وفاق یا نفاق؟ مسئله این است!
وفاق یا نفاق؟ مسئله این است!
وفاق یا نفاق؟ مسئله این است!
حجتالاسلام مهدوینژاد: ما در عصر و زمانی زندگی میکنیم که دوران نبرد نهایی را با دشمنانمان سپری میکنیم و در امتحانات سخت آخرالزمان قرار گرفتهایم. جامعه ما در سطح ملی و همینطور لایههای زیرین جامعه در سطح نهادهای مردمی، نهادهای حاکمیتی و مردمی به شدت نیاز به یکپارچگی و یگانگی دارد. در گفتمانهای انقلاب اسلامی، گفتمان سیاسی و گفتمان فرهنگی در هماهنگی با اصول انقلاب اسلامی به شدت به این مسئله نیاز دارد. // آمریکا نمیتواند یکپارچگی و یگانگی مردم با هم و امت با امام را مستقیماً از بین ببرد، ولی عوامل داخلی، نفوذیها میتوانند این کار را انجام دهند، اینها منافقیناند که برخلاف حکم حجت خدا کار دیگر میکنند. // زیادهروی در وفاق همان نفاق است. تو با برانداز وفاق داری، آنوقت خود را ذوب در ولایت میدانی! با کسی که باغی بر انقلاب است خوشوبش میکنی و با هم بیانیه مینویسید، آنوقت حرف از هماهنگی با رهبری میزنی! این نفاق است. // ما سر اصول انقلاب نباید مماشات کنیم، بلکه باید یکپارچگی خود را حفظ کنیم. // دشمنان تلاش میکنند یگانگی امت و امام را خراب کنند. عدهای را فریب میدهند و دلهایی را متزلزل میکنند. اینجاست که شما باید عین احادیث و روایاتی که میخوانید را یاد بگیرید تا شیطان فریبتان ندهد. بیانات و خط مشی رهبری را بدانید و حرفهایشان را فهمیده باشید تا هر حرفی را به نام ایشان تمام نکنند.
شناسنامه:
عنوان: سه غم؛ سومین شب از مراسم ویژه آخر ماه صفر
موضوع سخنرانی: علیکم أنفسکم.../ خودمراقبتی مهمترین راهبرد عبور از فتنههای آخرالزمان
زمان: شنبه 1شهریور 1404
مکان: مدینهالعلم کاظمیه
نفس الجمعی در ساحت ملی، نیاز شدید کشورمان ایران
ذیل آیه 105 سوره مائده که میفرماید: «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ»؛ (بر شما باد به خودتان) درمورد این نفس مطالبی را گفتیم. یکی از آن مراتب، نفس الجمعی است؛ یعنی شما یک جمعی را به عنوان یک نفس واحد، واحد نوعی حساب میکنید. گاهی وقتی میگویید نفس، منظور یک شخص است و گاهی وقتی میگویید نفس، منظور یک جمع است. جمع هم دارای مراتب است. البته جمعهای کم و زیاد را عرض کردیم.
این حرف را ذیل ماجرایی میگوییم. ما در عصر و زمانی زندگی میکنیم که دوران نبرد نهایی را با دشمنانمان سپری میکنیم و به شدت به امت واحده، نفس واحده و یکپارچگی در نفس الجمعی نیاز داریم. چه در ساحت امت اسلامی که باید یک امت واحده شوند که نشدند، چه نفس الجمعی در ساحت ملی که ایران ما به عنوان امالقرای جهان اسلام، به شدت به این یگانگی و یکپارچگی بیش از هر زمانی نیاز دارد و بیش از هر زمان دیگری خطر شقاق و تشتت ما را تهدید میکند.
تفرقه کار شیطان است
ما در دورانی به سر میبریم که شیاطین طبق آیه شریفه قرآن کریم که میفرماید: «وَ قُلْ لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ»[1]؛ کارشان نزغ است. نزغ یعنی؛ داخل شدن در امری برای افساد (فساد درست کردن)، وارد یک مسئله یا یک جمع شود برای پاشیدن آن. کار شیطان این است. شیطان نمیتواند ببیند دو تا مؤمن با همدیگر باشند و ائتلاف و توافق کنند، از همین جا نشانه میرود. «إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ»[2]؛ کار شیطان این است بین شماها بغض و عداوت ایجاد کند.
شیطان در جامعه ایمانی بین مؤمنان به شدت فعال است و شیاطین جن و انس کار میکنند تا این پاشیدگی اتفاق بیفتد و این یکپارچگی و یگانگی ملی به هم بریزد. الآن به واسطه این جنگی که اتفاق افتاد یکپارچگی خوبی ایجاد شد. سرمایه اجتماعی عظیمی که به واسطه این اتفاق به وجود آمد. آنوقت از همان روزهای بعد یک عده شروع کردند به ایجاد سؤال، ابهام و حاشیه، حرفهای خارج از متن که اذهان را به جای دیگر میبرد. آن اعتماد به قیمت خون شهدا به دست آمده است. این شیطانصفتان چه کار میکنند! کار شیطان «یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ» است.
هر چه ایمان بیشتر، یکپارچگی بیشتر
ما به شدت به یک نفس الجمع یگانه و یکپارچه نیاز داریم و این جز با باور عمیق توحیدی که از وحدت و از احدیت خداوند متعال نشأت میگیرد، بدست نمیآید. یعنی مؤمنین هر چقدر توحیدیتر، متحدترند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»[3]، چرا مؤمنین باید از حالت غریبه خارج شوند و به سبب ایمانشان با هم برادر شوند؟! امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) در یک توصیف خیلی ظریف و دقیق در مورد دوستان میفرمایند: «الأَصدِقاءُ نَفسٌ واحِدَةٌ فی جُسومٍ مُتَفَرِّقَة»[4]، «الاصدقا» یعنی دوستان، دوست از ماده صدیق و صدق نه هر دوستی است؛ دوستی از روی صدق، دوستان صدیق کسانی هستند که نفس واحدند. یک روحاند در بدنهای مختلف. اینقدر یگانه و صمیمی شدند و پیوند پیدا کردند که اینها را نمیشود از هم گسست. ما جامعهای میخواهیم که پیوند اخوت در آن ایجاد شده باشد؛ از نظر سیاسی، باورهای اجتماعی و فرهنگی. جامعهای که نفس واحدهای در جسوم متفرقه باشند، از این جامعه آرای اصلاحکننده و رشددهنده بیرون میآید. شما باید مردم را موحد کنید. ما هرچقدر توحیدیتر شویم به هم نزدیکتر میشویم. راه حل این است و جز این نیست.
