حجت‌الاسلام مروستی‌زاده: ابزارهای شیطان نباید ما را بترساند، آن کسی‌که در را به روی شیطان باز می‌کند، خود ماییم. اگر ایمان ما راسخ و حواس ما جمع باشد، ابزارهای شیطان چندان کارآمد نخواهد بود // کم نبودند افراد مذهبی که با آدم‌های خوبی آشنا بودند کم‌کم ارتباطشان را کم کردند، کم‌کم از مسجد، روضه و هیئت فاصله پیدا کردند، با آدم‌های بدی آشنا شدند و مسیر زندگی‌شان تغییر کرد // دست پنهان شیطان را در بسیاری از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی مانند تحدید نسل‌ که سال‌های متوالی و مستمر به طور محکم در کشور ما اجرا شده، می‌توان دید // شیطان، اولیا و پیروان خود و کسانی که دریچه‌ای برای ورود شیطان دارند را می‌ترساند؛ ترس از فقر، ترس از حمله‌ دشمن و...// طهارت انسان اگر دچار مشکل باشد، شیطان در نطفه فرزند شریک می‌شود. به طور مثال کاشت ناخن، باعث عدم طهارت بانوان و عدم طهارت، باعث شراکت شیطان در نسل است

 

شناسنامه

عنوان: بفرمایید مهمانی خدا

موضوع: آخرین فراخوان شیطان

زمان:  جمعه 25 فروردین‌ 1402، بیست‌وسومین شب از مراسم ویژه ماه رمضان

مکان: امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام)

 

ابزارهای شیطان کدام است؟

شیطان، ابزارها، جنود و راهبردهایی دارد. نقاط ضعف بندگان خدا را استخراج می‌کند. برای هر کس و هر گروهی یک برنامه جداگانه می‌ریزد و آن برنامه را به مسئولین خاص آن برنامه ابلاغ می‌کند. بعد آنها وارد عمل می‌شوند و عملیات می‌کنند، مهره‌هایشان را می‌چینند و تلاش می‌کنند تا بندگان خداوند متعال را از راه‌های مختلف منحرف کنند‌.

البته اینها نباید ما را بترساند، آن‌ کس که در را به روی شیطان باز می‌کند، خود ماییم. اگر ایمان ما راسخ و حواس ما جمع باشد، ابزارهای شیطان چندان کارآمد نخواهد بود. یکی از ابزارهای شیطان، خُطُوات شیطان است. خداوند متعال می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ»، «إِنَّمَا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ»[1] خُطُوات جمع «خُطوه» است.‌ علامه طباطبایی(رحمت‌الله‌علیه) می‌فرمایند: در بعضی از قرائت‌ها «خَطوه» هم تعبیر هست. خُطُوات یعنی گام‌ها؛ فاصله بین دو‌ گام را خُطُوات می‌گویند.‌

می‌فرماید: از گام‌های شیطان پیروی نکنید. شیطان یک قدم جلوی پای شما می‌گذارد و می‌گوید این قدم را بردارید، بعد گام بعدی، بعد گام بعدی و...

 

