احیای بنی امیه در راستای ظهور منجی صهیونیستها!
احیای بنی امیه در راستای ظهور منجی صهیونیستها!
احیای بنی امیه در راستای ظهور منجی صهیونیستها!
حجت الاسلام مهدوی نژاد: بنیامیه از آن جهت خطرناکند که عامل یهود در اسلام بوده و هستند. بنیامیه از آن جهت خطرناکند که نرم افزار و تئوری استحاله دین و نظام ارزشی جامعه توحیدی در دستشان است. // اسلام وهابیت، اسلام سکولار، اسلام آمریکایی، اسلام انجمن حجتیه، اینها نمونه و نشأت گرفته از اسلام اموی هستند. جالب است عقایدی را که بنی امیه ترویج میکردند، همان عقاید یهود بود. از جمله اینکه بنی امیه به شدت نژادپرست بودند و میگفتند عرب قوم برتر است. // تقابل آخرالزمانی بنی هاشم و بنی امیه؛ سفیانی از بنی امیه و مهدی موعود از بنیهاشم...// در عقاید یهود ماشِیَح کیست و چه ارتباطی با نتانیاهو دارد؟ // چرا آمریکا از صهیونیستها حمایت میکند؟ // کشتن ترامپ و نتانیاهو بر مسلمانان واجب شده است! // بیانات نائب امام زمان شفاف و روشن است. در این زمان دیگر حرف از مذاکره زدن زمزمه خطاست، حرف از مذاکره زدن تردیدآور است. مسئولین حواسشان را جمع کنند!
شناسنامه
عنوان مراسم: اینجا خیمه ای برپاست
موضوع سخنرانی: زهرآورد شجره زقوم
تاریخ: شنبه 13/ 04/ 1404 شب نهم از مراسم ویژه دهه اول محرم
مکان: مدینة العلم کاظمیه
تأثیر تفکر غربی در بنی امیه / چرا بنیامیه خطرناکند؟
بنی امیه از آن جهت خطرناکند که یهود امت اسلاماند و یهود همان قومی هستند که به تعبیر قرآن، شدیدترین عداوت را با اهل ایمان دارند. بنی امیه از آن جهت خطرناکند که با بنی اسرائیل و یهود پیوند نسبی و حسَبی دارند. بنی امیه از آن جهت خطرناکند که عامل یهود در اسلام بوده و هستند. بنیامیه از آن جهت خطرناکند که نرم افزار و تئوری استحاله دین و نظام ارزشی جامعه توحیدی در دستشان است.
بنی امیه، مخصوصاً معاویه به عنوان نماد بنی امیه، مُبدِع تفکر جبرگرایی در اسلام شدند. جبرگرایی و تفکر جبریه یعنی هرچیزی که اتفاق میافتد خواست خداوند متعال است. ما هم همین را میگوییم که هر چیزی اتفاق میافتد خواست خداوند متعال است؛ منتها آنها میگویند: انسان از خود ارادهای ندارد! این را ما دیگر قبول نداریم، اسلام این را قبول ندارد. خداوند متعال انسان را مختار آفریده است. آنها میگویند: خیر، هر اتفاقی که میافتد اراده الهی و خواست خداوند متعال بوده است. از این رهگذر، معاویه برای نقشهها و اهدافی که داشت از این تفکر و ترویج آن بهره کشی فراوانی میکرد. این تفکر را هم از روم آورده بود؛ چراکه شام در کنار غرب آن زمان، روم آن زمان بود. به شدت این تفکر رومی و غربی روی معاویه تأثیر داشت؛ هم در سبک زندگی و هم در سبک حکمرانیاش به شدت غربزده شده بود.
نقش معاویه در تغییر خلافت به سلطنت
برای مثال تغییر خلافت به سلطنت؛ میدید که آنجا دربار و کاخ دارند، میگفت: این چه سیره و سنتی است که حاکم هستیم ولی باید روی حصیر بنشینیم و مثل ضعیفترین مردم زندگی کنیم؟! حکومت و اقتدار به آن میگویند! زمانی هم خلیفه دوم سوار بر الاغی آمده بود (چون اینها در این چیزها سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله) را رعایت میکردند و سادهزیست بودند) با همان حالت آمد و به معاویه اعتراض کرد این چه کاری است که تو انجام میدهی؟ معاویه گفت: ما در جوار غربیها و رومیها هستیم، رفتوآمدهای دیپلماتیک داریم، هیئتهای حاکمه اینجا میآیند، آنوقت با اتاقها و سبکهای این شکلی اصلاً عزت و اقتدار اسلام زیر سؤال میرود و من به خاطر اقتدار حکومت اسلامی این کاخ را ساختهام. خلیفه دوم هم قبول کرد. اشرافیگری را در جامعه آورد.
آسیب انحراف عقیدتی در جامعه
یک نمونه هم این تفکر جبریه بود که از روم آن زمان که خاصه یهود و نصارا بودند أخذ مبنا کرده و اینجا آورده بود. این معنایش این است که هر زمان من سر کار آمدم، هر کاری انجام دهم خواست خداوند متعال است، هیچکس نباید اعتراض کند. این مقدر الهی بوده که من بر شما حاکم باشم، شما هم نباید حرفی بزنید، کاری هم نمیتوانید انجام دهید.
