خانواده، محور اصلی اصلاح جامعه

خانواده، محور اصلی اصلاح جامعه


خانواده، محور اصلی اصلاح جامعه

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: بسیاری از فضائل را وقتی می‌توانید در جامعه نهادینه کنید که زن در خانه بستر‌سازی کند // رسانه جای همه ظرفیت‌های آموزشی، تربیتی، معنوی و فرهنگی را گرفته است // محور زندگی زن است. در همه عرصه‌ها اولویت کارکرد و وجود زن، بر اساس جنس آفرینش تشریعی و تکوینی که خدا برای او قرار داده، استحکام نهاد خانواده در جامعه است // نابودی نهاد خانواده و کارکردهای آن و تجمیع ثروت از این راه برای یک طیف خاص در جامعه، به چه معناست؟ // اعتراف رابرت مرداک صهیونیستی از هدف قرار دادن زن در خانواده!

 

 

شناسنامه:

عنوان: مراسم ویژه فاطمیه اول؛ حکایت همچنان باقیست...

موضوع: الگوی سوم زن مسلمان؛ نقش عواطف زن در رهبری جامعه

شعار: دوباره زن، دوباره زندگی

زمان: 20 آذر، شب پنجم فاطمیه 1401

مکان: امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام)

 

عمود خیمه جامعه

سریعترین و درست‌ترین راه اصلاح و تعالی فرد و جامعه، اصلاح و تعالی خانواده است؛ چراکه خانواده نهاد مولد انسان و مسئول تربیت اوست. اگر خانواده اصلاح شد، افراد خوبی در آن تربیت می­شوند.

 خانواده نقش محوری دارد، عمود خیمه یک جامعه، خانواده­ است. اگر خانواده‌ها استوار باشند، آن جامعه قابلیت استوار شدن دارد. بنابراین باید به خانواده به عنوان یک نهاد مهم و ریشه­ای نگاه شود.

 

مهمترین شغل‌ و جایگاه در جامعه

به نقش­های خانوادگی باید بها داده شود، مثلاً نقش پدری، مادری، همسری و فرزندی، جامعه باید روی اینها سرمایه­گذاری کند. مسئولین، حکومت و خود مردم باید بها بدهند. الآن یک پدر به پدر بودنش بیشتر افتخار می­کند یا مدیر­کل بودنش؟! حتماً مدیرکل بودن، برایش مهم‌تر است. مادر به مادری‌اش بیشتر افتخار می­کند، یا مثلاً به اینکه یک کارآفرین نمونه یا رئیس یک اداره­ یا مدیرکل جایی باشد؟! کدام‌یک برایش مهم‌تر است، مادری یا آن شغل؟ این یعنی اصلاً به خانواده به عنوان یک نهاد اصلی و اساسی توجه نشده است. پدری مهمترین شغل و مادری مهمترین جایگاه است، جامعه باید اولاً آن را بپذیرد، بعد برایش تسهیلات بگذارد تا این نقش­ها لطمه نبیند؛ تسهیلات و امکانات برای شأن پدری، مادری، همسری و... در نظر بگیرد.

 

اهمیت و جایگاه خانواده در اسلام

وجود مبارک رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌فرمایند: «ما بُنیَ بَناءٌ فی الاِسلامِ اَحبُّ اِلَی اللهِ مِنَ التَّزویج»[1]؛ هیچ سنگ بنا و ساختمانی، هیچ بنا و ریشه­ای و هیچ پایگاهی پیش خدا محبوب‌تر از ازدواج نیست. ازدواج یعنی تشکیل خانواده.

روزی پیامبر(صلی­الله­علیه‌و‌آله) مردی را دیدند و ظاهراً با او دست دادند. دست‌‌هایش خیلی زبر بود، فرمودند: چقدر دست­هایت زبر است! گفت: برای معیشت خانواده­ام کار می­کنم. پیامبر(صلی­الله­علیه‌و‌آله) دستشان را بالا آوردند و دستش را بوسیدند فرمودند: «تِلکَ یَدُ لا تَمَسَّهَا النَّار»؛ این دستی است که آتش آن را نمی­سوزاند. «اَلکَادُّ لِعَیالِهِ کَالمُجاهِدِ فِی سَبیلِ الله»[2] کسی که دارد برای خانواده­اش زحمت می­کشد تا از راه حلال نان در بیاورد، مثل کسی است که در راه خدا مجاهدت می­کند. این جایگاه چقدر مهم است. چقدر نهاد خانواده مهم است!

 

زن، محور زندگی

پیغمبر(صلی­الله­علیه‌و‌آله) می­فرمایند: «خَیرُکُم لِاَهلِه وَ اَنَا خَیرُکُم لِاَهلِی مَا اَکرمَ نِساءً اِلّا کَریمٌ وَ لا اَهانَهُنَّ اِلّا لَئیمٌ»[3]؛ بهترین شما، بهترین‌تان برای خانواده است و من بهترین شما نسبت به خانواده­ام هستم. گرامی نمی­دارد زنان را مگر آدم کریم و آنها را پست نمی شمارد (به آنها اهانت نمی­کند) مگر آدم پست. از این روایت می­فهمیم: 1. باید زنان را اکرام کرد؛ 2. زن، محور زندگی و خانواده است. به مردها سفارش می­کند که اگر کرامت زن را حفظ کردید، خانواده و کرامت خانوادگی شما حفظ می­شود، فرزندان شما هم درست تربیت می­شوند.

البته در روایات دیگری هم به همین مسائل اشاره کردند، می­فرمایند: مرد نسبت به اهل­بیتش باید مراعات کند؛ چراکه قیامت در مورد خانواده و همسرش از او سؤال می­شود. زن هم همین‌طور، باید همسر، خانواده و بچه­هایش را مراعات کند؛ چراکه قیامت از او در مورد اینها سؤال خواهد شد. «مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِاَهلِ بَیتِهِ مُدَّ لَهُ فی عُمرِهِ»[4] هر کس با اهل بیتش خوب رفتار کند، خدا عمرش را زیاد می­کند. جایگاه زن‌ها در خانواده نقش کلیدی، اساسی و محوری است.

 

عامل بقا و وجود انسان

خدای متعال همه عالم را برای انسان و به طفیل وجود او خلق کرده و انسان را برای خودش. اما وجود و بقای انسان، (این موجود فوق‌العاده­ای که خدا او را آفریده برای خلیفه­اللهی)، متوقف بر زن و مرد است. ادامه حیات بشر به زن و مرد بستگی دارد. موجود عظیمی که خدا برای جایگاه خلیفه­اللهی آفریده و نقش او را برای رشد و تعالی و رسیدن به مقصد به خودش واگذار کرده است. تمام عالم خلق شده‌اند تا او را به مقصد برسانند و او باید خودش، خود را به مقصد برساند؛ یعنی وجود او متوقف بر خودش است که تلاش کند و قدر خود را بداند. موجودات دیگر عالم متوقف بر اویند، اما وجود او متوقف بر این است که خودش را به تعالی برساند.