نمایش خطوات شیطان در یک فیلم غربی

یک فیلم که اتفاقاً غربی هم است و به نظر، محصول سینمای آمریکا باشد، خطوات شیطان را به خوبی نشان می‌دهد. مردی در شرکت بیمه کار می‌کند، کارفرما از او می‌خواهد که سر مردم کلاه بگذارد و مردم را فریب دهد. ولی او آدم بسیار شریفی است و این کار را انجام نمی‌دهد. یک برادر مریض هم دارد، نان خانواده را هم خودش می‌دهد. بعد اخراج می‌شود‌، وقتی اخراج می‌شود‌، تلفنش زنگ می‌خورد، آن فرد پشت خط تلفن به او می‌گوید: می‌خواهم تو را به یک چالش دعوت کنم. من مأموریت‌هایی به تو می‌دهم، در ازای آنها به تو پول می‌دهم. او می‌گوید: برو، من از این کارها خوشم نمی‌آید. بعد او را تحریک می‌کند و می‌گوید: تو چقدر ترسو هستی که الآن یک مگس در ماشینت هست و تو نمی‌توانی این مگس را بکُشی. اگر این مگس را بکشی به تو هزار دلار می‌دهم. او تحریک می‌شود و می‌گوید: نه من ترسو نیستم. با یک مجله‌ که در کنار دستش هست، آن مگس را می‌کشد. بعد پیامک وازیر برایش می‌آید که هزار دلار برایش واریز می‌شود. بعد دوباره تلفن زنگ می‌خورد و می‌گوید: این مأموریت اول است. او هم بیکار شده، از فقر و از مریضی برادرش می‌ترسد، مگس کشتن که کاری ندارد. مأموریت بعدی تو‌ چیست؟ می‌گوید: مأموریت بعدی این است که این مگس را که کشتی، میل کن. می‌گوید: حالا مگس‌ خوردن چقدر است؟ سه‌هزار دلار. می‌گوید پس می‌ارزد. او مگس را می‌خورد. می‌گوید: تو از این پولی که من به حسابت ریخته‌ام، نمی‌توانی برداشت کنی تا بازی را تمام کنی. فرض کنید بیست‌هزار، سی‌هزار دلار. آن شخص گام به گام و گام به گام او را پیش می‌برد. در انتهای فیلم، این آقای شریف که حاضر نبود سر مشتری کلاه بگذارد و از اداره بیمه اخراج و بیکار شده بود، همان برادری که به خاطر او دست به این کارها زده بود را می‌کشد! شیطان او را گام به گام به انحراف کشاند.

این خطوات شیطان است. مصادیق آن در زندگی همه انسان‌ها فراوان است. کم نبودند افراد مذهبی که با آدم‌های خوبی آشنا بودند کم‌کم ارتباطشان را کم کردند، کم‌کم از مسجد، روضه و هیئت فاصله پیدا کردند، با آدم‌های بدی آشنا شدند و مسیر زندگی‌شان تغییر کرد.

 

معنای خَطَوَه و لزوم پرهیز از آن

خَطَوَه یعنی نوبت‌ها؛ تعداد مراتبی که شیطان اصرار می‌کند تا کاری را انجام دهی. آنجا از سیر آسان به سخت، از دوست‌داشتنی‌های شما شروع می‌کند و به دوست‌داشتنی‌های خودش ختم می‌کند. اینجا می‌آید سر یک مسئله اصرار می‌کند، می‌گوید: تو باید مرتکب این گناه شوی. حالا با این ادبیات نشد می‌رود با ادبیات دیگری می‌آید. اگر این گناه به چشم شما جلوه نکرد طور دیگری این گناه را در چشمت زینت می‌دهد. لذا بعضی یک مرتبه می‌توانند از گناه فرار کنند، ولی دفعه‌های بعدی نمی‌توانند. یک نفر می‌آید می‌گوید رشوه بیست میلیون تومان دارم. چشمش را می‌بندد می‌گوید برو به مأمور دولت رشوه نده، خجالت بکش، و... خَطوۀ بعدی می‌آید پنجاه میلیون، بعدی صد میلیون و پانصد میلیون. از آن طرف هم شرایطش فراهم است؛ تو باید جهیزیه دختر بدهی، باید پول پیش خانه‌ات را جور کنی والّا سر سال آواره می‌شوی و... بالاخره کم‌کم راه می‌آیی؛ یا در مسائل مربوط به فحشا یک نفر را با جذابیت پنجاه درصدی جلو می‌فرستد، اگر نشد، شصت درصدی‌اش را می‌فرستد، بعد هشتاد درصدی‌ و بعد صد درصدی‌اش را می‌فرستد، بالاخره یک جا شما را دستگیر می‌کند. از این هم نباید تبعیت کرد. خیلی خطرناک است.

