مهمانی خداوند، روح انسان را جلا میدهد
مهمانی خداوند، روح انسان را جلا میدهد
مهمانی خداوند، روح انسان را جلا میدهد
حجتالاسلام مهدوینژاد: نخ تسبیحِ دینداری، مخالفت با هوای نفس است// اگر میخواهید از نظر عقلی چیزهایی بفهمید که دیگران نمیفهمند، با هوای نفستان مخالفت کنید // یکسری لذاتی هست تا وقتی آن را ترک نکنید، به لذت بالاتر نمیرسید // خدا بهشت را در ازای ترک کردنها به ما میدهد// ماه رمضان، ماه تمرین و آموزش مهارتهای مخالفت با هوای نفس است
شناسنامه:
عنوان: جلسه هفتگی
موضوع: سبک مهمانی خدا
زمان: شنبه 6 /1/1401
مکان: حسینیه حضرت صاحبالزمان(عجلاللهتعالیفرجه)، محمودآباد یزد
شرایط مهمانی خدا
خدا در مهمانی دادن، سبکی دارد که با سبکِ مهمانیهای رایج ما متفاوت است. معمولاً همه، مهمانی رفتن را دوست دارند، چراکه پایهاش لذت بردن است و براساس موافقت با هوی و میل انسان است. در مهمانیها بالاخره خوردنیها و نوشیدنیهای است، دید و بازدید است و... همه اینها موافق با امیال آدمهاست. عیبی هم ندارد، همیشه موافقت با امیال و بعضی از هوسها بد نیست. چراکه بعضی از هوسها هم بد نیست، میل داریم اقوام و دوستانمان را ببینیم، میل خوبی هم هست. اتفاقاً اسلام سفارش کرده مهمانی بروید، مهمانی بدهید، مهمان را اکرام کنید، بهترین غذاهایتان را به مهمان بدهید. بهترین شرایط را برای مهمان فراهم کنید... اینها دستوراتی هست که دادهاند.
به هر حال این مدل مهمانی و لذتهایش، لذتهای جسمی و مادی است. بد نیست، گاهی خوب هم هست. فقط ممکن است ما دچار یک اشتباه محاسباتی شویم؛ یعنی خودمان و لذتهایمان را فقط در بدن خلاصه کنیم و احساس کنیم که اصلاً همه لذتهای عالم خلاصه شده در همین بدن مادی!
لذتهای معنوی مهمانیها
لذتهای روحی میهمانی این است که به میهمان احترام میگذارند، برای او تدارک میبینند، به او محبت میکنند... لذتهای خوبی هست، روح انسان لذت میبَرد. ذات مهمانی دادن و مهمانی رفتن، در نهایت برای لذت است. رزق و برکات دیگری هم دارد که در آن نهفته است. از آنجا که به این نوع مهمانی عادت کردهایم، مدل دیگری از مهمانی و بلکه حتی مدل متفاوت و متضاد با چنین مهمانی را نمیتوانیم تصور کنیم.
اما برخلاف مهمانیهای ما که پایهاش لذت بردن و موافقت با هوی و میل است، خداوند سبک متفاوتی در مهمانی دادن دارد. مدل و سبک مهمانی خداوند، کلاً از مهمانی مادی و ظاهری متفاوت است.
مدلی جدید از مهمانی
انسان گاهی خودش، خودش را مهمان میکند و لذت میبرد. مثلاً تنهایی به رستوران میرود و غذا میخورد، تنهایی در پارک قدم میزند، تنهایی به سفر میرود و... ولی کمتر به فکر این است که خودش را به یک مهمانی معنوی، میهمان کند. تک و تنهایی، به اصطلاح مجردی برود یک صفای معنوی کند و یک حال معنوی به خودش بدهد. فقط حال مادی به خودش میدهد. بعضیها نهایت حال معنوی که به خودشان میدهند، همان تفریح هست. آن هم در حقیقت لذت مادیست. درست است که روح انسان شاد میشود، خوب هم هست، ولی روح با این اقدامی که انجام داده، خیلی بزرگ نمیشود، نهایتاً خستگیاش درمیرود.
