حفظ شعائر انقلاب اسلامی، حفظ اسلام است
حفظ شعائر انقلاب اسلامی، حفظ اسلام است
حفظ شعائر انقلاب اسلامی، حفظ اسلام است
حجتالاسلام مهدوینژاد: اسلام روی شعائر خیلی تأکید کرده است. شعائر تابلوهای رسیدن به مقصد است.// مهمترین دلیل اهمیت شعائر این است که وقتی دشمن میخواهد با دین مبارزه کند، اول به شعائر حمله کرده و آنها را کمرنگ میکند. اگر شعار محو شود، انگار تابلو را برداشتهاید. تابلو را که بردارید، دشمن تابلوی خودش را نصب میکند. شعائر اینقدر مهم است! روی شعائر باید تعصب و غیرت داشت.// روزآمد حفظ اسلام در این قرن حفظ انقلاب است، حفظ شعائر انقلاب اسلامی است که در دل این شعائر انقلاب، شعائر اسلامی هم نهفته است. // ملت ایران، مزدوران آمریکایی را زیر گامهای محکم خود لگدمال خواهند کرد. // راه شناخت مزدور چیست؟// مزدور ممکن است زمانی انقلابی بوده، رزمنده دفاع مقدس بوده باشد، مزدور ممکن است لباس روحانیت داشته باشد، مسئولیت داشته یا نداشته باشد// امروز در دست هر کدام از ما یک عَلَم است و ما علمداریم. هر نفر مؤمن انقلابی باید یک سرباز، یک مُبلغ و یک مروج باشد.
شناسنامه:
عنوان مراسم: قرار هفتگی/ شنبههای ضدصهیونیستی
موضوع سخنرانی: اهمیت شعائر دین
تاریخ: شنبه 8/10/ 1403
مکان: مدینه العلم کاظمیه
شعائر الهی
قرآن کریم میفرماید: «ذَلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ»[1]، مفهومی در قرآن ذکر شده به نام شعائر الهی، این شعائر الهی چیست؟ چه اهمیتی دارد؟ امروزه نسبت ما با این شعائر چگونه برقرار میشود؟
اگر بخواهیم اول کلمه «شعائر» را معنا کنیم از نظر لغت، جمع شعیره به معنای نشانه و علامت است؛ چیزهایی که قابل حس و ظاهری هستند، آن علائمی که باعث راهنمایی انسان میشود را «شعائر» میگویند. در دین چیزهایی جزء شعائر محسوب میشوند، مثلاً «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ»[2]؛ صفا و مروه در حج از شعائر الهی است؛ انسان را جهت میدهد و راهنمایی میکند. مراسم حج از شعائر الهی است. «ذَلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ»، در مورد مناسک حج است.
چرا شعائر الهی اهمیت دارد؟
مهمترین دلیل اهمیت شعائر این است که وقتی دشمن میخواهد با دین مبارزه کند، اول به شعائر حمله کرده و آنها را کمرنگ میکند. تابلویی که برای هدایت مردم در جامعه هست را کمرنگ میکند، مثلاً مساجد، جلسات روضه، نماز جمعه، حج، زیارت و حجاب شعائرند، علامتها و پرچم و نماینده یک تفکرند، نشانه دین و اعتقادند. چیزی را نشان میدهند و علنی میکنند، به اینها شعائر میگویند.
در مورد آیهای که اشاره شد و همین عباراتی که بیان شد، علمای اهل سنت میگویند هر چیزی که انسان با دیدنش به یاد خدا بیفتد جزء شعائر الهی میباشد. لذا به مسئله شعائر و شعار الهی باید توجه کرد.
در جنگهای قدیم سربازان به شعارهایشان شناخته میشدند؛ چراکه سربازها معمولاً زره و کلاهخود میپوشیدند و از ظاهرشان شناخته نمیشدند. با رجز خواندن، شعار دادن، مشخص میشد این سرباز چه کسی است و تفکرش چیست، مثل رجزهایی که در روز عاشورا از اصحاب امام حسین(علیهالسلام) نقل شده است. آنها با این رجزها قبیله و تفکرشان را معرفی میکردند. پرچم در جنگها جزء شعائر جنگ بود. علامت و مشخصکننده بود.
توجه و تأکید اسلام به اجتماعات دینی/ تأثیر و نقش اجتماعات مؤمنین بر تعظیم شعائر
اسلام یک دین اجتماعی است دین فردی نیست. احکام سیاست و احکام قضا و قضاوت دارد، اخلاق اجتماعی دارد، روایات بسیاری در باب اخلاقیات اجتماعی دارد. خداوند اگر میخواست دین فردی ارائه دهد، ماه رمضان را تعیین نمیفرمود. میفرمود از شما سی روز روزه میخواهم هر وقت دلتان خواست روزه بگیرید، چرا ماه رمضان مشخص شده است؟ چرا همه را در یک ماه و یک زمان مشخص قرار میدهد؟ چرا از همه یک عبادت خواسته است؟ رمضان شاخص از شعائر الهی و هدایتکننده میشود.