ما در امتحانات سخت آخرالزمان قرار گرفتهایم. به شدت جامعه ما در سطح ملی و همینطور لایههای زیرین جامعه در سطح نهادهای مردمی، نهادهای حاکمیتی و مردمی نیاز به یکپارچگی و یگانگی دارد. در گفتمانهای انقلاب اسلامی، گفتمان سیاسی و گفتمان فرهنگی در هماهنگی با اصول انقلاب اسلامی به شدت به این مسئله نیاز است.
شهید بزرگوار آیتالله سیدمحمدباقر صدر(رحمتاللهعلیه) که یک شخصیت نابغه در حوزههای علمیه بوده، نامهای خطاب به بعضی از شاگردانشان که از عراق به ایران آمده بودند دارند. ایشان در آن نامه در مورد حضرت امام(رحمتاللهعلیه) میفرمایند: «ذوبوا فی الامام الخمینی کما هو ذاب فی الاسلام»؛ در امام خمینی ذوب شوید همانطور که او در اسلام ذوب شده است.
محو سیئات امت در حسنات امام در سایه یگانگی امت با امام // ما در معرض یک امتحان بزرگ هستیم!
این یکپارچگی و یگانگی امت با امام، یکپارچگی امت با هم در آیه «اإِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة» مشهود است. اگر چنین یگانگیای اتفاق افتاد، آنوقت سیئات شما در حسنات امام محو خواهد شد. اگر به سمت این یکپارچگی برویم، سیئات امت به واسطه حسنات امام محو خواهد شد. روایت امام صادق(علیهالسلام) هست که میفرمایند: گناهانی که گاهی امت انجام میدهند، ذیل حسنات امام جامعه محو خواهد شد؛ چراکه از او اطاعت میکنند. چون در ایشان ذوب میشوند و در خط ایشان حرکت میکنند خداوند متعال بر مابقی چشم میبندد. البته این به آن معنا نیست که هرکسی هر گناهی میخواهد انجام دهد، اتفاقاً اگر کسی در مسیر گناهان اصرار بر گناه و سوء استفاده کند، کمکم از مسیر ولایت خارج میشود.
این نفس الجمعی ماست که به یگانگی با همدیگر و یگانگی با امام در گفتمان در تبعیت و اطاعت نیاز داریم والا محال است بدون این راهبرد بتوانیم بر این فتنهها فائق آییم.
اگر چنین اتفاقی نیفتد، ما در این جنگ وجودی شکست خواهیم خورد. خداوند متعال با کسی عهد و پیمان خویشاوندی ندارد. ما در معرض یک امتحان بزرگ هستیم. شاهد آن هم اینکه شما حتی در بین امت اسلامی میبینید بعضی از تحلیلگران، شخصیتهای جهان عرب از بزرگانی که این حرفها را اگر بزنند برای آنها هزینه دارد رسماً اعلام کردند که خدا شاهد باش ما اعلام میکنیم که اگر ایران دست از این رهبر بردارد ایران نابود خواهد شد.
مثل یک حبه قند باشیم!
یک عده در درون این جامعه به شدت کار میکنند و از این بدتر هم کار خواهند کرد تا این شکاف عمیق شود و آن وفاق اتفاق نیفتد. این یکپارچگی در درون جامعه، تشکلها، نهادهای حکومتی و مردمی این وفاق و تشکیلات خیلی مهم است. این را مقام معظمرهبری(حفظهالله) میفهمند، میفرمایند: شما اگر در یک تشکل که آرمانهایش، آرمانهای حق است وارد شدید و کار میکنید مثل حبه قندی که در آب میافتد حل میشود و شیرینی آن حس میشود اما زیر دندان دیگر نمیآید؛ اینطور در یک تشکیلات کار کنید؛ در تشکیلات فرهنگی، قرآنی، هیئتی و تشکیلات سیاسی. حتی طوری کار نکنید که بهخاطر مخالفتها، ضعفها و ناتوانیها بودنتان دستانداز باشد و حس بشوید، طوری کار کنید که شیرینی بودنتان در این کار حس شود؛ در این ماجرا حل شوید تا بتوانید اثرگذار باشید. تشکلها وقتی میتوانند در وضعیت جامعهشان اثرگذار باشند که اینطوری در گفتمان انقلاب اسلامی، ولایت و حقیقت ذوب شوند.
ذوب شدن یعنی نفسانیات وسط نیاید. اینها مانع حرکت میشود. شیطان به شدت در چنین شرایطی در جامعه بین تشکلهایی که ذیل این کشور کار میکنند تا این کشور به عنوان مغارهای جهان اسلام بتواند آن تمدن را اقامه کند و در درگیری نابرابرش با کل جهان، استکبار را زمین بزند، تلاش میکند. مگر امت جامعه اسلامی ما غیر از همین هیئات، مساجد، مردم، کانونهای فرهنگی و جلسات قرآن هستند؟! مگر مردم غیراز ادارات، سازمانها و نهادهای حاکمیتی هستند؟! اگر اینها به یک گفتمان واحد و مستمسک واحد نرسند و سازهای مخالف بر سر اصول بین سیاسیون، فرهنگیان و.... زده شود، آنوقت خواهیم دید که چه اتفاقی مرگباری خواهد افتاد. تجربه تاریخ زندگی ائمه هدی(علیهمالسلام) پیش روی ماست.
اول یکپارچگی درون، سپس یکپارچگی جامعه
در میدان برای امامتان سرباز و مأمون شوید وگرنه با این حجم از هواهای نفس، غرور و تکبر، ریا، منیت و.... اگر بخواهید قدم در راه خدا بردارید -که در راه خدا تمام ایثار ازخودگذشتگی و اخلاص میخواهد- نمیتوانید. درون انسان باید یکپارچه شود، همانطور درون جامعه نیز باید یکپارچه شود و به سمت یکپارچگی حرکت کند. در چنین شرایطی شخص و جامعه از سردرگمیها و نفوذ شیطان در امان خواهند بود و وقتشان تلف نخواهد شد وگرنه مدام سر آشتی دادن افراد با یکدیگر، سر درگیریها، تمام وقت شخصی و فردی در جمع و تشکیلات تلف خواهد شد و در سطح ملی به اختلافات داخلی صرف خواهد شد. نمیتوان به آن گفتمان حقیقی و قله نزدیک شد. قله نزدیک است ولی با این وضع، دیر خواهید رسید.
