ابزارها و راهبردهای مقابله با شیطان
ابزارها و راهبردهای مقابله با شیطان
ابزارها و راهبردهای مقابله با شیطان
حجتالاسلام مهدوینژاد: هدف از موضوعِ «آخرین فراخوان شیطان» چه بود؟ // اگر ایمان به غیب در مؤمنین ضعیف باشد، در فتنهها و شدائدی که به وجود میآید، سردر گم میشوند و ریزش میکنند// افراط و تفریط هر دو از راهبردهای شیطان است// شیطان تمام تلاش خود را میکند تا نظام غفلت و فراموشی را بر انسانها مستولی کند ولی در مقابل یاد و توجه به خداوند متعال منشأ هدایت و رشد است // یکی از اسباب توجه، نعمتهاست. به عدد نعمتهایی که خداوند در عالم آفریده، ذکر وجود دارد ولی ما از آنها غافل هستیم // شیطان به اقتضای نیازها، تمایلات و آرزوهای انسان، او را در هر دوره از زندگی، به شکلی مشغول میکند و فریب میدهد. او میداند در هر دوره از زندگی، نقطه ضعف ما چیست و به صورت تخصصی روی آنها کار میکند // هم نعمتها و هم نقمتها در زندگی باید منشأ یاد و ذکر خداوند باشند // در مورد عبودیت غیرخدا، شاید گمان کنید ما غیر از خدا را نمیپرستیم. چراکه واضحترین بُعد عبودیتِ غیرخدا، بتپرستی یا شیطانپرستی و... است، که علناً غیرخدا پرستیده میشود. ولی نوع مخفی پرستش غیرخدا هم وجود دارد و آن ...
شناسنامه:
عنوان: بفرمایید مهمانی خدا
موضوع: آخرین فراخوان شیطان
زمان: چهارشنبه 30 فروردین1402، بیستوهشمین و آخرین شب از مراسم ویژه ماه مبارک رمضان
مکان: امامزاده سیدجعفرمحمد(علیهالسلام)
هدف از موضوع «آخرین فراخوان شیطان» چه بود؟ / مروری بر مطالب گذشته
هدف ما از موضوعِ «آخرین فراخوان شیطان»، آشنایی و توجه بیشتر با مسئله حضور و نقش شیاطین در زندگی ما به ویژه در دوران آخرالزمان بود، که فشارها و تهاجمات شیاطین جن و انس فوقالعاده بر مؤمنین شدید است و مؤمنین نیاز دارند با این مسئله به صورت دقیق و جدی آشنا باشند.
مسئله فتنههای شدید آخرالزمان در بعضی از ادعیه (مخصوصاً دعای افتتاح) خودش را نشان داده است. دعای افتتاح از دعاهایی است که در آخرالزمان سفارش به خواندن آن شده است. در این دعا عرضه میداریم: «اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَالزَّمانِ عَلَیْنا»[1]. اینها نشان میدهد که ما در آخرالزمان با فتنههای شدیدی مواجه هستیم. البته مسئله مهم، ایمان به غیب است. اگر ایمان به غیب در مؤمنین ضعیف باشد، در فتنهها و شدائدی که به وجود میآید، سردرگم میشوند و ریزش میکنند. از اینرو توجه به غیب و ایمان به غیب مسئله بسیار مهمی است.
مطالبی درباره شیطان گفتیم. شیطان قبل از خلقت حضرت آدم کجا بود و چه میکرد و پس از خلقت حضرت آدم تاکنون چه حوادثی اتفاق افتاده است، درباره ماهیت شیطان، اینکه شیطان کیست، ابلیس کیست و چه ویژگیهایی دارد، قدرت فیزیکی شیطان؛ درباره قدرت ماورایی شیطان، درباره اینکه چگونه شیطان بر قلب و جسم انسان مسلط میشود، مأموریت شیطان چیست و جغرافیای عملیات شیطان کجاست و... مطالبی گفته شد.
به استناد آیات قرآن خود شیطان میگوید: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ»[2] جایی که شیطان قرار دارد، در صراط مستقیم است. یعنی اگر مسجد صراط مستقیم است، شیطان هم حتماً در مسجد حضور دارد. اگر روضه امام حسین(علیهالسلام) صراط مستقیم باشد، شیطان هم در آنجا هست. صراط مستقیم میتواند در مکان یا در زمان باشد. شما در یک زمان بسیار نورانی، میتوانید از فرصت عبادت استفاده کنید، شیطان تلاش میکند شما را از آن زمان دور کند. گاهی در یک جمع قرار دارید که زمان و مکانش اصلاً مقدس نیست اتفاقاً خیلی هم آلوده است. شما سعی میکنید در آن فضا نباشید، شیطان تلاش میکند که شما در آن جمع باشید.
شیطان ابزارها و جنودی دارد. نام و وظیفه کارگزاران شیطان را گفتیم. شیطانی مخصوص بازار است، شیطانی مخصوص خانه و منزل و... که هر کدام مأموریتی ویژه دارند. چند راهبرد شیطان را گفتیم. چند راهبرد دیگر شیطان را امشب عرض خواهیم کرد؛ افراط و تفریط، غفلت از یاد خدا و عبودیت غیرخدا. انشاالله راهکارهای مقابله با شیطان را هم میگوییم.
