کربلا محصول حب بدون بغض بود!

کربلا محصول حب بدون بغض بود!


کربلا محصول حب بدون بغض بود!

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: حیاتی‌ترین مفهومی که در معارف ما وارد شده و اعمالمان باید متصف به این دو بشود، واژه حب و بغض است. // رشته محکم و نگه‌دارنده ایمان، «الحبّ فیالله و البُغضُ فیالله» است. // برائت و بغض بر حب مقدم است. // حب واقعی انسان، آن هنگام است که بتواند بغض خود را نسبت به دشمنانِ محبوبش نشان دهد. // اگر می‌بینید که یزیدها هنوز در عالم حاکم هستند برای این است که مؤمنان به حد کمال بغض نرسیدند. // این همایش جهانی، کاروان‌ها، حرف‌های ناب و اصیل، نوحه‌های خوب، همه این یا حسین‌هایی که در مسیر اربعین می‌شنوید برای این است که مبارز و مجاهد تربیت شود. // خیانت بزرگ بنی‌امیه این بود که در جامعه توحیدی حب بدون بغض را ترویج کردند. // حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و کاروان اسرا با اربعین، حکومت هزار ماهه بنی‌امیه را متزلزل کردند. // قصه ظهور، درک مفهوم ظلم است؛ همه آنهایی که علیه ظلم مبارزه می‌کردند چه شیعه و غیرشیعه، چه مسلمان و غیرمسلمان کار امام زمانی می‌کردند. // آن روزی اربعین، اربعین خواهد شد که آن جمعیت عظیم در حرم مطهر اباعبدالله الحسین‌(علیه‌السلام) و بین‌الحرمین، بعد از «لبیک یا حسین» گفتن، همه‌ یک صدا «لبیک یا مهدی» بگویند.

 

شناسنامه:

عنوان مراسم: قرار هفتگی

موضوع سخنرانی: منزل سوم اربعین/ الحب بالله و البغض بالله

زمان: شنبه 28تیر 1404

مکان: مدینه العلم کاظمیه

 

حب و بغض؛ حیاتی‌ترین واژه در معارف

مفاهیمی مثل تولی و تبری، ولایت و برائت، محبت و مودّت و در نهایت کلیدواژه‌ای مهم به نام «حب و بغض»، در روایات ما وجود دارد. شاید حیاتی‌ترین مفهومی که در معارف ما وارد شده و اعمالمان باید متصف به این دو بشود، واژه حب و بغض است؛ اگرنه، اعمال ما به آن بلوغ و کمال خودش نمی‌رسد و اثر خودش را نخواهد داشت.

امام صادق(علیه‌السلام) از وجود مبارک پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) نقل کردند: حضرت در جمع اصحابشان نشسته بودند فرمودند: کدام رشته از رشته‌های ایمان موثق‌تر و محکم‌تراست؟ اصحاب گفتند: خدا و پیامبرش بهتر و بیشتر می‌دانند، (این هم از ادب بوده است. صرفاً از جهل مخاطب نبوده که وقتی عالمی، بزرگی از شما یک سؤالی می‌کند اول بگوید که علمش نزد شماست، شما از ما آگاه‌ترید). بعضی گفتند: «الصلاة». بعضی گفتند: «الزکات». هر کدام یک چیزی گفتند. حضرت فرمودند اینها هر کدام در جای خودش اهمیت دارد؛ آن رشته محکم، وثیق ایمان و آن نگه‌دارنده ایمان، «الحبّ فیالله و البُغضُ فیالله» است. یعنی به خاطر خدا دوست داشته باشید و به خاطر خدا دشمن داشته باشید.

 

محبت به ائمه(علیهم‌السلام) به خاطر خدا

ما باید امام حسین(علیه‌السلام) را به خاطر خدا دوست داشته باشیم. در روایات و ادعیه و معارف ماست که ما شما را به خاطر خدا می‌خواهیم. در جایی دیگر خودشان گفتند که این چنین بگوییم: اگر ما پیش خدا آبرومندتر از شما سراغ داشتیم، نزد آنها می‌رفتیم؛ البته کسی آبرومندتر و بهتر از ائمه(علیهم‌السلام) پیش خدا پیدا نمی‌شود. همه چیز به خاطر خدا «الحب بِالله وَ البُغضُ بِالله».

