بیعفتی، مُسری است!
بیعفتی، مُسری است!
بیعفتی، مُسری است!
حجتالاسلام مهدوینژاد: علت اینکه دشمن روی عفاف و حجاب سرمایهگذاری کرده و علیه حجاب اقدام میکند، اثر بالای حجاب در دینداری است// مردم هم وظیفه دارند که امر به معروف نهی از منکر کنند // آموزش، یادآوری و هشدار سه گام برخورد با بیحجابی و بدحجابی.
شناسنامه:
عنوان: قرار هفتگی
موضوع: نقدی بر گفتمان امروز حجاب و عفاف
زمان: 30 مهر 1401
مکان: امامزاده سید جعفر محمد(علیهالسلام)
سابقه و اصالت حجاب
حجاب به معنای پوشش، در اسلام تعریف خاصی دارد که قرآن آن را بیان فرموده و فقها از آیات قرآن و روایات اهلبیت(علیهمالسلام) حدود و شرایط آن را مشخص کردهاند. حجاب قبل از اسلام و در ادیان دیگر مثل مسیحیت و یهودیت نیز وجود داشته است. در یهودیت شدیدتر از اسلام هم بوده. حتی در بعضی از مکاتب که مکاتب آسمانی نیز نبودند، حجاب وجود داشته است.
اسلام، اصل حجاب و پوشش را که یک نیاز فطری انسان است، مورد تأیید قرار داده و برای آن حدودی مشخص کرده است. این حدود نیز حکمتی دارد. بحث حجاب در کتابهای فقهی ما یک باب مستقل ندارد و معمولاً وقتی دو بحث را در مباحث فقهی ما مطرح میکنند، بحث حجاب نیز در آن هست؛ یکی مباحث مربوط به نماز که حدود پوشش نماز را برای زن و مرد مشخص میکنند و یکی در بحث نکاح، آنجا نیز از پوشش و حجاب صحبت شده است.
جایگاه حجاب در احکام اسلامی
جایگاه حجاب در احکام اسلامی جزء واجبات و ضروریات است؛ ضروریِ دین یعنی حکمی که اگر کسی اصل آن را قبول نکند و بگوید من این حکم را قبول ندارم، به اسلام کفر ورزیده و از دایره دین خارج شده است. اگر کسی گفت میزان و اندازهاش را قبول ندارد، کافر نمیشود. اما اگر بگوید اصل حجاب را قبول ندارد، با یکسری شرایط کافر میشود.
قبل از انقلاب اسلامی حجاب قانون نبود و الزامی نبود که مردم حجاب داشته باشند، وقتی انقلاب شد حجاب در قانون گنجانده شد. چراکه هم مردم مطالبه میکردند و هم دستور اسلام، مصلحت دنیا و دین مردم بود. در قانون هم ذکر شد و بیحجابی در قانون جرم است.
حدود حجاب از دیدگاه فقهای شیعه و سنی
منظور از واژه «حجاب» پوشش شرعی است که هم برای خانمها و هم برای آقایان لازم است؛ یعنی آقایان هم باید حدی از پوشش شرعی را رعایت کنند. حد واجب پوشش برای زن و مرد در احکام فقها ذکر شده است.
لفظ حجاب هفت مرتبه در قرآن ذکر شده است. حتی میفرماید: وقتی با زنان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) صحبت کردید، «مِنْ وَرَاءِ حِجاب»؛ از پشت حجاب و پرده باشد. منظور این است که میان آنها پوششی حایل باشد.
بسیاری از فقهای اهل سنت و شیعه در حدود حجاب با یکدیگر هم نظرند که حجاب زنها این است که تمام بدنشان باید پوشیده شود مگر گردی صورت و کفیّن(که دستها تا مچ است)؛ البته پاها را هم ملحق کردند که در برابر نامحرم نباید دیده شود. میفرماید: «وَ لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلّا ما ظَهَرَ مِنها»[1]. این آیه در مورد حجاب است. جایز نیست زنان زینت خود و بدن خود را آشکار کنند مگر صورت و کفین. صورت و کفین هم از نظر فقها در صورتی که زینت و آرایش داشته باشد، باید پوشیده شود. اگر صورت آرایش شده، یا زینت دارد مثلاً دستهایش را رنگ کرده و یا انگشتر زینتی دارد، جایز نیست نامحرم ببیند. این حد شرعی برای خانمها است که در یک جمله بخواهیم توضیح دهیم میفرماید در مقابل نامحرم پوشاندن زن از سر تا پا واجب است.