 

نفوذ خطوات شیطان حتی در خوراکی‌ها!

نکته‌ای در آیه 168 سوره مبارکه بقره هست که خیلی کوتاه اشاره کنم. ابتدای آیه می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ»^[2]در جای دیگرمی‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ»^[3]. معلوم می‌شود شیطان زمینه‌هایی در خوراکی‌ها برای انسان فراهم می‌کند و او را به بسیاری از گناهان می‌کَشد؛ می‌گوید: گوشت خوک، شراب و...  بخور! در حالی که خاصیت گوشت خوک این است که انسان را بی‌غیرت می‌کند. در بعضی از رستوران‌های شمال شهر تهران، بعضی از غذاهای دریایی حرام مثل هشت‌پا و خرچنگ می‌خورند، کلاس دارد، عکس هم می‌گیرند و در صفحه‌شان هم می‌گذارند، هیچ‌کس هم نیست نظارتی کند! این کار حرام است. رسماً بالای سردر مغازه‌اش زده‌ اغذیه دریایی زیرش هم نوشته خرچنگ و... چه کسی هست که نداند اینها حرام است؟! شیطان این را زیبا جلوه می‌دهد. همه کسانی هم که خورده‌اند می‌گویند: خوشمزه نیست! حتی اگر مسلمان هم نباشد، اصلاً با ذائقه ایرانی جور در ‌نمی‌آید. ولی کلاس دارد که بگوید رفتیم ساشی، صدف دریایی و هشت پا خوردیم همه نمی‌توانند از این غذاها بخورند. بعد کم‌کم آثارش مشخص می‌شود.

 

همزات، ابزار دیگر شیطان// لزوم پناه بردن به خداوند متعال از همزات شیاطین

ابزار دوم شیطان همزات است. «وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ»^[4]؛ خدایا از همزات شیاطین به تو پناه می‌برم. البته خطاب خداوند متعال است، می‌فرماید: تو این جمله را بگو که  از همزات شیاطین پناه می‌برم. امام عسکری(علیه‌السلام) فرمودند: «همزات شیاطین آن وسوسه‌هایی است که به دلت می‌اندازد.»^[5] دیدی ناگهان به دلت می‌افتد که یک کار اشتباه انجام دهی؟ ناگهان کینۀ یک نفر به دلت می‌افتد، ناگهان یک تصمیم غلط به دلت می‌افتد، اینها کار و همزات شیاطین است. شیاطین این قدرت را دارند که در دل شما وسوسه‌های خودشان را القا کنند. خیلی باید از این همزات برحذر باشیم.

چه‌کار کنیم؟ اولاً، هرچه به دلت افتاد با عقل، با کتاب خدا و احکام الهی بسنج، بعد هم انسان همین ذکر شریف را مکرر بگوید؛ فرمودند: اول کارهایی که می‌خواهی انجام دهی بگو: «وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ»، می‌خواهی خواستگاری بروی، ماشین بخری، معامله کنی و... شیطان تصمیمات غلط در دلت می‌اندازد.

 

کید شیطان چیست؟

 ابزار بعدی کید است. «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا»^[6]. کید شیطان ضعیف است. علامه طباطبایی(رحمت‌الله‌علیه) در المیزان می‌فرمایند: منظور از کید شیطان، همان روش طاغوت است. بعضی روش‌ها، روش‌های طاغوتی است. روشی که از ناحیۀ عقل و وحی نیامده باشد، روش طاغوتی است. در سیاست، اقتصاد، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی روش‌هایی وجود دارد که روش‌های الهی و برخاسته از وحی نیست، بلکه برخلاف آنهاست. اینها از کید شیطان است.

