ولایت انسان بر شیطان و ولایت شیطان بر انسان

ولایت انسان بر شیطان و ولایت شیطان بر انسان


ولایت انسان بر شیطان و ولایت شیطان بر انسان

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: شیطان تصمیم‌سازی می‌کند اما نمی‌تواند تصمیم‌گیری کند// شیطان در بعضی موارد، می‌تواند کید و فریب را بر برخی انسان‌ها غلبه داده و آنها را تحت تسخیر خود قرار دهد. در برخی موارد نمی‌تواند. برای عده‌ای شیطان قدرتمند است و برای عده‌ای ضعیف// چگونه تشخیص دهیم که تحت ولایت شیطان هستیم یا نه؟// وظیفه‌ حکومت اسلامی این است که با حرام قطعی برخورد کند و حدود الهی و دین را اقامه کند // اگر مسؤلان جمهوری اسلامی با وجود این سرمایه اجتماعی که مخالف کشف حجاب و حامی پوشش اجتماعی بانوان هست کوتاهی کنند، در حق اسلام و انقلاب کوتاهی کرده‌اند

 

شناسنامه:

عنوان: بفرمایید مهمانی خدا

موضوع:آخرین فراخوان شیطان

زمان: شنبه 12 فروردین1402، دهمین شب از مراسم ویژه ماه مبارک رمضان

مکان: امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام)

 

 

اشاره قرآن به قدرت شیاطین و اجنه

شیطان بر سایر موجودات زنده تسلط دارد و به نحوی از این موجودات برای آسیب‌ زدن به انسان استفاده می‌کند. شیاطین این قدرت را دارند که کارهای سنگین، سخت و بزرگ را انجام دهند. خداوند می‌فرماید: حضرت سلیمان بر شیاطین و جنیان تسلط داشت. «وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ...»؛ جنیان به اذن خدا در اختیار او بودند، «یَعْمَلُونَ لَهُ مَا یَشَاءُ» هر کاری که می‌خواست، برای سلیمان انجام می‌دادند، «مِنْ مَحَارِیبَ»؛ ساختن عبادتگاه‌های بزرگ، «وَ تَمَاثِیلَ»؛ و مجسمه‌های بزرگ، «وَ جِفَانٍ کَالْجَوَابِ»؛ و ظرف‌های بزرگی که هر کدام به اندازه‌ حوضچه‌ بود، «وَ قُدُورٍ رَاسِیَاتٍ...»[1]؛ و دیگ‌های بزرگی که از بزرگی قابل حمل نبودند. یعنی کار‌های سخت و سنگین که بشر نمی‌تواند یا به ‌سختی انجام می‌دهد، جنیان به اذن الهی برای حضرت سلیمان انجام می‌دادند.

 

آموزش سحر وسیله ارتباط شیطان با مردم

 در زمان حضرت سلیمان، شیاطین به بعضی از مردم آموزش سحر می‌دادند، «وَلَکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْر»[2]؛ شیاطین کافر به افراد خاص سحر یاد می‌دادند. نحوه ارتباط شیاطین جن با انسان‌های شیطان‌صفت که با آنها سنخیت پیدا کرده بودند و ارتباط برقرار می‌کردند، بحث جداگانه‌ای است، فقط اشاره‌ای می‌کنیم «وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَی أَوْلِیَائِهِمْ لِیُجَادِلُوکُمْ»[3]؛ شیاطین وسوسه‌ها و القائاتی به دوستان خود دارند، تا برنامه‌ها و کار‌هایی را انجام دهند؛ مثلاً با مؤمنین یا عالِمی که اطلاعات دینی دارد، ولی اسیر شیطان است، مجادله و جر و بحث کنند. شیطان القائاتی به او می‌کند تا با همان سواد دینی‌، بسیاری از انسان‌ها را گمراه می‌کند، یا شخصی که سواد دینی ندارد، اما جایگاه اجتماعی و مقبولیت دارد، با القائات شیطان، مجادله می‌کند و شبهات دینی برای مردم ایجاد می‌کند و باعث می‌شود به اعتبار شخصیت این فرد، مردم نسبت به دین و اعتقادات سست شوند.

 

ولایت شیطان بر انسان

یکی دیگر از اَشکال ارتباطی شیاطین با یکدیگر این است که، شیاطین جن و انس بر هم ولایت پیدا می‌کنند. خدای متعال می‌فرماید: «وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا»[4]؛ وقتی اینها در قیامت محشور می‌شوند، «یا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَکْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ»؛ شما عده زیادی از انسان‌ها را به گمراهی و انحراف کشاندید، «وَ قَالَ أَوْلِیَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ»؛ و انسان‌های شیطان‌صفت جواب می‌دهند: «رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ»؛ این دو طرفه بوده و ما به هم کمک می‌کردیم، (ما به ابلیس و ابلیس به ما). «وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِی أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاکُمْ»؛ خداوند می‌فرماید: جهنم برای شما آماده است. اینجا نکته‌ای وجود دارد. گاهی ولایت شیاطین جن و انس بر هم، به گونه‌ایست که ابلیس، اعوان و انصار جن بر انسان‌ها مسلط می‌شوند، یعنی انسان‌ها تحت ولایت آنها درمی‌آیند و برای امداد شیطان با هم موالات می‌کنند، یعنی انسان‌های شیطان‌‌صفت به یکدیگر کمک می‌کنند تا به ابلیس کمک برسانند و اهدافش محقق شود. گاهی هم برعکس می‌شود و کار بعضی از انسان‌ها به جایی می‌رسد که آنها اولیاء شیطان می‌شوند، یعنی شیطان تحت نفوذ و سیطره آنها قرار می‌گیرد. این نوع ولایت بسیار خطرناک است! انسان‌هایی پلید که شیطان دنباله‌رو آنها است و در اصطلاح گفته می‌شود: فلانی شیطان را درس می‌دهد!