دو شرط در حجاب باید رعایت شود: 1. جوری بپوشاند که پستی و بلندیهای بدن نمایان نباشد.
۲. خودِ پوشش جلب توجه نکند.
آیا در قرآن لفظ چادر ذکر شده است؟
در سوره مبارکه نور آمده که لفظ عربی آن «جلباب» است؛ «یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابیبِهِنَّ»[2]؛ جلباب همان چادر است، یعنی یک پارچه بلند که وقتی روی سر میانداختند تا پایین پا را میپوشانده است. ام سلمه میفرماید: «وقتی آیه جلباب نازل شد، زنهای انصار از خانه خارج شدند در حالی که روی سر آنها پارچههایی بود از سر تا به پا، که رنگ آن سیاه بود».
جلباب در لغت به معنای پارچه سیاه است و وارد شده که چادر به رنگ سیاه باشد، زیرا کمتر جلب توجه میکند. قرآن کریم برای مقنعههای بلند که تا روی شانه را میپوشانده، لفظ «خُمُر» را ذکر کرده است. خمر به معنای همان روسریهای بزرگ است. «وَلیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ»[3]. در اسلام حجاب به این صورت بوده که زنها ابتدا خمار میپوشیدند یعنی یک روسری و روی آن یک چادر میپوشیدند که الآن خانمهای عفیف و محجبه هم رعایت میکنند.
رعایت حجاب برای همه یکسان نیست
میزان و مقدار حجاب بنابر بعضی از شرایط متغیر است. مثلاً آنهایی که سنشان زیاد است «الْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ» که سنشان بالاست، کسی به آنها رغبتی نمیکند، اینها واجب نیست موی سرشان را بپوشانند، گرچه زنان مؤمن عفیفه حتی وقتی به سن پیری هم برسند حدود حجاب را رعایت میکنند. ولی زنهایی که فرتوت شدهاند، پوشش کاملی که برای زنهای معمولی است برای آنها واجب نیست و سختگیری نشده است.
مخصوصاً برای خانمهایی که جوان هستند و به سن تکلیف رسیدند، یا جذابیتهای ذاتی دارند حتماً و مؤکداً واجب است که حجاب را رعایت کنند.
چه کسی گفته حجاب اجبار است؟
نکته بعد اینکه آیا حجاب در دین اجبار است؟ وقتی میگویند واجب است، آیا همه مجبورند رعایت کنند؟ بعضیها میگویند: وقتی دین اجباری نیست، چطور حجاب در دین اجباری است؟! «لا اِکراهَ فِی الدّینِ»[4]؛ دین اجباری نیست، بعد شما میگویید حجاب اجباری است؟!
توضیح مختصر اینکه؛ اصل پذیرش دین با اکراه و اجبار نیست. خدا کسی را با زور شمشیر و تهدید مجبور به پذیرش دین نمیکند. لذا ما احکامی در اسلام داریم، مثل احکام «ذمه»؛ یعنی عدهای مسلمان نیستند، ولی تحت ذمه حکومت اسلامیاند؛ یعنی میتوانند مسلمان نباشند، ولی در کشور اسلامی میتوانند با شروطی از جمله اینکه علیه مسلمانان فتنه نکنند، زندگی کنند.
