حضرت زینب(سلاماللهعلیها)، مربی جهاد تبیین
حضرت زینب(سلاماللهعلیها)، مربی جهاد تبیین
حضرت زینب(سلاماللهعلیها)، مربی جهاد تبیین
حجتالاسلام مهدوینژاد: حضرت زینب(سلاماللهعلیها) در محیط و وراثت که دو عامل مهم در تربیتاند، کاملاً با امام حسین(علیهالسلام) شریک است.// درخت وجود زینب(سلاماللهعلیها) تکیهگاه و مایه آسایش برای حجت خدا بود.// اگر شرح صدر نداشته باشیم هرچقدر هم بر حضرت زینب(سلاماللهعلیها) گریه کنیم و محبت او را دلمان داشته باشیم مقرب ایشان نشدهایم.
قرارهفتگی هیئت انصار ولایت دارالعباده، شنبه بیستم آذرماه به مناسبت میلاد باسعادت عقیله بنیهاشم، حضرت زینب کبری(سلاماللهعلیها)، با حضور پرشور و گسترده مؤمنین دارالعباده و خانوادههای شهدای مدافع حرم در مجلسی که به یاد و نام شهدایشان مزین بود، برگزار شد. حجتالاسلام مهدوینژاد، سخنران این محفل پیرامون وجه تسمیه و ویژگیها شخصیتی این بانوی بزرگ اسلام مطالبی را بیان نمود. در ادامه خلاصه این سخنان میآید:
اهمیت و جایگاه نام اهل بیت(علیهمالسلام)
یکی از درگاههای معرفت و شناخت اهلبیت(علیهمالسلام) وجوه تسمیه آن بزرگواران است؛ چون اسامی این ذوات مقدس از طرف خدای متعال است و خدا این اسامی را انتخاب کردهو وجود مقدسشان مظهر صفات و اسماء الهی در بین عالمیان است. اسم خیلی مهم است، خدای متعال در مورد حضرت یحیی (سلامالله علیه) میفرماید: «لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا»[1]؛ این اسم را قبل از او برای کسی قرار ندادیم. خدا که در قرآن حرف بیهوده و اضافه نمیزند. اسم، مهم است.
اسم حضرت زینب(سلاماللهعلیها) هم از اسمایی است که خدای متعال انتخاب کرده و دارای حکمت و فلسفهای است. اسم رمز است و پیام دارد. روی اینها باید فکر کرد.
معنای لغوی زینب/ زینت امیر مؤمنان!
دو معنا برای زینب به صورت عمده ذکر شده است. یک معنا اینکه «زینب» ترکیب دو کلمه است؛ «زِین» به معنای زینت و «أب» به معنای پدر؛ زینب یعنی زینت پدر، این یک معناست که البته جای تحلیل و تفسیر زیادی دارد. کسی به سادگی نمیتواند زینت علی(علیهالسلام) شود، علی(علیهالسلام) خودش زینت آسمانها و زمین و زینت انبیا و اولیای الهی است؛ کسی که بتواند زینت علی(علیهالسلام) شود مقام والایی دارد. زینب(سلاماللهعلیها) را شناختن سخت است. مرحوم مامقانی(رحمتالله علیه) نقل میکند: «زینب و ما أدراک ما الزینب»؛ زینب! و تو چه دانی که زینب(سلاماللهعلیها) کیست؟!
اشتراکات حضرت زینب و امام حسین(علیهماالسلام)
در زیارت وارث درباره وجود مبارک امام حسین(علیهالسلام) میفرمایند: «أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ»؛ شهادت میدهیم که تو نوری در صلبهای عالی پدرانت و در رحمهای پاک مادرانت بودی. زینب(سلاماللهعلیها) در این ویژگی با سیدالشهداء(علیهالسلام) کاملاً شریک است. همان جد و اجداد، همان پدر، همان مادر. حضرت زینب(سلاماللهعلیها) در محیط و وراثت که دو عامل مهم در تربیت است کاملاً با امام حسین(علیه السلام) شریک است. شخصیت زینب(سلاماللهعلیها) در خانه وحی و تحت تربیت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(علیهماالسلام) قرار داشته، ایشان شخصیت بسیار بالایی است.
زینب درختی که چشمها را خیره میکند به زیبایی و عطر...