خودت را میهمان کن...
خداوند متعال یک مدل مهمانیِ معنویِ تکی هم به ما پیشنهاد داده. مثلاً روزه مستحبی؛ روز آخر شعبان تأکید شده که روزه بگیرید و یک حال معنوی به خودتان بدهید.
نماز هم یک مهمانی است، مهمانی خدا برای روح. گاهی دو رکعت نماز بدون هیچ مناسبتی بخوانید. مثل اینکه همین طوری بستنی میخورید و میگویید بستنی هوس کردم. گاهی همینطوری نماز بخوانید، چه بسا هوس کنید.
گاهی خودتان را یک نماز، یک روزه، مهمان کنید. خودتان را یک زیارت مهمان کنید. خدا این موارد میهمانی خصوصی را پیشنهاد داده، میهمانی جمعی هم پیشنهاد داده است. مثلاً نماز جماعت را پیشنهاد میدهد، نماز را به جماعت بخوانید. خود نماز بر هر فردی واجب است، ولی به جماعت خواندن مستحب است. میفرماید: به جماعت بخوانید و لذت ببرید. چرا خودتان را محروم میکنید!؟
ماه مهمانی خدا
در طول سال بعضی از روزها برای روزه گرفتن سفارش شده، روزه بگیرید و به خود یک مهمانی بدهید، ولی ماه رمضان فرموده همه بیایند. روزه یک عمل انفرادی هست، ولی چه صفایی پیدا میکنید ماهرمضان، چون همه روزه میگیرند. همه مهمان خدا شدهاند و لذت جمعی روزه گرفتن را میبرند. بیچاره کسانی که ماه رمضان روزه نمیگیرند. کسانی که مشکلی هم ندارند، ولی روزه نمیگیرند، خود را از یک لذت ناب محروم میکنند و متوجه نیستند.
پایه مهمانی خدا، مخالفت با میل و هوس
اساس و پایه میهمانی مادی، موافقت با هوی است، ولی این مدل مهمانی خدا که ماه رمضان اوج آن است، بر پایه «مُخالِفَهً للْهَوی» مخالفت با هوی شکل میگیرد؛ مخالفت با امیال و هوسها، چه حلال و چه حرام. موافقت با میل حلال یا بعضاً خدای نکرده حرام، لذت دارد، ولی لذت آنی و لحظهای. حالا یک مدل مهمانی هست که در آن لذت حلال و حرام ممنوع است و خودِ همین ممنوعیت، لذت دارد.
قله دینداری چیست؟
روایت میفرماید: «مِلاکُ الدّینِ مُخالَفَةُ الْهَوی»؛[1] ملاک و اساس دین مخالفت با هوای نفس است. مخالفت با هوی و هوسها؛ هوسهای حرام را که حتماً شامل میشود، ولی هوسهای حلال هم یک قانونی دارد.
روایات متعدد داریم که میفرمایند: «رأسُ الدِّینِ مُخالَفَةُ الهَوی»؛[2] مخالفت با هوای نفس، اصلاً قله دینداری است. «مُخالَفَةُ الهَوی شِفاءُ العَقلِ»؛[3] مخالفت کردن با خواستهها و امیال باعث میشود که بیمارهای عقلی از بین برود. اگر میخواهید از نظر عقلی چیزهایی بفهمید که دیگران نمیفهمند، با هوای نفستان مخالفت کنید.