 

نقش زن، اخص مقدمتین

  تأثیر انسان بر موجودات کجا خودش را نشان می­دهد؟ در همسری؛ زن و مرد. در علم منطق می­گویند: صغری، کبری، نتیجه. یعنی یک مطلب اول داریم و یک مطلب دوم، بعد براساس این دو مطلب، نتیجه می­گیریم. می­گویند: نتیجه، تابع اخص مقدمتین است. علامه حسن­زاده آملی(رحمة‌الله‌علیه) می­فرماید: این نقش زن است که تالی مرد قرار می‌گیرد. مرد به اضافه زن مساوی می‌شود با نتیجه، نتیجه هم تابع اخص مقدمتین یعنی مادر است. دانشمندان هم امروزه می‌گویند: زن بیشترین تأثیر را در توارث، اخلاقیات و رفتارها بر فرزند دارد. زن و مرد هر دو تأثیر دارند منتها بیشترین تأثیر را زن دارد.

 

چرا زنان به کشتزار تشبیه شدند؟

خداوند تعالی در قرآن می‌فرماید: «نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّیٰ شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»[5]؛ زن‌های شما کشتزارهای شمایند، برای آخرت خودتان توشه بفرستید؛ که منظور فرزندان است. خداوند می‌فرماید: «أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ»، «أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ»[6]؛ شما فکر می‌کنید خودتان کشاورزی می‌کنید؟! این ماییم که داریم زراعت می‌کنیم، شما ابزارید، «نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ»؛ زنان کشت‌زار شمایند؛ ولی اصل زارعت را خدا دارد انجام می‌دهد، برای اینکه حواست باشد ای انسان! یک‌وقت مبدأ و مقصد را گم نکنی.

 علامه می‌فرماید: نطفه مثل بذر و رحم زن مثل مزرعه است که صفات مزرعه در پرورش بذر تأثیر فوق‌العاده دارد. بعد ذکر می‌کنند که چطور وقتی یک بذر را در زمین‌های مختلف کشت می‌کنید به تفاوت، محصول می‌دهد؛ در بعضی از زمین‌ها بذر خیلی عالی، باکیفیت و نرم است، طعم خوب، درشتی‌ و رنگ و بوی خوب دارد، آن محصول، در بعضی از زمین‌ها جواب نمی‌دهد یا بد جواب می‌دهد، «و البَلد الطَّیبُ یَخرُجُ نَباتُهُ بِإذنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبیثَ لایَخرُجُ إلّا نَکِدا»[7]؛ زمین طیب، رویش‌هایش مناسب و خوب دارد و زمین‌های نامناسب و خبیث رویش‌های خوبی ندارد. جای دیگر می‌فرماید: «الخَبیثاتُ لِلخَبیثینَ و الطَّیباتُ لِلطَّیِّبینَ»[8]؛ زن‌های خبیث مال مرد‌های خبیث‌اند، زن‌های طیب مال مرد‌های طیب‌اند.

زن به عنوان کشتزار معرفی شده، یعنی اینکه یک بذر، چه محصولی می‌خواهد بدهد، به زمین برمی‌گردد. زمین خیلی مهم است.

 

نقش اساسی و کلیدی زن در خانواده

 البته ما می‌خواهیم از این بنا فراتر برویم و فقط مسئله را کشتزار به معنای فرزند‌آوری نبینیم. واقعاً شما بسیاری از فضائل را وقتی می‌توانید در زندگی نهادینه کنید که زن در خانه بستر‌سازی کند؛ آن موقع می‌شود خیلی از فضائل، حرف‌های خوب و کار‌های خوب را نهادینه کرد. اگر زنِ موافق و همسرِ همراه وجود داشته باشد، در زندگی رویِش ایجاد می‌کند و تربیت خوب شکل می‌گیرد. البته نمی‌خواهیم همه چیز را متوقف بر زن کنیم! زن‌های بسیار خوبی هم هستند که مرد‌های نادرستی دارند که آن مردها اسباب زجر و مشکلات برای زن‌های مؤمنه‌اند، اجازه نمی‌دهند دین، ایمان و رشدشان به درستی اتفاق بیفتد؛ اما نقش زن، کلیدی‌تر است.

در مورد اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، در زیارت امام‌حسین(علیه‌السلام) می‌خوانیم: «أشهَدُ أنَّکَ کُنتَ نُوراً فِی الاَصلابِ الشّامِخَة وَ الاَرحامِ المُطَهَرَة لَم تُنَجِّسکَ الجاهِلیَّةُ بِأنجاسِها وَ لَم تُلبِسکَ مِن مُدلَهِمّاتُ»[9]؛ شما نور بوده‌اید در صلب پدران بزرگوارتان و در رحم‌های مطهره و پاک. یعنی حتی اصلاب شامخه معصوم، ارحام مطهره می‌خواهد. اینها نکته در مورد جایگاه زن و اهمیت آن است.

 

خانواده، محل تربیت

 خانواده محل تعلیم ‌و ‌تربیت است. روایات متعددی داریم که می‌فرمایند شما موظفید بچه‌هایتان را آموزش دهید و احکام دین، اخلاق، سواد و... را به آنها یاد دهید؛ فرزندان به گردن پدر و مادر حقوقی دارند که اگر آنها عَمداً کوتاهی کنند، عاق فرزندان‌شان می‌شوند، باید جواب خدا را بدهند. از انتخاب اسم فرزند گرفته تا بسیاری از چیز‌های دیگر که فرزند قیامت سؤال می‌کند چرا اسم من را یک اسم نامناسب انتخاب کردید!... تا تربیت و... پس اینها یکی از کارکردهای خانواده است.

تربیت ابتدایی از دوران بارداری و انعقاد نطفه شروع می‌شود. بعد والدین اسم فرزند را انتخاب می‌کنند. اینها احکام و دستوراتی دارد. وقتی دستورات و احکام و حقوق دارد، یعنی وظیفه تربیت به عهده پدر و مادر ایجاد می‌شود.

 

مدیریت مسائل جنسی فرزندان در خانواده// آثار نگه‌داری از حیوانات اهلی در خانه

یکی دیگر از کارکرد‌های خانواده، بلوغ و غریزه جنسی است که باید در خانواده توسط والدین مدیریت شود. به‌ جای اینکه بچه‌ها رها شوند، پای رسانه، فضای‌مجازی و محیط‌های آلوده بروند، یا طرح ۲۰۳۰ شرکت کنند تا غریزه  جنسی، کنترل و مدیریت آن را یاد بگیرند، پدر و مادر موظف‌اند مسائل جنسی فرزندشان را مدیریت کنند.

بعضی از مؤمنین اصلاً درباره آن صحبت نمی‌کنند و می‌گویند زشت است! اصلاً اینطور نیست. اتفاقاً سفارش هم شده که مثلاً بعضی از حیوانات اهلی را در خانه نگه ‌دارید. حداقل کبوتر و امثال آن را نگه ‌دارید. یکی از آثار نگه داشتن حیوانات اهلی در خانه این است که بخشی از آموزش‌ها در مسائل غریزی، تربیت جنسی، مسئله لقاح و نکاح و ارتباط‌های این‌چنینی را بچه‌ها بدون آسیب، از حیوانات یاد می‌گیرند. الآن این‌ مسائل را در قالب فیلم و صحنه‌های مستجهن آورده‌اند که آسیب دارد. یکی از آثار نگه داشتن بعضی از حیوانات اهلی اینهاست؛ بچه‌ها می‌بینند، سؤال می‌کنند و می‌توان به سؤالات با رقیقی پاسخ داد. پدر و مادر، باید خودشان را متکلف امور تربیت جنسی بچه‌ها بدانند.