 

شیطان قدرت اجرایی ندارد

در مقایسه قدرت شیطان و انسان، نکته این است که شیطان در تسلط به ذهن، وسوسه و برنامه‌ریزی‌ خیلی قویست ولی قدرت اجرایی ندارد. شیطان تصمیم‌سازی می‌کند اما نمی‌تواند تصمیم‌گیری کند. شما را وسوسه می‌کند، بر ذهن و جسم شما تسلط پیدا می‌کند، امّا نمی‌تواند شما را مجبور به انجام کاری کند. اما شیاطین انس از این جهت قدرت‌شان از شیطان بالاتر است چون قدرت اجرایی دارند؛ یعنی می‌توانند به منویّات شیطانی جامه عمل بپوشانند و به اجبار، بشر را به همان سمتی که شیطان می‌خواهد بکشانند. این ویژگی را خود ابلیس و شیاطین جن هم ندارند، ولی انسان دارد.

 فرضاً یکی از راه‌های گمراه کردن بشر فحشاست. شیطان فحشا را به ذهن اولیاء خودش و مستکبرین عالم القاء می‌کند؛ مستکبر، ممکن است آدمی در گوشه‌ای از عالم باشد و ممکن است رئیس جمهور آمریکا یا یکی از سردمداران جریانات انحرافی باشد. او افکار انحرافی و منکراتی را به ذهن و ‌قلب القاء می‌کند و آنها این افکار را به فیلم سینمایی، لباس یا خوراک تبدیل می‌کنند. شیطان نمی‌تواند این کارها را انجام دهد ولی انسان می‌‌تواند. راه‌های ترویج لباس‌هایی که انسان را به انحراف می‌کشاند، نوشیدنی‌ها و خوراکی‌های آلوده و حرام را شیطان به ذهن اولیاء خودش می‌اندازد ولی انجام آن با انسان است و این‌گونه از قدرت اجرایی انسان استفاده می‌کند.

ارتکاب قتل و نابودی نسل بشر تفکر شیطانی‌ است. شیطان روش‌ نابودی نسل را به ذهن اولیائش القا می‌کند و آ‌نها تدارک و طراحی جنگ را انجام می‌دهند و وارد معرکه می‌شوند. ولایت انسان بر شیطان دو معنی دارد، زمانی انسان ولایت شیطان را می‌پذیرد و به دوست شیطان تبدیل می‌شود و هر کاری که شیطان بخواهد، انجام می‌دهد. گاهی هم پا را فراتر گذاشته و خودش پیشوای شیطان می‌شود، به طوری که شیطان از او درس می‌گیرد و گاهاً از او دنباله‌روی می‌کند. این هم یک مرحله از ولایت شیطان است.

 

شیطان برای عده‌ای قوی و برای عده‌ای ضعیف

در بعضی آیات و روایات آمده، شیطان خیلی قوی است، دشمن خطرناک شماست و او را جدی بگیرید، ولی در بعضی موارد می‌فرمایند: شیطان ضعیف است؛ «إِنَّ کَیدَ الشَّیطانِ کانَ ضَعیفًا»[5]؛ مکر شیطان ضعیف است. چگونه این دو با هم جمع می‌شود؟ مسئله این است که شیطان در بعضی موارد، می‌تواند کید و فریب را بر برخی انسان‌ها غلبه داده و آنها را تحت تسخیر خود قرار دهد و در برخی موارد نمی‌تواند. برای عده‌ای شیطان قدرتمند است و برای عده‌ای ضعیف. چه زمانی تسلط شیطان بر انسان‌ها اتفاق می‌افتد؟ خداوند متعال می‌فرماید: «إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَی الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ»[6]؛ تسلط شیطان بر کسانی‌ است که ولایتش را بپذیرند، «وَالَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ»؛ و کسانی که به وسوسه و اغوا‌ی او، به خدا مشرک شده و برای او شریک قائل می‌شوند.

اگر کسی ولایت شیطان را پذیرفت، شیطان به او مسلط می‌شود. پذیرش ولایت شیطان یعنی جواب مثبت به پیشنهادا‌ت او. با هر لبیکی که انسان به فرا‌خوانِ‌ شیطان می‌دهد، دارد خود‌ش را تحت ولایت شیطان می‌برد و کم‌کم کار به جایی می‌رسد که مطلقاً ولایت شیطان را می‌پذیرد و بر اثر کثرت گنا‌هان و تبعیت از هوا‌ی نفس از ولایت الهی خارج می‌شود‌‌. مصادیق آن در زندگی انسان زیاد است. یکی با نصب و استفاده از ماهواره ولایت شیطان را می‌پذیرد و مشخصاً باعث فساد می‌شود. خانمی چادر‌ی که چادر‌ش را کنار می‌گذارد، کم‌کم تحت ولایت شیطان می‌رود. البته در ابتدا زیاد مشهود نیست. عادت به غیبت و تهمت زدن به مردم، رفتن زیر ولایت شیطان است و وقتی ادامه پیدا کرد، تبدیل به عادت می‌شود و انسان کم‌کم ولایت شیطان را می‌پذیرد؛ چون امر شیطان است. هر چیز‌ی که باعث تسلط شیطان بر انسان شود، انسان را تحت ولایت او قرار می‌دهد.

 

چگونه تشخیص دهیم که تحت ولایت شیطان هستیم یا نه؟

گاهی در زندگی عملاً مشرک هستیم، هر روز می‌گوییم «لا اله الله وحده لا شریک ‌‌له» ولی وقتی پا‌ی رزق و روزی در میان باشد، به رفتار و فکر‌مان که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم کسان دیگری غیر از خدا را هم رازق می‌دانیم و به‌ خاطر این ‌که آنها را رازق می‌دانیم، روی حق پا می‌گذار‌یم، بنابراین به نوعی مشرک هستیم.

 مشرک یعنی کسی را شریک خدا بدانیم و به‌ خاطر ترس از دیگران حکم خدا را زیر پا بگذار‌یم؛ این شرک است. اینها انسان را زیر ولایت شیطان می‌برد. پس دقت، بررسی، مطالعه و مشاوره‌ کنیم تا ببینیم تحت ولایت شیطان هستیم یا نه؟ این خیلی مهم است. برای همه مشکلات به مشاور مراجعه می‌کنیم، ولی برای این مسائل مهم کسی مشاوره نمی‌رود و از کسی سؤال نمی‌کند که آیا من با این سن، تحت ولایت شیطان هستم یا نه؟ بسیار‌ی از دوستان و محبین اهل‌بیت(علیهم‌السلام) هستند که محبت اهل‌بیت را دارند، اما ولایت اهل‌بیت را ندارند و تحت ولایت شیطان زندگی می‌کنند.

