خرمشهرها در پیش داریم...

خرمشهرها در پیش داریم...


خرمشهرها در پیش داریم...

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: ما توسط دشمن در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی محاصره شدیم. البته در حوزه نظامی آنقدر قدرت داریم که حتی اسرائیل را بزنیم، ولی در حوزه‌های دیگر انگار خرمشهرها را دشمن از ما گرفته و ما باید پس بگیریم // یکی از نقاط حساس جامعه، جامعه بانوان هستند. دشمن آنقدر روی اینها سرمایه‌گذاری می‌کند تا مسئله جمعیت را تحت تأثیر قرار ‌دهد. روی موضوع مادربودن کار می‌کنند، در عرصه‌های مختلف کار می‌کنند تا زن را در جامعه از هویت زنانه و مؤمنانه خودش تهی کنند، هویت ملی مردم را از هویت دینی جدا کنند // دشمن عوام جامعه را با تغییر روش‌های زندگی، به جایی می‌رساند که مبانی آنها تغییر کند. سبک زندگی اسلامی، برگرفته از اصول و مبانی اسلامی است، ولی سبک زندگی غربی، برگرفته از اصول و مبانی کفر است. در نتیجه مردم جامعه با تغییر پوشش، غذا و امثالهم، کم‌کم اخلاق و فکرشان عوض می‌شود // سبک حکمرانی در جامعه باید توحیدی باشد. ما در الگو‌گیری از کشورهای دیگر در اموری می‌توانیم از آنها استفاده کنیم که روش‌هایشان مباح باشد. یعنی تعارضی با مبانی خودمان نداشته باشد // برای آزادی خرمشهرهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اخلاقی، دو مسئله مهم لازم است: 1- اطاعت از ولی جامعه، 2- توکل به خداوند متعال و ایستادگی بر سر اصول

 

شناسنامه:

عنوان: قرار هفتگی؛ ایام آزادسازی خرمشهر

موضوع سخنرانی: خرمشهرها در پیش داریم

زمان: شنبه 5 خرداد 1403

مکان: امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام)

 

فرصتها و تهدیدها

هر مسئله‌ یا حادثه‌ای به وجود می‌آید، فرصت‌ها و تهدید‌هایی در جامعه ماست که باید آن فرصت‌ها و تهدید‌ها را به درستی بشناسیم و در مقابل آن به تکلیفمان عمل کنیم. انسان مؤمن در هر پدیده‌ای، به آن لحظه و آن موقعیت نگاه می‌کند که چه وظیفه‌ای بر عهده‌ دارد تا آن را به نحو احسن انجام دهد. رمز موفقیت در آزمون الهی است. این آزمون در جامعه ما  امروز به واسطه وجود ولایت فقیه در جامعه ما که حوادث واقعه را مدیریت و تفسیر می‌کند، و ما را در این حوادث راهنمایی می‌کند و تلاطم‌ها را آرام می‌کند، خیلی سهل ‌و راحت‌تر از جاهای دیگر طی می‌شود. کشورهای دیگر از این نعمت برخوردار نیستند. در گوشه کنار کشورهای دنیا و در غرب آسیا بیشتر مشاهده می‌کنید؛ کشور‌هایی مانند عراق‌، افغانستان‌، پاکستان، هندوستان و بقیه کشورهای اسلامی و بعضاً کشورهای غیراسلامی به واسطه اینکه به مشام آنها و به مرعی و منظر آنها رسیده‌ است که آنچه که در ایران دارد اتفاق می‌افتد؛ یک حقیقت و یک موضع صحیح و درست است، در آن کشورها مردم پای کار نظام اسلامی می‌آیند و به نفع انقلاب اسلامی و رهبر آن شعار می‌دهند.

اینکه میلیون‌ها نفر در هندوستان ندای «لبیک یا خامنه‌ای» سر دهند، چه توجیحی دارد؟ اینکه هزاران نفر در اقصی نقاط دنیا اجتماع می‌کنند، برای چیست؟ برای اینکه ولایت و امامت به تعبیر جامعه کبیره؛ «مَناراً فِی بِلادِهِ» محل‌های نور است، مردم می‌بینند و گرایش پیدا می‌کنند.

 

خرمشهرها در پیش داریم...

سوم خرداد سال 1395 مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) در دانشگاه سپاه پاسداران در جمع پاسداران سخنرانی داشتند و مطالبی فرمودند که کلیدی‌ترین و مهمترین مطالب در سال‌های اخیر است، جمله معروف آن این بود که فرمودند: «خرمشهرها در پیش است...».

ایشان می‌فرمایند خرمشهرها در پیش است، نه در میدان جنگ نظامی، در میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است. البته ویرانی‌های جنگ نظامی را ندارد. بالعکس آبادانی در پیش دارد. اما سختی‌اش بیش‌تر است. فرمودند؛ منظور من این نیست که دوباره جنگ شود خرمشهر را بگیرند و ما پس بگیریم.

بحث، بحث جنگ نرم و جنگ ترکیبی است. جنگ فرهنگی به تنهایی نیست؛ جنگ اقتصادی، سیاسی، امنیتی هم هست، اما در مجموع همه اینها جنگ نرم است، جنگ سخت نیست.

ما توسط دشمن در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی محاصره شدیم. البته در حوزه نظامی آنقدر قدرت داریم که حتی اسرائیل را بزنیم، ولی در حوزه‌های دیگر انگار خرمشهرها را دشمن از ما گرفته و ما باید پس بگیریم. این را باید متوجه باشیم در حوزه فرهنگ، سیاست، اقتصاد مخصوصاً عرصه‌هایی است که دشمن آن را تصاحب کرده و ما باید آن را پس بگیریم. اینکه ما در مسئله اقتصاد و معیشت مشکل داریم این دقیقاً مثل این است که خرمشهر را گرفتند و هر روز بمباران می‌کنند، بنابراین تا دشمن را به عقب نرانیم، امکان آبادانی وجود ندارد.