 

آموزش، یکی از کارکردهای خانواده برای فرزندان

در خانواده‌های قدیم فرزندان اهمیت سفره، غذا، تهیه غذای‌خانگی و امثال این موارد را آموزش می‌دیدند.  بچه‌ها باید ببینند زمان غذا خوردن، سفره پهن می‌شود و محل تجمع خانواده است. سفره آداب دارد؛ سفره یازده مستحب دارد، یعنی اثر تربیتی دارد، یعنی کار آموزشی است.

 باغچه در خانه‌ها بود، بچه‌ها در خانه سبزی می‌کاشتند، سبزی برداشت می‌کردند یا آنهایی که باغ داشتند، میوه برداشت می‌کردند. خانواده اینگونه بوده است. اینها یکی از کارکرد‌های خانواده است در خانه‌ها نان می‌پختند؛ خانواده محل تولید بوده، تولید یاد می‌گرفتند، آموزش‌ها را در خانه یاد می‌گرفتند. معنویت، رفتار‌های دینی و معنوی والدین در منزل با بچه‌ها بوده است. نماز خواندن با بچه‌ها، روضه‌های خانگی، دعاهای خانگی و سفره‌هایی که در خانه می‌انداختند بچه‌ها را درگیر می‌کرد، آنها هم کار می‌کردند، برای امام‌حسین(علیه‌السلام) و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) پرچم می‌زدند، خانه را تمیز می‌کردند و کار می‌کردند. یک هویت اتفاق می‌افتاد. با پدر و مادر به مسجد می‌رفتند یا فضا‌های معنوی دیگری در خانه ایجاد می‌کردند.

 معنویت در خانه بر عهده والدین است. آنها باید بچه‌هایشان را تربیت کنند، اصل تربیت معنوی با والدین است. پدران و مادران جوان خانه‌داری و همسر‌داری را از پدربزرگ و مادربزرگ‌ یاد می‌گرفتند، بچه‌ها هم در خانه بودند، باهم ارتباط داشتند و بچه‌داری، همسر‌داری، خانه داری و کدبانویی را یاد می‌گرفتند. پسر، پدری کردن یاد می‌گرفت، دختری مادری کردن را. یکی خیاطی یاد می‌گرفت، یکی ساخت و ساز. فرآیند رشد و زوجیت را به صورت ارگانیک و بدون آسیب با حیوانات و گیاهان در خانه یاد می‌گرفتند؛ امروز همه اینها از بشر گرفته شده است.

 

سوء استفاده رسانه

 رسانه جای همه ظرفیت‌های آموزشی، تربیتی، معنوی و فرهنگی را گرفته است. محور زندگی زن است. در همه عرصه‌ها اولویت کارکرد و وجود زن، بر اساس جنس آفرینش تشریعی و تکوینی که خدا برای او قرار داده، استحکام نهاد خانواده در جامعه است. قرار است خانواده، هم جامعه و هم افراد را مدیریت و رهبری کند، یعنی خدا زن‌ها را دقیقاً جایی قرار داده که کانون رهبری و مدیریت افراد و جامعه را بر عهده دارند.

 

جایگاه و اجر زنان از منظر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله)// جهاد زنان!

علامه طباطبایی(رضوان‌الله‌‌علیه) روایتی را نقل کرده‌اند که وجود مبارک پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مسجد نشسته بودند و اصحاب هم دور ایشان جمع بودند. ناگهان زنی به اسم اسماءبنت‌یزیدانصاری بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) وارد شد، گفت: پدر و مادرم فدای شما ای رسول خدا. من از طرف زن‌ها به عنوان یک پیک و نماینده به سمت شما آمده‌ام که این پیام را به شما برسانم. ای رسول خدا که جان من فدای شما باد، بدان که هیچ زنی در شرق و غرب عالم نیست که این پیامی را که من برای شما آورده‌ام بشنود و با این حرف موافق نباشد، سؤال همه هست. لذا من نماینده همه هستم. شما به من جواب دهید. من می‌دانم خدا به حقیقت، شما را برای رسالت بر همه مردها و زن‌ها مبعوث کرده است؛ ما هم به شما و آن خدایی که شما را مبعوث کرده ایمان آورده‌ایم، اما ما جماعت زن‌ها محصوریم، مقید به قیود و محدود به حدود، تحت فرمان شوهر، در خانه‌های شما نشسته‌ایم و برای برآورده شدن خواسته‌ها و میل‌های شما آماده‌ایم و اولاد شما را در وجود خود حمل می‌کنیم، اما شما جماعت مردان، بر ما فضیلت داده شده‌اید به اینکه در صحنه‌های نماز جمعه حاضر می‌شوید، در جماعت‌ها حضور می‌یابید، عیادت بیماران و تشییع جنازه و حج به‌جامی‌آورید و از تمام اینها بالاتر، در راه خدا جهاد می‌کنید و هر کدام از شما مردان که به سوی حج یا عمره یا برای مرزداری یا سرداری خارج شود، ما اموال شما را حفظ می‌کنیم، لباس‌های شما را می‌بافیم، قرض می‌کنیم، اولاد شما را تربیت می‌کنیم؛ اینک ای رسول خدا، برای ما بیان کنید آن چیزی که ما را با شما در اجر شریک می‌کند چیست؟ مگر نمی‌گویید زن و مرد یکسان‌اند؟! ما چنین محدودیت‌هایی داریم و مردها اینقدر راحتند. آیا ما در اجر مردان شریکیم؟ این همه آنها عرصه عبادت دارند و ما محدودیم و...

 حضرت چهره مبارک خود را تماماً به سوی اصحاب برگرداندند و فرمودند: آیا شما تا به حال شنیده‌اید گفتاری از زنی که در امر دین خود و در مسئله‌ای از مسائل مذهب خود پاکیزه‌تر، طیب‌تر، منطقی‌تر و نیکوتر از گفتار این زن باشد؟ اصحاب گفتند: یا رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، نشنیدن به جای خود، ما گمان هم نمی‌کردیم این دقایق به فکر زنی برسد و زنی بتواند به این خصوصیات پی ببرد! رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) متوجه آن زن شدند و فرمودند: اینک برو به همه کسانی که سؤال داشتند و تو را نماینده خود قرار دادند خبر بده که بهتر شوهرداری کردن شما، دنبال رضا و طلب خواسته‌های شوهر بودن در امور، متابعت و موافقت او را نمودن ثوابی به شما می‌دهد که معادل با تمام اجرهایی است که خداوند برای مردان قرار داده است. مردان شب تا صبح بی‌خوابی می‌کشند، جهادهای سنگین می‌کنند، جانباز می‌شوند، تیر و شمشیر می‌خورند و... اوج عبادت‌هایی که مردها می‌توانند انجام دهند و از زن‌ها برداشته شده را در نظر بگیرید، شما موافقت کنید که همسرداری و همراهی کنید، اوج آن اجرها را به شما می‌دهند. در ضمن در روایات خطاب به مردها فرموده‌اند: مردی که در خانه به همسر خود کمک کند؛ یعنی خوب همسرداری ‌کند، اجر شهید دارد. یک ساعت کنار خانواده نشستن و صحبت کردن، حرف‌های عاشقانه به خانواده زدن، معادل با یک سال عبادت است؛ روزها روزه، شب‌ها نماز، اعتکاف در مسجد پیامبر و... آن زن این حرف‌ها را شنید. البته پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) خیلی صحبت کردند و نکاتی را فرمودند که تحلیل و تفسیر دارد. به راه افتاد درحالی‌که از شدت خوش‌حالی صدا می‌زد: «لا اله الا الله»، «الله اکبر»؛ با این حال از محضر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفت.