آیا ما اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را به خاطر خدا دوست داریم یا به خاطر چیزهای دیگر؟ این همان مراتب رشد و تعالی و ترقی ماست. لحظات آخر عمر، موقع قبض روح توسط ملک‌الموت، ناگهان متوجه بشوید که همه اینها را که دوست داشتید به خاطر خدا نبوده است.

 

ایمان به خدا یعنی...

ایمان به خدا یعنی هر چیزی را به خاطر خدا دوست و به خاطر خدا دشمن داشته باشید. معیار حب و بغض، خدا باشد. شهید آوینی دست‌نوشته‌های زیادی را می‌برد و آتش می‌زند. می‌گفت من این همه مطلب نوشتم، اینها همه حدیث نفس بوده است، اینها را باید آتش زد.

روی این مسئله فکر کنیم، هیئت می‌آیید، ببینید برای خدا می‌آیید یا برای چیزهای دیگر؟ اگر از کسی بدتان می‌آید به خاطر خداست یا به خاطر نفسانیات خودتان است؟ فرمود این محکم‌ترین رشته ایمان است. حب و بغض‌هایتان را درست کنید. یک دفعه نمی‌شود. ولی انگیزه درست کردنش را همین الآن پیدا کنید. آن وقت ببینید چقدر فرق می‌کند! چقدر دعواها تمام می‌شود. چقدر صفحه تغییر می‌کند، ورق عوض می‌شود، فیلم را باید از نو نوشت. الحب بالله و البغض بالله، داشتن ولایتِ اولیا و پیروی از آنها و برائت از دشمنان خدا است.

 

کربلا محصول حب بدون بغض بود

کربلا، عاشورا، شهادت اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام)، اسارت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) او، محصول حب بدون بغض بود. درود بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گفتند، ولی مرگ بر ابوسفیان و معاویه نمی‌گفتند. معاویه خودش را کاتب وحی، خالوا المؤمنین و خلیفه پیامبر معرفی کرده بود؛ مردم امام حسین(علیه‌السلام) را دوست داشتند، اما بغض یزید نداشتند!

مثلاً در جایی جواهرات و اشیای زینتی و گران‌قیمت است، اما امنیت (مثلاً دزدگیر) نیست. همه جواهرات در معرض سرقت است. اگر گوهر ولایت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) داشته باشید، برائت و بغض دشمنانش را نداشته باشید، این ولایت به تاراج می‌رود و این ولایت، ولایت ناقصی است، ولایت کاملی نیست.

 

راه مسدود کردن شیطان

مساجدی که در آن مرگ بر آمریکا گفته نمی‌شود، فقط صلوات می‌فرستند، نماز خواندن در آن، احتیاط دارد. اگر شیطان را مسدود نکنید، هر چقدر ایمان داشته باشید می‌برد. راه مسدود کردنش این است که برائت و بغض داشته باشید، دشمنی خود را نشان بدهید، به آن سنگ بزنید، مرگ بگویید، واکنش داشته باشید، موضع داشته باشید. تاریخ را ورق بزنید خواهید دید همه کسانی که موضع نداشتند، نهایتاً عاقبت به شرّ شدند.

 

تقدم بغض بر حب

اینکه فقط شما ولایت داشته باشید اصلاً کافی نیست و ولایت بدون برائت و بدون بغض دشمنان اولیای خدا ولایت نیست! اتفاقاً برائت و بغض بر حب مقدم است، مقدم بر همین ولایت است. قسمت اول «لا اله الا الله» نفی است؛ ما هیچ خدایی را قبول نداریم و بعد می‌گویید «الا الله» جز خدا؛ این یعنی تبری کردن. در آیه شریفه‌ آیه الکرسی آمده است: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ... وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ»؛ اول غیرخدا را بیرون بریزید، بعد خدا بیاید.