 

خرمشهر، نقطه استراتژیک کشور

چرا می‌فرمایند خرمشهرها در پیش است؟ برای اینکه خرمشهر جزء شهرهایی بوده که قبلاً چند مرتبه در جنگ متفقین و عثمانی‌ها، انگلیسها اشغال شده است. این نقطه استراتژیک کشور است. کشور نقاط استراتژیک دارد. دشمن وقتی بخواهد یک کشوری را تصاحب کند، جاهایی از نقاط جغرافیایی آن را می‌زند که با زدن آن نقطه جغرافیایی همه آن کشور فلج شود.

دشمن پالایشگاه‌ها را می‌زند، خطوط انتقال نفت و گاز، فرودگاه را می‌زند، حمل و نقل را مختل می‌کند، آب و برق را مختل می‌کند. وقتی آب و برق مختل شد، بیمارستانها مختل می‌شود و بسیاری از خدمات از کار می‌افتد. نارضایتی و فشار اجتماعی ایجاد می‌شود، شورش می‌شود. هر اتفاقی ممکن است بیفتد. وقتی جاهای مختلف اساسی را زد به اهدافش می‌رسد. مثل اینکه در بدن کشور را فلج می‌کند. خرمشهر از آن دست جاهایی است که گلوگاه محسوب می‌شده است. یک موقعیت نفت‌خیز، موقعیت جغرافیایی و مرزی حساسی بوده است. می‌گفتند اگر خرمشهر را بگیرم، یکی از نقاط حساس این کشور را زدم.

وقتی مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) می‌گویند خرمشهرها در پیش است، یعنی دشمن منطقه حساس ما را گرفته است، ما باید برویم آن خرمشهرها را آزاد کنیم.

 

نقاط حساس دست دشمن:

1ـ زن و خانواده

یکی از نقاط حساس جامعه، بانوان جامعه هستند. دشمن روی اینها سرمایه‌گذاری می‌کند. دشمن می‌گوید مادر نباید وجود داشته باشد. باید عنوان مادر از بین برود. آنقدر کار ضد فرهنگی می‌کنند که مسئله جمعیت را تحت تأثیر قرار می‌دهند، زن نباید مادر شود. روی موضوع مادربودن کار می‌کنند، فیلم و مقاله می‌نویسند، در عرصه‌های مختلف کار می‌کنند تا زن را در جامعه از هویت خودش تهی کنند، هویت ملی مردم را از هویت دینی جدا کنند.

یکی از بخش‌های مهم جامعه، خانواده هست. برای امر خانواده سرمایه‌گذاری می‌شود. در عرصه فرهنگ، در فیلم‌ها، نمایش‌ها، فضای مجازی چه چیزهایی به مردم نمایش داده‌اند! چگونه نظام خانواده متلاشی می‌شود؟ روی تمام اینها کار کرده‌اند. مثلاً وقتی از مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) می‌پرسند حجاب برای چه خوب است؟

می‌فرمایند؛ برای خانواده. وقتی حجاب را برمی‌دارید، اولین آسیب را خانواده متحمل می‌شود. وقتی عفاف برود، مرزهای خانواده برداشته شود، روابط نامناسب ایجاد شود، خانواده متلاشی می‌شود. وقتی خانواده متلاشی شد، واحد اصلی تشکیل‌دهنده جامعه متلاشی شده است.

 

2ـ جوانان و مراکز آموزشی

یک قشر مهم جامعه جوانان هستند، اعم از دختر و پسر؛ آنها نیروی کار، نیروی جنگ و قدرت در جامعه هستند. این را اگر شما فاسد کردید مثل اینکه دو دستتان بی‌حس شده باشد، دیگر نمی‌توانید کاری انجام دهید. روی این سرمایه‌گذاری می‌شود. می‌گویند: جوانان را بزنید.

روی مراکز آموزشی سرمایه‌گذاری می‌کنند. برای آموزش و پرورش سند 2030 را می‌آورند و می‌گویند: باید در آموزش‌ و پرورش اجرا شود! همین‌طور لباس، مد و... هر کدام به ترتیب اولویت و اهمیت اینها، آن نقاط حساسی است که دشمن روی اینها برنامه‌ریزی می‌کند. از طریق رسانه‌های خود، از بیرون مثل ماهواره، آتش تهیه آن را می‌ریزد. جامعه را سحر می‌کند. از داخل هم خودفروخته‌ها، نفوذی‌ها در نهادهای رسمی کشور وارد می‌شوند تا جایی که سند 2030 را داشتند تصویب می‌کردند.

 

3ـ فضای مجازی

وقتی حضرت آقا می‌فرمایند: خرمشهرها در پیش است، یعنی فضای مجازی! رسانه که دجال زمان شده است، ذهن‌ها را عوض می‌کند. یک دفعه می‌بینید آدم مؤمنی که اهل نمازشب، اهل مسجد و اهل عبادت بوده، مبتلای فضای مجازی می‌شود، الآن نماز صبح او هم قضا می‌شود. چشم او هم آلوده و به انواع و اقسام مسائل مبتلا شده است. خانواده خوبی بودند و داشتند زندگی می‌کردند. از وقتی که خانم و یا آقا در فضای مجازی رفته است، رابطه‌های نادرست پیدا کرده‌، زندگی‌اش متلاشی شده است.

کرونا شد. دانش‌آموزان را مجبور کردند که در فضای مجازی باشند. خانواده‌هایی که دغدغه داشتند می‌فهمیدند و نگران بودند، این وسایل را در اختیار بچه‌ها نداده بودند. مجبور کردند ‌به بهانه درس و تحصیل، گوشی و تبلت بخرند. در فضای مجازی بیایند. یک قشری را در این فضای مجازی رها کردند، بعد یک دفعه می‌بینید فتنه می‌شود و دانش‌آموزان به خیابان میریزند! دشمن کار می‌کند! خرمشهر ما الآن، دانش‌آموزهای ما هستند. آقا می‌فرمایند: فضای مجازی قتلگاه نوجوانان و جوانان است. ما در این جنگ‌ها درگیر هستیم. خرمشهرهایی داریم که در اختیار دشمن هست. آقا می‌فرمایند؛ باید برویم و اینها را پس بگیریم.