در مورد نماز خداوند میتوانست بفرماید: هر کس نمازش را بخواند و کاری هم به نماز جماعت نداشته باشد، ولی چقدر به نماز جماعت توصیه میفرماید و چقدر به ساختن مسجد به عنوان محل اجتماع مردم برای عبادت تأکید دارد، «إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ»[3]، این همه توصیه برای چیست؟ هر روز مردم را در مساجد جمع کند و هفتگی در نماز جمعه جمع کند، نماز عید قربان، نماز عید فطر، اینها برای چیست؟ فقط برای ثواب است؟ آیا صرفاً کارکرد و مصرف آخرتی دارد؟! خیر، حتماً کارکرد آخرتی هم دارد، اما در دنیا که مزرعه آخرت است این اجتماعات و حرکتها اثراتی دارد و اثراتش فقط ثواب آخرتش نیست، بلکه ثواب آخرت تابع این اثرات دنیوی است.
اجتماعات مؤمنین اثرگذار است. دین باید علنی اتفاق بیفتد. نماز برای دین شعار است، خداوند آن را شعار کرده است، اذان، اقامه و جماعت در نماز شعار دین است. وگرنه میفرمود: نماز بخوانید و روی جماعتش تأکید نمیکرد. حج را در دهه ذیالحجه قرار میدهد، در ایام و مکان خاص، همه باید بیایند تا این اتفاق محقق شود.
شاخصه اسلام و مسلمانی/ تابلوها و علائم اسلام
«ذَلِکَ وَ مَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ». اگر در یک کشور غیرمسلمان زندگی کنید و شعائر اسلامی نداشته باشید، یک مرد مسلمان اگر ظاهرش اسلامی نباشد تا وقتی نگوید من مسلمانم، هیچ کس متوجه نمیشود، یک زن اگر حجاب اسلامی نداشته باشد تا نگوید من مسلمانم، کسی متوجه نمیشود. باید شعار اسلامی داشته باشد. کسی که حجاب مسلمانان را داشته باشد مشخص میشود که مسلمان است. در یک شهر اگر مسجد و مأذنه نداشته باشد معلوم نمیشود این شهر مسلمانان است یا نه. اگر ظواهر را جمع کنیم یعنی تابلوهای مسیر را جمع کردهایم. اگر تابلوهای مسیر را جمع کنیم، یعنی علائم را برداشتهایم، دیگر آن تفکر ترویج نمیشود، آن جهتگیری تبلیغ نمیگردد.
دشمن و بهرهگیری از شعائر در ترویج تفکراتش
دشمن وقتی میخواهد کار کند، شعائرش را تبلیغ میکند. در جامعه پوشش خودش را تبلیغ میکند، مُد بیرون میدهد، این مُد، نماد و نماینده تفکر و ایدئولوژی اوست، خیلی هم روی آن کار میکند. این مُدهایی که ترویج میشود، لباسهای بدننما و ترویج برهنگی و.... به ایدئولوژی و مبانی فکری تمدن غرب مربوط میشود. لذتجویی از اصول غرب است و انکار خدا، معاد و انکار ارزشهای اخلاقی جزء اصول آنهاست. بر مبنای اینها هر چقدر شما لذت بیشتری ببرید، موفقترید و لذت هم حد و مرز ندارد. براساس این امر غذا، لباس و سبک زندگی طراحی میشود.
شعائرشان را تبلیغ میکنند و وقتی میخواهند با ما مبارزه کنند، با شعائر ما مبارزه میکنند، مثلاً با حجاب مبارزه میکنند، چرا با حجاب مبارزه میکنند؟ چون حجاب شعار دین است، شعار را که بردارید، تابلو را برداشتهاید، تابلو را که برداشتید، دشمن تابلوی خودش را نصب میکند. شعائر اینقدر مهم است! روی شعائر باید تعصب و غیرت داشت.
قیچی دو لبه تمدن غرب/ راهبرد دشمن در تغییر افکار و اذهان مردم
جامعهای که گاهی این مسائل را متوجه نمیشود متأثر از مسائل مختلف است. وقتی مستکبرین میخواهند عموم مردم عالم را استثمار کنند، از راه تغییر شعارها، شعائر و تغییر سبک زندگی اقدام میکنند؛ یعنی غذای عموم جامعه را عوض میکنند، لباس و سبک معاشرت، سبک مهمانی رفتن، سبک خواستگاری و ازدواج و... آنها را عوض میکنند. وقتی این تابلوهای اصلی را برداشتند و تابلوهای خودشان را گذاشتند، آدم به مقصدی میرسد که آنها میخواهند.
