کرونا را چه کسی به جان ما انداخت؟
کرونا را چه کسی به جان ما انداخت؟
کرونا را چه کسی به جان ما انداخت؟
حجتالاسلام مهدوینژاد: سیاستمداران امروزِ جامعه ما مردم را گیج کردهاند./ مردم اگر تفکر مخالف با ولیّ خدا را حاکم کنند، برجام میآید، پشت سرش سند 2030، FATF، اختلاسها، فسادها، خیانتها و بیبندوباریها میآید، بعد پشت سرش سیل و زلزله، کسادی، گرانی و تورم، اغتشاشات، افزایش تحریمها و از دست دادن حاج قاسمها و فخریزادهها میآید؛ بعد پشت سرش کرونا میآید؛ اینها عقوبت است / چرا ما گرفتار شدیم؟! رابطه ما با کفر، ما را در وسط معرکه عقوبت و بلا قرار داده است.
هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد مراسم هفتگی شنبه هشتم آذرماه را با حضور مجازی خانوادهای انقلابی به صورت پخش زنده برگزار کرد. در این مراسم حجتالاسلام مهدوینژاد ذیل عنوان «خط فاصلههای منحوس (2)» سخنرانی کرد. در ادامه بیانات وی آمده است.
دامنکشان رفتی...
هر از چندگاهی کسانی دامنکشان از این دنیا رخت میبندند و به سرمنزل مقصود میرسند. شهدای عزیزی که در همین شرایط و در همین کوران مشکلات این عالَم خاکی با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و به مقامات عالی میرسند و ما را در این دنیا با نفس امّاره و گناهانمان تنها میگذارند. البته با رفتنشان مَعبری از نور به سمت حقیقت برای ما باز میکنند که دلهای حقیقتبین و در جستجوی حقیقت با این شهدا، راه را گم نمیکنند. انشاءالله ما هم از همان دسته و ادامهدهندگان راه این شهیدان عزیز باشیم.
راه برونرفت از کرونا
در جلسه قبل عرض شد که کار شیطان، فاصله انداختن است. آیاتی از قرآن را نیز در این زمینه بیان کردیم. ویروس کرونا گویا نُحوستی دارد که از شیطان به ارث برده و کارش شکاف انداختن و فاصله انداختن است. با چشم حقیقتبین باید این پدیده را تحلیل کرد.
فارغ از اینکه این ویروس را چینیها درست کرده باشند، از خوردن خفاش یا حشرات باشد، یا کار ارتش آمریکا باشد که اسنادی هم در این زمینه وجود دارد یا... در نتایج هولناک این قضیه خیلی تأثیری ندارد. البته میتواند به بصیرت بشریت کمک کند، اما نتیجه مسئله و اینکه فعلاً ما چه باید بکنیم، خیلی در بند این مسئله نیست. چون دشمنان بشریت پاسخگو نیستند که چنین اتهاماتی را بپذیرند و در مسئله تغییر چندانی ایجاد نمیشود.
ما به جز رعایت دستورات پزشکی بهداشتی برای برونرفت از این مخمصهها باید به قواعد دیگری عمل کنیم. برای بیرون رفتن از بیماری کرونا و هر بلایی که اتفاق میافتد، چه دستساز بشر باشد، چه از طبیعت برآمده باشد، ما موحدین و خداپرستان باید به قواعد دیگری عمل کنیم. آن قاعدهای که ابراهیم(ع) را در دل آتش حفظ کرد، نوح(ع) را در آن طوفان وحشتناک حفظ کرد و یونس(ع) را در شکم ماهی که او را بلعیده بود حفظ کرد، آن قاعده چیست؟ در دل تاریکی و ظلمات بلا و گرفتاری شکم نهنگ حضرت یونس(ع) خطاب به خداوند متعال عرض میکند: «فَنَادَیٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»[1]؛ خدایی جز تو نیست تو منزهی، من به خودم ظلم کردم، تو ظلم نکردی. اگر این بلا بر سر من آمده، محصول ظلم خودم است. ما به دنبال این نگاه هستیم.