شیطان سوار بر جهالت انسان
افراط و تفریط هر دو از راهبردهای شیطان است. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرمایند: «لَا تَرَی الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً»[3]؛ آدم جاهل را نمیبینی مگر اینکه یا در حال زیادهروی است یا کندروی. یا از حد میگذراند یا اصلاً به حد و اندازه عمل نمیکند. این نشانههای آدم جاهل است و شیطان بر جهل انسان حکومت میکند و از جهالت انسانها استفاده میکند.
فردی از کارکنان روزنامه کیهان تعریف میکرد: در سال شصتونه مقالهای علمی از خانم «مادام کوری» درباره رادیواکتیو تهیه شده بود میخواستیم در روزنامه کیهان چاپ کنیم متن و تصویر را برای مدیر مسئول وقت روزنامه کیهان بردیم تا تأیید کند. ایشان با دیدن عکس مادام کوری گفت: مقاله خیلی خوب است، ولی عکس آن خوب نیست، چون بیحجاب است. تصویر این خانم را باحجاب چاپ کنید. گفتیم: این خانم دانشمندی مسیحی است. بالاخره قبول نکرد و ما مجبور شدیم عکس آن خانم را حذف و بجای آن تصویر ابزار آزمایشگاهی را بگذاریم.
همان آقای مدیر روزنامه، امروز یکی از سردمداران مخالفت با بحث حجاب و عفاف، انقلاب و رهبر است. بحثهای ایشان در مورد بیحجابی، اقتصاد، رهبر و سیاست خارجی را بخوانید که چه موضعی دارد. یک شخص به اصطلاح انقلابی الآن در موقعیت ضدانقلاب قرار دارد. در مسیر انقلاب تا امروز از این دست آدمها زیاد داریم.
راهکار جلوگیری از افراط و تفریط
حضرت آقا میفرمودند: در دهه شصت یک عده میخواستند در دانشگاه بین دختر و پسر دانشجو پرده بکشند، امروز همانها بانی اردوهای مختلط دختر و پسر هستند! آن روز افراط و امروز تفریط. آن آقای کارگردان که فیلم «توبه نصوح» را ساخت و آقای سلحشور در آن فیلم بازی میکرد، امروز همان کارگردان در کشورهای غربی علیه نظام و انقلاب فعالیت میکند و از صراط مستقیم خارج شده ولی آقای سلحشور تا آخر عمر در صراط مستقیم باقی ماند.
در همه مسائل باید مواظب افراط و تفریط باشیم. خانمی میگوید همسرم معتقد به حجاب نیست، در حالی که من میخواهم حجاب را رعایت کنم. فرد دیگری میگوید همسر من درباره مسئله حجاب به ما سخت میگیرد و بسیار بدبین است. در مسئله غیرت بعضی از افراد بیشتر از حد شرعی غیرت دارند و بعضی به مرز غیرت نمیرسند. باید دقت کنیم. غیرت، حجاب، فعالیت اقتصادی ثروت، عزت، موقعیت اجتماعی و... هر کدام حدی دارد و حد آن را خداوند متعال مشخص کرده است. انسان باید همواره حد شرعی را رعایت کند تا دچار افراط یا تفریط نشود، حتی در عبادت. بعضی گمان میکنند اگر چیزی خوب است افراط در آن مسئلهای ندارد. پس افراط و تفریط یکی از راههاییست که شیطان، مؤمنین را از این طریق زمین میزند و دین را از آنها میگیرد. یا آنقدر زیادهروی میکنند که خود و بقیه را خسته میکنند، یا آنقدر کندروی میکنند که اثری از دین به ظهور و بروز نمیرسد و دینداری نتیجهای نمیدهد.
مبارزه شیطان با ملائکه / منشأ هدایت و گمراهی
یکی دیگر از راهبردهای شیطان غفلت از یاد خداست. در این عالم کلاً دو نظام داریم. یکی نظام یاد و دیگری نظام فراموشی. نظام یاد یعنی توجه و ذکر؛ نظام فراموشی یعنی غفلت و نسیان. ما یا در حال توجه، ذکر و یاد خداوند هستیم و یا در غفلت و نسیان از یاد خداوند. شیطان تمام تلاش خود را میکند تا نظام غفلت و فراموشی را بر انسانها مستولی کند و در مقابل، خداوند و ملائکه میخواهند این غفلت از بین برود و ذکر و توجه خداوند متعال غالب باشد.
در قرآن کریم به بعضی از اینها اشاراتی شده و در روایات مفصل آمده. مثلاً در سوره مائده آمده: «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»[4]؛ شراب، قمار، لهو و لعب، تفاخر به اموال و اولاد چیزهایی است که انسان را دچار غفلت میکند و از اعمال شیطان است. یاد و توجه به خداوند متعال منشأ هدایت و رشد است و غفلت و فراموشی، منشأ گمراهی و سقوط. این دو اصول مهمی هستند. خداوند متعال اسباب ذکر و توجه را آفریده و شیطان هم اسباب غفلت را فراهم آورده. یکی از اسباب توجه، نعمتهاست. به عدد نعمتهایی که خداوند در عالم آفریده، ذکر وجود دارد ولی ما از آنها غافل هستیم.