خواص و نخبگان را معمولاً از راه ترویج علوم انسانیِ غیرتوحیدی که براساس مبانی انسانگرایانه و انکار خداست تغییر میدهند. نخبگان را با تغییر مبانی و معارف ابتدا از ذهن تغییر میدهند و بعد لباس و سبک زندگی نخبگان و خواص تغییر میکند؛ اما عموم مردم را از ظاهر تغییر میدهند و بعد به افکار و ذهن میرسد. افراد غذا، لباس و معاشرتشان که تغییر کرد، بعد افکارشان تغییر میکند. تمدن غرب مانند قیچی دو لبه است.
جمهوری اسلامی ظرف تحقق اسلام
اسلام روی شعائر خیلی تأکید کرده است، ما باید مواظب شعائر باشیم، شعائر تابلوهای رسیدن به مقصد است. انقلاب اسلامی که ظرف در این عصر و قرن، جمهوری اسلامی است و مبتنی بر انقلاب اسلامی بوده است، این ظرف دین و ظرف اسلام ناب است. اگر شما دنبال دین و تحقق اسلام ناب هستید، ظرف تحقق آن جمهوری اسلامی است.
در بیانات رهبر و حضرت امام(رحمتاللهعلیه) مفصلاً به اینها پرداخته شده است. این انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی شعائری دارد که حفظ این شعائر و تابلوها، منجر به حفظ آن شعائر توحیدی و الهی و اسلامی خواهد شد. این شعائر را باید محکم مواظبت کرد. اگر شعائر انقلاب اسلامی را از دست دهیم، شعائر دین را هم از دست خواهیم داد، اگر انقلاب اسلامی را از دست بدهیم، دین را از دست میدهیم، انقلاب ظرف است، مثل ظرف عسل، اگر شیشه عسل بشکند، عسل هم از دست میرود، حفظ شیشه برابر با حفظ عسل است. اگرچه اصل برای ما عسل است، اما این شیشه، ظرف آن است و اهمیت دارد.
یاد شهدا، تأیید اسلام و تقویت انقلاب
انقلاب اسلامی شعائری دارد، همین پرچم جز شعائر انقلاب است، شهدای ما جزء شعائر انقلاب هستند؛ اگر مجلس شهید نگیریم و یادی از شهدا نکنیم، انقلاب تضعیف میشود و زمانی که انقلاب تضعیف شد اسلام تضعیف میشود. هر برگی از زندگی شهدا تائید اسلام است؛ چراکه شهدا برای اسلام رفتند و به شهادت رسیدند.
اصلاً شما برای چه مجالس روضه امام حسین(علیهالسلام) میگیرید؟ چون اگر مجالس روضه امام حسین(علیهالسلام) نباشد دین هم دیگر نیست؛ چراکه امام حسین(علیهالسلام) دین را احیا کردند. وقتی شما مجالس روضه را احیا کنید، دین را هم حفظ کردهاید. اگر شهدایی که برای سیدالشهدا(علیهالسلام) و برای اسلام و انقلاب به شهادت رسیدند را فراموش کنید، خط دائم پاک میشود.
اهمیت تعلیم و انتقال شعائر به نسل آینده/ حفظ شعائر انقلاب اسلامی حفظ اسلام و شعائر اسلامی
روزآمد حفظ اسلام در این قرن حفظ انقلاب است، حفظ شعائر انقلاب اسلامی است که در دل این شعائر انقلاب، شعائر اسلامی هم نهفته است. امام خمینی(رحمتاللهعلیه) میفرمایند: «روز پانزده خرداد را من برای همیشه عزای عمومی اعلام میکنم.» تاریخ مصرف نمیگذارند. میفرماید: هیچ وقت نباید فراموش کنند. الآن ما میدانیم پانزده خرداد چیست، بچهها هم میدانند چیست؟ خیلی هم نمیخواهد زحمت بکشید، در حد چند کلمه میتوانیم بگوییم پانزده خرداد چنین روزی بود. تلویزیون هم میگوید، تقویم و تاریخ هم میگویند. اجمالاً، خودمان میدانیم پانزده خرداد چیست ولی بچههایمان نمیدانند.
امام فرمودند من برای همیشه پانزده خرداد را عزای عمومی اعلام میکنم. معمولاً شهرداری وقتی خیابان را سیاهپوش میکند از تابلوهای شهری میفهمیم پانزده خرداد است. قرار نیست ما اینطور پانزده خرداد را گرامی بداریم. این روز از شعائر انقلاب است. وقتی خودمان و خانوادهمان ندانند این روز چه روزی است وقتی هیچ کنشی نسبت به این شعائر نداشتیم فراموش میشود. کما اینکه بعضی از شعائر ما تضعیف شده است.