منطق قرآن درباره ایجاد مصیبت
ویروس کرونا را چه کسی به وجود آورد و به جان ما انداخت؟ این یک طرف قضیه است، اما قواعد الهی حرفهای دیگری دارد. خدا در قرآن میفرماید: «مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ»[2]؛ هیچ مصیبتی بر سر شما نمیآید، مگر اینکه با دست خودتان کسب کردهاید. از خیلی از آنها هم خدا گذشته است. امیرالمؤمنین(ع) نقل میکنند که پیامبر(ص) فرمودند: بهترین آیه قرآن این آیه است. بعد فرمودند: علی جان! هر خراشی که از چوبی بر بدن انسانی وارد میشود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است که از خود شخص سر زده است. به این منطق توجه کنید! در ادامه میفرماید و آنچه خداوند در دنیا عفو میکند، خدا گرامیتر از آن است که در قیامت در آن تجدید نظر فرماید (اگر خدا گناهی را بخشید در قیامت دوباره سفره محاسبه گناه را باز نمیکند) و آنچه را در این دنیا عقوبت فرمود عادلتر از آن است که بار دیگر در قیامت کیفر دهد. اگر بلایی به سر ما آمد بهخاطر گناهانی که انجام دادیم، خدا در قیامت دوباره از آن گناه حسابرسی نمیکند. فرمود اگر پای شما به جایی میخورد، یک اتفاق کوچک برای شما میافتد، عقوبت یک گناه است.
ریشه گناهان ما کجاست؟
توجه کنید! برخی میگویند کرونا را آمریکا به وجود آورده. بله آمریکا خیلی جنایت کرده و میکند. ما این مسئله توجه داریم، اما چیزی که به آن زیاد توجه نداریم، این است که نقش ما در به وجود آمدن بلاها و مشکلات و گرفتاریهای جامعه چیست؟ پیامبر(ص) میخواهند بفرمایند نگاه مؤمنین به پدیدههای عالم مؤمنانه است. بروید دنبال سهم خودتان بگردید. اگر ما ناگهانی به گناهی مبتلا میشویم، باید به دنبال ریشه این گناه، در گناهان قبلی خودمان باشیم. [مثلاً] آدم بیخود قسیالقلب نمیشود. یکوقت صحنهای پیش میآید، چنان قساوت قلب از خود نشان میدهیم که خودمان باور نمیکنیم. ریشه این قساوت قلب را در یک گناه دیگری باید جستجو کنیم که قبلاً انجام دادیم و سبب شده الان به قساوت قلب مبتلا شویم. یا بیدلیل کسی بیحیایی و بیفکری نمیکند، بیدلیل از انسان سلب توفیق نمیشود. هر اتفاقی برای انسان میافتد، باید برگردد و به دنبال ریشه این اتفاق در گناهان قبلی خودش بگردد. این، یک مسئله سلیقهای نیست باید یا درسش را بخوانی یا تجربه کنی. محضر علما زانو بزن، مطالعه کن تا برایت واضح شود. این یک نگاه خیلی عجیبی است.
خداوند میفرماید: «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ»[3]؛ بر شما باد به خودتان! (یعنی بروید دنبال ساختن و مراقبت از خودتان)، کسی نمیتواند به شما ضرر بزند یا گمراهتان کند، اگر هدایت شده باشید. نطفه پاکتر، لقمه حلالتر، خود مراقبتیهای بیشتر باعث میشود که انسان مصونتر بماند. ما محل نفوذ زیاد داریم، شیطان نفوذ میکند و ما خراب و آلوده میشویم، بعد به دنبال مقصر میگردیم. باید به دنبال آن منافذ و محلهای نفوذ نفسانی خودمان بگردیم، اما به دنبال مقصر میگردیم. در حالی که خودمان مقصریم! این دیدگاهی است که خدای متعال به ما داده است.
علت بلا برای انسانهای مختلف
آیا امام زمان(عج) هم شامل آیه 30 سوره شوری میشوند؟ا آیا بلای اولیا و بزرگان هم بهخاطر گناهانشان است؟! امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَه»[4]؛ همانا بلا برای کسی که -به خود یا دیگران- ظلم کرده ادب (گوشمالی) است. برای آدمهای مؤمن که ظلمی نکردهاند امتحان است و برای انبیا ترفیع درجه است و برای ائمه معصومین(ع) و اولیای خدا کرامت است. آیا سیدالشهدا(ع) با حادثه کربلا مقامشان بالا رفت؟! نه، اباعبدالله الحسین(ع) با بلاها کرامتش برملا شد، طاقت و عظمت و وسعتش معلوم شد. اعظم مصائب باعث شد خدا اعظم برکاتش را به امام حسین(ع) بدهد. هر بلایی بر سر امام حسین(ع) میآید تکان نمیخورند.
