حواشی اتفاقات اخیر در استان
حواشی اتفاقات اخیر در استان
حواشی اتفاقات اخیر در استان
حجتالاسلام مهدوینژاد: مؤمن برای هر کاری که انجام میدهد حجت شرعی و عقلی دارد. // وای به حال ما، روزی که مسئولین محرمات الهی را جزء حواشی و ناهنجاریها حساب نکنند. // در کنار حمایت از دولتها، انتقاد هم باید باشد. // وظیفه مسئولین جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی اولاً و بالذات، نگهبانی از دین رسمی و ترویج مذهب رسمی است؛ یعنی باید از اسلام مراقبت کنند، ارزشهای اسلامی و دینی و مذهب رسمی را ترویج کنند، نه آتشکده و کنیسه را. // در جریان مسابقات اخیر والیبال در یزد تصویر غلطی از حسینیه ایران به دنیا مخابره شد. // باید مبنای معرفی بناهای تاریخی و گردشگری را بر اساس قدمت گذاشت نه حروف الفبا!
شناسنامه:
عنوان مراسم: قرار هفتگی
موضوع سخنرانی: حواشی اتفاقات اخیر در استان
تاریخ: 24 شهریور 1403
مکان: مسجد امام کاظم(علیهالسلام)
مؤمن برای هر کاری حجت دارد
انسان مؤمن و مسلمان باید سعی کند اعمال، رفتار و گفتارش در طول شبانهروز مبتنی بر حجت شرعی باشد. کارهایی که انجام میدهد اعم از عبادات و غیرعبادات نباید از دایره شرع خارج شود؛ یعنی رفتارهایش مبتنی بر دستورات الهی، قرآن، معارف و دستورات اهلبیت(علیهمالسلام) باشد. چراکه خداوند بر اساس حجت از انسان مسلمان حساب میکشد.
حجت درونی و بیرونی
خدا به میزان عقلی که به انسانها داده، از آنها حساب میکشد. بنابراین عقل را حجت درونی میدانند. حجتهای بیرونی هم که خدا آفریده شامل قرآن و پیامبر و ائمه(علیهمالسلام) هستند. بین حجت درونی یعنی عقل و حجت بیرونی یعنی قرآن و امام تعارضی نیست. به عبارتی اگر عقل به درستی مورد استفاده قرار گیرد، سخن و دستورات خدا را تأیید میکند. ممکن است کسی بر اساس آموزههای غلط، نادرست بیندیشد ولی ذات قوه ادراکی که خدا به انسان داده، خداپرست است. لذا فرمودند: «مَا حَکَمَ بِهِ الشَرع حَکَمَ بِهِ العَقل»؛ هر چیزی که شرع به آن حکم کند، عقل هم به همان حکم میکند. «وَ مَا حَکَمَ بِهِ العَقل حَکَمَ بِهِ الشَرع»؛ و هر چیزی که عقل به آن حکم کند، شرع نیز به همان حکم میکند. البته منظور، عقل متشرع، رشدیافته و موحد است. بنابراین هر کاری که ما انجام میدهیم میبایست بر اساس حجت باشد؛ یعنی مخالف عقل سلیم و دستورات خدا نباشد، بلکه موافق آن باشد و مستندی از شرع برای کاری که کردیم و موضعی که گرفتیم داشته باشیم؛ این حجت است.
ما فرزندان دلیل هستیم...
انسان مؤمن بر اساس حجت عمل میکند. در کتابهای روایی مخصوصاً کتاب اصول کافی، کتابی با عنوان «حجه» نامیده شده که معرفی میکند حجت چیست. علما میگویند: «نحنُ أبناءُ الدلیل»؛ ما فرزندان دلیل هستیم. وقتی میخواهیم کاری انجام دهیم باید بر اساس دلیل معقول و مشروع باشد، پایه عمل و حرف انسان باید محکم باشد و بدون استدلال و وصل به خرافات، عرفیات یا مشهورات نباشد، اینها حجت نیست. حجت عقل و شرع(ثقلین) است.
حواشی اتفاقات اخیر در استان
این را به عنوان مقدمه عرض کردم که تصمیمات زندگی روزمره باید مبتنی بر حجت باشد. امام در این ایام اتفاقاتی در شهر و کشور رخ داد که حجتی برای آنها نیست. یکی مسئله مسابقاتی است که تحت عنوان مسابقات والیبال باشگاهی آسیا در یزد برگزار شد. یکسری حواشی و مشکلات داشت که اشاره میکنم تا نسبت به مسائل پیرامون بیتفاوت نباشیم. ما که دغدغه دین و فرهنگ را داریم، باید به مسائل فرهنگی توجه خاصتری داشته باشیم.
اینکه مسابقات آسیایی یا بینالمللی در یک استان یا کشور برگزار شود، امتیاز مثبتی برای آن استان و کشور محسوب میشود و مطمئناً جلب امکانات و اعتبارات میکند و تراز استان را بالا میبرد. کسی مخالف برگزاری مسابقات نیست، حتی از شخصیتهای برجسته استانی که در این زمینه زحمت میکشند باید تشکر کرد. اما باید مواظب آسیبهایی که اتفاق میافتد هم باشیم. هر کاری آفتی دارد و باید مراقب باشیم وگرنه میتواند کار خوب را هم تحتالشعاع قرار دهد. مثلاً اگر سینما فیلم خوب پخش کند و فرهنگ جامعه را ارتقا بدهد خوب است ولی اگر ابتذال، هرزگی و بیتفاوتی را ترویج کند، بد است. امام خمینی(رحمتاللهعلیه) فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم.» یا مثلاً با ورزش مخالف نیستیم، ولی وقتی ورزش را ابزار ابتذال قرار میدهند، بد است.