 

سه مرحله نسبت ما با خدا و ائمه

ما با خدا‌وند متعال و اهل‌‌بیت(علیهم‌السلام) سه مرحله نسبت داریم: 1- محبت، 2- مودت، 3- ولایت. در مرحله اول باید محبت داشته باشیم، بعد وقتی محبت‌ را ابراز کردیم، مرحله دوم شکل می‌گیرد یعنی مودت یا محبت عملی. مرحلۀ سوم پذیر‌ش ولایت خدا و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است، یعنی خود‌مان را تحت فرمان آنها ببریم. لذا بسیاری از افراد هستند که محبت ائمه را دارند، اما ولایت آنها را ندارند.

شیطان بر چه کسانی تسلط ندارد؟ «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»[7]؛ شیطان بر کسانی که ایمان آورده‌اند و بر خدا توکل می‌کنند، سلطه‌ای ندارد. ایمان واقعی یعنی همان عمل به امر و نهی الهی، متولی بودن به ولایت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و خدا‌ی متعال. در آیۀ قبلی ‌فرمود: ویژگی کسانی که ولایت شیطان را دارند این است که مشرک هستند. اینجا می‌فرماید: ویژگی کسانی که شیطان نمی‌تواند به آنها تسلط پیدا کند، این است که غیر از اینکه ایمان به خدا دارند، «وَ عَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» اهل توکل هستند و می‌بینیم که توکل اینها خیلی قو‌ی است.

 

 مقاتله فی ‌سبیل‌الله یا فی سبیل‌الشیطان؟

اما این آیه که می‌فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا»[8] آیا به معنای ضعف مطلق است؟ یعنی برای همه کید شیطان ضعیف است. نه! مطلق نیست. آیه کاملاً توضیح داده است فرموده: «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»؛ کسانی که ایمان آورد‌ه‌اند، مقاتله می‌کنند، یعنی در راه خدا می‌جنگند، «وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ»؛ کسانی که کفر ورزیدند و ایمان ندارند در راه طاغوت می‌جنگند. شاخص اهل ایمان و اهل کفر، این است.

رزمندگان مدافع حرم برای خدا زیر تیغ و گلوله و شکنجه داعشی‌ها می‌رفتند، همان زمان داعشی‌ها در راه طاغوت عملیات انتحار‌ی انجام می‌دادند، شاخص هر دو گروه همین «مقاتله» است، منتها یکی «فِی سَبِیلِ اللَّهِ» و یکی «فِی‌سَبِیلِ الطَّاغُوتِ».

بعد می‌فرماید: «فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ»؛ علیه اولیاء و دوستان شیطان یا حتی سردمداران شیطانی عالم بجنگید. ای کسانی که اهل مقاتلۀ با دشمن هستید، بدانید اگر در راه خدا با اولیا‌ی شیطان مقاتله می‌کنید، «اِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا»؛ برای شما نه برای هر کسی، کید شیطان ضعیف است. پس راز اینکه شیطان را ضعیف و زمین‌گیر کنیم، چه شیاطین انس، چه شیاطین جن، این است که در راه خدا و علیه آنها مقاتله کنیم، در مبارزه با آنها کوتاه نیاییم، در راه خدا و به خاطر خدا محکم در سینه شیاطین جن و انس بایستیم.

 

ما با شیطان و اولیای شیطان مقابله می‌کنیم

در‌گیر‌ی ما با آمریکا، رژیم صهیونیستی و مستکبرین عالم به همین جهت است. امام می‌فرماید: آمریکا شیطان بزرگ است. چرا؟ برای اینکه هر چیز‌ی را که ابلیس می‌گوید او در عالم پیاده می‌کند. با شیطان نباید بساز‌یم، با شیطان باید در‌گیر باشیم، این دستور خداوند در قرآن است. «فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ»[9]؛ با اولیا‌ء شیطان در‌گیر شوید تا ضعیف ‌شوند. هر وقت که شما با شیطان در‌گیر شدید، با او جنگید‌ید، عقب می‌کشد، کوچک و ضعیف می‌شود، کوتاه می‌آید. اما هر وقتی که جلوی شیطان کوتاه آمد‌ید، او پیشرو‌ی کرده و شما را زمین‌گیر‌ می‌کند؛ این قانون خداست. در روایات می‌فرمایند: مثال دنیا، شیطان و اولیای او مثل سگ است، اگر شما به سمت این سگ حمله کردید، فرار می‌کند. اگر از او فرار کرد‌ید، می‌دود و شما را می‌گیرد. این قانون است.

خدا هر شر‌ی آفریده، خیر‌ی هم در مقابل آن آفریده است و قدرت خیر، ذاتاً بیشتر از شر است و بر شر غلبه می‌کند، چراکه خیر به خدا بر‌می‌گردد و شر به مو‌جودات دیگر و چون هیچ قدرتی بر قدرت خدا تفوق ندارد و همه قدرت‌ها از آن خداست، قدرت شر نمی‌تواند بر قدرت خیر غلبه کند؛ این قانون خداست. لذا همه قدرت‌های ماسوی‌الله زائل شدنی است، ولی قدرت خدا زائل شدنی نیست؛ پس خیر هم زائل شدنی نیست. لذا خدا در برابر قدرت شیطان، فرشتگان را آفریده و به آنها قدرت داده است که قوی‌تر از شیطان هستند و فرشتگان، شیاطین را در تسخیر خود‌شان دارند و مقهور خود‌شان کردند.

 

استراق سمع شیطان از عالم ملکوت / شهاب مبین چیست؟

شیطان سال‌ها در عالم ملکوت بود، اولیاء و فرزندان خود‌ش را برای استراق‌سمع و شنیدن حوادث و وقایع آینده، به آسمان‌ها می‌فرستاد. چون همۀ اخبار عالم ملکوت در بین ملائکه که موکل امور مختلف در عالم هستند در حال رد ‌و ‌بدل شدن است و امورات به وسیله ملائکه الله در عالم ملکوت دارد تدبیر می‌شود. خداوند در عالم ملکوت فرشتگانی دارد که قدرت‌شان فوق‌العاده است. در قرآن به این‌ موضوع اشاره شده است. «وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَ زَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ * وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ * إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِینٌ»[10]؛ در آسمان برج‌هایی است که برا‌ی ناظرین زینت شده و ما اینها را از هر شیطان رجیمی حفظ کردیم، مگر آنها‌یی که برای استراق‌سمع می‌آیند، شهابی آنها را دنبال می‌کند، و آنها متوار‌ی می‌شوند.