اگر بخواهیم ریشهای به علت ضعفها، شکستها و عقبافتادگیهای خودمان نگاه کنیم به خودمان میرسیم، به درون جامعه، به آفتهایی که ما را زمینگیر میکند. و این یک حقیقت فلسفی و واقعیت عینی است، نمیشود از آن گریخت. عربها یک ضربالمثل دارند میگویند: «العلةُ مِن داخل الخلقه»؛ دنبال آفت و آسیب و مشکل داخل خود هر چیزی بگرد. ما فارسی میگوییم: «کِرم درخت از خودش است.» بیخود گردن دیگران نیندازید، درصد بالایی از شکستهای فردی و اجتماعی که داریم به خودمان برمیگردد.
مثل اینکه در سطح ملی همه مشکلات را از تحریم بدانیم ولی از نظر کارشناسان فقط چهل درصد مشکلات از تحریم است. تحریمها را میتوان دور زد. به گونهای حرف میزنند که هشتاد، نود، حتی صد درصد مشکلات کشور حتی آب خوردن و ازدواج از تحریم است، پس تحریم باید به هر قیمتی رفع شود. تازه راه رفع تحریمها را استحکام و یکپارچگی و ظرفیتهای درونی معرفی نمیکند، میگوید مشکل را باید از بیرون حل کنیم.
خدا میگوید، عقل و تجربه هم ثابت کرده که اگر مشکلات درون را حل کنید، دشمن بیرونی نمیتواند به شما ضربهای بزند. اگر نمیتوانید مشکلات بیرون را حل کنید، مشکلات درون را حل کنید، اگر ثبات درونی ایجاد کنید، ظرفیتهای درونی را فعال کنید، آنوقت اصلاً دشمن بیرونی از ضربه زدن به شما ناامید میشود.
چرا اینقدر میگویید دشمن؟/ چرا مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل؟
چرا رهبران و ولات امر ما (حضرت امام و حضرت آقا) و بزرگانی در حد رهبران اجتماعی ما که در خط انقلاب ناب و اسلاماند اینقدر متذکر میشوند که دشمن و دشمنی هست، آمریکا و اسرائیل دشمناند. حضرت آقا(حفظهالله) میفرمودند: گاهی به من مدام میگویند که چرا شما مدام میگویید دشمن هست؟ چرا مدام متذکر میشوید؟ برای اینکه شما به دشمن اعتماد نکنید و زمینه ورود دشمن شوید. برای این میگویند. چرا خداوند متعال در قرآن بارها فرمود: «إنَّ الشَّیطان لَکُم عَدوٌ مُبین»؛ دائم میفرماید: شیطان بد است، اول هر کلامی یا کاری بگویید: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم». چرا مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل میگوییم؟ برای اینکه شما به آمریکا و اسرائیل اعتماد نکنید، به شیطان اعتماد نکنید. برای همین مدام میگوید؛ چراکه اگر اعتماد کردید شما زمینه نفوذ شیطان میشوید، راه را باز میکنید. بدن اینگونه است؛ وقتی ویروسی وارد بدن میشود، اگر سیستم ایمنی بدن این را به عنوان یک ویروس بشناسد، واکنش نشان میدهد و نابودش میکند، ولی اگر به این سیستم ایمنی بدن بگویند اینکه ویروس نیست، این سیروس خودمان است، ویروس نیست! همین ویروس اثر خودش را میگذارد، سیستم دفاعی کار نمیکند، حساسیت از بین میرود.
اصول انقلاب اسلامی
از بیانات مقام معظم رهبری(حفظهالله) استفاده میشود؛ شخص امام از اصول انقلاب است، ولایت فقیه و شخص ولی فقیه از اصول انقلاباند، قانون اساسی، وحدت ملی، وحدت شیعه و سنی از اصول انقلاب است؛ یعنی اگر کسی سر ولایت فقیه شبهه کرد؛ شبهه عملی، شبهه فتنهآمیز و فتنهانگیز، ولایت فقیه را مخدوش کرد، قانون، وحدت ملی، وحدت شیعه و سنی را مخدوش کرد، این یعنی مبارزه، یعنی محاربه. سر اصول نباید کوتاه آمد، باید محکم برخورد کرد. اینها آن باورهای ماست. البته سؤال مشکلی ندارد، همه میتوانند سؤال و نقد کنند، بحثهای نظری کنند.
ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی، خیانت به اسلام است!
نمونه آن وحدت شیعه و سنی است. ایام عیدالزهرا نزدیک میشود. موج عظیمی از آدمهایی که در این قضیه جاهلاند و حتی سردمداران آنها، آدمهای آگاهی هستند برای اختلاف بین شیعه و سنی و از بین بردن این سرمایه عظیمی که به وجود آمده، کار میکنند. هیئتها باید بفهمند، بزرگترهای هیئتها باید حواسشان جمع باشد. امروز اگر کسی بین شیعه و سنی اختلاف بیندازد، به اسلام و قرآن خیانت کرده، به حضرت زهرا و امیرالمؤمنین وسیدالشهدا(علیهمالسلام) خیانت کرده است.
همانطور که مخدوش کردن وحدت ملی خیانت است؛ هر کسی از راه میرسد یک مصاحبه میکند، بیانیهای میدهد، حرفی میزند، ولایت فقیه و ارکان نظام را زیر سؤال میبرد، مگر اینها تخلف از قانون نیست؟! یکپارچگی سر اصول؛ «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا وَاذکُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَیکُم»[5].
جنگهای داخلی ما را سست میکند
«وَ لَاتَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ»[6]؛ نزاع و دعوا نکنید، وگرنه فَشل میشوید؛ ابهت شما میریزد. همین چند وقت پیش در ایام اربعین یکی از منسوبین درجه بالای به حزبالله اظهار نگرانی شدید میکرد که آیا اگر دوباره جنگی شروع شود و به لبنان حمله کنند، ایران از ما حمایت میکند؟!... خب چرا ایشان دلش میلرزد؟ برای اینکه اختلافات داخلی را میبیند، چندصداییها توسط یک عده و عدول از مبانی انقلاب را میبیند. چرا باید اینگونه باشد؟ نزاع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نزاعهای گفتمانی، جنگهای داخلی و فکری، ایدئولوژیک، سیاسی، عملی در داخل کشور؛ این تنازعها ما را فَشَل میکند.