اول یک انحراف عقیدتی را وارد جامعه میکنند، ذهنها را مسموم و آماده میکنند، وقتی ذهن پذیرفت، انحرافات سیاسی و سایر انحرافات هم کم کم وارد میشود. بعد از آن دیگر معاویه هر سیاستی برای پیشبرد اهدافش دارد سوار بر همین اعتقاد انحرافی در جامعه پیش میبرد. اول جنگ روانی است، جنگ اقتصادی است، جنگ نرم است، بعد که سوار بر جامعه شد، قتل عام و خونریزی شروع میشود. اصلاً سیاستشان این است. در دنیا از قدیم اینطور بوده است، الآن هم مستکبران عالم همینطورند.
نمونه هایی از عواقب انحراف عقیدتی در تاریخ
حجاج بن یوسف ثقفی 130هزار نفر از شیعیان امیرالمؤمنین(علیه السلام) را کشت. بُسر بن أرطات از طرف معاویه در سه شهر مکه، مدینه و یمن 70 هزار نفر شیعه را کشت. یزید در ماجرای حرّه که دوسال بعد از کربلا بود جان و مال و ناموس مردم مدینه را بر سپاهیانش حلال کرد. فقط 80 نفر از صحابه پیامبر(صلی الله علیه وآله) را کشت، 700 قاری و حافظ قرآن و قریب به یازده هزار نفر از مردم را کشت. به علاوه تعدی که سپاهیانش در مدینه به نوامیس مسلمین کردند.
چرا در برابر این جنایتها انقلاب و قیامی شکل نمیگیرد؟ چون ذهن و روح مردم مسموم است، عقاید انحرافی مردم را زمینگیر میکند. میگوید: اگر کسی حاکم شد حتی اگر فاسق و فاجر بود شما باید از او تبعیت کنید! او اولوالامر است؛ هرکس روی کار آمد، اسمش جانشین پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود و حاکم جامعه اسلامی شد، شما موظفید از او اطاعت کنید! این خلاف قرآن و فطرت و اصلاً خلاف عقل است. ولی اینطور از مردم سواری میگرفتند.
آثار عقیده جبری و انحرافی در واقعه کربلا
توجه کنید این تفکر چه کرد! هنگامی که واقعه کربلا اتفاق افتاد، اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، یاران و فرزندانشان به شهادت رسیدند و کاروان اسرا به کوفه آمدند. عبیدالله بن زیاد هنگامی که با امام سجاد(علیه السلام) مواجه شد تعجب کرد که ایشان کیست؟ ما همه مردانشان را کشته بودیم!
گفت: تو که هستی؟ آقا جواب دادند: علیبنالحسین(علیه السلام). گفت: مگر علیبنالحسین(علیه السلام) را خداوند متعال در کربلا نکشت؟ ادبیات جبری! خداوند متعال در کربلا شما را کشت. وقتی که اسرا به شام و مجلس یزید آوردند، آنجا یزید به امام سجاد(علیه السلام) گفت: خدای را سپاس که پدرت را کشت! در خود کربلا هنگامی که عمربنسعد میخواهد دستور حمله دهد میگوید: ای سپاهیان خدا! حمله کنید! همه چیز به خداوند متعال وصل است!
ببینید هر جنایتی، هر ظلمی سوار بر آن عقیده جبری و انحرافی است.
استحاله دین توسط بنیامیه/ خطر بنیامیه برای اسلام
بنیامیه روش استحاله دین را بلد بودند. چطور حکمرانی میکردند؟ توجه کنید که بنیامیه چقدر خطرناک بودند! امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «اِنَّ بنیامیّةَ اَطلَقوا لِلنّاسِ تَعلیمَ الایمانِ، و لَم یُطلِقوا تَعلیمَ الشِّرکِ، لِکَی اِذا حَمَلوهُم علَیهِ لَم یَعرِفوهُ»[1]. بنیامیه اینطور بودند؛ آموزش بخش مثبت دین یعنی ایمان را آزاد گذاشته بودند، مثلاً نماز بخوانند. روزه بگیرند و...، اما اجازه ندادند نبایدها گفته شود. ببینید چقدر خطرناک و دقیق است. نبایدها و حرامها را کسی نگوید.
آنوقت یک فرد کار خوبی میکند در کنارش هم کار بد انجام میدهد. نتیجه این دو میشود یک ملغمه از اعمال فاسد و صالح که هیچگاه نتیجه خوبی نمیدهد، بلکه نتیجه عکس میدهد. بخشی از دین را به مردم یاد دهی بخشی را یاد ندهی. اینطور جامعه آسیب میخورد. تمام دین باید عمل شود. «نُؤمِنُ بِبَعض و نَکفُرُ بِبَعض» نداریم. من این قسمتش را قبول دارم آن قسمتش را قبول ندارم! آنوقت میگویند: اسلام ناکارآمد بود!
این خطر بنیامیه بود. که بخشی از اسلام را بگویی یک بخش از آن را نگویی، ایمان را یاد دهی اما شرک را یاد ندهی.
قدیمیترها چیزهایی را میگفتند انجام بده اما آن منعیاتش را خیلی میگفتند، تذکر میدادند که نباید آن را انجام دهی. این خوب نیست. اگر این کار را انجام دهی این اتفاق برایت میافتد! بیسواد بودند اما میگفتند: اگر این کارها را انجام دهی اینطور میشود. نباید اینها را انجام دهی. بخش منعیات دین بر بخش امر به امور مقدم است؛ چراکه میفرماید: «اجتِنابُ السیّئاتِ أولی مِنِ اکتِسابِ الحَسَناتِ»[2]؛ اگر بخواهی که حسناتت جواب دهد باید اول جلوی دور ریز آنها را بگیری؛ آنجایی که حسناتت را از بین میبرد و ضایع میکند.