غدیرِ انقلاب اسلامی
۲۲ بهمن از شعائر انقلاب اسلامی است. رهبری(حفظهاللهتعالی) میفرمایند: «۲۲ بهمن، غدیرِ انقلاب اسلامی است.» عید غدیر چقدر مهم است؟ ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) است، این ولایت ۱۴۰۰ سال بعد در قالب یک ولایت علوی محقق شده است، بعد ما اصلاً جدی نمیگیریم. الان کسی ۲۲ بهمن را جشن نمیگیرد. رهبری(حفظهاللهتعالی) میفرمایند: در ایام دهه فجر سردرِ خانهها پرچم جمهوری اسلامی بزنید. برای اینکه اینها شعائر انقلاب اسلامی است. هشت سال دفاع مقدس شعائر است، میفرمایند: جنگ گنج است و باید استخراج بشود. حیات طیبه انقلاب اسلامی، معارف ناب انقلاب اسلامی در دفاع مقدس نهفته است. باید یادواره برگزار شود، کتاب نوشته شود، مسابقه برگزار شود و... دفاع مقدس جزء شعائر است.
تعظیم یومالله ۹ دی
یکی از شعائر یومالله ۹ دی است. رهبر و نائب امام زمان(عجلاللهتعالی) در آن ایام فتنه ۸۸ گفتند: نظام را تا لبه پرتگاه بردند. ما این حرفها را در جلسات خودمان میزنیم تا برای خودمان جدی شود. ما شعائر انقلاب اسلامی را باید اول در خانه خود، بعد بین فامیل، بعد در کوچه و محله جدی بگیریم. اسلام دین فردی نیست، پس انقلاب اسلامی هم فردی نیست، بنابراین باید ترویجی رفتار کنیم. در ایام خاص درِ خانهها پرچم بزنیم. 9 دی باید تعظیم و تکریم شود. در مورد این ایام خاص باید حرف زده شود. همایش برگزار شود، سخنرانی روی منبر ایراد شود، مداحان باید در موردش اشعار مناسب انتخاب کنند و بخوانند. اینها روشهایی برای تعظیم 9 دی است.
اگر تعظیم شعائر کنیم...
۹ دی یک اتفاق خیلی بزرگ بود، از شعائر انقلاب اسلامی است. یک طراحی خیلی پیچیده بود تا نظام را ساقط کنند، اما در 9 دی مردم آمدند. چراکه مردم بصیرت داشتند و در صحنه آمدند. میدانید که کار به جایی رسید که هشت ماه در کشور آتش بر پا بود. در محرم به عزای امام حسین(علیهالسلام) توهین کردند، حسینیه آتش زدند. ناگهان مردم متوجه شدند که چه خبر است. در توهین به شعائر یعنی به شعاری از شعائر که امام حسین(علیهالسلام) و محرم بود توهین شد.
اگر تعظیم شعائر کنیم دین را نجات میدهیم. انقلاب اسلامی در لبه پرتگاه سقوط بود به خاطر تعظیم محرم مردم قیام کردند. مسئله از یک تعبیر سیاسی جناحی خارج است. ناگهان آنهایی که میگفتند: مرگ بر اصل ولایتفقیه، خیمه امام حسین(علیهالسلام) را آتش زدند. اینجا بود که مردم فهمیدند چیزهایی دارد به هم میخورد. اتصالات روشن شد. شعائر اینقدر مهم است!
مقام معظم رهبری سخنرانی کردند. شرایط خیلی پیچیده بود. اگر ما شعائر انقلاب اسلامی را تعظیم کرده بودیم، در طول دوران انقلاب کسی جرئت نمیکرد به شعائر انقلاب توهین کند، مثل محرم برای همه جا میافتاد.
جدی گرفتن همه شعائر انقلاب
یکی از شاخصهای انقلاب اسلامی ولایت فقیه است. ولایت فقیه پرچم است. وصیتنامه شهید سلیمانی را بخوانید، حاج قاسم چه میگوید؟ ما شعائر را تعظیم نمیکنیم. راهپیماییها گاهی جدیت سابق را ندارد. اگر رفتیم رفتیم اگر هم نرفتیم نرفتیم. سالها قبل یک گروه میشدیم با مسجدیها میرفتیم اما حالا اگر وقت کنیم به راهپیمای میرویم اگر به آخر راهپیمایی هم رسیدیم خوب است. راهپیمایی را یک عبادت و یک تکلیف نمیبینیم. باید برگردیم و اصلاح کنیم. مسئله جدی است. روز قدس از شعائر انقلاب اسلامی بلکه از شعائر اسلامی است، اینها را باید جدی گرفت.