 سورۀ صافات، خیلی زیبا تصویر کرده که یک سر‌ی از جنیان هستند که برا‌ی استراق‌سمع می‌روند؛ در مقابل یک سر‌ی به اصطلاح ما موشک‌ها‌ی نقطه‌زن هم به نام شهاب هستند که به سمت اینها می‌رود ‌و اینها فرار می‌کنند و متوار‌ی می‌شوند. آیات 6 تا 10 سورۀ صافات می‌فرماید بعضی از اجنه استراق‌سمع می‌کنند یعنی یک چیز‌هایی را از عالم غیب می‌شنوند، اطلاعات کسب می‌کنند و فرار می‌کنند. همانجا می‌فرماید: «فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ»[11]، آنهایی که با سرقت اطلاعات دارند فرار می‌کنند، شهاب ثاقب یعنی یک گلولۀ آتشین اینها را دنبال و به آنها اصابت می‌کند و آنها را می‌کُشد. هر شیطانی که استراق‌سمع کند و مطلبی به دست بیاورد و از شهاب مبین فرار کند، شهاب ثاقب او را می‌زند و کشته می‌شود و به دوستان خود‌ش نمی‌رسد. این بر‌‌تر‌ی قدرت ملائکه ‌الله است که در قرآن ذکر شده است.

 

استفاده از شیطان به صورت مجسم برای اهداف شوم

قبلاً اشاره کردم شیاطین چه قدرتی دارند که سحر می‌کنند، آموزش سحر می‌دهند، بعضی از مطالب را روی منبر نمی‌شود گفت چون ممکن است افراد انکار کنند و بگویند که خرافات می‌گویید، ولی حالا که بحث ما شیطان و قدرت اوست این نکته را هم بگویم که در مواقعی در تاریخ، مستندات محکمی وجود دارد که ابلیس و شیاطین برای فریب عده‌ای مجسم شدند و الان هم هست.

شب‌های اول به مقاله‌ای اشاره کردم که مربوط به استخدام جادوگرانی در رژیم صهیونیستی برای استفاده از جنیان برای استراق سمع و شنود به عنوان جاسوس در کشور‌های مختلف است که آنها دارند از این قدرت استفاده می‌کنند. البته در مقابل برای زدن اینها هم قدرت وجود دارد.

چندین سال قبل با یکی از دوستان صحبتی داشتم، ایشان اهل تهران بود و در مجموعه فِرَق و ادیان فعالیت‌ داشت. در گروه‌های مختلف انحرافی وارد شده و با سران آنها جلسه گرفته بود. ایشان نکته‌ای گفت که خیلی قابل توجه بود. می‌گفت: ما شخصی را دستگیر کردیم که مستقیماً با ابلیس جلسه داشت و ابلیس برای او ظاهر می‌شد و به او دستوراتی می‌داد، مثلاً فلان شخصی نقطه‌ ضعفش اینهاست...، یک شخصیت برجسته و اثرگذار است، با او باید ارتباط بگیری و اشخاص این چنین را باید با او مرتبط کنی و برنامه‌هایی به او می‌داد و این شخص اجرا می‌کرد. اسم بعضی از این افراد را هم گفت که برای این افراد حوادث و اتفاقاتی افتاده بود و در کشور هم مطرح شده بود.

 

خلق فرشتگانی برای مبارزه با شیطان

سحر و جادو‌یی که توسط بعضی از انسان‌های شرور و خبیث برای از هم پاشیدن خانواده‌ها، برای از هم پاشیدن جمع‌های متدین و اثرگذار اتفاق می‌افتد کار شیاطین است. گمان نکنید اینها بیکار نشستند و این چیزها خرافات است. در موردش آیات قرآن هم داریم.

در آیه ۱۰۲ سوره بقره درباره ملک سلیمان می‌فرماید: شیاطین برای بهم زدن حاکمیت سلیمان و ایجاد فتنه و اختلاف، وارد ملک سلیمان شدند، «یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ»؛ به آنها سحر یاد می‌دادند. اینها جادو می‌کردند و مرتب مشکلاتی بوجود می‌‌آمد. افرادی مریض می‌شدند، افرادی می‌مردند، عده‌ای به جان هم می‌افتادند که در فیلم ملک سلیمان بخش‌هایی را به تصویر کشیده است. خداوند دو مَلِک به اسم «هاروت و ماروت» می‌فرستد. این دو، سحر ساحرین و کسانی که با سحر ادعای نبوت می‌کردند و می‌خواستند حکومت سلیمان را مخدوش کنند را باطل می‌کردند. ملائکه‌ای بودند که قدرتشان بیش از جنیان بود و خدا این قدرت را برای هدایت مؤمنین و مبارزه با فتنه‌ها و شیاطین قرار داده است.

 

کشف حجاب حرام است! // تفاوت کفر عملی با عقیدتی

نکته‌ای که می‌خواهم بگویم در رابطه با حوادث اخیر و کشف حجاب است که پیرامونش یک سری مسائل بوجود آمد؛ آیا بحث کشف حجاب راه حل دارد یا نه؟ اولاً بگویم که با شل‌حجابی و کم‌حجابی کاری نداریم چون آن چیزی که افسد است و الآن اتفاق افتاده، اینکه فوری باید جلوی آن گرفته شود، کشف حجاب هست. کشف حجاب، حرام قطعی است.

حجاب، ضروری دین است؛ یعنی اگر کسی بگوید من حجاب را قبول ندارم، این شخص کافر است، مسلمان باشد و بگوید حجاب را قبول ندارم کافر است، حتی اگر بی‌حجاب باشد ولی بگوید حجاب را قبول دارم، این کافر نیست. کفر عملی دارد ولی کفر عقیدتی ندارد به این شخص نامسلمان نمی‌گویند. ولی اگر شخصی بگوید من اصلاً حجاب را قبول ندارم، این می‌شود کافر؛ کفر عقیدتی دارد.

