خطر ارتداد در حوادث آخرالزمان

خطر ارتداد در حوادث آخرالزمان


خطر ارتداد در حوادث آخرالزمان

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: ارتداد گاهی به معنای برگشت از عقاید است، ولی گاهی به معنای این است که شما وظیفه‌ای دارید که باید در میدان انجام دهید و آن وظیفه را ترک می‌کنید. در حوادث نزدیک به ظهور اگر کوتاه بیایید و عقب‌نشینی کنید، باعث تأخیر در ظهور خواهید شد. // قرآن می‌فرماید: «مَن یرتَدَّ مِنکُم عَن دینه»[1]؛ اگر ارتداد اتفاق بیافتد و امت اسلام از آرمان‌ها، از جهاد و قیام دست بردارند، آن ‌وقت «وَ إن تَتَوّلوا یَستبدِل قَوماً غَیرکم»، خداوند استبدال می‌کند، یعنی قومی دیگر به جای اینها می‌آورد. // خطر ارتداد و استبدال برای ما هم وجود دارد. مردم و مسئولین اگر از آرمان‌های انقلاب ‌اسلامی عقب‌نشینی کردند، بخشیده نخواهند شد. // انقلاب اسلامی معجزۀ قرن است. دستاورد انقلاب اسلامی مقدمه‌سازی برای ظهور حضرت حجت است. امام فرمودند مسئولین باید وضعیت مردم را اصلاح کنند و به معیشت مردم رسیدگی کنند، اما ذره‌ای و لحظه‌ای از زمینه‌سازی برای ظهور منجی کل نباید غافل باشند. کار مسئولین جمهوری اسلامی این است. این انقلاب آمده تا مقدمۀ آن انقلاب جهانی باشد. // اضطراب‌های حوادث آخرالزمان را چگونه مدیریت کنیم؟

 

شناسنامه:

عنوان مراسم: قرار هفتگی

موضوع سخنرانی: خطر ارتداد در حوادث آخرالزمان

تاریخ: هفدهم آذر‌ماه 1403

مکان: مدینه‌ العلم کاظمیه

 

دشمن‌ترین دشمنان

آیات ابتدایی سوره اسراء در باب حوادث آخرالزمان تأملاتی دارد. خداوند می‌فرماید: «وَقَضَیْنَا إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا»[2]؛ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺑﻪ بنی‌اسرائیل ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﻗﻄﻌﺎً ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﺴﺎﺩ می‌کنید ﻭ [ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪﺍ] ﺑﻪ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻭ ﻃﻐﻴﺎﻥ [ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ﺑﻪ برتری‌جویی ﻭ ﺳﺘﻤﻰ] ﺑﺰﺭﮒ ﺩﭼﺎﺭ می‌شوید.

«فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ»[3]؛ ما بندگانی را که دارای قدرت مادی و معنوی هستند؛ قدرت روحی و قدرت جسمی بالایی دارند و با دشمن خدانشناس و یهود عنود شدید برخورد می‌کنند را برانگیخته می‌کنیم که آنها بنی‌اسرائیل را سرکوب می‌کنند. جای دیگری می‌فرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَی ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنَّهُمْ لَایَسْتَکْبِرُون»[4]؛ شدیدترین دشمن اهل ایمان یهودیان هستند. البته وقتی می‌گوییم یهود منظور فرقه صهیونیست‌ها هستند؛ که فرقه تندرو از یهودی‌ها هستند وگرنه یهودی‌ مؤمن هم داریم. خداوند می‌فرماید: یهود دشمن‌ترین دشمن‌هاست.

 

شدت برخورد با دشمن شدید

آنها «أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا» هستند، برای سرکوب این دشمنان شدید «اولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» یعنی کسانی که شدید بتوانند برخورد کنند، لازم است. یعنی همان «أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ»[5]. با این دشمن، نمی‌شود نرم رفتار کرد، این دشمن زبانی جز شدت نمی‌فهمد. این را خداوند در قرآن می‌گوید. حالا در تدبر این آیه نکاتی عرض کنیم. خداوند در قرآن تعبیر «عُلُوّا کَبِیرا» آورده، در مورد فرعون تعبیر «علا» آورده‌ است: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ»[6]؛ به ‌راستی که فرعون برتری جست. اما درباره بنی‌اسرائیل «‌وَلَتَعلُنَّ عُلُوّا کَبِیرا» آمده است. بنی‌اسرائیل طغیان و برتری‌جویی بزرگی دارند.

در آیه «بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» این «عِبَادًا لَنَا» بندگان ما هستند که برانگیخته می‌کنیم. علامه(رحمت‌الله‌علیه) در تفسیر «عِبَادًا لَنَا» می‌گوید: منظور بندگان مخلص خداست. اینکه خداوند می‌فرماید: «بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِید» بندگان مخلصی دارم که آنها را برانگیخته می‌کنم تا بنی‌اسرائیل را سرکوب کنند. بعد می‌فرمایند: چون خداوند متعال اینجا این‌طور فرموده وقتی تاریخ را بررسی می‌کنیم متوجه می‌شویم که نمی‌توانیم تفسیر این آیه را به گذشته اطلاق دهیم و بگوییم سرکشی بنی‌اسرائیل مربوط به گذشته بوده و تمام ‌شده است.

