دختر پیامبر سرمشقی برای امام عصر
دختر پیامبر سرمشقی برای امام عصر
دختر پیامبر سرمشقی برای امام عصر
حجتالاسلام مهدوینژاد: سه احتمال در رابطه با معنای اسوه بودن حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) برای امام عصر... // امروز اگر ما بخواهیم از امام عصر تبعیت کنیم و دنبالهرو امامی باشیم که وقتی خروج میکند بیعت هیچ طاغوتی به گردنش نیست، ما هم بایستی همینطور باشیم. یعنی به حضرت صدیقه(علیهالسلام) اقتدا کنیم و تحت بیعت هیچ طاغوتی در زمان خودمان نباشیم. // به قول سید حسن نصرالله(رحمتاللهعلیه): دشمن قصد دارد قلب جامعه را بزند. قلب انسان اگر از کار افتاد، تمام تواناییها از او گرفته میشود. همین طور جامعه از پا در میآید و قلب جامعه ولایت فقیه است. دشمن تمام همت خود را متمرکز کرده تا شخص ولی فقیه را بزند. // وقتی ولی فقیه ما با صراحت از مقاومت حمایت میکند و از عدم پذیرش بیعت طواغیت جهانی حرف میزند. وقتی امام خمینی(رحمتاللهعلیه) میفرماید: «رابطه ما با آمریکا رابطه گرگ و میش است». دم زدن از برادری با آمریکا، سقوط آزاد از گفتمان امام و انقلاب و عقبنشینی گفتمانی خطرناکی است.
شناسنامه:
عنوان: قرار هفتگی؛ ایام شهادت حضرت زهرا(علیهالسلام)
موضوع سخنرانی: دختر پیامبر سرمشقی برای امام عصر
زمان: شنبه 3 آذر 1403
مکان: حوزه علمیه کاظمیه
دختر پیامبر سرمشقی برای امام عصر
جمله نورانی از حضرت صاحب الامر(ارواحنا له الفداه) نقل شده، که جمله بسیار مهم و دارای اسراری است و تأمل و تدبر در این مطلب، ابوابی از معرفت را به روی ما باز میکند و میتواند الگویی برای دوستان و اهل اطاعت از ولی خدا باشد. وجود مبارک حضرت حجت، میفرمایند: «اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ »[1]؛ در سیره و رفتار دختر پیامبر، سرمشقی برای من است.
کدام ویژگی حضرت زهرا(علیهاالسلام) سرمشق ایشان است؟ خدای متعال در قرآن به صراحت میفرماید: «کَانَ لَکُم فِی رَسُولِ ٱللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَة»[2]؛ رسول خدا برای شما یک اسوه، سرمشق و الگوی نیکویی است؛ با این حال چرا حضرت نمیفرمایند که رسول خدا یا امیرالمؤمنین یا امام حسین(علیهمالسلام) برای من اسوه است و اختصاصاً این جمله را میفرمایند؟
اولاً مشخص است که حضرات معصومین و ائمه قبل از حضرت، به عنوان آباء معصومین و اولیاء نعم ما، همه برای حضرت مقتدا هستند. جایگاهشان جایگاه مشخصی است. همه نور واحدند. قطعاً رسول خدا و امیرالمؤمنین(علیهمالسلام) مقتدای امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه)، به صورت کلی و عمومی هستند. اما وقتی حضرت بهطور خاص میفرمایند که فاطمه زهرا(علیهالسلام) الگوی من است و در وجود ایشان برای من الگویی است، حتماً میخواهند یک مسئله خاصتری را اشاره کنند. وگرنه فاطمه زهرا(علیهاالسلام)، امتداد همان اسوه حسنه هستند. امیرالمؤمنین(علیهلسلام) هم امتداد همان اسوه حسنه هستند.
اسرار الگو بودن حضرت فاطمه(علیهالسلام) برای صاحب الزمان
برای اینکه این مطلب واضح شود، اولاً باید ببینیم حضرت این مطلب را کجا و در چه ماجرایی فرمودهاند.