عدم توجه به آسیبها باعث تبدیل ارزش به ضد ارزش میشود
برگزاری مسابقات آسیایی در استان یزد خوب است، میتواند برای استان امتیاز داشته باشد و جوانان و مردم استفاده کنند. ولی اگر مراقب آسیبها و آفتهای آن نباشیم، این کار فرهنگی تبدیل به ضدفرهنگ میشود. ما مسلمان و مؤمن هستیم و به یکسری چارچوبها اعتقاد داریم که گاهی اهمیت این چارچوبها بیشتر از اصل مسئلهای است که برایش سرمایهگذاری میکنیم. ما حتماً نیاز به ورزش و برگزاری مسابقات داریم و استان ما حتماً نیاز به سالنها و ورزشگاههای مجهز دارد، ولی اگر در این سالنها ورزشِ تنها نبود و ابتذالات فرهنگی هم کنارش آمد، آن ابتذالها، سوار بر این امتیازات و موقعیت ورزش میشود و به مردمی که به دلیل علاقه به ورزش برای تماشای این مسابقات شرکت میکنند، آسیب جدی وارد میکند. این آسیبهای فرهنگی را کسی مدیریت نمیکند و به مردم و جامعه برمیگردد. این اتفاقات در همین ایام رخ داد و مصادف با مناسبات مذهبی و شهادت امام حسن عسکری(علیهالسلام) بود ولی به آن توجهی نشد.
مثلاً اینکه بانوان هم وارد ورزشگاه بشوند یا خیر، با توجه به فتاوای مراجع تقلید شرعاً اشکال دارد یا نه... اینها مسائلی است که وجود دارد. همانطور که فدراسیون ضوابطی تعیین میکند و اگر طرفداران تیمی آن ضوابط را رعایت نکنند، آن تیم را جریمه میکند، ما به عنوان جمهوری اسلامی و به عنوان یک کشور مؤمن ضوابط فدراسیون جهانی را میپذیریم ولی ضوابط شرعی و دینی خودمان را لحاظ نمیکنیم، آنوقت ابتذال پیش میآید.
قوانین بینالمللی را رعایت میکنیم ولی به قوانین شرعی خودمان توجهی نداریم
فقط در مورد ورزش نیست. مثلاً شما وقتی با هواپیما سفر میکنید، دستورات جهانی را آنجا اعلام میکنند و میگویند این نکات و موارد ایمنی باید رعایت شود؛ ولی آیا حجاب را در پرواز الزامی کردیم و اگر کسی کشف حجاب کند جرم و تخلف از قانون محاسبه میشود؟ خیر. قوانین بینالمللی را در پرواز رعایت میکنیم، ولی قوانین دینی را نمیبینیم. این زندگی سکولاری میشود. قوانین بینالمللی ورزشی را لحاظ میکنیم، ولی قوانین شرعی را نمیبینیم. در ورزشگاه دختر و پسر بیایند؛ اگر مفسدهای نباشد هیچ اشکالی ندارد. خانمها به ورزشگاه بیایند اما مفسدهاش را در نظر نمیگیریم. باید جلوی مفاسدش هم گرفته شود اما گرفته نمیشود. اینکه تماشاچیها آن هم زن و مرد در شادی کردنهایشان در مقابل یکدیگر برقصند و رفتارهای ناهنجاری که از خانمها و آقایان دیده میشود و یا همخوانی ترانههای مبتذل خوانندههای مشهور و معروف یا پخش موسیقی یا ترانهای که از یک خواننده معلومالحال از بلندگوی سالن پخش شود و همه هم همخوانی کنند، این موارد ملاحظه نکردن مفاسد و عادی کردن گناه و معصیت است، برای آینده زمینهسازی میشود.
وای به حال ما و مسئولین، روزی که محرمات الهی را جزء حواشی و ناهنجاریها حساب نکنند
بعضی از مسئولین محترم، یا بعضی از خبرگزاریها اعلام کردند که این دوره بسیار خوب و بدون هیچ حاشیهای برگزار شد! باید پرسید: حاشیه از نظر بزرگواران چیست؟ حاشیه از نظر بزرگواران این است که بلیطها خوب فروخته شده و مردم استقبال کردند... مشکل امنیتی به وجود نیامده، برق قطع نشده است و...! آیا تنها این موارد حاشیه نداشتن محسوب میشود؟! حالا اگر کسی رقصید، حاشیه حساب نمیشود. چون در دنیا طبق قوانین بینالمللی رقص حاشیه نیست. رفتارهای ناهنجار و مبتذلی که در شرع مبین اسلام پسندیده و یا جایز نیست و انجام میشود، اینها را دیگر حاشیه تلقی نمیکنند. وای به حال ما و مسئولین، روزی که محرمات الهی را جزء حواشی و ناهنجاریها حساب نکنند و افتخار کنند به اینکه یک کاری را فقط انجام دادند. حال اگر خلافی هم اتفاق افتاد، اشکالی ندارد. در این صورت مسئولین سکولار میشوند که به دین توجهی ندارند.
لذا با این دسته از امور کسی مخالف نیست ولی اگر قرار باشد این امور برای ترویج ابتذال و گناه و عادیسازی بعضی از مسائل زمینهسازی کند، اینها تخلف محسوب میشود و باید جلوی آن را گرفت. باید توسط تکتک مؤمنین تذکر داده شود چون همه موظف هستند.