 

استراتژی دشمن برای تغییر جوامع توحیدی و انقلابی

دشمن چگونه اوضاع را تغییر می‌دهد؟ در دو استراتژی بسیار ظریف و دقیق و حساس، دشمن جوامع بشری و بالأخص جوامع توحیدی و باز بالأخص جوامع انقلابی را تحت تأثیر قرار می‌دهد: ١- در ساحت مبانی و اصول، ٢- در ساحت روش‌ها

 

4ـ نخبگان

دشمن نخبگان یک جامعه را با علم و دانش، با صنعت و تکنولوژی تحت تأثیر قرار می‌دهد. یعنی یک نخبه به دانشگاه می‌رود و تحصیل می‌کند. روانشناسی می‌خواند. علوم انسانی می‌خواند. روانشناسی و علوم انسانی غربی! علوم انسانی غربی مبتنی بر نظام اومانیستی است. با تمام تئوری‌هایش آشنا می‌شود. بعد یک روانشناس مسلمان می‌شود. چون روانشناسی اسلامی نخوانده است، خودش مسلمان هست، ولی روانشناسی او کفرآلود هست. بعد می‌خواهد به مردم نسخه بدهد.

برای حل مشکلات روحی و روانی بجای اینکه نسخه توحیدی بدهد، مجبور است که نسخه‌هایی که از علوم انسانی غربی خوانده بدهد! بعد بتدریج این جامعه را تغییر می‌دهد. پس نخبگان جامعه فکرشان تحت تأثیر علوم آلوده غربی و غیرتوحیدی قرار می‌گیرد و فکرشان تغییر می‌کند. وقتی فکرشان تغییر کرد، سبک زندگی هم، کم‌کم تغییر می‌کند. خانه، سبک زندگی، مسافرت رفتن آنها، الگوبرداری از سبک نظام فکری دیگری شده ‌است.

دشمن از بالا، نخبگان جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. یعنی مغز، فکر و یعنی علم، دانش به آنها می‌دهد. این دانش روی سبک زندگی سرریز می‌کند، سبک زندگی روش‌های زندگی هم عوض می‌شود.

 

5ـ تغییر سبک زندگی

دشمن عوام جامعه را با تغییر روش‌های زندگی، به جایی می‌رساند که مبانی آنها تغییر کند. لذا می‌بینید آدم مؤمن و اهل دین خدا هست، ولی سبک پوشش او تغییر می‌کند. کم‌کم، این پوشش او را به جایی می‌رساند که در اخلاق هم تغییر می‌کند. چراکه پوشش در اخلاق هم تأثیر دارد.

تغذیه در اخلاق تأثیر دارد، تغذیه سالم - همان طیبات که قرآن می‌فرماید- را از ما می‌گیرند، به جای آن خبیثات به ما می‌دهند. آن چیزهایی که تحت عنوان تغذیه در غرب، به خورد جامعه می‌دهند، فست‌فودها و... جزء طیبات نیستند. مثلاً سوسیس و کالباس که در کارخانجات تولید می‌شود، جزء طیبات نیست، جزء خبیثات است. اینها روی آدم اثرات اخلاقی می‌گذارد. این‌که اسلام می‌فرماید: فلان چیز حرام است. گوشت فلان حیوان حرام است. این حرام یعنی تو را از یک سری اوصاف و ویژگی‌های انسانی که در وجود توست، محروم می‌کند! مردم جامعه را به مد و لباس، به پوشش‌ها و گویش‌های غلط، به تغذیه و مهمانی‌های غلط مبتلا می‌کند؛ با فیلم و تبلیغات کاری می‌کند که ازدواج و سبک خواستگاری عوض شود. سبک مهمانداری ما هم عوض شود. خانه‌های ما عوض شود. خانه‌های ما در قدیم، به آدم حیات تزریق می‌کرد!

سبک زندگی اسلامی، برگرفته از اصول و مبانی اسلامی هست، ولی سبک زندگی غربی، برگرفته از اصول و مبانی غربی. در نتیجه مردم جامعه با تغییر پوشش، غذا و امثالهم، کم‌کم اخلاق و فکرشان عوض می‌شود. چون، تقوا یعنی رعایت همین‌ها، دشمن این‌کار را کرده است.

 

جنگ نامتقارن

جنگ حاضر، جنگ نامتقارن است. نامتقارن یعنی نابرابر، یعنی هر یک از طرفین یک چیزهایی دارند که آن یکی ندارد. ممکن است برابر هم نباشد! منتهی این جنگ، جنگ کلاسیک نیست. کلاسیک یعنی مثلاً این طرف توپ دارد، آن هم توپ دارد؛ موشک دارد، آن طرف هم موشک دارد. همه اینها برابر است. عملیات‌ها منظم است. همه چیز مشخص است. جنگ نامتقارن این‌طور نیست. اگر کسی در طراحی جنگ‌های نامتقارن، به خوبی ضعف‌های طرف مقابل را بشناسد و به درستی روی نقاط قوت خودش، تمرکز کند و به عبارتی نقاط استراتژیک دشمن را بزند!  می‌تواند دشمن مقابل خودش را که از نظر عده و عده خیلی از او هم بالاتر است، شکست دهد.

این الآن، در دنیا اتفاق افتاده است. در مورد جمهوری اسلامی هم اتفاق افتاده که عرض می‌کنم. پس ما در جنگ نامتقارن هستیم. ما نه از نظر عِده و نه از نظر عُده، با دشمن برابر نیستیم. هیچ وقت هم برابر نبودیم. الآن هم برابر نیستیم.