بنیامیه کارشان این بود؛ بنیامیه اسرائیلیات را وارد اسلام کردند، بنیامیه شریعت پیامبر(صلی الله علیه وآله) را یهودیسازی کردند. نظام خانواده توحیدی، نظام ارزشی اجتماعی و نظام ارزشی حکمرانی را در جامعه استحاله کردند. کاملاً حکمرانی تغییر کرد. سبک زندگی عوض شد.
اوج فساد و انحراف اخلاقی در زمان امام حسین(علیه السلام)
کاری کردند زمانی که امام حسین(علیه السلام) قیام کردند، معاویه زمینهسازی کرده بود اما وقتی یزید روی کار آمد این کار به اوج رسید. در تاریخ هست، کتب مختلف تاریخی علمای اهل سنت اینها را ذکر کردهاند؛ مثل کاملبناثیر و... که کنار قبر پیامبرصلی الله علیه وآله) و در نزدیکی آن مجالس مختلط رقص و آواز برگزار میشد. در مکه و مدینه خوانندگان زنی به وجود آمده بودند که اینها را به عنوان صادرات به بلاد اسلامی میفرستادند! از مکه و مدینهای که باید در آن دین خداوند متعال ترویج شود! خوانندههای مشهور آن زمان در مکه و مدینه بودند!
در تاریخ هست که قبل از شهادت امام حسین(علیه السلام) و همچنین دو ماه بعد از شهادت ایشان که مدینه تقریبا از جوانان و مردم خالی شد به بصره رفته بودند تا در مجلس رقص و آواز زنان شرکت کنند! اینطوری بود نزدیک اولیای خدا، قبر پیغمبر پیامبر(صلی الله علیه وآله)، خانه خداوند متعال! دختر طلحه مجالس آموزش رقص به صورت مختلط داشت. اینها همان آقازادههای آن زمان بودند، اینها شرایط آن زمان است.
عقاید مشترک یهود و بنیامیه
اسلام وهابیت، اسلام سکولار، اسلام آمریکایی، اسلام انجمن حجتیه، اینها نمونه و نشأت گرفته از اسلام اموی هستند. جالب است این عقاید را که بنیامیه ترویج میکردند، یهود هم همین عقاید را داشتند؛ بنیامیه عقایدشان اینگونه بود که نژادپرست بودند و میگفتند ما قوم برتریم. معاویه به شدت ملیت عرب را ترویج میکرد و اینکه ما قوم برگزیدهایم و خداوند متعال ما را انتخاب کرده ما باید حاکم بر همه باشیم. همه بردگان ما هستند. در پروتکلهای صهیون یا در کتاب «تلمود» بعضی از اینها هست؛ ارواح یهود از ارواح دیگران افضل است (اینها در کتاب تعلیمات دینیشان است). زیرا ارواح غیریهود در حکم ارواح شیطان و ارواح حیوانات است. میگفتند: بهشت مخصوص یهود است و خداوند متعال جهنم را برای مسلمانان و مسیحیان خلق کرده، کشتن مسیحی از واجبات مذهبی ماست و اگر پیمانی با آنها بسته شد هیچ یهودی ملزم نیست که آن پیمان را ادا کند. پیش از آنکه یهود سلطه خود را به دست آورد یعنی بر همه دنیا مسلط شود، لازم است جنگ جهانی رقم بخورد و دو سوم مردم دنیا کشته شوند تا آن حکومت بنا شود! اینها طرحها و برنامههایشان بوده، هنوز هم هست پای آن هم ایستادند و دارند برنامهریزی میکنند تا اجرا شود.
تقابل آخرالزمانی بنیهاشم و بنیامیه/ سفیانی از ابوسفیان، از بنیامیه است
حالا ببینید سخن ما این بود که بنیامیه در آخرالزمان ظهور میکند و بعد، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) ظهور میکنند. معضل اساسی دوران آخرالزمان بنیامیهاند. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: ما و خاندان سفیان دو خاندان هستیم که در راه خداوند متعال با هم دشمن شدیم. ما گفتار خداوند متعال را تأیید میکردیم آنها تکذیب میکردند. پس درگیری، درگیری خانوادگی، سر ملک، مال، دنیا و... نیست. درگیری کاملاً مبنایی اعتقادی و ایدئولوژیک است.
بعد حضرت فرمودند: ابوسفیان با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) جنگید، معاویه با امیرالمؤمنین و امام مجتبی(علیهماالسلام) جنگید، یزید با امام حسین(علیه السلام) جنگید و در آخر هم سفیانی با قیامکننده ما میجنگد. ببینید خط بنیامیه را حضرت از صدر اسلام کشیدند تا دوران آخرالزمان و تقابل با امام عصر(عجل الله تعالی فرجه)، یعنی درگیری بنیامیه با بنیهاشم؛ یعنی بنیامیه هستند، سفیانی از ابوسفیان، از بنیامیه است که در آخرالامر ظهور میکند.