مظهر شادی یا افسردگی چیست؟
چند نکته هم داشت که خیلی آزاردهنده بود. در فضای مجازی تصاویری از این رقص و پایکوبی را پخش کردند و بعد نوشته بودند: چه کسی گفته یزدیها افسرده هستند؟!
از نگاه اینها نماد و مظهر نشاط و شادی رقص و پایکوبی است!! اگر دو ماه محرم و صفر مردم از جیب خودشان خرج کنند و زندگیشان را با عشق و میل برای امام حسین(علیهالسلام) بگذارند این نشاط نیست اما رقصیدن نشاط است! جای دیگری نوشته بودند: چه کسی میگوید مردم یزد فقط دنبال عزاداری هستند، نشاط و شادیشان را هم ببینید! انگار رقص مظهر نشاط و شادی، و عزاداری امام حسین(علیهالسلام) مظهر افسردگی است! این موارد بهصورت ذرهذره آسیبهایش در پوست و خون جامعه میرود و تبدیل به باور میشود. کسی هم در مورد اینها جواب نمیدهد. لذا باید دقت کنیم که اگر کاری خوب و اصل آن مناسب بود؛ درست هم باید انجام شود. کار خوب اگر به درستی انجام نشود، گرفتار آسیبهایش خواهیم شد.
چهره بدی از مردم و از بانوان یزدی به دنیا مخابره شد
در جریان این مسابقات و حواشی آن چهره بدی از مردم و از بانوان یزدی به دنیا مخابره شد. چون این یک رویداد ملی و بینالمللی بود و خبرهایش در دنیا مخابره شد. صحنههایی از بانوانی که پوششهای مناسب نداشتند و از آن طرف هم رقص از مردم یزد به دنیا مخابره شد. مردم یزدی که به عنوان حسنیه ایران و مظهر تقوا و معنویت و صداقت بودند، یک دفعه به دنیا چهرهشان اینطور مخابره شد. این جای تأسف دارد و خیانت است. واقعاً این مسئله مدعیالعموم دارد که چرا باید چهره مردم شریف یک استان، مردمی که اینجور سبقه و سابقه دینی و معنوی و اخلاقی در دنیا دارند، چنین چهرهای از آنها مخابره شود و کسی هم پاسخگو نباشد و همه یکدیگر را تشویق کنند که چقدر کار خوبی شد! باید به این ابعادش توجه کرد.
انتقاد بجا از دولت در کنار حمایت درست
مسئله دیگر درباره یکی از اقداماتی است که توسط دولت محترم جدید اتفاق افتاد. اصل حمایت و کمک کردن و پشتیبانی از دولت در اموری که وعدههای درستی داده شده، به جای خود اهمیت دارد. مردم باید کمک کنند و همه ما باید کمک کنیم، ولی هر اتفاق منفی هم میافتد، باید تذکر و نقد سرجایش باقی باشد. فرقی هم ندارد، در همه دولتها این مسئله ساری و جاری است که شما نقاط مثبتشان را تشویق کنید و نقاط منفیشان را هم تذکر بدهید.
یکی از اتفاقاتی که افتاد، حضور وزیر جدید میراث فرهنگی و گردشگری در استان یزد بود، که به یزد تشریف آوردند و مستقیم به آتشکده رفتند. شاید مسئله، یک مسئله سادهای به نظر برسد و هیچ اهمیتی نداشته باشد ولی عرض میکنم اهمیتش از چه بابی است.
وظیفه مسئولین جمهوری اسلامی در حمایت از مذهب رسمی
وظیفه مسئولین جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی اولاً و بالذات، نگهبانی از دین رسمی و ترویج مذهب رسمی است؛ یعنی باید از اسلام مراقبت کنند، ارزشهای اسلامی و دینی و مذهب رسمی را ترویج کنند. این گزینه اول است. ممکن است با خودتان بگویید وزیر آمده و حالا یک دیدار هم داشته، شما به قانون اساسی ربطش ندهید. ما از جایی نگران میشویم که آن شخصی که برنامههای دولت را طراحی میکرد، رسماً اعلام کرد و گفت که از نظر ما اسلام امتیاز نیست، تشیع امتیاز نیست، بلکه کسی اگر مسلمان نباشد، این یک امتیاز است! ما به آن توجه میکنیم. کسی اگر شیعه نباشد، غیر از مذهب رسمی شیعه باشد، ما به او بیشتر توجه میکنیم؛ این حرف یعنی چه؟! ظاهرش یعنی اینکه درست است که ما الان همه مسلمان و شیعه هستیم، دین رسمی و مذهب رسمی کشور شیعه است، ولی ما برای اینکه ثابت کنیم که یکطرفه جلو نمیرویم و ظلم در حق اقلیتهای دینی و مذهبی نمیکنیم، به آنها امتیاز میدهیم، به خودمان امتیاز نمیدهیم. آنها را بر خودمان ترجیح میدهیم و مقدم میداریم!
ظاهر حرف زیباست ولی باطن آن خیلی خطرناک است. اگر یک دولتی غیرمسلمان و غیرشیعه را مقدم بدارد، به غیرمسلمان و غیرشیعه امتیاز بدهد و شیعه و مسلمان امتیازی نداشته باشد و بعد این بخواهد تبدیل به برنامه و قانون شود، صراحتاً تخلف از آیه قرآن است که میفرماید: «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»[1]؛ خداوند اجازه نمیدهد که کفار بر مسلمانان مسلط شوند. اگر در جمهوری اسلامی چنین تفکری پیاده شود، ذرهذره و آرامآرام میبینید برعکس خواهد شد. خودشان هم رسماً دارند میگویند که غیرمسلمان، غیرشیعه امتیاز دارد، شیعه و مسلمان این امتیاز را ندارد! بعد ما میبینیم وزیر وارد شهری میشود، مستقیماً به آتشکده میرود. اگر شما به عنوان وزیر چهار کار دیگر انجام میدادید، چند مکان دیگر هم بازدید میکردید و اولین گزینههایتان، گزینههای اسلامی بود، بعد به آتشکده هم سر میزدید، ناراحتی نداشت. ولی وقتی شما این کار را انجام میدهید، به معنای پیاده کردن همان حرفی است که اول زده شده و ما از این قضیه احساس خطر میکنیم.
