راز نجات ما چیست؟

راز نجات ما چیست؟


راز نجات ما چیست؟

استاد محمدرضا شایق: جهان باشکوه، امام باشکوه می‌خواهد./ امروز، مهمترین وظیفه ما معرفی اهل‌بیت(ع) است./ این عالم تا حجت خدا بر آن حاکم نشود روی آرامش را نخواهند دید. / در خبرها آمده در کربلا دیگر مورد کرونا مشاهده نشده است! از لحاظ علمی با وجود این جمعیت باید فاجعه می‌شد، ولی برخلاف انتظار یک مورد کرونا هم شناسایی نشد./ جا داشت وزارت بهداشت، گروهی برای تحقیق می‌فرستاد، بعد هم به صورت رسمی اعلام می‌کرد که این مسئله حقیقت دارد. ولی متأسفانه ما جایگاه امام را نشناخته‌ایم.

  

هیئت انصار ولایت دارالعباده جلسه هفتگی خود را شنبه سوم آبان‌ماه همزمان با شب شهادت حضرت امام حسن عسکری(ع) به صورت زنده از طریق فضای مجازی با سخنرانی استاد محمدرضا شایق برگزار کرد. استاد شایق در این محفل در باب امامت و جایگاه خطیر آن، مطالب قابل توجهی ایراد کرد که در ادامه خلاصه‌ای از آن ذکر می‌شود.  

 

گوشه‌ای از عظمت جهان

امروزه خصوصاً در عصر ما، این حقیقت روشن شده که جهان بسیار باشکوه است؛ یعنی ذره‌ذره عالم هستی که نگاه می‌کنید، از یک ذره اتم تا آسمان‌ها و کهکشان‌ها و سیارات؛ عظمت و شکوه می‌بینید. در یکی از سایت‌های معتبر نجومی، یک ستاره یافتم که در همین کهکشان ماست، حدوداً سه میلیارد و چهارصد میلیون برابر خورشید است، یعنی اگر خورشید کره‌ای به قطر یک متر باشد، آن ستاره کره‌ای به قطر 2800 متر است و زمین به اندازه ارزن است. این فقط یکی از چند صد ستاره یک کهکشان است که اصلاً بود و نبودش یکسان است؛ یعنی این ستاره با همه عظمتش که وهم انسان نمی‌تواند آن را درک کند، باشد یا نباشد نسبت به وسعت این کهکشان فرقی نمی‌کند و کهکشان ما با همه عظمتش که اگر هواپیمایی بخواهد با سرعت 1000 کیلومتر در ساعت ابتدا تا انتهایش را طی کند، ده تریلیون سال باید برود تا طول کهکشان را طی کند. آنوقت این یکی از دو هزار میلیارد کهکشانی است که تا به حال شناسایی شده است کردند. با این حال دانشمندان می‌گویند ما چیزی از آسمان‌ها را نشناخته‌ایم. این آسمان باشکوه و این عظمت عجیب [انسان را متحیر می‌کند]!

 

وسیع‌تر از آسمان!

تازه این آسمان‌ طبق روایات، ادنی مرتبه وسعت ‌است، وسیع‌تر از آن‌، کرسی است، جزئی از کرسی آسمان‌های هفتگانه‌اند. قرآن می‌فرماید: «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»[1]؛ کرسی او، آسمان‌ها و زمین را در بر‌می‌گیرد. وسیع‌تر از کرسی، عرش است. کرسی جزئی از نظام عرش است و وسیع‌تر از عرش، سِتر است.

خدای عظیم و بزرگ خالق همه این عالم هستی است. در ریزترهایش چیزهایی که چشم انسان آن را نمی‌بیند و هیچ حسی از حواس انسان آن را درک نمی‌کند، سراسر شگفتی می‌بینیم. عجیب‌تر اینکه خدا این همه شگفتی را برای انسان آفریده، در سوره جاثیه می‌فرماید: «وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِنْهُ»[2]؛ هرچه در آسمان‌ها و زمین است، خدا برای شما آفریده است. پس معلوم می‌شود هدف اصلی [آفرینش]، انسان است.