حضرت سؤال کردند مردم کوفه را چگونه دیدی؟ گفت: «قُلوبُهُم مَعَک وَ سُیوفُهُم علیک»[1]؛ دل‌های مردم با شماست و شمشیرهایشان علیه شما. دل‌ها با امام حسین(علیه‌السلام) است، مال‌ها و جان‌ها با امام حسین(علیه‌السلام) نیست. دل‌ها با امام حسین(علیه‌السلام) است، اهل و عیال و خاندان با امام حسین(علیه‌السلام) نیست. همه اینها با امام حسین(علیه‌السلام) است ولی آبرو حاضر نیست بدهد. هر کسی در راه امام حسین(علیه‌السلام) در یک مرتبه‌ای است. لذا وقتی به این جمله‌ می‌رسید که باید بگویید: «بِاَبی أَنتَ وَ أُمّی»، از شما می‌خواهد که نام ببرید. پدرم، مادرم، اهل و عیالم، مال و جانم، تمام آبرو و اعتبارم به فدایتان. این حرف‌ها برای آن زمانی است که انسان باید مال، جان، آبرو و خانواده‌اش را در این راه بدهد، اینها برای آن زمان است. لذا امام حسین(علیه‌السلام) روز عاشورا فرمودند: «النّاسُ عبیدُ الدنیا و الدین لَعِقٌ عَلی ألسِنَتِهِم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»[2]؛ مردم بندگان دنیا هستند و دین آب دهنی است در دهانشان و هنگام برافروخته شدن شعله بلا و آتش مصیبت و فتنه و آزمون، کم هستند دینداران. این برای آن موقعی است که شما باید از خودتان برائت و بغض نشان بدهید نه حب.

 

ملاک حبّ واقعی، بغض است

حبّ واقعی انسان آن زمانی است که بتواند بغض خود را نشان دهد! آن زمان که انسان باید فداکاری کند. اصلاً خود بغض ملاک است؛ حب را با بغض محک می‌زنند. یعنی می‌گویند شما عاشق او هستید؟ پس از خودگذشتگی کنید. حاضرید به خاطر آن با دشمن بجنگید؟ در این راه جان بدهید؟ پس بغضتان را نشان بدهید. حب که در خیلی از اوقات زحمتی ندارد؛ درود بر امام حسین(علیه‌السلام) کاری ندارد. مرگ بر یزید گفتن است که هزینه دارد، مرگ بر اسرائیل گفتن است که هزینه دارد و با موشک می‌زنند. لذا می‌گویند یا‌ حسینی که در آن برائت نباشد، کاری ندارد؛ دشمن هم از پس این کار برمی‌آید. محمدرضا پهلوی هم در کاخش مراسم می‌گرفت، روضه ابالفضل العباس(علیه‌السلام) هم می‌خواند. روضه را باید طوری خواند که از داخل آن بغض دربیاید، همانطوری که حضرت زینب کبری(‌علیهاالسلام) در شام روضه برپا کرد و یزید مجبور شد بساط روضه‌اش را بر هم بزند. دشمن نمی‌تواند چنین روضه‌ای را تحمل کند. گاهی اوقات در بعضی روضه‌ها، در بعضی محلات و شهرها، همه چیز در این روضه وجود دارد مگر بغض. روضه‌های حبی بی‌بغض خیلی زیاد است و اگر می‌بینید که یزیدها هنوز در عالم حاکم هستند برای این است که حب بدون بغض وجود دارد.

 

مدل بنی‌امیه؛ ولایت بدون برائت

کربلا نتیجه ولایت بدون برائت بود. زیارت عاشورا پر از برائت است: سلام و لعن، بِمُوَالاتِکَ و بِالْبَرَاءَةِ. بلافاصله بعد از بموالات، برائت را می‌آورد. مدل پیچیده بنی‌امیه همین بود که ولایت بدون برائت را باب کرد. خیانت بزرگ بنی‌امیه این بود که محبت بدون نفرت و حب بدون بغض را ترویج کردند. برای همین امام موسی صدر فرمود: در هیئتی که علیه اسرائیل شعار داده نشود، حرف زده نشود، در چنین هیئتی شمر هم سینه می‌زند.

 

المراقبات

المراقبات امشب ما این شد که مراقب حب بدون بغضمان باشیم. مثل زیارت عاشورا که همراه با سلام دادن، لعن هم دارد، وقتی صلوات فرستادید، در آخر بگویید «وَ لَعَنَ اللَّهُ الاجمعین». این خیلی مهم است که بغض قلبیتان را حفظ کنید. در اعمالتان مراقب باشید که وقتی حب به امام حسین(علیه‌السلام) دارید، بغض به یزید را حداقل به همان اندازه و بیشتر در قلبتان حس کنید. یعنی به قلبتان نگاه کنید و ببینید که آیا بغض هست یا نیست؟ اگر بغضی احساس نمی‌کنید حتماً برای تقویت آن کوشش کنید.