نعمتها و نقمتها منشأ یاد و ذکر خداوند هستند
خداوند متعال در سوره نحل فرموده: «وَإِن تَعُدُّواْ نِعمَةَ ٱللَّهِ لَا تُحصُوهَا»[5]؛ اگر بخواهید نعمتهای من را بشمارید، اصلاً نمیتوانید. هر نعمتی عامل ذکر و یاد خداست. تا جایی که شاعر میگوید:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
عرفا از توجه به مورچهها، گلها، درختان، ستارهها و هر آفریدهای، به خدا میرسیدند. پس نعمتهایی که خداوند عطا کرده، عامل ذکر است و باید حواسمان به این موارد باشد. یعنی برای خود و خانواده برنامهای در نظر بگیریم و بدانیم حتی ابزار زندگی هم از اثرات خداوند متعال است. یعنی مرتب توجه خود را افزایش دهیم. یکی از راههایی که خداوند میخواهد توجه ما را به خودش زیاد کند، گرفتن نعمت است؛ مریض میشویم و سلامتیمان را ازدست میدهیم و یا فقیر میشویم و به یاد خدا میافتیم.
جایگاه یاد و ذکر خدا در هر حال
یکی از شاگردان مرحوم قاضی(رحمتاللهعلیه) میگوید: خدمت ایشان رفتیم. خانوادهشان سخت مریض بود، عیالوار و فقیر هم بودند و خود ایشان هم در تب میسوخت، اما نشسته بود و آرام ذکر میگفت. طلبکاری هم پشت در خانه آمده بود و پولش را میخواست. به ایشان گفتند: چرا اینقدر آرام هستید؟ ایشان فرمود: اینکه خدا نعمتهایش را از من گرفته، میخواهد من را متوجه خودش کند. میخواهد با این حال با او حرف بزنم و الآن در لذت مستغرق هستم. ایشان کسی بود که در دارایی و ناداری یاد خدا میافتاد. زمانی با بنده شوخی کردند که حاج آقا! انگشترتان را بدهید تا همیشه به یادتان باشیم. من گفتم: نمیدهم تا هر موقع نگاه کردید، یادتان بیاید که انگشتر را ندادم و یاد من بیافتید. گاهی اوقات ما هم اینطور یاد خدا میافتیم.
چه بسیار مرگها و تولدها که اتفاق میافتند و ما بیتوجه هستیم، چراکه شیطان اسباب غفلت را فراهم کرده. به این صورت که حب دنیا را در دل انسانها تقویت میکند و در نتیجه آخرت فراموش میشود؛ دنیا را در چشم ما تزئین، جذاب و بزرگ میکند تا جذابیتهای معنوی کمرنگ شود.
مسیری برای پرستش غیرخدا/ عبودیت واضح و پنهان غیرخدا
یکی دیگر از کارهای شیطان، زیاد کردن عداوت و دشمنی بین انسانهاست تا آنها به واسطه درگیری با هم، از یاد خدا غافل شوند. کسی که سالهاست از دیگری کینه دارد، طی این سالها سیر نزولی طی کرده و شیطان او را مشغول نموده است. شیطان به اقتضای نیازها، تمایلات و آرزوهای انسان، او را در هر دوره از زندگی، به شکلی مشغول میکند و فریب میدهد. او میداند در هر دوره از زندگی، نقطه ضعف ما چیست و به صورت تخصصی روی آنها کار میکند. ما هم میتوانیم با بررسی آسیبهای اجتماعی در اقشار و سنین مختلف زنان و مردان، جلوی این روند را بگیریم. شیطان با دانستن این موارد، کمکم انسان را از یاد خدا غافل میکند و با غفلت از یاد خدا، به عبودیت غیرخدا میرساند.
در مورد عبودیت غیرخدا، شاید گمان کنید ما غیر از خدا را نمیپرستیم. چراکه واضحترین بُعد عبودیتِ غیرخدا، بتپرستی، ماهپرستی، خورشیدپرستی، گوسالهپرستی یا شیطانپرستی است، که علناً غیرخدا پرستیده میشود. ولی نوع مخفی پرستش غیرخدا هم وجود دارد که «خودپرستی» نام دارد. البته کسی نمیگوید من خدا را نمیپرستم، ولی در واقع خودش را میپرستد، پول، شهوت و دنیا را میپرستد. به خدا معتقد است و نماز میخواند، ولی متکبر است و حرف کسی را گوش نمیدهد، اصلاً نصحیت نمیپذیرد و خودپرست است. اگر پای شهوت پیش بیاید، سقوط میکند و زمین میخورد و نمیتواند تحمل کند و شهوتپرست است.
گاهی فرد در صفات الهی دچار شرک میشود. مثلاً خدا را رازق به معنای حقیقی نمیداند، حکیم و قدیر نمیداند. با زبان میگوید خدا رازق، حکیم و قادر است، ولی در عمل خلاف این اعتقاد عمل میکند. مثلاً خداوند میفرماید به هیچ قیمت حرام نخور و خود را به حرام آلوده نکن، ولی او حرام میخورد، چون به رزاقیت خدا اعتماد ندارد. از طرفی عبادت میکند و ممکن است در دستگاه خدا و اهلبیت(علیهمالسلام) هم خدمت کند، ولی در شرایطی کفر میگوید.