 

جهان باشکوه، امام باشکوه می‌خواهد

پس انسان هم خودش بزرگ است، هم هدف بزرگی دارد،  هم جهانی که به‌خاطر او خلق شده، بزرگ است. جهان باشکوه، امام باشکوه هم می‌خواهد.  

در جهان اسلام بعضی‌ها ما شیعیان را متهم به غلو در حق اهل‌بیت(ع) می‌کنند. ما می‌گوییم نه، شما دون‌همتی می‌کنید، از بهره عظیمی که خدا به شما داده، کوتاه آمده و به چیز پست راضی شده‌اید. اگر برای شخصی قصر بزرگی آماده کرده باشند و انواع لذایذ در آن قصر باشد و او حاضر باشد در خرابه‌ای جغدنشین زندگی کند، خودش پا به بخت خودش زده است. ما می‌گوییم جهان باشکوه امام باشکوه می‌خواهد، همه چیز باید باهم تناسب داشته باشد، شخصی ثروتمندترین شخص عالم است هیچ‌کس به پای ثروت و سخاوت او نمی‌رسد بعد ما مهمان او شده‌ایم، انتظار می‌رود بهترین غذاهای عالم سر سفره باشد ولی می‌بینیم یک رقم غذای ساده سر سفره است یا ظروف دست دوم آورده یا سفره مندرس انداخته حالمان عوض می‌شود. یعنی چنین شخصی با چنین ثروتی مهمانی‌اش نباید اینطوری باشد. پس این انسانی که آسمان‌ها و زمین برایش خلق شده، هدف بزرگی دارد و [برای رسیدن به این هدف بزرگ، راهبر و امام باعظمتی هم می‌خواهد.]

 

هادی انسان‌ها به سوی خدا باید چه کسی باشد؟

می‌گوییم راهبر این انسان کیست؟ می‌گویند خلیفه دوم؛ کسی که ده سال طول کشیده سوره بقره را یاد بگیرد، بعد ده سال شتر قربانی کرده که توانسته سوره بقره یاد بگیرد. می‌گویند عمر در اواخر عمرش فراموشکار شده بود و رکعات نماز یادش نمی‌آمد. (علامه امینی از منابع اهل سنت استخراج کرده است)، بعد از تکبیر نماز به رکوع رفت، حمد و سوره نخواند، بعد از نماز مکبّر با ترس و لرز (چون او را کتک می‌زد) گفت: ببخشید حمد و سوره را نخواندید. گفت: یکبار دیگر تکبیر بگو، دوباره نماز می‌خوانم. هفته بعد همین اتفاق افتاد به او تذکر دادند، گفت اشکال ندارد. یادش نبود هفته قبل چکار کرده است. یا محضر پیامبر(ص) می‌رفت و سؤال می‌کرد ترجمه این کلمه چیست، حضرت جوابش را می‌دادند، دوباره هفته بعد همان سؤال را پرسید، باز هفته سوم تکرار کرد. پیامبر(ص) آرام ته انگشتشان را به سینه‌اش زدند و فرمودند: فکر کنم تو آخر از دنیا بروی و معنی این کلمه را یاد نگیری. همین هم شد. تاریخ شهادت می‌دهد و در منابع اهل سنت آمده است. سایر خلفا هم همین‌طور بودند.

