مدت وقوف در عالم برزخ

مدت وقوف در عالم برزخ


مدت وقوف در عالم برزخ

 

حجتالاسلام مهدوی‌نژاد: مدت وقوف در برزخ برای همه یکسان نیست. // ارواح از اول خلقت تا تحقق قیامت و خاموش شدن خورشید و ماه و ستارگان و به هم ریختن عالم کیهانی و دمیده شدن نفخ صور، در عالم برزخ میمانند. // عده‌ای از مؤمینن این توانایی و شأنیت را دارند که از برزخ خودشان عبور کنند و قبل اینکه قیامت کبری یا به هم ریختن عالم کیهان و زمین اتفاق بیفتد، وارد عالم آخرت شوند! // هر کس در این دنیا به دنبال فهم و عمل باشد، بر نفس خود مماشات نکند و قصد مخالفت با هوای نفس داشته باشد، اسباب سعادت در آخرت برایش فراهم می‌شود. در آخرت سرعت فتوحات خیلی زیاد است. // مدبرات امور چه کسانی هستند؟ // جایگاه یاران و پیروان امام‌خمینی(رحمت‌الله‌علیه) در برزخ.... ولیعصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) فرمودند: «آقای خمینی هزار سال ظهور من را جلو انداخت».

 

شناسنامه

عنوان: بفرمایید مهمانی خدا

موضوع: ابد در پیش داریم2

زمان: 1403/12/22 شب دوازدهم مراسم ماه مبارک رمضان

مکان: مدینه العلم کاظمیه

 

ارواح تا چه مدت در برزخ باقی هستند؟

 آیا مدت وقوف در برزخ برای همه یکسان است؟ همه ارواح از اول خلقت تا تحقق قیامت و خاموش شدن خورشید و ماه و ستارگان و به هم ریختن عالم کیهانی و دمیده شدن نفخ صور، در عالم برزخ میمانند تا قیامت محقق شود. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «إنّ السّاعه تَحدوکُم تَخَفَّفوا تَلحَقوا فإنَّما یُنتَظَر بِاوَّلِکُم آخِرِکُم»[1]؛ پیشینیان شما که رفتند منتظر آخرین نفر شما هستند که ملحق شوید و برانگیخته شوند. یعنی در عالم قیامت همه یکجا برانگیخته می‌شوند. مؤمنین منتظرند تا قیامت زودتر برسد چراکه بهشت خودشان را می‌بییند و آرزو می‌کنند هرچه زودتر به آن بهشت حقیقی و نهایی در قیامت برسند. برعکس کفار آرزو می‌کنند قیامت برپا نشود؛ چراکه جهنم خودشان را می‌بییند و میدانند عاقبت باید به آن جهنم وارد شوند.

 امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «ارواح المؤمنین فی حُجُراتِ فِی الجنه یأکُلونَ مِن طَعامِها وَ یَشرَبونَ مِن شَرابِها وَ یَتَزاوَرونَ فیها . وَ یَقولونَ ربَّناِ أقِمِ لَنَا السّاعه لِتُنَجِّزَ لَنا ما وَعَدتَنا»[2]؛ ارواح مؤمنین در حجره‌هایی در بهشت‌اند، از آن غذاها و نوشیدنیهای بهشتی می‌خورند و می‌آشامند و همدیگر را زیارت می‌کنند و زندگی دارند. می‌گویند: خدایا آن ساعت قیامت را برای ما برسان تا ما به آنچه که به ما وعده داده شده برسیم. ولی جهنمی‌ها می‌گویند: «ربَّنا لا تَقُم لَنَا السّاعه وَ لاتُنَجِّز لَنا ما وَعَدتَنا»[3]؛ خدایا قیامت ما را نرسان تا آن چیزی که به ما وعده داده شده برسد. عده‌ای از مؤمینن این توانایی را دارند که آهسته‌آهسته از برزخ خودشان عبور کنند و قبل اینکه قیامت کبری یا به هم ریختن عالم کیهان و زمین اتفاق بیفتد، وارد عالم قیامت شوند.

 

هر عامی یک تخصیص دارد

چگونه ممکن است؟ از یک طرف گفته شد همه اموات باهم برانگیخته می‌شوند و از طرفی افرادی هستند که چنین خواسته‌ای دارند؟! در جواب باید گفت: هر عامی یک تخصیص دارد، استثنا مسئله عدل خداست.

