جنسیت، ابزاری برای سقوط یا صعود؟!

جنسیت، ابزاری برای سقوط یا صعود؟!


جنسیت، ابزاری برای سقوط یا صعود؟!

 

حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد: اسلام می‌خواهد بشر را از اسارت جنسیت عبور دهد. یعنی اینکه زن و مرد هر کدام شأنی دارند و نباید در جنسیت خود اسیر شوند // زن نباید خیلی از رفتارهای مردانه را تکرار کند. الزاماً هم به خاطر جنبه معنوی و ثواب و گناهش نیست، بلکه بسیاری از این تقلید‌ها برای روح و جان و هویت زن ضرر دارد// اسلام با نفس ورزش مخالف نیست. نفس ورزش خوب است، ولی انجام برخی ورزش‌ها یا به اصطلاح حرکات موزون در برابر مردان نامحرم، مفسده‌آور است

 

شناسنامه:

عنوان: دورهمی شب‌های شهر خدا

موضوع: ایمان سازنده/ نگاهی بر نقش ایمان توحیدی در زیرساخت‌های انسانی ‌تمدن‌ساز (فرد، خانواده، جامعه)

تاریخ: 7 اردیبهشت ۱۴۰۱ / بیست و پنجمین شب رمضان ۱۴۴۳

مکان: مسجد جامع کبیر یزد

 

نیاز موجودات به زوج

نقش مؤمن در خانواده و اینکه هر کس نقش خودش را در زندگی خوب ایفا کند، اهمیت دارد. اکثر ناملایمات‌ در زندگی‌، خصوصاً در زندگی‌ خانوادگی، مربوط به این است که آدم‌ها نقش خود را نمی‌شناسند و ‌بدرستی نقش خود را ایفا نمی‌کنند. پدیده‌های مختلف در عالم نیز نقش‌هایی دارند. پدیده زوجیت مختص انسان نیست، بلکه در همه پدیده‌های عالَم، زوجیت وجود دارد و اساساً مفهومی دارد که به آن کمتر توجه می‌کنیم. انسان برای تکامل به زوج نیاز دارد. هیچ پدیده‌ای در عالم هستی نیست که به زوج و مکمل نیاز نداشته باشد، الا خدای متعال. فقط اوست که «احد»، «صمد»، «لم یلد و لم یولد»، «لم یکن له کفواً احد» است. بقیه موجود‌ات به تنهایی ناقصند و به مکمل نیاز دارند.

 

شباهت زن به شب!

خدای متعال در قرآن توصیفاتی از شب می‌کند که شبیه توصیفاتی است که برای جنس زن به کار برده است. البته شب، نه از باب تاریکی؛ بلکه مثلاً خدا در مورد شب می‌فرماید: «وَجَعَلَ اللَیْلَ سَکَنًا»[1]؛ ما شب را مایه آرامش و سکونت قرار دادیم. در مورد زن هم همین را می‌گوید: «لِتَسکُنُوا اِلَیهَا»[2]؛ زن برای مرد مایه آرامش است، و البته مرد هم مایه آرامش است برای زن. بعد می‌فرماید: «جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا»[3]؛ ما شب را برای انسان‌ها لباس قرار دادیم و در مورد زن می‌گویند: «هُنَّ لِباسٌ لَکُم» زن‌ها لباس هستند برای مردها و البته مرد‌ها هم برای زن‌ها لباس و مایه آرامش هستند. در توصیف اینگونه می‌فرمایند: لباس، عیب‌های طرف را می‌پوشاند. انسان برهنه، کریه‌المنظر و پرعیب است. لباس، عیب‌های آدم را می‌پوشاند. همسر آدم نیز عیب‌های او را می‌پوشاند.

 

همسر، مایه راحتی و فراغت

دوران مجردی دورانی است که بسیاری از رفتارهای انسان، رفتار متعادل، جامع و پخته‌ای نیست. ازدواج به انسان کمک می‌کند تا رفتار کامل و پخته‌تری داشته باشد و عیب‌هایش پوشیده شود. یکی از عیب‌های دوران مجردی، نیازهای شدیدی است که باید کنترل شوند. این نیازها مجردها را در معرض گناه قرار می‌دهد و همسر می‌تواند آن لغزش‌ها را کنترل کند و آدم را نجات دهد. گویا می‌خواهد بگوید: دین شما با ازدواج و همسر حفظ می‌شود. همانگونه که شب مایه فراغ و راحتی انسان است، در مورد زن هم چنین تعبیری وجود دارد، راحت و فراغت انسان با همسرش است. در تفسیر المیزان علامه طباطبایی(رحمت‌الله‌علیه) می‌فرماید: شب که می‌شود مردمی که در روز مشغول کار و تلاش بوده‌اند، به منزل می‌روند تا استراحت کنند، زن هم اینگونه است و چنین نقشی دارد.