چه چیز و چه کس را میپرستیم؟
وقتی شخصی کاری را میکند که خدا دستور ترکش را داده، یعنی به قدرت خدا اعتماد ندارد. خداوند میفرماید: با دشمنان من نبندید و باعث تسلط آنها بر مسلمانان نشوید. کسی که این کار را میکند، یعنی به قدرت و رزاقیت خداوند ایمان و اعتقاد ندارد؛ یعنی معبودش چیزیست که حاضر است به خاطر او گناه کند، نتیجه عبودیت غیرخدا این است. دقت کنید! به خاطر چه چیز حاضرید خدا را زیر پا بگذارید؟ همان چیز خدای شماست. گاهی بهخاطر خودمان، همسر و فرزندمان، پست و مقام و... روی محرمات الهی پا میگذاریم، این یعنی پرستش که از سایر انواع خطرناکتر است.
امروزه بعضی از سلبریتیها تعیین میکنند که چه بپوشید چه بخورید، کجا بروید، به چه کسی رأی بدهید، کجا زندگی کنید و در کل سبک زندگی شما را تعیین میکنند. یا برخی اعضای احزاب و گروههای سیاسی، وقتی بین منافع حزب با منافع انقلاباسلامی یا اسلام یا حق و حقیقت تعارض پیدا میشود، روی حق و حقیقت پا میگذارند و به اهداف و منافع حزب خود توجه میکنند. این هم پرستش و عبودیت غیرخداست.
گرایش به عرفانهای کاذب و قانون جذب
گاهی اوقات فشارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی و تربیتی زیاد است و عدهای ایمانشان ضعیف است، در نتیجه به عرفانهای کاذب، کلاسهای موفقیت، عرفان حلقه، کائنات و قانونجذب و... روی میآورند. ما نمیگوییم همه حرفهایی که میزنند غلط است، البته حرفهای خوب هم میزنند و دقیقاً به همین خاطر خطرناک هستند. زهر و عسل ترکیب شده یعنی حرفهایی بسیار جذاب ولی با معانی خطرناک زده میشود. میگوید تا کی میخواهید به فکر بقیه باشید؟ مدتی از همه چیز رها شوید و فقط به فکر خودتان باشید، به خودتان برسید، جلوی آینه خودتان را تماشا کنید و لذت ببرید، در خلوت برای خودتان برقصید، برای خود هدیه بخرید. اینها حرفهای زیباییست و اتفاقاً لذت دارد و انسان را از فشارهای روانی بیرون میآورد. ظاهر این حرفها زیبا و باطنش بسیار خطرناک است. انسان را وارد ورطه رسیدن به آرامش، پولدارشدن، زندگی بهتر و... میکند. البته همه به دنبال آن هستند و باید هم باشند؛ ولی روش غلطی است. راه را از بیراهه تشخیص نمیدهند و سر از ناکجا آباد در میآورند. به واسطه همین کلاسها و دورهها دختران و پسرها، خانوادهها، زنها و مردهای متأهل به کجاها کشیده شدند!
نحوه ارتباط با مؤمنین در کلام امیرِ مؤمنین(علیهالسلام)
میگوید: برو جلو آینه بایست و از خودت تشکر کن. ما هم متوجه میشویم که انسان نیاز به اعتماد به نفس دارد. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نامه ۳۱ نهجالبلاغه [دو عبارت دارند؛ یکی از این دو عبارت این است] میفرمایند: «اِحمِلْ نفسَکَ لنفسِکَ مِنْ أَخِیکَ»[6]. نسبت به برادر دینیات، مؤمنین اینطور باش: اگر از تو برید تو به او پیوند کن، اگر او بیمحلی کرد تو برو سراغش و به او توجه کن، او بخل کرد، تو به او بخشش کن و... تا آخرین جملهاش این است، میفرمایند: «حَتَّی کَأَنَّکَ لَهُ عَبْدٌ وَ کَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَیْکَ». تا اینکه اگر یکی نگاه کند فکر کند تو عبد و نوکر این آقایی و آن هم مثل اینکه اربابت است، یعنی اینقدر برو سراغ برادر دینیات و تحویلش بگیر. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) که شوخی نکردهاند. در جایی دیگر و یک عبارت دیگر میفرمایند: «لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللّهُ حُرّاً»؛ بنده غیر از خودت نباش برای اینکه خداند متعال تو را حُر و آزاد آفرید. این دو چطور کنار هم جمع میشود؟ خیلی زیباست. در حالی که توصیه میکند تو اینقدر با گذشت و خوب و عالی با برادر دینی باش، در عین حال میگوید: حُر باش، بنده غیر خودت نباش! میفرماید: «إِیَّاکَ أَنْ تَضَعَ ذَلِکَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَیْرِ أَهْلِهِ». مواظب باش اینهایی که گفتم را در جایی غیر خودش عمل نکنی! یا برای غیراهلش انجام ندهی!
اگر شخصی که برای او این کارها را انجام میدهی ظرفیت آن را ندارد و از شما سوءاستفاده میکند، نباید به او اینقدر خوبی کرد. اگر یک جایی، جای آن نیست. باید بفهمی! اما یک عده میگویند: نه، ما برای حال خوب خودمان اینکار را انجام میدهیم! الآن حال ما با این کار خوب میشود.