این تقابل آخرالزمانی بنیهاشم و بنیامیه را در یک روایت و آیه دیگر ببینیم؛ میفرماید: «وَ اِن عُدتُّم عُدنَا وَ جَعَلنَا جَهنَّمَ لِلکافِرینَ حَصِیراً»[3] اگر شما به گذشته عود کنید، ما هم همان بلایی که سرتان آوردیم را میآوریم. شما محصور در جهنم میشوید، جهنم جایگاهتان میشود. روایت میفرماید: خطاب خداوند متعال در این آیه بنیامیه است که میفرماید: اگر به گذشته عود کنید، بخواهید کارهایی که گذشته کردید را تکرار کنید، سفیانی را علم کنید و بیاورید، اگر در آخرالزمان بخواهید سفیانی را ساماندهی و تجهیز کنید، او را بیاورید و بخواهید فتنههای گذشته را تکرار کنید، ما نیز امام قیامکنندهمان را به صحنه خواهیم آورد. یعنی تقابل سفیانی و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)! این تقابل، تقابل جدی و حتمی است که اتفاق میافتد. میدانید سفیانی از علائم حتمی ظهور است. پس حتماً بنیامیه باز خواهند گشت.
سفیانی، موعود و عامل یهود/ ارتباط سفیانی و بنیامیه آخرالزمان
سفیانی از قوم بنیامیه است و بنیامیه قومی هستند که پیغمبر(صلی الله علیه وآله) اینها را به یهود امتشان توصیف کردند. در تبارشناسی توضیح دادیم که بنیامیه، یهودی الاصل هستند (تبارشان از یهود است) و مورد حمایت یهود هم بودند، یهود کمکشان میکرد، پس ببینید سفیانی از بنیامیه است. بنیامیه یهود امت، یهودی الاصل و مورد حمایت یهود که نتیجه میشود: سفیانی، موعود و عامل یهود است. سفیانی که آخرالزمان میآید، ساخته یهود است! بنیامیه مورد حمایت یهود است، خودش هم یهودی الاصل است، یهود امت پیغمبر(صلی الله علیه وآله) هم هست، چراکه امت پیغمبر(صلی الله علیه وآله) را یهودیسازی کرد. پس سفیانی که در آخرالزمان میآید، در این سلسله که برمیگردیم؛ مورد حمایت یهود است، موعود یهود است و یهود تلاش میکند تا این موعود را علم کند، به دست بنیامیه آخرالزمان او را علم کند!
نتانیاهو زمینه ساز ظهور ماشِیَح؟!
یک قطعه تاریخی لازم است تا این مسئله را روشن کنیم. سال 1988 اتفاقی افتاد؛ خاخامی که رهبر جنبش افراطی صهیونیستها و ذینفوذترین چهره معنوی یهود صهیونیست در قرن بیستم است. نتانیاهو آن زمان پیش این شخص میرود، گفتگوهایی بین اینها هست، اسنادش هم موجود است. میگوید: نترس و خداوند متعال پشتیبان توست، تو تازه نقش خودت را شروع کردی، با هم چنین گفتگویی میکنند. او هم میگوید: بله، من تازه شروع کردم. من زیاد خدمت شما باید برسم و از شما استفاده کنم و... سال 1990 دوباره پیش این خاخام میرود، خاخام میگوید: ماشیح هنوز ظهور نکرده، نتانیاهو میگوید: ما خیلی داریم تلاش میکنیم برای اینکه ماشیح را بیاوریم. این شخص میگوید: بله، شما باید تلاش کنید. تلاشی که تا الآن کردید کافی نیست. شما میتوانید باعث ظهور ماشیح، مقدمهساز و زمینهسازش شوید. این حرف آن خاخام است که میگوید: نتانیاهو زمینه ساز ظهور ماشیح است.
ماشِیَح کیست؟
ماشیح کیست؟ ماشیح در لغت به معنای مسح شده خدا، موعود و منجی یهود صهیونیست است. نتانیاهو در لفظ و لغت به معنای هدیه خداست. میگویند: این همان کسی است که خداوند متعال او را آورده به یهود هدیه داده که او زمینهساز آوردن ماشیح، منجی یهود باشد. [البته اینها عقاید تورات تحریفشده است اصلاً حقیقت این نیست و اینها ساختگی و در تورات تحریفشده است. ولی آنها محکم پای اینها ایستادند و دارند طراحی میکنند دنیا را به این سمت ببرند.]
حالا ماشیح آنها کیست؟ در آن توضیح قبلی که عرض کردم آنچه که به ذهنمان میرسد باید همان سفیانی باشد! حالا بعضی از پژوهشگرها نظرشان دجال است، ولی خیلی محکم میشود به سفیانی تطبیق داد.
پس اینها دارند زمینهسازی میکنند برای اینکه سفیانی ظهور کند، سفیانی هم از بنیامیه است و... سفیانی چه میکند؟ کشتار و جنایت میکند، شیعیان را میکشد، آنقدر شیعه میکشد که در روایات هولناک است. میگویند: «ماشیح باید بیاید دو سوم مردم کره زمین کشته شوند تا مسیحیها و مسلمانها، کسانی که جهنم را خداوند متعال برای اینها خلق کرده، اینها را از بین ببرد»!
چرا آمریکا از صهیونیستها حمایت میکند؟
آمریکا دارد از صهیونیستها حمایت میکند. یک عده از این مسیحیهای صهیونیست که از تندرو و افراطی هستند و در کنگره آمریکا هم هستند، معتقدند ترامپ هم زمینهساز همین ظهور منجی است! لذا آمریکا پشت صهیونیستها را محکم گرفته. یکی از کارهایش این است که سفارت آمریکا را که تا قبل از ترامپ در تلآویو بود به اورشلیم منتقل کرد. اورشلیم یعنی تاریخ و تمدن مورد ادعای صهیونیستها! آمریکا اورشلیم را به عنوان پایتخت آرمانی و تمدنی صهیونیستها به رسمیت شمرد؛ یعنی ترامپ دارد پشت جریان صهیونیستها حمایت صددرصد میکند تا آن حکومت شکل بگیرد؛ چراکه خودش هم مسیحی صهیونیست است.