پس در بلاها عدهای در حال صعود، عدهای در حال سقوط، عدهای در حال آزمایش و عدهای هم در حال بروز عظمتهایشان هستند. در همین جامعه و شرایط و بحران اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فخریزادهها شهید میشوند، عدهای هم که با شهدا دمخور بودهاند، خائن میشوند. عدهای هم دارند تصمیم میگیرند و امتحان میشوند، عدهای هم مانند مقام معظم رهبری عظمت وجودیشان در کوران حوادث و پیچیدگی اتفاقات معلوم میشود. باید اینگونه به عالم و حوادث آن نگاه کرد.
مراتب سهگانه بلا و عقوبت
بلاهایی که بر سر ما میآید محصول خطاهای استراتژیکی، تاکتیکی و تکنیکی ماست. مثلاً در یک بازی فوتبال، استراتژی یعنی برنامه کلی تیم، تاکتیک یعنی چینش نیروها و تکنیک به معنی مهارتهای فردی است. گاهی انسان در استراتژی دچار خطا میشود، گاهی در تاکتیک و گاهی در تکنیک، که هرکدام عقوبتی دارد. شما در جامعه و اینکه جامعه شما در مسیر حرکت میکند یا نه، سهمی دارید. یعنی جهانبینی که این همان استراتژی است. اینکه در نقشهای که در آن بازی میکنید، در شهر یا تشکُل یا خانوادهای که هستید، طبق برنامهای درست عمل کنید این همان تاکتیک است یعنی برنامه زندگی. مهارتهای فردی شما در عبادت، خدمت و معاشرت با دیگران همه تکنیک محسوب میشود.
در به وجود آمدن جمهوری اسلامی، در شهر خودمان، نسبت به انقلاب و آرمانهای انقلاب، اینکه کجا هستیم و چه میکنیم... در وظیفه و پُستی که داریم، مهارت و اخلاص و اخلاق و تخصصمان چقدر است و... نقش داریم. در هرکدام از اینها اگر اشتباهی کنیم، چوبش را میخوریم. طبیعی است خداوند قوانینی را در عالم قرار داده که اگر خلاف آنها حرکت کنیم، ضربهاش را میخوریم البته از بسیاری از خطاهایمان هم خداوند میگذرد وگرنه قدم از قدم نمیتوانیم برداریم. پس باید به دنبال ریشه بلاها در گناهان خودمان باشیم.
چرا ما گرفتار شدیم؟!
سؤال میشود چینیها و آمریکاییها این ویروس را درست کردند؛ چرا ما گرفتار شدیم؟! رابطه ما با کفر، ما را در وسط معرکه گناه قرار داده است. بر خلاف امر الهی و هشدارهای امام جامعه داریم با کفار مذاکره میکنیم که نهی صریح قرآن و ولیّ بود. عدول از خط امام و و پا گذاشتن روی خون شهدا و... اینها سیلی ندارد؟! میگوید ما مذاکره نکردیم، دولت کرد! خب، دولت را چه کسانی بر سر کار آوردند؟ ما مردم! میگوید ما نیاوردیم، ما که به این دولت رأی ندادیم! شما الان با این کارها موافق نیستید و به این دولت رأی ندادید، بسیار خب، شما مؤمن هستید و خداوند دارد شما را امتحان میکند. اینطور باید به مسئله نگاه کنیم. آخرالزمان پر از سختیها و مشکلات است. طبق روایت شما در این بلا عقوبت نشدید؟! چون ظالم نبودید و کارتان را درست انجام دادهاید، ولی اگر مؤمنید، در حال امتحان هستید. مواظب باشید که تنزل نکنید! آخرالزمان است، اینقدر ما را در سختیها و مشکلات فشار میدهند، تا یکی یکی غربال شویم. بالاخره یا باید کاری میکردیم و نکردیم، باید به هم توصیه میکردیم و نکردیم، دست یکدیگر را نگرفتیم و... اما نکردیم.