 

سرکشی‌های بنی‌اسرائیل

بنی‌اسرائیل سرکشی‌های زیادی در طول تاریخ کرده‌اند، مثلاً حضرت زکریا(علیه‌السلام) را کشتند. ذوالاکتاف را خدا بر آنها مسلط کرد. حضرت یحیی(علیه‌السلام) را کشتند، بخت‌النصر و جالوت بر آنها مسلط شدند. اینها هیچ‌کدام «عِبَادًا لَنَا» نمی‌شوند. منظور از این «عِبَادًا لَنَا» ماجرایی برای آینده است. بنی‌اسرائیل سرکشی می‌کنند و آنها را با «عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِید» سرکوب می‌کنیم. بروید در آینده تاریخ دنبال این ماجرا بگردید. البته تفاسیر در مورد این آیه مختلف است. بنا بر نظر برخی از علما آخرالزمان از زمان خاتم‌الانبیا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آخرین پیامبر شروع‌ شده است. ولی وقتی می‌گوییم آخرالزمان منظور حوادث نزدیک به ظهور و دوره پایانی که متصل به ظهور است.

 

فساد و برتری‌جویی بنی‌اسرائیل

بنی‌اسرائیل یک مرتبه در زمان حضرت موسی(علیه‌السلام) و یک مرتبه در زمان بعد از حضرت موسی(علیه‌السلام) فسادهایی کردند. «لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْن»[7]؛ دو بار فساد کردند. فساد اول شهادت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) بوده است. شهادت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) ظاهراً به دست ابن‌ملجم مرادی است. در بررسی تاریخ متوجه می‌شویم که دایه ابن‌ملجم یک زن یهودیه بوده و او در دامن یک زن یهودیه شیر خورده و پرورش یافته است. وقتی به فرق مبارک امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) ضربت می‌زند، حضرت فریاد می‌زنند: این یهودی‌‌زاده را بگیرید. نقش یهود در شهادت امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) را توجه کنید. این فساد اول بود. فساد دوم مربوط به شهادت امام حسن(علیه‌السلام) است. آن زهری که به امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) داده شد. معاویه(لعنه‌الله‌علیه) با کمک مشاورش که یک یهودی بود این زهر را تهیه کرد. قریب به ۵۰ سال «سَرْجون» در دستگاه معاویه و یزید بود، خزانه‌دار معاویه و یزید بود. مشاور اعظم‌شان بود، از پدر و مادر یهودی و مسیحی بود. یزید زیر دست او و تحت تربیت فرهنگ یهودی رشد کرده بود.

عبارت «عُلُوّا کَبِیرا» را نیز به شهادت امام حسین‌(علیه‌السلام) تأویل می‌فرمایند. آن سرکشی بزرگ شهادت سیدالشهدا(علیه‌السلام) بود. اینها در روایات وارد شده است. پس این تأویل آیات برای صدر اسلام است. تطبیق فساد اول و دوم به شهادت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و امام حسن(علیه‌السلام) و برتری بزرگ به شهادت امام‌ حسین(علیه‌السلام) است.

 

سرکوب‌کنندگان بنی‌اسرائیل/اهل قم در آخرالزمان

درباره حوادث منتهی به ظهور، روایت که شیعه و سنی آن را نقل کرده‌اند، با اندکی تفاوت در کلمات و جملات می‌فرماید: قیامی در مشرق رخ می‌دهد «عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا»[8]؛ یعنی نزدیک ظهور حضرت حجت. راوی خدمت امام صادق(علیه‌السلام) این آیه را مطرح می‌کند و می‌گوید: «أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» در این آیه چه کسانی هستند که بنی‌اسرائیل را سرکوب می‌کنند؟ حضرت سه بار فرمودند: «والله هم اهل قم»؛ به خدا قسم اینها اهل قم هستند. بعد می‌فرمایند: «و مَن یقُول بمَقالتِهِم»؛ اهل قم و هر کس که با گفتمان آنها و عقاید آنها همراه است. در روایات اشاره به شیعیان شده است. چون ایران را گاهی به خراسان معرفی کرده‌اند و گاهی به قم و گاهی به فارس. چون در آن زمان اسم ایران نبوده است، لذا اینگونه معرفی می‌کرده‌اند. اینجا حضرت با لفظ قم معرفی می‌کنند و شاید چون قم در آخرالزمان مرکز نشر معارف توحیدی می‌شود و منبع فکری جهان اسلام و تشیّع قم است، از این عبارت استفاده شده. هر کس که در این گفتمان و مسیر و عقیده است، اینها همه اهل قم محسوب می‌شوند.

امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَأَسقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ»[9]؛ کشته شدگان اینها شهید هستند، اگر من چنین زمانی را درک کنم، خودم را برای صاحب این امر نگه ‌می‌دارم. تصریح به این موضوع است که انقلاب اسلامی ایران نزدیک به ظهور حضرت است. نهایتاً به اندازه عمر یک آدم، اگر بداء نشود.

 

خطر ارتداد در آخرالزمان

در اینجا خطراتی وجود دارد، یکی خطر ارتداد است. ارتداد گاهی به معنای برگشت از عقاید است، به این معنا که شما از عقاید دینی خودتان برگردید، ولی گاهی به معنای این است که شما وظیفه‌ای دارید که باید در میدان انجام دهید و آن وظیفه را ترک می‌کنید. گاهی عقیده‌ای دارید، مثلاً نماز می‌خوانید، روزه می‌گیرید، اما جهاد نمی‌کنید و از میادین جنگ عقب‌نشینی می‌کنید. اگر چنین اتفاقاتی پیش بیاید، این در حکم ارتداد است. ارتداد اینجا به معنای عقب‌گرد، کوتاه آمدن و عقب‌نشینی است. در حوادث نزدیک به ظهور اگر کوتاه بیاییم و عقب‌نشینی کنیم، باعث تأخیر در ظهور خواهیم شد.