مهم‌تر از همه این است که نباید در آن بغض 1400 سال پیش بمانید، اصلاً همه آن اتفاقات رقم خورد که امروز امام زمان را یاری کنید!

بنی‌امیه و بنی‌هاشمِ زمان چه کسانی هستند؟ امروز باید علیه آمریکا و اسرائیل و ممهدین آنها دست به یقه شوید؛ «المُمَهِّدینَ لَهُم بِالتَّمکین مِن قِتالِکُم بَرئت الی الله»[3]، یعنی در میدان باشید. باید توییت بزنید یا جواب بدهید، شعاری بنویسید، بالاخره هر جایی که اقتضائی دارد ساکت نباشید، اگر سکوت کردید و واکنشی نشان ندهید و رد شوید، به خواب رفته‌اید.

المراقبات ما این است که حب با بغض باشد. وگرنه از مردم کوفه هم بدتر می‌شویم. چون آنها بعد از امام حسین(علیه‌السلام) هنوز می‌توانستند با امام بعدی جبران کنند. ما امام بعدی نداریم که اشتباهاتمان را با او جبران کنیم‌. در زیارت عاشورا اینگونه می‌خوانیم: «السلام علیک یا ابا عبدالله، السلام علیک یابن رسول الله» به پیامبر، به حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)، به امیرالمؤمنین وصل می‌کند تا حب درون ما را قشنگ بیدار کند و بعد در آخر می‌گوید: «یا ثارالله و ابن ثاره» یعنی ای خون خدایی که ریخته شده. سریع وارد بُعد بغض می‌شویم؛ «ثاره» به معنای خونی است که هنوز انتقامش گرفته نشده است. آماده‌اید انتقام این خون را بگیرید؟

 

اربعین امسال تجلی بغض به دشمنان خدا

آنهایی که کوله سفر را بسته‌ و آماده‌اید، می‌خواهید به پیاده‌روی اربعین بروید، مسئله بغض خیلی مهم است. ما سال‌هاست بُعد حب اربعین را دیده‌ایم. انتهای عشق و عاشقی، در اربعین است. برای مردم و برای زائر امام حسین(علیه‌السلام) خودشان را می‌کشند. می‌بینیم که خانه، زندگی و همه چیز را برای زائر گذاشته است. حُب از این زلال‌تر و شفاف‌تر نیست. چقدر راهزن است، اینکه آدم حب را داشته باشد ولی بغض را نداشته باشد؟ هزار هزار موکب است ولی هر چه نگاه می‌کنید، بغض به دشمنان اهل‌بیت از آن بیرون نیاید و فقط حب در آن باشد. خدا چه کار می‌کند؟ خدا می‌گوید این همه سال من دادم، خوردید، چشیدید. در اربعین لذت بردید و کیف کردید. شعرا شعر گفتند. بزم داشتید و گریه کردید. بُعد حب به اهل بیت را چشیدید. از امسال در اربعین می‌خواهم بُعد بغض به دشمن را در اربعین به شما نشان دهم. نزدیک به ماه محرم اسرائیل 12 روز جنگ به راه انداخت. این همه شهید دادید، هنوز داغدار هستید. هنوز چهلم شهدا نشده است. با این بغض آمده‌اید در محرم سینه زده‌اید، سرود خوانده‌اید، گریه کرده‌اید، در مراسم اربعین می‌خواهید به کربلا بروید.

 

پیاده‌روی اربعین اثرگذارتر از حج

اربعین همایش جهانی امام حسینی‌هاست و فقط متعلق به شیعیان نیست. جمعیت پیاده‌روی اربعین از حج بیشتر و اثرگذاری‌ اربعین از حج بیشتر است. «مقتضی موجود مانع مفقود». آنجا باید بُعد بغضی را بالا بیاورید. همه عالم آماده‌اند. همه، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان ناجی امت مظلوم می‌دانند. همه عالم، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان ابرقدرت می‌شناسند. عزت ایران را می‌شناسند. همه می‌دانند ایران به شیعه، سنی، یهودی و مسیحی عزت داد. همه قبول دارند و الان پرچم ایران بالاست.

