کرونا؛ فرصت است یا عذاب؟

کرونا؛ فرصت است یا عذاب؟


کرونا؛ فرصت است یا عذاب؟

حجت‌الاسلام دکتر فهیم‌نیا: هرکس به تناسب مکان، زمان و شغل و محیطش امتحان می‌شود./ به تعبیر علامه طباطبایی(ره) بین اعمال ما و آسمان رابطه مستقیم وجود دارد./ در عین حال که مردم و مسئولین  باید به شدت به مسائل بهداشتی و درمانی اهتمام داشته باشند، توجه به دعا و استغفار هم داشته باشند.

  

هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد مراسم هفتگی 24 آبان‌ماه را از طریق فضای مجازی به خانه‌های مردم دارالعباده یزد برد. در منبر سخنرانی این مراسم حجت‌الاسلام دکتر فهیم‌نیا با توجه به وضعیت کرونایی، پیرامون «عملکرد مردم و سنتهای الهی» سخنرانی کرد. در ادامه خلاصه این سخنرانی آمده است.

 

مهمترین و اولین سنت الهی: ابتلا و آزمایش

مهمترین و اولین سنت الهی در ارتباط با اعمال مردم سنت «ابتلا و آزمایش» است. خداوند مکرر در قرآن، بر این اصل کلی که «تمام انسانها آزمایش می‌شوند»، تأکید فرموده است. هرکس به تناسب مکان، زمان و شغل و محیطش امتحان می‌شود؛ حال یا ابتلائات اجتماعی، اقتصادی است یا اخلاقی. به تعبیر قرآن بعضی با فقر، بعضی با پول و بعضی با ریاست و شهرت امتحان می‌شوند و یا زمینه‌های دیگری که وجود دارد.

در قرآن چند واژه هست که در این مورد زیاد به کار برده می‌شود: کلمه «ابتلا»، «فتنه» و«امتحان». هر سه از واژه‌های عربی است. «بل» یا «بلا» که کلمه ابتلا از آن گرفته شده به معنای «کهنگی» است، وقتی چیزی مکرر استفاده و آزمایش شد فرسوده می‌شود، لذا ابتلا از این کلمه گرفته شده است.

کلمه فتنه به معنای این است که فلز طلا را ذوب کنند تا ناخالصی آن را بگیرند و عیار آن بالا رود، این را فتنه می‌گویند. اگر این کار را با نقره انجام دهند، می‌شود امتحان. به هر صورت یکی از سنتها یا اولین و اساسی‌ترین سنت الهی در زندگی ما آزمایش‌های الهی است.

 

ارتباط اعمال مردم و آسمان

مردم در برابر آزمایش‌های الهی دو دسته‌اند: عده‌ای در هنگام ابتلا و آزمایش رابطه خوب خود را با خدا حفظ می‌کنند و مواظبند این رابطه خراب نشود، خداوند هم به اینها در دنیا و آخرت مزد می‌دهد.

اینجا به تعبیر علامه طباطبایی(ره) بین اعمال ما و آسمان رابطه مستقیم وجود دارد، ایشان سه آیه را هم شاهد می‌آورند. آیه اول می‌فرماید: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»[1]؛ اگر شکر کنید، خداوند شما را بزرگ می‌کند. البته شکر یک چیز نیست، یک فرآیند است. شکر این است که انسان اوّل نعمت الهی را تصور کند؛ در مرحله دوّم به زبان شکر کند؛ و در مرحله سوم آن‌طور که خدا راضی است از نعمت‌های خدا استفاده کند. پس شکر یک فرآیند است که دارای سه مرحله است. اگر شکر را طبق این سه مرحله انجام دادیم، خداوند "ظرفیت" ما را بزرگ می‌کند.

آیه دوم که علامه اشاره می‌کنند این است: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»[2]؛ اگر کسانی که در شهرها و روستاها جمع شده‌اند ایمان داشته باشند و عمل صالح هم انجام دهند، خداوند هم در عوض، نعمت‌هایش را به آن‌ها می‌دهد.

آیه سوم که مثال می‌زنند این است: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا»، «یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا»[3]، حضرت نوح(ع) به مردم می‌گوید: اگر استغفار کنید خداوند نعمتهای زیادی به شما می‌دهد.

پس مردم در برابر آزمایش الهی دو دسته می‌شوند: دسته‌ای که رابطه خود را با خدا حفظ می‌کنند، اصلاح می‌کنند و مواظبند این رابطه خراب نشود، خداوند هم به اینها در دنیا و آخرت مزد می‌دهد. اما دسته دوم کسانی‌اند که بد عمل می‌کنند، در برابر نعمتهای الهی و ابتلا و آزمایش برخلاف دستورات خداوند و دین عمل می‌کنند. اینجا سنت دوم خداوند متعال اجرا می‌شود.

 

دومین سنت خداوند: فرصت دادن

دومین سنت خداوند «اِمهال» (مهلت دادن) است. خدا فرصت می‌دهد «وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ»[4]، خدا فرصت می‌دهد تا توبه کنیم و برگردیم. توبه یعنی برگشت و رجوع. هر توبه‌ای دارای سه رجوع است: اوّل خدا توفیق می‌دهد به ما و زمینه برگشت ما را فراهم می‌کند. دوّم ما رجوع می‌کنیم و به خدا برمی‌گردیم. سوّم خدا به ما برمی‌گردد و رجوع می‌کند و توبه ما را می‌پذیرد.