یک جلسه باید بگذاریم و صحبت کنیم که امروز چگونه دین و ایمان ما را میبرند. بعضی از این افراد آیه و حدیث میخوانند. بعضی از اینها از هملباسهای ما بودند و اینکاره شدند! شاید بعضی هم قصد بدی نداشته باشند، قصدشان خیر باشد، ولی مردم را به انحراف میکشانند. خیلی مراقب باشیم! دوستان، برادران، خواهران، هر جا یک اسم جذابی آمد، دنبال آن نرویم! مواظب باشیم، حرفهایی که میشنویم، با دین، با آیات قرآن، تعارض نداشته باشد. با یک کارشناس مطرح کنیم.
تأثیر اذکار در مبارزه با شیطان
یکی از راههای مبارزه با شیطان اذکار است؛ ذکر، قرآن، ادعیه، روضهخوانی سیدالشهداء(علیهالسلام) و... اینها در مقوله اذکار هست.
ذکر لسانی، خیلی اثر دارد. بعضی میگویند: ذکر چه اثری دارد؟ یک زمانی، آقای شیخ حسین انصاری نقل میکرد: یک دختر و پسری پیش ما آمده بودند که خطبه عقد بخوانیم. پسر خیلی روشنفکر بود و میگفت: این دو کلام عربی میگویید، چه اتفاقی در عالم میافتد که من با این خانم محرم میشوم؟ ما که همدیگر را دوست داریم و با عشق و علاقه میخواهیم با هم زندگی کنیم، این چهار کلمه عربی چه تأثیری دارد؟ ایشان میگفت: من هم شروع کردم به این فرد بد و بیراه گفتن، این پسر هم ناراحت شد و گفت: احترام خود را حفظ کن، چرا بیادبی میکنی؟ من هم به او گفتم: ما که چیزی نگفتیم! چهارتا کلمه حرف زدیم! شما چرا رنگت پریده! اگر این چهارتا کلمه حرف است، خب، این چهارتا کلمه هم، حرف است که ما زدیم. در عالم اثری ندارد!
میفرماید: خودتان را با قرآن انس دهید. قرآن یاد خداوند متعال را زنده میکند، شیاطین فراری میشوند. در روایت داریم در خانهای که قرآن خوانده میشود، شیاطین فراری میشوند. قرآن بخوانید، جلسه قرآن در خانه برگزار کنید یا اینکه صوت قرآن در خانه پخش کنید.
همچنین روایت میفرماید: خانههایی که در آن صدای موسیقی حرام بلند باشد، خانههای شیطان است. شیاطین جن در جاهایی که معصیت و گناه زیاد باشد، زندگی میکنند، از جمله؛ جایی که موسیقی حرام استفاده میشود. حتی میفرماید: اگر در خانهای ابزار موسیقی، ابزار قمار، شراب باشد، محل رفتوآمد شیاطین است. گناهان زبانی که در خانهای زیاد باشد، شیطان رفتوآمد میکند. نقطه مقابل آن، راهکار چیست؟ در جلسات قبل گفتیم: وقتی وارد خانه شوید و بسمالله نگویید، سلام نکنید؛ شیطانی که مأمور منازل هست (داسم)، کار خود را شروع میکند. ایجاد اختلاف و درگیری، فتنه در خانواده و... از فعالیت این شیطان است.
میفرماید: وقتی وارد منزل یا هر مکانی میشوید؛ بسمالله بگویید و سلام کنید. بسمالله که یاد خداوند متعال هست. هم ذکر زبانی است و هم یاد خداوند متعال میافتی و مراقبت میکنی. سلام هم اسم خداوند متعال است. به علاوه سلام یعنی سلم، یعنی وقتی وارد یک جایی میشوید با گارد وارد نشوید، با سلم وارد شوید! با سلامتی، با مدارا و مهربانی. وقتی سلام میکنیم یعنی با تو در سلم هستم. با این راهکار وارد منزل شوید. نه اینکه، همینطور گوشی به دست، با عصبانیت، کیف را به گوشهای پرت میکنید.
آیتالکرسی بخوانید. دعایی هست که هم برای بینالطلوعین و هم قبل از غروب وارد شده است: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ»[7]؛ سه بار، بینالطلوعین، صبح که وقت تقسیم ارزاق هست. سه بار غروب، که وقت نزول شیاطین است. یعنی قبل از غروب آفتاب، شیاطین میآیند و روی زمین پهن میشوند. این اذکار ودعاها را بخوانید و خود را حفظ کنید.
تأثیر اعمال ما در جذب یا دفع شیاطین
یک بخش دیگر از راههای مبارزه با شیطان، اعمال است. اعمالی هم که برای مقابله با شیطان انجام میدهیم؛ یک بخش آن جوانحی (درونی) و یک بخشی از آن جوارحی (بدنی) است.
جوانحی مثل محبت اهلبیت(علیهمالسلام)، محبت دوستان ایشان، بغض دشمنان اهلبیت(علیهمالسلام). از آنطرف، امور جوانحی بد مثل حسد، کینه، کبر، سوءظن و... اگر در وجود کسی باشد اینها خوراک شیطان است. بو میکشد، میبیند که حسود هستی، سوار بر حسادت شما میشود. مثل قابیل که شیطان او را قاتل هابیل میکند.