اتفاقاً اگر استثنا نباشد در عدل خداوند متعال، خدشه وارد میشود؛ چراکه عدل یعنی اینکه هر کسی به حق خود برسد و هر چیزی جای خود قرار بگیرد. البته عدل آن است که خداوند متعال انجام دهد ولی خداوند متعال کار را بی‌حکمت انجام نمی‌‌‌‌دهد. عده‌ای از مؤمنین هستند که این لیاقت و شأنیت را دارند که قبل از اینکه در صور دمیده شود و واقعه قیامت برای همه برپا شود، از برزخشان عبور کنند و وارد عالم قیامت شوند. روایت میفرماید: «أقِمْ لنا السّاعةَ»؛ اهل بهشت می‌گویند: خدایا قیامت ما را برسان و ما را از این برزخ نجات بده. اگر امکان خروج از برزخ و ورود به عالم قیامت نبود، نمی‌گفتند: «أقِمْ لَنَا السّاعةَ» می‌گفتند: «أقِمْ السّاعة»؛ خدایا قیامت را زود برسان. اینجا نمی‌گویند این قیامت را زود برسان، بلکه  می‌گویند قیامت ما را برسان. یعنی می‌توان از این برزخ زودتر به عالم قیامت رسید. اکثریت قریب به اتفاق مردم تا قیامت کبری در برزخشان هستند ولی عده‌ای هم هستند که زودتر از عالم برزخ عبور می‌کنند.

 

چه کسانی طالب زودتر شدن قیامت هستند؟

مؤمنینی که به محض قبض روح شدن به قدری مقام‌شان بالاست که درهای آسمان به روی آنها باز می‌شود و در هیچ موقفی معطل و محصور نمی‌شوند، همان لحظه حرکت می‌کنند و از عالم برزخ‌شان عبور می‌کنند  وارد عالم قیامت می‌شوند، به مقام «إلیه راجِعون» و مقام اصلی خودشان برمی‌گردند، روحشان به خداوند متعال برمی‌گردد و در کنار خداوند متعال مستقر و آرام می‌شوند. اینها کسانی هستند که در دنیا عالم برزخ را طی کردند در عالم دنیا نفسشان را به تجرد رساندند؛ یعنی تعلقات را چنان از خودشان زدودند و در این عالم دنیا خوب زندگی کردند و تزکیه کردند که در همین عالم دنیا به موت اختیاری رسیدند، اینها در حالی ‌که زنده بودند می‌توانستند خلع روح کنند، روحشان در عالم برزخ  سیر می‌کرده، در همین دنیا عالم برزخ را گذرانده‌اند و در عالم برزخ معطل نمی‌مانند، مثلاً مرحوم سیدعلی آقای قاضی(رحمت‌الله‌علیه) آنچه که ما از مراتب عرفانی این بزرگوار می‌فهمیم، کسی بودند که به عالم برزخ اشراف داشتند. ایشان در عالم برزخ معطل نمی‌شوند زودتر وارد قیامت خودشان می‌شوند. اینطور انسان‌ها در این دنیا جواب پس داده‌اند و حسابشان پاک است.

در بعضی روایات آمده که حضرات معصومین(علیهم‌السلام) سه روز وقوف در برزخ دارند -آنها که صاحب برزخند- حال وقوفشان در عالم برزخ چگونه است، به عقل ما راه ندارد.

 

مدبرات امور چه کسانی هستند؟

اجمالاً در این دنیا کسانی هستند که طوری زندگی می‌کنند که وقتی ملک الموت می‌آید با او آشنایند و به عبارتی دست او را می‌گیرند و می‌برند، این موانع را به آسانی عبور می‌کنند، این دنیای چند روزه را مراقبت کردند، مراقب هوای نفس، زبان، چشم، گوش، قلم و رفتارشان بودند، اهل تضرع، عبودیت و تواضع بودند، بر مدار حق عمل می‌کردند نه بر مدار نفس، در دنیا برادری و عبودیت خود را اثبات کردند. اینها خودشان مثل شهدا و ملائکه جزء «مدبرات امراً» می‌شوند. خداوند متعال تدبیر امور عالم را از برزخ به اینها تفویض می‌کند، در بخش‌هایی ورود می‌کنند و امورات را اداره می‌کنند.