زن در خانوداه این کارکردها را دارد. «جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ»[10]؛ جهاد زن‌ها خوب شوهرداری کردن است.

 

خوابی که دشمنان پلید برای زن و مادر ایرانی دیده‌اند// بی‌مفهوم کردن واژه حیا و مادر در ایران

 خانواده محل تربیت و آموزش است. همه کارهای در خانه همین است و اینها به عهده زن است؛ جایگاه زن در اسلام این است. اتفاقاتی افتاده که باعث شده ما از این مسئله فاصله بگیریم. یکی زن و خانواده که توسط تمدن غرب و نظام سرمایه‌داری از محوریت خود خارج شده و دیگری دین. سعی کرده‌اند این‌ها را از کارکرد خود بیندازند. دین، زن و خانواده.

 شخصی به نام رابرت مرداک فرمانروای امپراتوری رسانه‌ای صهیونیستی آمریکا و غرب است، مقاله‌ای نوشته که قسمتی از این مقاله را برای شما می‌گویم؛ برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه مقدسی به نام خانواده، هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع مادر را در دستور کار خود قرار دهم. در ایران، مادرِ خانواده همه‌چیز را مدیریت می‌کند و اگر مادر را به لجن بکشیم، تمام این جامعه به لجن کشیده خواهد شد. قصد این مجموعه رسانه‌ای این است که واژه‌ای به نام مادر و حیا را در ایران بدون مفهوم کند.

 

ترویج بی‌حجابی در جامعه به وسیله بازیگران!

رابرت مرداک در جای دیگر مقاله می‌گوید: بدحجابی باید از طریق بازیگران در جامعه ایران تزریق شود. اگر می‌خواهید این جامعه را منهدم کنید، دیگر حمله نظامی و بمب انداختن فایده‌ای ندارد. شما باید دامن‌های کوتاه بر سر مردم بریزید، این جامعه منهدم می‌شود. اگر مادر فاسد شود، جامعه فاسد می‌شود. سپس می‌گوید: از طریق بازیگران و هنرپیشه‌ها و...؛ ما  الآن بازیگران و هنرپیشه‌ها و حتی ورزشکارانی داریم که یا چند بار ازدواج کرده‌ و طلاق گرفته‌اند، یا خانواده ندارند و در سن بالا هستند و هنوز ازدواج نکرده‌اند؛ اصلاً اعتقادی به ازدواج ندارند، مصاحبه می‌کنند و می‌گویند برای چه ازدواج کنیم! اینها الگوهای جوانان ما هستند.

 

به واسطه ولایت فقیه و شهدا سر جای خود ایستاده‌ایم!/ تلاش غرب علیه زن و خانواده

 بیست‌هزار شبکه ماهواره‌ای در دنیا کار می‌کند و سیصد ماهواره تلویزیونی در دنیا فعال است. در ایران هجده‌هزار شبکه ماهواره‌ای قابل دسترس است، دوهزار از این هجده‌هزار با دیش‌های معمولی قابل دسترسی است. 380 کانال، 24 ساعته صحنه‌های مبتذل پخش می‌کنند. به هرکسی هم که ماهواره دارد می‌گوییم: چرا ماهواره داری؟ می‌گوید: من برای برنامه‌های علمی می‌خواهم. باید گفت: اگر راست می‌گویی و برنامه‌های علمی می‌خواهی، برو کتاب بخوان.

این تلاشی است که غرب علیه زن و خانواده کرده. علت این است که این راه و شیوه فروپاشی است. از این شیوه استفاده می‌کنند؛ چرا که 1. دین را از صحنه خارج کنند؛ دینداری را سخت ‌می‌کنند، دینداری را هزینه‌بردار و حیثیت‌بردار ‌می‌کنند. این فرآیند طولانی بوده که طی کرده‌اند و تا به حال ضربه‌هایی را به ما و جامعه بشری زده‌اند.

البته بدانید که ما تنها کشوری هستیم که نسبت به کشورهای دیگر از این آسیب‌ها خیلی حفظ شده‌ایم، ما به واسطه ولایت فقیه، شهدا و آرمان‌ها سر جای خود ایستاده‌ایم، ضربه خورده‌ایم ولی اساسی تغییر نکرده‌ایم. نکته این است که دین را گران و دینداری را هزینه‌بردار می‌کنند. 2. خانواده و زندگی هزینه‌بردار و گران می‌شود.

 

آسیب سیستم نظام سرمایه‌داری

 نظام سرمایه‌داری به دنبال تجمیع ثروت و قدرت است؛ می‌گوید هرچه ثروت و قدرت خُرد در جامعه بشری هست، باید جمع شود و در اختیار من و مجموعه‌های اقتصادی من باشد تا من قدرتمند و ثروتمند شوم. کسب‌و‌‌کارهای خرد را نابود می‌کند و به جای آن شرکت‌ها، مؤسسات و کارخانجات بزرگ می‌زند و بقیه مردم را کارگر خود می‌کند، همه زیردست و کارگر و او کارفرما می‌شود. بیشترین سود به او و کمترین سود به کارگر و کارمند می‌رسد. این سیستم نظام سرمایه‌داری در دنیاست و ما هم به این‌ مبتلا شده‌ایم. ما باید از این پوسته خارج شویم. جامعه ما مبتلا شده است. امام(رحمت‌الله‌علیه) با نظام سرمایه‌داری موافق نبوده‌اند، حضرت آقا(حفظه‌الله) نیز با نظام سرمایه‌داری موافق نیستند. تمام مبانی و سخنرانی‌هایشان موجود است.

ولی چرا اینگونه شده است؟ به دلیل اینکه دولت‌هایی که روی کار آمده‌اند، مخصوصاً بعد از جنگ، ریل را عوض کرده‌اند و به سمت نظام سرمایه‌داری و اقتصاد آزاد رفته‌اند.