معنای دیگر زینب در لغت بهمعنای درختی است زیبا، خوشمنظر و خوشبو که چشم بیننده را به خود خیره میکند؛ عرب به چنین درختی «زینب» میگوید. زینب(سلامالله علیها) گویا درختی است پر از فضائل که فضیلتهای او عالم را پُر میکند، هر چشمی را خیره و هر جانی را خوشبو میکند.
قرآن کریم درباره مثال درخت، میفرماید: «مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماء ِتُؤتی أُکُلَها کُلَّ حینٍ بِإِذنِ رَبِّها...»[2]؛ مَثل کلمه طیبه، مَثل درختی است که ریشهاش در زمین و شاخ و برگهایش در آسمان گسترده شده و هر زمان که خدایش اراده کند میوه و ثمر میدهد. منظور از کلمه طیبه ولایت است. به عبارتی اولیای الهی کلمه طیبهاند.
زینب(سلامالله علیها) یکی از مصادیق و نمونههای شجره طیبه است. زینب ثمری از درخت ولایت و خود نیز درختی است که دارای ثمرههایی میباشد.
قدرت فصاحت و بلاغت در کلام حضرت زینب(سلاماللهعلیها)
خطبههای حضرت زینب(سلاماللهعلیها) را مطالعه کنید؛ بیان، بیان امیرالمؤمنین(علیهالسلام) است. قدرت استدلال و منطق قدرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) است. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) امیر بیان هستند.، کسی در فصاحت، بلاغت، قدرت استدلال و منطق نمیتوانست بر علی(علیهالسلام) غالب شود و ایشان دختر همان مولاست. ببینید، حضرت زینب(سلاماللهعلیها) در مجلس یزید و ابنزیاد، چگونه صحبت کرده است! هرجا حرف زده، سخنانش غوغا به پا کرده، آن هم نه در شرایط نشستن بر منبر سخن، بلکه زنجیر به دست و در حالت اسارت؛ طوری سخنرانی کرده که طرف مقابل را مغلوب کرده است.
زینب(سلاماللهعلیها) زینت پدر است. یعنی گفتار و رفتارش بر درخشش و جلوه ولایت و دین خدا میافزاید. زینب(سلاماللهعلیها) زینت است، یعنی کاری کرد که مردم نگاهشان نسبت به علی(علیهالسلام) و اولاد ایشان عوض شود. این یعنی زینت؛ رفتار، کردار وگفتار او زینت است. نه تنها زینت پدر، بلکه زینت مادر هم است، بلکه زینت برادرانش و زینت عاشوراست، زینب(سلاماللهعلیها) زینت همه زنان عالم است.
نقش حضرت زینب(سلاماللهعلیها) در حادثه عاشورا/ کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
بسیاری از حوادث درتاریخ اتفاق افتاده، در زمان انبیاء(علیهمالسلام) هم حوادث بزرگی اتفاق افتاده، اما باید بروید، بگردید، در کتابها بخوانید که چه حوادثی در زمان ائمه و انبیاء(علیهمالسلام) اتفاق افتاده و از آنها درس و عبرت بگیرید. تنها یک حادثه در عالم اتفاق افتاده که محصور در کتابها نشد و سر زبانها افتاد و آن حادثه عاشوراست.
حضرت زینب(سلاماللهعلیها) جریان عاشورا را از کربلا بیرون کشید، «کربلا در کربلا میماند، اگر زینب نبود». زینب(سلاماللهعلیها) کربلا و عاشورا را جهانی کرد. عاشورا یک زمان و کربلا یک قطعه زمین بود، ولی زینب(سلاماللهعلیها) آن را وسعت داد و کاری کرد تا عاشورا ماندگار شد. این ویژگی حضرت زینب(سلاماللهعلیها) هست که هیچکدام از انبیاء و اولیای الهی در طول تاریخ چنین مُبلغی نداشتند. یکی از ثمرات وجود حضرت زینب(سلاماللهعلیها) همین است که چنین حادثهای را ماندگار کرد.
حضرت زینب(سلاماللهعلیها) هوای آلوده زمان خود را لطیف کرد
یکی از معانی اسم بیبی، درخت است. هر کدام از اَسماء حکمتی دارد که باید روی آنها فکر کنیم؛ فقط ذوق وسلیقه نیست.
