام)، به داد ما می‌رسد. منتها هر کس حواسش جمع‌تر باشد برنده ‌است.

 

زنانی که عذاب و فشار قبر ندارند!

یک روایت اختصاصاً برای خواهران بزرگوار است. خیلی این روایت، عجیب است. می‌فرمایند: سه دسته از زن‌ها هستند که عذاب قبر از اینها برداشته شده است. خوش به حال خانم‌ها! همه روایات را در این باب بررسی نکردم، ولی به نظر می‌رسد که شبیه این روایت، برای مردها نداریم و دلیل هم دارد. روایتی در وسائل الشیعه متقن است که امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «سه دسته از زنها هستند که عذاب قبر ندارند». چه کسانی هستند؟ خداوند چه چیزی برای آنها در نظر گرفته است؟ فرمود: «إمْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَی غَیْرَةِ زَوْجِهَا»[4]؛ زنی که بر غیرت‌ورزی، همسرش صبر می‌کند. غیرت‌ورزی مرد دو حالت دارد، ممکن است بجا یا بیجا غیرت بورزد. اگر مرد بجا غیرت ‌ورزد و خانم در تراز این غیرت بجا نباشد و حوصله ندارد. ولی اگر صبر کند و پای این غیرت‌ورزی همسرش بسازد، شامل این روایت می‌شود. اگر مردی غیرت بیجا می‌ورزد و سختگیری بیجا می‌کند. زن چکار باید بکند؟ با همسرش صحبت می‌کند، مشاوره می‌روند. صبر می‌کند، با همسرش دعوا نمی‌کند و می‌سازد. پس اولا زنی که «إمْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَی غَیْرَةِ زَوْجِهَا» و ثانیاً «إمْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَی سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا» زنی که پای اخلاق بد مرد، صبر می‌کند.

 

موارد رفع عذاب قبر

متأسفانه سوء خلق در آقایان، رایج است. البته در خانم‌ها هم هست ولی مردها چون نوعاً زورشان بیشتر است، سوء خلقشان درجاهایی بیشتر بروز و ظهور دارد و این به زنی که از خانه پدر و مادر خودش با هزار امید بیرون آمده و وارد منزلی شده و تکیه‌گاه خودش را همسرش قرار داده ظلم بزرگی است. زنی که در روایت دارد «المَرأهُ الریحانه»[5] تحت برخوردهای خشن و تند و بی‌مبالات قرار بدهد. زنی که بر این سوء خلق‌ها صبر می‌کند، از فشار قبر در امان است.

«مِرأه وَهَبَت صِداقَها عَلی زوجه»[6] و سوم زنی که مهریه‌اش را به شوهرش می‌بخشد. او هم شامل این روایت می‌شود. در روایت می‌فرماید: «وَ اِمرأه صَبَرت علی سوءِ خُلقِ زَوجها»[7]؛ صبر می‌کند. وقتی شما این روایات را کنار سایر روایات می‌گذارید اینطور به دست می‌آید: صبر می‌کند یعنی تحمل می‌کند، مقابله‌به‌مثل نمی‌کند. یعنی مردی که برای همسرش غیرت می‌ورزد، سخت‌گیری می‌کند، این سازگاری می‌کند، درگیر نمی‌شود، بهانه نمی‌گیرد.