 

نابودی مولدهای خُرد در روستاها

نظام سرمایه‌داری می‌خواهد جای همه مولدهای خرد را در جامعه بگیرد. مثلاً در مورد لبنیات، قبلاً می‌رفتیم از روستا،  پنیر طبیعی و شیر درجه یک و خامه می‌گرفتیم، ولی الآن ما می‌خواهیم به روستا برویم، از شهر لبنیات می‌خریم و به روستا می‌بریم؛ چرا که نظام سرمایه‌داری، زندگی شهری را تقویت کرده و زیرساخت‌های زندگی روستایی را از بین برده و سپس همه سرمایه‌ها را آورده است. گفته اگر لبنیات می‌خواهید، من خودم کارخانه می‌زنم، گاوداری مکانیزه می‌زنم و شیرها را تولید می‌کنم. در کشور چقدر چنین چیزی ممکن است؟ طبیعی‌ بودن آن که امکان ندارد؛ آب به آن می‌بندند، مواد به آن می‌زنند، شما نمی‌دانید که این ماست، کشک و دوغی که می‌خورید واقعاً طبیعی است یا نه. روی آن هم می‌نویسند صد‌در‌صد طبیعی! بعد این‌ همه بیماری، مشکلات و عوارض به وجود می‌آید؛ چرا که نظام سرمایه‌داری حاکم است. او می‌خواهد پول و ثروت به دست بیاورد.

 

نتایج تقویت روستاها و تولیدمحور بودن آنها

باید روستاها و زیرساخت‌های آن را تقویت ‌کرد، آن‌‌وقت تولید، محور می‌شود و زندگی طبیعی ارگانیک و پیشرفته شکل می‌گیرد. نظام سرمایه‌داری می‌گوید: نه! همه ‌چیز را من باید دست بگیرم. می‌آید همه اینها را در دست می‌گیرد و از بین می‌برد. نظام سرمایه‌داری می‌گوید: همه‌چیز باید قابل خریدوفروش باشد تا بتوان با آن به ثروت رسید؛ لذا غذا، بهداشت، آموزش، پرورش، تربیت، فرهنگ و... که در خانه به صورت ارگانیک در اختیار خانواده بود، به عنوان نهاد مولد و نهاد مربی، از خانواده سلب شد و جای مولدها را گرفت و همه اینها را به کالا تبدیل کرد و حالا به صورت گران به خود ما می‌فروشد.

 

تفاوت خانواده قدیمی و امروزی

نابودی نهاد خانواده و کارکردهای آن و تجمیع ثروت از این راه برای یک طیف خاص در جامعه، به چه معناست؟

در قدیم خیلی از آموزش‌ها و مهارت‌ها در خانواده اتفاق می‌افتاد. الآن مؤسساتی هست که باید بروید ثبت‌نام کنید و پول بدهید تا آن مهارت‌ها را یاد بگیرید؛ یعنی این آموزش را از خانه، پدر، مادر، اقوام، بزرگترها و فرایند زندگی حذف کرده‌اند. قبلاً مجانی یا خیلی ارزان به دست می‌آوردید، حالا باید هزینه کنید. در مسئله بهداشت و درمان؛ در خانواده، بهداشت و درمان طبیعی حاکم بوده، ولی تمدن غرب یک بهداشت و درمان صنعتی و شیمیایی به ما تحمیل کرد که عوارض و کلی مشکلات دارد. قبلاً در خانه‌ها حداقل بیماری‌های سطحی را خودشان درمان می‌کردند، پدربزرگ و مادربزرگ خودشان تا حدی پزشک بودند، حالا تمدن غرب غذاهایی به خورد ما داده که دیگر مادربزرگ‌ها هم نمی‌فهمند درمان آن چیست. فقط خودشان می‌فهمند باید چه ‌دارویی بدهند و باز آن داروهایی که می‌دهند، عوارضش بیشتر است و دوباره شما محتاج به آن سیستم می‌شوید. حالا ای کاش در همین وضعیت هم بهداشت و درمان رایگان بود.

 

بیرون‌سپاری به چه معناست؟// معنویت یا فریب؟!

 طبق قانون اساسی بهداشت و درمان باید رایگان باشد و بیمه، همگانی شود. دولت‌هایی که بعد از جنگ روی آمدند، به چنین چیزی عمل نکردند. رهبر چند سال پیش فرمودند: شخص وقتی مریض می‌شود، غیر از دردِ بیماری‌ نباید درد دیگری داشته باشد؛ یعنی باید بهداشت و درمان رایگان باشد.

خانه‌داری، همسرداری، فرزند‌داری و... اینها رفت در مؤسسات مشاوره و مراکز درمانی که کلاس بروید و فلان کار کنید تا یاد بگیرید. همه اینها از خانه و خانواده بیرون رفت و مجبورند با هزینه‌های سرسام‌آور دوباره به خودِ ما برگردانند. در حالی که این آموزش‌ها در خانه به صورت طبیعی اتفاق می‌افتاد. حتی معنویت و مراکز موفقیت، دوره‌های تمرکز حواس، عرفان حلقه، کلاس‌های جذب، انرژی‌درمانی، اینها چیست؟ می‌گوید احساس خوبی ندارم به این کلاس‌ها رفتم و خیلی خوب بوده، الآن حالم خوب است. بله حالت خوب است، مثل یک معتاد که مواد مصرف می‌کند و حالش خوب است، شما هم الآن حالت خوب است، ولی نمی‌فهمی چه‌ چیزی به خوردت داده‌اند، متوجه نیستی! این معنویت نیست، این فریب است! سفره و تغذیه به رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌ها منتقل شده، حتماً هفته‌ای یک وعده باید برویم بیرون غذا بخوریم، ما که بالاخره مستضعف و بدبختیم، اگر ماهی یک الی دوبار نرویم، احساس کمبود می‌کنیم. یک عده‌اند که در زندگی‌ هر روز از بیرون غذا می‌گیرند، یا هفته‌ای چند دفعه از بیرون غذا می‌گیرند در خانواده‌ها سفره جمع شده است، دیگر کسی صبحانه نمی‌خورد. ظهر هم که خانه نیستند، شام را هم احتمالاً باید بروند بیرون چراکه در خانه لذتی برایشان ندارد...

 

محل اصلی تربیت و آموزش و پرورش

تربیت و آموزش و پرورش فرزندان از داخل خانه و خانواده، به سیستم آموزش و پرورش منتقل شد. الآن مدرسه خوب به چه معناست؟ می‌گویند: فلان جا، بچه را می‌گذارد و این اندازه هم پول می‌دهد و آنجا فرزند را تربیت می‌کند، یک‌ هفته یا یک ‌ماه بعد هم سراغ مدیر مدرسه می‌رود با دعوا که این چه مدرسه‌ای است، چرا اینطور درس می‌دهند، چرا مواظب تربیت بچه‌ها نیستند... قبلاً تربیت به عهده خانواده بود.

همه نهادهای اجتماعی اعم از مسجد، هیئت و مراکز آموزشی در زندگی انسان مکمل‌اند، ولی امروزه آنها اصل شده‌‌اند. مادر، فقط بچه را به دنیا می‌آورد. شیر ندارد، شیر خشک به بچه می‌دهند و چون مادر شاغل است، بچه را می‌گذارند مهد کودک، بزرگ‌تر هم که شد، به مدرسه می‌فرستند و بعد از ۱۲ سال از آموزش‌ و ‌پرورش تحویل می‌گیرد، بعد می‌گویند چرا بچه‌ ما اینطور شد؟ امروزه خانواده هیچ احساس مسئولیتی نسبت به تربیت نمی‌کند اینها خطاهای جدی است، که در جامعه ما به تبع فرهنگ و تمدن غرب مرتکب می‌شویم.