آن زمان که ما تسلیحات نداشتیم، حضرت امام می‌فرمود: آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند! آیا امام صرفاً شعار می‌داد؟ خیر، اینها همه مبنا داشت. ما در یک جنگ نامتقارن قرار داریم؛ قدرت ملی، تاریخ عمیق و کهن، برجستگی‌های اخلاقی مردم و مهم‌تر از همه دین، ایمان، توکل به خدا داشته‌های ماست؛ اما دشمن اینها را ندارد؛ لذا خداوند در قرآن می‌فرماید: «کَم مِن فِئهٍ قَلیلَه غَلَبت فِئَهً‌ کَثیرهً»[1]؛ شما که کم هستید ولی روی داشته‌هایتان تمرکز کنید و به خدا توکل نمایید. «إن‌ تَنصُرواالله یَنصُرکُم»[2]؛ خدا شما را غالب می‌کند؛ دشمنان شما، اینها را ندارند.

 

چرا آمریکا به ایران حمله نمی‌کند؟

لذا ما هر چه هم موشک داشته‌ باشیم، بیشتر از کلاهک‌های هسته‌ای اسرائیل که نداریم، پس چرا نمی‌زند؟ چه اتفاقی افتاده‌است که آمریکا به ایران حمله نمی‌کند؟ اسرائیل به ایران حمله نمی‌کند؟ با اینکه از نظر نظامی قدرت دارد. وزیر امور خارجه دولت قبل مگر در جمع مسئولین و در مقابل مردم نیامد گفت: اگر اینها یک دکمه فشار بدهند کل ایران روی هوا می‌رود! چرا بیش از ۴۰ سال هست این دکمه را فشار نمی‌دهند؟!

این معادله دارد، معادله‌اش این است که ما در جنگ نامتقارن، روی داشته‌های خودمان تأکید کردیم.

رهبر انقلاب(حفظه‌الله) در آن سخنرانی چند عبارت به کار بردند که یکی از آنها «جنگ نامتقارن» است؛ ما در جنگ نامتقارن هستیم و جنگ نامتقارن هم قواعد خودش را دارد. یک عبارت دیگر می‌فرمایند: «جنگ، جنگ اراده‌هاست»، خیلی عبارت مهمی هست؛ کسی که اراده‌اش قوی‌ست و کم نمی‌آورد، مقاومت می‌کند، او پیروز است. الآن نگاه نکنید که در غزه چقدر ساختمان‌ها با خاک یکسان شده‌ است و چقدر کشته ‌شده‌اند، نگاه ما نگاه استراتژیک به جنگ باشد؛ در نگاه استراتژیک به جنگ غزه، الآن اسرائیل پیروز شده یا غزه؟ آنهایی که تخصصاً به این مسئله نگاه می‌کنند، می‌بینند غزه پیروز شده‌ است. چون می‌بینند اسرائیل هنوز نتوانسته ‌است تمام آنجا را بگیرد. آن‌ گروه هنوز دارد رجز می‌خواند. اجماع بین‌المللی علیه‌ اسرائیل شکل گرفته ‌است؛ در کشورهای طرفدار مطلق رژیم صهیونیستی مثل آمریکا و انگلیس و فرانسه و... مردم به حمایت از غزه به خیابان آمدهاند.

دشمن از نظر استراتژیک شکست خورده است، دیگر نمی‌تواند کاری کند. این نتیجه جنگ اراده‌هاست؛ وقتی جنگ اراده‌ها مدیریت شود، تجهیزات شکست می‌خورد.

در این جنگ نامتقارن، راه پیروزی همین دو چیزی است که عرض کردم: 1. ضربه زدن به نقاط ضعف ضربه‌پذیر دشمن. ۲. تقویت اراده و توکل به خداوند متعال.

 

نقاط ضربه‌پذیر دشمن

یعنی اگر ما الآن درباره زن حرف بزنیم، همه زنان عالم شیفته اسلام می‌شوند؛ البته [الگوی سوم زن مسلمان] نه زن شرقی، نه زن غربی زنی که ما داریم؛ زنی که اسلام می‌‌گوید. ما سر مسئله زن، طلبکاریم، زن را به لجن و ابتذال کشانده‌‌اند؛ شخصیت و جایگاهش را از بین برده‌اند.

در مسئله حقوق بشر ما طلبکاریم، ما دقیق می‌توانیم اثبات کنیم که دشمن دروغ می‌گوید؛ الآن دیگر مشخص شد و خیلی مسائل دیگر هست که مقام‌ معظم‌ رهبری(حفظه‌الله) می‌فرمایند: «نقاط ضربه‌پذیر دشمن را ببینید و آن‌جا را بزنید». هولوکاست نقطه ضربه‌پذیر غرب است.

چرا هزینه می‌کنید؟! جاهای دیگر را بزنید؛ چرا مذاکره می‌کنید؟ راهش همان است که امام گفتند: «نقاط ضربه‌پذیر دشمن را بزنید، آنوقت فلج می‌شود! دنیا علیه‌ آن قیام می‌کند».

 

تقویت اراده و توکل به خدا

۲. تقویت اراده و توکل به خداوند متعال؛ داشته‌هایی که ما داریم، دشمن ندارد. شما ببینید میلیاردها و تیلیاردها دلار خرج کردند، داعش را ایجاد کردند؛ داعش با این هزینه، رعب و وحشتی که در جامعه بشری ایجاد کرد، یک حاج قاسم سلیمانی با طراحی‌هایش تمام اینها را از بین برد! مگر ما عده‌مان بیشتر از آنها بود؟! یک سری معادلات از جمله: عقلانیت، شجاعت و معنویت، وجود دارد که اگر ما روی آنها بایستیم، این اژدهای هفت‌سر و این اختاپوس را با چند حرکت از بین می‌بریم. این را اگر داخلی‌ها باور نکنند؛ کار پیروزی ما عقب می‌افتد.

در این سال‌هایی که سر این و آن رئیس‌جمهور و... کار جمهوری اسلامی عقب افتاده بوده است، عمرمان را سر مذاکره با این و آن و... گذاشتیم، باعث شد امکانات، بودجه و حیثیت مملکت را از دست بدهیم، به خاطر همین مسئله است.