 

چرا خانه آرامش دارد؟

وجود زن در منزل و نقش آرامش‌گری که او در منزل دارد، عاملی است که باعث می‌شود اهل خانه، به سمت خانه کشیده شوند. یکی از مهم‌ترین انگیزه‌هایی که وقتی مرد بعد از کار می‌خواهد به خانه برگردد، همسرش است.

ذات زن برای ذات مرد، و ذات مرد برای ذات زن آرامش‌گر است. اینکه ما مهارت‌های زندگی را نمی‌دانیم و رعایت نمی‌کنیم، اینکه از یکدیگر شناخت درست نداریم و به درستی از ظرفیت وجودی و جنسیتی یکدیگر در زندگی استفاده نمی‌کنیم، به دلیل مشکلات شناختی ماست. به مشکلات رفتاری ما برمی‌گردد که هنوز اسیر هواهای نفسانی خود هستیم، گذشت نداریم، مهربان نیستیم، وگرنه خدا برای رفع عطش، آب آفریده است. شما اگر مشکلی داشته باشید که مثلاً نتوانید آب بخورید، یا آب برای شما ضرر داشته باشد، به دلیل بیماری شماست.

 

فایده و ضرورت تفاوت‌های زن و مرد

 جسم و روح زن برای مادری و تربیت کردن انسان آفریده شده است. یک وجود لطیف و منعطف که می‌تواند مادر باشد. ویژگی‌های یک مادر را این‌چنین روحی در خود حمل می‌کند، اینقدر مهربان، اینقدر باگذشت. پدرها اینقدر مهربان و باگذشت نیستند. اقتضائات جنسیتی زن و لطافت وجودی او، وقتی درهم آمیخته می‌شود، لیاقت مادری پیدا می‌کند. کارهای لطیف برای زن است.

از طرف دیگر جسم مرد برای کارهای سنگین و احیاناً سخت آفریده شده. این دو در کنار هم، یکدیگر را کامل می‌کنند. مرد برای نیازهای عاطفی و جسمی و جانی خودش نیاز به زن دارد، برای ادامۀ نسل خودش و انتقال نسل خودش نیاز به زن دارد. زن هم برای تأمین نیازهای عاطفی و جسمی خودش و ادامه‌ نسل نیاز به مرد دارد. این نیازها مرد و زن را به سمت یکدیگر سوق می‌دهد.

 

ابزاری برای رسیدن به قله تعالی و بندگی

اجسام وقتی می‌خواهند در کنار هم قرار بگیرند و در یکدیگر جفت شوند، حتماً باید زبری‌های وجودشان ساییده شود. حتماً باید مقداری از وجود خودشان بگذرند تا بتوانند کنار یکدیگر قرار گیرند. اشیاء اینطور هستند، انسان که به طریق اولی باید بفهمد دو جنسی که به هم نیاز دارند و می‌خواهند با ازدواج کنار هم قرار گیرند، حتماً سائیدگی‌ها و گذشت‌هایی لازم است.

جنسیت مرد و زن ابزار است. از نظر اسلام، جنسیت زن و مرد ابزاری است برای رسیدن انسان به تعالی و قلۀ انسانیت. زن با زنانگی خودش، در جای جنسیت خودش اگر به درستی نقش ایفا کند؛ به تعالی می‌رسد، به قله‌های بندگی می‌رسد. مرد هم در جای خودش، در جنسیت مردانۀ خودش اگر به تکالیف و نقش خودش درست عمل کند، به عبودیت و حقیقت بندگی می‌رسد.

 

عبور از اسارت جنسیت / استفاده درست از جنسیت زن و مرد

اسلام می‌خواهد بشر را از اسارت جنسیت عبور دهد. چراکه زن و مرد هر کدام شأنی دارند و نباید در جنسیت خود اسیر شوند. اگر برای آدم جنسیت مهم شد؛ از این جهت که در جنسیت خودش مغرور شد، در جنسیت خودش گیر کرد، آنوقت مدام جنسیت را تزئین می‌کند و به رخ می‌کشد. مرد بازوهایش را نشان می‌دهد، فیگور می‌گیرد، جسمش را به عَرضه می‌گذارد. زن است، جسمش را عرضه می‌کند، مدام می‌خواهد جنسیت خودش را بروز و ظهور دهد. در حالی که انسان مؤمن معتقد است جنسیت ابزاری است برای رسیدن به هدف خلقت و انسانیت، بنابراین درست از این ابزار استفاده می‌کند. اسلام راه درست استفاده‌ از جنسیت را یاد داده است.