بله، در اصل پذیرش دین کسی مجبور نیست. میتواند بررسی کند و انتخاب کند، اگر کسی اسلام را پذیرفت، نمیتواند احکام اسلام را نپذیرد. مثل اینکه شما دانشگاه یا یک مرکز علمی ثبتنام میکنید. تا وقتی ثبتنام نکردید، هرکجای دیگر خواستید میتوانید ثبت نام کنید: دانشگاه آزاد، دولتی، یا... ولی وقتی در دانشگاهی ثبتنام کردید قوانین و شرایط آنجا را مجبورید بپذیرید. اینها خیلی مهم و عقلانی است. وقتی ما اسلام را پذیرفتیم، احکام اسلام هم باید بپذیریم. وقتی اسلام را پذیرفتیم یعنی خدا را پذیرفتیم، قدرت و حکمت خدا را پذیرفتیم. پذیرفتیم که اگر خدای متعال حرفی میزند حکیم است و اشتباه نمیکند و به صلاح حرف میزند و پیامبران و جانشینان او اگر دستوری میدهند حتماً به صلاح است. پس وقتی اصل اینها را پذیرفتیم معنی ندارد احکام آن را نپذیریم. مثل اینکه شما نزد دکتری بروید که صددرصد هم به او اطمینان دارید. برای جراحی خودتان را به تیغ آن پزشک میسپارید. ولی وقتی بخواهد دارو تجویز کند، بگویید من این دارو را نمیخورم. میگوید جراحی کنید، بگویید من حاضر به جراحی نیستم، پس چطور او را قبول دارید! بنابراین اصل دین اجبار نیست، ولی احکام دین الزامی است و باید پذیرفت.
حجاب، عامل حفظ حریم خانواده
چرا حکمی مثل حجاب واجب است؟ حجاب باعث امنیت فردی، اجتماعی و خانوادگی میشود، پوشش زن باعث میشود مورد تعرض واقع نشود و خانواده، نظام و حریمش حفظ شود. اگر عفاف و حجاب نباشد و ارتباطات زن و مرد زیاد و گسترده باشد، نگاههای آلوده باشد، حرف زدنهای آلوده و ارتباطات آلوده شکل میگیرد. حریم خانواده یکدست نخواهد بود، دیگر تربیت درست اتفاق نمیافتد، دیگر شوق به زندگی در چنین خانوادهای دیده نمیشود؛ لذا حجاب و عفاف حریمی است تا خانواده حفظ شود، تا خود فرد حفظ شود. آدمی که میخواهد به سلامت زندگی کند، رفت و آمد کند و از نظر روحی و روانی هم آسیب نبیند، باید حریمش حفظ شود و عفاف و حجاب، حریم را حفظ میکند.
حدود شرعی باید الزامی شود تا امنیت برقرار شود
در جامعه اگر بیعفتی باشد، طبیعتاً نگاهها آلوده میشود. وقتی نگاهها آلوده شد، دل درخواست میکند، وقتی دل درخواست کرد، انسان اقدام میکند. «زدست دیده و دل هر دو فریاد». در روایت دارد که «القَلبُ مُصحَفُ البَصَرِ»[5]؛ دل بایگانی چشم است. چشم هرچه ببیند، دل هم درخواست میکند. اگر فضای جامعه را بخواهید حفظ کنید، باید حریم وجود داشته باشد. لذا باید حدود شرعی، اخلاقی و اسلامی که باعث حفظ امنیت، شخصیت و انسانیت میشود الزامی باشد. اگر الزامی نباشد و رها باشد، نظارت روی آن نباشد، هرکسی هرکاری دلش خواست انجام دهد، در چنین محیطی نمیتوان سالم زندگی کرد. پس باید یک قانونی باشد جلوی مفسدهها را بگیرد، حتی عقل هم این را شهادت میدهد.
بیعفتی هم مُسری است!