نخ تسبیح دین
میفرماید نخ تسبیحِ دینداری مخالفت با هوای نفس است. اصلاً دین را مهرههای تسبیح فرض کنید. نماز، روزه، حج، زکات، امربه معروف، نهی از منکر، عبادت و....... همه عبادتها و اعمال را اگر میخواهید منظم و نتیجه بخش کنید، مخالفت با هوی و هوس لازم است، نخ تسبیح است. «نِظامُ الدِّینِ مُخالَفَةُ الهوی و التنزُّهُ عنِ الدنیا»[4]؛ نظام دین به مخالفت با هوی است. شما امر به معروف و نهی از منکر را براساس مخالفت با هوای نفس انجام بدهید، نماز را براساس مخالفت با هوای نفس بخوانید. مثلاً نفس میگوید نمازت را بعداً بخوان، شما مخالفت با هوای نفس کنید و اول وقت بخوانید، جواب میدهد.
تأثیر مخالفت با هوی و هوس
مثلاً روزه روز اول ماه رجب، وسط ماه رجب، آخر ماه رجب و شعبان را نگرفتهاید، دو روز مانده به ماه مبارک رمضان. نفس میگوید حالا ماه رمضان میگیری، مخالفت کنید و روزه بگیرید، جواب میدهد. حتی در ماه رمضان، مخالفت با هوای نفس کنید جواب میدهد. رمضان قربتالیالله روزه واجب است. روزه میگیریم در حین روزه وسوسه میشوید خسته میشوید نفس میگوید اینطور رفتار کنید. وقتی گرسنگی و تشنگی فشار آورده، مخالفت با هوای نفس کنید، جواب میدهد.
اگر میخواهید کارتان نظم پیدا کند و درست نتیجه بدهد، مخالفت با هوای نفس کنید. در انجام همان عمل هر چه نفسِ فریبکار و قسم خورده میگوید، با آن مخالفت کنید.
چگونه روح را قوی کنیم؟
مهمانی خدا پایهاش مخالفت با هوای نفس و امیال و خواسته است. این مدل مهمانی، روح انسان را جلا میدهد. اتفاقاً هر چه قدر در امور مادی بیشتر به خود برسید، روح ضعیفتر میشود. اما هر چه قدر که در امور مادی مراعات کنید و با برنامه به خود سخت بگیرید، روح قویتر میشود. این خاصیت روح است.
ماه رمضان، مهمانیِ ترک لذات مادی برای رسیدن به لذات معنوی است. یکسری لذاتی هست تا وقتی آن را ترک نکنید، به لذت بالاتر نمیرسید. مثلاً مهمانی ترک لذتهای جاهلی، برای رسیدن به لذتهای عقلانی. مهمانی ترک لذتهای آنی، بخاطر رسیدن به لذتهای دائمی و...
لذت معنوی ماه رمضان
ماه رمضان برای خیلیها لذت معنوی دارد، چراکه مخالفت با هوای نفس در آن است. برای همین اندازه صبح تا شب نخوردن، برای آن حرفهایی که میخواستید بزنید و نزنید، برای آن کارهایی که میخواستید انجام دهید، ولی روزه جلوی شما را گرفت و نکردید. آن حالا معنوی که در شما به وجود آمد، برای همین است.
بعضی گمان میکنند که حالِ ماه رمضان، به خاطر سحر و افطارش هست. میگوید سحری میخوریم، افطاری میخوریم... چه حالی میدهد! اصلاً همه منتظرند تا اذان شود و افطار کنند. باز همه چیز را مادی و زمینی میکنند.
حالِ ماه رمضان، ربطی به افطاری و سحری خوردن ندارد. شما ممکن است یک روز هم روزه نباشید، ولی اگر یک روز ترک گناهان و ترک خیلی از اعمال را تجربه کنید، وقتی سر شب میخواهید بخوابید، چه حال معنوی دارید! این حال ماه رمضان است.
اگر لذتِ ترک لذت بدانی...