 زنی که شوهرش بهانه می‌گیرد، او هم بهانه می‌گیرد. بعد می‌گویند بیست سال است که صبر کرده است. اینجا صبر به معنای سازگاری است. نه به این معنا که این آقا یا خانم چاره‌ای نداشتند، صبر کردند. آبرویشان در خطر بوده است، نمی‌توانستند از هم جدا بشوند. یا به هر دلیل دیگری اینها صبر کردند. صبر به معنای سازگاری است. صبر آگاهانه است. نه اینکه هرروز دعوا داشته باشند، شوهر یک کاری انجام می‌داده است، او کاری می‌کرده است. بعد از سی سال همین‌طوری هستند این مصداقش نیست. به خاطر خدا بر سوء خلق و غیرت ورزی شوهرش صبر کرده است. «وَ وَهَبَت» یعنی خودش با طیب خاطر صداقش را بخشیده نه اینکه گفته باشد؛ مهرم حلال و جانم خلاص؛ یعنی بلایی به سرش آورده که این را بخشیده است، این بخشش نیست. اگر کسی اینطور بود و بر این شرایط صبر کرد، منت نگذاشت، صداق را بخشیده و منت نمی‌گذارد. اگر منت گذاشت می‌فرماید: «لاتُبطِلوا الصَّدَقات بِالمنّ وَالاذی»[8] منت این کار را باطل می‌کند. اگر چنین شد مژده به اینها باد که «یَرفَعُ الله عَنهن عَذابَ القبر وَ حشَرَهُنّ مَع فاطِمه بنت محمد»[9] در عوض این کاری که کردند خدا عذاب قبر را از آنها برمی‌دارد و از این بالاتر خدا در عوض صبری که این زن در دنیا کرده است جوانی و عمرش، همه‌چیزش را گذاشته ولی صبر کرده و ساخته است، در قیامت خداوند عزوجل از خجالتش درمی‌آید. فاطمه زهرا(علیهاالسلام) دنبال این خانم می‌آیند، دستش را می‌گیرند و با خودشان به بهشت می‌برند. «یُعطِی الله کُلَّ واحِدٍ ثَواب ألفَ شهید»[10] به هر کدام از این خانمهایی که بر غیرت ورزی و بر سوء خلق شوهرانشان صبر کردند و صداقشان را بخشیدند برای هرکدام، حالا اگر یک زن هر سه را باهم داشته باشد برای هرکدام ثواب هزار شهید به این خانم می‌دهند. «وَ لِکُلّ واحدٍ مِنَ العِباد السنه»[11] برای هر دسته از این زنها خدا عبادت یک سال را در پرونده عملشان می‌گذارد.

قرائت سوره ملک بالای سر قبر کسی از دنیا رفته بخوانید، عذاب از قبرش برداشته می‌شود.

سنت است که آب روی قبر می‌پاشند. روایت است شما وقتی روی قبر میت آب می‌پاشید تا وقتی رطوبت این آب روی خاک قبر او هست عذاب از او برداشته است. روایت دیگری در امالی شیخ صدوق است؛ هر کس دوازده روز از شعبان و چهار روز از رجب روزه بگیرد دچار عذاب قبر نمی‌شود.. سندش محکم است.

 

عوامل رفع وحشت قبر

 وقتی آدم از دنیا می‌رود دفن که شد، آهسته ‌آهسته احساس غربت سنگین شروع می‌شود.

فرض کنید از شهر بیرون رفته باشید، در بیابانی گم‌ شده باشید، یک‌دفعه تنهایی و تاریکی و ترس خطر چقدر به شما سخت می‌گذرد. حالا از دنیا بیرون رفته باشید، یک‌ذره امید به هیچ تغییری هم ندارید که به آن حالت قبلی برگردید. آهسته ‌آهسته احساس غربت سنگینی بر این میت عارض می‌شود. لذا مستحب است می‌گویند، وقتی دفن کردید سریع نروید، کنار قبر بنشینید قرآن بخوانید، دعا بخوانید، روضه بخوانید، بعد آرام ‌آرام همه بروند. شب اول قبر هم بعضی بالای سر قبر عزیزانشان می‌مانند. دعا می‌خوانند قرآن می‌خوانند خیلی خوب است. میت را تنها نگذاریم. حضرت صدیقه(علیهاالسلام) به امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) وصیت کردند، شب اول قبر بالای سر قبرم قرآن بخوانید.