به جای اینکه ما امروز برویم مراکز عبادی و فرهنگی خودمان را احیا کنیم، مظاهر سایر ادیان و مذاهب را احیا میکنیم
در مناسبت ایام پایانی صفر و بین شهادت امام حسن(علیهالسلام) و امام رضا(علیهالسلام) به یک استانی بیایید و خودتان مسلمان و شیعه، از نظر قانون هم تکلیف شما روشن، ولی یک روشی را دنبال کنید که ابتدا مطرح کردید؛ اینها آسیبهایی است که ما باید به آن توجه کنیم. اینها آرامآرام در طول زمان خودش را نشان خواهد داد. در جلسه دیگری، من اسنادش را خواهم گفت که چقدر آتشکده و کنیسه، با پول بیتالمال و دولت اسلامی بازسازی میشود و بعضی از برنامهها برای تقویت یهودیها و زرتشتیها در استان طراحی میشود. الان نمیخواهم توضیح دهم، از این میگذرم. مردم استان یزد طبق اسناد تاریخ، تشیعشان به دوران قرن ششم میرسد و دارالعباده نام گرفتند، به جای اینکه ما امروز برویم مراکز عبادی و فرهنگی خودمان را احیا کنیم، مظاهر سایر ادیان و مذاهب را احیا میکنیم که من به بعضی از مسئولین استان بارها بعضی از این اماکن را تذکر دادم. سادهترین آن این است، در استان یزد، اماکن مقدس و مذهبی زیادی است، قدیمیترین مسجد کل کشور، مسجد جامع فهرج است که هزار و چهارصد سال پیش، مقارن صدر اسلام تأسیس شده است. این مسجد را شما بروید و ببینید، چگونه بازسازی شده است و آتشکده را هم بروید ببینید، چطور بازسازی شده است!
در میراث، قدمت مهم است یا حروف الفبا؟!
وقتی که جزوهها و بروشورهایی که برای گردشگرها توسط نهادهای رسمی تولید میشود و دست آنها داده میشود، نگاه میکنید میبینید بر اساس حروف الفبا است. آتشکده، اول حروف الفبا میشود؛ درحالیکه باید بر اساس قدمت باشد. در میراث، قدمت مهم است و باید بر حسب قدمت بزنید. وقتی بر حسب حروف الفبا زده شود آتشکده اول است. خب نزدیک هم است و شلوغترین مکان در مواقع خاص، آتشکده میشود. این موارد سیاستهای غلطی است که متأسفانه دارد دنبال میشود.
مسئله وحدت و برائت
مسئله دیگری که خیلی در این ایام به آن مبتلا هستیم، بحثهای مربوط به مناسبت اتمام ماه صفر و حلول ماه ربیع هست؛ از جمله بحث برائت، وحدت، لعن یا اینکه نهم ربیع ایام فوت یا قتل خلیفه دوم هست یا خیر؟ عیدالزهرا یا فرحةالزهرا(علیهاالسلام) هست یا نه؟ آیا بعد از ایام صفر، ایام محسنیه شروع میشود؟ شهادت حضرت محسن(علیهالسلام) در این ایام اتفاق افتاده است یا نه؟ این لعن کردنها و این رُفِعَ القلم و مجالس فحاشی که برپا میشود یا مسئله وحدت و برائت؛ آیا ما نباید برائت داشته باشیم؟ همه مفصل است و الآن نمیخواهیم به آنها بپردازیم، تنها از یک زاویهای به آن اشاره میکنیم.
امسال با حجم عظیمی از فیلم و تصاویر مجالس و مراسمات تحت عنوان عیدالزهرا مواجه شدیم که همگی با یک رنگ و موضوع خاصی که مشهور این ایام هست، برگزار شدند. فیلم این مجالس با حضور مداحان مشهور و غیرمشهور، سخنرانان مشهور و غیرمشهور، بالاخره در خیلی جاها دیده شد.
قدرت مغناطیس امام حسین(علیهالسلام)
ابتدا به یاد بیاوریم که چگونه دو ماه محرم و صفر، سیدالشهداء(علیهالسلام) همه مردم را پای کار آورد. دیدید که چقدر از اهلسنت به پیادهروی اربعین آمدند، نه فقط برای آنکه زیارت کنند و در حرم نماز بخوانند و بروند. جمعیت زیادی از اهلسنت در پیادهروی اربعین از مسیر نجف تا کربلا یا از استانهای دیگر شرکت کردند! این خیلی مهم است. امامحسین(علیهالسلام) با آن مغناطیس ذاتی خود، اهلسنت و حتی غیر اهلسنت را از سایر ادیان پای کار آورد. آن وقت یک عده شیعه جاهل و داغ که هیچ منطقی را نمیپذیرند، همه چیز را خراب میکنند! جاهل هستند از این نظر که متوجه قضیه نیستند. اگر متوجه شوند دست از این کارها برمیدارند.