از آنطرف، حسنظن، تواضع و... جوانحی هست که بروز و ظهورات جوارحی هم دارد. اعمال جوارحی مثل نماز، بالأخره حرکت بدن (خم و راست شدن) انجام میشود. دعا، با زبان میخوانید و خیلی عبادات که بدن، درگیر میشود. میفرماید: این کارها را انجام دهید. این اعمال شیاطین را دفع میکند. یا در از روایات آمده که بعضی از حیوانات مثل کبوتر در منزل نگهدای شود، بسیار سفارش شده. بال زدن او، تا هفت خانه آنطرفتر، شیاطین را فراری میدهد. اینها در روایات موثق ما هست. نگه داشتن خروس سفید در منزل، استفاده از سرکه؛ در روایات هست هر چند وقت یکبار، اطراف منزل سرکه بپاشید. شیاطین را دفع میکند. در هفته یکی، دوبار، یک قاشق چایخوری سرکه بخورید. در روایت دارد: شیطان مثل خون که در بدن انسان جاری میشود در وجود انسان رسوخ میکند. یکی از چیزهایی که در روایت فرموده آن را دفع میکند، همین سرکه است. در روایت هست که اگر سگ در منزل نگه دارید، شیاطین را به منزل جلب میکند و ملائکه را دفع میکند.
عوامل جذب جنود الهی (ملائکه) به زندگی
یکی هم جنود الهی؛ برای دفع جنود شیطان متمسک و متوسل به جنود الهی شویم. جنود الهی چیست؟ یکی از آنها ملائکهالله هستند، یکی از عوامل جذب ملائکةالله، صبر و تحمل است.
میفرماید: اهل صبر و تحمل، استقامت در راه خدا باشید؛ «تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[8]. صبری که در خانواده میکنید. کنار همسر، بچهها، بهخاطر خداوند متعال تحمل میکنید. ملائکه را به منزل شما میکشاند. تا صبری که در جامعه به خاطر مشکلات، فشارها، گرفتاریها میکنید. اهل جامعه اگر بهخاطر خداوند متعال صبر کردند. ملائکه را جذب میکنند. اینها دستورات و مبشرات قرآن است. اهمیت به نماز، مخصوصاً نماز صبح که فرمود: «کانَ مَشهودا» نماز صبح مشهود ملائکه است. اگر میخواهید ملائکه را به امداد خود جلب کنید، نماز صبح را مراعات کنید.
شهدا جنود الهی مبارزه با شیطان هستند
یکی دیگر از جنود الهی، شهدا هستند. در جلسه گذشته عرض کردیم که به شهدا توجه کنید. چراکه شهدا مظهر ذکر خداوند متعال هستند. عرض کردیم به شهدا توجه کنید و یاد شهدا کنید. عکس شهید در منزل داشته باشید. مواردی بوده بهخاطر دفع جنزدگی یا دفع بعضی از بلاها عکس شهید را داخل منزل آوردند و متوسل به شهید شدند و بلاها دفع شده است. شهدا جنود الهی هستند. ما نباید اینها را دستکم بگیریم. مجلس شهدا بگیرید، توسل به شهدا بگیرید و ارادت خود را به شهدا نشان دهید. به گلزار شهدا سر بزنید. با یک شهیدی نسبت رفق و دوستی پیدا کنید.
جنیان مؤمن در راه مبارزه با شیطان
یکی دیگر از جنود الهی، جنیان مؤمن هستند. نمیگویم اجنه، چون کلمه «اجنه» جمع جنین است، ولی جمع جن، «جُنه» میشود. حالا ما میخواهیم از جمع استفاده کنیم پس میگوییم جنیان مؤمن. استفاده از جنیان مؤمن، مخصوص انسانهای خاص است، افراد بسیار خاص، اهل معنا، اولیای الهی، این کار آنها است. بنابراین کسانی که جنها را تسخیر میکنند، نوعاً جنیان کافر را تسخیر میکنند که بسیار هم آسیب دارد. نوعاً جن از انسان ضعیفتر است. انسان، اشرف مخلوقات خداوند متعال است، انسان قویتر از شیطان است. خدای متعال نمیپسندد انسان قویتر، بخواهد تمسک به جن ضعیف پیدا کند. این یک مطلب است. مطلب دیگر که بعضی از اولیای الهی اشاره کردهاند اینکه اگر کسی برود جنیان را تسخیر کند و با آنها حشر و نشر داشته باشد و این کار را ادامه دهد، بعید است که مسلمان از دنیا برود. خیلی باید مراقبت کرد! جنیان در اختیار حضرت سلیمان(علیهالسلام)، در اختیار ائمه(علیهمالسلام) بودند. امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) که ظهور کنند در روایت دارد لشکری از جنیان در خدمت حضرت هستند.
اینها هست ولی اینکه الآن یک عدهای برای حل مشکلات میروند از جنیان استفاده میکنند که نوعاً هم جنیان کافر هستند (اگر جنیان مسلمان هم باشند تسخیر جن کار درست و کار هر کسی نیست)، این باعث میشود وارد زندگی انسان شوند و دخالتهایی کنند که مشکلاتی درست میشود.
اشتباهات خود را به پای امور غیبی نگذاریم...