در ایام همهگیری کرونا، ماسک اجباری بود. کسی هم نمیگفت چرا باید به زور ماسک بزنیم، در تلویزیون هم که مصاحبه میکردند، مردم میگفتند چرا یک عده ماسک نمیزنند. ماسک که بزنید نمیتوانید نفس بکشید، یک مشکل بزرگتری است به نام ویروس کرونا که اگر ماسک نزنید، هم خودتان آلوده میشوید و هم دیگران را آلوده میکنید. عقل سالم میگوید شما باید از ماسک استفاده کنید. مردم هم میگویند کسانی که ماسک نمیزنند با آنها برخورد کنید. معلوم است خسارت و ضرر دارد. چطور میگوییم ماسک اجباری باشد تا ضرر جسمی نبینیم، ولی به ضررهای معنوی و اخلاقی بیتوجهیم؟! همانطور که ویروس کرونا مسری بود و منتشر میشد، بیعفتی هم واگیردار است؛ بیحجابی و بدحجابی باعث میشود بقیه هم ترغیب شوند. بعد دیگر آسیبهای بیعفتی دامن همه را میگیرد.
اسلام گفته حجاب الزامی و اجباری است. پس اصل مسئله حجاب و پوششی که آسیبزننده است حرام است و پوششی که مناسب است و حریم را حفظ میکند لازم و واجب است.
ترویج بیدینی در ملأ عام ممنوع!
در سایر دستورات دینی هم همینطور است. حتی در مورد نماز که یک عبادت کاملاً شخصی است. اصل نماز یک عبادت فردی است، ولی مستحب است به جماعت بخوانید، چقدر ثواب دارد. وجوبش به فردی بودنش است. همین نماز فردی احکامی دارد. شما پذیرفتهاید که مسلمانید، اگر بگویید نماز را قبول ندارم، نمیخوانم، مرتد میشوید. در اسلام برای شما حکم دارد، با شما به خاطر این حرفتان برخورد میکنند؛ اگر بگویید نماز نمیخوانم ولی قبول دارم، مرتد نمیشوید ولی گناهکارید. در احکام فقهی ماست که حتی اگر کسی ترویج بینمازی کند، حدود بر او جاری میشود. نماز نمیخوانید، خب نخوانید، ولی نمیتوانید ترویج بینمازی کنید. احکام اسلام اگر مراعات نشود، دستورات و تعزیراتی دارد. روزه یک عبادت فردی است، ولی روزهخواری در ملأ عام تعزیر دارد. حکم شرع است که باید با کسی که در ملأ عام روزهخواری میکند، برخورد شود. خیلی از احکام اسلامی اینطور است که کسی حق ندارد در ملأعام و جامعه، طوری رفتار کند که مردم به بیدینی ترغیب شوند.
هر کشور و دینی برای خود حدود و قانونی دارد
چند وقت پیش خانمی از ایران به هلند رفت. تلویزیون هم نشان داد، نیمهبرهنه شد، بدنش را تا نیمه، عریان کرد، میکروفون دست گرفت حرفهای مزخرفی زد که من در ایران به خاطر بدنم و تنم و حجابم و... مورد تهدید واقع شدم که چرا مثلاً بدنم را نمی پوشانم. حال همین خانم که آنجا نیمهبرهنه شد، چرا کامل برهنه نشد؟ به این دلیل که قانون هلند بیشتر از این حد به کسی اجازه عریان شدن نمیدهد. پس در هلند هم پوشش اندازهای دارد، آنهایی که بیدیناند! یعنی این آدم آنجا رفته مجبور است قانون هلند را رعایت کند، اما در کشور خودش قانون را رعایت نمیکند! شما هر جای دنیا بروید پوشش، قانون دارد و برهنگی کامل جرم است. بالاخره هر جایی قانوناً یک پوشش دارد و باید براساس مکتب فکری که آنها دارند، قوانینشان را رعایت کرد.
آسیب بیعفتی و بیحجابی در جامعه
باید احکام اسلام را بفهمیم، چرا اسلام میگوید حجاب و عفاف؟ غرب را ببینیم با بیعفتی به کجا رسیده! ما از خیلی چیزها خبر نداریم. در جریان نیستیم که در غرب دیگر کانون خانواده متلاشی شده، چیزی به نام خانواده وجود ندارد. در بسیاری از خانوادهها به خاطر اینکه خانواده حریم و چارچوب ندارد و مرد و زن تعهد لازم را برای زندگی ندارند، قوانینشان قوانین ناقصی است، خانواده به درستی شکل نمیگیرد. خانوادهای که به درستی شکل نگیرد، دوام هم ندارد. خانوادهها متلاشی میشوند یا در حین زندگی روابط فراخانوادگی ایجاد میشود. آمار دقیق وجود دارد که در کشورهای اروپایی و در آمریکا چه وضعیتی وجود دارد!