درخت وجودی زینب، درختی است که زیبایی و ثمراتش خیرهکننده است، درختی خوشبوست. یکی از فواید و آثار درخت این است که هوا را تلطیف میکند. درخت، هوای آلوده را میگیرد هوای پاک، تحویل میدهد. زینب(سلاماللهعلیها) در آن عصر متعفّن وآلوده که جوّ جامعه مسموم و پر از هوای کثیف شبهه و خیانت و نفاق است، آن هوای آلوده را میگیرد و در دستگاه وجودی خودش، تبدیل به هوای پاک میکند و تحویل جامعه میدهد.
جهاد تبیین، درسی حضرت زینب(سلاماللهعلیها) به ما داد
رفتارهای عاشورایی زینب(سلاماللهعلیها) برای ما ماندگار است. حرکات ایشان با مردم جاهل سرمست از پیروزی، آلودگیها را از بین میبرد. وقتی جاهلان به زعم خودشان دارند به اسیر و فقیر کمک میکنند و صدقه به بچههای پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) میدهند. آنها را پس میدهد و میفرماید: «إن الصّدقة علینا حرام»؛ صدقه بر ما حرام ست.
این بانوی بزرگ برای مردم احکام میگوید، تاریخ و معارف میگوید. زینب(سلاماللهعلیها) زینت است، هوای ناپاک را پاک میکند. باید تمام رفتارهای حضرت در طول عمر شریفشان را بررسی کرد. با این حال من و شما که برای حضرت زینب(سلاماللهعلیها) گریه میکنیم و محبت بیبی در دلهای ماست، باید آلودگیها را تبدیل به پاکی کنیم، باید هوای آلوده پیرامون و خانه و شهرمان را پاک کنیم، باید شبههها را بگیریم و روشنگری کنیم، باید تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم. تمام حرکات حضرت، جهاد تبیین است. مقام معظم رهبری(حفظهالله) فرمودند: «جهاد تبیین باید داشته باشید». جهاد تبیین و روشنگری داشته باشید؛ اوضاع را روشن کنید، نگذارید حق مبهم باقی بماند یا مخدوش شود؛ درس زینب(سلاماللهعلیها) به ما این است.
زینب (سلاماللهعلیها) تکیهگاه و مایه آسایش حجت خدا/ شجره شفابخش
درخت، مایه آسایش است. مردم زیر سایهاش استراحت میکنند، مایه راحتی و تکیهگاه است، یکی دیگر از ویژگیهای درخت وجودی زینب(سلاماللهعلیها) مایه آسایش و تکیهگاه بودن برای حجت خداست؛ امام حسین(علیهالسلام) به زینب(سلاماللهعلیها) اطمینان و تکیه میکند. بزرگترین کاروان تاریخ را به دست خواهرش زینب(سلاماللهعلیها) میسپارد و با دلی آرام و قلبی مطمئن به گودال قتلگاه میرود.
«زینب! و ما ادرئک ما زینب؟!». سایهنشینان این شجره طیبه نیز باید همینطور باشد. محبین حضرت زینب(سلاماللهعلیها) باید مایه آرامش و آسایش و تکیهگاه باشند، جوری باشند که ولیّ خدا و مؤمنین بتوانند به آنها تکیه کنند. امام رضا(علیهالسلام) میفرمایند: «أَلْخَیْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ»[3]؛ مؤمن کسی است که بقیه مؤمنین از او در آسایش باشند(خیرش به دیگران برسد) و شر از او به کسی نرسد، مردم از او در امان باشند. درخت وجود زینب(سلاماللهعلیها) شفابخش است.
درخت باید مثمر باشد. بعضی از درختها هستند که فقط چوبشان استفاده میشود، بعضی فقط برگ و بعضی فقط میوهشان استفاده میشود، اما بعضی از درختها میوه، ساقه، برگ، ریشه و همه چیزشان فایده میرساند؛ همه وجود این درخت نه تنها قابل استفاده، بلکه درمان و داروست.