بخشی از مشکلاتی که برای ما به وجود میآید که گاهی فکر میکنیم سحر، جادو، طلسم و... هست، توهم است. مثلاً شخص تنبل است، در هیچ شغلی دوام نمیآورد. دهها شغل را امتحان کرده، بعد از مدتی طوری رفتار کرده است که از سر کار بیرونش کردند، بعد میگوید: بخت ما را بستهاند کار پیدا نمیکنیم! آقا اخلاق خودت بد است، خودت تنبلی، به هر کاری راضی نیستی تن دهی، دنبال یکی دو تا کار خاصی هستی که آن هم نه سوادش را داری، نه مدرکش را و نه اعتبارش. وقتی نمیتوانی برو یک کار دیگر انجام بده. بعد میگوید: ما را طلسم کردهاند! یا مثلاً دخترش ازدواج نمیکند، خب خانواده اجتماعی نیستند، اصلاً رفتوآمد ندارند، منزوی هستند، اخلاق بدی دارند، شهرت خوبی ندارند، کسی سراغشان نمیآید، بعد فکر میکنند بخت دخترشان را بستهاند. یا خانواده پسر یک رفتار و اخلاقی دارند، به خانه هر کسی میروند یک تحقیق میکنند و برمیگردند. بعد میگویند: ما هر جا رفتیم، دقیقه نود کار خراب شده است! خب یک بخشی بهخاطر ایرادات خودمان است. قرآن میفرماید: هر صیحهای به شما میرسد از خودتان است. اینها را باید بررسی کرد.
استفاده غیبگویان و ساحران از جن
یک عدهای از کسانی که در کار طلسم، سحر، باطل کردن و... هستند، مدعی و شیاد هستند. برای اخاذی از مردم یک چیزهایی یاد گرفتهاند و دارند این کارها را انجام میدهند. خیلیهایشان اینطور هستند.
عدهای شیاد نیستند، علمش را هم بلد هستند ولی راهش را غلط میروند. عرض کردم میروند با جنیان میبندند و مثلاً موکل میگیرند یا جنی را به عنوان موکل وارد زندگی شما میکنند، که از امورات زندگی شما میگوید؛ اینکه شما در چند سالگی چه کار کردهاید، کسی که شما رو طلسم کرده اینطوری بوده است، دم منزل شما این چیز را دفن کردند و... بعد میبینید راست است که در خروجی شما فلان چیز را دفن کردند، صد تا مسئله به شما میگوید میببینید هفتاد تا راست و سی تا غلط است. دارد غیبگویی میکند، این اطلاعات را از یک شیطان دریافت میکند، بعد هم نمیتواند برایت کاری انجام دهد. نوعاً نمیتوانند کاری کنند. بعضیها میتوانند کاری انجام دهند و بلدند این مشکلات را حل میکنند، ولی بعد دوباره یا این مشکلات عودت میکند یا بدتر میشود.
خودتان را در دام شیاطین گرفتار نکنید!
یک مثال بزنم؛ شما مثلاً دنبال فیلترشکن قانونی هستید، شما میروید بخرید؟ نمیروید بخرید. از جایی رایگان دانلود میکنید. بعد کارتان انجام میشود، اما این یک ویروسی دارد، یک مشکل امنیتی دارد، یک مدت بعد یا گوشی شما را از کار میاندازد یا ویروسی میکند. کارتان راه افتاد ولی این مشکل به وجود آمد.
شما وقتی از راه غلط میروید کار را انجام میدهید ممکن است یک مشکل حل شود، اما یک ماه، دو ماه دیگر یک مشکل دیگر سر راهتان درست میشود، که مجبورید دوباره بروید سراغ همین روش، دوباره ادامه پیدا میکند و این مشکلات حل میشود و مشکلات بزرگتر پیش میآید. راه غلط است، اصلاً نباید از این راه رفت!
یک عده هم هستند که میگویند: اینها خرافات است، سحر و جادو و چشمزخم چیست؟ اینها را رها کنید! در حالی که قرآن میفرماید: سحر هست، وقتی چشمزخم در روایات ما آمده، یعنی هست. وقتی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرماید: هست، یعنی هست. منتها راه برخورد با اینها اذکار و اعمال و استفاده از جنود الهی است که عرض کردیم. یک بخشی از آن عام است که شما وقتی متمسک به قرآن و روایات و... شوید اهل روضهخوانی و توسل باشید، استفاده از بعضی از حیوانات و بعضی از داروها و... به صورت عمومی سبب دفع میشود.
اگر بررسی کردید، دیدید شما کوتاهی نکردید و بازهم بعضی از چیزها که در زندگی شما اتفاق میافتد، غیرطبیعی است، بله ممکن هست، اسمش سحر، طلسم و جادو باشد ولی به هر کسی رجوع نکنید. سراغ هر کسی که آدرس دادند نروید، باید سراغ عالم دینی و کارشناس بروید! ممکن است که سخت آنها را پیدا کنید ولی خودتان را در دامن شیاطین نیندازید و زندگی خودتان را دچار مشکل نکنید.
هشدار آخر!