چرا آمریکا و مسیحیان صهیونیست به اسرائیل کمک میکنند؟ پژوهشگرانی در فِرَق و ادیان مخصوصاً در بحث یهودشناسی نکتهای گفتهاند، مسیحیهای صهیونیست میگویند: برای اینکه مسیح (منجی حقیقی) ظهور کند، [مسیحیها میگویند منجی حقیقی مسیح است. حضرت عیسی(علیه السلام) باید ظهور کند. یهودیهای صهیونیست میگویند ماشیح باید ظهور کند.] این مسیحیهای صهیونیست میگویند: دنیا باید پر از ظلم و جنایت شود تا مسیح ظهور کند و قومی که میتواند این زمینه را فراهم کند یهود است؛ لذا به یهود کمک میکنند که چنین جنایاتی انجام دهد!
چرا غزه را با خاک یکسان میکند و آمریکاییها به او کمک میکنند، تسلیحات و پول میدهند و... قضیه چیست؟ این مسیحیهای صهیونیست سه شرط دارند؛ میگویند اگر این سه شرط محقق شود منجی ما ظهور میکند؛ 1. معبد سلیمان تجدید بنا شود؛ به تعبیر ما و ادبیات آخرالزمانی خودمان میگویند که این جزء علائم حتمی است که اول معبد سلیمان باید تجدید بنا شود، آن بیت المقدس خراب شود. ۲. تشکیل حکومت یهودی؛ دولت اسرائیل باید شکل بگیرد که حالا میدانید نزدیک 80 سال است پشتش را گرفتهاند که این حکومت مستقر باشد. حالا ما چرا با این حکومت از اول انقلاب اسلامی تا حالا درگیریم؟ اینها را کنار هم بگذارید. ۳. تشکیل حکومت روم؛ حکومت روم را به همین اتحادیه اروپای فعلی تعبیر میکنند که این شکل گرفته. دولت اسرائیل هم شکل گرفته که البته متزلزل است. الآن آن معبد هم باید تجدید بنا شود. این سه که محقق شود حضرت مسیح ظهور میکند. برای اینکه اینها محقق شود یهود همه همتش را میگذارد، تلاش میکند تا آن را محقق کند. سالهاست میگویند صهیونیستها دارند بیت المقدس را از زیر تخریب میکنند تا معبد را بسازند و بیت المقدس در معرض خطر است، مسجدالاقصی در معرض فرو ریختن است.
هر مذهبی منجی دارد
اسلام و تشیع دنبال منجی است، منجی ما مهدی موعود(عجلاللهتعالیفرجه) است. منجی مسیحیت صهیونیسم، حضرت عیسی(علیهالسلام) است. میگویند برای آمدن حضرت عیسی(علیهالسلام) آن سه شرط باید محقق شود. ما از یهود پشتیبانی میکنیم. یهود معتقد است اگر ماشِیَح که منجی اوست بخواهد بیاید باید قتل عام وسیعی اتفاق بیفتد، پس دنیا پر از ظلم و جور میشود، پس ما حمایت میکنیم تا دنیا را پر از ظلم و جور کنند و مسیح ما در حقیقت مسیحیت صهیونیست، یهودی صهیونیست را آلت دست خود میداند. البته اینها بین خودشان هم درگیری دارند. شما نگاه نکنید که ترامپ و نتانیاهو کراواتهای همرنگ میزنند و کت شلوارهای مثل هم میپوشند. لبخند میزنند، دست میزنند و هم را بغل میکنند، اینها یک جا صفشان از هم جدا میشود، الآن با هم هستند.
تفکر انجمن حجتیه
این تفکر که دنیا باید پر از ظلم و جور شود تا مسیح بیاید، در داخل شیعه نیز رسوخ داده شده است؛ یعنی کار صهیونیستهاست. نسخه شیعی این تفکر، انجمن حجتیه است. انجمن حجتیه در دل تشیع قبل از انقلاب اسلامی تا الآن، هم جاسوس بوده هم خط فکر صهیونیستها را در کشور پیاده میکند؛ این انجمن میگوید ما باید در مقابل ظلم و جرم سکوت کنیم تا امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) بیایند.
امام خمینی(رحمتاللهعلیه) فرمودند: «علیه رژیم طاغوت قیام کنید.». اینها گفتند: نه، شاه این زمینه را فراهم میکند. در برابر هر ظلمی میگویند سکوت. منتها این تفکر انفعالی آنهاست. تفکر فعالش در مسیحیت صهیونیست است که میگویند ما باید تلاش کنیم برای اینکه ظلم و جرم زیاد شود تا مسیح بیاید یعنی ما اینجا نمینشینیم و سکوت نمیکنیم تا این ظلم و جرم زیاد شود. بلکه اصلاً تلاش میکنیم برای اینکه ظلم و جرم زیاد شود. تلاش آنها این است تا یهود را تجهیز کنند. مدل شیعی آن مدل انفعالی است. نسخه یهودی آن در تشیع اتفاق میافتد.