شب اول قبر سر قبر میت بنشینید. قرآن، نماز و دعا بخوانید. روایت می‌فرماید؛ هوا که تاریک شد، اوج غربت میت به سراغش می‌آید. چشمش با عالم برزخ باز می‌شود و خودش را در قالب بدن مثالی همان بدن برزخی می‌بیند. شب اول قبر، خیلی سخت است. رسول مکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «ما رَأیتُ مَنظَراً الّا وَ القَبرُ أفظَعُ مِنه»[12]؛ هیچ منظره‌ای را ترسناک‌تر از شب اول قبر ندیدم! «لا یَأتی علی المَیّت الا أشَدَّ مِن اول لَیلَه(دفن فیها) فَرحَموا موتاک بِالصّدقه فَإن لَم تَجِدوا فلیُصَلّ رکعتین...». هیچ ساعتی بر میت سخت‌تر از ساعت اول قبرش نیست. با صدقه دادن به این میت رحم کنید. وقتی کسی از دنیا رفت شب اول قبرش صدقه بدهید. اگر نتوانستید صدقه بدهید بجای آن نماز لیله دفن بخوانید. یعنی اینقدر به این صدقه محتاج است که می‌فرماید صدقه در قبرش می‌رود و انیس او می‌شود و از وحشت شب اول نجاتش می‌دهد. کسی از دنیا رفت برای او صدقه بدهید. هر چقدر هم صدقه بیشتر و بهتر بتوانید بدهید بهتر است.

 این سنت را ما باید احیا کنیم. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: در درجه اول برای میت صدقه بدهید، اگر نشد نماز لیله الدفن برایش بخوانید. بعضی از اعمال حسنه نورانیت خاصی دارد و میت را از غربت و تاریکی قبر نجات می‌دهد.

 قال رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله): «مَن قالَ فی کُلِّ یومٍ مِائهَ مَرَّه لا اله الا الله المَلِکُ الحَقُّ المُبین....کانَ لَه اَمانُ مِنَ الفَقر وَ انَسَ وَحشَهَ قَبره وَ استَجلَبَ الغَنی وَ استفرَغَ بابَ الجنة»[13]؛ هر کس هر روز صد مرتبه ذکر «لا اله الا الله الملک الحق المبین» را بگوید؛ از فقر در امان است، از وحشت قبر هم حفظ می‌شود، پول به او روی می‌آورد و درهای بهشت به روی او باز می‌شود. تبصره‌اش این است که اگر مال از راه حرام به دست آمده باشد، روزی صد هزار بار هم اگر این ذکر را بگوید قرار نیست از فقر در امان باشد. چون مانع وجود دارد.یسهود داره  می‌گوییاو باز مود.د الا الله الملک الحق المبین....کان له  اگرکسی نان حلال درمی‌آورد، سعی و تلاشش این است که به مال حرام آلوده نشود و این ذکر را هم بگوید اثر دارد. در آن صورت معجزه‌اش را می‌بیند.

 

عنایت امام حسین(علیه‌السلام) به قبرستان «جوی هُرهُر» یزد

 مرحوم حاج عباس قمی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) صاحب کتاب مفاتیح الجنان، چند داستان در عظمت زیارت عاشورا نقل می‌کند؛ یکی ماجرای همسر استاد اشرف آهنگر که در قبرستان جوی هرهر یزد مدفون است را  نقل می‌کند. کسی به نام مرحوم حاج محمد علی یزدی که فردی صالح و اهل عبادت و اصلاح آخرت خودش بوده و در نزدیکی این قبرستان بیتتوته داشته و مشغول عبادت بوده است، نقل می‌کند: ما وقتی بچه بودیم با همسایه‌ای زندگی می‌کردیم که با پسرش رفیق بودیم. ما باهم بزرگ شدیم تا اینکه او یک شغلی را انتخاب کرد که خوب نبود، شغل حلالی نبود، آدم خوبی هم نشد. این شخص مرد و در قبرستان جوی هرهر یزد دفن کردند. می‌گوید یک شب خواب او را دیدم، دیدم حالش خوب است تعجب کردم. گفتم شرایط تو در این دنیا با این وضعیت خوب سازگار نیست. گفت: تا دیشب ما در عذاب بودیم از دیشب حال ما عوض شد. تعریف کرد که از دیشب  خانمی را در اینجا دفن کرده‌اند. از وقتی این خانم را آورده‌اند تا صبح سه بار سیدالشهدا(علیه‌السلام) به این قبرستان آمدند و به این خانم سر زدند. گفت: اول جنازه او را آوردند، هنوز دفن نکرده بودند که دیدیم وجود مبارک سیدالشهدا(علیه‌السلام) اجلال نزول کردند تا این زن را دفن کنند، زن را دفن کردند، حضرت رفتند.