فیلمهایش نیز منتشر شد که مثلاً شش امامیها، سر تا پا با لباس سفید میآیند به حرمهای کربلا و امامعلی(علیهالسلام)، بعد یک عده از ایران در حرم امامحسین(علیهالسّلام)، پشت سر اینها راه میافتند و مدام اسم مبارک امامرضا(علیهالسلام) را چماق کرده و بر سرشان میکوبند: لبیک یا علیبنموسیالرضا، لبیک یا امام رضا(علیهالسلام)، آنها هم دارند فرار میکنند. چرا متوجه نیستید که امامحسین(علیهالسلام) این مردم را تا اینجا کشانده، بعد شما دارید اینها را فراری میدهید. شش امامی بر اثر عقاید اشتباه بزرگ شده، دشمن که نیست! اما شما کاری میکنید که از امام سوم هم دست بردارد.
امامحسین(علیهالسلام) با خون مقدس خود دارد اینچنین معجزه میکند، اینگونه همه بشریت را هدایت میکند. «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلَالَةِ»[2]، خون قلبش را داد تا مردم را از جهالت و ضلالت نجات دهد. آن وقت عدهای با جهالت محض میآیند و چنین رفتاری میکنند! یا مثلاً در ایام نه ربیع، به مناسبت عیدالزهرا یا قتل خلیفه دوم و...، روایاتی را نقل و مطرح میکنند یا در جشنهایی که برپا میکنند به آنها توهین میکنند. بعد از دو ماه محرم و صفر که امامحسین(علیهالسلام) اهلسنت را با خون خودش پای کار آورد، این افراد با رفتار و گفتارشان همه چیز را خراب میکنند.
عمل بر اساس حجت شرعی
انسان مؤمن باید بر اساس حجت شرعی عمل کند. [من قصد ندارم الآن اسناد و منابعی که این روایات بر اساس آنها نقل میشود را بررسی کنم] اجمالاً میگویم که فقها و غالب بزرگان شیعه و حتی بزرگان اهلسنت، قتل خلیفه دوم را نَه در ربیع، بلکه از بیست و ششم تا بیست و هشتم ذیالحجه میدانند. قلیلی هم آن را در نهم ربیع ذکر کردهاند. قول قوی چیست؟ ذیالحجه. پس نهم ربیع چیست؟ مرگ عمر بنسعد(لعنتاللهعلیه) است. از نظر سند هم بررسی کنید، اسنادش در خفا نیست و خیلی نیاز به جستجو ندارد.
بحث دیگر ابولؤلؤ هست که خلیفه دوم را به قتل میرساند و بسیاری او را در حد مقام امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بالا میبرند! روایاتی از این مسئله نقل میکنند که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمودند: ابولؤلؤ در بهشت هم سطح من خواهد بود! [حالا قصد ندارم روایتش را رد یا تأیید کنم] ولی حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) با کشتن خلیفه سوم مخالف بودند؛ خود حضرت به همراه امامحسن و امامحسین(علیهماالسلام) به درب دارالحکومه رفتند تا از کشتن خلیفه سوم جلوگیری کنند و حتی خودشان به خلیفه سوم که در دارالحکومه محاصره بود، آب و غذا میرساندند. حالا امیرالمؤمنینی که اینگونه مصالح امت اسلام را اولویت قرار میدهد، در مدح ابولؤلؤ که خلیفه دوم را کشته، چنین مطالبی میفرمایند؟! اصلاً سیاست امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در آن دوران اینگونه نبود.
رد بودن حدیث رُفِعَالقلم
این روایت از نظر آنچه درباره ابولؤلؤ نقل شده با تاریخ تعارض دارد؛ برخی منکر این هستند که او خلیفه دوم را از روی حب امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به قتل رساند و در حقیقت علتش را حمله خلیفه دوم به ایران و کشته شدن برادر ابولؤلؤ در جنگ میدانند. او هم که یهودیالاصل بوده، خلیفه دوم را به منظور انتقامجویی میکشد. دلیل دیگر اینکه تأیید قتل خلفا و به اصطلاح خلیفهکشی با سیره امیرالمؤمنین(علیهالسلام) اصلاً همخوانی ندارد.
برداشت دیگر این که اشکالی ندارد شما در نهم ماه ربیع هر گناهی که دوست دارید انجام بدهید چون دل حضرت زهرا(علیهاالسلام) شاد میشود و رفعالقلم است! کجای شرع مجوز داده شده که در یک شب یا روزی به فلان دلیل خلاف شرع جایز است؟! هیچ فقیهی این سخن را نگفته و هیچ روایتی نیز دال بر این نداریم. تمام فقها همگی این مسئله حدیث رفعالقلم را رد میکنند. مشکلات ما استناد به چنین چیزهایی است.
لزوم شناخت امام زمان(علیهالسلام) و سلطان جائر
ما در هر عصری موظفیم به دو چیز شناخت پیدا کنیم؛ امام زمان(علیهالسلام) (یا امام عادل) و امام جاهل (یا طاغوت عصر)! این دو را باید بشناسیم. از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقل هست: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»[3]؛ هر کس بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت قبل از اسلام از دنیا رفته است. یعنی تکلیف او روشن است، باید امام زمان(علیهالسلام) را بشناسد. شناخت یعنی چه؟ آیا یعنی بشناسد که امام مهدی(عجلاللهتعالیفرجه) فرزند امام حسن عسکری(علیهالسلام) است و در پرده غیبت به سر میبرد؟ همین؟! این را که یهودیها از ما بهتر بلدند و شناخت شناسنامهای، ظاهری، اِخباری و اَخباری زیادی از اهلبیت(علیهمالسلام) دارند. خیر، منظور از شناخت، معرفت و تبعیت است نه شناخت ظاهری و اسم و رسمی! پس امام زمان خود را بشناسید.