 

انواع جهاد

مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) در عبارتی دیگر می‌فرمایند: برای اولین بار یک جهادی را مطرح می‌کنند (از آیات قرآن مطالب را بیرون می‌کشند)، تحت عنوان جهاد کبیر و آیه شریفه‌اش هم این است: «فَلَاتُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا»[3]؛ از کفار اطاعت مکن و با آنها جهاد بزرگ کن.

سه نوع جهاد داریم:

1- جهاد اصغر: جهاد نظامی با کفار است؛ ممکن است بپرسید: داریم جان می‌دهیم، آن وقت جهاد کوچک است؟! خداوند متعال می‌فرماید: «این جهاد کوچک است». پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «این جهاد اصغر است». به مجاهده با دشمن می‌رویم؛ می‌کشیم، کشته می‌شویم، ولی این جهاد اصغر و جهاد کوچک است.

2- جهاد اکبر: جهاد بزرگتر، جهاد با نفس است؛ شما دشمن را که می‌زنید، شخصی را در مقابل خود می‌زنید ولی خودتان را نمی‌توانید بزنید، «اعدی عدو‌ک» بالاترین دشمن‌ها نفس آدم است؛ وقتی که دشمن را زدید، پرچم جمهوری اسلامی را در میدان و در عرصه‌های مختلف بالا بردید. اگر پوریای ولی و پهلوان تختی شدید، کارتان درست است و الاّ چون زور دارید حریف را زمین می‌زنید؛ این هنر نیست.

روزی جوانانی که زورآزمایی می‌کردند، نزد پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمدند که شما بیایید قضاوت کنید؛ ایشان قضاوت کردند. وقتی مسابقه تمام شد؛ پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «أشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ»[4]؛ شجاع‌ترین شما کسی است که بر نفسش پیروز شود. تو الآن زورت زیاد است، پس اگر هوای نفس داشته‌ باشی، با این زور ظلم می‌کنی. می‌فرماید: «جهاد اکبر، مبارزه با نفس است».

3- جهاد کبیر: فرق جهاد کبیر با آن دو جهاد در چیست؟ جهاد اول جهاد نظامی است. جهاد دوم، مبارزه با نفس و جهاد معنوی است. جهاد سوم یعنی جهاد کبیر، جهاد فرهنگی و جنگ شناختی است. می‌فرماید: «فَلَاتُطِعِ الْکَافِرِینَ»؛ از کفار تبعیت و اطاعت نکن! یعنی در سبک زندگی از آنان تبعیت نکنید! «یأَایُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَی أَوْلِیَاءَ»[5]؛ نگذارید دشمنان سوار بر نرم‌افزار سیاسی، فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه‌تان شوند؛ به سبک آنان غذا نخورید و لباس نپوشید.

«أَوْحَی اَللَّهُ تَعَالَی إِلَی نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِهِ قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ لاتَلْبَسُوا الناس لِبَاسَ أَعْدَائِی وَ لاَ تَطْعَمُوا طَعَامَ أَعْدَائِی وَ لاَ تَسْلُکُوا مَسَالِکَ أَعْدَائِی فَتَکُونُوا أَعْدَائِی»[6]؛ خداوند متعال به یکی از انبیایش وحی کرد: به مؤمنین بگو اگر لباس دشمنان من را پوشیدید، غذای دشمنان من را خوردید، سبک و مسلک آنان را پیش گرفتید، شما دشمن من می‌شوید! چون روش آنان دشمنی با خداست. با این کار دشمن خدا می‌شوید، مواظب باشید!

«فَلَاتُطِعِ الْکَافِرِینَ» دخالت سیاست خارجی در سیاست داخلی، در تولید، در اقتصاد، در امور فرهنگی؛ متولیان امور فرهنگی اگر در جامعه اسلامی شیوه‌های غربی را عمل کردند؛ زحمت دشمن را کم کردهاند. موسیقی حلال و موسیقی حرام داریم. موسیقی ابزار تحقق اهداف تمدن اسلامی نیست، وسیله‌ای نیست که شما الزاماً با آن به جنگ دشمن بروید. از این ابزار باید استفاده به جا کرد، ولی الآن موسیقی جزء لاینفک زندگی همه مردم شده، حلال و حرامش هم الآن دیگر مطرح نیست و این آثار سوء دارد.

 

حکمرانی توحیدی

سبک حکمرانی در جامعه باید توحیدی باشد نباید الگو‌گیری از فلان کشور باشد. حداقل اینکه ما در الگو‌گیری از کشورهای غربی در اموری می‌توانیم از آنها استفاده کنیم که روش‌هایشان مباح باشد. یعنی تعارضی با مبانی خودمان نداشته باشد. شما این را به عنوان یک قانون در نظر بگیرید، «فَلاتُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا کَبیرًا»، عدم تبعیت از کفار.

وقتی‌ گفت «فَلاتُطِعِ الکافِرینَ» کافی نبود، برای همین بلافاصله فرمود «و َجاهِدهُم». اینکه از کفار تبعیت نمی‌کنید کافی نیست، بلکه جهاد علیه آنها باید انجام بدهید. باید طرح و برنامه علیه کارهای آنها داشته باشید. «فَلاتُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ» این دو کنار هم، یعنی مبارزه منفی با دشمن کنید. نه تنها روش آنها را کنار بگذارید، بلکه مخالفت علنی با آنها کنید و روش‌های ضد آنها را ترویج کنید. این باعث پیشرفت و موفقیت می‌شود.

 

راز فتح خرمشهرها:

1- تبعیت از امام جامعه

دو راز مهم در فتح خرمشهرها بود. امام(رحمت‌الله‌علیه) فرمودند: «حصر آبادان باید شکسته شود و خرمشهر باید آزاد شود» وقتی از رزمنده‌ها سؤال می‌کردند چرا به جبهه آمده‌اند می‌گفتند: امام و اسلام.