بعد از اینکه امام حسن عسکری(علیهالسلام) به شهادت رسیدند، برای جانشینی ایشان بین شیعیان بحثی درگرفت. شیخ طوسی در کتاب شریف الغیبه نقل میکند: پدر عبدالله ابنابیغانم قزوینی، خادم مخصوص امام عسکری(علیهالسلام) و از راویان شیعه بود. ابیغانم قزوینی مرد خوب و بزرگی بود. پسرش، عبدالله بعد از اینکه امام به شهادت رسیدند؛ بحثی راه انداخت که اعتقادی به امامت بعد از امام عسکری(علیهالسلام) ندارد. با شیعهها بحث میکرد. بالاخره مباحثه بالا گرفت. یکی از عقاید حقه شیعه این است که ممکن نیست زمین خالی از حجت بماند. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به ائمه اثنی عشریه وعده دادهاند یعنی ائمه شیعه دوازده نفر هستند. از روز غدیر علناً اعلام کردند. عقلاً و نقلاً مسئله ثابت شده است. ولی ایشان (عبدالله) بحث داشت. جمعی از شیعیان معتقد، نامهای را از طریق عثمان بنسعید، اولین نائب خاص امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه)، به دست حضرت رساندند. حضرت جوابی دادند که در آن نامه حضرت برای عافیت شیعیان از ضلالت و فتنهها دعا میکنند و درخواست میکنند که خدا روح یقین و عاقبت به خیری به شیعیانشان عنایت کند. چند تذکر میدهند که مراقب باشید که دچار شقاق نشوید. به چپ و راست متمایل نشوید. در بخشی از این نامه میفرمایند: «و لا تحاولوا کَشفَ ما غَطی عَنکُم»[3]؛ سعی نکنید که بخواهید آنچه که به مصلحت الهی مخفی شده است را فهم و کشف کنید. چیزهایی بنا به مصلحت الهی است که جزء مغیبات است. خدا اینها را پشت پرده غیبت برده است. دوران غیبت، خودش یکی از این امور است که برای شما کشف نخواهد شد. جای حضرت را نمیتوانید پیدا کنید و جای او را مشخص کنید. در علم الهی است که این غیبت اتفاق بیفتد.
«وَ لا تَمیلوا عَنِ الیَمینِ وَ تَعدِلوا إلَی الیَسار»[4]؛ به چپ و راست متمایل نشوید. از صراط مستقیم ولایت خارج نشوید. با این جریان و آن جریان و خطوطی که شما را از خط ولایت و امامت جدا میکند؛ مخلوط نشوید. «وَاجعَلوا قَصدَکُم إلَینا بِالمَودة عَلَی السَّنة الواضِحَة»[5]؛ برنامه و نیت شما این باشد که بر اساس مودت ما، بر پایه سنت واضحی که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) پایهگذاری کرد، حرکت کنید و به سمت ما جهتگیری کنید. «فقد نَصَحتُ لَکم»؛ من شما را نصیحت میکنم. «والله شاهِدٌ عَلی وَ عَلَیکُم»؛ و خدا شاهد بر من و شماست. «وَ لولا ما عِندَنا مِن مَحَبَّت صَلاحِکُم وَ رَحمَتِکُم وَالشفاقِ عَلَیکم»؛ و اگر نبود آن محبتی که ما به شما داریم و صلاح شما را میخواهیم و برای شما رحمت میخواهیم (اگر دلسوزی نبود که ما نسبت به شما داشتیم)، «لکنّا عن مُخاطَبَتکُم فی شُغل فیما قد امتحنا به مِن مُنازعه الظالِمِ...»؛ ما شما را رها میکردیم. سر چنین مسئلهای هم که شما با یک آدم ظالمِ گمراه درگیر شدید که حرفهای نامربوط میزند، چون ما شما را دوست داریم و صلاح شما را میخواهیم وارد شدیم؛ توقیع و نامه مینویسیم و به شما جواب میدهیم. حضرت بعد از این مطلب مینویسند: «وَ فی اِبْنَه رَسُولِ اللّهِ(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لی اُسْوَه حَسَنَه»[6]؛ یعنی در دختر پیامبر اسوه حسنهای برای من است.
منظور از اسوه بودن حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) برای امام عصر
این مطلب در اینجا چه معنایی دارد؟ احتمالاتی مطرح شده است:
احتمال اول: این است که نامه در جواب به شبهه خلافت و جانشینی امام حسن عسکری(علیهالسلام) است. حضرت گویا اینطور میخواهند بفرمایند که اگر مجاز بودم که کشف آن چیزی که بنابر مصالح الهی در پرده غیب قرار گرفته بکنم، اگر که با اسباب غیرعادی میتوانستم حق را بر شما آشکار کنم که شکی برای کسی باقی نماند، این کار را میکردم؛ اما بنابر مصالح الهی که شما باید امتحان شوید، من از اسباب غیرعادی استفاده نمیکنم. باید کارها به صورت طبیعی پیش رود تا آدمها در جریان حوادث واقعه، خودشان را نشان دهند و محک بزنند.