دوم، شناخت طاغوت زمان خود است؛ در سلسله احادیث و روایات، مجموعه مطالبی از وجود مبارک پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیت(علیهمالسلام) به ما رسیده که سلطان جائر زمان خودتان را بشناسید. اگر در عصر شما سلطان جائری وجود دارد که شما میبینید دارد ظلم و جور و عهدشکنی میکند و حرام خدا را حلال میکند و شما سکوت کنید، «حقا علی الله أن یُدخل مدخله» حق بر خدا این است که شما را به جایگاهی ببرد که سلطان جائر را میبرد. امام حسین(علیهالسلام) به همین استناد میکند و علیه یزید قیام میکند. پس امام عادل و امام جائر، ولیِ زمان و طاغوت زمان خود را باید بشناسیم.
نظر مرجع تقلید، حجت است!
حالا امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) را میشناسیم، آیا ایشان را قبول داریم؟ بله. نظر امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) درباره عیدالزهرا، برائت و کیفیت برائت در این زمان و لعن و تبری چیست؟ مشخص است، این مسئله در روایات تولی و تبری جزء فروع دین هست و قبول داریم که فروع دین تقلیدی است. یعنی ما یا باید مجتهد باشیم و نظر دهیم یا اینکه مقلدیم و باید به مرجع تقلید مراجعه کنیم. حجت بر ما نظر مرجع تقلید است!
طرف میگوید: ما از روایات اینگونه میفهمیم! آیا شما کتابهای روایی را برمیدارید و هر چه فهمیدید عمل میکنید؟! پس حوزه علمیه برای چیست؟ فقه و اصول، علم روایت و رجال و درایه برای چیست؟ احادیث صحیح و سقیم چیست؟ همینطوری روایت میخوانید و عمل میکنید؟! اینها کارهای تخصصی و حرفهای است. تازه حتی اگر روایات صحیح را از سقیم تشخیص دادید، باز عمل کردن به آن در هر شرایطی جایز نیست. بعضی مواقع شرایط تقیه وجود دارد، بعضی مواقع نمیتوانید عمل کنید چون مصالح و مفاسدی دارد. چگونه میخواهید اینها را بفهمید؟
یکی از عزیزان منبری گفتند: این روایات را مرحوم علامه مجلسی(رحمتاللهعلیه) در بحارالانوار نقل کرده. علامه برای از بین نرفتن احادیث، تمام آنها را چه صحیح و چه سقیم با هم جمع کرده است. یعنی امکان دارد بحارالانوار شامل روایات نادرست هم باشد. بعد ایشان سفینهالبحار را مینویسد که در آن روایات را از هم تفکیک کرده است. ولی شما باز هم نمیتوانید صرفاً از بحارالانوار سند دهید. اگر حتی صحت یک روایت در آن مشخص شد، عمل به آن روایت شرایطی دارد که آن شرایط را باید متخصص تشخیص دهد.
توصیه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) درباره رجوع به فقها
حال شما قبول دارید که امام زمانتان را شناختید؟ الآن که شما با امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) جلسه نداشتید از ایشان استفتا کنید که آقا من الآن در این زمانه نسبت به عیدالزهرا و برائت چه کار کنم؟ امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) خودشان به فقها ارجاع دادهاند. «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهم»[4]، به روایت ارجاع ندادند، به رُوات حدیث ارجاع دادهاند.
دقت بفرمایید امامزمان(عجلاللهتعالیفرجه) نفرمودند بروید روایت بخوانید، حدیث بخوانید و عمل کنید! بلکه فرمودند: به راویان حدیث مراجعه کنید. راویان حدیث هم منظور ناقلان حدیث نیست، کسی که کتاب حدیث بردارد و نقل حدیث کند. راوی حدیث کسی است که فهم حدیث و روایت دارد. منظور همان فقیه هست. بعد حضرت فرمودند: «فإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهم»؛ پس آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان هستم. اگر میخواهید به حرف امامزمانتان عمل کنید، باید به فقها مراجعه کنید. یکی از اسناد ولایت فقیه، در مورد اینکه فقیه، ولایت دارد، همین روایت هست.
بعد آیا به هر فقیهی میتوان مراجعه کرد؟ باز حضرت در مطلب دیگری میفرمایند: «اما مَن کان مِن الفقها صائناً لنفسه مخالفاً لهوا و مطیعاً لأمره»[5]؛ در اینجا «مِن»، تبعیضیه هست. فقیهی که صیانت نفس دارد، میتواند خودش و بیتش و اطرافیانش را کنترل کند. فقیهی که انگلیس و فرانسه از او حمایت میکنند و هر چه میگوید را پوشش میدهند، هیچ مزاحمتی برایش ایجاد نمیکنند، منظور آن فقها نیست! پس باید سراغ فقهایی رفت که این شرایط را داشته باشند.