این آیه تکلیف را روشن کرده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ»[7]؛ اگر سر مسئلهای به اختلاف خوردید، راه حل این است: به حجت خدا مراجعه کنید اگر راست میگویید که به خدا و قیامت ایمان دارید.
الآن حجت خدا بالا سر ماست. در مورد مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سرفصلها، عنوانها و راهکارها را میدهد، هدایت و راهنمایی میکند. در مورد سیاست خارجی، مواضع استکبارستیزی ما، در مورد همه مسائل حرف زده است؛ «فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَالرَّسُولِ»؛ او مگر جانشین امام زمان نیست؟! چرا وقتی میگوید اقتصاد اینگونه است، شما حرف دیگری میزنید؟! چرا وقتی در مورد اسرائیل میگوید: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود، میگویید ما دنبال آن نیستیم که اسرائیل را محو کنیم؟! چرا ما درون یکپارچگی و نفس الجمعی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خودمان به عنوان اعضای یک پیکر جامعه در سطح ملی این درد را حس نمیکنیم و واکنش نشان نمیدهیم، چرا احساس درد نمیکنیم؟! چون نفسالجمعی ما ضعیف شده، یکپارچگی، یگانگی تا حدی از بین رفته است.
یکدل و یکزبان با رهبر جامعه باشیم/ نفاق، محصول زیاده روی در وفاق
آمریکا نمیتواند یکپارچگی و یگانگی مردم با هم و امت با امام را مستقیماً از بین ببرد، ولی عوامل داخلی، نفوذیها میتوانند این کار را انجام دهند، اینها منافقیناند که برخلاف حکم حجت خدا کار دیگر میکنند.
قرآن کریم میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ»[8]؛ ای رسول بعضی از این مردم هستند نزد تو میآیند و چنین موضع میگیرند (اعلام همبستگی، همکاری و یگانگی با تو میکنند) که شمای پیغمبر هم تعجب میکنی. (به جریان فکری و خط سیاسی و حزب او اصلاً نمیخورد.) پس چگونه به تو اعلام وفاداری میکند و میگوید من در شما ذوب شدم؟ خدا شاهد است که در قلب او چه میگذرد و او چه خصومتی دارد، چقدر سرسخت است و نزد تو که میآیند اینگونه حرف میزنند؛ «وَ إِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ»[9]؛ همین که بیرون میروند همه تلاششان را به کار میگیرند تا فساد درست کنند و هر چه تو رشته کردی اینها پنبه کنند. همه تلاششان را میکنند. میدانند نمیتوانند با حجت خدا، ولیّ جامعه آن هم در چنین شرایطی در اوج با این محبوبیتی که در دنیا و داخل جامعه به وجود آمده مبارزه کنند. معلوم است باید اینگونه بگویند که «ما همه چیز را با رهبر هماهنگ میکنیم» اینگونه هر اتفاقی بیفتد، به گردن رهبر(حفظه الله) است. ما هر کاری میخواهیم انجام دهیم با هماهنگی است.
بزرگشان که خدا نیامرزدش، رسماً به جریانهای اطراف خود گفته بود: خدمت رهبری بروید، هرچه ایشان گفتند بگویید: چشم، وقتی بیرون آمدید کار خود را انجام دهید! «وَإِذَا تَوَلَّیٰ سَعَیٰ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا»[10]؛ ولی وقتی نزد تو میآیند، «یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا»[11]؛ میگویند ما ذوب در ولایتیم و همه چیز را هماهنگ میکنیم.
تا کی میخواهیم به هم دروغ بگوییم؟! ما به جایی از ماجرا رسیدهایم که باید بر مدار حقایق جلو برویم، البته حتماً باید مصالح را نیز در نظر بگیریم. ما به شدت به وفاق نیاز داریم ولی این دیگر وفاق نیست، بلکه نفاق است! امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمودند: «کَثرَةُ الوِفاقِ نِفاقٌ»[12]. زیادهروی در وفاق همان نفاق است. تو با برانداز وفاق داری، آنوقت خود را ذوب در ولایت میدانی! با کسی که باغی بر انقلاب است خوشوبش میکنی و با هم بیانیه مینویسید، از این طرف حرف از هماهنگی با رهبری میزنی! این نفاق است.
اهمیت حفظ سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی
اگر یادتان باشد موضوع آشتی ملی را عنوان کردند. آشتی ملی چیست؟ مردم که با هم قهر نبودند، سران فتنه کاری کردند و مردم جوابشان را دادند. مقام معظم رهبری(حفظه الله) فرمودند: مردم با این افراد قهرند و آشتی نخواهند کرد. همین لفظ را برداشتند و طرح آشتی ملی را ارائه دادند. البته طرحشان به جایی نرسید. اینها همان کارهایی است که یگانگی امت و امام را خراب میکند. عدهای را فریب میدهد و دلهایی را متزلزل میکند. اینجاست که شما باید عین احادیث و روایاتی که میخوانید را یاد بگیرید تا شیطان فریبتان ندهد. بیانات و خط مشی رهبری را بدانید و حرفهایشان را فهمیده باشید تا هر حرفی را به نام ایشان تمام نکنند. میخواهند این یگانگی را از بین ببرند، اکنون سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی در اوج است. اگر همین الآن انتخابات برگزار شود تکلیفش روشن است ولی دشمن سعی میکند تا انتخابات بعدی و صحنه های حضور ملی، کارهایی انجام دهد تا این یگانگی از هم بپاشد و به وضع سابق برگردیم. این آن مسئله مهم است.
لزوم بصیرت و شناخت مواضع حق/ صبر انقلابی از شروط رهبری اجتماعی
از نهجالبلاغه امیرالمؤمنین(علیهالسلام) عبارتی را بخوانم تا تکلیف ما روشن شود. حضرت در خطبه 173 در ماجرای صفین، بعد از سفارش به تقوا میفرمایند: «قَد فُتِحَ بابُ الحَربِ بَینکُم و بَینَ اهَلِ القِبلَةِ وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ إلّا أهلُ البَصَرِ وَ الصَّبرِ وَ العِلمِ بِمَواضِعِ الحَقِّ فَامضُوا لِمَا تُؤمَرونَ بِهِ وَقِفوا عِندَ ما تُنهَونَ عَنهُ وَ لا تَعجَلوا فِی أمرٍ حتَّی تَتَبَیّنوا فَإنَّ لَنَا مَعَ کُلِّ أمرٍ تُنکِرونَهُ غِیَراً»[13]؛ باب درگیری و جنگ بین شما و اهل قبله، یعنی کسانی که قرآن، خداوند متعال و پیامبر(صلی الله علیه وآله) را قبول دارند، باز شده است. همه شما مؤمن و به اصطلاح انقلابی هستید، باب درگیری بین شما باز شده است. دقت کنید چهار قسمت دارد: «وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ إلّا أهلُ البَصَرِ وَ الصَّبرِ وَ العِلمِ بِمَواضِعِ الحَقِّ». میفرمایند: کسی میتواند این عَلم و پرچمداری این ماجرا را به دست بگیرد که اهل بصیرت و صبر باشد، بینش اجتماعی، تحلیل قوی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و صبر انقلابی داشته باشد و عجولانه رفتار نکند. حرف یا موضع نابجا نداشته باشد و مواضع حق را بشناسد. بداند کجا حق است و کجا حق نیست. این خیلی مهم و پیچیده است. این شرط جزء شروط رهبری اجتماعی است، همه به این حد نمیرسند.