۹ دی روزی بود که مردم انقلاب اسلامی را از لبه پرتگاه بیرون آوردند. مردم پای کار آمدند. مردم مهماند. همین جلسات هیئات، مساجد و... من، شما و دیگران را برای اقدام و برنامهریزی در خانواده، اقوام، کوچه و محله، مسجد، محیط کار و محیط رفاقت ترغیب میکند. باید این مفاهیم و شعائر را توسعه دهیم. در مورد ۲۲ بهمن یا ۹ دی هر نفر مؤمن انقلابی باید یک سرباز باشد. یک مُبلغ و یک مروج باشد.
تفاوت 9 دی صد سال قبل (سال 1290) با 9 دی سال 88
در 9 دی سال 1290 در روز تاسوعا در تبریز اتفاق عجیبی افتاد. روسها تبریز را اشغال کرده بودند. عالم بزرگی در تبریز حکم جهاد علیه روسها میدهد. روسها این عالم را به خاطر حکم جهادی که داده میگیرند، میخواهند او را اعدام کنند. روز 9 دی که روز تاسوعا بود. هزاران نفر از مردم تبریز طبق سنت همیشگی برای تعظیم شعائر حسینی طبق رسمی که خودشان داشتند برای قمه زدن آماده بودند. قرار است در میدان کناری عالم بزرگ شهر، رهبر این مردم را اعدام کنند، یک نفر داخل اجتماع آنها میرود و میگوید: میخواهند حاج آقا را اعدام کنند، نمیخواهد شما قمه بکشید، فقط با این هیبت قمهزنیتان به سمت آن منطقه بیایید، آنها فرار میکنند و جان آیتالله حفظ میشود. اما آنها نمیآیند و میگویند قضیه را سیاسی نکنید!
آن روز 9 دی چند هزار نفر برای امام حسین(علیهالسلام) قمه زدند، ولی حسینِ زمانشان را نمیشناختند، پای کار نیامدند و باعث شدند آن عالم به شهادت رسید. همان عالمی که امام حسین(علیهالسلام) را به آنها یاد داده بود، دینشان از دست همان عالم به آنها رسیده بود. ولی 9 دی 1388 مردم آمدند. این مهم است. 9 دی، نماد حضور مردم برای لگدمال کردن فتنه بود.
هر کس مزدور آمریکاست باید زیر پای ملت ایران لگدمال شود
اخیراً مقام معظم رهبری(حفظهالله)، در دیدار با مداحان در روز ولادت حضرت زهرا(علیهالسلام) فرمودند: «ملت ایران، مزدوران آمریکایی (یعنی کسانی که مزدوری آمریکاییها را کنند) را زیر گامهای محکم خودش لگدمال خواهد کرد.» یعنی هر کس مزدور آمریکاست باید زیر پای ملت ایران لگدمال شود. این اصطلاح، یعنی شما باید جدی محکم و تند نسبت به این مسائل رفتار کنید تا کسی نتواند مزدوری آمریکا را در این کشور بکند.
مزدور رسمی و غیررسمی
مزدور گاهی رسمی و باجیره و مواجب است، مزد میگیرد، جاسوس و نفوذی است، آگاهانه دارد مزدوری میکند. گاهی هم بیجیره و مواجب است، رسمی نیست، از دشمن، از آمریکا خط نمیگیرد، ولی حرفهای آنها را میزند، تحلیلهای آنها را ارائه میدهد، حرفهای خودش است، اما حرفهای آنهاست. به چنین شخص مزدور بیجیره و مواجب میگویند. مثلاً ممکن است که از نظر فکری مزدور غرب یا آمریکا باشد، دلباختۀ غرب و افکار غربی و آمریکایی است. گاهی دلباختۀ آمریکا و غرب هم نیست، نظر خودش را میدهد، اما نظر خودش، همان نظر دشمن است. این هم یک نوع مزدوری است. گرچه ما با همۀ اینها یک جور رفتار نمیکنیم همه را با یک چشم نمیبینیم، آنکه جاهل است باید آگاه و بیدارش کرد، ادبیات حرف زدن با او هم کمی متفاوت است. ولی مزدوری که مزدوری فکری آمریکا را میکند یا جاسوسی که نمیشود شناخت جاسوس رسمی چه کسی است، چگونه بشناسیم و چگونه با او رفتار کنیم؟
راه شناخت مزدور فکری
شناخت اینگونه مزدورها خیلی هم سخت نیست؛ یکی اینکه بر خلاف تحلیلها، راهنماییها و اوامر ولیّ امر جامعه حرف میزند. میتوانم بگویم برخلاف قانون اساسی و مصالح امت، ولی خیلی از مردم که قانون اساسی را نخواندهاند، خیلی از ظرائف، دقایق و مصالح را به صورت دقیق و علمی متوجه نمیشوند. شاخص آن این است که ولی فقیه در جامعه که مدافع مردم، مدافع دین، انقلاب، مصالح امت و قانون اساسی است، در قانون اساسی جزء وظایف او ذکر شده، وقتی از ایشان تبعیت میکنیم، همۀ اینها را رعایت میکنیم. مخالفت با ایشان، مخالفت با همۀ اینهاست. کسی اگر مخالفت کند، معلوم است این شخص مزدوری دشمن را میکند. موافق سیاستهای آمریکا و دشمن تحلیل میکند، حرف میزند و عمل میکند. این مزدور است، امام امت، به مردم جامعه امید میدهد، اما مزدور مردم را ناامید میکند. امام امت در جامعه میگوید میتوانیم، او مرتب میگوید نمیتوانیم، دل مردم را خالی میکند. آمریکا میگوید نمیتوانید، دشمن میگوید نمیتوانید، این شخص هم میگوید نمیتوانید. این شخص مزدوری دشمن را میکند.