تفرقه حرام است، تظاهر به مخالفت و توهین هم حرام است
حال نظر فقهای فعلی چیست؟ بروید نظر فقها در مورد عیدالزهرا را بررسی کنید. نظرشان در مورد تفرقه ایجاد کردن بین شیعه و سنی چیست؟ تقریباً همه مراجع مشهور فعلی (حتی حضرت آیتالله وحید خراسانی که خیلیها میگویند ایشان برائتی است و نظرشان بر لعن است)، اختلاف بین شیعه و سنی را جایز نمیدادند. در یکی از جلسات طلاب سر درس خارج، مسأله را مطرح کرد و گفت: آقا لعن کردن مقدسات و بزرگان اهل سنت چه حکمی دارد؟ ایشان (آیتالله وحید خراسانی) گفتند: جایز نیست. شما طبق چه حکمی هستید؟ مگر نمیگویید امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) هست؛ در حالی که نظر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) نظر فقهاست. الآن مشکل ما این است. شما ببینید که عیدالزهرا را چه کسی تأیید کرد که الآن یک عده این روز را جشن میگیرند؟ الآن لعن علنی را چه کسی تأیید میکند؟ نظرات امامخمینی(رحمتاللهعلیه) و امام خامنهای(مدظلهالعالی) که به عنوان فقیهان حاکم هستند، نظراتشان را محکم و صریح اعلام میکنند که «تفرقه حرام است». تظاهر به مخالفت و توهین هم حرام است.
نظر امام خمینی(رحمت الله علیه) درباره وحدت شیعه و سنی
دو خط از مطلب امام خمینی(رحمتاللهعلیه) را برای شما میخوانم. حضرت امامخمینی(رحمتاللهعلیه) در زمان خودشان چقدر نسبت به این مسأله حساسیت داشتند. ببینید چقدر این متن تند است. امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) به عنوان نائب امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) و حجت بر ما و بر همه فقها هستند چون وقتی ولی فقیه، فتاوای حاکمیتی و اجتماعی میدهد بر همه لازمالاجراست. چیزی که به مصالح امت اسلام برمیگردد، حتی بر فقها هم لازمالاجراست. مسأله اختلاف شیعه و سنی یک حکم ساده فقهی نیست، حکمی هست که حتی بر فقها هم واجب است.
امامخمینی فرمودند: «بر جمیع سخنرانان چه در محیط باز و چه بسته (چه فیلم آن بیرون برود و چه فیلم آن بیرون نرود) و تمام نویسندگان، حتمی و شرعی است که حتی به طور اشاره و کنایه از گفتار و نوشتار اختلافانگیز اجتناب نمایند که امروز اختلاف برای امت اسلامی سم کشنده است و باید بدانند ایجاد اختلاف در محیط حاضر جز تبعیت از نفس اماره و شیطان درونی و خدمت به ابرقدرتها خصوصاً آمریکای جهانخوار نیست و از منکرات بزرگی است که شیطان به اسم اسلام بر زبان و قلمها جاری میکند و باید بدانند که انقلاب اسلامی تاب تحمل آن را ندارد و متخلف را مجازات خواهد کرد. دادستان کل کشور موظف است به این طریقه خطرناک خاتمه بدهد. سخنرانیهای سالم و سازنده در محیطهای سالم و غیرمتشنج برای ایجاد وحدت و تفاهم برای جلوگیری از اختلاف و تشنج مفید و مورد رضای خداست».
این یکی از آن صحبتهای امام(رحمتاللهعلیه) است. در یک صحبت دیگری میفرمایند: «اختلاف بر سر ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) امروز خیانت به اسلام است.» امام(رحمتاللهعلیه) میفرمایند: اختلاف سر ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام)! حالا ما بیشتر ولایت را میفهمیم یا ولی فقیه؟! مگر اینکه اصلاً به امام(رحمتاللهعلیه)، ولایت و ولایت فقیه اعتقادی نداشته باشیم، که آن یک موضوع دیگر است.
چرا نمک میخورید و نمکدان میشکنید؟!
بعضی از مداحانی که نان و نمک حمایتهای مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی) را خوردند و در سالهای اخیر با جلساتی که حضرت امام خامنه ای(حفظه الله علیه) گرفتند اقبال چند برابری به آنها شده، تریبون در اختیارشان گذاشته شده، شهرت پیدا کردند، لباس قرمز میپوشند و جلسه عیدالزهرا میگیرند! خلاف صریح فرمان امام(رحمتاللهعلیه) و مقام معظم رهبری(حفظهاللهتعالیعلیه) است. چرا چنین کاری میکنید؟ چرا نمک میخورید و نمکدان میشکنید؟ چرا در حق اسلام و تشیع و امام زمان خیانت میکنید؟ حجت این است که شما به حرف نائب امام زمان توجه کنید! این یکی از آن مسائل جدی است، آن وقت گاهی میبینیم هیأتیهایی که خوب هم هستند و بعضی از آنها ولایی هم هستند در فضای مجازی مدام میروند این مداحیها و بعضی از سخنرانیهای کنایهدار یا طعنهدار یا صریح را دنبال میکنند و لایک میزنند (میپسندید). چرا اینکار را میکنید؟ با اینکار خیانت میکنید.
حضرت امام(رحمت الله علیه) و حضرت امام خامنه ای(حفظه الله علیه) فرمودند: حتی به طور کنایه و اشاره جایز نیست؛ چه محیطهای باز و چه محیطهای بسته. دوباره طرف میگوید: ما فیلم نمیگیریم! بحث فیلم نیست، شما ۵۰۰ نفر جمع شدهاید و مجلس گرفتید و اینها را ترویج میکنید. آیا لعن نداریم؟ بله داریم. الآن فقیه که جانشین امام زمان است که حرف امام زمان را از دهان او باید بگیرید میگوید جایز نیست و از فروع دین است. ولی فقیه حج را میتواند تعطیل کند؛ حضرت امام(رحمت الله علیه) چند سالی حج را تعطیل کردند. این هم یکی از فروعات دین است، مصلحت دین و امت اسلام را چه کسی تشخیص میدهد؟ شما مقلد هستید یا مجتهد؟
بنابراین، حجت، حرفِ روات حدیث و فقها و نائب امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) است. این یک طرف مسأله است.