آیا واقعاً شیعه بد می‌گوید که انسانی که همه جهان برایش خلق شده امامی می‌خواهد مناسب این انسان که باید عالِم به همه علوم عالم باشد یا شما اشتباه می‌گویید؟ شخص مناسب با این وجود ذی‌قیمت والای ارزشمند و گرامی که خداوند می‌فرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»[3] کیست؟ آدمی که سواد خواندن و نوشتن ندارد!؟ آدمی که خودش می‌گوید: همه مردم از من فقیه‌ترند حتی زنان حجله‌نشین! چنین آدمی باید امت اسلام را رهبری کند؟

در مسائل اجتماعی [حتی] بدون در نظر گرفتن دین، عقل [خودش] می‌فهمد. مثلاً برای موتور سوار شدن یک نوع گواهینامه لازم است، ماشین گواهینامه پایه دو می‌خواهد با گواهینامه موتور نمی‌توان ماشین سوار شد، برای تریلی گواهینامه خودش را می‌خواهد، اگر کسی تریلی سوار شود و به پلیس گواهینامه پایه 2 نشان دهد، جریمه و بازداشتش می‌کنند، آنوقت شما می‌گویید کسی که می‌خواهد عالم هستی را به طرف خدا هدایت کند باید کسی باشد که خودش می‌گوید همه مردم از من عالم‌ترند!؟ شما از آن حظ و بهره‌ای که خدا برایتان قرار داده، غفلت کرده‌اید.

 

شباهت عجیب دو امت!

خداوند در قرآن در مورد نصاری می‌فرماید: «فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا»[4]؛ اینها از حظّ عظیمی که برایشان قرار دادیم غفلت کردند. جانشینان پیامبران را خانه‌نشین کردند. در امت موسی(ع) عین همین اتفاقات افتاد. یوشع‌بن‌نون، وصی حضرت موسی(ع) 25 سال خانه‌نشین شد و در عوض سه نفر از بنی‌اسرائیل که حق وصایت نداشتند، به جای حضرت موسی(ع) بر مردم حکومت کردند، بعد از 25 سال مردم سراغ یوشع آمدند، وقتی یوشع حاکم شد بر علیه او جنگ راه انداختند. یک جنگ را پیمان‌شکنانی که با یوشع بیعت کرده بودند راه انداختند و در آن جنگ، همسر حضرت موسی(ع) سوار بر شتر یا زرافه آمده، علیه یوشع شرکت کرد. حضرت فرمودند: امت من همان کاری را می‌کنند که امت موسی(ع) کردند حتی اگر آنها در سوراخ سوسماری رفته باشند اینها هم خواهند رفت.

 

مهمترین وظیفه امروز ما

از روزی که مردم از زیر بار اهل‌بیت(ع) بیرون رفتند خدا مقدر کرد که گرفتار ظالمان شوند و همیشه ظالمان بر سرشان مسلط باشند و حکومت کنند تا روزی که اهل‌بیت(ع) بر جهان حاکم شوند و عدالت را اجرا کنند. تا مردم عالم به سوی اهل‌بیت(ع) برنگردند عالم درست نمی‌شود و تا مردم اهل‌بیت(ع) را نشناسند، به سوی ایشان برنمی‌گردند.

امروز، مهمترین وظیفه ما معرفی اهل‌بیت(ع) است. چون قرآن که همه دارند تبلیغ آن را می‌کنند، حداقل در عالم اسلام کسی منکر قرآن نیست؛ از وهابی‌ها گرفته که همایش‌های بزرگ قرآن و علم ترتیب داده‌اند و دانشمندان بزرگ مسیحی که از عظمت قرآن گفته‌اند تا مسلمان‌هایی که برای قرآن تألیف دارند اما اهل‌بیت(ع) مظلوم هستند درحالی‌که قرآن حقیقی اینها هستند. به تعبیر علامه طباطبایی قرآن یک لفظ دارد اما حقیقت قرآن، نه سوره دارد نه آیه، نه فعل دارد نه حرف است، حقیقت قرآن چیز دیگری است. اینکه امام زمان(عج) دست روی سینه ملامحمدکاظم ساروقی گذاشتند و فشار دادند و ایشان حافظ کل قرآن شد کلمات به ذهن ایشان رفت؟ نه، ظهورش با کلمات است، «کتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ»[5]، قرآن یک حقیقت واحد است. در عالم معنا و در لوح محفوظ تکثر راه ندارد.