الان در چنین فرصتی که شما یک کلمه حرف بزنید، حرف اساسی و درست بزنید خریدار دارد. خداوند چنین موقعیتی را به شما داده است. همین‌طور می‌گویید حسین حسین و می‌روید کربلا و برمی‌گردید!

پای منبر امام حسین(علیه‌السلام) خون سر اباعبدالله رفته است. پای این منبر خون گلوی علی‌اصغر امام حسین(علیه‌السلام) رفته. بنشینیم بالای منبر و حرفی که باید بزنیم را نزنیم، تاوان دارد. بنشینیم پایین منبر و حرفی که باید بشنوید را نشنوید و ساکت باشید تاوان دارد. پایه‌های این منبرها در خون اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) است. غرق می‌کند کسانی را که به خون امام حسین(علیه‌السلام)خیانت کنند.

 

شرکت در پیاده‌روی اربعین

چنین هزینه‌ای امام حسین(علیه‌السلام) داده است. بالاتر از خون گلوی اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) و فرزندان و اصحابش، اسارت رفتن اهل بیت امام است. چنین هزینه شده تا که شما نانی به کف آری و به غفلت نخوری. الان وقت آن است که حرف بزنید. هر کس نمی‌خواست به پیاده‌روی اربعین برود، امسال باید هر طور شده شرکت کند و به کربلا برود. هر کس برنامه‌ای برای رفتن به کربلا نداشته، امسال باید برای رفتن به کربلا برنامه‌ریزی کند. این همایش جهانی، کاروان‌ها، حرف‌های ناب و اصیل، نوحه‌های خوب، همه این یا حسین‌هایی که در مسیر اربعین می‌شنوید برای این است که مبارز و مجاهد تربیت شود. شما باید این مسیر را درست کنید، زنگش را بزنید.

واضح می‌گویم، کاروان‌هایی که برنامه دارند، فهم انقلابی دارند، می‌فهمند که بنی‌امیه در حال احیاست. می‌فهمند بنی‌امیه حاکم شده است و دوباره دارد اسلام را منحرف می‌کند. یک عده می‌خواهند برائتِ روزآمدی که باید علیه اسرائیل و آمریکا باشد را دوباره به سمت دعواهای مذهبی و درون مذهبی بکشانند و آن را خراب کنند.

یکی باید این پرچم را بلند کند. در اربعین پرچم جمهوری اسلامی، پرچم یا حسین(علیه‌السلام)، پرچم لبنان و فلسطین و بلاد اسلامی را بلند کنید. در ورزشگاه‌های کشورهای لائیک بین دانشجویان غیرمسلمان پرچم مقاومت بالاست. آن وقت در اربعین پرچم پایین باشد؟! نفهمیم که ما باید چه کار بکنیم!

 

یک اربعین، هزار ماه حکومت بنی‌امیه را متزلزل کرد

اربعین یک چهل روز بود. یک چهل روز از شهادت امام حسین(علیه‌السلام) تا چهلم ایشان بود. به این حرف توجه کنید تمام هزار ماه حکومت بنی‌امیه را زینب کبری‌(علیها‌السلام) و امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) و اهالی این کاروان 84 نفره، در چهل روز متزلزل کردند. چهل روز ماتم، چهل روز عزا، چهل روز مصیبت، چهل روز در به دری، چهل روز بی‌کسی! اینها یعنی چهل روز انفعال؟! ابداً! یعنی اگر کسی اربعین حسینی را اینطور تصور کند، حضرت زینب در قیامت یقه‌اش را خواهند گرفت. خواهند گفت: من جلو طاغوت زمانم ایستادم و گفتم «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا»[4]؛ ولی شما با این تصور من را خوار کردید!