گویا حضرت میخواهند بفرمایند که شما باید یک فهم اکتسابی پیدا کنید، نه فهم اعطایی. یعنی خودتان باید فهم کنید. شیعه در امتحان است و در امتحان سره از ناسره معلوم میشود، حق از باطل جدا میشود و رتبهها مشخص میشود.
چرا حضرت زهرا(علیهالسلام) معجزه نکردند؟
حال چه ارتباطی با این جمله حضرت که میفرمایند «وَ فی إبنَةِ رَسولِاللّهِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» وجود دارد؟ برای اینکه این شیوه، شیوه حضرت صدیقه(علیهالسلام) بوده است. آیا حضرت زهرا(علیهالسلام) نمیتوانستند با معجزه، حق خودشان را اثبات کنند؟ مثل حضرت صالحِ پیغمبر از دل کوه شتری را بیرون بیاورند؟ اتفاقاً در آن جریانی که در مسجد اتفاق افتاد، در بیعت گرفتن از امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، آنجا وقتی کار خیلی بالا گرفت، حضرت فرمودند که اگر اینطور باشد، من موی خودم را پریشان میکنم و نفرین میکنم «فَما ناقه صالِح بِأکرمِ عَلَی الله مِن وُلدی»[7]؛ ناقه صالح پیش خدا گرامیتر از فرزندان من نیست. تاریخ مینویسد که حضرت سلمان نقل میکند: من دیدم وقتی این جملات را حضرت صدیقه(علیهالسلام) میگفتند، ستونهای مسجد پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از جا بلند شده بود. غبار مسجد را گرفته بود، طوری که اگر کسی میخواست زیر این ستون رد شود، میتوانست. که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمودند: سلمان فاطمه را دریاب.
اگر حضرت صدیقه(علیهالسلام) نفرین میکردند، احدی در مدینه زنده نمیماند. شخصیت، شخصیت بزرگی است. اگر میخواستند اعجاز کنند، از طریق اعجاز میتوانستند مسئله را راحت حل کنند. قطعاً حضرت میتوانستند مثل پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) شقالقمر کنند و یا مثل امیرالمؤمنین(علیهالسلام) ردالشمس کنند و خورشید را برگردانند. یا مثل حضرت یوسف دستور دهند کودک در گهواره به حقانیت حضرت شهادت دهد؛ «وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها»[8]؛ آن کودک در گهواره یا در آغوش مادرش به حقانیت حضرت یوسف شهادت داد.
اما چرا حضرت این کار را نکردند؟ چون مردم باید امتحان شوند. اینجا مردم باید امتحان شوند. «و فی إبنَةِ رَسولِاللّهِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» یکی از احتمالات این است که این جمله را حضرت به چنین دلیلی فرمودند.
ما دنبال هدایت شما هستیم
احتمال دوم: در نامهای که امام عصر(ارواحنا فداه) به شیخ مفید نوشتند، یک جمله معروفی دارند. حضرت میفرمایند: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ»[9]؛ ما در حق شما اهل مراعات هستیم. شما را فراموش نمیکنیم. اگر فراموش میکردیم و شما را مراعات نمیکردیم، دشمنان بر شما غالب میشدند و بلاها شما را نابود میکرد که اگر علاقه و اشتیاق فراوان ما به هدایت و دستگیری شما نبود، به خاطر ظلمهایی که از شما دیدهایم، از شما رویگردان میشدیم. ولی حضرت میفرمایند که ما دنبال هدایت شما هستیم.
حضرت زهرا(علیهالسلام) خیلی از این مردم ظلم دیدند، ولی برای هدایت آن مردم خیلی تلاش کردند و سخنرانی کردند. حتی حضرت در بستر شهادت هم هدایت و روشنگری میکردند. دعایشان میکردند. برای همان مردم و برای همسایهها دعا میکردند. مگر همسایهها که بودند؟ مردم جاهل یا ضعیفالنفسی که برای هدایت، محتاج دعای فاطمه(علیهالسلام) هستند. از طرفی سردمداران نفاق و کفر را نفرین میکردند؛ اما برای هدایت عموم مردم تلاش و دعا میکردند. گویا حضرت میخواهند بفرمایند که من هم همه غربتها، انکارها و ظلمهایی که در حق من، توسط دوستانم و مؤمنین میشود را نادیده میگیرم و در حق شماها دعا میکنم و دستگیری میکنم. «و فی إبنَةِ رَسولِاللّهِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ».