 

کارکرد خانواده در کلام امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه)

امام راحل می‌فرمایند: «نقش خانواده به خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند کار معلمان آسان‌تر خواهد بود». اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع می‌شود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان استقلال و آزادی و تعهد به مسائل کشور پایه‌ریزی می‌شود. اصل تربیت برای خانه است. می‌فرمایند: «فرزندان را تربیت کنید، بعد به مدرسه بفرستید» ولی ما الآن بچه‌ها را می‌فرستیم مدرسه تا تربیت شوند، نتیجه‌اش همین می‌شود.

 

نتایج ناکارآمد کردن خانه و خانواده// رهاورد سبک زندگی غربی برای خانواده ایرانی

تمدن غرب نهاد خانواده را کوچک و نا‌کارآمد می‌کند، به نحوی که با سبک زندگی غربی عجین می‌شود؛ نه خانه‌های ما محل سکون و آرامش است، نه تغذیه و بهداشت و درمان و آموزش و پرورش به نحو صحیح انجام می‌شود. در همه زمینه‌ها مقلد غرب شده‌ایم، غرب با تفکر سرمایه‌داری همه‌ چیز را از ما گرفته، زندگی را گران کرده، و برای به دست ‌آوردن زندگی گران زن و مرد باید بروند کار کنند، بعد همان چیزهایی که داشتند باید با قیمت گران‌تر خریداری کنند. همه مهارت‌ها به بیرون از خانه و خانواده رفته است؛ الآن همه چیز پولی شده، حتی آموزش؛ مؤسسات فرزندان شما را برای کنکور آموزش می‌دهند، رستوران و شب‌های فلان، خانه و شهر فلان تا ساعت ۲ بامداد در خدمت شماست.

 همه چیز از بیرون می‌آید؛ خانواده که از کارآیی می‌افتد و دچار فروپاشی می‌شود یعنی مادری، پدری، همسری و فرزندی از کارآیی خودش می‌افتد. طلاق عاطفی اتفاق می‌افتد؛ زن و شوهر در کنار هم‌اند ولی اصلاً با هم زندگی نمی‌کنند. بعد طلاق واقعی اتفاق می‌افتد و فرزندان طلاق زیاد می‌شوند، آن آرامشی که در خانواده بود از دست رفته و فرزندان، فرزندان فرار می‌شوند، یک عده از خانه فرار می‌کنند برای به دست ‌آوردن آرامش می‌روند به چه چیز پناه می‌برند؟ به مواد مخدر و مشروبات الکلی. الآن مصرف مواد الکلی خانم‌ها در کشور ما از آقایان بیشتر است! عاطفه خانوادگی از بین رفته است.

 

خانواده در تمدن و فرهنگ غرب

در ژاپن، کافه‌های نوازش درست کرده‌اند! مردم همیشه به دنبال کارند و خانواده و عواطف خانواده معنا ندارد. برای همین کافه‌هایی درست کرده‌اند که مردم پول می‌دهند تا یک ‌عده آنها را بغل کرده و نوازش می‌دهند و چند ساعت بعد می‌روند. نسخه رایگان آن هم در اینترنت موجود است، به عنوان آغوش رایگان. یک عده می‌روند داخل خیابان پوستر دست می‌گیرند آغوش رایگان. آنجا حریم هم نیست، آن فرد هم خانواده و عواطف ندارد، رایگان هم هست. چند دقیقه فرد را بغل می‌کنند، احساس آرامشی می‌کند و می‌رود. از سال ۲۰۰۶ فیلم‌هایش را پخش کردند و در دنیا گسترده شد، چراکه زندگی برای آنها لذتی ندارد و دست و پاگیر است. نتیجه‌ای هم در این زندگی نمی‌بینند. این زندگی را تمدن غرب درست کرده است.

 

نتیجه نگاه اقتصادی به زندگی بشر

ازدواج‌های سفید شکل می‌گیرد. خانه‌های و زندگی‌های مجردی شکل می‌گیرد. متأسفانه برای کسانی که گریزی برای زندگی خانوادگی ندارند، روابط فرازناشویی و فرا خانوادگی به وجود می‌آید. این دستاورد تمدن غرب و نتیجه نگاه اقتصادی به زندگی بشر است. در آمریکا معمولاً چهل سال به بالا ازدواج می‌کنند، آن ‌چه به سر مردم آوردند دامن خودشان را هم گرفته است. زندگی که ارزش ندارد از چهل سال شروع می‌شود، می‌روند ازدواج می‌کنند دو نفر هم‌‌دیگر را پیدا می‌کنند به خاطر اینکه از تب‌وتاب‌ هم افتاده‌اند نسکافه‌ای چیزی برای هم درست کنند و با هم تفریح بروند و تنها نباشند و بچه‌ای هم اگر بخواهند از مراکزی که هست، می‌گیرند. این بچه‌ها همان بچه‌های نامشروعی هستند که محصول دوران مجردی خود آنهاست. چنین جامعه‌ای درست کرده‌اند. همه اینها به خاطر دور شدن از نقش و هدفی است که خداوند برای مرد و زن در این دنیا تبیین کرد، دور شدن از نقش و هدفی که برای خلقت انسان ایجاد کرد.

 

چه کسی فرزند شما را تربیت می‌کند؟! رسانه یا خانواده؟!

 عراق کشوری است که حملات و درگیری‌های متعدد دارد، اما شیعیان کربلا و نجف و برخی شیعیان دیگر هنوز فرهنگ بومی و اسلامی خود را حفظ کرده‌اند، حجاب را حفظ کرده‌اند. در حرم حضرت علی(علیه‌السلام)  یک سید موقع نماز با کلاه و شال سبز و لباس عربی و عبا می‌آید، هفت هشت بچه بزرگ تا کوچک همه مثل هم لباس می‌پوشند و قیافه‌های مثل هم، برای نماز می‌آیند. مشخص است که با حرص و ولع هم می‌آیند؛ یعنی اینگونه نیست که با زور بیایند. قرآن برمی‌دارند، می‌خوانند، دعا می‌خوانند، خیلی فضای جالبی است. در عراق تربیت هنوز در خانواده‌ها انجام می‌شود. رسانه هنوز نتوانسته بر خانواده تسلط پیدا کند. پدر خانواده می‌تواند هشت بچه را مثل هم تربیت کند. شما اینجا در یک دهه، دو بچه خدا به شما داده، این دو، زمین تا آسمان با هم فرق می‌کنند، نمی‌توانید اینها را یک لباس بپوشانید، یک حرف به آنها بزنید. یک بچه دارید دهه هشتاد، یک بچه دهه نود، این دو زمین تا آسمان با هم فرق می‌کنند، اصلاً حرف آنها را متوجه نمی‌شوید. چراکه خانواده تربیت نمی‌کند، رسانه تربیت می‌کند، رسانه هم دائماً در حال تغییر و تحول است.