قرآن می‌فرماید: «مَن یرتَدَّ مِنکُم عَن دینه»[10]؛ اگر ارتداد اتفاق بیافتد و امت از آرمان‌ها، از جهاد و قیام دست بردارند، آن ‌وقت می‌فرماید: «وَ إن تَتَوّلوا یَستبدِل قَوماً غَیرکم»، خداوند استبدال می‌کند، یعنی قومی دیگر به جای اینها می‌آورد. کما اینکه این آیات در مورد اعراب است. حضرت به ایشان فرمودند: روزی قوم سلمان، دین من را به شما یاد خواهند داد.

همین خطر ارتداد و استبدال برای ما هم وجود دارد. مردم و مسئولین اگر از آرمان‌های انقلاب ‌اسلامی عقب‌نشینی کردند، بخشیده نخواهند شد. طبق تصریح بیانات حضرت امام(رحمت‌الله‌علیه)، که فرمودند: در مسئله زمینه‌‌سازی ظهور که کار جمهوری‌ اسلامی است و اصلاً این انقلاب‌ اسلامی برای تحقق ظهور ایجاد شده و طلیعه ظهور است، اگر مسئولین کوتاهی کنند بخشیده نخواهند شد.

 

تعجیل و تأخیر در ظهور

ظهور هم قابل تأخیر است و هم قابل تعجیل. ما وقتی صلوات می‌فرستیم و می‌گوییم «وَ عَجِّل فَرَجَهُم» یا دعا می‌کنیم «عَجِّل لِولیکَ الفَرَج»، یعنی زمان ظهور قابل تغییر است. همین ‌‌طوری که قابل تعجیل است، قابل تأخیر هم می‌تواند باشد. مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) فرمودند: اگر مردم ایران از آرمان‌های امام راحل(رحمت‌الله‌علیه) عقب‌نشینی کنند، سیلی سختی خواهند خورد. یعنی به نسبت مسئولیتی که بر عهده هر کدام از ما هست این موضوع صدق می‌کند. هر کدام از ما در این معرکه مسئولیتی داریم.

امام کاظم(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو اَلنَّاسَ إِلَی اَلْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ اَلْحَدِیدِ... لاَ تُزِلُّهُمُ اَلرِّیَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ لاَ یَمَلُّونَ مِنَ اَلْحَرَبِ وَ لاَ یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اَللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ اَلْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ»[11]؛ مردی از اهل قم مردم را دعوت به حق می‌کند، کسانی دور او جمع می‌شوند که مثل پاره‌های آهن محکم هستند، تند بادهای سنگین فتنه‌ها و حوادث ایشان را نمی‌لرزاند، از جنگ خسته و سست نمی‌شوند و بر خدا توکل می‌کنند و عاقبت از آن اهل تقواست. این روایت در کتاب «تاریخِ قم» نوشته شده ‌است. علامه مجلسی روایت را از این کتاب نقل کرده ‌است. خیلی از علما بر این نظرند که این روایت با زمان ما تطبیق می‌کند.

 

ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب ایران

بعضی از علما در مورد عبارت «والعاقبة للمتقین» فرموده‌اند: در این انقلاب و قیام کسانی که اهل نفاق هستند، با این انقلاب و این جریان نیستند، با این اجتماع محکم‌تر از آهن نیستند و عاقبت به خیر نمی‌شوند. اینها در این انقلاب رسوا می‌شوند. این انقلاب زباله‌های درون خود را دور خواهد ریخت و هضم خواهد کرد. در طول این چهل و چند سال دیده‌اید که چه کسانی با چه هیمنه‌هایی وسط میدان انقلاب آمدند، مردم را فریب دادند. اولین رئیس جمهور این کشور (بنی‌صدر) جاسوس بیگانه‌ها بود. خیلی سنگین است. قائم ‌مقام رهبری (آقای منتظری) شخصیت دوم کشور، مرجع تقلید، مبارز، زندان کشیده تحت تأثیر منافقین در مقابل امام و نظام ایستاد. و از جریان انقلاب خارج شد.

تحریم‌های سنگین، جنگ هشت ساله و مشکلاتی که در داخل کشور به وجود آورد. از آن طرف تهاجم فرهنگی سنگینی که بعد از جنگ بر کشور تحمیل شد. آدم‌هایی از قطار انقلاب پیاده شده، رفتند گوشه و کنار مسئولیت گرفتند، رأی آوردند، کم‌کم بالا آمدند، ریل‌گذاری‌ها را عوض کردند، فرهنگ مردم را تغییر دادند، به اقتصاد لطمه زدند. اینها خیلی سنگین است. ولی قطار انقلاب در حال حرکت است. بله ضربه خوردیم، لطمه خوردیم، ریزش داشتیم... همۀ انقلاب‌ها ریزش دارند. همۀ جوامع ریزش دارند ولی رویش هم داریم.