ما داریم لذتهایمان را در انجام دادنیها تجربه میکنیم، چراکه عادت کردیم در انجام دادنیها لذت ببریم. طعم لذتهای ترککردنی را خیلی نچشیدیم و با آن حال هم نمیکنیم. البته سخت هم هست. بعضی وقتها دوست هم نداریم تجربه کنیم. مثلاً در کل سال شما چقدر هوس میکنید که روزه بگیرید؟! در حالی که این گرسنگی و تشنگی کشیدن هم روی جسم و هم روی روح ما اثر میگذارد، هم برای سلامتی جسم ما خوب هست، هم روی روح ما تاثیرات خیلی عمیقی دارد.
مهمانی خدا در ماه رمضان خیلی کار بزرگی هست. یک ماه که روزه میگیرید، خیلی از بیماریها از بدن دفع میشود. جسم شما هم سالمتر میشود. در این یک ماه روزهداری خیلی از عادات غلطی را که داشتید، ترک میکنید.
کمپ ترک لذتهای دنیوی
خدا باز هم از این نوع مهمانیها دارد. مثلاً وقتی به حج میروید و مُحرِم میشوید، ۲۴ کار را نباید موقعی که مُحرم هستید انجام بدهید:
اولاً موقع پوشیدن لباس احرام، نباید لباسهای رنگارنگ بپوشید، دو تا پارچه سفید به خود میبندید. میفرماید لباست را بکن، این لباس باعث شده که به من نرسی، چراکه حواست به لباست هست. موی سر را باید بزنید و تحلیق کنید. در دلش میگوید خدایا بگذار موی سرم باشد، قیافه ما به موی سرمان هست، ولی خدا میفرماید: موهایت را بزن، گوش به حرف من بده، ببینم بنده من هستی، یا بنده خواستههای خودت.
نباید کفشی بپوشید که روی آن کاملاً بسته باشد، در آینه نباید نگاه کنید، عطر نباید بزنید و... اینها کارهای عادی هست، ولی زمانی که مُحرم هستید، بر شما حرام هست و نباید انجام بدهید. حج، یک عبادت ترکی کامل هست. به عمد خداوند یک کمپ برای ترک لذتهای دنیوی و معنوی ظاهری که به آن معتاد بودیم، گذاشته است. چرا خداوند این کار را میکند؟ میگوید یک مقدار ترک کنید، ببینید چه لذتی دارد. لذت یک معتاد در این هست که به او مواد برسانند و او را تأمین کنند. اگر ترک کند، دنیا برای او عوض میشود. چقدر زندگی برایش شیرین میشود. ماه رمضان ماه ترک کردن است. خیلی از کارها را نباید انجام بدهیم.
بهشت در ازای ترک کردن
خداوند میفرماید: «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی»؛[5] هر کس از خدا بترسد و خدا را به بزرگی حساب کرده و نفس خودش را از هوای نفسانی نهی کند، مأوای او بهشت میشود. خیلیها کارهای خوبی را انجام میدهند، اما کارهای بد را هم انجام میدهند. در حالی که اگر کسی کار خوب کرد و کار بد انجام نداد، بهشت مأوای او هست.
خدا بهشت را در ازای ترک کردنها به ما میدهد، نه در ازای صِرف انجام کارهای خوب. وقتی کیسه سوراخ باشد، محتویات داخل آن خارج میشود. ترککردن یعنی بستن راههای هدر رفت عمل صالح، آن وقت اعمال انسان برای انسان میماند. مثلاً شما فلان عمل حرام را انجام میدهید، مستحبات را میسوزاند.
پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: هر یک مرتبه ذکر «لاالهالاالله» که بگویی، یک عدد درخت در بهشت برایت سبز میکند. یکی از تسبیح به دستان که همیشه در حال ذکر هستند، گفت یا رسولالله! پس ما الآن یک جنگل در بهشت داریم! حضرت فرمودند بله دارید، به شرطی که با یک آتش آن را نسوزانید!