امام عصر تحت بیعت هیچ طاغوتی نیستند
احتمال سوم: چرا حضرت نفرمودند که حضرات معصومین قبل از من، اسوه من هستند؟ فرمودند مادرم حضرت زهرا(علیهالسلام) اسوه من هستند. چون تمام ائمه یا در همه عمرشان یا بعضی از بزرگواران، در بخشی از عمرشان تحت بیرق حکومت طاغوت زندگی کردند، به نوعی بیعت آنها به گردن امام معصوم آمده است. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) هم در دورانی در شرایطی قرار گرفتند که تحت تعهدات اجتماعی و حاکمیت بودند. البته بیعت نه به معنای بیعت علنی، قلبی، رسمی و تأیید. اینجا وقتی میگوییم بیعت، به معنای عدم قیام است؛ یعنی قیام نکردند. نتوانستند قیام کنند. وقتی نتوانستند قیام کنند مجبور بودند به یک سری الزاماتی که در حکومت وجود داشت تن بدهند. پس تا حدی در بیعت آن حکومت بودند. ناچار تعهداتی هست که امام معصوم هم به مصلحت باید بپذیرد. همه ائمه اینگونه بودند. امام حسن(علیهالسلام) هم وقتی صلح را امضا کردند، با اینکه این صلح به مصلحت امت اسلام بود، ولی یک توافقی بود که تعهداتی ایجاد میکرد، گرچه آن تعهدات به نفع شیعیان و امت اسلام بود، ولیکن یک نوع پذیرش وجود داشت.
امام حسین(علیهالسلام) یک دهه از عمر مبارکشان را در دوران معاویه (لعنتاللهعلیه) به سر میبردند، که سکوت کرده بودند. وقتی یزید روی کار میآید که علناً شرب خمر، قتل نفس محترمه میکند، علناً انکار اسلام میکند و فسق علنی مرتکب میشود، آنجا حضرت قیام میکند. امام رضا(علیهالسلام) مجبور به پذیرش به ولایتعهدی شد. مأمون به نام حضرت، سکه میزد. همه جا اسم حضرت را مطرح میکرد. گرچه حضرت در نهایت نقشه مأمون را خنثیکردند، ولیکن مجبور شدند تعهداتی را بپذیرند. اما اسحاقبنیعقوب نقل میکند که امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه) فرمودند: «إنّه لَم یَکُن أحَدٌ مِن آبایی إلا وَقَعَت فی عُنُقِه بیعتٌ لِطاغیتِ زَمانه وَ إنّی أخرُجُ حینَ أخرُجُ وَ لا بَیعَتَ لأحَدٍ مِنَ الطّواغیت فی عُنُقی»[10]؛ هیچکدام از پدران من نبودند مگر اینکه بیعتی از طاغوت زمان به گردنشان بود اما من وقتی خروج میکنم بیعت هیچ طاغوتی به گردنم نیست. یکی از فلسفههای غیبت حضرت این است که وقتی حضرت ظهور میکنند تحت بیعت هیچکس نیستند که بخواهند ملاحظهای کنند یا تحت فشاری قرار بگیرند.
بعد حضرت میفرماید: «وَ فی إبنه رَسولَ الله لی اُسوهٌ حَسَنه». فاطمه زهرا(علیهالسلام) بیعت هیچکس جز امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به گردنش نبود. میفرمایند این احتمال سوم از سایر احتمالات قویتر است که حضرت به این دلیل فرمودند.
اقتدا به حضرت زهرا(علیهالسلام)
امروز اگر ما بخواهیم از امام عصر تبعیت کنیم و دنبالهرو امامی باشیم که وقتی خروج میکند بیعت هیچ طاغوتی به گردنش نیست، ما هم بایستی همینطور باشیم. یعنی به حضرت صدیقه(علیهالسلام) اقتدا کنیم و تحت بیعت هیچ طاغوتی در زمان خودمان نباشیم. اینکه امام(رحمتاللهعلیه) قیام میکند و طاغوت را در این مملکت سرنگون میکند، ذیل همین مسئله است. اینکه امروز ما در دنیا تحت سلطه سیاستهای قدرتهای جهانی نباید باشیم، به همین دلیل است. در هر کشوری یک رئیس جمهوری روی کار میآید که دستنشانده آمریکاست. در دورانی در همین مملکت انگلیسها رضاخان را آوردند بعد هم بردند، دوباره پسرش را آوردند که آن زمان دیگر قیام امام اینها را سرنگون کرد و مجبور شدند بروند.