نگاه زیبابین// نگاه زینبی به حقایق عالم
یکی دیگر از ثمرات وجودی حضرت زینب(سلاماللهعلیها) که اگر ما هم به معرفتش برسیم از این ثمرات به ما نیز خواهد رسید، زیبابینی است. به عبارتی دیدن حقایق پدیدههای عالم. وقتی شما میشنوید بعد از حادثه کربلا و آن فجایع و داغها، آن همه گرسنگی، تشنگی و توهینها که هرکس یک مصیبت از آن مصیبتها به او وارد شود زندگیاش متلاشی و روانش از هم پاشیده میشود. یک زن، در کانون اعظم مصائب قرار میگیرد با این همه فشار در مقابل دشمنان خدا با دست بسته میایستد. در حالی که دشمن خدا بر تخت پیروزی ظاهری تکیه زده و برای تحقیر و توهین در مقابل جمعیت زیادی که سرمست از پیروزی هستند صدا میزند: «کیف رأیتِ صُنعَ الله بأخیک»؛ بلایی که خدا بر سر برادرت آورد را چگونه میبینی؟ شما تصور کنید آدمی این همه فشار دیده باشد، چنین حرفی را هم به او بزنند، باید بمیرد ولی با کمال قدرت میفرماید: «والله! ما رأیتُ إلّا جَمیلاً»؛ به خدا قسم! جز زیبایی ندیدم. در چنین شرایطی کسی که ایمان مستقر و اعلی نداشته باشد، امکان زدن چنین حرفی ندارد. فرمود: جز زیبایی ندیدم. باز آن ملعون گفت: خدا حسینبنعلی(علیهالسلام) را کشت. حضرت فرمود: خدا او را نکشت، بلکه تو او را کشتی. از آیات قرآن برای او سند میآورد. چرا زینب(سلاماللهعلیها) میگوید جز زیبایی چزی ندیدم؟! خداوند متعال در قرآن میفرماید: «...وَ عَسی أن تَکرَهوا شیئاً وَ هو خیرٌ لَکُم»؛ چیزهایی است که شما از آن خوشتان نمیآید ولی برای شما خیر است .«وَ عَسی أن تُحِبّوا شیئاً وَ هو شرٌ لَکُم...»[4] و چیزهایی است که شما فکر میکنید خوب است ولی برای شما شر است، ولی شما متوجه نمیشوید.
ذائقه زینبی داشته باش!
با زینب(سلاماللهعلیها) میتوان نگاه حقیقتبین به عالم داشت. حضرت میداند این قانون و قاعده همه جا جاری است؛ کربلا تصادفی اتفاق نیفتاده. حجت خدا از حجیت ساقط نشده و حقیقت هم تبدیل به باطل نشده است. حکمت خدا جز این نیست که میخواهد با اعظم مصائب، دشمن را از پا در بیاورد و یزید را دفن کند و امام حسین(علیهالسلام) را بر فراز عالم معرفی کند. میخواهد حسین(علیهالسلام) را ماندگار کند. این جریان ظاهرش ناخوشایندی و بلا و مصیبت است ولی باطنش بزرگترین نعمتی است که خدا عنایت کرد. زینب(سلاماللهعلیها) حقیقت نعمت را میبیند که میفرماید: «ما رأیتُ الّا جَمیلاً».
گاهی مؤمنی که محبت این بانو را در دل دارد، اگر یک ذره مصیبت ببیند آه میکشد، ناله میکند، کفر میگوید. چنین کسی زیبایی مصیبت را نمیبیند، او نمیفهمد که سختیها یا عقوبتی است که خدا به او میدهد که او را بیدار و پاک کند، یا رتبهای است که خدا در نظر گرفته تا او را بالا ببرد؛ زیباییش را نمیبیند. زود خسته میشود. ذائقه زینبی باید پیدا کرد.
اطاعت و حمایت حضرت زینب(سلاماللهعلیها) از ولایت
زینب(سلاماللهعلیها) تولای به ولایت چهار امام داشت. بانویی که چهار معصوم را درک کرده و ولایت آنها را پذیرفته و حمل کرده است، اگر بپذیریم که در دوران طفولیت هم این ولایت بر او حمل شده، ایشان ولایت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) هم را درک کرده است. زینب(سلاماللهعلیها)، امیرالمؤمنین، امام مجتبی، اباعبداللهالحسین و زینالعابدین(سلاماللهعلیهماجمعین) را درک و پا به پای آنها حرکت کرده. علم ولایت چهار امام معصوم را یک زن حمل کرده و نلغزیده است.
جهاد علمی، کلاسهای تفسیر قرآن برای زنان، فعالیتهای فرهنگی که در مدینه داشته، رسیدگی به فقرا، جهاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در دل جریان عاشورا در اسارت انجام داده است و... گوشهای از ثمرات زینب(سلام الله علیها) هست.
عقلانیت، شاخصه حضرت زینب(سلاماللهعلیها)
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در مورد ایشان میفرمایند: عقیلهبنیهاشم! عقیله، عقیل بر وزن فعیل دلالت بر استمرار و ثبوت یک صفت در وجود شخص میکند؛ یعنی عقلانیت در وجود حضرت زینب(سلاماللهعلیها) یک صفت ثبوتی و تثبیتی بوده؛ ایشان یک عاقله به تمام معنا بوده است. زنی که احساساتش عین عقلانیت او و عقلانیت او عین احساسات اوست. آنقدر رشد پیدا کرده که خواسته دلش، عین عقلانیت و اوامر الهی است، میلی غیر از میل الهی ندارد. حضرت زینب(سلاماللهعلیها) عبارت «بابی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی و اُسرتی» را به طور کامل در کربلا به منصه ظهور رساند. حتی جملاتش را هم به زبان آورد؛ جان خودش را برداشت و به وسط معرکه در گودال قتلگاه رفت و «اهلی» بچههایش را آورد و «مالی» همه داراییهایش را در راه امام حسین(علیهالسلام) داد و «اُسرتی» همه آبرویش را و همه خاندان و نسلش را داد؛ زینب(سلاماللهعلیها) عمل کرد. عقیله بنیهاشم؛ یعنی احساسات این بانو، عین عقلانیت اوست. اصلاً چیز دیگری در مورد حضرت زینب(سلاماللهعلیها) نمیتوان گفت؛ در اوج مصائب کربلا، اوج عقلانیت را از خودش نشان میدهد.
حضرت زینب(سلاماللهعلیها) الگوی مادران شهدا
در اوج مصیبت که هرکسی عزیزان و تکیهگاهایش را از دست بدهد، از هم متلاشی میشود. این بانو همه پیکرهای مقدس شهدا را پابهپای امام حسین(علیهالسلام) از میدان تا خیمهها تشییع کرده، ضجه زده و گریه کرده، برای تسلای دل امام حسین(علیهالسلام) هر کاری که باید برای امام زمانش انجام داده است، ولی پای شهادت بچههای خودش تشییع جنازه نمیآید. ببینید، مسلط کامل، اشتباه نمیکند؛ چرا که آمدن، او را از تقرب دور میکند؛ اینجا نیامدن، او را مُقرب میکند، چون آمدن او نوعی منّت است و خدای متعال میفرماید: «لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَیٰ»[5] حضرت زینب(سلاماللهعلیها) نمیآید. احساسات او در اوج عقلانیت اوست.
اینها را ما باید از زینب(سلاماللهعلیها) درس بگیریم؛ همانگونه که مادران شهدا درس گرفتند. مادران شهدا از همان «اموهب» که در کربلا سر بچهاش را بریدند و به سمتش پرتاب کردند. سر را برداشت، وسط میدان رفت و سر را به سمت دشمن پرتاب کرد. گفت: من چیزی را که در راه خدا دادهام پس نمیگیرم. تا مادر چهار شهید و مادر پنج شهید که وقتی کنارش مینشینید و حرف میزنید، بوی زینب(سلاماللهعلیها) را میدهد، هیچ تعلقی ندارد. مادران شهدا در اوج احساسات و عقلانیت! اینها زینبی هستند.
شرح صدر امالمصائب
وقتی خدا میخواهد پیغمبرش را به نبوت انتخاب کند میفرماید: «الم نشرح لک صدرک»[6]؛ آیا ما به تو شرح صدر ندادیم؟! رسالت و نبوت، شرح صدر میخواهد، مدیریت، شرح صدرمیخواهد، امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرمایند: «آلة الریاسة سعة الصدر»[7]؛ وسیلۀ مدیریتکردن، گشادگی سینه و تحمل بالاست. قرار است زینب(سلاماللهعلیها) بزرگترین کاروان تاریخ را مدیریت کند، بزرگترین مسئلۀ تاریخ را حل کند و خدا شرح صدر به زینب(سلاماللهعلیها) داده است. امالمصائب بودن زینب(سلاماللهعلیها) دلیل بر داشتن شرح صدر بالا هست.