 

دست‌های پنهان شیطان را بشناسیم

مثلاً مسئولین استان در مورد مسکن تصمیم می‌گیرند که به مردم زمین رایگان بدهند. مصاحبه می‌کنند، رئیس‌جمهور می‌آید، از او وعده و تأیید می‌گیرند. وزیر، استاندار، رئیس مسکن و شهرسازی و دیگر مسئولین موافقند، کارشناسی در یک وزارتخانه‌ که نظرش صاحب اهمیت است، دکترای خود را از دانشگاه‌های شیطان بزرگ (آمریکا) گرفته می‌گوید: به همه زمین ویلایی بدهید، چگونه می‌خواهید برق آن را تأمین کنید؛ نه! آپارتمان بسازید، آپارتمانی بسازید تا نتوانند بچه بیاورند و شیعه امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) زیاد شود، آپارتمانی بسازید تا حریم نداشته باشند و حیا در نهاد خانواده تضعیف شود. شیطان کید را در دل آن کارشناس کاشته است. شیطان گاهی کِیدش را در زبان و دهان یک استاد دانشگاه می‌کارد.

 دست پنهان شیطان را در خیلی از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی مانند تحدید نسل‌ -که سال‌های متوالی و مستمر به طور محکم در کشور ما اجرا شده- می‌توان دید. نمی‌توانیم دست پنهان شیطان را در این قضیه نبینیم و انکار کنیم.

 

شیطان را دست کم نگیریم

کار شیطان نابودی نسل است. چرا مسئولین گذشته در سیاست‌گذاری‌هایشان این‌ موارد را در تصمیمات خود محاسبه نکردند؟ این مسائل باعث شد تا ما امروز به این گرفتاری برسیم. حالا هر چه داد بزنیم، هر چه وام بدهیم و بگوییم پوشک رایگان می‌دهیم، اثر ندارد. البته مستحضرید میانگین نیاز به فرزند یعنی فرزندخواهی در کشور ما یک عدد قابل توجه‌ حدوداً بیش از سه است، یعنی میانگین مردم بیش از سه‌ فرزند می‌خواهند. شرایط برای‌ آنها فراهم نیست، ولی هنوز از نظر فرهنگی این نیاز در جامعه وجود دارد. مانند آلمان نشده‌ایم که اصلاً بچه نخواهیم.

 چرا شیطان را دست‌کم گرفته‌ایم؟ خداوند جزئیات عملیات شیطان علیه انسان را برای ما تبیین می‌کند. مبارزه کردن خیلی سخت است. وقتی رهبر انقلاب بگویند: سال مهار تورم، شیطان همه‌ جنود خود را به خط می‌کند و می‌گوید فرمانده جبهه حق در عالم گفت: مهار تورم و مأموریت جبهه حق را تبیین کرد، همه بروید و نگذارید این اتفاق بیفتد. شیطان با این خطوات و همزات در بعضی از آدم‌های صاحبِ نفوذ، نفوذ می‌کند.

 

عملکرد اجتماعی شیطان// شیطان موجودی اجتماعی است

ما شیطان را موجودی اجتماعی نمی‌بینیم. تصور ما از شیطان موجودی است که چانه کشیده، چشم‌های زشت و دو شاخ روی سر دارد، می‌آید در گوش ما می‌گوید این کار را بکن، این کار را نکن. نه، اصلاً اینطور نیست، لزومی ندارد در گوش تک‌تک آدم‌ها بگوید: بچه را به کلاس قرآن نفرستید و... شیطان آدمی را بالا می‌آورد، تربیت می‌کند، او را برجسته‌ می‌کند تا به عنوان نماد کلاس و معلم قرآن شناخته و نمایان شود، بعد کاری می‌کند که آبروی آن فرد برود و این را فریاد می‌زند. از این آدم نماد می‌سازد که تا گفتند کلاس قرآن، ذهن شما به آن آدم متبادر شود و بگویید من اصلاً کلاس قرآن نمی‌خواهم. فساد زیادی در کلاس‌های خصوصی رخ می‌دهد، تشریف ببرید بعضی از کانون‌های زبان ببینید چه خبر است! اصلاً شما از اینها خبری می‌شنوید؟ خیر، چراکه شیطان کار خود را بلد است.