اگر می‌خواهید خرمشهر آزاد شود، گوش به فرمان امام باشید و ببینید ولیّ جامعه چه می‌گوید. متأسفانه هنوز در جامعه ما این حل نشده است و در مسئولین ما خیلی حل‌نشده‌تر است. زمانی خرمشهر فتح می‌شود که اطاعت از امام باشد. نقاط ضعف دشمن و نقاط قوت خودتان را ببینید. یکی از نقاط قوت، اطاعت از امام جامعه است. «و لو بلغ ما بلغ» امام فرموده هر چه می‌خواهد بشود.

در زمان جنگ رژیم بعث نوجوانی را به عنوان اسیر می‌گیرند. این نوجوان چهارده، پانزده ساله در میان عراقی‌ها و شکنجه‌ای که در اردوگاه‌ها بوده در جواب خبرنگار که به او می‌گوید: رهبر ایران گفته‌اند برای بچه های کم سن و سال که به جنگ رفته‌اند، ما تبادل نمی‌کنیم و برای آنها کاری نمی‌کنیم و معلوم نیست برای شما چه اتفاقی می‌افتد (این نوجوان چطوری ساخته شده که) می‌گوید: «اگر امام فرموده ما بمانیم، ما می‌مانیم»! این رفتار و این روحیه جریان معارض را بیچاره می‌کند. این بچه با اطاعت از امام به چنین معرفتی رسیده است.

 

2- توکل بر خدا

ایمان داشتن به اینکه همه امور به دست خداوند متعال است، به اسرار الهی ایمان داشتن. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ»[7]؛ اگر خدا را یاری کنید (یعنی دین و پیغمبر خدا را) خدا هم شما را یاری می‌کند. «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»[8]. اینها را باید داشته باشیم.

آقای رئیسی(رحمت‌الله‌علیه) در آن صحبت خاصی که اخیراً هم پخش شد، فرمودند: «من با خودم عهد کردم حرفی که مخالف حرف مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) و منویات ایشان باشد نزنم و کاری که مخالف منویات ایشان باشد انجام ندهم». بعضی‌ این حرف را ساده میگیرند. اگر آقای رئیسی(رحمت‌الله‌علیه) عزیز شد، شبانه‌روز تلاش کرد، زیرساخت‌ها را اصلاح کرد، که حالا یکی‌یکی نتایجش نمایان می‌شود، به‌خاطر تبعیت‌اش بود. یک رئیس‌جمهور دیگر منتظر بود صبح حضرت آقا(حفظه‌الله) سخنرانی کنند، شب علیه ایشان حرف بزند! آثار سوء تخلف از امر ولی خدا، جامعه را به شقاق می‌کشاند. جامعه را به عقب می‌اندازد. فرق دارد با کسی‌که تعهد دارد.

پس چرا خرمشهر آزاد شد؟ بچه‌ها گفتند امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) فرمودند: «حصر آبادان باید شکسته شود، خرمشهر باید آزاد شود.»

وقتی امروز مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) صحبت می‌کردند حرف ایشان در دستور کار آقای رئیسی(رحمت‌الله‌علیه) قرار می‌گرفت و فردایش جلسه و شورای آن را هم تشکیل می‌دادند. هشت سال حضرت آقا(حفظه‌الله) در مبارزه با فساد و در بحث بعضی از امور، دائم به رئیس‌جمهور و سران سه قوه می‌گفتند، ولی دولت وقت پای کار نمی‌‍‌آمد. جلساتشان شکل نمی‌گرفت. اینها را خواهش می‌کنم با عینک دقیق بینیم.

اگر اطاعت از ولی باشد، خرمشهرها هم آزاد می‌شود. چون همه حرف‌ها را آقا می‌زند و همه راه‌ها و استراتژی‌های نظام را نشان می‌دهد. همین مشکلات اقتصادی را به خدا قسم اگر مثل امسال آقای رئیسی، آقایان قبل اطاعت می‌کردند‌ و عملی می‌کردند، مشکلات مردم مسلماً تا الان حل شده بود. شک نکنید علت چیز دیگری نیست. خودشان می‌گفتند ۳۰ درصد مشکلات تحریم‌هاست؛ ۷۰ درصد مشکلات داخلی خودمان است.

 

دو مسئله مهم در خرمشهرهای پیش رو

برای آزادی خرمشهرهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اخلاقی، دو مسئله مهم لازم است:

1-اطاعت از امام، اطاعت از ولی جامعه؛ 2- توکل به خداوند متعال و محکم سر اصول ایستادن؛ با مبانی توحیدی جلو رفتن. «فَلاتُطِعِ الکافِرینَ» از کفار تبعیت نکردن، جهاد کبیر؛ یعنی جهاد شناختی، جنگ شناختی؛ شما باید دین را بشناسید، مبانی را بشناسید تا در این خط حرکت کنید.

 

مرزهای مجازی

دشمنان می‌گفتند ما به زودی دنیا را در مرزهای مجازی تقسیم می‌کنیم. ممکن است یک عده اهل ایران و چین و افغانستان و آلمان باشند ولی در جغرافیای مجازی ما زندگی کنند و حرف‌‌ها و شعارهای ما را بر زبان بیاورند و شعارهای ما را بدهند. داشتند دقیقاً همین کار را می‌کردند! مگر قدرت، رسانه و ثروت دست آن‌ها نبود؟ مگر نهادهای بین‌المللی پشتشان نبودند؟ الان آن اتفاقی که می‌خواستند، افتاده؟ حالا ما در جمهوری اسلامی یک ایتا داریم که آن هم هفته‌ای دو بار هنگ می‌کند! هیچ امکانات مجازی نداریم، در فضای مجازی چه داریم؟ عجیب نیست که در آلمان، فرانسه، انگلیس، در آمریکا، در دانشگاه‌هایی که مهد علوم انسانی شیطانی و غیرتوحیدی بوده، دانشجویان دارند شعار مرگ بر اسرائیل می‌دهند؟! به نظرتان این عجیب نیست!؟ حتی امام خامنه‌ای(حفظه‌الله) هم گفتند که ظاهراً بسیج لندن هم دست به کار شده است! چون ما که بسیجی در آنجا نداریم، رسانه‌ای نداریم. چه چیز باعث شده امروز شعارهای ما از مرزهای ما خارج شده و شهروندان گفتمانی ما در آلمان، در انگلیس و در آمریکا و اقصی ‌نقاط دنیا دارند این شعارها را سر می‌دهند؟! بدون اینکه ما فضای مجازی یا امکانات مجازی داشته باشیم! چه شده؟ آیا نباید روی این اتفاقات فکر کرد؟ پرچم جمهوری ‌اسلامی و غزه را بالا بردند. نباید روی این فکر کرد؟ عکس مقام ‌معظم رهبری(حفظه‌الله) را بالا ببرند! پس حتماً یک اتفاقی افتاده است.