اینها محصول بیعفتی است؛ فرزندان نامشروع محصول بیعفتی است. اینطور نیست که فرزندان نامشروع آسیبی نداشته باشند، محل آسیب زدن به جامعه و خودشاناند. بررسی کنید آماری که در بیشتر اتفاقات ناهنجاری که افتاده از جمله مثلاً داعش؛ غالباً فرزند نامشروع بودهاند. اصلاً آدمی که در سیر طبیعی، انسانی و الهی خودش به وجود آمده و رشد کرده باشد، اینقدر وحشی نمیشود!
مرز بیحجابی تا کجا؟!
میگویند شما به حجاب سخت میگیرید، یک مدت که عادی شود دیگر کسی حساسیت نخواهد داشت. بگذارید آزاد باشند، بگذارید روسریها را بردارند، همه آزاد باشند، برهنگی باشد... ولی جالب است دقیقاً آنهایی هم که در این ایام در فضای مجازی آمدند فیلم گذاشتند، سردمداران مبارزه با حجاب اجباری، اینها گفتند: منظورمان یک تکه پارچه روی سر نیست، ما منظورمان این است که میخواهیم کاملاً برهنه شویم. فیلمهایش موجود است. خودشان گفتند منظور ما از مبارزه با حجاب اجباری، اصلاً روسری نیست. برهنگی کامل! حتی دقیقاً اشاره میکنند که ما آزادیم، ما ازدواج کردیم ولی من آزادم، همسرم آزاد است با هرکس میخواهد رابطه بگیرد، من با هرکس میخواهم، یعنی دقیقاً فاجعهای که در غرب اتفاق افتاده، دارند برای کشور ما هم دیکته میکنند و خیلی از جوانهای ما نمیدانند ماجرا از چه قرار است. خیال میکنند این یک آزادی است.
یک دلیل غیر علمی و غیر عقلی!
عدهای میگویند اجازه بدهید عادی شود! آیا اگر برهنگی زیاد شد، دیگر عادی میشود و مفسده ندارد؟! این حرف هم غیرعلمی و هم ضد تجربی است. شما آیا از خوردن و آشامیدن سیر میشوید، برایتان عادی میشود؟! یعنی یک وعده که غذا خوردید، آیا دیگر روزهای بعد هیچ رغبتی به غذا ندارید؟! شما هر روز دارید غذا میخورید، چون این یک نیاز جسمی شماست. آیا اگر حجاب را برداشتیم و بیعفتی و بیحجابی باب شد، عادی میشود، کسی دیگر رغبت نمیکند که به زنها نگاه کند؟! میگویند ببینید اروپا زنها لخت در جامعه رفتوآمد میکنند و کسی هم اصلاً به آنها کاری ندارد! چه کسی چنین حرفی زده؟! آمار تجاوز در آمریکا بالاترین آمار است، درکشورهای اروپایی هم آمارش هست، در اینترنت جستوجو کنید و آمارها را ببینید. آمار نهادهای بینالمللی که خودشان اعلام کردهاند. چه کسی گفته عادی میشود؟ نیاز جسم و روح انسان است، آیا اگر در آتش هیزم بریزید، یک مدت که بریزید خاموش میشود؟! هرچه هیزم بیشتری بریزید، آتش شعلهورتر میشود.