بحثی که در این ماه مبارک تقدیم شد برای این بود که عزیزان تأمل و دقت و مواظبت کنند که زندگیشان از گزند شیاطین محفوظ بماند، چراکه حضور شیاطین جدی است. حضور شیاطین جن به کمک شیاطین انس در دوران آخرالزمان بسیار جدی است و نبرد بسیار جدی علیه مؤمنین برای بههم زدن کانون خانوادههای مؤمن و ولائی آغاز شده که گاهی میبینی همسران مؤمن، جهادی، انقلابی، اهل عبادت، زندگیهایشان دستخوش حوادث عجیب میشود. باید دقت کرد که چون حملات شیاطین زیاد و سنگین شده، توجهات و توسلات و تقیدات ما به مسائل دینی هم افزایش پیدا کند که این حتماً نیاز به توجه و مراقبه و مراجعه دارد.
فضیلت گریه بر امام حسین(علیهالسلام)
«صلیالله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله». حتماً یکی از راههایی که ما را از شرور شیاطین جن و انس حفظ میکند، به سفارش همه بزرگان، روضه امام حسین(علیهالسلام) است. بالاترین ذکر گریه بر امام حسین(علیهالسلام) است که حضرت آیتالله بهجت(رحمةاللهعلیه) فرمودند: گریه بر امام حسین(علیهاسلام) از نماز شب بالاتر است.
شب یا روز قدر بود، امام صادق(علیهالسلام) در جمعی حضور داشتند و آنها هم میگفتند: دیشب قرآن خواندیم، قرآن بر سر گرفتیم و ...، یک نفر هم ناراحت و منزوی بود و داشت غصه میخورد. حضرت یا اطرافیانشان سؤال کردند: شما چرا ناراحت هستید؟ آهی کشید و گفت: یابن رسولالله! من دیشب که لیلهالقدر بود، از دست دادم. خواب ماندم. در آن روز خسته بودم و لیلهالقدر را خواب ماندم. خیلی ناراحت بود چون حضرت داشتند از برکات لیلهالقدر میگفتند. همه هم میگفتند: ما چه کردیم. حضرت فرمودند: تو کاری کردی که اجرت از همه اینهایی که اینجا نشستند بالاتر بود. گفت: من کاری نکردم! من دیشب خواب بودم. حضرت فرمودند: تو یک عملی انجام دادی که از عمل همه اینها بالاتر بود. گفت آقا چهکار کردم؟ من که کاری نکردم. فرمودند: نصف شب یکدفعه از خواب بیدار شدی، تشنهات بود، آب خوردی. بعد از اینکه آب خوردی، به یاد لبهای تشنه امام حسین(علیهالسلام) افتادی و گفتی: «السلام علیک یا اباعبدالله»، یک قطره اشک هم ریختی و چشمانت خیس شد، فرمودند: این عمل تو از عمل همه اینها بالاتر بود. همه آنها در شب قدر، توسل به امام حسین(علیهالسلام) نکرده بودند.
در قیامت تو ما را پیدا کن...
شخص عربی ظاهراً در شلوغیهای اربعین، به حرم امام حسین(علیهالسلام) آمده بود و ضریح امام حسین(علیهالسلام) را گرفته بود و گفته بود: آقا هرطوری بود، خودم را به تو رساندم. جمعیت خیلی زیاد و شلوغ بود و به سختی آمدم، اما تو را پیدا کردم چون گنبد داشتی، بارگاه داشتی، شَهرت معلوم بود، بالاخره تو را پیدا کردم. آمدم و خودم را به ضریحت رساندم. یابنرسولالله! قیامت من نمیتوانم تو را پیدا کنم. به من قول بده که قیامت تو بیایی من را پیدا کنی!
[یا اباعبدالله(علیهالسلام)! دستمان خالی است و ماه رمضان تمام شد. آقا جان قربانت بروم. دلهایمان شکسته، حالمان خراب است، به داد ما برس.]
وقتی جنگ حنین تمام شد، مسلمانان اسیر گرفتند. در میان اسرا زنانی را گرفته بودند و در میان آن زنها گفتند: دختر حاتم طایی با کنیزانش هست. حاتم طایی دیگر معروف بود. به پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) خبر دادند: دختر حاتم طایی اسیر ما هست. حضرت سریع پیغام فرستادند که زود بروید او را آزاد کنید. او و هرکسی که همراه اوست و اسیر کردید باید آزاد کنید چون پدر او یکی از بزرگان قوم بود و بزرگ هر قومی احترامش واجب است. پدر او که بخشنده و کریم هم بود، بعد فرمودند: هرچه هم از آنها غنیمت گرفتید، به آنها پس دهید.
«صلیالله علیک یا اباعبدالله.» حضرت زینب(علیهاالسلام) دختر کریم نبود؟! که حُمیدبن مسلم مینویسد: خیمهای آتش گرفته بود، دیدم دختر علی(علیهالسلام) دارد میدود. رفتم جلو ببینم چه خبر است؟ یکوقت چشمم به پاهای مبارکش افتاد، دیدم کفش ندارد و برهنه با پاهای مبارکش دارد میدود.
«السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله الآخر العهد منی لزیارتکم. السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین»
[1]. مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی.
[2]. سوره اعراف، آیه 16.
[3]. نهجالبلاغه، حکمت 67.
[4]. سوره مائده، آیه 90.
[5]. سوره نحل، آیه 18.
[6]. نهجالبلاغه، نامه 31.
[7]. بهجت الدعاء، ص 347.
[8]. سوره فصلت، آیه 30.