درگیری با جمهوری اسلامی بر سر آرمانهاست
درگیری با جمهوری اسلامی بر سر آرمانهاست، نه سر خاک، منابع و... آنها میخواهند ماشیح و مسیح را بیاورند، ما میخواهیم حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجه) را بیاوریم. یهودیهای صهیونیست، خاخامهای آنها، نتانیاهو را نائب و مقدمهساز ظهور ماشیح میدانند و در آمریکا، مسیحیت صهیونیست افراطی که بعضی از آنها در کنگره خود آمریکا هم هستند ترامپ را نائب و نماینده منجی خودشان یعنی مسیح میدانند.(اینها را گفتهاند و اخبار آن هست). ما میگوییم حضرت حجت(عجلاللهتعالیفرجه) که منجی بشریتاند در آخرالزمان ظهور میکنند. ما باید برای تعجیل در آمدن ایشان زمینهسازی کنیم و این منجی در دوران آخرالزمان نائبی دارند که آن نائب، زمینه ظهور ایشان را فراهم میکنند. آن نائب ولایت فقیه است؛ همه درگیری مشخص شد.
جایگاه ولایت فقیه/ علمدار جبهه حق در دنیا و دشمنی و غیظ دشمنان
شما تصور بفرمایید آمریکا و صهیونیستها در دنیا چه کار کردند. نقشههای آنها را ببینید؛ برای نظم نوین جهانی، خاورمیانه جدید، تجزیه کشورها همه این طرحهایی که آمریکا و اسرائیل ریختند یا طرح «از نیل تا فرات»، برای این است که زمینهسازی کنند و قدرت را در دنیا مهار کنند تا صهیونیسم مسلط شود و دولت آن مستقر شود تا ماشیح بیاید و بتوانند مسیح را بیاورند. این نقشه را جمهوری اسلامی به رهبری ولایت فقیه به هم زد. پس باید درگیر شوند، باید توهین کنند. بساط این نقشهها را جمهوری اسلامی به هم زد. عمود این خیمه و فرمانده این میدان، ولیفقیه است. دیگر جنگهای نیابتی در کار نیست، خود آمریکا و صهیونیست مستقیم با ما درگیرند. میدانند کارشان تمام است، خودشان از لانه خود بیرون آمدند.
ابوسفیان به جنگ پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)، معاویه به جنگ امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام)، یزید به جنگ امام حسین(علیهالسلام) آمده است، صحنه اینطور شده است. خودشان اعتراف میکنند کسی که امروز عَلَمبردار و علمدار است و تمام این نقشهها را به هم زده، دوست و دشمن اعتراف میکنند و هر کور و نابینایی اعتراف میکند. آن کسی که امروز موازنه و معادله قدرت را در دنیا تغییر داده و صهیونیست را زمینگیر کرده و آمریکا را در آستانه سقوط قرار داده، همزمان با دو ابرقدرت هستهای جنگیده و کم نیاورده و آنها درخواست آتشبس کردهاند و تمام ادیان، مذاهب و مکاتب دنیا را وادار به اعتراف کرده که شیعه و ایران قدرت اول دنیاست، شخص شخیص حضرت آیتالله المعظم امام خامنهای(حفظهالله) است. طبیعی است که ترامپ قمارباز، هوسباز و آدمکش توهین کند. نگاه کرده دیده طراحی وسط میدان کرده، نه تنها جمهوری اسلامی شکست نخورد، رهبر ایران شکست نخورد، بلکه پیروز شد و محبوبیتش هزاران برابر شد.
معاویه هم امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را سبّ و لعن میکرد، اما امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) روزبهروز بیشتر میدرخشند. میخواستند ایران را زمینگیر کنند، به مقام معظم رهبری(حفظهالله) توهین کردند، محبوبیت آقا هزاران برابر شد.
اینها دارند بنیامیه را احیا میکنند
اینکه شما میبینید در جریان حج یکی از روحانیون و علمای ایرانی در مدینه پیامی میدهد و میگوید: اوضاع به تنظیمات بنیامیه برمیگردد و این مجالس رقص و آواز... سابقهاش را در تاریخ عرض کردم. الآن دارد برمیگردد. کارهای بنیامیه را انجام میدهند. اینکه حاج آقا گفت آنتالیا نروید به اینجا بیایید، این اصلاً برای آنها مهم نبود، آنها خودشان میخواهند آنجا آنتالیا شود و اثری از کعبه و مرقد پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نباشد. آن رگی که روی آن دست گذاشت و باعث شد صدای آنها درآید، کلمه «بنیامیه» بود! اسم بنیامیه را آورد طرح آنها را لو داد.
جولانی را در سوریه میآورند. مفتیهایشان فتوا میدهند هر مسجدی اسم امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) هست، اسم آن را حذف کنند و اسم معاویه بگذارند؛ احیای بنیامیه است. اسم حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) را حتی حذف کنند. این اسلام، اسلام حتی اهل سنت نیست؛ چراکه اهل سنت به حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) و امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) ارادت دارند، مساجدشان به نام امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) است. اخیراً بنده بیروت بودم به مساجد اهل سنت میرفتم اسم مبارک امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) در مسجدشان بود. اینها دشمنی ندارند و محباند. اسلام اُمَوی است، اسمها را حذف کردند. بعد گفتند هر کس میخواهد مزار سیده زینب برود و زیارت کند، اول باید مزار معاویهبنابیسفیان(لعنهاللهعلیه) را زیارت کند، حق ندارد مستقیماً آنجا برود؛ این احیای بنیامیه است.