 

ترس، یکی از ابزارهای شیطان// سخنگوهای شیطان// تفاوت ادبیات خدا و ادبیات شیطان

ابزار بعدی شیطان خوف است. «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ»، «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ»، «إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»[7]. شیطان، اولیا و پیروان خود و کسانی که دریچه‌ای برای ورودش دارند را می‌ترساند؛ ترس از فقر، ترس از حمله‌ دشمن و... را در دل آنها می‌اندازد. گاهی شیطان سر زبان یک وزیر حلول می‌کند تا بیاید مصاحبه کند و بگوید: آمریکا می‌تواند با یک دکمه همه ابزارهای نظامی شما را از کار بیاندازد؛ این فرد، سخنگوی شیطان شده است. «یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ». ادبیات خدا را ببینید: «فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ»؛ از من بترسید و از آنها نترسید. در آیه‌ قبل می‌فرماید: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ»، از رضایت خدا پیروی می‌کند نه از ترسی که شیطان در دل آنها انداخته است. شیطان ترس می‌اندازد که اگر این کار را بکنید آبروی شما می‌رود. برای کار درست و راه حق می‌گوید: آبرویت می‌رود، یا اگر این کار را انجام دهید، فقیر می‌شوید، اگر این کار را بکنید، بچه‌ شما چه می‌شود، اگر این کار را انجام دهید، شکست می‌خورید؛ در حالی که خدا می‌فرماید: نترسید؛ ادبیات خدا ادبیات نترسیدن است «وَلا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ»؛ ترسی نیست. نترسید، ما همه با هم هستیم. ولی شیطان می‌آید و ترس می‌اندازد که مصداق‌های آن فراوان است.

 

وقتی برخی از مسئولین جامعه اسلامی ترسو باشند

یک عده پانزده سال است که مردم ایران را از قحطی می‌ترسانند، سی سال است که مردم را از حمله‌ نظامی می‌ترسانند، چهل سال است که مردم ایران را از تحریم می‌ترسانند. در تفسیر این آیات، ماجرای جنگ احد آمده است. یک عده به یاران پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفتند: همه مردم علیه شما جمع شده‌اند، از آنها بترسید. می‌گویند ایران منزوی شده است، همه‌ دنیا با ما دشمن شده‌اند. بعضی‌ها می‌ترسند، مسئول مملکت اسلامی است، اما می‌ترسد.

 یکی از مسئولین رده بالای استان که به او درباره‌ عملکرد و یکی از مسائل جاری جامعه اعتراضی شده بود؛ پیامی مفصل فرستاده بود، خلاصه‌ این پیام، خودضعیف‌بینی و ترس بود. حتی نوشته بود شما گمان نکنید عفو مقام معظم رهبری از سر اقتدار بوده نه، از سر اضطرار بوده است. عجب! ما در جنگ رسانه‌ای صد هیچ باخته‌ایم و سرمایه‌ اجتماعی‌مان را از دست داده‌ایم. ایران در دنیا منزوی شده است. معلوم است وضعیت اقتصادی به چه سمتی می‌رود، در چنین شرایطی ما نمی‌توانیم عمل کنیم. با ترس و لرز نمی‌شود کاری از پیش بُرد. بعضی از مسئولین از بعضی گردن‌کلفت‌های اقتصادی ترس دارند. می‌پرسند چرا اینجا جلوی او را نگرفتید؟ می‌گوید: اگر جلوی او را بگیرم فردا دویست نفر از کارگران کارخانه او درب فلان نهاد می‌آیند و اعتراض می‌کنند باید آن را جمع کنیم، بگذار یک طوری دهن او را ببندیم.

ما از کسی ترس نداریم چه داخلی، چه خارجی.