سپس حضرت خطاب به سپاهیان میفرمایند: حواستان باشد جنگ بین خودیها در گرفته است! اینجا جاده خیلی لغزنده است، صبر، بصیرت و علم به مواضع حق میخواهد؛ فریب نخورید. اگر قرآن بر سر نیزه کردند، مسلمانکشی را عنوان کردند، اگر گفتند: فلانی خال المؤمنین است یا مثل جنگ جمل گفتند: اینها اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) هستند و فلانی همسر پیامبر است و... فریب نخورید.
اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشیم!/ جنگِ بُرده را نبازیم!
«فَامضُوا لِمَا تُؤمَرونَ بِهِ»؛ هر دستوری از من رسید، همان را عمل کنید. «وَقِفوا عِندَ ما تُنهَونَ عَنهُ»؛ خودداری کنید از چیزی که از آن نهی میشوید؛ سرخود کاری انجام ندهید. در جنگ یک حرکت نابجا میتواند مورد سوء استفاده بینالمللی و رسانه ای قرار گیرد. «وَ لا تَعجَلوا فِی أمرٍ حتَّی تَتَبَیّنوا»؛ وقتی خبری آمد احتمال دهید شایعه باشد و تا تبیین نشده و برایتان روشن نشده، در موضع گیری عجله نکنید.
این جمله خیلی اهمیت دارد؛ «فَإنَّ لَنَا مَعَ کُلِّ أمرٍ تُنکِرونَهُ غِیَراً»؛ میفرمایند: گاهی ما دستوری میدهیم که شما کراهت دارید، ولی باید تبعیت کنید. ممکن است با تحلیلهای شما درست درنیاید ولی همه باید به حرف امام جامعه گوش دهند تا دشمن نتواند سوءاستفاده کند. کما اینکه معاویه در جنگ صفین سوءاستفاده کرد و سپاه امیرالمؤمنین(علیه السلام) جنگِ بُرده را باخت. الآن هم همین است.
وحدت، حول محور حق
ما سر اصول انقلاب نباید مماشات کنیم، بلکه باید یکپارچگی خود را حفظ کنیم. برای برخی پیرامون موضوع وحدت سؤال پیش میآید. جملهای را از امیرالمؤمنین(علیه السلام) عرض میکنم: از حضرت درباره تفسیر سنت، بدعت، جماعت و فرقت سؤال شد، ایشان فرمودند: «السُّنَّةُ وَاللهِ سُنَّةُ محمدٍ(صلی الله علیه وآله وسلم و البِدعَةُ ما فارَقَها وَ الجَماعَةُ وَاللهِ مُجامَعَةُ أهلِ الحقِّ و إنْ قَلُّوا و الفُرْقةُ مُجامَعَةُ أهلِ الباطلِ و إنْ کَثُروا»[14]. وقتی میگویند سنت، یعنی سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) نه سنت کسی غیر از ایشان. سنت با دخل و تصرف امروزی همان گفتمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) است. با قرائت پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد مسائل اجتماعی شوید. در مسائلی مثل موضوع زن، سیاست خارجه، اقتصاد، ورزش یا سبک زندگی چگونه به سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) عمل کنیم؟ امام(رحمت الله علیه) فرمودند: ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (صلی الله علیه وآلهه) است. امروز گفتمان ولی فقیه گفتمان رسولالله(صلی الله علیه وآله) است. اگر میخواهید در مورد این مسائل بدانید باید از ولی فقیه تبعیت کنید. اکنون گفتمان، گفتمان امامین انقلاب است، نه گفتمان هرکسی.
«وَ البِدعَةُ ما فارَقَها» بدعتی که در دین نباید بیاورید و حرام است چیست؟ «ما فارَقَها»؛ هر چیز غیر از سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، بدعت است. اگر شما آن را بدانید، با شنیدن هر ندای مخالف فریبندهای میفهمید این بدعت در انقلاب اسلامی و آرمانهای امام(رحمت الله علیه) است.
تفرقه حقیقی، ارتباط و زد و بند با اهل باطل است
در ادامه در مورد مرکزیت وحدت فرمودند: «واللّه ِمُجامَعَةُ أهلِ الحقِّ وإنْ قَلُّوا ، والفُرْقةُ مُجامَعَةُ أهلِ الباطلِ وإنْ کَثُروا»؛ اهل حق را تقویت کن، اگرچه اهل حق کم باشند آنها را پشتیبانی کن. اگر قرار است تفرقه ایجاد شود، باید حول باطل ایجاد شود نه حول حق. اگرچه باطل جمعیتش زیاد باشد. جمع آنها را متفرق و دور آنها را خلوت کن. چرا وقتی اینها باغی بر انقلابند، نائب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) میفرمایند: مردم با این افراد قهرند و آشتی هم نخواهند کرد ولی عدهای طرح آشتی ملی مطرح میکنند، مدام اسمشان را میبرند و با آنها جلسه میگذارند؟ چرا دارید به مدار برمیگردانید؟ «والفُرْقةُ مُجامَعَةُ أهلِ الباطِلِ» تفرقه حقیقی، ارتباط و زد و بند با اهل باطل است، درحالیکه وحدت حول حق است. کسی دم از وحدت میزند که طبق گفتمان انقلاب اسلامی پیش برود.