داعش، بنیامیه بود رفتارهایش رفتارهای بنیامیه بود، اسامی گردانها وگروههایشان را اسامی بنیامیه میگذاشتند. طرح یهودیسازی پیمان ابراهیم که سالها پیش بود قبل از این درگیریهایی که حمله به سمت ایران شود، عربستان رفت، مصاحبه کردند گفتند که ما روابط را عادی میکنیم. عادیسازی روابط با کشورهای اسلامی که مدل بنیامیه هستند، برای احیای بنیامیه است تا بنیامیه را احیا کنند تا یهودیسازی امت اسلامی تکمیل شود، تا سفیانی را بیاورند و آرمانهای صهیونیست محقق شود. اوضاع در آخرالزمان این است. کسی که مزاحم تحقق این ماجراست، جمهوری اسلامی و شخص نائب امام زمان(أرواحنا فداه) است. او ایستاده و دارد تمام این نقشهها را خنثی میکند. تا اسلام منهدم نشود، تا ما بتوانیم موعود و منجی حقیقی را بیاوریم.
ترامپ مهدورالدم است/ کشتن ترامپ و نتانیاهو بر ما واجب است
ما باید بیدار و هوشیار باشیم. رئیس جمهور آمریکا الآن توهین کرده، دهنکجی و تهدید کرده است. به حکم همه فقهای شیعه از صدر اسلام تا الآن هر کس سابّ نبی باشد، سبّ و توهین به پیامبر(صلیاللهعلیه) کند، حکمش قتل است. باید اعدام شود، مهدور الدم است. جایگاه ولایت فقیه کجاست؟ جایگاه ولایت فقیه، جایگاه ولایت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) است. امام فرمودند: «ولایت فقیه، همان ولایت رسول الله است» امروز به ولایت فقیه توهین و تهدید کردند. توهین و تهدید و سبّ ولایت فقیه، یعنی خود پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)، حتماً اینها مهدورالدماند؛ یعنی بر هر مسلمانی که امکانش برای او وجود داشته باشد واجب است برای کشتن اینها اقدام کند. کشتن ترامپ و نتانیاهو بر من و شما واجب شده است؛ لذا همه مؤمنین و مسلمانها حالا که فتاوای مراجع عظام تقلید هم پشت این حرکت آمده بر همه فرض است. و این شخص نمیتواند دهنش را باز کند و نائب امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) را تهدید کند و ملت مسلمان مؤمن بنشینند و تماشا کنند.
معنای کفن پوشیدن/ تا پای جان پای ولی ایستادهایم
اگر شما امشب کفن پوشیدهاید معنی کفن این است که ما تا پای جان ایستادهایم، ما جانمان را میدهیم ولی حتی یک کلمه توهین به نائب امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) را تحمل نمیکنیم. ما چنان در مقابل صهیونیستها و آمریکا خواهیم ایستاد و چنان موقعیت آنها را به خطر خواهیم انداخت و چنان علیه آنها برنامهریزی خواهیم کرد، برای نابودی شخص نتانیاهو و ترامپ برنامهریزی خواهیم کرد و آنها را در هر لایه امنیتی که پنهان شده باشد از سوراخهایشان بیرون خواهیم کشید و مثل گوسفند آنها را سر خواهیم برید. دیگر کسی تماشا نمیکند.
باز هم مذاکره؟/ زمزمه خطا
مذاکره با چه کسی؟ درباره چه چیزی؟ درباره هستهای مذاکره میکردیم که به مواقف هستهای ما تعرض کردند، گرچه ناکام ماندند، آیا بازهم میخواهیم برویم مذاکره کنیم؟! که باز هم حرف از مذاکره زده می شود. مسئولین ما حواسشان را جمع کنند تا در زمین دشمن بازی نکنند. بیانات نائب امام زمان شفاف و روشن است. در این زمان دیگر حرف از مذاکره زدن زمزمه خطاست، حرف از مذاکره زدن تردیدآور است. مسئولین حواسشان را جمع کنند!
آقای بزرگوار، مسئول محترم، جوانان این شهر، همین هیئت، خدا شاهد است که برای نابود کردن نتانیاهو کافی هستند. میگویم خدا شاهد است؛ چراکه با محاسبه صحبت میکنم. ما همینجا به مسئولین امر اعلام میکنیم، به رهبر عزیزتر از جانمان، که برای ریشهکن کردن نتانیاهو و ترامپ سر از پا نمیشناسیم، کسی دیگر نمیتواند جلوی این مردم را بگیرد، کسی نمیتواند جلوی این جوانها را بگیرد. جوانهای لبنانی اعلام کردند که ما دیگر از کسی اجازه نخواهیم گرفت! اگر کوچکترین تعرضی به ساحت مقدس نائب امام زمان شود، به سرزمینهای اشغالی سرازیر خواهیم شد و یکبهیک صهیونیستها را از صفحه روزگار محو خواهیم کرد، از کسی هم اجازه نخواهیم گرفت.
امشب شب تاسوعای اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) است. این ماجرا به اباالفضل العباس(علیهالسلام) احتیاج دارد، اگر اباالفضل العباس(علیهالسلام) باشد کسی جرأت نمیکند حمله کند.
برادرم، خواهرم، من و شما امروز سرباز این آقا هستیم. سکوت و بیتوجهی من و شما، زندگی عادی من و شما، دشمن را پررو میکند. امروز ما باید برای حفظ جان و نائب امام زمان سینه سپر کنیم. شما هیچوقت طبق فرموده امیرالمومنین(علیهالسلام) دشمن را کوچک نشمارید، تهدیدش را هم کوچک نشمارید. گرچه حقیرتر از این حرفهاست ولی دشمن را هیچوقت کوچک نشمارید، تهدید کرده است.