سلب قدرت تحت تعهدات جهانی
آمریکا، سازمان ملل، شورای فلان، کنوانسیونهایی که وجود دارد، تعهدات بینالمللی که باعث میشود ما تحت سلطه جهانی قرار بگیریم اصل آن ماجراست که شما وقتی تحت این تعهدات جهانی قرار گرفتید، از شما سلب اختیار و سلب قدرت میکنند، شما را به همان مسیری که خودشان میخواهند میکشانند. «...حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ...»[11]؛ تا کامل از آنها تبعیت کنید. منتظران امامی که مقتدای او فاطمه زهرا(علیهاالسلام) است، باید پیرو او باشند و تحت بیعت طواغیت زمان نباشند.
اقتدا و تبعیت از حضرت زهرا(علیهاالسلام)
محبت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) باید کار انسان مؤمن را به جایی بکشاند که فقط برای حضرت گریه نکند، بلکه اقتدای عملی به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) کند. در حال حاضر تنها جمهوری اسلامی است که دارد چنین کاری میکند «فَمَنْ تَبِعَ»[12]. همین طور حزبالله لبنان، که خروجی جمهوری اسلامی است. امروز مجاهدانی که در جبهه مقاومت، در دنیا شکل گرفتهاند، مثل جمهوری اسلامی به این فرمایش اقتدا کرده، تحت بیرق ظلم قرار نمیگیرند و مبارزه میکنند. عدهای به این باور نرسیدهاند که دشمن میخواهد ما را تحت بیعت خودش قرار دهد. دست و پای ما را ببندد و آن تمدن بزرگ را مدیریت کند. اجازه ندهد ما آن تمدن را اقامه کنیم، اجازه ندهد ما دین و حق را اقامه کنیم.
مدل عزتمندانه در تعامل با دنیا
زمانیFTAF و 2030 لوایح و طرحهایی بود که دشمن به اجبار میخواست اجرا کند. یک عده در داخل کشور، بر این باور بودند و هنوز هم هستند که ما باید با دنیا ببندیم. در حالی که مدلی که جمهوری اسلامی ارائه میکند، مدل عزتمندانه تعامل با دنیا البته با حفظ ارزشها و آرمانهاست. در شخصیتی مثل شهید رئیسی دیدیم در عین حالی که تعامل میکرد، تحریمها را دور میزد. عرصههای جدید اقتصادی و سیاسی ایجاد میکرد. در حین مبارزه مستقیم با صهیونیستها، جریانهای سیاسی بینالمللی علیه صهیونیست راه میانداخت. انسان باید بتواند با حفظ آرمانها با دنیا تعامل کند. آرمانها همان خطوط قرمزهایی هستند که نائب امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) آنها را مشخص میکنند. در عصر غیبت حضرت، تبعیت از جانشین ایشان واجب است و حرف او حرف امام زمان است. این تبعیت ما را از گردابهای سنگین عبور میدهد و به ساحل امن ظهور میرساند.
حفظ آرمانها در مبارزه با طواغیت
امروزه موضوع جنگ این است، درگیری بین کسانی که میخواهند ما را تحت بیعت طواغیت بینالمللی ببرند. آرمانهای جمهوری اسلامی و انقلاب میخواهد ما را مستقل از طواغیت و در مقابل با طواغیت و با درگیری مستقیم با طواغیت قرار بدهد و این درگیری اجتنابناپذیر است. اصلاً حیات اسلام، حیات تشیع، حیات حق و حقیقت، در مبارزه با طاغوت است. «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»[13]. «وَقَتِلُوهُم حَتَّی لَا تَکُونَ فِتنَة»[14]. این سخن خداوند در قرآن است. در صورت درگیری با دشمن، ترساندن دشمن و قدرتمند شدن ما، طواغیت عالم عقبنشینی میکنند. در مبارزه مستقیم با آنهاست که نابود میشوند و گرنه شما را نابود میکنند.
قدم به قدم تا ظهور
امام خامنهای(حفظهالله) در کتاب انسان ۲۵۰ ساله فرمودند: ما با انقلاب، یک قدم به امام زمان و ظهور نزدیک شدیم، باز هم میتوانیم نزدیکتر شویم. چطور میتوانیم؟ با پیاده کردن و گسترش اسلام در دنیا، بالا بردن کمیت و کیفیت آن، استکبارستیزی، ظلمستیزی. هدف از نشستن در این مجالس، مجالس فاطمیه و مجالس محرم، این است که این مسئله را فهم کنیم و در زندگی، جامعه و در دنیا پیاده کنیم.