در اربعین هیمنه‌ دستگاه امپراتوری بنی‌امیه شکسته شد. اگر ما در این اربعین که خدا اسبابش را فراهم کرد و حسین‌هایی به مقتل رفتند. در این چند روز کسانی را از دست دادیم که اصحاب آخرالزمانی امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) بودند. این داغ را خداوند متعال به جگر ما گذاشت، تا با اربعین هیمنه دستگاه یهود، اسرائیل و آمریکا را بشکنیم و شکستیم. مگر در 12 روز جنگ نشکستیم؟ جنگ ادامه دارد، روایت‌ها ادامه دارد. جنگ شعارها ادامه دارد، جنگ شعورها ادامه دارد.

 

اربعین تجلی مبارزه با استکبار و صهیونیست جهانی

اربعین باید به همایش حرکت جهانی سیاهپوشان در عزای امام حسین(علیه‌السلام) به سمت دشمن تبدیل شود. ما هنوز به آنجایی که باید برسیم نرسیدیم. هنوز ممنوع است که در حرم امام حسین(علیه‌السلام) کسی بگوید مرگ بر آمریکا یا بگوید مرگ بر اسرائیل. این قضیه به عهده مؤمنین است که باید پخته شوند.

در مسیر پیاده‌روی با طرح‌های فرهنگی، برنامه‌های فرهنگی، در کاروان‌ها باید اقدام کنیم. الان مردم مشتاقند. خیلی از مواکب الان داغ همین امور روی دل‌شان است. یک مرگ بر اسرائیل می‌خواهند بگویند کسی نیست زمینه را برای آنها فراهم کند.

الان پرچم ایران بالاست پس می‌توانیم برویم با ظرافت، با دقت، با طراحی این کار را انجام بدهیم. آرام آرام حرکت‌های اربعینی ضداستکبار شکل بگیرد. یعنی اگر الان شما در این برهه از تاریخ مرگ بر اسرائیل نگویید دیگر نمی‌توانید بگویید.

 

دشمن از حرکت جمعی ما می‌ترسد

شما سر را پایین انداخته‌اید تسبیح در دست دنبال حال خودتان هستید. خودخواهِ متکبر!‌ دوباره امام‌حسین(علیه‌السلام) به گودال قتلگاه رفت تا شما پرچمش را بلند کنید. الان آهو سر تیر است بزن. باز هم شما به فکر حال معنوی و خلوت خودتان هستید! اگر ما حرکت جمعی نداشته باشیم، کاروان نداشته باشیم، برنامه نداشته باشیم، دنبال حال و لذت خودمان باشیم، تک‌روی کنیم، یک صفایی کنیم و برگردیم، آیا گمان می‌کنید اینطور اربعین را احیا می‌کنید؟ حضرت زینب اقامه بغض کرد، اقامه بغض نه اقامه عزا. اگر ما به اربعین اینطور نگاه کنیم، قصه فرق می‌کند.

شما باید در قالب یک حرکت، یک کاروان با برنامه، با طراحی بروید. چه کسی گفته شما سر را پایین بیندازید و همین طوری بروید؟ خیلی در مورد این چیزها می‌شود حرف زد. حرکت جمعی‌ است که دشمن از آن می‌ترسد. و الّا انبوهی از درختان هیچ وقت جنگل نخواهد شد وقتی فاصله آنها با هم زیاد باشد.

 

رابطه ظهور و درک مفهوم ظلم

در روایاتی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «مَهْدیُّ اُمَّتِی الَّذی یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا، کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»[5]؛ مهدی امّت من، کسی است که هنگام پر شدن زمین از بیداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل خواهد کرد. کلاً قصه ظهور، درک مفهوم ظلم است. نماز شب و دعا و... اینها سر جای خودش هست. اگر نماز شب هم بخوانید، اهل عبادت هم باشید، مفهوم ظلم را درک نکنید و نسبت به آن واکنشی نداشته باشید، شما در پازل ظهور نیستید. می‌فرماید: هر کس ظلم می‌کند در صف دشمنان امام زمان قرار می‌گیرد. حضرت می‌آیند با او می‌جنگد، هر کس با ظلم مبارزه می‌کند با امام زمان است. البته کسی که با ظلم مبارزه می‌کند ممکن است اصلاً مسلمان نباشد.