 

حکومت اسلامی قدرت برخورد با فساد را دارد

وظیفه‌ حکومت اسلامی این است که با حرام قطعی برخورد کند، حدود الهی و دین را اقامه کند. خداوند متعال در قرآن با صراحت می‌فرماید: «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ»[12]. وقتی قدرت پیدا کردید در زمین، قدرت به دست شما افتاد، دین را اقامه کنید.

 مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) هم به صراحت می‌فرمایند: وظیفه مسئولین و حاکمیت این است که با فساد برخورد کنند. درباره کشف حجاب و فساد اخلاقی هم به صراحت فرمودند: اگر کسی در منزلش کشف حجاب کرد ما با او برخورد نمی‌کنیم، ولی اگر آمد در خیابان چون تعلیم عمومی هست، حکومت وظیفه دارد که با این مسئله برخورد کند.

تمام اختیارات امروز در دست مسئولین جمهوری اسلامی هست، «إِنْ مَکَّنَّاهُمْ»؛ یعنی قوه قضاییه، قوه مجریه، قوه مقننه، یعنی نیروی انتظامی و نیروهای نظامی، در اختیار مسئولین است. این «إنْ مَکَّنَّاهُمْ»؛ یعنی این قدرت که امروز در اختیار مسئولین جمهوری اسلامی هست در طول تاریخ بشر بعد از سلیمان نبی(علیه‌السلام) که روی کره زمین حکومت مطلقه داشت، هیچ‌کس و هیچ حکومتی چنین قدرتی نداشته، حتی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)، این دو بزرگوار هم قدرت حاکمیت‌شان به اندازه قدرت حاکمیت مسئولین جمهوری اسلامی نبوده است.

 

مردم در هر حال پای کار نظام‌ هستند

کسانی که اهل مطالعه تاریخ هستید می‌دانید امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با چه مردمی مواجه بودند. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نمی‌توانستند منافقین اطراف‌شان را رسوا کنند و بسیاری از مسائل را حضرت مکتوم می‌داشتند. امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) فرمودند: مردم ما از مردم عصر رسول الله و عصر امیرالمؤمنین (علیهما‌السلام) بهترند.

واقعاً هم بهتر هستند، چهل و چند سال است که مردم در صحنه‌اند. این همه دشمن از بیرون تلاش کرده و مسئولین خائن داخلی هم، این همه فتنه کردند؛ فتنه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... ایجاد کردند. در حالی که این مردم هنوز سرپا هستند و هنوز به امام و انقلاب عشق می‌‌ورزند، هنوز این جامعه شهید می‌دهد، واقعاً عجیب است! این نظام (با وجود این حجم از فتنه‌ها) باید سقوط کرده باشد و این مردم باید از پا درآمده باشند.

اینکه روایت می‌فرماید: در آخرالزمان شخصی از قم قیام می‌کند که «یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِید»[13]، مثل پاره‌های آهن هستند، واقعاً که همین هست، قطعاً ریزش دارد و عده‌ای ایمان‌شان ضعیف می‌شود. ولی مردم پای کار هستند و قابل مقایسه نیست. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) این مردم را نداشتند، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) این مردم را نداشتنند، ولی همه‌ امکانات امروز در اختیار مسئولین جمهوری اسلامی هست. باز در میان این مردم عده‌‌ای «کَزُبَرِ الْحَدِیدِ» هستند؛ همه که اینگونه نیستند، بعضی مثل پاره‌های آهن هستند، شیعه تنوری‌اند، پای انقلاب با جان و مال ایستادند.

 

شیعیان تنوری، هنوز هم هستند...

خانمی هفته پیش به من پیام داد که حاج آقا، بنده شوهرم کارگر است، یک کارگر چقدر حقوق دارد؟ قشر مستضعف جامعه است. چهار تا اولاد داریم. یکی از بچه‌ها اوتیسم هست که ماهی پنج میلیون هزینه همین یک بچه است. تصمیم گرفتیم به‌خاطر امر امام خامنه‌ای(حفظه‌الله)، بچه پنجم هم بیاوریم، اطرافیان من را مردد کردند که ممکن هست این بچه هم اوتیسم شود، با این وضعیت مالی می‌خواهید چه کار کنید؟ و... حال تکلیف من چیست؟!

ما کسانی داریم که زیر خط فقر با نداشتن امکانات و معیشت درست، پای حرف حضرت امام خامنه‌ای(حفظه‌الله) ایستاده‌اند، ما امروز مردان و زنانی داریم که خودشان را برای امر به معروف و نهی از منکر، برای حفظ انقلاب و اسلام، جلوی چاقوی آدم‌های هرزه می‌اندازند. بدترین فشارها روی آنها می‌آید ولی هنوز که هنوز هست مثل همان روز اول، انقلابی‌اند. اینها سرمایه کمی‌اند برای مسئولین جمهوری اسلامی؟! امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) چند نفر از این آدم‌ها داشت؟ امام صادق(علیه‌السلام) چند نفر داشت؟

فرمود: اگر یک نفر مثل هارون مکی داشته باشم که در تنور برود، قیام می‌کنم! در روایت ده تا از اینها، هفده تا از اینها عدد دادند که چنین آدم‌هایی داریم.

 

ضرورت حمایت از آمران به معروف

خواهرانی که در ایام نوروز در اماکن تاریخی برای امر به معروف و نهی از منکر رفتند. دیروز یکی از این خانم‌ها گریه می‌کرد بعد از نماز جمعه، می‌گفت: حاج آقا مرد در این شهر پیدا نمی‌شود برای امربه معروف و نهی از منکر برود، خانم‌ها می‌روند به تکلیف عمل می‌کنند هیج آقایی همراه اینها نیست.

در حالی که هنجارشکنان خانوادگی می‌آیند؛ بعضی‌هایشان کشف حجاب کرده، جری شده‌اند، از آن طرفِ آب دارند خط می‌گیرند، از رسانه‌های معاند خط می‌گیرند؛ خانوادگی سر این خانم می‌ریزند و می‌زنند، همین چند روز پیش هم اتفاقی افتاده بود که رسانه‌ای هم نشد، من همین‌جا از همه بزرگواران خواهش می‌کنم با خواهران همراهی کنید. اگر یک مرد همراه خواهران‌تان باشد هیچ‌کس نمی‌تواند تعرضی به خواهران‌تان کند. ناموس من و شما را به خاطر امر به معروف و نهی از منکر کتک می‌زنند، کاری که من و شما باید انجام دهیم انجام نمی‌دهیم! خواهران دارند بارش را به دوش می‌کشند باید کمک کرد. حمایت کنید تا آمران به معروف تنها نمانند.