 

عوامل نفوذ فرهنگی ما در جهان

مقاومت روی ارزش‌ها، تبعیت نکردن از کفار، جهاد علیه کفار، ایستادگی روی اصول، استفاده از داشته‌هایی که ما داریم و آن‌ها ندارند؛ ایمان، توکل به خدا، ولایت، شهدا. اصلاً شهید مثل عطر می‌ماند؛ دیوار و ساختمان نمی‌تواند مانعش شود. منفجر شود و عطرش همه عالم را می‌گیرد. خدا ناگهان سردار دلها را می‌برد، در آلمان برای حاج ‌قاسم مراسم می‌گیرند! این عجیب نیست؟! ما یک رسانه‌ای داریم به‌ نام فطرت. خدا با یک سری اقدامات، سیگنال‌های فطرت بشر را تحریک می‌کند، بعد می‌بینید انسان‌هایی که اصلاً مسلمان نیستند شهروند معنوی و گفتمانی ما شده‌اند! این اتفاق، اتفاق بزرگی است. این یعنی اراده الهی، این یعنی جنگ اراده‌ها. اصلاً نباید ترسید.

خدا کارهایی می‌کند؛ حاج ‌قاسم(رحمت‌الله‌علیه) را می‌برد، آقای رئیسی(رحمت‌الله‌علیه) را می‌برد و مردم این‌گونه پای کار می‌آیند، جامعه یکپارچه می‌شود. بعد ما زحمت می‌کشیم و این یکپارچگی را دوباره به تفرقه تبدیل می‌کنیم.

 

در انتخابات، دنبال مطرح کردن گفتمان انقلاب باشیم

الان دوباره به اسم انتخابات یک عده شروع‌ کرده‌اند و فضای نادرست انتخاباتی شکل داده‌اند. اجازه بدهید گفتمان دولت آقای رئیسی(رحمت‌الله‌علیه) به عنوان رئیس‌جمهور تراز سرمشق شود. رئیسی خستگی‌ناپذیر، صادق، دلسوز، متخصص، متعهد، به دنبال خدمت به مردم، کسی که زیرساخت‌ها را تقویت کرد، کسی که فشارها و بهانه‌گیری‌ها بر روی او اثر نمی‌گذارد؛ چرتکه سیاسی نمی‌اندازد، مستقیم سر اصل مسئله رفته است. باید بگوییم که چنین رئیس‌جمهوری می‌خواهیم. این‌ها را آنقدر باید بگوییم که بعضی از آدم‌های کثیف و خبیث دیگر جرأت نکنند که به صحنه انتخابات بیایند.

به خدا بعضی از همین کسانی که صدا و سیما با آن‌ها مدام مصاحبه کرد و به عنوان شخصیت‌های سیاسی و کشوری معرفی کرد، کسانی بودند که تا یک‌ هفته و یک ماه قبل داشتند به آقای رئیسی(رحمت‌الله‌علیه) توهین می‌کردند! فیلم‌های آن‌ها موجود است که چقدر ایشان را مسخره می‌کردند. این‌ها هرگز نباید بر سر کار بیایند وگرنه اوضاع کشور دوباره به همان سال‌های قبل برمی‌گردد. حالا همه عجله‌ دارند که مردم وارد فضای انتخابات شوند، بچه‌مذهبی‌‌ها برای هم لیست می‌فرستند که به چه کسی رای می‌دهید؟ در کانال‌ها بحث می‌کنند که باید همه به این رأی بدهیم، آن یکی می‌گوید نه من به این رأی می‌دهم و این باعث دعوا می‌شود. هنوز داغ آقای رئیسی(رحمت‌الله‌علیه) سرد نشده، آب کفنش خشک نشده، دوباره دعواها و توهین‌ها شروع شده!

دعوا نداریم! خدا ملت را یک‌پارچه کرد، ملت ابراهیم حنیفاً! ملت ابراهیم را یک‌پارچه کرد. بعد حالا شما دوباره دارید برای کارهای بیهوده، این یک‌پارچگی را از بین می‌برید؟!

 

وظیفه انقلابیون

کار درست این است که شما گفتمان صحیح انتخابات را برجسته کنید. تراز و ملاک را مطرح کنید تا به چشم همه بیاید. مطالبه کنید که ما چنین رئیس‌جمهوری می‌خواهیم. آن‌وقت دیگر کسی نمی‌تواند حرف‌های خلاف این مسیر را بزند و مجدد کشور را از مسیری که در حال پیشرفت بود، برگرداند. این خیلی مهم است، بچه‌های حزب‌اللهی خیلی مواظب باشید که مدام در دام این مسئله نیافتید. مدام در گروه‌ها برای یکدیگر نظرسنجی می‌فرستیم و فکر می‌کنیم که همین‌ نظرسنجی‌ها تکلیف را مشخص می‌کند. دوستان عزیز، هیچ‌کدام تکلیف تعیین نمی‌کند. پس بروید سراغ تقویت گفتمان دولت تراز و رئیس‌جمهور تراز، شاخص‌ها را بیرون بیاورید. ما رئیس‌جمهوری می‌خواهیم که مثل فلانی خواب به چشمش نیاید، مثل فلانی تلاش کند، منفعت‌طلبی نکند. این‌ها را بالا بیاورید. برای رئیسی فاتحه‌ای بخوانیم و مجلس بگیریم و تمام شود برود؟ این که نشد.