خدا دستهجمعی هم عقوبت میکند؛ چرا حواستان به بغلدستیتان نبود؟! جمع خراب کرد و چیزی نگفتید یا کاری که باید میکردید را نکردید این هم عقوبت دارد. واقعا کارتان را انجام دادید؟! موضعتان در انتخابات درست بود و هرچه هم در توانتان بود آدم آوردید و تبلیغ هم کردید؟! اگر همه این کارها را انجام دادید، پس الان در معرض امتحان الهی هستید، ولی اگر کارتان را درست انجام نداده باشید، به همان اندازه شما هم زیر این فشار عقوبت میبینید. پس یا در حال عقوبت و ادب، یا در حال امتحان و یا در حال عیانکردن کرامت وجودی خودمان هستیم.
اعلان جنگ با خدا
پیغمبر(ص) فرمودند که خداوند متعال در معراج فرمود: «مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَیْءٍ إِلَی نُصْرَةِ أَوْلِیَائِی…»[5]؛ اگر کسی به یکی از دوستان من اهانت کند، رسماً با من اعلان جنگ کرده و من سریع ترین کس برای یاری کردن دوستان خود هستم. از دوستان اهلبیت(ع) گرفته تا ولیای از اولیای خدا مثل حضرت امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری، آیتالله بهجت(ره) و سایر بزرگانی که از اولیای خدا به شمار میروند.
ولیّ جامعه نصیحت یا امر می کند و میفرماید به فلان جریان رأی ندهید، ولی مردم رأی میدهند! میفرماید نجات در اقتصاد مقاومتی و در داخل است، نه در غلتیدن در دامن آمریکا، جامعه برعکس به کسانی رأی میدهد که راه حل را در مذاکره با آمریکا میدانند! این اهانت به ولیّ خدا نیست؟! به خط امام(ره) اهانت میکنند، یا ما با بعضی افکار و اعمال به خط امام اهانت میکنیم... اینها عقوبت و سیلی ندارد؟! دارد.
مردم را گیج کردهاند...
البته جامعه ما جامعه مخلوط است. اکثریت خوب هستند ولی گیجشان کردهاند، سیاستمداران امروزِ جامعه ما مردم را گیج کردهاند. مردمی که برای این جامعه خون و جان دادهاند را با فشار اقتصادی گیج کردهاند. خیلیها قدرت تحلیل ندارند تا مسائل را از هم تفکیک کنند و خیلی از خوبها هم آلوده شدهاند ولی معاند نشدهاند. هنوز اسباب هدایت مثل شهدا، امام(ره) و رهبری وجود دارد، اگر مطیع باشیم راه را پیدا میکنیم، اگر تلاش کنیم مردم راه را پیدا میکنند. این جامعه، جامعه زمان امیرالمؤمنین(ع) نیست، خیلی بهتر از آن زمان است.
وظیفه ما در قبال جنایت اخیر
الان یک جنایت اتفاق افتاده و باید روشنگری کرد، باید معلوم کنیم که فهمیدهایم قصه چیست، جلاد کیست و شهید کیست، باید بدون فحاشی و توهین تببین کنیم که خودی و غیرخودی کیست و خطشان چیست. امام(ره)، رهبری، قرآن فرمود، حقیقت و راه درست این است و راه باطل این است، حال ببین هر کس کدام راه را میرود...
وظیفه سران قوا محکوم کردن نیست، عمل است!
بیانیهای که دانشجویان دانشگاه یزد به نمایندگان مجلس در استان دادند، بیانیه بسیار خوبی بود. سران قوا این جریان را محکوم میکنند؟! محکوم کردن کار مردم است، کسی که در خیابان راه میرود، محکوم میکند. این آقایان قدرت دارند باید عمل کنند، مجلس باید قانون تصویب کند، قوه قضائیه باید اعلان جرم کند و پیگیر باشد. محکوم که ما هم بلدیم محکوم کنیم! رهبری فرمودند پیگیری شود. با بعضی که اصلاً کار نداریم که محکوم کنند یا نکنند، ولی ما از قوه قضائیه و مجلس انقلابی فقط انتظار محکوم کردن نداریم، باید مردانهتر به میدان بیایند.