چگونه دین در جامعه اثر گذار میشود
ترککردنها خیلی مهم است. به قدری مهم است، که اگر یک حرف را که بخواهید بزنید، نزنید، این نگفتن آنقدر باعث رشد شما میشود و شما را به خدا میرساند، که اگر صد تا حرف خوب بزنید، شما را به خدا نمیرساند. یک حرکت و رفتار زشت را اگر ترک کنید، تأثیر ترک یک رفتار و حرکت ناپسند این قدر در دینداری شما و دیگران زیاد هست، که کارهای خوبی که انجام میدهید، این اندازه اثر ندارد. اگر این طور به دین نگاه کنید، دین در جامعه اثر میگذارد.
اگر میخواهید دین در وجود شما و خانوادهتان اثر بگذارد، بنایتان مخالفت با هوی باشد. منظور از مخالفت با هوی، مخالفت با هوای نفس خودتان هست، نه مخالفت با هوای نفس دیگران. شما به بقیه کار نداشته باشید، اگر هر کسی با هوای نفس درونش مقابله کند، همه همین کار را انجام دادهاند.
ضمانت بقای عمل صالح
بهشت در ازای ترککردنها هست. نه اینکه انسان عمل صالح انجام ندهد، بلکه وقتی انسان عمل صالح انجام میدهد، ضمانت بقای آن عمل صالح به ترککردن بعضی چیزهاست. این باعث حفظ آن عمل میشود.
این همه عبادت سنگین مثل جهاد فی سبیلالله که آخرش ختم به شهادت هست و خیلی از عبادتهای سنگین دیگر را خدا نگفته مال من هست. فقط خداوند یک عبادت را گفته برای من هست، آن هم «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا اُجْزَی بِه»؛[6] روزه برای من هست، جزایش را هم خودم میدهم و جزایش خودم هستم. چراکه ترک کردن سخت است. مخالفت با هوای نفس کنید. مثلاً بسته معیشتی به محرومین دادید و لذت بردید. خوب است، ولی یک کاری انجام دهید که دل شما نمیخواهد. مثلاً روزه. چون در همه عبادات یک رگههایی از امیال خود و منفعت خود هست. یک عبادتی انجام دهید که هیچ لذتی ندارد. فایدهاش این است که خدا میبیند شما واقعاً بندة او هستید. شما فقط میخواهید گوش به حرف خدا بدهید، کاری را کردید که اصلاً دوست نداشتید. ماه رمضان چنین ماهی است.
مهمانی مخالفت الهوی
از این دست مهمانیها راه بیندازید. چند رفیق با معرفت، یا چند خانوادة و فامیل با معرفت، برنامه بگذارند و مثلاً یک روز مشخص غیر از ماه رمضان، روزه بگیرند و افطاری هم بدهند. هر ماه نوبت یک خانواده باشد. افطاری ساده و معمولی. مثلاً یک ساعت قبل از افطار، دور هم جمع شوند، یک نکته معرفتی، یک نکته قرآنی، دو تا مسئلة شرعی بگویند، میشود مجلس مخالفت با هوای نفس که امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند من دوست دارم.
یا یک مهمانی معرفتی یا علمی، چند نفر از دوستان را دعوت کنیم، بگوییم مهمانی خانه ما، میخواهیم روایت بخوانیم. یک نکته علمی یاد بگیریم. مهمانی که سفره اصلیاش معرفت هست.
من توصیه میکنم رفقایی که مجرد هستند جلسات اینطوری بگیرند. انشاالله وقتی هم ازدواج کردند، در خانوادههایشان این کار را انجام دهند.
روش دیگر مخالفت با هوی
یک روز خانوادگی تصمیم بگیرند در صورتی که همه هم راضی باشند، غذای آن روزشان را به یک خانواده نیازمند بدهند و خودشان آن روز میوه بخورند. «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَ أَسِیرًا»[7]. اینها انسان را بالا میبرد. اینها میشود مخالفت با هوی.
امر به معروف تا مقام شهادت
یکی از چیزهایی که بشدت انسانها از آن فراری هستند، امر به معروف و نهی از منکر است. دلتان نمیخواهد امر به معروف و نهی از منکر کنید، چراکه مانع زیاد است. پس انجام دهید، ترس را کنار بگذارید و با روی باز، با مهربانی، با ادب، امر به معروف و نهی از منکر کنید.