 

جایگاه یاران و پیروان امام‌خمینی(رحمت‌الله‌علیه) در برزخ

رهبری سیاسیِ حضرت امام(رحمت‌الله‌علیه) جنبه‌های عرفانی این شخصیت عظیم را مخفی کرده بود. آنهایی که اهل هستند می‌دانند کسی که فتح الفتوح نکرده باشد، مراتب را نرسیده باشد نمی‌تواند به چنین مقامی برسد تا بتواند چنین تحولی در عالم ایجاد کند. باید نفس خود را متحول کرده باشد تا بتواند عالم را متحول کند. آقای الهی می‌گوید از آقای مشکینی در خواب سؤال کردم دیدم که دوستان و پیروان حضرت امام به محض اینکه از دنیا می‌روند آنها را به جایی به نام رضوان می‌برند. مرتبه‌اش، مرتبه بالایی است. ایشان می‌فرمودند: در نجف خدمت یکی از اولیای خدا رسیدم از ایشان سؤال کردم گفتم نظرتان در مورد حضرت امام(رحمت‌الله‌علیه) چیست؟ ایشان گفتند: در تشرفی که محضر حضرت ولیعصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) داشتم فرمودند: «آقای خمینی هزار سال ظهور من را جلو انداختند». یعنی ما الان باید حداقل هزار سال از ظهور عقب‌تر باشیم در حالی که جلوتریم؛ یعنی نزدیک ظهوریم.

 

مسیر سعادت در آخرت

امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) چه کرد؟ امام که بود؟ امام خامنه‌ای(مدظله) فرمودند: فعل و انفعالات عالم غیب را از امام‌خمینی متوجه می‌شدیم. ثمره‌اش این است که هر کس در این دنیا از خودش، نفسش و زندگی‌اش مراقبت کند، قصد تزکیه‌ نفس داشته باشد قصدش فهم و عمل باشد، بر نفس خود مماشات نکند و قصد مخالفت با هوای نفس داشته باشد، اسباب سعادت برایش فراهم می‌شود. در آخرت سرعت فتوحات خیلی زیاد است.

 

سفره‌دارِ ماه خدا

امشب دست توسل به عنایت امام حسن مجتبی‌(علیه‌السلام) می‌زنیم، آقا و امامی که سفره‌دار ماه رمضان‌اند. ماه خدا مزین به ولادت مبارک ایشان است. امام حسن(علیه‌السلام) آقایی هستند که روایت است: حضرت آنقدر در عبادت خدا عبد بودند که وقتی نماز می‌خواندند دندان‌های‌ امام حسن(علیه‌السلام) به هم می‌خورد و صدایش می‌آمد. در بعضی روایات بیان شده: صدای رعشه‌ بدن امام هنگام نماز می‌آمد. در وضو و در نماز چه حالی داشتند؟ حضرت راه می‌رفتند تا مسجد و هنگامی که می‌رسیدند می‌ایستادند و مثل یک عبد جلوی مسجد گردن کج می‌کردند، دست روی سینه‌ می‌گذاشتند و می‌گفتند: «اِلهی ضَیْفُکَ بِبابِکَ یا مُحْسِنُ قَدْ أَتاکَ المُسِیء فَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما عِنْدی بَجَمیلِ ما عِنْدَکَ یاکَریمُ»[4]؛ پروردگارا! مهمان تو جلو در خانه‌ات ایستاده است.

امام حسن(علیه‌السلام) 25 مرتبه به مکه مشرف شدند. بارها با پای پیاده مشرف شدند، دو مرتبه تمام اموال خود را به فقرا بخشیدند. ایشان کریم اهل بیت(علیهمالسلام) هستند.