درخواست از نمایندگان مجلس
نمایندگان محترم مجلس آیا نمیخواهند به وظیفه خود در این برهه حساس عمل کنند؟! نمیخواهند از آقای رئیس جمهور سؤال کنند؟! نمیخواهند از آقای رئیس جمهور بابت حرفهایی که هزینههای سنگینی برای جمهوری اسلامی ایجاد میکند توضیحی بخواهند که چرا حرفی میزنی که خلاف گفتمان انقلاب اسلامی و قانون است؟! ما در شرایط جنگی هستیم، چرا داری پیام ضعف به دشمن میدهی و هزینهساز میشوی؟! مگر شما فرمانده جنگ هستی؟! مگر شما نگفتی من ذوب در رهبری هستم؟! حرفهای شما با رفتارتان تعارض دارد. بزرگوار، با این کار هزینه روی دست جبهه مقاومت، جمهوری اسلامی و ایران میگذاری.
پیشنهاد میکنم حداقل نمایندگان محترم دارالعباده یزد شروع کنند و این افتخار را کلید بزنند و از آقای رئیس جمهور سؤال کنند و ایشان هم باید جواب دهد. ممکن است برخی بگویند این مصلحت نیست. شرایط، شرایط جنگی است. ببینید من اینها را گفتم تا این موضوع را حل کنیم؛ شاید نظر مقام معظم رهبری(حفظه الله) هم در این مورد مثبت باشد، منتظر نظر ایشان هم نباید بمانیم، خود ایشان در یکی از بیاناتشان فرمودند: اینکه شما بخواهید منتظر بمانید تا رهبری نظر دهد کارها قفل میشود، شما تحلیل کنید و نظرتان را بدهید. به نظرم مجلس شورای اسلامی باید آقای رئیس جمهور را دعوت کند و درباره مواضعی که او و اطرافیانش گرفتند توضیح بخواهد. اینها خسارتهای جبران ناپذیری برای انقلاب اسلامی دارد.
اصلاح طلبان، پیاده نظام صهیونستها
شرایط ما از اوایل جنگ و دوران بنیصدر که بدتر نیست. در اواخر خردادماه سال 61 و ابتدای جنگ، طرح استیضاح بنی صدر مطرح و اول تیر هم عزل شد. در شرایطی که ما در ضعف بودیم و مدام در جنگ شکست میخوردیم و صدام بر ما مسلط بود. در آن شرایطِ کشور و در اوایل انقلاب، رئیس جمهور را استیضاح و سپس عزل کردند، آب هم از آب تکان نخورد. نمیدانم چرا الآن با این قدرت و ثبات کشور این کار را نمیکنیم. نمیدانم ملاحظه چه چیزی را میکنیم. ما که نگفتیم رئیس جمهور را عزل کنید، بلکه همین سؤال کردن خیلی از مسائل را حل میکند. چه بر سر آرمانهای انقلاب اسلامی آمده است؟ میگویند: ممکن است بعداً حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) به مجلس اخطار دهند که چرا این کار را کرد؟ عیبی ندارد. شما سر بعضی از مسائل که صراحتاً توسط ایشان منع شده بودید که مثلاً در انتصابات دولتی دخالت نکنید، نمایندگان محترم بعضاً دخالت کردند و از ایشان هم کارت زرد گرفتند، آنجا عیبی نداشت ولی اینجا عیب دارد؟ هزینه فایده هم کنید الآن باید این کار را انجام دهید. فوقش اشتباه کرده باشید تذکر میدهند. چشم، علی عینی! ولی الآن تکلیف شما چیست؟ تردد در تردید خطرناک است! بر سر آرمانهای انقلاب نباید معامله کرد. اصلاحطلبها در این مملکت، پیادهنظام صهیونیستها و آمریکا هستند. این را من نمیگویم بلکه خود نتانیاهو، سران اسرائیل و آمریکا گفتند که اینها سرمایه های ما در ایران هستند...
چرا حزبی که رسماً اعلام شده سرمایه دشمن است و بارها و بارها تا براندازی نظام پیش رفته، منحل نمیشود؟! چرا با عواملش برخورد قانونی نمیشود؟! تا کی مردم باید هزینه این چیزها را بدهند؟! تا کی انقلاب باید مدام تا لبه پرتگاه برود و برگردد؟! در مورد سران فتنه، بعد از فتنه 88 که فتنه رفع شد، مقام معظم رهبری(حفظه الله) در یکی از سخنانشان فرمودند: مردم خواستار برخورد با سران فتنهاند. ولی برخورد نکردیم که دوباره از سوراخهایشان بیرون آمدند و بیانیه میدهند. یعنی چه این چیزها؟! شما یک شهید بین اصلاح طلبها پیدا میکنید؟! چه هزینهای برای انقلاب اسلامی، [اصلاً] برای ایران دادند؟! غیر از این است که همهاش برای انقلاب و ایران هزینه ایجاد کردند؟! چرا اینها باید در کشور در رأس قدرت باشند؟! چرا باید بتوانند سوار قدرت شوند؟! واقعا چرا؟!
در کدام کشور چنین اجازهای به مخالفان برانداز خودش میدهد که در سطح ریاست جمهوری بیایند شرکت کنند؟! آدمی که خیانتش در برجام محرز است، حرفهای ضد راهبرد انقلاب اسلامیاش مشخص است، این آدم سرباز نظام میشود، میگویند این سرباز نظام است! درحالیکه این فرد سربازی خودش را در آمریکا گذرانده است؛ یعنی در خاک خودش، سرباز وطن خودش نبوده، سرباز خاک آمریکا بوده، این هم شد سرمایه و سرباز نظام؟! حرف است دیگر کنتور که نمیاندازد! حرف مفت همه میزنند هیچکس هم به هیچکس نیست. چرا با اینها برخورد نمیشود؟!
نصرت خداوند متعال به مؤمنین/ ملت ایران از خون شهدایش نخواهد گذشت
ما هزینهای برابر تاریخ صدر اسلام، زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله)، امیرالمؤمنین، امام مجتبی و اباعبدالله الحسین(علیهم السلام) دادیم تا امروز به این مسائل مبتلا نشویم. ما در شرایطی هستیم که اگر آن یکپارچگی و یگانگی امت ایجاد و حفظ نشود، این چیزی که خداوند متعال ایجاد کرد؛ «اَیَّدکَ بِنَصرهِ وَ بِالمُؤمنین»[15]، خداوند متعال این نصرت را ایجاد کرد، این انقلاب و این ولایت را تأیید کرد. دوباره سرمایههای اجتماعی نو جامعه ما، رویش های جدید را دیدیم. این را عدهای نمیتوانند ببینند، شبانهروز دارند تلاش میکنند که ریشهاش را بکَنند بعد ما فقط تماشا میکنیم!