 

مسئولان محترم! سرمایه‌های اجتماعی را قدر بدانید!

در مسئله کشف حجاب، سرمایه اجتماعی همراه با نظام و مقابله با کشف حجاب است؛ اولاً تمام متدینین و محجبه‌های سراسر کشور با کشف حجاب مخالفند. همشهری در 9 کلان شهر کشور یک پیمایشی انجام داده‌ است دقت کنید! یک نظر سنجی از خانم‌ها انجام داده است نوعاً هم اکثراً شل حجاب و بد حجاب بودند بالای 79 درصد این زن‌ها گفتند اگر قانون حجاب در ایران برداشته شود ما حجابمان را بر‌نمی‌دا‌ریم! با هر حجابی حالا با روسری یا هر چیزی ما برنمی‌داریم؛ ما حجابمان را کنار نمی‌گذاریم؛ این یعنی قاطبه و اکثریت قریب به اتفاق شل‌حجاب‌ها با کشف حجاب مخالفند، این یعنی سرمایه اجتماعی. آقایان مسئول، دولت محترم، قوه قضائیه عزیز، مجلس محترم که باید قانون بگذارید و محکم پای قضیه بیایید، شما سرمایه اجتماعی دارید.

مقام معظم رهبری در دیدار با بانوان در دی‌ماه 1401 فرمودند: امید دشمن این بود که همین‌هایی که حجاب نیمه کاره دارند بگذارند کنار که نگذاشتند یعنی در دهان آن فراخوان فرستنده زدند؛ آقایان مسئولین، دیگر چه می‌خواهید، نگران چه هستید، شما پشتیبان دارید، سرمایه اجتماعی دارید؛ امروز اگر مسؤلان جمهوری اسلامی با وجود این سرمایه اجتماعی که مخالف کشف حجاب هست و حامی پوشش اجتماعی بانوان هست کوتاهی کنند، به خدا قسم در حق اسلام و انقلاب کوتاهی کرده‌اند!

 

لزوم اعمال قانون و اجرای حکم الهی در مواجهه با کشف حجاب

این هم که می‌دانید نقشه است یک عده قلیلی که کشف حجاب کرده‌اند دارند با هماهنگی اپوزسیون نظام و دشمنان خارجی به مقابله با کسانی که امر به معروف می‌کنند می‌آیند؛ و می‌دانند که نظام بنایش بر مداراست، می‌آیند تا این‌ها را از صحنه به در کنند؛ چاقو می‌زنند، کتک می‌زنند تا خوف اجتماعی از این مسئله ایجاد ‌شود و دیگر امر به معروف تعطیل ‌شود. انوقت کم‌کم عرصه باز می‌شود و کشف حجاب عرفی می‌شود؛ دنبال این هستند. ولی الان که سرمایه اجتماعی با مسئله اجتماعی همراه هست، اگر مسئولین کوتاهی کنند همین اتفاق می‌افتد. یعنی سرمایه‌های اجتماعی شما برای مبارزه با ناهنجاری‌های اجتماعی کم‌کم ناامید و مأیوس می‌شوند، کنار می‌روند و فساد و فحشا عرفی می‌شود، کشف حجاب عرفی می‌شود. بدحجابی هم اولش عرفی نبود؛ کم‌کم عرف شد بی‌حجاب هم همین طوری عرف می‌شود.

مسئولین اعمال قانون کنند، قانون را اجرا کنند، حکم خدا را اجرا کنند. قبلاً هم عرض کردم؛ به این کسی که سرش برهنه است خدمات ارائه ندهند؛ بلیط پرواز نفروشند، بانک‌ها خدمات ارائه ندهند از خدمات دولتی محرومش کنند، چه طوری زمان کرونا گفتید هر کس واکسن نزند خدمات به آن‌ها نمی‌دهم؛ بانک‌ها خدمات نمی‌دهند، چرا در مورد این معضل چیزی نمی‌گویید! در مورد کرونا از مقام معظم رهبری‌ -که همیشه پای کار همه مسائل بوده‌اند‌- تا همه مسئولین نظام پای کار آمدند، تبلیغ و اقدامات ایجابی، اقدامات سلبی، فیلم ساختند، آموزش دادند، برخورد قانونی کردند و ... چرا برای مسئله کشف حجاب کسی هیچ‌کار را نمی‌کند؟! به غیر از مقام معظم رهبری که بیاناتشان هست که محکم فرمودند، چرا بقیه مسئولین احساس مسئولیت نمی‌کنند، احساس وظیفه نمی‌کنند؟! چون دین برای بعضی از مسئولین مهم نیست؛ باید محکم وارد میدان شوند؛ جریمه‌های بازدارنده، نگفتیم کسی را کتک بزنیم، ولی وقتی تخلف کرده قانون می‌گوید: این باید بازداشت شود، بازداشت شود! هر چه قانون می‌گوید، اجرا کنید.

 

با مماشات، بی‌حجابی را عرفی نکنید!

بعضی از مسئولین ما یا ترسیده‌اند یا افکار لیبرالی دارند. آسمان ریسمان به هم می‌بافند؛ می‌گویند اصلاً نمی‌شود با بی‌حجابی برخورد کرد؛ اصلاً نباید با بی‌حجابی برخورد کرد؛ چون بدتر می‌شود. تزشان این است، که البته طبق آماری که گفتم دارند اشتباه می‌کنند. یعنی اگر روی آمار هم حساب کنید کشف حجاب طرفدار ندارد.

آقایان مسئولین! بعضی‌ از شما با این اعمال و مماشاتتان دارید بی‌حجابی را عرفی می‌کنید! بعد دلیلشان هم این است که می‌گویند: حجاب یک مقوله فرهنگی هست و نباید با آن برخورد سلبی شود، باید صرفاً کار اقناعی و فرهنگی شود. برادران، خواهران! من متأسفم برای مسئولینی که اینطوری حرف می‌زنند.