پیامدهای خطرناک مخالفت با ولیّ
مردم اگر تفکر مخالف با ولیّ خدا را حاکم کنند، حال یا با فهم رأی دهند که ادب میشوند یا نفهمند و گیج شوند که تنبیه میشوند و تنبیه یعنی بیداری. در این دولت امام(ره) تحریف شد، مذاکره با آمریکا چه وضعی پیدا کرد، {آنوقت} برجام میآید، پشت سر آن سند 2030، fatf، اختلاسها، فسادها، خیانتها و بیبندوباریها میآید، بعد چه اتفاقی میافتد؟! پشت سرش سیل و زلزله، کسادی، گرانی و تورم، اغتشاشات، افزایش تحریمها و از دست دادن حاج قاسمها و فخریزادهها میآید؛ اینها عقوبت است و بعد پشت سرش کرونا میآید. پس در حقیقت این بلاها را خودمان سر خودمان میآوریم، با همین منطق میتوانیم از بلاها نجات پیدا کنیم.
حضرت معصومه(س)، وفات یا شهادت؟
وفات حضرت معصومه(س) صحیح نیست، حضرت شهید شدهاند. طبق نقلی بیبی(س) را مسموم کردند. اگر هم مسموم نکرده باشند، بر اثر آلام روحی که در حادثه حمله به کاروان حضرت اتفاق افتاد حضرت متألم بودند و بر اثر این حوادث از دنیا رفتند. بنابراین به مرگ طبیعی از دنیا نرفتهاند. مگر میشود یک بانوی جوان و سالم به مرگ طبیعی از دنیا برود؟!
شکلگیری حلقه شیعی با حضور خاندان موسیبنجعفر(ع) در ایران
زمان شهادت امام کاظم(ع)، حضرت معصومه(س) ده ساله بودند. ایشان مدتی در پناه امام رضا(ع) بودند بعد مأمون، امام را به مرو برد و حضرت معصومه(س) در دوران نوجوانی و جوانی تنها شدند. طبق نقلی امام رضا(ع) نامه نوشتند که خاندان موسیبنجعفر(ع) به ایران بیایند تا این فاصله را کم کنند. خدا چه طرحی داشته است؟ چه برکاتی داشته است؟ فاصله کم شد. خاندان موسیبنجعفر(ع) کاروان به کاروان وارد ایران شدند و تعداد زیادی از فرزندان موسیبنجعفر(ع) وارد ایران شدند و آن حلقه و لایه تفکر شیغی در ایران شکل گرفت.
فاصله ما هم زیاد شده است! ما عادت داشتیم گاهی به زیارت اهلبیت(ع) میرفتیم، قم، مشهد... فاصلهها که زیاد میشود، قساوت قلب به وجود میآید. اینها بلاست. وقتی به حرم میرفتیم، دلهایمان را جلا میدادیم، اما چند وقتی است نه زیارتی، نه مجلسی، نه جمعی... اینها عقوبت است.
تفاوت دو کاروان!
بیبی(س) به سمت قم آمدند. نرسیده به قم، مردم قم به استقبال آمدند، چه استقبالی! اباعیدالله(ع) و زینب کبری(س) هم به سمت کوفه آمدند مردم به استقبال آمدند، چه استقبالی!! کسی حضرت معصومه(س) را به قم دعوت نکرده بود، بیبی(س) را سرزده به قم بردند، ولی مردم چه کردند! محمل بیبی(س) را گلباران کردند، خانه دادند و... تازه بیبی(س) را سرزده به قم برده بودند! اما کوفیان اباعبدالله(ع) را دعوت کرده بودند. آنها هم به استقبال آمدند، چه استقبالی!
بزرگ قم خانهاش را به بیبی(س) داد، زمینش را برای دفن به بیبی(س) بخشید، اما در کربلا خیمههای اباعبدالله(ع) و لباسها و زیورهایشان را غارت کردند کار به جایی رسید که با دست سرهایشان را گرفته بودند!!