 

قرارگرفتن مبارزانِ علیه ظلم، در جریان امام زمانی

حضرت وقتی ظهور می‌کند یک دفعه تور را می‌اندازند. هر کس با ظلم در حال مبارزه است، در تور امام زمان قرار می‌گیرد. بعد همه شیعه و مسلمان می‌شوند، همه در خط امام هستند. چرا؟ چون همه آنهایی که علیه ظلم مبارزه می‌کردند چه شیعه و غیرشیعه، چه مسلمان و غیرمسلمان کار امام زمانی می‌کردند. اغلب خودشان هم نمی‌دانستند. امام و رهبر این جریان خواهد آمد. همه می‌آیند در این جریان قرار می‌گیرند. همه آنهایی که ظلم‌پذیر بودند یا نسبت به ظلم واکنشی نداشتند، ساکت و راکد بودند در صف ظالمین و طرف قصاص امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) قرار می‌گیرند.

 

تظاهرات بغضی نسبت به دشمنان آغاز شده

در آخرالزمان ظلم و جور بالا می‌رود. مردم این را فهم می‌کنند. تا قبل از جریان طوفان‌الاقصی و هفتم اکتبر مگر نبود جنایت‌ها؟! مگر 70 سال این قضایا نبود؟! اما الان درک ظلم بالا رفته است. در قلب اروپا و آمریکا نسبت به ظلم واکنش نشان می‌دهند. شما یک وقت از این جریان عقب نیفتید؟ این از علائم ظهور است.

مردم دارند نسبت به ظلم واکنش نشان می‌دهند. تظاهرات حبی امام حسین (علیه‌السلام)، اهل بیت (علیهما‌السلام)، دین و خدا، به تراز افتاده و ادامه دارد، خطری تهدیدش نمی‌کند. تظاهرات بغضی نسبت به دشمنان خدا و اهل بیت، آغاز شده است. شما باید به این سرعت بدهید و در این مسئله، فردی و جمعی نقش‌آفرینی کنید. فقط به فکر خودتان نباشید! در این دوران دشمن با همه وجود آمده است. یعنی جنگ، جنگ وجودی شده است. آقا می‌فرمایند: یا ما می‌مانیم یا آنها می‌مانند، یکی از ما نابود خواهد شد. باید بایستید تا حق بماند و باطل نابود شود. شما اینجا فکر دیگری می‌کنید؟

 

باید به امام حسین(علیه‌السلام) گزارش بدهیم

روز اربعین، پایان سفر چهل روز و چهل منزل حضرت زینب‌(علیهاالسلام) بود. بی‌بی با اصرار خواستند که بروند کربلا و بعد از کربلا به مدینه بروند. چرا؟ برای اینکه بی‌بی باید گزارش بدهند به امام حسین(علیه‌السلام) که چکار کرده‌ایم. نمی‌خواهند آمار کشته‌ها و آمار شهدا را به امام حسین‌(علیه‌السلام) بدهند. در اربعین وقتی ما می‌رویم کربلا باید به امام حسین گزارش بدهیم. رفقا! ما جلوی ضریح اباعبدالله الحسین‌(علیه‌السلام)، وقتی قرار می‌گیریم در آن شلوغی و جمعیت به امام حسین(علیه‌السلام) سلام می‌دهیم. آنجا باید بگوییم آقاجان ما هر کاری از دست‌مان برآمده کرده‌ایم. کاروان راه انداخته‌ایم. جلسه گرفته‌ایم. حب و بغضمان را نشان داده‌ایم. کار کرده‌ایم. محرم ما یک محرم ساده نبود.

 

اربعین امسال با اعلام بغض به استکبار

رهبری فرمودند: ما از خون این شهدا نمی‌گذریم. معنی این جمله این نیست که بچه‌های سپاه موشک‌هایتان آماده شود بزنید. من الان از خون شهید حاجی‌زاده نمی‌گذرم، از خون شهید سلطانی نمی‌گذرم. من الان در هیئت چه کاری دارم می‌کنم؟ فقط عکس زدن و مجلس به یاد شهید گرفتن نیست. بغض به دشمن را باید در وجود تک‌تک خودمان متبلور کنیم. حرکت کاروان اربعین داشته باشیم. اربعین‌مان بغضی باشد.