 

اهمیت شناخت جنگ ترکیبی و روش مبارزه با آن

حضرت آقا فرمودند: ما با جنگ ترکیبی طرف هستیم؛ جنگ ترکیبی یعنی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی. همه این جنگ‌ها همزمان تحمیل شده است؛ وقتی جنگ ترکیبی شد، باید مواجهه و مبارزه با آن جنگ هم ترکیبی باشد. یکی از ویژگی‌های جنگ ترکیبی این هست که عرصه‌های مختلف جنگ بر هم اثر می‌گذارند؛ یعنی شما نمی‌توانید بگویید جنگ اقتصادی شده، با جنگ سیاسی فرق می‌کند اتفاقاً این جنگ اقتصادی، سیاسی هم هست؛ جنگ سیاسی جنگ اقتصادی هم هست؛ جنگ فرهنگی، جنگ سیاسی و اقتصادی هم هست. همه‌ی این‌ها هست؛ این‌ها همه بر هم اثر دارند. این است که شکننده می‌شود.

شما می‌توانید بگویید مثلاً این مسئله امنیتی هست ربطی به اقتصاد ندارد!

وقتی بورس را زمین می‌زنند امنیت اقتصاد به هم می‌ریزد؛ نرخ دلار بالا و پایین می‌رود؛ همین امنیت اقتصادی فضای امنیت کشور هم را ناامن می‌کند؛ آیا نمی‌کند؟! بعد شما می‌گویید: حجاب یک مقوله‌ی فرهنگی هست باید یک کار اقناعی فرهنگی انجام شود! اگر صرفاً یک کار فرهنگی هست پس چرا آن‌طرف آب این‌همه برنامه می‌گذارند؛ خرج می‌کنند و به این‌ها فراخوان داده‌اند که 13 نوروز به خیابان‌ها بروید و عکس بگیرید و بزنید و... این سیاسی نیست؟! بعد شما فقط می‌خواهید صرفاً کار فرهنگی بکنید! بیایید همه در پارک‌ها قرآن بخوانیم بیایید چادر پخش کنیم، روسری پخش کنیم، فقط همین‌کار را بکنیم؟! تذکر لسانی بدهید، همین؟!

 

مسئولین بزرگوار! حامی ارزش‌ها باشید!

شما چگونه می‌خواهید با جنگ چند وجهی، به صورت یک وجهی مواجه شوید؟ مسئله حجاب امنیتی- سیاسی هست. غیر از اینکه فرهنگی هم هست. کشف حجاب، بعداً ناامنی مطلق ایجاد می‌کند، با آن طبق قانون برخورد کنید. اگر قانون ندارید قانون وضع کنید و طبق قانون برخورد کنید؛ این‌ها در هم تنیده می‌شود. شما هم باید کار ایجابی بکنید هم کار سلبی؛ کار امنیتی و قضایی انجام بدهید؛ شما باید حامی ارزش‌ها باشید، شما باید طوری حرف بزنید که «تعز بها الاسلام و اهله»، اهل اسلام، اهل حیا، اهل دین و اهل حجاب عزیز شوند؛ «و تذل بها النفاق و اهله»، و جریان نفاق و آلوده و انحرافی ذلیل شوند و دشمن ناامید شود؛ نه اینکه دشمن هم تازه شما را تشویق کند! برادران، مسئولین بزرگوار ما باید دستمان در دست هم باشد.

 

به قانون عمل کنیم!

ما انتظارمان از وزارت کشور خیلی بیشتر از این‌ها بود، یک بیانیه دوپهلو، یک بیانیه شل، نتیجه‌اش این می‌شود! ضابطین به کارهای خودشان ادامه بدهند، یعنی بروند تذکر لسانی بدهند بعد هم ضرب و شتم شوند؛ تا کی این مسئله می‌خواهد ادامه پیدا بکند؟!

بعضی معتقدند که ما باید با همین روش به جلو برویم تا مسئله حل شود؛ این اشتباه محض هست! این اشتباه محض هست! مسئله حل نمی‌شود؛ بلکه بی‌حجابی عرف خواهد شد، و وقتی بی‌حجابی عرف شد پشت سر آن کشف بدن خواهد بود، پشت سر آن هم‌جنس‌بازی خواهد بود. دشمنان می‌بینند وقتی به خط می‌زنند موفق می‌شوند و مسئولین هم کوتاه می‌آیند، پروژه بعدیشان را هم با همین روش جلو می‌برند و یکی‌یکی سنگرها را فتح می‌کنند. بعد آن وقت شما می‌گویید این سنگر که فتح شد، پس برویم سنگر بعدی را حفظ کنیم! عزیز من یکی‌یکی سنگرها را داریم می‌دهیم می‌رود! باید مراقب باشیم. مردم که در صحنه هستند، حزب‌اللهی‌ها هم که در صحنه هستند، دارید می‌بینید که برخوردهایشان هم با بدحجاب‌ها و بی‌حجاب‌ها بد نیست با احترام دارند با این‌ها صحبت می‌کنند؛ فیلم‌هایش هم در فضای مجازی ریخته‌است دارید می‌بینید.

دین‌مدارانه وارد معرکه شده‌اند ولی این‌ها دارند کتک می‌خورند! دارند چاقو می‌خورند! باز به این‌ها می‌گویید به کار خودتان ادامه بدهید؟! آن‌ها هم به کار خودشان ادامه بدهند.

به قانون عمل کنیم، به قانون عمل کنیم، به قانون عمل کنیم.

خدایا به حق امیرالمؤمنین ما را اهل تقوا قرار بده، همه ما و مسؤلین ما را به وظایفشان آشنا و عامل قرار بده.

 

شد، آنچه نباید می‌شد!

دغدغه عاشقِ اهل‌بیت و یک آدم متدین این است که به حق عمل کند. برادران، خواهران و مسؤلین حوزه به حق عمل کند. امام حسین(علیه‌السلام) فرمودند: «الا ترون أن الحق لا یعمل به و أن الباطل لا یتناهی عنه»؛[14] آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و کسی از باطل نهی نمی‌کند؟! می‌فرماید این‌گونه حسین بن علی به مقتل رفت! کسی به حق عمل نکرد، از باطل هم نهی نکرد. برای همین شد آن‌چه نباید می‌شد!