امام امت میفرمایند: «حزبالله زنده است، حزبالله پیروز است»، میفرمایند: «آیندۀ منطقه بهتر از امروز است»، میفرمایند؛ من پیشبینی میکنم چه اتفاقاتی میافتد. ایشان امیدبخش و مثبت حرف میزنند، فرد مزدور میگوید؛ حزبالله که نمیتواند اداره کند، نهادهای بینالمللی باید بیایند تصمیم بگیرند. حرف دشمن را میزند. یعنی صهیونیستها تلاش میکنند حزبالله را خلع سلاح کنند، این میگوید که اینها نمیتوانند قضیه را جمع کنند، حرف آنها را میزند، این مزدور است.
امام امت میفرمایند؛ صهیونیستها در حال فروپاشی هستند، کشتی آمریکا در حال غرق شدن است، او یک حرفهایی ضد این میزند. نگویید شما حزباللهی هستید. ولایت فقیه یعنی نماد قانون اساسی، نمایندۀ دفاع از مصالح امت، نائب امام زمان. اگر کسی طرز فکرش را درست کند، خیلی از مسائل برایش حل است. ما فقط داریم یک تحلیل ارائه میدهیم.
رهبر انقلاب میفرمایند: دشمن صهیونیستی اگر یکی بزند، ده تا میخورد، او میگوید؛ ما اصلاً در هر شرایطی وارد جنگ نمیشویم... این شخص مزدور فکری است. حتی امام خامنهای در یکی از سخنرانیهایشان میفرمایند؛ بعضیها حتی نمیدانند که مزدور دشمناند. در بحث شیعه و سنی میفرمایند: کسی که بین شیعه و سنی اختلاف میافکند مزدور دشمن است هر چند خودش نداند. حتی ممکن است مداح اهل بیت، منبری واعظ، مسئول مملکتی باشد اما مزدور دشمن باشد؛ اصلاً نترسید. ما اگر شعائر اسلامی را تعظیم میکردیم و فریاد میزدیم، هزینه برای ضد انقلاب و ضد نظام بالا میرفت. الآن روز عاشورا کسی پیراهن سفید بپوشد، خوب نیست، حتی بیحجابها هم تا حدی رعایت میکنند، آنها هم میدانند باید تعظیم شعائر کنند. ولی هزینه ضدانقلابی بودن در انقلاب اسلامی خیلی بالا نیست، چون شعائر انقلاب تعظیم نشده است.