مدل جنگ هشتساله ایران را ببینید؟ اخلاق حماسی توأم با معنویت. آن خاطرات را بخوانید. امام میفرمایند: در جنگ بود که ما ابهت ابرقدرتهای شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ، انقلاب را صادر کردیم. پیام قطعنامه را بخوانید. تقوا، فضیلت، اخلاق، دینداری و... فقط در گرو چنین مرام و روشی محقق میشود. زمانی به ظهور حضرت میرسیم و در خط ظهور حرکت میکنیم که بیعت طواغیت دوران خود را بشکنیم و نپذیریم.
شعار کلیدی انقلاب
یکی از شعارهای کلیدی انقلاب اسلامی این بود: «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی». این یعنی تمرین رهایی از طوق بیعت طواغیت زمان و آماده شدن برای مبارزه عظیم دوران ظهور و این مقدمه میخواهد و مقدمهاش انقلاب اسلامی بود. انقلاب بیعت این طواغیت را پس زد. طواغیت درونی و بیرونی را پس زد. براساس مدل امامت و ولایت، نائب امام زمان در رأس حاکمیت قرار گرفت. در این مسیر داریم حرکت میکنیم و دشمن تمام توانش را گذاشته تا این مسیر را بزند.
ولایت فقیه، قلب تپنده جامعه
به قول سید حسن نصرالله(رحمتاللهعلیه): دشمن قصد دارد قلب جامعه را بزند. قلب انسان اگر از کار افتاد، تمام تواناییها از او گرفته میشود. همین طور جامعه از پا در میآید و قلب جامعه ولایت فقیه است. دشمن تمام همت خود را متمرکز کرده تا شخص ولی فقیه را بزند. سیدحسن نصرالله را میزند، یعنی چه؟ سید حسن نصرالله نسخه ولایت نائب امامزمان(عجلاللهتعالیفرجه) در لبنان و در دنیای عرب است. وقتی دشمن او را شهید میکند و بعد تصاویر مقام معظم رهبری را منتشر میکند، دشمن میخواهد بگوید: هدف اصلی ما زدن ایشان است.
حرف سیدحسن، حرف روشنی است. اگر دشمن این قلب را از کار بیاندازد، به هدف خودش میرسد. امام خامنهای(حفظهالله) در جمع خبرگان در بیانات خود به دهان صهیونیستها زدند و گفتند: نظام اسلامی، در قالب شخص نیست. اگر یکی رفت، فرد دیگری میآید. اگر احیاناً کاری توانستید انجام دهید -که نخواهید توانست- جامعه انقلابی متلاشی نخواهد شد. سنت خدا بر این است که زمین خالی از حجتهای او نباشد. بله امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه) هستند، اما حجتِ حجت خدا نائب او در دوران غیبت است. زمین خالی از حجتها نخواهد بود، رهبر معظم انقلاب در دهان این دشمن زدند، شما تصور نکنید که میتوانید ساقط کنید.
سخن امام خمینی درباره رسیدن به ظهور
امام خمینی(رحمتاللهعلیه) میفرمایند: «خداوندا! بر ما منت بنه و انقلاب اسلامی ما را مقدمه فرو ریختن کاخهای ستم جباران و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان. و همه ملتها را از ثمرات و برکات وراثت و امامت مستضعفان و پابرهنگان برخوردار فرما»[15]. در بیان دیگری امام میفرمایند: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت(عجلاللهتعالیفرجه) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند»[16].
ایستادگی امام و امت
دشمن سالیان سال است که به واسطه عوامل درون کشور و نفوذیهای خودش، اقتصاد این مملکت را گروگان گرفته است، تا مردم در شدائد اقتصادی، پای انقلاب نمانند و دست بکشند. از آن طرف تهاجمات سنگین فرهنگی، فساد، انحرافات، جوانها را از معرکه خارج کند. نسل جوان که موتور متحرک انقلاب است را از کار بیاندازد. با وجود این همه فشار و این همه مشکلات در این کشور هنوز جوانهایی را میبینیم که برای شهادت سینه خود را در برابر دشمن سپر کردهاند. هنوز جامعه ما در بین دهه هشتادی و نودیها شهید میدهد. دشمن بمباران وحشتناکی در فضای مجازی انجام داده است. قتلگاه نوجوانهای ما، به فرموده مقام معظم رهبری فضای مجازی است. در همین قتلگاه و در همین فضا، نوجوانهایی داریم که با ادبیات دهه شصت حرف میزنند. فدایی انقلاب و امام هستند. این به خاطر پایمردی نائب امام زمان و یاران اوست که پای انقلاب ایستادند وگرنه بعضی از مسئولین در این کشور دنبال زد و بند و سیاسیکاری و... هستند.