با طاغوت زمان خود بجنگید! // طاغوت زمانت را بشناس!
طرف دیگر مسأله شناخت طاغوت زمان است. امام زمانت را شناختی، حالا طاغوت زمانت را هم بشناس. آیا حضرت زهرا(علیهاالسلام) مینشست و فرعون و نمرود را لعن میکرد یا طاغوت زمان خودش را لعن میکرد؟! حضرت با طاغوت زمان خودش میجنگید. جلوی طاغوت زمان خودش ایستاده بود یا جلوی طواغیت زمان ابراهیم و موسی(علیهماالسلام)؟!
تکلیف شما هم این است که امروز طاغوت زمانه خودتان را بشناسید و علیه او قیام کنید، لعن و مرگ بر او بگویید. این طیفی که تحت عنوان برائتی و... معروف و مشهور شدهاند از علمایشان گرفته تا همراهانشان، آیا یک شهید در مدافعین حرم دارند؟ علیه آمریکا و اسرائیل و دشمنان خونی و طواغیت امروز یک حرکت تا به حالا انجام دادهاند؟ تا به حالا یک سخنرانی از اینها دیدهاید؟! اینکه الآن طواغیت قرون گذشته را لعن کنید که هزینهای ندارد. حضرت صدیقه(علیهاالسلام) به ما یاد دادند، امام حسین(علیهالسلام) به ما یاد دادند: «انی مِثلی لا یُبایِعُ مِثلَه»[6]؛ مثل من با مثل یزید کنار نمیآید. در هر عصری طاغوت زمان خودتان را بشناسید، چرا با طاغوت زمان خودتان نمیجنگید؟ دقیقاً در هفته وحدت، هفته برائت و چنین مواضعی درست میکنند.
فتنه بالاتر از دجال چیست؟ // فتنه بالاتر از دجال در کلام امام رضا(علیهالسلام)
امام رضا(علیه السلام) در یک روایتی میفرمایند: «إنّ ممّن ینتحلُ مودّتنا أهلَ البیت، من هو أشدُّ فتنةً علی شیعتِنا مِن الدّجّالِ. فقلتُ: بماذا؟ قال: بموالاتِ أعدائِنا و معاداةِ أولیائِنا. إنّه إذا کان کذلک، اختلطَ الحقُّ بالباطل و اشتبهَ الأمرُ فلم یُعرَف مؤمنٌ مِن منافقٍ »[7]؛ بعضی هستند ادعای مودت ما اهلبیت(علیهمالسلام) را دارند، فتنه اینها از فتنه دجال بالاتر است! راوی میگوید از امام رضا(علیهالسلام) سؤال کردم جهت آن کیست؟ فرمودند: اینها کسانی هستند که ادعای مودت ما را دارند، با دشمنان ما سر سازگاری دارند و با دوستان ما درگیر هستند. با آمریکا، اسرائیل و انگلیس مشکلی ندارند، ولی با جمهوری اسلامی، ولایت فقیه و فقها در ایران مشکل دارند. فیلمهایشان را ببینید طرف، از همین آدمهای برائتی، میآید آیتالله بهجت(رحمت الله علیه) را تکفیر میکند!
کسانی ادعای محبت و مودت اهل بیت میکنند، آخوند یا مداح هستند، تیپ هیأتی دارند و گاهی ممکن است در حد مرجعیت مطرح باشند، میآیند و اینطور رفتار میکنند. با داعش مشکلی ندارند و حرفی نمیزنند، با اسرائیل درگیر نیستند ولی با جمهوری اسلامی درگیرند! با انقلاب درگیرند، با اسلام سیاسی و اسلام حماسی درگیرند، اینها حق و باطل را بر مردم مشتبه میکنند. در چنین شرایطی مردم گیج میشوند و نمیفهمند چه کسی مؤمن است و چه کسی منافق، چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ.
تبعیت محض از ولایت فقیه
[ولی] کسانی که قاعده دستشان است، حجت یکی شناخت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) است که سیر شناخت ایشان روشن شد و اینکه ما امروز چه حرفی را باید تبعیت کنیم و شناخت طاغوت زمان به تأسی از حضرت صدیقه(علیهاالسلام). لذا امروز گرفتن این مجالس و محافل و درگیری سر این موارد و... از سمت شیطان، برای معطل کردن امت اسلامی است. فقط و فقط باید گوش ما به دهان مبارک مقام معظم رهبری(حفظه الله علیه) و نظرات کارشناسی و حساس و دقیق ایشان باشد که به تعبیر حضرت آیتالله حسن زاده آملی(رحمتالله علیه) فرمودند: گوش ایشان به دهان مبارک حجة ابن الحسن عسکری(علیهالسلام) است. تبعیت محض و مطلق از ایشان و حل و فصل کردن همه این اختلافات؛ چه مداح، چه سخنران، چه هیأتی، چه عالم، چه بزرگ، چه کوچک، کسانی که تخلف از این امور میکنند ما حمل به جهالتشان میکنیم، برایشان دعا میکنیم و سعی میکنیم روشن گری کنیم. دعوا نمیکنیم ولی بدانند با این کارهایشان خیانت میکنند و به انقلاب اسلامی ضربه میزنند.
خدای متعال انشاالله همه ما را از بیبصیرتی و جهالت و ضلالت حفظ کند و همه ما را در طریق هدایت کمک کند. انشاالله دل هایمان را به امام زمان نزدیک کند.