 

«امام مبین» کیست؟

 لوح محفوظ کجاست؟ در قلب امام است. گمان من این است، می‌توانم دلایلی بیان کنم، قسم نمی‌خورم ولی گمان قوی دارم بر اینکه این لوح محفوظی که خدا می‌گوید، قلب امام و قلب حجت خداست. کدام لوح محفوظ در عالم بهتر از قلب حجت خدا این حقیقت را حفظ کرده است؟ امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: قرآن ناطق منم. سندش؟ می‌فرماید: «وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ»[6]؛ ما هر چیزی را در وجود امام مبینی گرد ‌آوردیم. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: والله، آن امام مبین من هستم. اختصاص به امیرالمؤمنین ندارد بلکه هر امامی در عصر خودش مصداق این آیه است و خداوند همه حقایق عالم را در وجود او گردآورده است.

 

امام، قلب قرآن است

سوره یاسین، قلب قرآن معرفی شده است به خاطر حقیقتی که در این آیه بیان شده: «وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ »؛ امام، قلب عالم امکان است. ما دون‌همت نیستیم، ما قائلیم که جهانِ باشکوه، امام باشکوه می‌خواهد، امامی که در شأن این جهان باشد.

شخصی از امام معصوم(ع) پرسید آیا درست است که شما علوم عالم را می‌دانید؟! امام فرمودند چطور ندانم در حالیکه خداوند اطاعت من را بر همه عالم واجب کرده است! امام در ضمن اینکه جواب او را می‌دهند، استدلال هم می‌کنند.

 

حاکم جهان هستی باید مصون از خطا باشد

شما ببینید [مثلاً] کشور آمریکا مستشار برای ادوات بُنجُل خود می‌فرستد، این مستشار باید تمام مسائل جنگ را بلد باشد. نمی‌شود همینطور گواهی مستشار به او داد. باید بلد باشد تا اگر قطعه‌ای خراب شد یا نیاز به تعمیر داشت، بتواند انجام دهد. آن وقت خدا امیر و حاکمی برای جهان هستی می‌گذارد که به همه چیز آگاه نباشد؟! اگر فرصت کافی بود این حقیقت را با آیات قرآن برای شما ثابت می‌کردم.

وقتی پیامبر اعظم(ص) در حدیث ثقلین می‌فرمایند «مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا... »؛ «لن» نفی ابد است، اگر به قرآن و اهل‌بیت من تمسک بجوئید هیچ‌وقت گمراه نمی‌شوید. در این حدیث خیلی چیزها اثبات می‌شود. از جمله معصوم بودن اهل‌بیت(ع)، مگر می‌شود از غیرمعصوم پیروی کرد و گمراه نشد؟! مثلاً می‌گویند با این آقا بروید اصفهان، او می‌خواهد کرمان برود و شما را هم به کرمان می‌رساند نه اصفهان! اگر پیروی از شخصی باعث شود ما از بی‌راهه‌رفتن مصون باشیم، به طریق اولی خود [آن فرد] مصون از خطاست و از آنجا که قرآن می‌فرماید: «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ »؛ همه حقائق عالم در این قرآن است، پس کسی که می‌خواهد این قرآن را بیان کند، باید همه حقائق قرآن را بداند.

 آیت الله جوادی می‌فرمایند قرآن یک تمثلی از همه جهان هستی است. یا بگوئیم همه آسمان‌ها و زمین «تفصیل» این حقیقت است و قرآن «اجمال» این حقیقت، آن وقت این [حقیقت] در قلب کیست؟ قلب امام معصوم. امام نه تنها بر قلب همه انسانها ولایت دارد، بلکه بر حیوانات هم ولایت دارد.