اگر شخص یا ملتی از فرصت‌های رجوع استفاده نکرد و به گناه و معصیت خود ادامه داد، دیگر خداوند به آنها توفیق نمی‌دهد، زمینه توبه را برای آن ها ایجاد نمی‌کند لذا اینجاست که سراشیب سقوط فراهم می‌شود.

 

سومین سنت الهی: سلب خوشی

می‌فرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا»، اما اگر کسی برنگشت، سنت و قانون سوم خداوند متعال به اجرا گذاشته می‌شود و آن عذاب است. کلمه عذاب زیاد استفاده می‌شود. کلمه عذاب از «عَذب» است به معنی گوارا و شیرین. پس چرا کلمه عذاب به معنای شکنجه و زدن و ... استفاده می‌شود؟ چون کلمه عذاب، مصدر باب تفعیل است و باب تفعیل معنای سلب دارد؛ یعنی سلب گوارایی و خوشی. آنچه موجب آسایش، آرامش و خوشبختی است، همه را خدا می‌گیرد. این معنی واقعی عذاب است.

 

انواع عذاب الهی

سنت سوّم خداوند (عذاب) به دو صورت اجرا می‌شود: عذاب تدریجی و عذاب ناگهانی. گاهی عذاب، تدریجی است، می‌فرماید «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ»[5]؛ به گونه‌ای سرشان را زیر آب می‌کنیم که خودشان هم متوّجه نمی‌شوند، چون گناه و معصیت کرده‌اند، از زمینه‌های توبه استفاده نکردند، باب مخالفت با خدا را باز کرده و گناه را از حدّ گذرانده‌اند، در نتیجه خداوند برای این فرد مشغولیت دنیایی درست می‌کند، مثلاً پول زیاد به او می‌دهد یا پست بالا برایشان جور می‌کند. چنان سرگرم دنیا می‌شوند که فرصت یک نماز جماعت، دعا یا استغفار پیدا نمی‌کند. یک‌دفعه می‌بینید دیگر وقتش گذشته و کل این سرمایه را از دست داده است.

نوع دیگر عذاب، عذاب ناگهانی (یا استیصال) است. استیصال از کلمه اصل است؛ یعنی ریشه؛ ریشه قوم را می‌کند. می‌فرماید: «مِمَّا خَطِیئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ یَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا»[6]؛ به خاطر خطاهایشان آنها را غرق کردیم و وارد آتش شدند و هیچ‌کس نبود آنها را یاری کند.

 

روی خودتان کار کنید

قرآن کریم می‌فرماید: «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ»[7]؛ روی "خودتان" سرمایه‌گذاری کنید. "خود"، روح ماست. اگر کسی فقط روی جسمش سرمایه‌گذاری کرد، دیگر روی خودش سرمایه‌گذاری نکرده، امّا اگر دنبال علم و ایمان و اخلاق رفتیم، اینها سرمایه‌هایی است که در روح خود ریخته‌ایم و این سرمایه همه جا با ماست، در خواب و بیداری، در این دنیا یا عالم برزخ همراه ما هست. کسی که دروغگوست در روز قیامت هم دروغ می‌گوید. به خودتان بپردازید.

فردی زمینی داشت. شبها می‌رفت روی آن کار می‌کرد تا خانه‌ای بسازد. بعد که خانه تمام شد، دید در زمینِ همسایه خانه ساخته است!

در زمین دیگران خانه مکن                 کار خود کن کار بیگانه مکن

کیست بیگانه؟ تن خاکی تو                  کز برای اوست غمناکی تو

ما چنان پل‌های پشت سر خود را خراب می‌کنیم که راه برگشتی نداریم و خداوند نتیجه اعمال ما را به ما می دهد، خداوند دست حمایت خود را از ما برمیدارد و این مساوی با ضلالت است. معنای «یُضِلُّ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ»[8]؛ هم همین است. خدا پیامبران و عقل، فطرت سالم  و قرآن و... به ما داده است.. وقتی کسی به همه اینها پشت پا زد، خدا او را رها می‌کند. این می‌شود گمراهی.

 

حکمت بلاها برای انواع انسان‌ها

برخی ممکن است تصور کنند هر گرفتاری و مشکلی که در زندگی به وجود می‌آید عذاب است، خیر. علامه طباطبایی(ره) مطلب مهمی بیان می‌کنند، می‌فرمایند با توجه به جمع‌بندی همه روایاتی که در اختیار داریم این گرفتاری‌ها، بیماری‌ها و بلاها برای کسانی‌که انسان‌های خوبی هستند باعث ترفیع درجه است، برای افراد متوسط از نظر معنوی وسیله آزمایش و برای انسان‌های بد، عذاب است. قطعاً این کرونا برای ملت‌هایی که در دنیا مشغول فسق و فجور و معصیت‌اند، عذاب است، ولی برای انسان‌های متوسط آزمایش است که آیا استغفار و توبه می‌کنند و خود را اصلاح می‌کنند یا نه و برای انسان‌های خوب هم ترفیع درجه است.