اسلام به زنان سفارش می‌کند که بعنوان جنس زن، اگر پوشش، حرف زدن و معاشرت شما طبق ضوابط اسلام باشد، می‌توانید از جسمیت و جنسیت خود بعنوان یک ابزار، بهترین استفاده را ببرید. برای تولیدات فوق‌العاده مادی و معنوی سالم، انسان‌های سالمی پرورش دهید و خودتان هم در مسیر جنسیت، به تعالی برسید. به مردان هم سفارش می‌کند اگر با جسم و جنس خود درست رفتار کنید، هرزگی نکنید، مدیریت کنید، طبق دستورات اسلام عمل کنید، شما هم از جنسیت خود بهترین بهره‌وری را خواهید داشت و با استفاده از جنسیت خود، انسان متعالی خواهید بود.

 

تفاوت استفاده درست و غلط از جنسیت

وقتی انسانی از راه حلال و مشروع با جنس مخالف رابطه می‌گیرد، مثلاً ازدواج می‌کند. می‌فرمایند: در ازای هر قطره آبی که برای غسل استفاده ‌کند، خدا فرشته‌ای خلق می‌کند تا برای او عبادت کند و خدا چقدر گناه از او می‌آمرزد! در حالی که اگر همین فرد، از جنسیت خود استفاده حرام کند، به ازای هر قطره آبی که او استفاده می‌کند، برای او گناه و معصیت است. این نشان می‌دهد جنسیت ابزاری است برای صعود و سقوط. از اینرو اسلام دستورالعمل ارائه داده است تا مؤمنین از این ابزار درست استفاده کنند.

 

تفاوت نگاه به جنسیت در تمدن غرب و اسلام / جنسیت، ابزاری برای سقوط یا صعود

در تمدن غرب مصرف زن و مرد مصرف درستی نیست، زن خارج از قاعده‌، ضوابط و روابط انسانی خودش مصرف می‌شود، مرد هم همینطور. از نظر اسلام ما قله‌ای داریم، به نام قله بندگی خدا و انسانیت، که برای رسیدن به ‌آن راه و روش مشخصی وجود دارد. در حالی که از نظر غرب قله، همان مادیت است، که تمام می‌شود. در تمدن غرب، انسان هر چقدر بیشتر خودش را در مادیت مصرف کند، موفق‌تر است، لذا شما می‌بینید طبق تفکر غرب، زن ابزاری برای تفرج و تفریح و لذت‌جویی می‌شود، هم خودش درآمدی کسب می‌کند، هم درآمدی برای دیگران است. این می‌شود به رخ کشیدن جنسیت، کارهایی که زن نباید انجام دهد، مجبورش می‌کنند، انجام بدهد برای لذت بیشتر، برای ثروت بیشتر...

 زن نیروی کار خیلی خوب است، ارزان است، حقوقش کمتر است، دقت زن در کار بیشتر است، مطیع‌ است. چرا شما اکثر جاها می‌روید در مغازه‌ها نوشته به یک کارگر ساده خانم نیازمندیم؟ برای اینکه می‌خواهند پول کمتری بدهند، از طرفی جذابیت بیشتری هم دارد. زن بیشتر جذب مشتری می‌کند و از جاذبه جنسیت زن استفاده می‌کنند. بعد می‌گوید: ما داریم کسب حلال می‌کنیم، بله کسب حلال می‌کنید متوجه نیستید از جنسیت و موقعیت شما دارند سوء استفاده می‌کنند.