 بعد از این که دفن شد، دیدیم دوباره نوری عالم را گرفت. وجود تابناک اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) به قبرستان آمدند و در شب اول قبر این بانو همدم او بود. حضرت رفتند، دوباره قبل از سحر دیدیم خورشید عالمتاب سیدالشهداء(علیه‌السلام) عالم را روشن کرد و حضرت دوباره آمدند. بار سوم که حضرت آمدند، به ما هم عیدی دادند. یک دفعه حضرت رو کردند به اطرافیان و همراهانشان و فرمودند: عذاب را از اهل این قبرستان بردارید. تا آن شب که آن بانو را دفن کردند، تا آن شب هر کس در عذاب بوده عذابش را برداشتند و عفو کردند. گفت از آن به بعد حالمان عوض شد. این جای خوبی که به ما دادند به واسطه وجود مبارک سید الکونین اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) است. این آقا می‌گوید؛ صبح بیدار شدم، به بازار آهنگران یزد رفتم. دنبال همسر این خانم که در خواب این دوست ما او را معرفی کرده بود رفتم. گفت؛ در بازار گشتیم و پیدا کردیم و گفتیم آقا خانم شما از دنیا رفته است؟ تعجب کرد و گفت؛ بله. پرسید؛ خانمتان کربلا رفته بوده است؟ گفت؛ نه. روضه خوان امام حسین(علیه‌السلام) بوده؟ گفت؛ نه. روضه خوانی در خانهتان داشتید؟ نه. گفت؛ من چنین خوابی دیدم. گفت؛ خانم من هیچ کدام از این کارهایی که شما می‌گویید انجام نداده است، ولی هر روز بالای پشت بام می‌رفته و زیارت عاشورا می‌خوانده است. رابطه او با امام حسین(علیه‌السلام) اینطوری بوده است. در تمام عمر عمر یکبار هم کربلا را ندید، ولی با پای دلش هزار بار کربلا رفت. اینکه انسان کاری کند تا شب اول قبرش سه بار امام حسین(علیه‌السلام) به دیدار او بیایند، کم نظیر است.

 

عرض توسل به اباعبدالله

شب جمعه و شب زیارتی اباعبدالله الحسین است. دست ما کوتاه و خرما بر نخیل یا اباعبدالله!

ای حسینی که به دل عشق تو درمان من است               مهر تو نور دل و اول و پایان من است

ای حسینی که عوالم همه گریان تو اند                       گوهر اشک برای تو به دامان من است

جان نثار حرمت می کنم ای محور عشق                عشق تو دین من و مذهب و ایمان من است

به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس                     چون در آن لحظه حسین است که مهم اینا

از افراد متعدد نقل کردند یک عالم بزرگی در نجف از دنیا رفت. ایشان از بکایین امام حسین(علیه‌السلام) بود. بعد از دفنش، او را در خواب دیدند. گفتند چه خبر؟ گفت؛ وقتی دو ملک آمدند، من را بو کردند گفتند؛ این بوی امام حسین(علیه‌السلام) می‌دهد و رفتند. داشتند می‌رفتند گفتم شنیده بودم شما خیلی سؤال می‌پرسید. چرا سؤالی نمی‌پرسید؟ آن دو ملک گفتند؛ به ما گفتند آنهایی که بوی امام حسین(علیه‌السلام) می‌دهند سؤال نکنیم. گفتم من چطور؟ گفتند تو که خوب گریه می‌کردی...

السلام علیک یا اباعبدالله....


[1]. وسایل الشیعه، ج 1، ص 339.

[2]. همان.

[3]. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 369.

[4]. وسائل الشیعة ج۲۱ ص۲۸۵.

[5]. کلینی؛ اصول کافی، ج 5، ص 510.

[6]. شیخ حر عاملی؛ وسایل الشیعه، ج 15، ص 285.

[7]. همان.

[8]. سوره بقره، آیه 264.

[9]. وسایل الشیعه، ج 15، ص 285.

[10]. همان.

[11]. همان.

[12]. میزان الحکمه، ج 9، باب قبر.

[13]. ثواب الاعمال، ص 8.