 

هشدار یا بشارت؛ کدام اصل است؟

انبیاء دو مسئولیت داشتند؛ یکی بشارت به مؤمنین و دیگری هشداردادن به گنهکاران. آیا در تبلیغ انبیا اصل بشارت است یا انذار (هشدار)؟ در عربی به خروس «ابوالمنذر» می‌گویند. از قرآن استفاده می‌شود که اصل، ترساندن از گناه است، «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»[9] تو منذری و نفرموده در مورد پیامبر(ص) که تو مبشر هستی.

قرآن درباره هدف حوزه‌های علمیه می‌فرماید: «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ »[10] عده‌ای از شما بروید دین خدا را یاد بگیرید و به مردم یاد دهید. لزومی ندارد همه شما بروید، عده‌ای از شما بروند تا در دین فقیه شوند. فقه یعنی فهم عمیق. اگر از یک عبارت توانستید مطلبی بیرون آورید فقیه شده‌اید. طلاب باید خوب درس بخوانند تا اعتقادات و احکام دین را درست و صحیح به مردم انتقال دهند. در ادامه همین آیه می‌فرماید: «وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»؛ برگردند به شهر خود و مردم را انذار دهند (هشدار دهند)، از گناه پرهیز کنند.

 

لزوم توجه به عذاب‌های الهی

توجه به عذاب الهی خیلی مهم است تقریبا 1400 آیه در قرآن در مورد معاد داریم بخش قابل توجهی از آن در مورد عذاب‌های الهی است؛ عذاب‌های دنیوی، برزخی و آخرتی که قرآن به آنها اشاره فرموده و خیلی هم مؤثر است. شما ببینید اگر کسی نماز شب نخواند، عذاب ندارد؛ لذا اکثر مردم نمی‌خوانند، ولی نماز صبح چون ترکش عذاب دارد، اکثریت می‌خوانند.

 

اهمیت استغفار در این شرایط

عزیزان! الان وضعیت بحرانی سراسر دنیا را فراگرفته و کشور و استان و شهر ما هم شدیداً تحت تأثیر قرار گرفته، این وضعیت باید باعث تنبه ما شود. مقام معظم رهبری هم در صحبت‌های اخیرشان به نکات مهمی اشاره فرمودند، اینکه در ابتدا استغفار بسیار مهم است؛ اول باید از گناهان گذشته خود طلب توبه کنیم، تصمیم به برگشت بگیریم و گناه را تکرار نکنیم و از خدا مدد بجوییم و برای آینده خود دعا کنیم که درست عمل کنیم. اینطور نباشد در این شرایط که کرونا تمام مسائل علمی، اقتصادی و فرهنگی... تحت تأثیر قرار گرفته، ما فقط به دست شستن و ماسک زدن توجه کنیم! بزرگان، علما، مبلغان و متصدیان فرهنگی ما باید مردم را متوجه کنند که عذاب‌های الهی متنوع است، این گرفتاری‌ها برای انسان‌های خوب ترفیع درجه و برای انسان‌های متوسط آزمایش است و باید استغفار کنند و برای عده‌ای هم ممکن است عذاب باشد.

 

کرونا و بازگشت به مسیر حق

خوب است که این ذکر توبه را زیاد بخوانیم؛ مخصوصاً مواقع اذان و نماز. هم استغفار و هم توبه در آن است: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ذُو (ذَا) الْجَلاَلِ وَ الْإِکْرَامِ‏ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیَّ تَوْبَةَ عَبْدٍ ذَلِیلٍ خَاضِعٍ فَقِیرٍ بَائِسٍ مِسْکِینٍ مُسْتَکِینٍ مُسْتَجِیرٍ لاَ یَمْلِکُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لاَ ضَرّاً وَ لاَ مَوْتاً وَ لاَ حَیَاةً وَ لاَ نُشُوراً»[11].

در عین حال که مردم و مسئولین  باید به شدت به مسائل بهداشتی و درمانی اهتمام داشته باشند، توجه به دعا و استغفار هم داشته باشند. گناه در سراسر جهان و کشور ما کم نبوده و کم نیست، باید کنترل شود (و از بین برود) و ان‌شاءالله به مسیر حق برگردیم. ان‌شاءالله خداوند به برکت امام حسین(ع) و اصحاب باوفایش، توفیق اصلاح نفس، پرداختن به خود و استغفار و توبه در سحر به همه ما عنایت فرماید.

 


[1] . سوره ابراهیم، آیه 7.

[2]. سوره اعراف، آیه 96.

[3]. سوره نوح، ایه 10 و 11.

[4]. سوره قلم، ایه 45.

[5]. سوره اعراف، ایه 182.

[6]. سوره نوح، آیه 25.

[7]. سوره مائده، آیه 105.

[8]. سوره نحل، آیه 93.

[9] . سوره رعد، آیه 7.

[10] . سوره توبه، آیه 122.

[11] . مفاتیح‌الجنان.