 

روحیه حق‌مداری حضرت علی‌اکبر(علیه‌السلام)

یکی از چیزهایی که امام حسین(علیه‌السلام) به‌خاطر آن عاشق علی‌اکبرشان بودند، حق‌مداری ایشان بود. وقتی امام حسین(علیه‌السلام) در دل بیابان با کاروان سوار بر اسب‌شان می‌رفتند، حضرت یک‌دفعه‌ای ذکر استرجاع را فرمودند: «اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعون»[15]. حضرت علی‌اکبر(علیه‌السلام) سریع خودشان را به آقا رساندند، گفتند: آقا‌جان چه شد استرجاع کردید؟ ابی‌عبدالله(علیه‌السلام) فرمودند: الآن یک لحظه روی اسب خوابم برد، شنیدم که منادی می‌گفت: این کاروان در حال حرکت است در‌ حالی‌که مرگ سایه‌به‌سایه کاروان دارد حرکت می‌کند. علی‌اکبر(علیه‌السلام) چه پرسیده باشند، چه حرفی زده باشند خوب است؟ الآن خبر اینکه تا چند‌ روز دیگر کشته می‌شوی، خبر کمی که نیست! هر آدمی باشد منقلب می‌شود، شاید اولین حرفش یک‌ چیز دیگر باشد اما علی‌اکبر(علیه‌السلام) اولین حرف‌شان بود: «اَوَلَسنا عَلَی الحَق» آقاجان ما مگر بر حق نیستیم؟! آقا فرمودند: بله برحق هستیم. گفتند: «اذاً لا نبالی أن نموت»[16]. مشکلی ندارد. به حق عمل کن!

 

اَشبه‌الناس به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)

این آقا‌زاده‌ اینقدر شبیه آقا‌رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بود، آنهایی که پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را دیده بودند و صدای پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را شنیده بودند، به نقل تاریخ، اگر از پشت دیوار صدای علی‌اکبر(علیه‌السلام) می‌آمد که داشتند حرف می‌زدند و ایشان را نمی‌دیدند، یک ‌لحظه می‌گفتند: پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دارد حرف می‌زند! اینقدر صدا، صدای پیغمبر و جمال، جمال پیغمبر بود!

در مدینه برنامه هفتگی در خانه حضرت علی‌اکبر(علیه‌السلام) برگزار می‌شد که جمعیت، فقط برای دیدن چهره حضرت و شنیدن صدای ایشان، به یاد پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در خانه ایشان می‌آمدند. آنهایی که پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را از قدیم دیده بودند و سنی داشتند، طوری شده بود، اینقدر این جلسه هفتگی شلوغ شده بود و شاید در بین هفته مردم می‌آمدند که ایشان تدارک می‌دیدند؛ یعنی سفره می‌انداختند، مردم می‌آمدند. شما چنین جلسه‌ای تا حالا دیده‌اید!؟ ان‌شا‌ءالله امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) ظهور کنند، ما چهره آقا را ببینیم، مجلس زیارت به پا کنیم. جلسه، جلسه زیارت علی‌اکبر(علیه‌السلام) است، به نیت پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) حرف می‌زند، راه می‌رود. مدام این پیرمردها و پیرزنها به نوه‌هایشان گفتند: می‌بینی چطور این آقا دارد راه می‌رود؟ عین پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دارد راه می‌رود، می‌بینی دارد حرف می‌زند عین پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دارد حرف می‌زند.

امام حسین(علیه‌السلام) گاهی صدا می‌زدند، باباجان بیا! دلم برای صدای پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) تنگ شده، بنشین برایم قرآن بخوان. آقا می‌نشستند قرآن می‌خواندند.

 

با پیغمبر جنگیدند!

وقتی که قرار شد بنی‌هاشم به میدان بروند اولین نفر حضرت علی‌اکبر(علیه‌السلام) بود، آبروی پدر را خرید، چرا که خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «تُنفِقوا مِمَّا تُحِبّون»[17] اگر قرار شد در راه خدا انفاق کنید آن‌چیز را که بیشتر از همه دوست دارید انفاق کنید و امام که به علی‌اکبرشان نمی‌گفتند: آقا‌جان تو زودتر برو. خودشان فهمیده‌اند. خودشان جلو رفتند و اولین نفر گفتند: باباجان اجازه می‌دهید من بروم؟ «فَستَأذَنَ اَباهُ فِی القِتالِ فَأذن لَهُ»[18]. آنهایی که ادبیات خوانده‌اید «فَأذَن لَه» یعنی بلافاصله بدون هیچ تعللی اجازه داد. چون در راه خدا می‌خواهد عزیزش را بفرستد. نوشته‌اند وقتی به میدان رفت، لشکر عمرسعد آنهایی که زمان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بودند و ایشان را دیده بودند، تا چهره حضرت علی‌اکبر(علیه‌السلام) را دیدند یک قدم عقب رفتند. گفتند: ما با پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نمی‌جنگیم! این وضعیت حضرت علی‌اکبر(علیه‌السلام) است. خیلی هم شهادت‌شان بر امام سخت بود.

«السلام علیک یا اول القتل من نسل سلیل من سلاله ابراهیم الخلیل. صلی الله علیک و علی ابیک و علی عترتک و علی اهل بیته»


[1]. سوره سبأ، آیه 13.

[2]. سوره بقره، آیه 102.

[3]. سوره انعام، آیه 121.

[4]. سوره انعام، آیه 128.

[5]. سوره نساء، آیه 76.

[6]. سوره نحل، آیه 100.

[7]. سوره نحل، آیه 99.

[8]. سوره نساء، آیه 76.

[9]. سوره نساء، آیه 76.

[10]. سوره حجر، آیات 16 تا 18.

[11]. سوره صافات، آیه 10.

[12]. سوره حج، آیه 41.

[13]. بحار‌‌الانوار، ج57، ص216.

[14]. بحارالانوار، ج 78، ص 116.

[15]. سوره بقره، آیه156.

[16]. موسوعة‌الامام الحسین(علیه‌السلام) فی الکتاب و السّنة و التاریخ، ج3، ص393.

[17]. سوره آل‌عمران، آیه 92.

[18]. لهوف، سید‌بن‌طاووس، ص113.