درباره‌ شهادت ایشان این نقل را از زیارت «جامعه ائمه‌ المؤمنین» عرض کنم. در زیارات حضرات معصومین مطالب خاصی داریم، گاهی دقت نمی‌کنیم. نقل است: پیکر مطهر حضرت را می‌بردند برای دفن کردن، عده‌ای آمدند تا از دفن حضرت کنار قبر جدشان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ممانعت کنند؛ گفتند: نمی‌شود اینجا دفن کنید. بعد رفتند در بقیع دفن کردند. قصه‌ از این قرار بود، اینها آمدند صف‌بندی کردند، با تیر و کمان به این بدن تیراندازی کردند. می‌گویند: هفتاد چوبه‌ تیر به تابوت اصابت کرد. لیکن آنچه در زیارت «جامعه أئمّة ‌المؤمنین» آمده است، عبارت خیلی عجیبی است. می‌فرماید: «و شهید فوق الجنازة قد شکّت اکفانه بالسّهام»؛ پارچه‌های کفن بر اثر تیرهای دشمن، سوراخ سوراخ شده. یعنی تیر به کفن و بدن مطهر حضرت اصابت کرده. کفن تیرباران شده بود.

 

شعر وصال شیرازی در مصیبت امام مجتبی(علیه‌السلام)

وصال شیرازی اولین بیتی که گفت این بود:

از تاب رفت و تشت طلب کرد و ناله کرد     آن تشت را زخون جگر، باغ لاله کرد

پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: هر چشمی برای حسن من گریه کند، روز قیامت کور وارد محشر نمی‌شود. یا امام حسن! تا وصال شیرازی این بیت را گفت چشمانش بینا شد. بیت دوم را اینطور گفت:

خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت         دل را تهی زخون چند ساله کرد

نبود عجب که خون جگر گر شدش به جان       عمری است روزگار همین در پیاله کرد

داغ جدش را دید، داغ مادر دید، دلش پر از خون دل‌ها شد‌. خواهران، برادران کنار بدن امام آمدند، دور بستر امام حسن(علیه‌السلام) را گرفتند و گریه می‌کردند.

 

روضه امام حسن(علیه‌السلام) برای شهادت سیدالشهدا(علیه‌السلام)

در خانه امام مجتبی(علیه‌السلام)، اباعبدالله(علیه‌السلام) اینقدر گریه می‌کردند، این اشک‌ها روی صورت امام حسن(علیه‌السلام) می‌ریخت. چشمان حضرت سرخ شده بود از بس گریه کرده بودند. امام حسن(علیه‌السلام) چشم‌ها را باز کردند، مثل شخص مارگزیده از این پهلو به آن پهلو می‌شدند، از شدت درد به هم می‌پیچیدند. صدا زدند: حسین جان، گریه نکن! برادر درست است که به من زهر دادند اما الان من هر چه بخواهم عزیزانم برایم فراهم می‌کنند؛ آب، غذا، دارو. در میان عزیزترین عزیزانم هستم و دارم جان می‌دهم. حسین جان! «لایوم یومک یا اباعبدالله»؛ هیچ روزی روز تو نمی‌شود. حسین جان! «یَزْدَلِفُ إِلَیْکَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ وَ یَنْتَحِلُونَ دِینَ الْإِسْلَامِ»؛ سی هزار نفر که ادعا می‌کنند از امت جد ما هستند دور تو جمع می‌شوند. «فَیَجْتَمِعُونَ عَلَی قَتْلِکَ وَ سَفْکِ دَمِکَ»؛ جمع می‌شوند تا خون تو را بریزند.

عجب مصیبتی امام مجتبی(علیه‌السلام) خواندند! امام حسن(علیه‌السلام) لحظه آخر قبل از جان دادن روضه‌ای برای امام حسین(علیه‌السلام) خواندند. روضه‌شان همین بود. حسین جان! خواهرمان اینجاست، برادرها هستند، همه سالم‌اند، همه هستند، کمک می‌دهند. من دارم از دنیا می‌روم بی‌کس و غریب و تنها نیستم حسین جان! اما تو را وقتی می‌کشند، همه عزیزان تو کشته شدند. دشمنان خواهر و زن و بچه‌ها را دوره کردند. من لحظات آخر چشم باز کردم تو و زینب را دیدم اما تو در لحظه آخر وقتی چشم باز می‌کنی «والشمر علی جالس صدرک»...


[1]. نهج‌البلاغه، خطبه 21.

[2]. فروع کافی، ج 3، ص 244.

[3].  فروع کافی، ج 3، ص 245.

[4]. بحارالانوار، ج43، ص339.