 دانش‌آموزانی که در اغتشاشات اخیر دستگیر شده بودند، کلاً هندزفری در گوششان بود، ترانه‌های کره‌ای گوش می‌دادند، اصلاً صدای بیرون را نمی‌شنیدند. آنجا دائماً می‌گوید حمله کن! بزن! ... اصلاً زیست آنها در فضای مجازی است. در آن فضای مجازی به این نوجوانان و جوانان گفته بودند: جمهوری اسلامی سقوط کرد، الآن یک نظام دیگر روی کار آمده، برای همین در خیابان می‌ریختند، چراکه کلاً زندگی آنها در آن فضا بوده است.

 

راه نجات خانواده و جامعه چیست؟// چشم‌ها را باید شست!

نگاه جامعه به زن و خانواده و زندگی باید تغییر کند، نگاه باید اسلامی شود. نگاه جامعه، یعنی شما، یعنی آقای مجردی که می‌خواهی با یک خانم ازدواج کنی، خواهر عزیزی که می‌خواهی ازدواج کنی، نگاهت به زن و زندگی باید تغییر کند. آقا و خانم حزب‌اللهی که بر اساس سلایق شخصی خودت در مورد زن و زندگی و مرد قضاوت می‌کنی و فتوا می‌دهی و حکم صادر می‌کنی، نگاهت را تغییر بده، برگرد به اسلام، «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا»[11].

 

ایجاد الگوهای مناسب برای مردم// یک بام و دو هوا!

نخبگان، مراکز علمی، رسانه‌ای و آموزشی باید مکرر تبلیغ کنند. فیلم ساخته شود، داستان گفته شود، شعر سروده شود، در جامعه باید این به گفتمان تبدیل شود. یک مورد فیلم درست و حسابی در این زمینه نداریم.

 نخبگان جامعه، اثرگذاران در جامعه و مسئولان خودشان باید الگو شوند، زندگی‌شان الگو شود، نه اینکه بچه‌هایشان خارج از کشور درس بخوانند و زندگی لاکچری داشته باشند یا همین‌جا یک زندگی لاکچری داشته باشند، بعد به مردم بگویند: بگو مرگ بر آمریکا! بعد بچه‌ خودش در آمریکاست، این نمی‌شود!

 

ساده‌زیستی در زندگی علما و مسئولین

لذا زندگی علمای قدیم ساده بود. برای اینکه الگوی مردم‌اند، مراقب بچه‌هایشان هستند. زمانی به حضرت آقا گفتند: آقا، اجازه می‌دهید از زندگی شما فیلم بگیریم و پخش کنیم؟ فرمودند: فایده ندارد، کسی باور نمی‌کند. اخیراً از یکی از بزرگان تهران شنیدم که می‌گفت: ما منزل آقا بودیم فهمیدیم مدتی است که گوشت نمی‌خورند، گفتیم چرا؟ گفتند: به خاطر وضعیت مردم در روزهای گرانی. حضرت آقا اول انقلاب، زمانی که امام جمعه تهران بودند و هنوز رئیس جمهور نشده بودند، یک سخنرانی دارند که آقا مدتی پنیر نخوردیم، چون مردم پنیر ندارند.

علمای ربانی اینگونه زندگی کرده و می‌کنند، ‌آیا مسئولین ما این‌گونهاند؟ نه، خیلی‌هایشان اینگونه نیستند، بعد می‌خواهند الگو بدهند، نمی‌شود.

 

تأثیر ازدواج ارزان و آسان در اصلاح جامعه

باید برای ازدواج آسان فرهنگ‌سازی شود. از طریق نخبگان، واسطه‌گری برای ازدواج آسان انجام شود. ازدواج حضرت زهرا(‌علیهاالسلام) با امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) اصلاً اجازه ندادند ذره‌ای جریان ازدواج آنها مثل پادشاهان روم و ایران و... شود. در ساده‌ترین حالت ممکن و در حد ضعیف‌ترین مردم ادواج کردند. حتی بی‌بی لباسش را هم در عروسی به فقیر می‌دهد. اینها الگو و تعالی بشر است.

 مسئله دوم مردم‌اند، چه کار باید کرد؟ مردم، برادران و خواهران عزیز! در عقد و عروسی و ازدواج باید سهل‌گیری کنید. ازدواج در اسلام خیلی ارزان است. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) با یک عدد انگشتر آهنی یک نفر را به عقد یک نفر دیگر درآورد. ما سیره پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) را عمل نمی‌کنیم. ما مؤمنین، خانم‌های جلسه‌ایِ تسبیح‌بندازِ سفره‌بنداز عمل نمی‌کنیم، آقایان مذهبی و انقلابی عمل نمی‌کنیم و گناه این همه فساد به گردن ماست. در قیامت ما را می‌آورند، پرونده عمل ما را می‌آورند، پدر عزیز، مادر عزیز، بچه‌ شما سراغ روابط نامشروع رفته، در پرونده‌ شما زنا نوشته‌اند (اینها روایات است)، می‌گوید: خدایا! ما که نماز شب می‌خواندیم، ما که سفره می‌انداختیم، هیئت می‌رفتیم، می‌گوید: سخت گرفتید فرزندتان به گناه افتاد. این همه آداب و رسوم مزخرف در این جامعه باعث فحشا و منکرات می‌شود. بخشی از آن به عهده مردم است، مردم باید سهل بگیرند. پسر اگر مؤمن است، توانایی کار کردن هم دارد به او دختر بدهید. دو خانواده اراده کنند دختر و پسرشان را ساده به عقد هم دربیاورند، رسانه بیاید در بوق کند، اینها را تکرار کنند تا مؤمنین الگو بگیرند.

 

نقش بانوان در فرهنگ‌سازی// جلوی مد و فحشا را باید گرفت

ازدواج آسان یک امربه‌معروف‌ونهی‌ازمنکر بزرگ است. خانم‌ها می‌توانند فرهنگ‌سازی کنند، فرهنگ‌ها را عوض کنند. یک شوخی هم هست می‌گویند: «چیزی که خدا بخواهد می‌شود، چیزی که زن‌ها بخواهند شده.» زن در نوع خانه، در دکوراسیون و معماری و تجملات خانه تأثیر دارد، کدام مهمانی و عروسی برویم، کجا نرویم، در همه اینها زن نقش اساسی دارد. خواهران بزرگوار، گروه و تیم تشکیل دهید، کالای غیرایرانی نخرید فقط شما می‌توانید، مرد شما هم اگر بخواهد این‌ کار را انجام دهد و شما نخواهید نمی‌شود. خانم‌ها اقدام کنند، گروه‌های اجتماعی تشکیل دهند، از مسئولین در همه این حوزه‌هایی که گفتیم مطالبه‌گری کنند. یقه این دخترهایی که در خیابان هستند را نگیرید که چرا حجابت اینگونه است، مد و لباس را درست کنید، از مسئولینی که متولی امور لباس و مد و این چیزها هستند، مطالبه کنید. نمی‌گویم نهی از منکر نکنید ولی چه فایده دارد شما اینجا مکرر به اینها می‌گویید، آن طرف مکرر دارد تولید می‌شود. نقش اجتماعی ایفا کنید. پول دست خانم‌ها هست، مکرر می‌روند در طلا سرمایه‌گذاری می‌کنند، سرمایه را در تولید ببرید. باید یک عزم عمومی شود، بالاخره تحول هزینه دارد.