کسانی هستند که پای انقلاب و امامین انقلاب ایستادهاند، مثل شهید رئیسی. کسانی در خاک و باد، باران، طوفان و زلزله، شدائد اجتماعی، در اوج کرونا، در میدان و کنار مردم هستند و مبارزه میکنند. مشکلات اقتصادی را رفع میکنند، مشکلات سیاسی و فرهنگی را رفع میکنند. تمام توانشان را میگذارند. آنهایی که با نائب امام زمان و انقلاب زاویه دارند همانهایی هستند که دست در دست دشمن به دنبال امضاء تعهدات بینالمللی و بیعت با طواغیت هستند. به قیمت به فنا دادن منافع ملی، اما با شعار منافع ملی.
سیاست مقاومت
آن آقای مسئول می گوید: اگر جنگ شود چه کسی ضرر میکند؟ مسئولین که ضرر نمیکنند. مردم کشته میشوند، مردم هزینه میدهند. رهبر طرفدار مردم است. مسئولین انقلابی همیشه سینه سپر کرده و جلو بودند. مسئول انقلابی در رأس آنها رهبر است. در تهدید مستقیم رژیم صهیونیستی، که سید حسن نصرالله و جانشینش را زده بود، امام خامنهای(حفظهالله) میگوید من خطبه نماز جمعه میخوانم. جلوی موشک دشمن قرار میگیرد، این همه مردم میروند وسط معرکه و میدان نماز جمعه مینشینند. اینها همان مردم هستند، رهبر و مسئولینی که آمدند در آن معرکه نشستند، مسئولین انقلابی این مردم هستند.
نائب امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) میفرماید: سیاست ما مقاومت است. یک عده میگویند باید برویم ببندیم. ماجرا این است که تحت بیعت طواغیت زمان نباید قرار گرفت، هر تعهد بینالمللی که ما را تحت این بیعت ببرد، نباید برقرار شود.
آزاد از بیعت طواغیت
حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) یکی از القابشان حُره بود. حره به معنای آزاده است. چرا به ایشان آزاده میگفتند؟ چون از بیعت طواغیت آزاد بودند. حضرت قیام کردند، زیر بیعت کسی جز امیرالمؤمنین(علیهالسلام) نبودند. برای این قیام و عدم بیعت دختر رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) با طواغیت زمان و برای بیعت نکردن امیرالمؤمنین(علیهالسلام) ضربه، سیلی، کتک و تازیانه خوردند. پس نمیشد از ایشان درخواست بیعت کرد. فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) تکلیف را روشن کردند و همه بهانهها را از ما گرفتند.
حضرت صدیقه(سلاماللهعلیها) خیلی بهانه داشتند تا در خانه بنشیند و درگیر نشوند. 1- زن بودند و تکلیف جهاد از زن برداشته شده است. 2- باردار بودند. زن باردار در معرکه نمیرود چون خیلی احتمال دارد اتفاقی بیفتد. 3- دختر پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) بودند. اگر درگیر میشدند، شخصیت ایشان لطمه میخورد. البته این اتفاق افتاد چون به حضرت تهمت دروغ زدند. به عصمتالله کبری توهین کردند ولی باز حضرت به میدان رفتند. میتوانستند جایگاه خود را حفظ کنند. پشتوانهای مثل امیرالمؤمنین(علیهالسلام) داشتند. حضرت را همه میشناختند، ولی مصلحت این شد. میدان جنگ، اینگونه شد که به جای اینکه امیرالمؤمنین(علیهالسلام) از فاطمه دفاع کنند، حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) باید میرفتند و از علی دفاع میکردند و کردند.