 

جوانان آهنین

ما نوجوان‌ها و جوان‌هایی داریم که امام و جنگ را ندیده‌اند، ولی التماس می‌کنند که ما را به لبنان اعزام کنید. بچه‌هایی داریم که فرهنگ امام را از اتمسفر جمهوری اسلامی تنفس کرده‌اند آنهم با این همه انحرافات و خطرها و فسادهایی که از این طرف و آن طرف به نظام تحمیل شده است. در رأس این نظام نائب امام‌زمان(عجل‌الله‌تعالی) قرار دارد. یک عده جوان‌ کف جامعه، یک عده نیروهای نظامی و انقلابی پای کار که به خاطر امر ولی حاضرند، وارد دهان اژدها و وارد هر آتشی شوند. اینها تعبیر همین روایت است، «کَزُبَرِ اَلْحَدِیدِ». تند بادهای حوادث اینها را از میدان بیرون نکرده است؛ این کار انقلاب است. این کار امام و رهبری است. این محوریت ولایت فقیه است که این قیام و انقلاب را حفظ کرده، وگرنه از درون و بیرون بسیار کسانی هستند که با قدرت فراوان و ثروت فراوان تلاش کردند و می‌کنند تا به این نظام لطمه بزنند. می‌فرماید: «والعاقبة للمتقین» در همین انقلاب اهل تقوا عاقبت به خیر می‌شوند.

همین گروه «کَزُبَرِ اَلْحَدِیدِ لاَ تُزِلُّهُمُ اَلرِّیَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ لاَ یَمَلُّونَ مِنَ اَلْحَرَبِ وَ لاَ یَجْبُنُونَ»؛ اینها عاقبت به خیر می‌شوند. کسانی که محکم هستند، می‌ایستند و این انقلاب را به انقلاب امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌) متصل خواهد کرد. «حجاب القلوب» نام کتابی است که هزار سال قبل نوشته شده است. در آن روایتی است که بزرگانی این روایات را به حضرت امام(رحمت‌الله‌علیه) تطبیق می‌دهند که در بخشی از آن روایت اینطور آمده: مردی از قم قیام می‌کند «اسمه روح الله و هو مؤید من عند الله»؛ اسم او روح ‌الله است و او از جانب خدا تأیید شده است.

 

دستاورد انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی معجزۀ قرن است. دستاورد انقلاب اسلامی، بسیج مستضعفان عالم است. مقدمه‌سازی برای ظهور حضرت حجت است. امام این‌ها را از همان اول فرمودند. فرمودند مسئولین باید وضعیت مردم را اصلاح کنند و به معیشت مردم رسیدگی کنند، اما ذره‌ای و لحظه‌ای از زمینه‌سازی برای ظهور منجی کل نباید غافل باشند. کار مسئولین جمهوری اسلامی این است. این انقلاب آمده تا مقدمۀ آن انقلاب جهانی شود.

چهل و چند سال است روی جمهوری اسلامی یک درپوش گذاشته‌اند با فضای مجازی و ماهواره و... طوری گوش و چشم مردم دنیا را علیه انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن پر کرده‌اند که مردم اسلام‌‌هراس، انقلاب‌‌هراس و شیعه‌ هراس شوند. اما شما بعد از چهل و هفت سال الان چه می‌بینید؟ فضای مجازی ما با فضای مجازی آنها، رسانۀ ما با رسانۀ آنها، بودجۀ فرهنگی ما با آنها برابر نیست!

مزیت آنها در تسلیحات‌ و در رایزنی‌های بین‌المللی‌ و سیاسی‌ است، در فضای مجازی و ماهواره است. ما اینها را نداریم. صبح یک پیام می‌دهند یا یک فیلم در فضای مجازی پخش می‌کنند و این فیلم تا اقصی نقاط روستاهای این مملکت می‌رود و همه می‌بینند و مثل آن مد می‌زنند. 24 ساعت نمی‌کشد حرفشان به همه جای کشور ما می‌رسد. ما می‌توانیم چنین کاری بکنیم؟ می‌توانستیم؟ ما چنین رسانه‌ای داشتیم؟ ما هالیوود داشتیم؟

الان چه شده که صدای شعارهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا و آتش زدن پرچم آمریکا و دفاع از فلسطین و غزه و لبنان در دانشگاه‌های آمریکا بلند شده است؟ به تعبیر حضرت آقا که می‌فرمایند بسیج آنجا، چه شده است؟ چفیۀ فلسطینی روی گردن دانشجویان پسر و دختر بی‌حجاب مسیحی دانشگاه‌های انگلستان و آمریکا چه کار می‌کند؟ یعنی ما آنجا سیستم و سازمانی داریم که این کار را بکند؟ این روح انقلاب اسلامی است که صادر شده است. این مظلومیت وحقانیت انقلاب اسلامی است که همه را جذب کرده است.