نمونه یک مزدور فکری آمریکایی در لباس دکتر اقتصاد
آقای دکتری که دکترای علوم اقتصاد دارد، تحصیلکرده آمریکاست، داخل استان دارالعباده یزد، درست چند روز بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری که میفرمایند: ملت ایران مزدوران آمریکایی را زیر پای خود لگدمال میکند، درست یکی از مزدوران آمریکایی را در این شهر دعوت میکنند، به عنوان پروفسور، دکترای اقتصاد میآید در زمینه پیوند زدن کسب و کارها به اقتصاد بینالمللی و جهانی سخنرانی کند، میگوید اشکال اقتصاد ایران است که اقتصاد غرب، اقتصاد شرکتمحور و اقتصاد ایران، اقتصاد دولتمحور است. قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید اقتصاد باید مردمی شود، اقتصاد باید به بخش خصوصی واگذار شود، اصل ۱۴۴ قانون اساسی است، مقام معظم رهبری بارها در رابطه با اصل ۱۴۴ قانون اساسی تأکید کردند. ایشان کتابی دارد، به اسم «ایران و جهانی شدن، چالشها و راهحلها»، آقای دکتر سریعالقلم که ایشان را به اینجا دعوت کرده بودند، مشاور اقتصادی آقای روحانی در دولتش بود، در کتابش آقای روحانی هم پیشگفتاری نوشته است، میگوید دموکراسی در ایران شکست خورده است! میگوید که مطلقگرایی و ایدئولوژیکاندیشی عامل عقبافتادگی در ایران است. خلاصه و مختصرش یعنی، دیکتاتوری دینی، حکومت آخوندی؛ این حرف منظورش ولایت مطلقه فقیه و نظریه امام است. این حرف، ضد مبنای تئوریک انقلاب اسلامی است. در این کتاب میگوید موانع پیشرفت، یکی نقد مبانی فلسفه غرب است، مثلاً اقتصاد غربی مبانی فلسفیای دارد که شما اگر این را نقد کنید، مانع پیشرفت ایران است. مؤسسه قرآنی آیتالله مصباح، مانع پیشرفت ایران است. میگوید رهبران ایران که اینها بومی بودند، جهاناندیشی نداشتند، بینالمللی نبودند، زندگی بیرون ایران نداشتند، با تفکرات غربی آشنا نبودند، اینها آمدند و حکومت به راه انداختند، اینها یکی از موانع پیشرفت هستند. سه شخصیت را اسم میبرد: هاشمی رفسنجانی، خاتمی و شهید بهشتی؛ اینها کسانی بودند که کمی این چیزها را میفهمیدند، بقیه نمیفهمیدند و اینها یکی از موانع پیشرفت بودند. یعنی امام، یعنی مقام معظم رهبری یعنی...
چند روز بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری که میفرمایند: اینها باید توسط ملت لگدمال شوند، این آقا بنرشان در شهر بالا میرود، چه کسانی مجوز حضور را گرفتند؟ چند مؤسسه و شرکت که انشاالله اینها همه از تفکرات این آقا بیخبرند. چه کسانی به اینها مجوز میدهند؟ انشاالله آنها که مجوز میدهند هم از این موارد خبر ندارند و آه و واویلا از این وضعیت. جلسهای برگزار میشود، امت حزبالله هم بنرهایش را در خیابان میبینند و این اتفاق هم میافتد و هیچ توجهی نمیشود.
لگدمال یعنی چه؟ نباید اجازه میدادید برگزار شود، اجازه دادید برگزار شد، حداقل اعتراض کنید! مسئولین محترم دارالعباده یزد، استاندار عزیز، مسئول محترم قوه قضاییه، نماینده محترم و نمایندگان محترم مجلس، در یزد دارالعباده قلمرو خدمت شما، یک مزدور آمریکایی همایش برگزار میکند و از او حمایت میشود و هیچ اقدامی هم نمیشود. ببخشید خطاب آقا اصلاً به مسئولین نبوده است، فرموده بودند مردم ایران، در نماز جمعه اعتراض خود را برسانید در مقابل حضور اینها موضع بگیرید. اسمهای مؤسسههایشان که موجود است، تماس بگیرید به این مؤسسهها و اعتراض کنید. ۵۰۰ نفر، ۱۰۰۰ نفر تماس بگیرند، ۵۰۰۰ نفر تماس بگیرند، آقایی که دکترای اقتصاد دارید، اگر اقتصاد غرب را قبول دارید، اقتصاد غرب که رو به فروپاشی است. کارشناسهای خود غرب میگویند. خودشان انتقادات جدی به نظام اقتصادی غرب وارد میکنند، علائمش را هم که میبینید. اگر دلباخته فرهنگ غربید، جز ابتذال، خشونت و جنگافروزی در تاریخش چه بوده است؟ اگر دلباخته سیاست غرب هستید، جز فریب و استعمار و چپاول چه بوده است؟ به چه چیز غرب دلباختهای که در کلاسها و همایشهایت اینطور همه را به سمت غرب سوق میدهی؟
علائم مزدوری
مواظب باشید! مزدور ممکن است زمانی انقلابی بوده، جنگ و دفاع مقدس رفته باشد، رزمنده بوده باشد، مزدور ممکن است لباس روحانیت داشته باشد، مسئولیت داشته یا نداشته باشد، در قالب اجتماعات مردمی مزدوری کند. چطور بفهمیم؟ مبانی و اصول را بفهمید، گفتارها را با هم تطبیق دهید. چون بعضی از بزرگواران بچههای خوب و مؤمن و انقلابی هم هستند به فضاهای جدید وارد میشوند و مبانی فکری غربی، مبنای مشاورهها، عملکردها و رفتارهایشان میشود، خودشان هم تعارضاتش با مبانی اسلام و انقلاب را متوجه نیستند و غلط بودنش را هم متوجه نمی شوند به عنوان وحی مُنزل به اینها عمل میکنند.
مطالبه وعده صادق 3 را فراموش نکنید!