 

دشمنی با زن در غرب / مسابقه عبور از جنسیت

چرا اکثراً می‌گویند ما کارمند و کارگر خانم می‌خواهیم؟ این همان تفکر غرب است، همان تمدن غرب است که جامعه ما هم به آن مبتلا شده است، برای اینکه پول بیشتری در بیاورند و هزینه کمتری بدهند. جنس زن بهترین ابزار است برای اینکه استثمار شود. غرب می‌خواهد انسان‌ را از جنسیت عبور دهد، ولی می‌خواهد او را به یک جنسیت برتر نزدیک کند. اصالت را به جنسیت می‌‌دهد، که جنس مرد برتر است و حالا شما باید تلاش کنید تا به این جنس بالاتر برسید و خانم‌ها باید چنین فضایی را تجربه کنند. آن‌ وقت در این فضا که مادیت اصل است، چه بلایی سر زن می‌آید؟

 

توجه به تفاوت زن و مرد

 شما نظرات دانشمندان، جامعه‌شناسان و روان‌شناسان علوم انسانی را بررسی کنید، حتی غربی‌ها را، و تفاوت‌های بیولوژیکی زن و مرد را ببینید. زن و مرد تفاوت‌های عجیب و جدی دارند. براساس همان تفاوت‌هایشان، مهارت‌های مختلف، ورزش‌های مختلف و تفریحات مختلف دارند. حتی تحصیل، برای زن و مرد،‌ یکسان نیست! در هنرها و مهارت و... هنرها و مهارت‌هایی هست که با روح ظریف و لطیف زن، سازگاری بیشتری دارد. از قدیم زن‌ها سراغ کارهای هنری ظریف، لطیف می‌رفتند. معمولاً هنر، چون خودش ظریف و لطیف است، همه عرصه‌هایش، عرصه جولان خانم‌ها هست،‌ ولی هنرهای سخت هم داریم که بیشتر به قدرت بدنی مرد‌‌ها نیاز دارد.

 ورزش‌ها همه ورزشی خانم‌ها می‌توانند انجام دهند، ولی لازم نیست هر ورزشی را انجام دهند. ورزش‌های سخت و سنگین که برای مردهاست، بخواهند خانم‌ها بروند آن ورزش‌ها را انجام دهند. اصلاً شما بروید بررسی کنید، آن ورزش‌های سخت و سنگینی هم که خانم‌ها می‌توانند انجام دهند، بعضاً برای بدنشان مضر است. ورزش‌های معمولی که خانم‌ها می‌توانند انجام دهند، بروند انجام دهند.

 

آیا بعضی ورزش‌ها بهانه‌ای برای ایجاد مفسده است؟

اسلام با نفس ورزش مخالف نیست. نفس ورزش خوب است، ولی انجام برخی ورزش‌ها یا به اصطلاح حرکات موزون در برابر مردان نامحرم، مفسده‌آور است. برای این می‌گوید: زن نباید این ورزش را در ملأ‌عام انجام دهد. بروید انجام دهید، در خانه‌ یا در پارک بانوان انجام دهید، بروید جایی که کسی نباشد، این ورزش را انجام دهید، بروید در باشگاه زنانه انجام دهید. اینکه می‌بینید در شهرهای مختلف مراسم صبحگاه می‌گذارند. خانم‌ها در میادین و پارک‌های شهر می‌روند با‌ یکدیگر ورزش و نرمش صبحگاهی انجام می‌دهند، و امروز اگر بگوییم این‌کار مفسده‌آور است، عده‌ای می‌گوید: شما نمی‌گذارید زنان با‌ نشاط باشند، شما می‌خواهید زن را در خانه حبس کنید و... در حالی که مفسده‌هایی که در محیط اجتماع رخ می‌دهد، زندگی‌ها را خراب می‌کند.

 

حفظ شأن زن در فعالیت‌های اجتماعی

ما با ورزش زنان مخالف نیستیم، بلکه با مفسده‌هایی که در روابط اجتماعی بین زن و مرد به وجود می‌آید و با رفتارهای غیر‌متعارف اجتماعی‌، زندگی‌ها را خراب می‌کند، مخالفیم. اینها ما را از فلسفه وجودی خودمان دور می‌کند. جنسیت، به ابزاری برای سوء‌استفاده تبدیل می‌شود. تحصیلات هم همین ا‌ست. روانشناسی، پزشکی، معلمی، برای خانم‌ها خیلی خوب است. بقیه علوم را هم می‌توانند بخوانند، ولی برخی از رشته‌های تحصیلی که لازم است زن در محیط‌های سخت حضور پیدا کند، کارگر کارخانه بشود و... این ظلم در حق زن ا‌ست. این به روح و روان زن آسیب می‌زند.

 

تقلیدهایی که برای روح و جسم زن، مضر است!