 

حجت خدا برای همه موجودات

زمانی این سؤال در قلب من رخنه کرد که آیه «قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ »؛ مورچه گفت بروید به خانه‌هایتان که سلیمان(ع) و سپاهش شما را زیر پا له نکنند! این مورچه سلیمان را ازکجا می‌شناخت؟! قرآن باید می‌گفت اینها شما را زیر پا له نکنند، چرا گفت سلیمان و سپاهش؟! معلوم می‌شود این مورچه سلیمان(ع) را می‌شناخت. سلیمان(ع) به عنوان حجت خدا در آن زمان، نه تنها راهنمای انسانهاست، بلکه جنبندگان دیگر هم تحت راهنمایی و سلطه او هستند. در روایت است که عباسیان نقشه کشیدند و امام حسن عسکری(ع) را در جایی که درندگان زیاد بودند محبوس می‌کردند. دشمنان از دور نگاه کردند، دیدند امام(ع) نماز می‌خوانند و این درندگان دور تا دورِ امام سر تعظیم به زمین گذاشته‌اند!

 

در شناسایی جایگاه امام کوتاهی کردیم!!

در خبرهای اخیر آمد که در کربلا دیگر مورد کرونا مشاهده نشده است! از لحاظ علمی با وجود این جمعیت باید فاجعه می‌شد، ولی برخلاف انتظار یک مورد کرونا هم شناسایی نشد. ما در منعکس کردن این حوادث عجیب کوتاهی می‌کنیم! جا داشت وزارت بهداشت ما که مسلمان هستند، یک گروهی برای تحقیق می‌فرستاد، بعد هم به صورت رسمی اعلام می‌کردند که بله، ما رفتیم، آزمایش کرده‌ایم و این مسئله حقیقت دارد. ولی متأسفانه ما جایگاه امام را نشناخته‌ایم. این عالم تا حجت خدا بر آن حاکم نشود روی آرامش را نخواهند دید. اگر مسیحیان فقط یک مورد از این معجزات را در دین خود می‌دیدند، عالم را مسیحی می‌کردند.

 

هم درد، هم دوا...

 امام طبیبِ دردشناس است. گاهی طبیب درد را می‌شناسد، ولی دوا را نمی‌داند. گاهی دوا را می‌شناسد، ولی نمی‌داند برای چه دردی خوب است. زمانی هم می‌داند این دوا برای چه دردی خوب است، ولی تناسب آن را با مریض نمی‌دادند. شخصی به من گفت چاق شده‌ام، من گفتم ابن سینا گفت زیاد شام بخور، لاغر می‌شوی. این را عمل کرد و لاغر شد. بعد یکی از اساتید علم طب به من گفت: دیگر این را تجویز نکن، چون اگر دموی بود، چاق‌تر می‌شد! پس تناسب دوا و درد را هم باید بداند.

پزشکِ خوب کسی است که هم مریض را بشناسد و هم دارو را، یعنی تناسب دارو با درد را بداند. چطور است که یکی به امام(ع) تندی می‌کند امام یک رفتاری را انجام می‌دهند، ولی همان رفتار را شخص دیگری که انجام می‌دهد امام ملاطفت می‌کنند؟! چون امام می‌دانند که روی او هیچ تأثیری ندارد ولی در آن یکی اثر دارد.

 

امام شیعه خود را می‌شناسد

خِداش از طرف طلحه و زبیر نزد امیرالمؤمنین(ع) آمد در حالی که حضرت را جادوگر و منحرف و قاتل عثمان می‌دانست. برای اینکه به شرّ جادوگری گرفتار نشود، آیات دفع سرّ جادو را می‌خواند. اما وقتی چندی از کرامات امیرالمؤمنین(ع) را دید، چنان شیفته شد که خودش را در دامن حضرت انداخت. حضرت از اول می‌دانستند [که او به سمت ایشان خواهد آمد]، می‌فرمایند ما شیعه‌ خود را می‌شناسیم.

در روایت است که ما شیعیانمان را از پشت دیوار  وقتی سخن می‌گویند از لحن آنها می‌فهمیم که شیعه هستند. «وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَیْنَاکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِیمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ» ؛ خداوند به پیغمبر(ص) می‌فرماید تو اینها را از لحن گفتارشان می‌شناسی. امام می‌فرمایند ما نگاه چهره شیعه‌ خود ‌کنیم او را می‌شناسیم، ولو هیچ وقت او را ندیده باشیم. از پشت دیوار سخن بگوید امام از لحنش او را می شناسد، ولو برای اولین بار باشد. امام می‌فهمند او قابلیت هدایت دارد یا نه؟ برای امام معصوم که سهل است، کسانی که یک عمر در معیت امام هم بودند، این ویژگی را دارند.