عواقب بیحجابی و بیعفتی در غرب
شهوترانی و بیعفتی در غرب به حد اعلی رسیده، هر نوع ارتباط کثیفی را که شما تصور نمیکنید در فرهنگ غرب بین زن و مرد اتفاق افتاده است. بعد به این نتیجه رسیدند که دیگر روابط زن و مرد، نیازهای آنها را تأمین نمیکند، از اینرو به روابط مرد با مرد و زن با زن روی آوردند و ازدواج جنس موافق با همدیگر را رسمی کردند. بعد باز این مسئله هم آنها را ارضاء نکرده و به سمت روابط انسان و حیوان رفتهاند، با حیوانات روابط برقرار میکنند. بعد به سمت ارتباط با اشیاء رفتند؛ اشیاء بیجان مثل عروسکهای باربی(عروسکی است به شکل زن)، بعضیها با باربی ازدواج و زندگی میکنند. یعنی انسان غرائزش خاموششدنی نیست. پس باید کنترل و مدیریت کند، در هنگام بارندگی باید سیلبند بگذارید و کنترل کنید. اگر کنترل کردید آب سیل به منابع زیرزمینی میرود و از آن استفاده میکنید چراکه به منابع قابل استفادۀ آب تبدیل میشود، ولی اگر جلو آن را نگیرید و حریم برای آن قائل نشوید، ضابطهای برایش نگذارید، همین آب همه چیز را از بین میبرد.
آنهایی که میگویند عادی میشود هم آمار را ببینند تا بدانند عادی نمیشود. هم تجربه ثابت کرده، هم علم منکر این است. امکان ندارد غرائز انسان تمام شود. انسان تا زنده است نیاز در وجود او هست و یکسری نیازها مربوط به سنین خاصی میشود، تا وقتی توانایی هست، آن نیاز هم هست.
سختی بیشتر، اثر و اجر بیشتر
مهمترین دستور دین، واجبات است. واجب از همۀ دستورات دیگر مهمتر است. یعنی از مستحبات مهمتر است و خدا از ما واجبات را میخواهد و ثواب فوقالعادهای به واجبات داده و در مقابل انجام ندادن آن عقوبت میکند و در مقابل انجام دادن آن ثواب میدهد. واجبات اصل است. حجاب یکی از واجبات است، حجاب جزء واجباتی است که مدت زمان آن زیاد است. در عبادات هر کدام طول آن بیشتر باشد، ثواب و اجر آن هم بیشتر است، سختی آن زیاد باشد ثواب آن هم بیشتر است، اثراتش هم بیشتر است، مثلاً جهاد در راه خدا هم سختتر است، هم یک مدت طولانی انسان درگیر است به خاطر همین هم ثوابش بیشتر و هم اثراتش برای جامعه بیشتر است. حجاب هم اینطور است.
جایگاه و اهمیت حجاب
زن در طول مدتی که بیرون و در مقابل نامحرم حجاب پوشیده، احیاناً سختی را متحمل میشود و در طول مدت طولانی، این واجب را رعایت میکند، به خدا نزدیکتر میشود. به عبارتی از این جهت خانمها نسبت به آقایان به خدای متعال مقربترند، چراکه حجاب را رعایت میکنند و احیاناً ممکن است برای آنها مشقت هم داشته باشد. هم به خدا نزدیکتر میشوند و هم اینکه اثرات حجاب، بسیار زیاد است. طوری که شهدای ما در وصیتنامههایشان مینوشتند: «خواهر من سیاهی چادر تو کوبندهتر از سرخی خون من است.» این هم یک واقعیت است. در روایت وارد شده؛ جوانی که در مقابل نامحرم عفت میورزد، اجر شهید دارد و بلکه بالاتر. شهید با این عظمتش، جوانی که عفت میورزد، چشمچرانی نمیکند، روابط نادرست ندارد، اجر شهید دارد و بلکه بالاتر. پس جایگاه حجاب تا این اندازه مهم است.
مبارزه دشمن با دو مسئله در اسلام
علت اینکه دشمن روی عفاف و حجاب سرمایهگذاری کرده و علیه حجاب اقدام میکند، به خاطر اثر بالای حجاب در دینداری است.
دو مسئله است که فوقالعاده در دین و دینداری مردم مهم است و دشمن روی اینها سرمایهگذاری میکند: 1. حجاب و پوشش اسلامی(نماد دینداری اجتماعی). 2. حکومت اسلامی(نماد دینداری سیاسی).