اینکه در جامعه سعی شود مدام زن‌ها به مردها نزدیک‌تر شوند، خطرناک است. متأسفانه از برنامه‌های پرخطر صدا و سیما، برنامه عصر جدید‌‌ ا‌‌ست. از طرفی هیجانات کاذب در اوج، از طرفی هم فرهنگ‌سازی می‌کند که زن و دختر موفق، یعنی اینکه مثل مردها بتواند چنین حرکات آکروباتیک و عجیب انجام دهد. همین‌طور از نقش خودمان و حیات طیبه‌ در جامعه دور می‌شویم و آسیب می‌بینیم. اینها چیزهایی است که گرایش ایجاد می‌کند. یعنی خودبخود، القا می‌کنند که: جنس مرد برتر است و زن اگر خودش را به جنس مرد برساند، موفق است و گرنه زن به خودی خود ارزشی ندارد. خانه‌داری، فرزندآوری ارزشی ندارد. مثل مردها زندگی کنید تا لذت ببرید. در حالی که زن نباید خیلی از رفتارهای مردانه را تکرار کند. الزاماً هم به خاطر جنبه معنوی و ثواب و گناهش نیست، بلکه بسیاری از این تقلید‌ها برای روح، جسم و هویت زن ضرر دارد.

 

نظر امام رضا(علیه‌السلام) درباره زن

امام رضا(علیه‌السلام) در روایتی می‌فرمایند: خدا به زن‌ها و دخترها نسبت به مردان رئو‌ف‌تر است. هر مردی بخواهد به اخلاق الهی عمل کند، باید اینگونه باشد. بعد حضرت می‌فرماید: هر مردی یکی از محارم خودش را خوشحال کند، خدا روز قیامت او را خوشحال می‌کند.

فرمود: «أَقْرَبُکُمْ مِنِّی مَجْلِساً یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ - أَحْسَنُکُمْ خُلُقاً وَ خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِأَهْلِهِ»[4]؛  نزدیک‌ترین شما در قیامت به من کسی است که هم اخلاقش بهتر باشد، هم برای اهل و خانواده‌اش بهترین باشد، پناه خانواده‌اش باشد، خانواده‌اش به او پناه بیاورند نه اینکه خانواده‌اش از او فرار کنند و از دست او به جای دیگر پناه ببرند. برای زن و مرد این طور است.

 

محبت امام رضا(علیه‌السلام) به خانواده

امام رضا(علیه‌السلام) خیلی خانواده‌دوست بودند، خداوند بنابر حکتی بعد از سالها امام جواد(علیه‌السلام) را به ایشان داد. همه دار و ندار و تنها فرزند امام رضا(علیه‌السلام)، امام جواد(علیه‌السلام) بودند. یکی از ظلم‌هایی که در حق امام رضا(علیه‌السلام) انجام دادند این است که امام رضا(علیه‌السلام) را از خانواده‌ جدا کردند.

 امام رضا(علیه‌السلام) اینقدر مهربان بودند که بدون خانواده سر سفره نمی‌نشستند. وقتی هم که به مَرو آمدند و دیگر نزد خانواده‌ نبودند، با غلامان سر یک سفره می‌نشستند. غلامان عادت کرده بودند هر روز با امام رضا(علیه‌السلام) غذا بخورند. روزهای آخر که امام رضا(علیه‌السلام) را زهر داده ‌بودند، حضرت مریض بودند و نمی‌توانستند سر سفره بنشینند. آقا از یکی از غلامان سؤال کردند غلامان در چه حالی هستند؟ گفت: آقا اصلاً غلامان این روزها لب به غذا نزدند. آقا فرمودند: چرا؟ گفتند به خاطر شما... فرمودند: سفره را بیندازید. آقا با آن حال، سر سفره نشستند. گفتند: غلامان را بگویید بیایند، غلامان آمدند، نوشتند امام رضا(علیه‌السلام) دو سه بار سر سفره بی‌حال شدند. فقط به خاطر اینکه غلامان بیایند دور هم جمع شوند. امام رضا(علیه‌السلام) اینقدر محبت دارند. لحظه آخر هم می‌دانید آقا جوادالائمه(علیه‌السلام) آمدند آخرین لحظه امام رضا(علیه‌السلام) سرشان روی پای فرزندشان بود. اما «لا یوم کیومک یا اباعبدالله!»...

السلام علیک یا ابا عبدالله و علی‌الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.... 

 


[1]. سوره انعام، آیه 96.

[2] . سوره روم، آیه 21.

[3] . سوره فرقان، آیه 47.

[4] . صحیفة الإمام الرضا علیه السلام، جلد۱، صفحه۶۷.