آن روزی اربعین، اربعین خواهد شد که آن جمعیت عظیم در حرم مطهر اباعبدالله الحسین‌(علیه‌السلام) و بین‌الحرمین، بعد از «یا حسین» گفتن، همه‌ یک صدا «لبیک یا مهدی» بگویند. آن وقت معلوم می‌شود جهت گرفته‌اند. آن وقت معلوم است خط را پیدا کرده‌اند. تا صد سال دیگر بگویند لبیک یا حسین‌(علیه‌السلام) چیزی عوض نمی‌شود. چرا کسی را که باید صدا بزنند، صدا نمی‌زنند؟ چه کسی باید این را درست کند؟ همین کاروان‌ها که به حرم می‌روند. وسط این همه شور، این همه هیئت جلوی امام حسین رد می‌شوند، یک کاروان «یابنالحسن»، «یا مهدی»، «یا صاحب‌الزمان ادرکنی» نمی‌گویند. فقط از جلوی حضرت رد می‌شوند همین ذکر را بگویند بروند. «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» بگویند. باید زمینه‌اش را شما فراهم کنید. ما باید فراهم کنیم. دست بدهیم به دست هم، تهران و مشهد و... همه رفقایی که دارند می‌روند.

 

غم و عشق حسین(علیه‌السلام) لایتناهی است

حضرت زینب(‌علیهاالسلام) رفتند گزارش بدهند، الان ما می‌خواهیم این را گزارش بدهیم. گزارش بدهید! حداقل از الان یک کاری بکنیم، اربعین می‌خواهیم برویم آنجا، یک حرفی داشته باشیم به امام حسین (علیه‌السلام) بزنیم. یک کلمه بگوییم آقاجان ما این کار را کرده‌ایم برای شما!

حضرت زینب(علیهاالسلام) هزینه سنگینی داده است. رفقا می‌خواهیم بخوانیم و گریه کنیم. شب شهادت زین‌العابدین‌(علیه‌السلام) است. شما به ناله‌های خود اعتماد کنید. این ناله‌ها از دلی بلند می‌شود که امام حسین(علیه‌السلام) در آن دل خانه کرده است. از دلی که خدا داغ حسین را در آن گذاشته است ناله‌تان را حبس نکنید. چرا امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: گریه هم نداشتید آه بکشید؟ برای اینکه روشن شدن دل با یک آه از سر بغض با دشمنان امام حسین(علیه‌السلام)است. اینقدر امام سجاد(علیه‌السلام) گریه کردند، حوصله غلامان حضرت سر رفت. یکی از غلامان گفت: کی این گریه‌ها تمام می‌شود؟ امام فرمودند: وای بر تو! وای بر تو! وای بر تو! مگر تمامی دارد؟

حسین(علیه‌السلام) لایتناهی‌ است. غم حسین و عشق حسین هم لایتناهی‌ست. حضرت فرمود: یعقوب نبی(علیه‌السلام) دائم می‌گفت: «یَا أَسَفَی عَلَی یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ»[6]؛ آنقدر گریه کرد که چشمان او از غم سفید شد. فرمودند: او یعقوب بود. دوازده پسر داشت. یکی از آنها از جلو چشمش رفت. او زنده بود و یعقوب می‌دانست زنده است. فقط چون نمی‌توانست او را ببیند، آنقدر گریه کرد که چشمانش نابینا شد. چه می‌گویی؟ من در یک نصف روز، 18 نفر از عزیزانم که یکی از آنها پدرم که حجت خدا بود را در مقابل چشمانم سر بریدند. گفت:

مادر میان کوچه‌ها یک بار اگر رفت
 

 

دختر چهل منزل میان هر گذر رفت
 

مادر میان آتش در، معجرش سوخت
 

 

دختر به زور آستین معجر به سر رفت
 

مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد
 

 

دختر به کاخ شام با درد کمر رفت
 

مادر اگر با گوش پاره خانه برگشت
 

 

دختر به ویرانه ولی پاره‌جگر رفت
 

مادر به پیش دیده انصار افتاد
 

 

دختر به پیش چشم قومی بدنظر رفت
 

 

[1]. الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 67و 67.

[2]. بحارالانوار، ج 44، ص 382.

[3]. فرازی از زیارت عاشورا.

[4]. بحارالانوار، ج 45، ص 115.

[5]. کتاب سلیم بن‌قیس، ص 429.

[6]. سوره یوسف، آیه 84.