 

یاران امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) در بهشت

استاد بزرگوار ما استاد الهی، مدتی در قم محضرشان بودیم، شاگرد بسیاری از علما از جمله آیت‌الله‌العظمی بهجت(رحمت‌الله‌علیه) بوده‌اند. ایشان گفتند بعد از فوت آیت‌الله مشکینی(اعلی‌الله‌مقامه) در خواب ایشان را دیدم. در عالم خواب به ایشان گفتم یک چیز به من بگویید، یک خبر خوب به من بدهید. ایشان فرمودند خبر این است که یاوران خمینی وقتی قبض روح می‌شوند آنها را به یک جای مخصوص در رضوان می‌برند. این خیلی مهم است که کسی یار امام باشد. امام را قبول داشته باشد و پای انقلاب امام تلاش کرده باشد، وقتی از دنیا می‌رود حسابش با بقیه فرق می‌کند. امام جوان‌ها را از کاباره‌ها به جبهه آورد و اولیای الهی شدند. کاری کرد که بچه دوازده، سیزده ساله وقتی وصیت می‌نوشت، امام به عرفا و صاحبان نفس می‌فرمود: هفتاد سال عبادت کردید خدا قبول کند یک بار هم وصیت‌نامه این شهدا را بخوانید.

 

پیروی از ولایت فقیه، نکته جدید در وصیت‌نامه شهدا

در وصیت‌نامه شهدا چه بود که آنها نمی‌دانستند. در وصیت‌نامه شهدا چند مسئله تکرار شده است؛ نماز و حجاب وجه مشترک همه آنها بوده است. مسأله اطاعت از ولایت، امام و ولایت فقیه، حرف تازۀ وصیت‌نا‌مه شهدا بوده که عرفا‌ی ما از آن غافل بودند. آن وقت وقتی این دانش‌آموز ما شهید می‌شود او را به روضه رضوان می‌برند که آن عالم بزرگواری که اهل ولایت‌فقیه نبوده و معرفت به این ساحت را نداشته است را نمی‌برند.

 

فتح‌الفتوح انقلاب اسلامی

در خاطرات جوان 19ساله‌ای می‌خواندم که دوستانش می‌گویند: خیلی اهل تعبد و مستحبات، نماز نافله و نماز شب بود، خیلی حالات خوبی داشت. ما مرخصی گرفتیم که با هم شهر خود‌مان برویم سر راه ملاقات شهید محراب آیت‌الله مدنی رفتیم (ایشان از اولیا‌ی الهی هستند که به محضر امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) تشرف داشتند؛ شخصیت بزرگی بودند). ما محضر آیت‌الله مدنی نشستیم تا ایشان تشریف بیاورند منتظر بودیم که یک دفعه آقا تشریف آوردند همه بلند شدیم احترام و عرض ادب و آقا نشستند، ما هم نشستیم.

این رفیق ما سر‌ش پایین بود، آقا‌ی مدنی مرتب به ایشان نگاه می‌کرد و گریه می‌کرد و ما نمی‌فهمیدیم. او هم از خجالت سرش پایین بود و آقا‌ی مدنی مرتب گریه می‌کرد. آقا‌ی مدنی لب باز کرد؛ آن شعر حافظ را خواند که آن اسراری را که حضرت به تو گفتند را به من هم بگو و ایشان با نهایت شرم از آقای مدنی عذرخواهی کرد، عرض کرد آقا ببخشید من اجازه ندارم حرف‌ها را بزنم؛ آقای مدنی ضجه می‌زد و گریه می‌کرد.

امام این جوان را تربیت کرده، ولایت‌ فقیه او را تربیت کرده است. مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) فرمودند فتح‌الفتوح امام، تربیت چنین جوان‌ها‌ی است. دستاورد انقلاب اسلامی این‌ جوان‌ها هستند.

 

امام خمینی(ره) هزار سال ظهور امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) را نزدیک کردند

آقا‌ی الهی می‌فرمودند من نجف محضر یکی از عرفا بودم، همیشه خدمت ایشان می‌رفتم؛ خیلی خوش‌نفس و صاحب نفس بود، کنار ایشان که می‌نشستیم حال خوبی پیدا می‌کردیم، سؤالاتی از ایشان می‌پرسیدیم.

یک دفعه از ایشان پرسیدم که آقا نظر شما در مورد آقای خمینی چیست؟ (حالا معروف و منصوب بین علما اینطوری بود که آقایان را با اسم صدا می‌زدند آقای خویی، آقای خمینی، آقای فلان). ایشان گفت، حضرت فرمودند: آقای خمینی 1000 سال ظهور من را جلو انداخت.

این دستاورد انقلاب اسلامی است. ما مردم را در آرمان‌ها بالا نیاوردیم، لا‌ا‌‌قل همۀ مردم‌ را در آرمان‌ها نتوانستیم بالا بیاوریم. اکثریت مردم ما در افق‌ها‌ی بالا‌ی گفتمان انقلاب اسلامی نیستند. حالا به دلیل تهاجماتی که شده یا ضعف‌هایی که حاکم بوده، به دلیل دشمنان داخلی و خارجی یا به دلیل ضعف ما‌! این انقلاب اسلامی است.

 

دوره فتنه‌های آخرالزمان

این حوادثی که پیش می‌آید امتحانات و فتنه‌ها‌ست، شرایط سخت‌تر می‌شود. رهبر انقلاب(حفظه‌الله) فرمودند ما داریم به قله می‌رسیم، نزدیک قله هوا نیست، حوادث غیرمترقبه اتفاق می‌افتد، اگر مجهز نباشیم، سقوط می‌کنیم.