عزیزان من، مسئولین محترم، قوای قضایی و امنیتی کشور، چرا با اینها برخورد قانونی نمیکنید؟! حداقل به ما بگویید: رسانه در اختیار اینهاست، صدا و سیما در اختیار اینهاست، حرف میزنند در جامعه التهاب ایجاد میکنند. هیچکس هم هیچچیز به آنها نمیگوید. طرف آمده در مسند قدرت ریاست جمهوری، خلاف امنیت ملی و قانون، صراحتاً گفتمان مشترک با صهیونیستها، آمریکا و ترامپ، حمایت و دفاع از ترامپ! در حین جنگ دارد میگوید: حالا این درگیریها تمام شود انشاءالله با هم مذاکره میکنیم! دارد کتک میخورد وسط کتک خوردن میگوید: که حالا این کتکم تمام میشود انشالله با هم صحبت میکنیم! آقا چه خبر است؟ یکی به ما بگوید چه خبر است؟ ما شهید دادیم. مگر امام خامنهای(حفظه الله) نفرمودند: ملت ایران از خون شهدایش نخواهد گذشت. این حرف یعنی چه؟ چهکسی باید این حرف را از زمین بلند کند؟ آنهایی که حرف ایشان را از زمین بلند میکردند که شهید شدند، من و شما هستیم.
امام رضا(علیه السلام) عَلمدار روضه در ایران
دو ماه محرم و صفر تمام شد. چقدر ما زیر این عَلمهای سیاه، نور گرفتیم، چقدر فهمیدیم، چقدر عزیز شدیم، چقدر کیف کردیم. چقدر به هم نزدیک شدیم! خون امام حسین(علیه السلام) هنوز دارد میجوشد. خود حضرت فرمودند: خون من ساکن نمیشود تا زمانی که مهدیِ من قیام کند. هنوز این خون دارد میجوشد ما را دور هم جمع میکند تا حرفهای امام حسین(علیه السلام) و عاشورایی بزنیم و حسین زمانمان به قتلگاه نرود. ما همه این روضهها، عزاداریها، سیاهپوشیها و... را مدیون امام رضا(علیه السلام) هستیم که وقتی حضرت وارد ایران شدند، روضه امام حسین(علیه السلام) را در ایران، امام رضا(علیه السلام) عَلم کردند. مجلس روضه برپا میکردند و آن جمله معروف حضرت که خطاب به ابن شبیب فرمودند: «یَابنَ شَبیب، اِن کُنتَ باکیاً لِشَئٍ فَبکِ لِلحُسَین»[16]. کاری شبیه کار امام زینالعابدین(علیه السلام). خیلی دقیق امام رضا(علیه السلام) کُد دادند، فرمودند: گریهتان که میگیرد، در زندگیتان ممکن است آلام، درگیریها و مشکلات زیادی به وجود بیاید، غمگین شوید، حتی گریهتان بگیرد، این گریه را حرام نکنید. همانجا یک گریز به کربلا بزنید، برای امام حسین(علیه السلام) گریه کنید. میدانید یعنی چه؟ یعنی اگر درد و مریضی اینقدر به شما فشار آورد که گریهتان گرفت، بغضتان گرفت، اشکتان را حرام خودتان نکنید. آدم امام حسینی فهمیده اینطوری است: میگوید: بمیرم برای دردهای زینب کبری(علیه االسلام)، مریضیاش را به کربلا مربوط میکند و گریه میکند.
گرسنه و تشنه به حرم امام حسین(علیه السلام) برو
امام رضا(علیهالسلام) فرمودند: اگر جایی تشنه شدید آنقدر که از این تشنگی به تعَب افتادید، مبادا لَهلَه بزنید، این برای مردم عادی است که لهله میزنند، مدام تشنهاند، نمیدانند چه کنند؟ آدمی که عاشق است، میگوید: «السلام علیک یا اباعبدالله»، به فدای لب عطشان حسین(علیه السلام). حتی میفرمایند: اگر گرسنهتان شد، یاد گرسنگی امام حسین(علیه السلام) بیفتید؛ چراکه امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: دارید زیارت جد ما میروید گرسنه و تشنه بروید، به هم ریخته بروید. نمیشود جلوی کسی که شیب الخضیب و خد التریب است، شما مرتب بروید. میفرمایند: وارد کربلا شدی با همان لباسهایت به حرم امام حسین(علیه السلام) برو، خاکی و گرسنه به حرم امام حسین(علیه السلام) برو. چیزی نخور، با گرسنگی و تشنگی به حرم امام حسین(علیه السلام) برو! دفعه اول، حداقل یک دفعه اینطوری حرم برو.
«اِن کُنتَ باکیاً لِشَئٍ فَبکِ لِلحُسَین»
دیگر چهچیز تو را به گریه میاندازد؟ خیلی چیزها. من نمیدانم بچهات طوری شود؛ مریضی، زخمی، جراحتی، تصادفی یا مالی از دستت برود. بچهات مریض شده باشد و روی دستت بالبال بزند آنوقت نباید یاد حضرت رباب(سلاماللهعلیها) بیفتی که بچه را از این خیمه آن خیمه میبرد؟ هر کس را میدید میفرمود یک قطره آب نیست من به علی بدهم؟ «اِن کُنتَ باکیاً لِشَئٍ فَبکِ لِلحُسَین». آقا من دیگر چه بگویم که این روضه...
دزد به شما زد، مالت را بردند، آدم امام حسینی که توی سر نمیزند که آخ مالم را بردند، میگوید: آخ بمیرم برای زینب(علیهاالسلام)! همانجا یک سلام به امام حسین(علیه السلام) میدهد، میگوید: اموال امام حسین(علیه السلام) هم به غارت بردند.
«اِن کُنتَ باکیاً لِشَئٍ فَبکِ لِلحُسَین». شب آخر است، دیگر دست به دست هم دهیم یک ناله جانانه بزنیم؛ یعنی دو ماه محرم صفر را امشب میخواهید مُهر کنید، به همدیگر اشک و حال و نور دهید. اصلاً حال شما باید کناریات را آتش بزند. آقا، دارند از محرم و صفر بیرونمان میکنند، تمام شد.
تشییع باشکوه
حضرت امام رضا(علیهالسلام) به اباصلت فرمودند: در را ببند کسی داخل نیاید. زبان حالی روضه بخوانم؟ آقا شاید یکی بخواهد مثلاً به دیدنی شما بیاید. نه، من کسی را اینجا ندارم، من غریبم، کسی اینجا نمیآید، فقط پسرم وقتی آمد...