 

کرامتی از مرحوم حاج آقا ابوترابی

شخصی تعریف می‌کرد: روزی در اردوگاه‌های عراق حاج آقا ابوترابی به من گفت می‌خواهیم برویم به دیدن فلانی. (آن شخص یکی از سران منافقین و ضدانقلاب بود.) آن زمان اردوگاه را دو قسمت کرده بودند، یک طرف منافقین و مخالفین نظام و یک طرف بچه بسیجی و حزب‌اللهی‌ها. گفتم حاج آقا، آن شخص آدم خطرناکی است! گفتند نه، باید برویم. هرچه اصرار کردم، ایشان قبول نکرد. مانده بودم بین این همه، چرا چشم حاج آقا او را گرفته است! می‌گوید همین که وارد اتاق شدیم، نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد آن نگاهی که آقا به این فرد انداخت، او دوید و خودش را پشت پای آقا انداخت و گریه کرد. حاج آقا بلندش کردند. بعد دست حاج آقا را بوسید و ایشان را با اکرام آورد و سر جای خودش نشاند و گفت حاج آقا من چیزی ندارم از شما مهمان‌نوازی کنم، ولی می‌خواهم شما را با یک چیزی شاد کنم. رفت وسط آسایشگاه که پر از منافین و مخالفین بود، فریاد زد مرگ بر رجوی، مرگ بر منافقین! و از آن روز یک آدم متدین و نمازخوان شد. به این می‌گویند طبیب! می‌داند این دارو برای چه کسی است و کجا باید به کار برد و کجا جواب می‌دهد. (ببینید حاج آقا امام نبود، فقط پیرو ائمه(ع) بود. شما اینها را از امام می‌بینید ولی تعجب نکنید از شاگردانشان هم انتظار داشته باشید.)

 

هیبت عسکری

صالح بن وصیف شخصی بود که از طرف حکومت عباسی مسئول اذیت و آزار امام عسکری شده بود. خانواده بنی‌العباس به صالح بن وصیف گفتند شنیده‌ایم آن جوری که ما می‌خواهیم به حسن‌بن‌علی(ع) سخت نمی‌گذرد. صالح گفت من دو نفر از بدترین آدم‌های این شهر را مأمور اذیت او گذاشتم، ولی متأسفانه حریف نمی‌شوم. بنی‌العباس آن دو نفر را احضار کرد و گفت چرا ایشان را اذیت نمی‌کنید؟! گفتند ما چه بگوییم در مورد مردی که شب‌ها تا صبح عبادت می‌کند، روزها روزه می‌گیرد و جز ذکر خدا سخن نمی‌گوید و هر وقت به ما نگاه می‌کند هیبتش بدن ما را می‌لرزاند! ما نمی‌توانیم او را آزار و اذیت کنیم. بعد این دو نفر به دو آدم نمازخوان قائم‌اللیل و زهاد تبدیل شدند. ملازمت با امام اینها را عوض کرد.

با اینکه امام خیلی جوان بودند و سن‌شان کم بود، امام را شهید کردند و امام زمان(عج) با عظمت تمام بر جنازه پدر نماز خواندند و ایشان را دفن کردند. اما چشم‌ها بگرید برای جگرگوشه حضرت زهرا(س) که بدن مطهرشان سه شبانه روز، بی سر و بی‌کفن در بیابان‌ها افتاده بود.

 


[1]. سوره بقره، آیه 255.  

[2] . سوره جاثیه، آیه 13.

[3]. سوره إسراء، آیه 70 .  

[4]. سوره مائده، ایه 14.  

[5]. سوره هودد، آیه 1.  

[6]. .سوره یس، آیه 12.