 

در زمان فتنه‌ها چه باید کرد؟

در روایت فرمودند: «یُسْتَخْرَجُ فِی الْغِرْبَالِ خَلْقٌ کَثِیرٌ.»[12]؛ از این غربال مردم دسته دسته بیرون می‌ریزند. «یُصبِحُ الرَّجُلُ مُؤمِنًا ویُمسی کافرًا »[13]؛ شب مؤمن است و صبح کافر. در این شرایط ما چه کار کنیم که از این دایره بیرون نرویم؟ از این قطار پیاده نشویم؟ حوادث را چگونه تحلیل کنیم؟ استرس و اضطراب‌های این ایام را چگونه مدیریت کنیم؟

 

اول: به قرآن پناه ببرید

وجود مبارک پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «إِذَا اِلْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ اَلْفِتَن کَقِطَعِ اَللَّیْلِ اَلْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ»[14] وقتی پاره‌ها‌ی شب فتنه بر شما هجوم آورد، به قرآن پناه ببرید. به رمال‌ها و جن‌گیر‌ها و ستاره‌شناس‌ها پناه نبرید و هر روز گوشمان به دهن یکی باشد که مثلاً از آینده چه می‌گوید.

در این اوضاع به قرآن پناه ببرید. در قرآن چیزی هست که شما را آرام می‌کند. مأنوس بودن با قرآن، به این معنا که قرآن بخوانید، بعد تدبر در آیات قرآن کنید. قرآن صراط مستقیم است. قرآن اهالی صراط مستقیم را معرفی کرده که چه کسانی هستند. دنبال آنها بروید، دوست و دشمن، نحوۀ رفتار با خودی‌ها و غیرخودی‌ها، قواعد صلح و جنگ، زندگی و پدر و مادر و همسر و فرزند، عبرت‌ها و درس‌ها را توضیح داده، از گذشته و آینده گفته، اگر با قرآن مأنوس شدید، جواب سؤالاتتان را پیدا می‌کنید و آرامش پیدا می‌کنید. چون «وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ»[15]؛ هیچ تر و خشکی نیست مگر این که در قرآن وجود دارد.

قرآن را هر روز بخوانید. روایت می‌فرماید حداقل روزی 50 آیه بخوانید تا از غافلین نباشید. از اول قرآن شروع کنید. به ترجمۀ بعضی از آیاتش هم نگاه کنید شما یک سال که می‌شود یک قرآنی با ترجمه ختم کردید. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «فَعَلَیکَ بِالقُرآن»؛ با قرآن روشن و زلال می‌شوید، تازه نفس می‌شوید.

 

دوم: دوری از اختلاف و تفرقه

امیر‌المؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: «وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِیقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِیجَانَ الْمُفَاخَرَةِ»[16]؛ ای مردم امواج فتنه‌ها را با کشتی‌ها‌ی نجات بشکافید و از رفتن در راه‌ها‌ی اختلاف و پراکندگی پرهیز کنید، تاج‌ها‌ی فخرفروشی به یکدیگر را از سر‌تان زمین بگذارید.

در هر انتخاباتی، در هر صحنۀ سیاسی مؤمنین شقه می‌شوند، بچه‌ها‌ی حزب‌اللهی می‌روند طرف یکی و یک عده دیگر می‌روند طرف آن یکی. چرا همدیگر را تکفیر می‌کنیم؟! اساتید‌ و علما را تکفیر می‌کنیم، گاهی می‌گوییم اینها ضد ‌ولایت فقیه هستند، کسانی‌که ولایت اهل بیت(علیهم‌السلام) را دارند که نباید از هم پاره‌پاره شوند. یکی از بحران‌های آخرالزمان، کمی تعداد است.

 

شقه شقه نشوید!

بالاخره انتخابات است، یک عده درست تشخیص می‌دهند، یک عده هم اشتباه تشخیص می‌دهند. بله ممکن است ضربه‌هایی هم به انقلاب به‌خاطر تشخیص‌های غلط بخورد، منکر این هم نیستیم ولی حضرت می‌فرماید پراکنده و شقه‌شقه نشوید. همه‌ به ولایت و به انقلاب اعتقاد دارید، شماها دیگر شقه نشوید.

 

اصول وحدت و اختلاف

وحدت و اختلاف، اصول و مبنا دارد. حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرماید: «کَثرَةُ الخِلافِ شِقاقٌ»[17]؛ زیادی مخالفت کردن باعث شقاق می‌شود. 

«ما فارِقها وَ الجماعة- و اللّه- مُجامِعَة أهلِ الحق و إن قَلّوا وَ الفُرقَة مجامعه أهلِ الباطِل وَ إن کَثُروا»[18]؛ به خدا سوگند اتحاد و یگانگی محل اجتماع اهل حق است اگرچه کم باشند. تفرقه و اختلاف محل اجتماع اهل باطل است اگرچه زیاد باشند. وحدت و وفاق همراهی با اهل حق است اگر‌چه کم باشند. منظور از اختلاف این است که با اهل باطل اختلاف داشته ‌باشید نه با اهل حق. شما باید با اهل باطل مخالفت کنید، اگر قرار باشد با همه سازش کنید، (در روایت می‌فرماید) این نفاق است‌. اگر قرار باشد بیش از حد مخالفت کنید، نتیجه‌اش شقاق، جدا شدن می‌شود.

 

لزوم استغفار جمعی در خطاهای جمعی

می‌فرماید شما باید سراغ کشتی‌های نجات بروید. پراکنده‌ نشوید، تفاخر بر همدیگر نکنید، همدیگر را له نکنید، استغفارهای دسته‌جمعی انجام دهید.