حکومت اسلامی و حجاب اسلامی در هر جایی باشد، دشمن تلاش میکند از بین بِبرد. حکومت اسلامی بر اساس حکمرانی ولایت فقیه که در جمهوری اسلامی محقق شده، نماد دینداری سیاسی مردم و نماد حکومت اسلامخواهی مردم است. وقتی مردم پای امام و رهبر و ولایت فقیه میایستند، به حرفهای ولیفقیه توجه میکنند، دستوراتش را اطاعت میکنند، یعنی اسلام سیاسی، اسلام مجاهد و انقلابی را میخواهند و دشمن با این مخالف است. لذا تمام توانش را میگذارد برای اینکه حکومت دینی و ولایتفقیه را سرنگون کند. نماد دینداری سیاسی مردم، حکومت اسلامی تحت ولایت فقیه است و دشمن با آن مخالف است.
دومین چیزی که نماد دینداری اما دینداری اجتماعی مردم است؛ حجاب است. اگر حجاب را از خانمها بگیرند ایران با ترکیه فرقی نمیکند، ایران با خیلی از کشورهای اروپایی دیگر فرقی نمیکند. چیزی که وقتی در جامعه میبینید میگویید هنوز دین هست، حجاب است. اگر بخواهید بفهمید در اروپا چه کسی مسلمان است، از طریق حجاب میفهمید.
اهمیت رعایت مظاهر اسلام
اسلام یک ظاهر و یک مظاهری دارد که رعایت آن را واجب و ترک آن را حرام کرده است. برای مردها چیزهایی در ظاهرشان هست، برای زنها هم در ظاهرشان، فرموده اینها را رعایت کنید؛ این مظهر اسلام میشود، وقتی این را گرفتند به راحتی سنگرهای بعدی دینداری را هم فتح میکنند. لذا دشمن اینقدر روی کشف حجاب حساس است. رضاخان که آمد به زور کشف حجاب کرد، الآن هم ما در کشور برای حفظ حجاب قانون داریم با این فضاهای مجازی و فشارهایی که آمده و نسل جوانی که در این فضاها سیر کردند، کشف حجابهایی که احیاناً گوشه و کنار اتفاق افتاده- البته خیلی هم نیست- برای همین دارد اتفاق میافتد.
اولین گام در رفع بیحجابی و بدحجابی
در مسئلۀ بیحجابی و بدحجابی چطور باید برخورد شود؟ اهلبیت(علیهمالسلام) چطور رفتار میکردند؟ دستور اسلام چیست؟ در مسئلۀ حجاب و عفاف چند نوع برخورد و مواجهه وجود دارد:
1. آموزش و تعلیم؛ اولین برخورد و مواجهه با این مسئله آموزش و تعلیم است. اسلام به تعلیم تأکید میکند. به بچهها و جوانها یاد بدهید، به مردم یاد بدهید. تعلیم و آموزش حجاب، عفاف و همۀ دستورات دینی. امام رضا(علیهالسلام) نشسته بودند یک دختر کوچک وارد مجلس مردانه شد. حضرت به او محبت کردند و بعد فرمودند: چند ساله است؟ پدر یا یکی از اطرافیانش گفتند: شش ساله. حضرت فرمودند: این دختر دیگر باید طرف خانمها باشد، او را بفرستید طرف خانمها. یعنی از شش سالگی، از سنین کم بچهها را عادت دهیم که دخترها طرف خانمها، پسرها در قسمت آقایان باشند. وقتی شما همین را رعایت نمیکنید بچه از دوران کودکی روابطش شکل میگیرد. دختر وقتی 9 سالش شد یکدفعه نمیشود چادر به سرش کرد، یکدفعه نمیشود به او نماز یاد داد.
اهلبیت(علیهمالسلام) میفرمایند ما بچههایمان را از سه سالگی تشویق میکردیم ادای نماز خواندن را دربیاورند. به آنها محبت میکردیم که بیایند ادای نماز خواندن را در بیاورند و با ما خم و راست شوند. وسط نماز هم میرود، ولی شما آرامآرام تشویقش میکنید. امر به این معنا نیست که اذیتش کنید. این باعث میشود در هفت سالگی نماز خواندن را یاد گرفته باشد، دختر در نه سالگی کامل است. رشد دادن یک درخت هم آرامآرام است. تربیت هم یک فرآیند است.