الگوی مقاومت و عدم بیعت با طواغیت زمان
امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه) غریب است. نائب امام زمان حرف میزنند و حرف ایشان را یک عدهای بیتوجهی میکنند. ما به چه دلیلی عمل به تکلیف نمیکنیم؟ ما به چه دلیل و چه حجتی ساکتیم، به چه دلیلی به فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) و مصائبش گریه میکنیم ولی ساکتیم و کاری نمیکنیم؟ دغدغهای نداریم و جلسهای نمیگیریم و عمل نداریم. زندگی عادی خود را میکنیم. شبها راحت میخوابیم، در حالیکه فرمان و حکم جهاد آمده. بعضی هنوز بیتفاوت هستند. کسانی که هنوز بیتفاوت هستند، برای صدیقه طاهره جلسه، محفل، روضه نگیرند. روضه نخوانند، مصیبت نخوانند. اگر از فاطمه زهرا(علیهاالسلام) برای شکستن بیعت طواغیت زمان، برای حمایت کردن از امام زمان در عصر حاضر و نائب او اسوه و الگو نگرفتند.
سقوط آزاد از گفتمان امام و انقلاب/تکلیف امام، امت و منتظران موعود
وقتی ولی فقیه ما با صراحت از مقاومت حمایت میکند و از عدم پذیرش بیعت طواغیت جهانی حرف میزند. وقتی امام خمینی(رحمتاللهعلیه) میفرماید: «رابطه ما با آمریکا رابطه گرگ و میش است». دم زدن از برادری با آمریکا، سقوط آزاد از گفتمان امام و انقلاب و عقبنشینی گفتمانی خطرناکی است. چگونه میتوانید علیه گرگهای طاغوت و باند جنایتکاری که امروز سرکار هستند، حرف بزنید و محکومشان کنید و بعد بگویید ما با اینها برادریم؟!
اقتدا به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) به فرموده امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه) یعنی زیر بار بیعت طواغیت زمان نرفتن. تکلیف فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) مقاومت بود نه بیعت، تکلیف امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) مقاومت است نه بیعت و تکلیف منتظران حضرت مقاومت است نه بیعت؛ در این راه هزینه هم باید داد.
السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده
هر کدام از فرزندان حضرت به دنیا آمدند، رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) وقتی که قنداقه را در آغوش گرفتند، گریه کردند. امام حسن(علیهالسلام)که دنیا آمدند پیامبر درباره مصائبی که بر امام حسن وارد میشود، اشک ریختند.
امام حسین دنیا آمدند، پیامبر اشک ریختند. حضرت زینب دنیا آمدند، پیامبر اشک ریختند و متذکر حوادث و مصائبی میشدند. اما پیغمبر قبل از به دنیا آمدن فرزند آخر، گریه کردند؛ فرمودند به فاطمه که تو را طوری میزنند، بچهای که در رحم داری سقط میشود. همه فرزندان حضرت به دنیا آمدند مصائبی دیدند و از دنیا رفتند. تنها فرزندی که تولدش مصادف با شهادتش بود محسن بود؛ تولدش لحظه شهادتش بود.
همه آن عزیزان در دامن حضرت زهرا در دامن بانوی مکرمهای به دنیا آمدند، اما این عزیز دل و پاره تن فاطمه بین در و دیوار به دنیا آمد.
هزینه مقاومت و دفاع از ولایت
حضرت فاطمه زهرا برای مقاومت و برای بیعت کردن با علی(علیهالسلام) هزینه داده است. خدا سایه پدر و مادر شهدا را بر سر ما نگهدارد. آنها هم هزینه دادهاند، پاره تنشان را دادهاند.
«السلام علیک ایتها المظلومه»
دلم بهرعلی میسوخت چون قنفذ مرا میزد
نگاه غربت او بیشتر میداد آزارم
امیرالمؤمنین چه میگوید:
فاطمه جان کس نداند درِ خانه به من و تو چه گذشت
تو نفس میزدی و من ز نفس افتادم
فاطمه جان من خجلم، از تو که در یاری من
تازیانه به تنت خورد و تماشا کردم
[1]. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۸۶، حدیث ۲۴5.
[2]. سوره احزاب، آیه 21.
[3]. احتجاج، ج 2، ص 467.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. همان.
[7]. بحارالانوار؛ علامه مجلسی: ج 43، ص47.
[8]. سوره یوسف، آیه 26.
[9]. احتجاج، طبرسی: ج 2، ص 323.
[10]. بحارالانوار، ج 52، ص 93.
[11]. سوره بقره، آیه 120.
[12]. سوره بقره، آیه 38.
[13]. سوره نحل، آیه 36.
[14]. سوره انفال، آیه 39.
[15]. صحیفه نور، ج 20، ص ۱۱۸.
[16]. صحیفه نور، ج 21، ص 180.