سوره آل‌عمران در مورد ربییون، آمده است؛ ربییون همراه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودند و با دشمن می‌جنگیدند، «وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ»[19]، این دعایشان بود، استغفار می‌کردند که خدا خطاهایی که می‌کنند پای رکاب پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را ببخشد.

ما بالاخره اشتباه می‌کنیم در انتخابات‌ اشتباه می‌کنیم، ممکن است در رفتارهای روزمره، در مسائل اجتماعی خطاهایی از ما سر بزند، سیره اولیای الهی، دستور قرآن این است شما بنشینید استغفار کنید مخصوصاً دسته‌جمعی و گروهی.

یک هیئت، حزب یا گروهی که راه را اشتباه می‌رود، وقتی می‌فهمند راه اشتباه است باید گروهی جمع شوند، استغفار و دعا کنند؛ اگر شما خطا کردید و بعد استغفار کردید، خداوند متعال می‌فرماید: «مَن تَابَ وَءَامَنَ وَ عَمِلَ عملاً صالحاً فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَیَّاتِهِم حَسَنات»[20]؛ کسانی که خطا کردند و بعد استغفار کردند خداوند متعال همان سیئاتشان را به حسنات تبدیل می‌کند.

اشتباه رأی دادید؟ (مثلاً به نماینده مجلس)، «تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً»؛ اولاً عقاید و باورتان را درست کنید سپس توبه کنید و عملتان را درست کنید، اگر اینطور ‌‌شد خداوند متعال آن سیئات، یا همان آدم و همان جریان بد را اسباب رسوایی خودش و پیشرفت انقلاب قرار‌ می‌دهد.

 

سرّ درخشش حزب الله لبنان

سید حسن نصرالله(رحمت‌الله‌علیه) در جریان مُرسی که در مصر رئیس جمهور ‌شد نقش داشت، معتقد بود که باید رئیس جمهور شود و بعداً خرابکاری کرد و بعد برکنارش کردند. وقتی او را برکنار کردند سید حسن نصرالله(رحمت‌الله‌علیه) و‌ حزب الله خیلی خوشحال شدند و خو‌شحالی‌شان را ابراز کردند و پیام به ایران دادند و تبریک گفتند. با بیت رهبری تماس گرفته بودند و گفته بودند تبریک ما را هم به مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) بگویید و مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) فرموده بودند؛ من از این قضیه خوشحال نشدم. بعد چون تشخیص ایشان خلاف تشخیص حضرت آقا بوده، بچه‌های تیم مرکزی حزب‌الله را جمع می‌کند و مجلس توبه برپا و استغفار می‌کنند. بعد به ایران می‌آید به مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) می‌گوید ما اشتباه کردیم، شما ما را حلال کنید، فهم ما خلاف فهم شما بود.

سید حسن نصرالله(رحمت‌الله‌علیه) کسی بود که هر وقت مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) سخنرانی می‌کردند، در مصاحبه‌اش می‌گوید؛ من همه بیانات مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) را خواندم و آقا هر چه در مورد بانوان گفتند در مورد زنان حزب‌الله پیاده‌کردم، هر چه در مورد ورزش و کتاب و کتابخوانی گفتند من در حزب‌الله پیاده کردم. تمام دستورات و سخنرانی‌های مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) به صورت دستورالعمل، بند به بند برای حزب‌الله لبنان پیاده کردم.

اینکه حزب‌الله می‌درخشد به خاطر این اطاعت‌پذیری و ولایت‌پذیری است، ما این ولایت‌مداری را نداریم. ما اگر می‌خواهیم درآخرالزمان نجات پیدا کنیم، باید به این سفینه‌های نجات، ائمه(علیه‌السلام) و نائبشان تمسک داشته باشیم.

 

اطاعت از نائب امام زمان همان اطاعت از امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) است

الآن نائب امام زمان کیست؟ کسی که ما را به آن کشتی اصلی نجات می‌رساند نایبشان است. اطاعت مطلق عین اینکه از امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) قرار است اطاعت کنید باید از نایبش اطاعت کنید، یک ذره کمتر هم نه.

به تعبیر امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) شما در دوران غیبت، تحت اطاعت مطلقه ولایت مطلقه فقیه هستید. اگر ولایت‌ فقیه مطلقه است، اطاعتش هم مطلقه است. این ما را نجات می‌دهد. حوادثی در پیش است. اگر پای رکاب امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) می‌خواهید بروید، اگر می‌خواهید از این دوران خطرناک فتنه‌های آخرالزمان گذر کنید، باید اعتقادتان به ولایت ‌فقیه را محکم و درست کنید وگرنه به آنجا نمی‌رسید.

وقتی به امام(رحمت‌الله‌علیه) گفتند؛ شما این انقلاب را راه انداختید جواب این خونها را چه کسی می‌دهد؟ ایشان فرمودند: «همان که جواب خون سیدالشهداء و اصحابش را می‌دهد».

 

ولایت فقیه کهف امان ماست

ما در انقلاب، ضربه زیاد خوردیم ضربه هم به دشمن زیاد زدیم. الآن هم در حوادث مقاومت حوادثی پیش می‌آید. مواظب باشید کهف امان و حصین ما ولایت ‌فقیه است. مقام‌ معظم رهبری(حفظه‌الله) هرچه گفتند، البته باید تحلیل داشته باشید، مباحثه و تحلیل کنید ولی عالم دارد به سمت ظهور می‌رود. این حوادثی که  اتفاق می‌افتد پازل ظهور است. ما اگر یک وقتی یک جایی می‌جنگیم به خاطر تکلیف می‌جنگیم و اگر یک جایی هم نمیجنگیم، به خاطر تکلیف نمی جنگیم چون تکلیف نیست، مسأله این است.