امام از دنیا رفتند. زنهای منطقه نوغان وقتی فهمیدند امام رضا(علیهالسلام) از دنیا رفتند، خیلی بامعرفت بودند، بیرون ریختند. حتی در تاریخ دارد رفتند به شوهرانشان گفتند: ما میخواهیم به تشییع جنازه امام رضا(علیهالسلام) برویم اگر رضایت نمیدهید، مهریهمان را حلال میکنیم. فقط اجازه دهید ما برویم؛ یعنی برای تشییع، هزینه دادند! آقا چه کردند اینها! آنهایی که مسنتر بودند گفتند: ما برویم برای امام رضا(علیهالسلام) مادری کنیم، افراد دیگر گفتند: برویم خواهری کنیم، امام رضا(علیهالسلام) کسی را در این شهر ندارد. حالا شما امشب میخواهید برای امام رضا(علیه السلام) چه کار کنید؟ صاحب جلسه امشب ما و کل ماه محرم و صفر امشب امام رضا(علیهالسلام) هستند.
آمدند آنقدر گل روی بدن امام ریختند! باز هم تو به امام رضا(علیه السلام) میگویی: «یا غریب الغربا»؟! مثل دیروزی بدن امام حسن(علیه السلام) را تیرباران کردند. آن هم جلوی چشم عزیزانش! حالا شاید یکی از غربتها هم این باشد که تیرباران و جلوی چشم عزیزانشان، اما گلباران را هیچکس نبود ببیند. یک غریب دیگر هم هست سراغ دارم که امام حسن(علیه السلام) هم برای غربتش گریه میکرد، روضهاش را بگویم؟ آقا هر میتی را بخواهند دفن کنند پنج کار باید انجام دهند: اول غسلش میدهند، بعد کفن میکنند، بعد به آن نماز میخوانند، بعد تشییع و بعد دفنش میکنند. «لا یوم کیومک یااباعبدالله»...
وقتی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) روضهخوان باشند...
یا امام رضا(علیه السلام)! میبینید آقا جان، همه اینها دارند به حرف و امر شما عمل میکنند. ولی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) میفرمایند: جد ما را غسل دادند. چطوری غسل دادند؟ فرمودند: «اَلسَّلامُ عَلَی المُغَسَّلِ بِدَمِ الجِراحِ»[17]؛ میگویند اینقدر خون ریخت که تمام بدن در خون فرورفت؛ با خون غسل داده شد، به خدا این ناله ها واقعی است، به خدا این داد زدنها واقعی است. یا امام رضا (علیهالسلام) محرم و صفر ما را امضا کنید مولا جان! یا امام رضا(علیهالسلام) مملکت مال شماست، آقا! بچهها، جوانان، این مرد و زن مال شما هستند، این کشور را شما نگهدار، آقایمان را شما نگهدار!
کفن، گفتی کفن آتشمان زدی. گفتی میت را کفن میکنند، شهید و کفن؟! شهید که کفن نمیخواهد، (ببینید اشتباه نکنید یکوقت مسئلهاش اینطوری نیست.) فرمودند: شهید معرکه کفن نمیخواهد. امام حسین(علیه السلام) ظاهراً کفن نمیخواهد. چرا مدام روضه میخوانند که امام حسین(علیه السلام) کفن نداشت؟! کفن نمیخواهد، میفرماید: شهید معرکه را کفن نکنید با لباسش دفن کنید، نگفتند برهنه دفنش کنید. حسینجان! فرمودند: «اَلسَّلامُ عَلَی المَدفونینَ بِلا اَکفان»؛ جانانه دارید گریه میکنید، شامل دعای امام صادق(علیهالسلام) هستید: «وَارحَم تِلکَ الصَّرخَةَ الَّتی کانَت لَنا»[18]. فرمود: خدایا، رحم کن به آن نالههایی که برای ما زده میشود.
کفن که اینطور شد. آیا نماز خواندند و بالای سر بدن امام حسین ذکر گفتند؟! امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) فرمودند: ماجرا اینطوری شد: «السَّلامُ عَلَی الاَجسامِ العاریةِ فی الفَلَوات»؛ سلام بر بدنهایی که عریان افتاده بود. این قسمتش آدم را میکُشد: «تَنهَشُهَا الذِئابُ العادیات»؛ گرگها دورش زوزه میکشیدند، این گرگصفتها دور بدن امام حسین(علیه السلام) هلهله میکردند، زوزه میکشیدند.
آه...، آخرین مرحله قبل از دفن، تشییع است. امام حسین(علیه السلام) را تشییع کردند؟ همه جای دنیا وقتی میخواهند یکی را تشییع کنند سر دست تشییع میکنند میبرند. فقط کربلا بود بدن امام حسین(علیه السلام) را زیر دست و پای اسبها تشییع کردند!
حسین جان! رزق امام رضا(علیه السلام) است، حیف است نگویم. انشاءالله یک شب کربلا گوشه حرم امام حسین(علیه السلام) اینطور با هم ضجه بزنیم.
چطوری تشییع کردند؟ امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) فرمودند: «تَطَئوکَ الخُیولُ بِحَوافِرِها»؛ به حفرههای زیر سم اسبها، اما بدن امام حسین(علیهالسلام) را چطوری دفن کردند؟ بدن حجت خدا روی خاک بیابان، زیر آفتاب، سه شبانهروز، فرمودند: «اَلسَّلامُ عَلَی الاَجسادِ العاریات»؛ بدن برهنه سه روز زیر آفتاب داغ کربلا...
[1]. سوره اسرا، آیه 53.
[2]. سوره مائده، آیه 91.
[3]. سوره حجرات، آیه 10.
[4]. غررالحکم: 2059.
[5]. سوره آلعمران، ایه 103.
[6]. سوره انفال، آیه 46.
[7]. سوره نساء، آیه 59.
[8]. سوره بقره، ایه 204.
[9]. سوره بقره، ایه 205.
[10]. سوره بقره، آیه 205.
[11]. سوره بقره، آیه 204.
[12]. غررالحکم، ش 7083 و 7084.
[13]. نهجالبلاغه، خطبه 173.
[14]. بحارالانوار، ج 2، ص 23، ح 266.
[15]. سوره انفال، آیه 62.
[16]. عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 299.
[17]. زیارت ناحیه مقدسه.
[18]. بحارالانوار، ج 30، ص 8، ح 101.