 

وعده‌، ابزاری برای فریب

ابزار بعدی شیطان وعده دادن است. «الشیطانُ یَعِدُکُمُ الفقر و یأمُرُکُم بالفحشاء و اللهُ یعدکم مغفرةٍ منه و فضلً و اللهُ واسعُ علیم»[8]؛ شیطان شما را به فقر وعده می‌دهد. می‌خواهید ازدواج کنید می‌گوید: مگر کار داری؟! مگر پول و مال داری؟! مگر حال داری؟! تو چه داری؟ می‌خواهی یک نفر دیگر هم با خودت بدبخت کنی؟! وقتی وعده‌اش را داد، بعد می‌گوید: آدم برای یک لیوان شیر که به گاوداری نمی‌رود! برو در کوچه و خیابان خودت را سرگرم کن، بالاخره تنوع هم بیشتر است!

 چند شب پیش یک جوان 24 ساله آمده بود می‌گفت: سه‌ سال است به پدر و مادرم می‌گویم می‌خواهم ازدواج کنم، پدرم مخالفتی ندارد وضعیت مالی خوبی هم دارند، من البته تازه سر کار رفته‌ام و حقوق پایه می‌گیرم، مادرم به من گفته تو الان شرایط ازدواج نداری، اگر مشکلی داری بیا من خودم دختر خاله‌ات را برایت هماهنگ می‌کنم، برو بیرون با او حرف بزن، با هم به کافی‌شاپ‌ بروید، رفیق بشوید. چه حرفی است! این سخن از دهان شیطان بیرون می‌آید.

 

ابتدا وعده فقر، سپس امر به فحشا...

شیطان وعده می‌دهد به فقر، بعد امر می‌کند به فحشا. وعده می‌دهد به فقر بچه نمی‌آورید، وعده می‌دهد به فقر ازدواج نمی‌کنید، وعده می‌دهد به فقر انفاق نمی‌کنید، صدقه نمی‌دهید، می‌خواهید به هیئت امام حسین(علیه‌السلام) کمک کنید دست و دل‌تان می‌لرزد که نکند فردا بخواهم نان بخرم مثلاً نان بشود ده‌هزار تومان من نتوانم نان ببرم خانه زن و بچه‌ام گرسنه بمانند، عجب! ولی برای عیش و نوش و تفریح و سرگرمی و... هیچ‌وقت دست و دل آدم نمی‌لرزد، تور فلان جا چند است؟ از کسانی که ترکیه می‌روند بپرسید، شما دست و دل‌تان می‌لرزد پول بدهید، می‌گویند: نه، خیلی هم قیمتش خوب است، بیشتر هم باشد می‌دهیم. ولی وقتی کربلا می‌خواهد برود. می‌گوید: چه ‌خبر است؟ یک میلیون و پانصدهزار تومان، جاهای دیگر می‌برند یک میلیون و سیصدهزار تومان، شما دویست هزار تومان دارید بیشتر از من می‌گیرید!

 

وعده‌های سلبی و ایجابی شیطان// شراکت با شیطان

خداوند به شیطان می‌گوید «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ»[9]. به آنها وعده بده،«وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً»؛ وعده شیطان جز فریب نیست. بعضی از وعده‌‌های شیطان سلبی و بعضی از وعده‌هایش ایجابی است؛ بعضی اوقات می‌گوید این کار را نکن، فقیر می‌شوی، بعضی اوقات می‌گوید این کار را بکن، پولدار می‌شوی، اینها را باید توجه کنیم.

«وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ»، یکی دیگر از ابزار شیطان این است که شراکت در اولاد و اموال می‌کند. در روایت فرمودند: آن بخشی از مال حرامی که وارد زندگی شما می‌شود، این شراکت شیطان در مال شماست. در مقابل هم فرمودند: با اهل‌بیت(علیهم‌السلام) شراکت کنید. یک کارخانه داروسازی در اصفهان که خیلی هم موفق است، ما قبل از عید رفته بودیم، مسئول کارخانه گفت: من چند درصد از سود کل کارخانه را با امام حسین(علیه‌السلام) شریک شده‌ام. گفتم اگر من سود کنم مثلاً ده، بیست درصد از سود کارخانه را کلاً می‌دهم برای امام حسین(علیه‌السلام) و آنقدر موفق شده‌ایم و سود کارخانه بالاست که خدا می‌داند.