کارهای ترک کردنی سخت است، حال امر کردن به ترک کارها، خیلی سختتر است. یک وقت کاری را ترک میکنید، برایتان سخت است، ولی یک وقت میخواهید به کسی بگویید که شما هم ترک کن. چقدر سخت است! خدا میفرماید: تمام عبادات، نمازها، روزهها و حج و جهاد در راه خدا و همه عبادات در برابر امر به معروف و نهی از منکر مثل قطره است در برابر دریا. چراکه در آن هم یک فعل است و هم ترک. یعنی امر دین که بخواهید اقامه شود. باید هم کار فعلی و امری و هم کار ترکی و نهی کنید. اینها مدلهای مخالفت با هوای نفس است.
فرازی از خطبه شعبانیه
ماه رمضان، ماه تمرین و آموزش مهارتهای مخالفت با هوای نفس است. در خطبهای که وجود مقدس پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در آخرین جمعه ماه شعبان برای مردم خواندند، میفرمایند: «أیُّهَا النّاسُ، إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَیکُم شَهرُ اللّه»؛[8] ماه خدا رو کرد به شما «بِالبَرَکَةِ وَالرَّحمَةِ وَالمَغفِرَةِ»؛ ماهی که «أیّامُهُ أفضَلُ الأَیّامِ، ولَیالیهِ أفضَلُ اللَّیالی، وساعاتُهُ أفضَلُ السّاعاتِ»، «...هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ إلی ضِیافَةِ اللّه»؛ دعوت شدهاید به مهمانی خدا «وجُعِلتُم فیهِ مِن أهلِ کَرامَةِ اللّه» خدا حساب باز کرده برای شما، این ماه ارزشش اینقدر است.
«أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ»؛ با نفس کشیدن در این ماه، ثواب ذکر سبحان الله به شما میدهند. در غیر ماه رمضان این خبرها نیست. «انفاسکم فیه تسبیح و نومکم فیه عباده»؛ خواب شما عبادت است. در بقیة ایام سال مگر اینکه عالِم باشید، فرمود خواب عالِم عبادت است. نگفت خواب عابد عبادت است. در ماه رمضان حتی اگر بخوابید، خدا ثواب عبادت برای شما مینویسد.
«وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ»؛ تازه هر کار خیری انجام دهید، خدا قبول میکند. غیر ماه رمضان عمل عبادی انجام دهید خدا شرط میگذارد، ولی در ماه رمضان قبول میکند. « وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَاب»؛ٌ و دعای شما در این ماه مستجاب است.
ماه رمضان مانند آسانسور
ماه رمضان به تعبیر من مثل پله برقی و آسانسور میماند. در اولین پله، پله برقی که بایستیم، پله برقی میرود بالا و یک قدم هم لازم نیست راه برویم. اما پلههای معمولی اگر بایستیم، بالا نمیرویم. شما فقط وارد ماه رمضان شوید و روزه بگیرید، مانند پله برقی بالا میروید. خواب شما عبادت است، نفس کشیدن شما عبادت است.
حال هر آنچه شما بیشتر مراعات کنید و ترک محرمات و مخالفت با هوای نفس کنید، ببینید چقدر شما را بالا میبرد.
میفرمایند: «فَإِنَّ الشَّقِی مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ»؛ بدبخت کسی است که در این ماه هیچ چیز گیر او نیاید. مثل یک پاساژ و بازار بزرگ است که میگویند شما فقط وارد بازار شوید، رایگان میتوانید اجناس ببرید و اسم شما هم داخل قرعه کشی قرار میگیرد. آنوقت شما وارد نشوید!