ترامپ، ابولهب زمان ما
از او سؤال میکنند آیا اینکه شما رهبر ایران را به ترور تهدید کردید، وضعیت منطقه را بدتر نمیکند؟ آتش جنگ را شعلهورتر نمیکند؟ حرامزاده کثیف میگوید: نه! اتفاقا همین غائله را ختم میکند!
قبل از اینکه شما بتوانید چنین غلطی کنید، غائله را ما ختم خواهیم کرد.
ابولهب که به تعبیر تفسیر، یعنی شعله آتش؛ چون چهرهاش مثل چهره این ترامپ قمارباز بود، یعنی سرخ و سفید بود به او ابولهب میگفتند، ابولهب زمان ما این ترامپ است، وقتی به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) توهین کرد و گفت: دو دستانت قطع باد و سنگ برداشت و به سمت ایشان پرتاب کرد، سوره نازل شد، خدا به میان آمد. خدا خودش وسط آمد، به پیغمبرش توهین شد، همان چیزهایی که گفته بود، به او پس داد؛ «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ»[4]. خودش و همسرش را که از خودش هم در مبارزه با پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) تندتر بود را خداوند رسوای عالم کرد.
همه باید حرف بزنند، مسئولین و جوانان باید حرف بزنند. برادران و خواهران بزرگوار این حداقل بضاعت امشب بود که شماها کفن پوشیدید و آمدید و من ممنونم از عزیزانی که برای ساماندهی این برنامه کمک کردند، دیشب همه پای کار آمدند. ما گفتیم برای دفاع و حمایت از آقا برای تهیه این وسایل کمک کنید همه جانانه آمدند و همه هزینه را تأمین کردند و این حرکت شما باید مخابره شود و انشاء الله مخابره میشود.
حضرت اباالفضل(علیهالسلام) یک تنه لشکر امام حسین(علیهالسلام) بود
اباالفضل العباس(علیهالسلام) بالای بام کعبه رفتند، یک سخنرانی کردند. خیلی آن سخنرانی زیباست، فرمودند که زیر این لباسهایتان سلاح گذاشتید تا پسر فاطمه(علیهاالسلام) را بکشید؟! تا من زندهام دستتان به ایشان نمیرسد، شیعه باید اینگونه باشد. حضرت عباس(علیهالسلام) همچنین فرمودند: این کعبهای که دورش میگردید و طواف میکنید، دور حسین فاطمه(علیهالسلام) دارد میگردد.
روز عاشورا امام حسین(علیهالسلام) چه القابی به برادرشان، حضرت اباالفضل(علیهالسلام) میدهند! میفرمایند «أنت صاحب لوایی»؛ تو پرچمدار منی، تو تمام لشکر منی. یک بار اینطور میفرمایند، بار دیگر میفرمایند: تو نگهبان خیمههای من هستی، یکبار دیگر میفرمایند تو ساقی من هستی. گاهی یک نفر همه چیز برای امامش میشود. کاش من و شما هم بتوانیم برای امام زمانمان اینگونه بشویم که آقا هر کاری داشته باشند، هر جا نیاز داشته باشند، ما را صدا بزنند و بفرمایند: تو بیا، اگر اینگونهاید یا حتی کمی اینگونهاید که امام زمان(علیهالسلام) کاری را به شما سپردند، غر نزنید و خدا را شکر کنید، اگه اینطور هم نیستید دعا کنید که اینطوری بشوید.
فقط غصه این است که وقتی اباالفضل(علیهالسلام) را از دست دادند، حضرت همه چیزشان را از دست دادند. این همه شهید روی زمین افتاد، امام دستشان به کمرشان نرفت، تا اباالفضل روی زمین افتاد، پشت حضرت شکست. اولاً صورت شکست، دوم کمر شکست. فرمود: همه لشکرم، سقای لشکرم بود، نگهبان خیمهها بود، یکدفعه بیکس شد. تا لحظه آخر هم اجازه نداد عباس به میدان برود. شیخ مفید در مقتل ذکر میکند روز عاشورا دو نفری به میدان رفتند.
حسین و ابالفضل هردو به میدان آمدند یکی رفت به میمنه یکی رفت به میسره
یکی گفت: «أنا ابن قتال العرب» یکی گفت: «أنا هاشمی نسب»
باهم جنگیدند دل اهل حرم آرام شود، دل دشمن میلرزید، گاهی بین اباالفضل و اباعبدالله(علیهالسلام) فاصله میافتاد، فریاد میزدند: «الله اکبر»، خبر سلامتیشان را به همدیگر میدادند.
سقایی حضرت ابوالفضائل به امر امامش/ یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت
کسی فکر نمیکرد عباس برود آب بیاورد و برنگردد. به شریعه رفت تا آب بیاورد؛ چون بچهها دیگر تحمل نداشتند. شیخ شوشتری آورده که حتی بعضی بچهها در خیمه جان داده بودند، صحنه طوری شده بود محضر امام آمد و اذن میدان گرفت، آقا فرمودند جانم فدایت! تو برو برای بچهها آب بیاور.
خیلی این آب خواستن گران تمام شد! «یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت». برای خاطر یک مشک آب، دستانش را قطع کردند، تیر به چشمانش زدند، برای خاطر لبهای تشنه زنان و کودکان تشنه حرم؛ لذا هر موقع امام حسین(علیهالسلام) بالای سر اباالفضل العباس(علیهالسلام) آمدند همین که نگاهشان به بدن حضرت افتاد، این حسین دیگر آن حسین قبل نشد، از جا که بلند شد نتوانست سوار اسب شود، دست به کمر گرفت و سمت خیمهها رفت. السلام علیک یا اباعبدالله....