 

در امور مالی شریک اهل‌بیت باشیم، نه شریک شیطان

ای کاش ما هم شریک اهل‌بیت(علیهم‌السلام) شویم. اگر کاسبید، با امام حسین(علیه‌السلام) با امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌) شریک شوید، مثلاً بگویید: من دو درصد از کل درآمد ماهانه‌ام هر چقدر بود، برای امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌) یا امام حسین(علیه‌السلام) به هیئت امام حسین(علیه‌السلام) می‌دهم یا خرج روضه امام حسین(علیه‌السلام) می‌کنم یا به مستضعفین کمک می‌کنم، به آنها هم می‌گویم این از طرف امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌) است، از طرف من نیست. چطور شیطان می‌تواند شریک شود، امام حسین(علیه‌السلام) نمی‌توانند شریک شوند؟! اگر شما شریک امام حسین(علیه‌السلام) شوید، امام حسین(علیه‌السلام) چه برکتی در کار شما می‌آورد! هم انسان از گناهان مربوط به بازار مصون می‌ماند، هم خیر و برکت می‌آید. یک مستند به نام «یک درصد طلایی» ساخته بودند. کسب و کارهایی که در دوران کرونا تعطیل شده بود را نشان می‌داد که با این پیشنهاد به توصیه یکی از بزرگان اقتصاد احیا شدند.

 

چگونگی شراکت شیطان در اولاد

شیطان در اولاد هم شریک می‌شود. در بعضی از روایات به شراکت شیطان در نطفه زن و شوهر اشاره شده است. روایت است، اگر مردی با شهوت زنی دیگر با همسرش همبستر شود، اینجا شیطان در اولاد آن مرد شراکت کرده و آن فرزند بهره‌ای از حرام‌زادگی دارد. گاهی بعضی از روانشناسانی که علم آنها کاملاً غربی است چنین دستور می‌دهند که با دیدن فیلم و موسیقی ابتدا خود را آماده کنید و بعد به سراغ همسر بروید.

طهارت انسان اگر دچار مشکل باشد، شیطان در نطفه فرزند شریک می‌شود. به طور مثال کاشت ناخن، باعث عدم طهارت بانوان و عدم طهارت، باعث شراکت شیطان در نسل است. گفتن «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» در هنگام انعقاد نطفه لازم و ضروری است و مانع از شراکت شیطان در نطفه می‌شود. از امام صادق(علیه‌السلام) سؤال شد چگونه متوجه شویم شیطان در نسل ما شراکت نکرده، حضرت فرمودند: اگر فرزند شما، ما اهل‌بیت را دوست دارد، مشخص می‌شود شیطان در تولد او شراکت نداشته است.

 

دام شیطان برای ائمه و بزرگان

شیطان حتی دست از انبیاء و ائمه(علیهم‌السلام) هم برنداشته است. در زمان غسل پیامبر(صلی‌الله‌‌علیه‌وآله) شیطان سراغ امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) آمد و گفت مگر خداوند در قرآن نگفته هر ناپاکی را از شما انبیا و ائمه برداشته، پس غسل دادن برای چیست؟

در جریان امان‌نامه‌ای که برای ابالفضل(علیه‌السلام) در کربلا آوردند، شیطان می‌خواست ابالفضل(علیه‌السلام) را از حسین(علیه‌السلام) جدا کند، ولی نتوانست. با عمود آهنین ایشان را از حسین(علیه‌السلام) جدا کرد.

بعد از امام حسین(علیه‌السلام) تشنه‌ترین فرد قمربنی‌هاشم بود، در آوردن همه شهدا ابالفضل کمک و یاری‌دهنده امام بود.