دوستان عزیز، حساسیتتان به این مسائل باید جدی باشد. مطالبۀ وعدۀ صادق و حمایت از مقاومت را فراموش نکنید. هرکدام از شما در همین عرصههایی که عرض کردم یک سربازید باید اقدام کنید. خیلی هم خوب، مسالمتآمیز و شرافتمندانه و با سربلندی میتوانید مطالبه کنید. بعضی فکر میکنند مطالبه یعنی دعوا، اینطور نیست. در همین اجتماعات عمومی که شکل میگیرد حرفهایتان را بزنید. گاهی در دیدارهای مقام معظم رهبری میبینیم یک نفر میخواهد به ایشان ابراز علاقه کند (آنجا نمیگذارند کسی خودکار و وسایل داخل حسینیه ببرد) روی کف دستش مینویسد آقا دوستت دارم و رو به آقا میگیرد. خیلی وقتها میتوانید حرفهایتان را لطیف، ظریف و دقیق و محکم بزنید، بزنید، مطالبه کنید، 9 دی را گرامی بدارید؛ همانطور که شعائر دینی را تکریم میکنید، باید شعائر انقلاب اسلامی را هم تعظیم و تکریم کنید.
همه تلاش رسول مکرم اسلام بر این بود که این شعائر را در مردم جا بیندازند. علائم و تابلوهای مسیر را جا بیندازند و دقیقاً دشمنان اسلام تلاش میکردند همین تابلوها را بیندازند و زدند: «وَ اَزالَتکُم عَن مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللهُ فیهَ»[4]؛ لذا ما روضه میخوانیم تا علم و پرچم امام حسین(علیهالسلام) بالا باشد.
همه علمداریم...
کربلا یک عَلَم و یک علمدار داشته که شاخص کربلا هم شده است: قمر منیر بنیهاشم(علیهالسلام). علم به دست هرکسی افتاد -که امروز در دست هر کدام از ما یک عَلَم است و ما علمداریم- باید علمداری کند.
در تاریخ دارد آن عَلَمی که در دست قمر منیر بنیهاشم بود، جزء اقلام و وسایلی که غنیمت گرفته بودند و برداشته بودند پیش یزید ملعون بردند. به این علم و دستۀ آن نگاه کرد گفت: همه جای این علم تیر خورده، زخمی و تکه پاره شده، همه جای دستۀ آن هم جای ضربه است، ولی در جای دست (چون عَلَمها جای دست داشته) آنجایی که جای دست است سالم است، ضربه نخورده، معلوم میشود کسی که علمدار بوده تا آخرین لحظهای که زنده بوده علم را رها نکرده. عَلَم دست چه کسی بوده؟ گفتند: دست قمر بنیهاشم، ابالفضلالعباس بوده است. عَلَم را رها نکنید، شعائر را رها نکنید. علم اگر دست ابالفضلالعباس باشد تا آخرین لحظه زمین نمیافتد.
اباالفضلیبودن یعنی حداکثری بودن
اینطور نبود که وقتی دست راستشان را زدند مشک آب را رها کنند، مشک را به دست چپ گرفتند. دست چپشان را زدند، مشک را به دندان گرفتند. آقا دست ندارید؛ مشک برسد. آقا این همه تیر خوردید عَلَم بالا باشد! اینطور پای کار هستید؟ تا اینکه بالاخره تیر که به مشک خورد دیگر عباس از رفتن باز ماند.
چرا ابیعبدالله(علیهالسلام) کنار ابالفضل کمرشان شکست. داغ عباس کمرشکن بود چون چنین آدمی پای کار دیگر خلق نشده بود.
مرحوم آقای مجتهدی(اعلیالله مقامه) میفرماید: محضر امام عصر مشرف بودم حضرت فرمودند: آقای مجتهدی قلم و کاغذ داری؟ گفتند الان تهیه میکنم. فرمودند یک شعر میگویم بنویس. آقا فرمودند: «یادم ز وفای اشجعالناس آید» تعبیر ایشان است اغراق هم نمیکند؛ میگوید آقا نیم ساعت با این مصراع گریه کردند بعد فرمودند بنویسید: «وز چشم ترم سودۀ الماس آید» دوباره سر این مصرع نیم ساعت گریه کردند بعد فرمودند بنویسید: «آید به جهان اگر حسین دگری» دوباره نیم ساعت گریه کردند بعد فرمودند: «هیهات برادری چو عباس آید». عباس دیگر نمیآید.
السّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَلامیرِالْمُؤمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ،
انشاالله کربلا در حرمش صدایش بزنی؛ دستهای قلمشده را واسطه میکنید و به محضر ابیعبدالله(علیهالسلام) میروید، با چشمهایی که برای عباس گریه کردهاید به ضریحش نگاه میکنید و سلام میدهید: اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین.