ارتباطات ضروری و ضرورت‌های ارتباطی بین نامحرمان

ارتباطات ضروری و ضرورت‌های ارتباطی بین نامحرمان


ارتباطات ضروری و ضرورت‌های ارتباطی بین نامحرمان

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: فلسفه حجاب، حفظ سلامت جامعه، خانواده و خودِ زن است //  همانطور که بستن کمربند ایمنی برای حفظ جان مهم است حجاب هم برای حفظ سلامت جامعه مهم است // یکی از شگردهای شیطان برای نشان دادن غلبه خود بر مؤمنین، کشف حجاب است // جامعه منهای حجاب، جامعه‌ای منهای اخلاق، معنویت و حیا // باید با بی‌حجابی برخورد شود. با این سکوت‌ها و مماشاتی که انجام می‌شود، کار به اضمحلال فرهنگ جامعه خواهد کشید // مسئولین نترسند و حکم خدا را اجرا کنند!

 

 شناسنامه:

عنوان: قرار هفتگی

موضوع: تفسیر بیانات امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) درباره زنان

زمان: 8 بهمن 1401

مکان: امامزاده سید جعفر محمد(علیه‌السلام)

 

حجاب یک پوشش اجتماعی است، پوشش منزل نیست

امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در فراز آخر نامه ۳۱ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «وَ اِیّاکَ وَ مُشاوَرَةَ النِّساءِ فَاِنَّ رَأْیَهُنَّ اِلی اَفْن، وَ عَزْمَهُنَّ اِلی وَهْن»[1]. معنای جمله «با زنان مشورت نکنید» را در جلسه قبل توضیح دادیم. «وَاکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِیّاهُنَّ، فَاِنَّ شِدَّةَ الْحِجابِ اَبْقی عَلَیْهِن»؛ زنان را در حجاب گیر تا از نگریستن به مردان بازمانند، زیرا سخت گرفتن در حجاب عفت آنها را بیشتر حفظ می‌کند.

فلسفه حجاب، حفظ سلامت جامعه، خانواده و خودِ زن است. حجاب یک پوشش اجتماعی است، پوشش منزل نیست. سلامت روح و جسم زن و مرد در جامعه تا حد زیادی به رعایت حجاب بستگی دارد. حضرت می‌فرمایند: در مسئله حجاب جدی باش. «فَاِنَّ شِدَّةَ الْحِجابِ اَبْقی عَلَیْهِن»؛ مرد مؤمن نسبت به حجاب خانواده‌اش باید توجه و حساسیت داشته باشد، چراکه شدت حجاب سبب بقای آنها (خانواده) می‌شود.

 

معنای شدت در پوشش و حجاب// حجاب، حافظ روح و جسم زن

شدت به معنای زیادی پوشش نیست؛ بلکه به معنای نفوذ‌ناپذیری است. حجاب یک حد شرعی دارد که باید رعایت شود، منتها باید به طور شدید(یعنی نفوذ‌ناپذیر) رعایت شود تا نامحرم در زن طمع نکند. چراکه وقتی نامحرم ببیند حجاب یک زن به شدت رعایت می‌شود، دندان طمعش را می‌کَند. متوجه می‌شود که آن خانم برای خودش شخصیت قائل است. «اِنَّ شِدَّةَ الْحِجابِ اَبْقی عَلَیْهِن»، «اَبْقی عَلَیْهِن» هم به روح، هم به جسم بر‌می‌گردد، باعث بقای زن می‌شود. خدا مواهب زیادی هم در ظاهر و هم در باطن به زن داده، روح و جسم زن لطیف است.

یکی از ارکان مهم حجاب، حفظ روح و جسم است. وقتی زن خودش را با حجاب حفظ می‌کند، جسمش کمتر در معرض دید دیگران قرار می‌گیرد. کسانی که حجاب ندارند و بی‌حجاب یا بسیار بدحجابند، مرتب آرایش می‌کنند و از مواد آرایشی زیاد استفاده می‌کنند، به جسم‌شان هم آسیب می‌زنند و زیبایی‌شان زودتر از بین می‌رود. نباید فکر کرد با عمل‌های مختلف، پوست خوب می‌شود. اصلاً مگر چند درصد زن‌های جامعه می‌توانند چنین هزینه‌هایی بپردازند؟!

 در مجموع نداشتن حجاب و بی‌حجابی باعث ضایع شدن جسم ‌و روح می‌شود. کسی که حجاب را رعایت نمی‌کند و مرتب در معرض نامحرم‌ قرار می‌گیرد، باید بداند یک عده انسان‌های بیمار هم هستند که مرتب می‌خواهند با او ارتباط برقرار کنند، حرف‌های ناجور به او می‌زنند، روح و ذهن او را درگیر می‌کنند. او هم یا بی‌تقواست و پاسخ می‌دهد یا باتقواست و اذیت می‌شود. حجاب، به صورت شدید «اَبْقی عَلَیْهِن»؛ باعث بقای سلامت روح و جسم خود زن و سلامت جامعه می‌شود.

 

حفظ حریم و حدود شرعی در مواجهه و معاشرت با نامحرم

«وَ لَیْسَ خُرُوجُهُنَّ بِاَشَدَّ مِنْ اِدْخالِکَ مَنْ لایُوثَقُ بِه ِعَلَیْهِنَّ»؛ زن در مواجهه با نامحرم به دو صورت است: یا بیرون می‌رود، با مرد نامحرم مواجه می‌شود، یا اینکه میهمان نامحرمی وارد منزل می‌شود. حضرت می‌فرمایند: اینکه یک فرد غیرموثق را وارد خانه‌ات کنی، خطرش کمتر از این ‌نیست که زنت را در میان نامحرم‌ها ببری و رها کنی، هردو باید مورد توجه قرار گیرد. پس هم ورود زن به اجتماع با حجاب شرعی نفوذ‌ناپذیر، لازم است و هم اینکه خانواده‌ها باید دقت کنند هرکسی را به خانه راه ندهند. بعضی مردها و زن‌ها و یا خانواده‌ها لاابالی‌اند، اگر به منزل شما بیایند، آسیب دارد. یا مثلاً شما را به میهمانی دعوت می‌کنند که سفره‌های مشترک پهن می‌کنند، زن و مرد نامحرم با هم سر یک‌ سفره می‌نشینند و شوخی‌های ناجور می‌کنند. بعضی مریض‌اند، حرف‌های مبتذل می‌زنند. کم‌کم معاشرت با آنها ممکن است باعث انحراف در خانواده و اخلاق شما شود. بنابراین سعی کنید ارتباط با چنین افرادی در حد ضرورت باشد، تا جایی هم که مجبور نیستید، رابطه حضوری نداشته باشید.

 

ارتباط با نامحرم در حد ضرورت

«وَ اِنِ اسْتَطَعْتَ اَنْ لایَعْرِفْنَ غَیْرَکَ فَافْعَلْ»؛ اگر می‌توانی کاری کن که همسرت غیرتو را نشناسد! این حرف ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد و بعضی بگویند: آیا خانم خود را در خانه حبس کنیم و درب را به روی او ببندیم؟! اصلاً منظور حضرت این نیست، چراکه در سیره عملی رسول خدا و امیرالمؤمنین (علیهما‌السلام) زنانی بودند که حتی در میدان‌های جنگ حاضر می‌شدند. حدود و ثغور روابط زن و مرد در اسلام مشخص شده، احکام وجود دارد.

منظور حضرت از این عبارت این است که بعضی شناخت‌های غیرضروری وجود دارد. بعضی از مواقع ضرورت دارد، مثلاً تحصیل یا اشتغال مناسب، را اسلام به زن اجازه داده و مانعی هم ندارد، با ضوابط شرعی انجام می‌دهد. ولی بعضی مواقع دیده می‌شود که خانم یا آقا در فضای مجازی با همه در ارتباطند، اشخاص مختلف را می‌شناسند، جزئیات زندگی‌ نامحرم را می‌دانند! این چه ضرورتی دارد؟ خیلی از شناخت‌ها که اتفاق می‌افتد، جذابیت‌های کاذب ایجاد می‌کند و انسان‌ها را فریب می‌دهد و بعضاً منجر به ارتباط می‌شود. بعضی مواقع یک انحراف از یک التماس به دعای بی‌جهت شروع می‌شود. در اینجا یک ‌مرز ظریفی وجود دارد که مرد و زن باید دقت کنند. مسئله عفاف و رابطه محرم و نامحرم در اسلام حدودی دارد که همه باید آن را رعایت کنند.

 

لزوم رعایت حدود برخورد با نامحرم

آقایان باید طوری با نامحرم صحبت کنید که فکر نکند شما هم قصد بدی دارید. نباید به اسم تحویل گرفتن، بگو بخند کنید یا به صورت نامحرم نگاه کنید. باید سرتان پایین باشد و احترام‌شان را حفظ کنید و کارشان را مثل بقیه راه بیندازید. البته ممکن است جایی لازم بدانید و مقداری بیشتر تحویل‌شان بگیرید، ولی نمی­خواهد برای هدایت کردن‌شان، ساعت‌ها با آنها چت کنید؛ بلکه ممکن است خودتان هم سرنگون شوید، این کارِ شما نیست. خانم­های بدحجاب هم، دوست ندارند کسی به آنها تعرض کند و برخورد می‌کنند و ظاهری اجتماع‌پسند دارند. این را کاملاً تفکیک کنید.

 

 ضرورت‌های ارتباطی و ارتباطات ضروری

«اگر می‌توانی کاری کن که همسرت غیرِ تو را نشناسد»، به این معنی نیست که زن را در خانه حبس کنید، بلکه به این معنی است که ارتباطات اجتماعی زن با مردان نامحرم، بدون حصار و حد و مرز و در حالت غیر ضروری‌ آفت دارد. ضمن اینکه گاهی هم که خانم‌ها باید بر اساس ضرورت، با مردان نامحرم ارتباط داشته باشند، آنجا هم دستورالعمل‌هایی داده شده است؛ یعنی شما در این ارتباطات، زیاد هم آزاد نباشید. در محیط کار که به اجبار زن و مرد در کنار هم کار می‌کنند (البته متأسفانه می‌بایست در جمهوری اسلامی درست می‌شد که نشده است. فی نفسه هم مشکلی ندارد، ولی ممکن است منجر به آسیب‌ شود.) یا وقتی که مرد و زن به خاطر تحصیل یا هر امر دیگری که ضرورت ایجاد کرد، باهم ارتباط بگیرند، در آن ارتباط، حداقلِ رابطه با حداقلِ کلمات رعایت شود. اینکه کنار هم بنشینند، بخندند و... درست نیست. اینکه تلویزیون ترویج می‌کند، فیلم می‌سازند، خانم یا آقا یکدیگر را دعوت می‌کنند به رستوران و دو ساعت می‌نشینند، می‌خندند حرف می‌زنند، اینها شرعی نیست، آفت دارد. منظور از اینکه «غیر از تو را نشناسد» این است. معاشر اصلی زن و شناخت اصلی‌، باید شوهرش باشد. گویا غیر از تو کس دیگری را نمی‌شناسد، اینقدر به تو دلبستگی و وابستگی دارد.

 اگر کسی افراد مختلف را بشناسد و ارتباطات مختلف زیادی داشته باشد ممکن است دلبستگی‌هایی را در پی داشته باشد و برایش ایجاد شود. اینها نیاز به مراقبت دارد. اولین مراقبت مربوط به خود بانوان و دومین مربوط به همسران است که مسئله بسیار مهمی است. پس در ضرورت‌ها باید هم به ارتباط‌های ضروری، هم به ضرورت‌های ارتباطی(یعنی دستورات شرعی) توجه کرد.

 

سپردن کارهای سنگین به زن ممنوع!

«أتُمَلِّکِ المرأةَ مِن أمرِها ما جاوَزَ نَفسَها؛ فإنَّ المرأةَ رَیحانَةٌ و لَیسَت بقَهرَمانَةٍ، و لا تَعْدُ بکَرامَتِها نَفسَها، و لا تُطمِعْها فی أن تَشفَعَ لِغَیرِها»؛ به زن کاری را که از حدّ و توان او فراتر است، مسپار؛ چراکه زن گُل است نه پیشکار و در گرامی‌داشت او پا را از حدّ فراتر مگذار و کاری مکن که به میانجی کردن از کسی طمع کند. این هم موضوع خیلی مهمی است. حضرت می‌فرمایند: بیش از توان زن کاری را به او نسپار «ما جاوَزَ نَفسَها»؛ چیزی که بر نفس او سنگین است و خارج از توانش است را به او نسپار.

بعضی از مردها کارهای سنگین را بر ‌عهده زنان می‌گذارند. درست است که فرزندآوری تکلیف زن است، اما تکلیف حقوقی او نیست. زن در خانه و مرد بیرون از خانه هرکدام وظایفی دارند و هر دو باید به هم کمک کنند و بارهای یکدیگر را سبک کنند. کارهای سنگین را نباید بر عهده هم بیندازند. برخی آقایان کارهای غیر از خانه را بر عهده خانم می‌گذارند؛ مثل خرید و امورات دیگر...

 

اهمیت مراقبت از گل// نگاه دین به زن

«فإنَّ المرأةَ رَیحانَةٌ و لَیسَت بقَهرَمانَةٍ». در ادامه نامه 31 حضرت حرف «فاء» آوردند؛ چراکه زن مانند گل است نه  قهرمان؛ سرکارگر نیست که همه کارها را به او سپردید.

گفتیم نگاه را روی دستور حضرت علی(علیه‌السلام) تنظیم کنید. «ریحانه»؛ یعنی زن گل است. این حرف‌ها برای محافظت کردن از زن است. تصور نکنید که باید خشن برخورد کنید، شلاقی بردارید مواظب باشید این طرف و آن طرف نرود. او را حبس و در قفس کنید!

حضرت فرمودند: نگاهتان مثل نگاه حیوان نباشد، مثل بعضی مکاتب و بعضی فِرَق که اینطور به زن نگاه می‌کنند. نگاه ما این است که زن گل است و گل را باید محافظت کرد. اینها که گفتیم محافظت و مراقبت از زن است.

 

اندازه نگه دار که اندازه نکوست...

بعضی از گل‌ها مقاوم‌ترند و اگر هفته‌ای یک‌بار به آنها آب دهیم کافی است، ولی به بعضی گل‌ها باید هر روز آب داد. پس اول گل‌تان را بشناسید، خیلی مهم است؛ دوم در مورد میزان محبت حضرت می‌فرمایند: زیاده‌روی نکنید. نمی‌فرمایند محبت نکنید؛ باید محبت کرد، ولی محبت زیاد باعث فساد در خانواده می‌شود. اگر به فرزندتان هم زیاد محبت کنید، همین اتفاق می‌افتد.

اندازه نگه دار که اندازه نکوست    هم لایق دشمن است و هم لایق دوست

من در بعضی از مشاوره‌ها دیدم آفتی که در خانواده‌ها هست، از محبت زیاد مرد خانواده به همسرش و به خاطر اعتماد صددرصدی که به او دارد می‌باشد؛ به‌ دلیل این اعتماد، کلاً مسئولیتش را رها کرده، با او هیچ معاشرتی ندارد و نسبت به این‌ مسائل هیچ حساسیتی ندارد. مثلاً چون همسرش تحصیل کرده و جایگاه اجتماعی دارد یا آدم توانایی است، دیگر از او مراقبت نمی‌کند. درصورتی که زن، زن است و ویژگی‌ها و لطافت‌هایی دارد و این دستور‌العمل‌ها برای همه زن‌ها گفته شده؛ البته ممکن است در افراد مختلف کم و زیاد داشته باشد، ولی آقایان باید رعایت کنند.

 

نه سوء‌ظن، نه اعتماد مطلق، بلکه اعتماد در حد اعتدال

 بعضی از خانم‌ها فعالیت‌های اجتماعی دارند که خیلی خوب است و وظیفه شرعی‌شان هم است. مثلاً پزشک‌اند یا مسئولیت‌های دیگری دارند. می‌توانند کارشان را انجام دهند، حتماً خودشان مراقبت‌هایی هم دارند، ولی همسرشان هم باید مراقبت‌هایی داشته باشد تا این خانم سایه محبت و نظارت همسرش را روی سر خود احساس کند. اصلاً گاهی زن از اینکه همسرش بیش از حد به او اعتماد دارد، هیچ‌وقت سؤال نمی‌کند و نظارت ندارد، همین را دلیل بر بی‌محبتی می‌بیند. اینها سؤالاتی است که برای خانم‌ها پیش می‌آید که چرا هیچ‌وقت امر و نهی نمی‌کند؟ چرا نمی‌پرسد چه کار می‌کنی؟ البته مرد از روی سوءظن سؤال نکند؛ بلکه گاهی اگر مشکلی در روابط می‌بیند، در محیطی خلوت و محترمانه بگوید من فلان مطلب را از شما دیده‌ام و خیلی بهتر بود که شما این کار را انجام می‌دادید و رعایت می‌کردید. نه اینکه با سوءظن یا دعوا که حیثیت همسرش را از بین ببرد.

 می‌فرماید: اگر کرامت نفس همسرت را نفهمیدی و بیش از حد لازم محبت داشتی به معنای اینکه اعتماد مطلق کردی، به او و خودت ضرر می‌زنی. اعتماد خوب است، اعتماد بالا و در حد اعلی هم خوب است، اما این اعتماد نباید باعث شود تا انسان ملاحظات را نبیند. همیشه همه انسان‌ها در معرض خطرند؛ شما ماشین‌تان را برای مسافرت چک کردید، ولی باز هم ممکن است در جاده خراب شود، لذا باید باز هم مراقبت کنید. این مراقبت‌ها باعث سلامتی و دوام می‌شود.

 

آسیب‌های محبت بیش از حد به همسر

محبت بیش از حد باعث می‌شود مرد هر خواسته‌ای از همسرش را برآورده کند که آن هم آفاتی دارد؛ یکی اینکه زن شفاعت غیر از خودش را پیش مرد می‌کند؛ شفاعت‌ها و مداخلاتی که به صلاح زندگی نیست و زن نباید ورود کند و بخواهد نظر همسرش را عوض کند. گاهی موضوع حق یا باطلی هست که زن همسرش را نصیحت و راهنمایی می‌کند، اما بعضی دخالت‌ها و درخواست‌ها نادرست است و اگر محبت و اطاعت مطلق داشته باشد، کار به شفاعت‌ها و مداخله‌ها هم خواهد کشید. اگر آدم آبیاری گل را درست انجام دهد، خودبه‌خود بسیاری از اتفاقات نخواهد افتاد. باز هم تأکید می‌کنم همه اینها با رعایت آداب و اخلاق در زندگی است که باعث کرامت زن می‌شود.

 

غیرت بی‌جا، خطر زندگی متدینین// آسیب افراط در غیرت‌ورزی

حضرت این عبارات را پشت سرهم می‌فرمایند، چیزی که ممکن است در قلب و ذهن یک مرد بگذرد را احتمال می‌دهند و می‌فرمایند: «إیّاکَ و التَّغایُرَ فی غیرِ مَوضِعِ غَیرَةِ، فإنَّ ذلکَ یَدعُو الصَّحیحَةَ مِنهُنَّ إلَی السَّقَمِ»[2]؛ از اینکه غیرت نابجا [نسبت به زنان] داشته باشید، شدیداً پرهیز کنید. چراکه غیرت بی‌جا انسان سالم را به بیماری می‌کشاند. متأسفانه حساسیت بعضی از آقایان روی همسرشان بیش از حد شرعی و عقلی است. مثلاً مرد به قدری روی مسئله حجاب و عفاف همسرش حساسیت شرعی دارد که انگار با یک برده طرف است؛ نسبت به کوچک‌ترین حرکات همسرش سخت می‌گیرد. به حجاب همسرش که ممکن است از خانم‌های محجبه هم بهتر باشد، به کلمات و نحوه صحبت کردنش، به نشستن و بلند شدن و به جزئی‌ترین مسائلش سخت‌گیری‌های بدی می‌کند و همسرش را از چادر و حجاب خسته می‌کند. حتی گاهی از دین و متدینین و افراد باغیرت هم متنفر می‌کند. چرا که بیش از حد معمول، معقول و مشروع در مسئله غیرت‌ورزی افراط می‌کند. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در این باره فرمودند: از غیرت بی‌جا پرهیز کن، چراکه فرد سالم فاسد می‌شود و کدورت پدید می‌آورد.

یکی از راه‌هایی که شیطان مردان و زنان مؤمن را به فساد می‌کشاند، افراط در مسئله غیرت است. سؤالاتی از این قبیل که این چه کسی بود که با او صحبت می‌کردی؟ چرا این‌طور رفتار کردی؟ چرا از داخل ماشین آینه را نگاه می‌کردی؟ چه کسی را نگاه می کردی؟ چه کسی به تو پیام داد و... اینگونه شما مدام او را بازجویی می‌کنید و همسرتان را متهم می‌کنید و این اتهام یک روز اثر منفی خودش را نشان خواهد داد. یکی از راه‌های خطرناکی که شیطان زندگی مؤمنین را از هم می‌پاشد، همین است. برادرهای عزیز، مواظب باشید! بی‌غیرتی و بی‌توجهی به همسر بد است، اما افراط در غیرت‌ورزی و غیرت بی‌جا ورزیدن خطرناک‌تر است!

 

دو شرط در حجاب اسلامی و قرآنی

در مورد بی‌حجابی در جامعه نکاتی را بیان می‌کنم، چون دغدغه بسیاری از مؤمنین و مؤمنات شده و خیلی‌ها نگران دین جامعه و خودشان و انقلابند که البته این نگرانی به‌جاست.

مسئله اول: یک بد‌‌حجابی، شُل‌حجابی یا ضعف حجاب داریم که موی زن از روسری‌اش بیرون است، ولی آن را از بی‌حجابی جدا می‌کنیم؛ البته به این معنا نیست که اشکالی ندارد، یک تار موی زن هم باید پوشیده باشد. حجاب مسئله شرعی است و حدود شرعی وجه و کفین باید پوشیده باشد. همچنین دو شرط عمده دارد: 1. پوشش کاملی که برجستگی‌های بدن را بپوشاند؛ 2. پوششی که عدم جلب توجه نامحرم کند. حجاب اسلامی، قرآنی و بازدارنده نگاه‌های هرزه باید این دو شرط را داشته باشد.

 

جدا کردن صف بد‌حجاب از بی‌حجاب // بد‌حجابی محصول تهاجم فرهنگی

این یک تحلیل اجتماعی است که می‌گوییم بدحجاب‌ها را از بی‌حجاب‌ها جدا کنید که توضیح آن را بیان می‌کنم. یک بد‌حجابی معمول داریم که در جامعه عرف شده، مثلاً کمی از موی خانم‌ها از روسری بیرون است، مانتو و شلوارشان هم مناسب است، ولی گشاد نیست. ممکن است حتی کمی هم اندام‌نما باشد و برجستگی‌های بدن را نشان دهد و گاهی مقداری آرایش هم داشته باشند، ممکن است به پوشیده بودن دست‌شان تا مچ مقید نباشند و با کمی جابجایی، دست‌شان مشخص باشد و درکل چنین مراعات‌هایی را انجام ندهند، این بد‌‌حجابی عرفی است؛ یعنی محصول جهالت و کم‌کاری نهادهایی است که در چهل سال گذشته باید در کشور کار می‌کردند و مسئله حجاب را توضیح می‌دادند و ندادند. از حوزه‌های علمیه گرفته تا صدا‌وسیما و سایر نهادهایی که موظف بودند مسئله حجاب و عفاف را در جامعه جابیندازند و این کار را انجام ندادند.

بدحجابی عرفی محصول تهاجم فرهنگی است؛ محصول سالیان سال بمباران فیلم‌های مستهجن و شبکه‌های ماهواره‌ای که فرهنگ، دین و ایمان ما را هدف قرار گرفتند و خیلی از ما متوجه نشدیم. بعضی از مسئولین هم خیانت کردند و اینها را به راحتی در اختیار مردم گذاشتند و بعداً نتوانستند جلوی خیلی از اتفاقات را بگیرند. بدحجابی‌هایی که می‌گوییم، محصول این فرهنگ و اهمال‌کاری‌ خانواده‌هاست که بد و آسیب‌زننده است و ما با این موافق نیستیم.

 

بد‌حجابی یک نقیصه است!

این یک بدحجابی و پوشش عرفی غلط است، اما خیلی خطر‌آفرین نیست. چراکه کسانی که از این مدل بدحجاب‌هایند، معاند و دشمن اسلام و قرآن نیستند. شما در تلویزیون خانواده‌هایی می‌بینید که پشت در دانشگاه نشسته‌اند و برای کنکور فرزندشان دعا می‌کنند، قرآن و مفاتیح می‌خوانند، گریه می‌کنند و حجاب کاملی هم ندارند. درصورتی که در همان قرآنی که می‌خوانند، از حجاب نوشته! این افراد، آشنایی کامل با معارف ندارند و برای‌شان جدی نشده، ولی از طرفی روضه و هیئت هم می‌روند. حضرت آقا(حفظه‌الله) ‌فرمودند: ما در مسافرت‌هایی که به استان‌ها داریم، افرادی را می‌بینیم که دل‌شان با اسلام و انقلاب است، ولی حجاب‌شان هم خوب نیست. آیا اگر ما با این افراد کنار می‌آییم یعنی بد‌حجابی را می‌پذیریم؟! خیر، فعل بدحجابی را قبول نداریم اما خود فرد را قبول داریم، چون آدم خوبی است، معاند، مبارز و محارب نیست، بلکه به فرموده حضرت آقا(حفظه‌الله) نقیصه‌ای دارد.

خودِ شما تا حالا نمازتان قضا نشده؟! چقدر واجبات‌تان را عمداً یا به خاطر بی‌توجهی ترک کردید و از طرفی برای امام حسین(علیه‌السلام) هم گریه می‌کنید و آقا را دوست دارید و به انقلاب و شهدا پایبندید! پس شما هم نقیصه دارید و به خاطر آن نمی‌توانند شما را بی‌دین یا ضدانقلاب بخوانند. ما قبول داریم که نماز یک عمل فردی و حجاب یک فعل اجتماعی است و اثرات تخریبی بیشتری دارد، ولی فرد با بی‌حجابی بی‌دین نمی‌شود؛ کما اینکه ما به خاطر بی‌توجهی‌هایمان بی‌دین نمی‌شویم. اینها ضعف ایمان و دین هستند.

 

برخورد درست با نقیصه بدحجابی// بدحجاب‌ها از منظر حاج قاسم

حاج قاسم(رحمة‌الله‌علیه) در مورد این افراد می‌گفت دختران ما هستند؛ منظور این بود که اینها را نزنید. حضرت آقا(حفظه‌الله) در سخنرانی­ اخیرشان فرمودند: به این بدحجاب‌ها نگویید بی­دین و ضد­ انقلاب و با آنها برخوردهای تند و شکننده نکنید. چراکه مسائل و دلایل به آنها نرسیده و در شرایط کنونی به خاطر مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات، به نوعی از سر لجاجت برخورد می‌کنند. همچنین تهاجمات فرهنگی روی افراد اثر گذاشته و عوض شده‌اند. ممکن است صدها سؤال برای‌شان پیش آمده باشد و به خدا و دین و حجاب­ ایراد بگیرند. این افراد بی‌دین نیستند، این افراد را می‌توان با­ احترام،­ محبت و توجه برگرداند.

 

دسته‌بندی بدحجاب‌ها

دسته دوم کسانی‌اند که بدحجابی غلیظ و خودنمایی‌های افراطی دارند، تمایل به بدن‌نمایی دارند. پوشش‌های خیلی زننده دارند که ریشه‌ در جهالت دارد. ممکن است بداند بدحجابی بد است، ولی ریشه‌ رفتارش جهالت است. این آدم اگر می‌فهمید خودش را اینطور در جامعه رها نمی‌کرد. بیماری این آدم مسری است، بقیه را هم آلوده می‌کند. معمولاً این افرادند که دست روی کشف حجاب می‌گذارند و روسری برمی‌دارند. اینها با آن دسته اول فرق دارند. اگر از دسته اول بپرسید، نظر شما در مورد کشف حجاب و... چیست؟ می‌گویند خیلی کار بدی است، خودش هم مویش بیرون است. همه می‌فهمند کشف حجاب، هنجارشکنی است؛ مسئولین می‌فهمند، مردم می‌فهمند، خود همین‌ها هم می‌فهمند که چه اتفاقی می‌افتد. این دسته با بی‌حجابی خواسته یا ناخواسته وارد مبارزه با دین و انقلاب و اسلام شده‌اند. وقتی خواسته یا ناخواسته وارد جنگ و مبارزه شدند، مقاومت هم می‌کنند. اگر هم تذکر بدهید، گوش نمی‌دهند. انگار دعوا دارند، گویی می‌خواهند چیزی را جا بیندازند، رفتارشان سازمان‌یافته است و از آن‌ طرف آب از ماهواره و شبکه‌های مجازی خط می‌گیرند. یک دفعه می‌بینید در همه کشور چیزی اتفاق می‌افتد. مسلم است که محاربه و درگیری است. اینها با آن دسته اول فرق می‌کنند، با اینها باید برخورد قانونی شود. باید جلوی اینها را بگیرند.

 

نماد اسلامِ سیاسی

اسلام دو بعد مهم دارد: یک بعد سیاسی دارد، یک بعد اجتماعی. نماد بعد سیاسی اسلام، ولایت فقیه است که مردم با این بعد آمدند پای انقلاب و شاه را سرنگون کردند. هشت سال به امر ولی‌فقیه جنگیدند و سی و سه سال هم به امرش دارند مقاومت می‌کنند و پای اسلام و انقلاب ایستاده‌اند. یکی از اصلی‌ترین کارهای دشمن حمله و زدن ولایت فقیه است. در جاهای مختلف، در برهه‌های مختلف حمله کرده، ولی هنوز برای زدن ولایت فقیه به صورت همه‌جانبه وارد نشده است. دشمن فیلم می‌سازد مسخره می‌کند، توهین می‌کند، فتنه می‌کنند. اما ولی‌فقیه در سال 88 یک خطبه می‌خواند و هشت ماه فتنه جمع می‌شود. این چیزی است که هنوز نتوانسته‌اند به سراغش بیایند و این جایگاه را بزنند، ولی همه همت‌شان آنجاست. همه کارهای دیگر مقدمه است برای آن اسلام سیاسی که خیلی مهم است.

 

هشدار درباره فتنه آینده

دقت کنید در آینده فتنه‌ای که ممکن است رخ دهد (پیشگویی نمی‌کنم، به صورت کاملاً طبیعی پیش خواهد آمد)، قرار دادن مردم در مقابل رهبر است.

به چه شکل؟ متدینین، بزرگان، چهره‌های مشهور حتی علمایی از حوزه، علیه رهبر شایعه می‌کنند و حرف می‌زنند. جریانی را برای زدن اسلام سیاسی و نمادش که ولایت فقیه است، ایجاد می‌کنند تا این جایگاه را از بین ببرند. این اتفاقی است که خواهد افتاد. اگر جوانان مسئله ولایت فقیه را کاملاً عقلی و قلبی با برهان درک نکنند و نپذیرند، در فتنه‌های بعدی سقوط خواهند کرد. دیدید در فتنه 98 (فتنه بنزین) در برهه‌های مختلف و حتی این روزها، بعضی از متدینین به رهبر اشکالات عجیب و غریب ‌گرفتند و سقوط کردند. سقوط در فتنه، ناشی از این است که مسئله ولایت فقیه را نفهمند. می‌گویند ولی‌فقیه مگر معصوم است؟ مگر اشتباه نمی‌کند؟ نمی‌شود به او انتقاد کرد؟ نه، معصوم نیست. ممکن هم هست اشتباه کند، می‌شود به او انتقاد هم کرد ولی شما ولایت فقیه را نفهمیدید. خواهش می‌کنم ولایت فقیه را بفهمید، که در فتنه‌های دوره‌های بعد سقوط نکنید.

مالک اشتر هم معصوم نبود، اشتباه هم می‌کرد، انتقاد هم به او می‌شد. بروید مسئله را بفهمید. اسلام سیاسی خیلی مهم است. اسلام منهای ولایت فقیه می‌شود اسلام سلطنتی و دیکتاتوری، اسلام آمریکایی که انواع بیماری‌های سیاسی به دنبال آن وارد جامعه خواهد شد. شما در طول 33 سال گذشته دیدید که چه فتنه‌ها و فرقه‌های سیاسی در این کشور ایجاد شد و هر یک از آنها کافی بود تا جامعه را ببلعد، ولی به دلیل وجود ولایت فقیه دشمن کاری از پیش نبرد. اگر ولایت فقیه آسیب ببیند، مثل عربستان، اسلام سلطنتی درست می‌شود گاو شیرده می‌شود و شما می‌بینید، شیعه و سنی آنجا چه وضعی دارند و اسرائیل دارد جولان می‌دهد.

 

نماد اسلامِ اجتماعی// اسلام منهای حجاب چگونه اسلامی است؟

حجاب، نماد اسلام اجتماعی است. در یک جامعه اگر زن‌های محجبه ببینید، می‌گویید اینها مسلمان‌اند. اسلام اجتماعی جامعه، حجاب است، اگر حجاب را زدند کشور ما هم مانند کشور ترکیه می‌شود. ترکیه هم کشور اسلامی است کشورهای دیگر هم اسلامی‌اند، حتی در بعضی شهرهای عراق از حجاب خبری نیست. اسلام منهای حجاب، انواع آسیب‌های اجتماعی را به دنبال خودش دارد. جامعه منهای حجاب می‌شود جامعه منهای اخلاق و معنویت، جامعه منهای شرم. روایات می‌فرمایند: حیا نداشته باش، هر کاری می‌خواهی انجام بده.

 اگر شرم و حیا نداشته باشید، هرکاری انجام می‌دهید. وقتی در جامعه‌ای حیا و عفاف نبود، هر اتفاقی برای این جامعه خواهد افتاد.

 

وظیفه مردم و مسئولین درباره حجاب

درباره حجاب مردم یک وظیفه، حاکمیت و مسئولان هم یک وظیفه دارند. متأسفانه از دوره‌های گذشته هم مسئولین عادت کرده‌اند، هم وضعیت به گونه‌ای شکل گرفته که بعضی از مسئولین انقلابی می‌ترسند با مسائل مواجه شوند؛ گمان می‌کنند اگر قانون مصوب کنند، اغتشاش می‌شود. گاهی مسئولین قدرت تشخیص ندارند یا مبانی دینی بعضی از مسئولین ما قوی نیست. آدم‌های بدی نیستند، همان مؤمنینی‌اند که از همین مجالس و محافل رفته‌اند مسئول شده‌اند، ولی نظام فکری‌شان، نظام فکری توحیدی نیست. به مسئولیت که می‌رسند، گیر می‌کنند، نمی‌توانند تشخیص دهند. می‌ترسند که بد، بدتر شود. بعضاً حتی اعتقادات نادرست دارند. لذا عادت کرده‌اند هزینه بعضی از مسائل را بر عهده مردم بیاندازد؛ می‌گویند که خود مردم بروند و درست کنند، نباید هزینه آن را حاکمیت بدهد. مردم بروند و خودشان درست کنند! در حالی که در این مورد هم مردم مسئولیت دارند و هم حاکمیت.

 

راه حل مسئله امروز حجاب در قرآن

«وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَیَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ»[3]؛ مردم بر مردم ولایت اجتماعی دارند. باید امربه‌معروف ‌و ‌نهی‌ازمنکر کنند و بین خود مسائل را حل کنند؛ این واضح است، اما چرا بعضی از مسئولین به عنوان حاکمیت، شانه از زیر کار خالی می‌کنند؟! می‌ترسند! خداوند در قرآن می‌فرماید: «الَّذِینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّکاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ ‌وَللهِ عاقِبَةُ الأُمُورِ»[4]؛ مؤمنین کسانی‌اند که وقتی به حکومت رسیدند، این چهار کار را انجام می‌دهند: اقامه نماز می‌کنند؛ زکات می‌دهند؛ امربه‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر می‌کنند. در ادامه خدا می‌فرماید: اگر می‌خواهید از عاقبت امور بترسید، از من بترسید.

 

خدا را یاری کنیم تا خدا یاری‌مان کند

قرآن خطاب به کسانی که از مکه بیرون رفتند، می‌فرماید: «الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ»[5]؛ گفتند: خدای ما الله است. و اگر خدا به وسیله بعضی از مردم، شر بعضی از مردم را دفع نکند، صومعه‌ عبادت مسیحیان و یهودیان و حتی مساجد هم از بین می‌رود.

یک عده از مردم باید بروند و این مسئله را حل کنند. و خدا یاری می‌کند هرکس خدا را یاری کند. با تأکید -تأکید در هر سه آیه- خدا وعده نصرت می‌دهد. هم مردم باید ورود کنند و هم حاکمیت باید ورود کند.

 

در هر موضوعی شهید بدهیم افتخار است، جز....

در مسیر پرواز یزد- مشهد، خانمی کشف حجاب کرده بود، کسی تذکر نمی‌داد! از پرواز پایین آمدیم، در سالن دیدیم چند نفر کاملاً کشف حجاب کرده‌اند. به پلیس گفتیم که شما تذکر دهید، پلیس متدین گفت: به ما دستور داده‌اند که ما به این مسئله ورود نکنیم! در گیت به برادران پاسدار گفتیم، گفتند: به ما گفته‌اند دخالت نکنید. عجب! دخالت نکنید، یعنی حاکمیت دخالت نکند. وقتی شما دخالت نکنید، یعنی من باید بروم دخالت کنم. این وسط دعوا اتفاق می‌افتد که نهایتاً شما باید ما را از هم جدا کنید، نتیجه این می‌شود. حکومت اسلامی یعنی چه؟ بعد پیگیری شد و دیدیم که می‌گویند: ورود نکنید! این خیلی بد است! چرا نباید ورود کنند؟ چرا حکومت ورود نکند؟ مردم ورود کنند؛ خب ما در این مسئله شهید داده‌ایم. ما در هر موضوعی شهید بدهیم افتخار است، الا در امربه‌معروف ‌و نهی‌ازمنکر. افتخار نیست که در جامعه اسلامی بروید تذکر بدهید یا ضرب و شتم کنند یا کسی را به شهادت برسانند! کجای این مسئله افتخار است؟ شهید مایه افتخار است، ولی برای جامعه مایه افتخار نیست که مردم در امر به معروف و نهی از منکر شهید شوند.

 

از اجرای حکم خدا نترسید!

مسئولین محترم چه کار می‌کنند! پاساژها و خیلی از مراکز خرید می‌بینید کشف حجاب است و هیچ‌کس هم کاری نمی‌کند! البته آن‌ عزیزان مأمور مقصر نیستند، تصمیم‌گیران باید کاری انجام دهند. وقتی بنا ندارید با بی‌عفتی مبارزه کنید، وقتی استراتژی و برنامه ندارید، معلوم است که بدتر از این هم اتفاق خواهد افتاد.

 این موارد کار قوه قضائیه و قوه مقننه است. چرا نمایندهای محترم مجلس کاری نمی‌کنند؟ چرا قوه قضائیه ورود نمی‌کند؟ می‌فرمایند قانون داریم. بله، قانون دارید، اما اجرا نمی‌شود. چرا به عدم اجرای قانون حجاب نظارت نمی‌شود؟ در این مورد قانون هست اما بازدارنده نیست. باید با بی‌حجابی برخورد شود. با این سکوت‌ها و مماشاتی که انجام می‌شود، کار به اضمحلال فرهنگ جامعه خواهد کشید. در مقابل بی‌حجابی؛ کار به اضمحلال دین، فرهنگ و تمدن مردم کشیده خواهد شد. قرآن به ما دستور می‌دهد نترسید و حکم خدا را اجرا کنید.

 

مکمل بودن اقدام مردم و مسئولین// برای چه انقلاب کردیم؟

در بعضی مکان‌ها برای اعتراض به وضع موجود تجمع‌هایی شکل می‌گیرد. این خیلی خوب است؛ به مسؤلین بگویید و مطالبه کنید. ولی در بعضی موارد دیده شده که شعار می‌دهند و به بی‌حجاب‌ها فحش می‌دهند؛ بی‌حیا، بی‌غیرت و... فحش دادن دردی را دوا نمی‌کند. از مسؤلین مطالبه کنید تا این وضع موجود را جمع کنند. شعارها باید ناظر به آسیب‌های بی‌حجابی و برکات حجاب برای جامعه باشد. احیای قانون مدنظر است.

مسؤلین بزرگوار و محترم یزد یا نماینده مقام معظم رهبری هستید، یا نماینده مردم، حضرت آقا(مدظله‌) به صراحت فرمودند: «باید جلوی فسق علنی و کشف حجاب گرفته شود» در خانه، هرکس هرکاری دوست دارد انجام دهد، مسئولیت آن به عهده خود آنهاست. اما در جامعه، حق ندارند شراب‌خواری علنی، کشف حجاب و... را انجام دهند. فسق علنی حرام است و حکومت باید برخورد کند. این فلسفه حکومت اسلامی است. ما برای همین‌ها انقلاب کرده‌ایم. برای تخم‌مرغ و پیاز که انقلاب نکرده‌ایم.

 

برخورد با بی‌حجابی تکلیف است// به فرد بی‌حجاب‌، خدمات اجتماعی ندهید

اگر کشور ما مانند بعضی از کشورهای اروپایی یا آسیایی که وضعیت اقتصادی آنها مناسب است، می‌شد آیا ما دیگر مشکلی نداشتیم؟ باید وضع بی‌حجابی، فحشا و منکرات هم درست شود. مسائل اقتصادی را بهانه نکنیم، هر چیزی سر جای خود. باید با این‌ مسائل برخورد شود. ما سکوت بزرگوارانی که مسئول‌اند را نمی‌پذیریم. یا حرف نمی‌زنند یا جدی حرف نمی‌زنند. باید به این مسائل ورود کنند و حمایت نکنند. در بعضی از نمایشگاه‌ها، مراکز و پاساژها رسماً فسق علنی و خلاف شرع اتفاق می‌افتد و نهادینه می‌شود. برخورد جدی و قاطع نمی‌شود، چرا، به چه دلیلی؟ ما به شما رأی داده‌ایم تا به این مسائل ورود کنید.

کار اساسی برای قوه‌ مقننه و قوه قضائیه است، اما خود دولت باید شروع کند؛ باید از بدنه خود دولت شروع کنند. نباید به بی‌حجاب‌ خدمات اجتماعی داده شود (بی‌حجابی که روسری را انداخته و یا اصلاً روسری ندارد)، بلیط به او نفروشید، بانک به او خدمات ندهد.

 دولت باید وارد شود. پس مرز کجاست؟ اینها شهروند جامعه اسلامی نیستند. شما در مقابل کشف حجاب کوتاه می‌آیید؟ مگر دولت مسئول قطار، هواپیما و نهادهای سازمانی نیست؟ مگر قانون ندارید؟ پشت بلندگوی هواپیما می‌گوید پوشش اسلامی را رعایت کنید و بعد کشف حجاب می‌شود، هیچ‌کس هم چیزی نمی‌گوید. حتی مهمانداران هواپیما هم حجاب کامل ندارند. این چه وضعی است؟ آقای استاندار، اعضای محترم شورای شهر، مسئولین فرهنگی استان لطفاً رسیدگی کنید.

 

مطالبه از مسئولین استان و کشور

آقای رئیسی به صورت شبانه‌روزی برای مسائل اقتصادی زحمت می‌کشند، ما این را متوجه هستیم. تشکر و حمایت می‌کنیم، پای دولت هم ایستاده‌ایم، ولی انتقاد را هم به دولت بیان می‌کنیم. جناب آقای رئیسی!  شما به امور اقتصادی‌ اهتمام دارید، از شما تشکر می‌کنیم (البته که خالی از اشکال نیست) اما در فرهنگ دیگر نمی‌توانیم قبول کنیم که وزیر گردشگری اینگونه ضد فرهنگ رفتار ‌کند. آقای رئیسی، چرا آقای ضرغامی را عزل نمی‌کنید؟ آدمی که به دنبال شنیدن موسیقی و ساز زدن خانم‌هاست، توئیت می‌زند و می‌گوید هرکه تحریک می‌شود نبیند! ایشان چه کاری برای دولت شما کرده است؟ آقای رئیسی، مگر شما موافقید با اینکه وزیرتان روی سر دختر ممیز دست بکشد؟ مگر شما موافقید با اینکه وزیر بنشیند و خانم‌ها آواز بخوانند و ساز بزنند و او به‌به و چه‌چه بگوید؟ آیا شما با این انحرافات موافقید؟! اگر موافق نیستید، چرا ایشان وزیر شماست؟

بنابراین، درخواست ما از مسئولین استان و کشور که برای آنها احترام قائلیم و از آنها حمایت می‌کنیم، این است که چون انقلابی‌اند بدنه را ملاحظه کنند و آدم‌های فاسد را از کنار خود حذف کنند، جریان‌های انحرافی را از دولت بیرون بریزند. رفتارهایشان، رفتارهایی باشد که حزب‌اللهی‌ها و متدینین را امیدوار کند. به فرموده حضرت آقا(حفظه‌الله) جوان‌های انقلابی را امیدوار کند، نه دشمن و آدم‌هایی را که زیست دوگانه دارند و یکی به میخ و یکی به نعل می‌زنند. به این مسائل باید رسیدگی شود.

 

اهمیت حفظ حجاب در جامعه

همانطور که بستن کمربند ایمنی برای حفظ جان مهم است، حجاب هم برای حفظ سلامت جامعه مهم است. آقای رئیسی بسیار فرد باتقوایی هستند، بسیار تلاش می‌کنند. ولی متأسفانه بدنه دولت، بدنه کاملی نیست. ما موظفیم امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر کنیم. باید دولت را کمک کنیم تا از مسیر کج به مسیر راست هدایت شوند. هم مردم و هم مسئولین وظیفه داریم. امیدواریم این اتفاق بیفتد. شما هم در صحنه باشید و مطالبات خود را به صورت مؤدبانه و منطقی انجام دهید. به حول و قوه الهی و به قانون الهی که فرمود: اگر شما ده نفر باشید، بر صد نفر غلبه می‌کنید و اگر یک حسنه بیاورید خدا ده برابرش می‌کند؛ مطمئن باشید اگر برای خدا یک قدم درست و با اخلاص بردارید، خدا آن را صد برابر می‌کند. «إنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئَاتِ»[6]؛ ان‌شاءالله این جلسات، مطالبه‌ها و دغدغه‌ها؛ آن سیئات را می‌شوید و از بین می‌برد.

 

کشف حجاب، شگرد شیطان است

یکی از شگردهای شیطان برای نشان دادن غلبه خود بر مؤمنین، کشف حجاب است. در قرآن می‌خوانیم آدم و حوا خود را با برگ‌های درخت پوشاندند، خدا لباسی را به آنها داد، بعد خطایی کردند، قرآن می‌فرماید: لباس‌هایشان افتاد. شیطان به دنبال کشف حجاب است‌، شیطان آمد و فریب داد. اولین اتفاق، افتادن لباس‌ آنها بود. با اینکه کسی غیر از آنها نبود. این اتفاق تا کربلای اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) هم ادامه داشت. کار دشمن و شیطان همین است. اولاً وقتی بدن امام حسین(علیه‌السلام) در گودال قتلگاه افتاده بود، بدن را غارت کردند. یکی از رسم‌هایشان این بود که کشته را برهنه می‌کردند. این برهنه کردن نشان‌دهنده غلبه بود. امام را روی زمین انداختند، اصحاب امام را غارت کردند، لباس حضرت را هم بردند. دشمن وقتی می‌خواهد غلبه خودش را نشان دهد، به برهنگی دست می‌زند. نوشته‌اند که لباس‌ها را غارت کردند. یک ساربان انگشتر حضرت را هم برد...

 

حمله به حجاب در کربلا

به سراغ خیمه‌های ابا‌عبدالله‌الحسین‌(علیه‌السلام) رفتند و آنجا هم خواستند کشف حجاب کنند. زنان غیر از اینکه لباس‌هایشان بلند بوده، چادرهایی روی سر داشتند، روسری‌ روی سرهایشان می‌بستند، روی آن روسری چادری می‌انداختند و روی آن چادر یک معجر می‌انداختند که روی شانه‌هایشان می‌آمد. آن چیزی که از مقاتل می‌فهمیم چادر و آن روپوش روی چادر را برده‌اند. من جرأت نمی‌کنم بگویم از روی سر زن‌ها روسری‌هایشان را هم برده‌اند ولی در مقاتل چیزهایی ذکر شده است که خدا کند سند آن ضعیف باشد. می‌گویند دختر امام حسین(علیه‌السلام) در حال فرار بود. یکی از لشکریان عمر سعد(لعنت‌الله‌علیه) به دنبال او می‌دوید با پشت نیزه به کمر او کوبید، افتاد و بیهوش شد. وقتی به هوش آمد، سرش در دامن عمه‌اش زینب بود. متوجه شد روسری به سر ندارد. صدا زد عمه جان، چیزی هست که من سرم را بپوشانم؟! بی بی فرمودند: «عمتُک مثلک». بالاخره سرهای خود را با چیزهایی پوشاندند تا رفتند و به شام رسیدند.

یعنی دشمن تا این مرحله ادامه خواهد داد. به ناموس پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم رحم نکردند!

«السلام علیک یا ابا عبدالله ‌و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا‌ً ما بقیت و بقی الیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین»

 


[1]. نهج‌البلاغه، نامه 31.

[2]. نهج‌البلاغه، نامه 31.

[3]. سوره توبه، آیه 71.

[4]. سوره حج، آیه 41.

[5]. سوره حج، آیه 40.

[6]. سوره هود، آیه 114.

 





سخنرانی