امالمصائب یعنی مادر همۀ مصیبتها. از پنج سالگی مصیبتش شروع شده تا آخر عمر. این یعنی، او شرح صدر بالایی دارد که چنین مقامی پیدا کرده. از همان بچگی امالمصائب شده. بچهای که در پنج سالگی آن هم دختر، حوادث مدینه پیش میآید و مادر را در آن شرایط میبیند؛ وارد مسجد مدینه میشود، مادر در آن شرایط خطبۀ فدکیه را قرائت میکند. حضرت زینب(سلاماللهعلیها) را جزء راویان خطبۀ فدکیه نقل کردهاند. یعنی دختر پنج سالهای که مادرش را به فجیعترین وضع مورد هجوم قرار دادند و الآن باید این بچه به هم ریخته باشد؛ خطبۀ مادر را کلمه به کلمه حفظ میکند و جزء راویان خطبۀ فدکیه است! عالمۀ غیرمعلمه و فهمیدهای است که کسی او را چیزی نفهمانده، بلکه از جانب خدا به چنین فهم و به چنین شرح صدر رسیده است.
و ما ادراک ما الزینب؟!
اگر شرح صدر نداشته باشیم هرچقدر هم بر حضرت زینب(سلاماللهعلیها) گریه کنیم و محبت او را دلمان داشته باشیم مقرب ایشان نشدهایم. حضرت زینب(سلاماللهعلیها) آمده ما را صبور کند، آمده به ما شرح صدر و عقلانیت بدهد؛ عاشورا و همۀ این حوادث آمدهاند تا ما را زینبی تربیت کنند.
«زینب و ما ادراک ما الزینب؟ هی عقیلة بنیهاشم». یحیی مازنی میگوید من ده، یازده سال همسایۀ خانوادۀ امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(سلاماللهعلیهما) بودم، جلوهگری از این بانو ندیدم. بیرون میرفتند میآمدند، مسجد میرفتند، درس میگفتند. ولی همسایهشان میگوید ما ایشان را ندیدیم! ولی امروز مؤمنِ شیعۀ حسینی میخواهد ناموسش را بقیه ببینند، معرفی هم میکند! ما تا معارف ناب شیعی خیلی فاصله داریم.
نامگذاری حضرت زینب(سلاماللهعلیها)// اهمیت اسم فرزندان
سه روز است زینب(سلاماللهعلیها) به دنیا آمده اسم ندارد. همسایهها آمدند تبریک بگویند. با اینکه مستحب است اسم بچه را قبل از تولد، دختر یا پسر باشد پدر و مادر انتخاب کنند؛ اما در خانه وحی استثناست. همسایهها به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) میگویند چرا روی این بچه اسم نگذاشتید؟ میفرماید من بر علی(علیهالسلام) سبقت نمیگیرم. از علی(علیهالسلام) سؤال میکنند میفرماید من بر پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) سبقت نمیگیرم. اسم که الکی نیست، آن هم اسم این خانواده که قرار است اسمشان چراغ راه باشد.
گفتند پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) مسافرت هستند هنوز نیامدهاند. بعد از سه روز پیغمبر(صلیاللهعلیه) آمدند. وارد منزل شدند. نوزاد را در آغوش حضرت گذاشتند. گفتند: آقا اسم بگذارید. پیغمبر(صلیللهعلیه) فرمودند من بر خدا سبقت نمیگیرم. دعا کردند جبرئیل نازل شد، حضرت رسول(صلیاللهعلیه) میفرمایند که خدا اسم این دختر را زینب گذاشته؛ اسم زینب را خدا انتخاب کرده. زینب یعنی زینت پدر، درخت زیبا و خوشمنظر و معطر.
جشن تولدی که با گریه همراه شد
وقتی پیغمبر(صلیاللهعلیه و آله) اسم این دختر را گذاشتند شروع به گریه کردند. بیبی سؤال کردند باباجان، چرا گریه میکنید؟ فرمودند بر مصائب این دختر گریه میکنم، چون او امالمصائب(مادر مصیبتها) است. بعد روضههای بیبی را خواندند و اهل خانه بر زینب کبری(سلاماللهعلیها) مفصل گریه کردند.
[1] . سوره مریم، آیه 7.
[2] . سوره ابراهیم، آیه 24 و 25.
[3] . تحف العقول، صفحه 443..
[4] . سوره بقره، آیه 216.
[5] . سوره بقره، آیه 264.
[6] . سوره شرح، آیه 1.
[7] . نهجالبلاغه، حکمت 176.