 

مسئله مسکن و ازدواج ارزان// ازدواج و زندگی باید ارزان شود

ازدواج و زندگی باید ارزان شود، حاکمیت و مسئولین باید ازدواج و خانواده را ارزان کنند. کارشناس برنامه «ثریا» با بررسی دقیق و کارشناسانه می‌گفت: در ایران اگر به هر خانواده ایرانی هزار متر زمین رایگان بدهند، دو درصد از زمین‌های کشور می‌رود و اگر زمین‌های نامسطح یعنی تپه‌ها و کویر که هزینه دارد را محسوب نکنیم، فقط چهار درصد زمین‌ها؛ یعنی جاهای خوبی را اختصاص دهید و هزارمتر زمین بدهید، چهار درصد از زمین‌های کشور می‌رود.

سال‌های گذشته بلایی سر مردم آوردند، برای اجاره یک اتاقک، یک آلونک نمی‌توانند هزینه کنند زندگی کنند. از هشت دولت بعد از جنگ تحمیلی، شش دولت لیبرال بودند و خلاف این جریان حرکت کردند، طبق نظام سرمایه‌داری غرب حرکت کردند. الان این دولت باید با زیرساخت ویران کار کند، دولت باید کار کند و ما هم باید مطالبه کنیم و کمک هم می‌کنیم.

ازدواج گران است، وام ازدواج مشکلی را حل نمی‌کند. وام ازدواج خوب است، ولی می‌خواهید مشکل برطرف شود ازدواج را آسان و ارزان کنید. سالن رایگان در اختیار زوج قرار دهید. خرید ارزان داشته باشند، با وام ازدواج و پول‌پاشی مشکلی حل نمی‌شود، وام فقط مُسکن است. چه کار باید انجام دهیم؟ باید نظام خانوادگی و اجتماعی اسلامی را به عرصه جامعه برگرداند.

 

همه چیز از یک خانواده شروع شد

خانواده خیلی مهم است. اسلام هم روی خانواده کار کرده است. همین که شما این ذکر از لبتان نمی‌افتد: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ»[12]. حرف از اهل‌بیت است، اهل یک خانه، خانه نبوت، همه چیز از یک خانه شروع شد از خانه‌ای که درونش چه کسانی بودند؟ «فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها»[13]. دشمن رفت تا این خانه را خراب کند. در زیارت عاشورا «فَلَعَنَ اللهُ اُمَّهٌ أسَّسَت اَساسَ الظُّلمِ وَ الجَورَ عَلَیکُم اَهلَ البَیت» را می‌خوانیم. آن خانواده کار می‌کرد، جنین در رحم مادر هم برای اسلام کار کرد. محسن اصلاً به دنیا نیامد مردم با او دین‌داری می‌کنند مردم با او به خدا می‌رسند. باید خانوادگی کار کنید.

 

وقتی تمام اهل خانه مدافع ولایت و اسلام شدند

 برای نابودی این خانواده آمدند. فرمود: آمدی این خانه را آتش بزنی؟!! می‌دانی چه کسانی در این خانه‌اند؟! می‌دانی نوه‌های پیغمبر در این خانه‌اند؟! اینها اهل‌بیت نبوت‌اند. رسول خدا هر روز از اینجا عمداً رد می‌شدند، دستشان را روی چارچوب در خانه می‌گذاشتند و جلوی مردم بلند می‌فرمودند: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ». حالا تو این خانه را می‌خواهی آتش بزنی؟! گفت: به خدا قسم، اگر علی بیرون نیاید این خانه را با اهلش آتش می‌زنم. آمده بود این خانواده را از بین ببرد.

پیغمبر(صلی‌الله‌‌علیه‌و‌آله) فرمودند: علی جان، دست به قبضه شمشیر نَبر برای اینکه این خانواده حفظ شود. پیغمبر(صلی‌الله‌‌علیه‌وآله) لحظات آخر عمر مبارکشان در بستر بودند. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را صدا زدند؛ دو نفری، هیچ‌کس دیگر در اتاق نبود. فقط وقتی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) از اتاق پیغمبر(صلی‌الله‌‌علیه‌و‌آله) بیرون آمدند تمام صورتشان برافروخته شده بود، رگ‌های گردنشان هم بالا زده بود. پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) چه فرموده بودند؟ کسی نفهمید. بعدها فهمید که آمده بود این خانواده را نابود کند.

 

اهل خانواده، اطراف پیامبر(صلی‌الله‌‌علیه‌وآله) جمعند...

«ذِکرُکمْ فِی الذّاکرینَ، وَاَسْماؤُکمْ فِی الأسْماءِ، وَاَجْسادُکمْ فِی الاَجْسادِ، وَاَرْواحُکمْ فِی اْلأَرْواحِ وَاَنْفُسُکمْ فِی النُّفُوسِ، وَآثارُکمْ فِی الاْثارِ، وَقُبُورُکمْ فِی الْقُبُورِ»[14]. پیغمبر نشسته بودند و جبرئیل نازل شد دقایقی از وحی گذشت، پیغمبر ناراحت نشسته بودند. همه اهل خانه اطرافشان نشستند، اما کسی جرأت نمی‌کند حرف بزند. به صورت اهل این منزل نگاه می‌کردند و های‌های گریه می‌کردند؛ اول به صورت دخترشان فاطمه(علیها‌السلام) خیره شدند بعد به صورت علی(علیه‌السلام) و سپس به صورت امام حسن(علیه‌السلام) نگاه کردند و شروع به گریه کردند. حرفی نمی‌زدند اما امام حسین(علیه‌السلام) را که نگاه کردند حالشان جور دیگری بود.

 امام حسین(علیه‌السلام) در آغوش رسول خدا رفت. دست به گردن رسول خدا انداخت و عرضه داشت: آقا‌جان! چه شده؟ پیامبر فرمودند: جبرئیل الان به من خبر داد این جمع روزی از هم می‌پاشد. فاطمه جان، تو بعد از من خیلی زنده نمی‌مانی. آنجا رسول خدا روضه‌ها خواند! علی‌جان، فرق تو را می‌شکافند، حسن‌ جان، جگرت از زهر پاره‌پاره می‌شود، حسین ‌جان، سی‌هزار نفر جمع می‌شوند، بین دو نهر آب تشنه سر از بدنت جدا می‌کنند. همه گریه کردند، زینب نشسته و دارد نگاه می‌کند.

این دختر یکی یکی همه داغ‌ها را دید، تا رسید به کربلا. اما « لایوم کیومک یا ابا‌اعبدالله»...

 

 


[1]. مکارم‌الاخلاق، ج 1، ص 429، ح 1456.

[2]. الکافی: 88/5، باب 1، ح 1.

[3]. نهج‌الفصاحه، ح 1520.

[4]. الکافی، ج 2، ص105.

[5]. سوره بقره، آیه 223.

[6]. سوره واقعه، آیه 63 و 64.

[7]. سوره اعراف، آیه 58.

[8]. سوره نور آیه 26.

[9]. تهذیب‌الاحکام، ج 6، ص 113.

[10]. نهج‌البلاغه، حکمت 136.

[11] . سوره نساء، آیه 136.

[12] . زیارت جامعه کبیره.

[13] . حدیث کساء.

[14] . زیارت جامعه کبیره.