 

اهل بیت(علیهم‌السلام) کشتی نجات هستند

کشتی نجات ما اهل بیت(علیهم‌السلام) هستند. امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «کُلُّنا سُفُن النّجاة لکن سَفینة جدِّیَ الحُسین أوسَع وَ أسرَع»[21]؛ ما کشتی‌های نجاتیم اما کشتی امام حسین(علیه‌السلام) تندتر و سریع‌تر می‌رود. مرحوم علامه مامقانی(رحمت‌الله‌علیه) از علمای شیعه یک وصیتی به پسرش کرده، فرمودند: «علیک یا بنی باقامه عزای سیدالشهدای فی کل یوم مرّة»؛ روزی یک بار عزای امام حسین(علیه‌السلام) را اقامه کن. نماز که را خواندی سر سجاده‌ات نشستی مُهر تربت هم می‌گذاری به یاد امام حسین(علیه‌السلام) بعد رو به حرمش می‌گویی «السلام علیک یا اباعبدالله».

از آب هم مضایقه کردند کوفیان / خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

دو بیت شعر بخوان یک آهی بکش این اقامه مجلس عزاست، روزی یک دفعه خودت را محروم نکنی.

ما با این روضه‌ها کار داریم هر چه فتنه‌ها شدیدتر می‌شود توسلات ما هم باید بیشتر بشود.

 

توسل به ام ابیها / مصایب سه دختر

می‌خواهم روضه سه دختر را امشب اشاره کنم؛ پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) یک دختری به نام فاطمه(علیها‌السلام) داشتند لقب ام‌ابیها به او دادند. این ام ابیها 95 روز بعد از پدر بیشتر نماند، از دنیا رفت با آن مصائب، با آن لطمات، هم داغ مادر دید، هم داغ پدر دید، هم داغ فرزندش را دید، چقدر فاطمه با مادرش فرق می‌کند. مادرش وقتی می‌خواست او را دنیا بیاورد چهار زن بهشتی قابله خدیجه(علیها‌السلام) شدند که بی بی دنیا بیاید.

اما چه قدر این بانو مظلوم است کجا وضع حمل کرد بین در و دیوار چه کسانی قابله‌اش بودند آن نامردی که لگد به در خانه زد.

یک دختر دیگری هم بود پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او گفتند ام‌المصائب هم داغ پیغمبر را دید، هم داغ مادرش را دید، هم داغ پدرش را دید، هم داغ امام حسن(علیه‌السلام) را دید، تشت و پاره‌های جگر را دید، هم داغ امام حسین(علیه‌السلام) را دید. هم گودال دید، هم بالای نیزه سر دید، هم سر میان تشت طلا دید زینب ام‌المصائب.

این روزها همه دلمان برای سوریه پر می‌زند حرم حضرت زینب(علیها‌السلام)، حرم حضرت رقیه(علیها‌السلام) دیگر همه دارند برمی‌گردند، خدایا یک آجر از این حرم کم نشود، این بچه‌ها رفتند جانشان را گذاشتند، اینها طاقت نمی‌آورند اینها اگر یک گلوله به گنبد حرم بخورد طاقت نمی‌آورند، اگر بودند که تازیانه‌ها را می‌دیدند که به زینب می‌خورد، چه میکردند؟!

یک دختر دیگر هم بود که لقبی به او ندادند چون این‌قدر عمر نکرد که ملقب به چیزی بشود ولی سرتاسر عمر سه ساله‌اش مصیبت بود. داغ پدرش را دید، داغ برادرانش را دید، داغ عموجانش را دید، اسیری دید، بیابان‌گردی کرد، خار مغیلان دید گوشه خرابه بردنش، طبق با سر بریده برایش آوردند.

آخرش هم زینب داغش را دید آخرش هم داغش را به دل همه گذاشتند. داغش را به دل زین العابدین گذاشتند، به دل خواهرانش گذاشتند.

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الاارواح التی حلت بفنائک علیکم متی سلام الله ابداً ما بقیت و بقی الیل والنهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین...

 


[1]. سوره مائده، آیه 54.

[2]. سوره اسراء، آیه 4.

[3]. سوره سراء، آیه 5.

[4]. سوره مائده، آیه 82.

[5]. سوره فتح، آیه 29.

[6]. سوره قصص، آیه 4.

[7]. سوره اسراء، آیه 4.

[8]. عوالم العلوم، ج۲۱، ص۳۴۳.

[9]. الغیبة للنعمانیّ 273 / 50 عن أبی خالد الکابلی.

[10]. سوره مائده، آیه 54.

[11]. بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶.

[12]. اصول کافی، ج 1.

[13]. نهج الفصاحه، ص 522.

[14]. اصول کافی، ج2، ص 459.

[15]. سوره انعام، آیه 59.

[16]. نهج البلاغه، خطبه 5.

[17]. غرزالحکم و دررالکلم، 7083و 7084.

[18]. سلیم بن قیس هلالی، ج 2، ص 964.

[19]. آل عمران، آیه 147.

[20]. فرقان، آیه 70.

[21]. بحارالانوار، ج 26، ص 322.