سفارشهایی برای ماه مبارک رمضان
حضرت میفرمایند: «وَ اذْکرُوا بِجُوعِکمْ وَ عَطَشِکمْ فِیهِ جُوعَ یوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَطَشَهُ»؛ این روزه و گرسنگی را بی فایده ندادهایم، یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت بیافتید، و الان آموزش میدهند.
دقت کنید سفارشهای پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) اینهاست: صدقه دهید، افطاری دهید، به فقرا کمک کنید، به همسایه کمک کنید. ماه رمضان باید حواسمان به این چیزها باشد، نه اینکه فقط یک مقداری پول داخل صندوق صدقه بیندازیم! باید بیشتر حواسمان به فقرا باشد.
آموزشهای مخالفت با هوای نفس در ماه مبارک رمضان: « وَقِّرُوا کبَارَکمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَکمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَکمْ»؛ به بزرگترها احترام بگذارید. پدر، مادر، مادر بزرگ، و.... برنامه بگذارید که به بزرگترها احترام بگذارید. با بزرگترها محترمانه رفتار کنید. «وَ ارْحَمُوا صِغَارَکمْ»؛ به بچهها هم رحم کنید، به بچههای کوچک احترام بگذارید و به آنها محبت کنید. صله ارحام انجام دهید به خصوص در ماه رمضان. «احفَظُوا ألسِنَتَکم»؛ زبان خود را حفظ کنید. «وغَضّوا عَمّا لایحِلّ النَّظرُ إلیه أبصارَکم»؛ و چشمان خود از حرام ببندید. «عمّا لایحلّ الإستِماعُ إلیه أسماعَکم»؛ صداهایی که حلال نیست، از گوش کردن آنها بپرهیزد. صدای نامحرم گوش دادن به فحش، شنیدن غیبت و... حرام است، گوش خود را حفظ کنید.
«وَ تَحَنَّنُوا عَلَی أَیتَامِ النَّاسِ کمَا یتَحَنَّنُ عَلَی أَیتَامِکمْ»؛ همان طور که بچه یتیمهای فامیل و اطرافیان را کمک میکنید، بچه یتیمهایی هم که غریبه هستند را کمک کنید.
«وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ ارْفَعُوا إِلَیهِ أَیدِیکمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَوَاتِکمْ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ»؛ از گناهان خود به سوی خدا توبه کنید. وقتهای نماز توبه کنید، دعا کنید. میفرماید: «مَنْ فَطَّرَ مِنْکمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کانَ لَهُ بِذَلِک عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِهِ»؛ هر کس که در این ماه روزهداری را افطار بدهد، برای او نزد خداوند ثواب یک بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشتهاش خواهد بود.
مدلی از افطاری دادن
یک مدل افطاری دادن این است که باید زنگ بزنید و دعوت کنید، بعد میهمانان به خانه شما بیایند. مدل دیگری از افطاری دادن این است که تماس میگیرید و میگویید: افطار دعوت من هستید، من افطاری برایتان میآورم. اگر حتی پول این را هم ندارید، یک جعبه خرما بگیرید و برای چند نفر ببرید.
یک نفر گفت یا رسول الله! ما میتوانیم سفره افطار بیندازیم و عدهای را میهمان کنیم، ولی خیلی از مسلمانان توانایی مالی ندارند، چه کاری باید انجام دهند؟!
پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند خودتان را از آتش جهنم دور کنید، مگر به اندازه یک خرما، مگر به اندازه نصف خرما، و یا به اندازه یک لیوان شربت یا آب که افطاری بدهید.
اینها مخالفت با هوای نفس است.
[1]. میزان الحکمة، ج 10، ص 382.
[2]. غُرر الحِکم، 5257.
[3]. غُرر الحِکم، 9791.
[4]. غُرر الحکم، 9981.
[5]. سوره نازعات، آیه 40.
[6]. التهذیب، ج 4، ص 152.
[7]. سوره انسان، آیه 8.
[8]. عیون اخبار الرضا(علیهالسلام)، ج 1، ص 297.