 

عاشوراء بزرگترین قدرت نرم اسلام و اهل‌بیت(علیهم‌السلام)

بزرگترین قدرت نرم اسلام و اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، عاشورا بوده است. درست است که جنگ سختی بود، همه به شهادت رسیدند ولی قاعدتاً اگر معیار این بود، پس با کشته شدن امام‌حسین(علیه‌السلام) و اصحابش بساط اسلام باید جمع می‌شد. جنگ نابرابری که در کربلا اتفاق افتاد، هم از نظر عِدّه(نفرات)، هم از نظر عُدّه(تجهیزات) متقارن نبود. هیچ چیزی‌ برابر نبود، تمام شد و با خاک یکسان کردند، ولی سنت‌های الهی کار می‌کند. «َفلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا»[9]، «قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ»[10]، «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ»[11]، «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ»[12]، «وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»[13] این‌ آیات به میدان آمد.

 

طفل شیرخواره، قوی‌ترین سلاح امام حسین(علیه‌السلام)

در این جنگ نابرابر، امام‌ حسین(علیه‌السلام) از همه آن چیزهایی که داشت استفاده کرد. جنگ به نفع امام‌ حسین(علیه‌السلام) مغلوبه شد. لذا الان کسی نمی‌داند یزید کجا دفن شده، ولی همه می‌دانند قبر امام‌ حسین(علیه‌السلام) کجاست! الان یزید و یزیدیان به دست فراموشی سپرده شده‌اند، ولی صدای امام‌ حسین(علیه‌السلام) است که تمام دنیا را فرا گرفته و این یعنی پیروزی. یکی از آن داشته‌های امام‌ حسین(علیه‌السلام) در کربلا همین بود که هر چه که داشت را آورد و در طبق اخلاص قرار داد. علی‌الظاهر از همه کوچکتر و کم‌‌وزن‌‌تر علی‌اصغر شش‌ ماهه بود. خیلی کوچک بود، یک بچه شیرخواره که مرد جنگی هم نیست، ولی دشمن را مغلوب کرد. چون در روایت آمده، همان موقع که امام به خیمه‌گاه رفتند، عبا و عمامه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را پوشیدند، علی‌اصغر را در زیر عبا گرفتند تا آفتاب اذیتش نکند، اسب را کنار گذاشتند و سوار شتر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شدند و حالت جنگ را عوض کردند. این یعنی ما الان جنگی نداریم‌. بعد به بالا رفتند و در مقابل این جمعیت یک‌دفعه بچه را از زیر عبا بیرون آوردند و در مقابل همه برای او طلب آب کردند.

فرمودند: «با من جنگ دارید، با این بچه که جنگ ندارید! حداقل به او آب بدهید». نقاط ضربه‌پذیر این سپاه کفر را ببینید. به خدا قسم که اگر لشکر عمرسعد، علی‌اصغر را نکشته بود، در تاریخ این‌قدر منفور نمی‌شد، حتی اگر امام‌ حسین(علیه‌السلام) را کشته بود! چرا؟ چون او فقط یک طفل شیرخواره بود، مگر چه گناهی کرده بود؟! در روایت آمده که همانجا وقتی اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) بچه را بر سر دست گرفت، در لشکر عمرسعد ولوله و اختلاف پیش آمد. یک عده گفتند حسینبنعلی راست می‌گوید، بچه است، لااقل به او آب بدهید. عمرسعد گفت بچه را بهانه کرده است که خودش آب بخورد. حضرت بلند گفتند که اگر شک دارید، خودتان طفل را سیراب کنید و به من برگردانید. دیگر خلع سلاح شدند! اگر آب می‌دادند باید سر خیلی چیزهای دیگر کوتاه می‌آمدند، اگر هم نمی‌دادند باید تا آخرش می‌رفتند و امام‌ حسین(علیه‌السلام) این‌ها را رسوا کرد.

حرمله بچه شیرخواره را بر روی دست امام‌ حسین(علیه‌السلام) با تیر سه‌ شعبه زد! با این کار، روضه علی‌اصغر تا همیشه آتش امام‌ حسین(علیه‌السلام) و عاشورا را زنده نگه‌ داشت. یعنی شما برو روضه اباعبدالله(علیه‌السلام) بخوان، درست است مردم منقلب می‌شوند و گریه می‌کنند، ولی اگر روضه علی‌اصغر را بخوانی، لعن و نفرین می‌کنند. می‌گویند آخر مگر بچه شش ماهه چه گناهی کرده بود که اینجور او را کشتند؟! امام‌ حسین(علیه‌السلام) وقتی علی‌اصغر را بالا آورد، بنی‌امیه را نابود کرد.

سلام می‌دهم محضر ابی‌عبدالله و مجلس را واگذار می‌کنم. ان‌شاءلله دل‌های ما ‌را به ضریح راه بدهند به دنبال علی‌اصغرش هم نگردید که معروف است روی سینه ابی‌عبدالله دفن است.


[1]. سوره بقره، آیه 249.

[2]. سوره محمد، آیه 7.

[3] .سوره فرقان، آیه 52.

[4]. تنبیه‌الخواطر، ج 2، ص 10.

[5]. سوره مائده، آیه 51.

[6]. مشکاه‌الانوار فی‌غررالاخبار، ج 1، ص 697.

[7]. سوره محمد، آیه 7.

[8]. سوره طلاق، آیه 3.

[9]. سوره فرقان، آیه 52.

[10]. سوره توبه، آیه 14.

[11]. سوره محمد، آیه 7.

[12]. سوره بقره، آیه 249.

[13]. سوره طلاق، آیه 3.