اینگونه نیست که گمان کنید همۀ مدارس کشف حجاب کردهاند، فکر میکنم در استان یزد ۸۵ هزار مدرسه داریم که شاید در چهار پنج تا از مدارس این اتفاق افتاده باشد. علت آن هم کوتاهیهای والدین، مدارس و محیط جامعه است. مورچه وقتی روی آب میافتد، میگوید دنیا را آب برد. ابداً اینطور نیست که در نتیجه حوادث اخیر کشور، حجاب و عفت به باد رفته باشد. فقط سر و صدایش زیاد است.
چرا عدهای دشمن حجاباند؟ چون حجاب نماد دینداری است، چون بعد از برداشتن روسری، کمکم میتوانند بقیۀ سنگرها را هم فتح کنند.
تلاش برای رفع بیحجابی و بدحجابی/ لزوم توجه به حجاب فرزند
حالا که آموزش دادید، مدام باید تذکر دهید و یادآوری کنید. آدم فراموشکار است، بچه فراموش میکند، حتی بزرگترها هم یادشان میرود. آنقدر تذکر دهید تا به ملکه رفتاری در وجودش تبدیل شود، البته تذکرات خوب. مرحلۀ سوم هشدار است، وقتی گوش نمیدهد، توجه نمیکند باید هشدار دهید، انذار کنید و گاهی اخطار دهید تا متوجه اهمیت مسئله حجاب شود. ما گاهی نسبت به صبحانه خوردن بچههایمان بیشتر حساسیم تا نماز خواندنشان، به نماز که میرسد میگوییم بچه است، ولی صبحانه را باید بخورد. به جسم بچهها توجه داریم که البته باید داشته باشیم، ولی به روح و معنویت آن توجه نداریم.
اگر هشدار هم دادید و باز بیتوجهی میکند، باید تنبیه شود. تنبیه شامل تحریم میشود(یعنی محرومیت)، تعزیر؛ یعنی حدودی که باید جاری شود، شامل: سرزنش، تقبیح کردن یک رفتار. هر کدام از اینها در جای خود با اصول خودش باید اجرا شود. تنبیه این مجموعه را دربرمیگیرد.
نحوه برخورد با بیحجابی و بدحجابی
خیلی چیزها را به بچهها آموزش ندادهایم. بعضی در خانوادههایی بزرگ شدهاند که اصلاً نمیدانند حجاب چیست. در مدارس با مسائل دینی آنچنان جدی رفتار نمیشود، نحوه برگزاری نماز جماعت بد است، روحانی درست و حسابی در مدارس نیست و زمان درست حسابی هم برای این مسائل گذاشته نمیشود، همه چیز شده درس، آنقدر که دیگر دانشآموز فرصت نمیکند به دین و شرعیات خودش برسد و این یعنی افراط. ما در خیلی جاها مسائل را یاد ندادیم که هیچ، تذکر هم نمیدهیم.
اتفاقات و آشوبهای پیش آمده بین بعضی از دانشآموزان، جوانها، دخترها و پسرها از ناآگاهی آنهاست، این چیزها را نمیدانند، بلد نیستند و وقتی بلد نیستند باید یادشان بدهیم. اما الآن دشمن آمده و سوءاستفادهای کرده، یک جو و هیجانی ایجاد شده و یک عده روسریشان را برداشتند. با اینها چکار کنیم؟ اولاً وقتی کارهای خطرناک و پرخطر انجام میشود، باید جلویش را گرفت. بیحجابی خطرناک است. این بچه یا آن دانشآموز خیلی از چیزها را بلد نیست، ولی نمیشود اجازه داد در جامعه به عنوان مثال بیحجابی به شدت رایج شود. باید حکومت و حاکمیت جلوی اغتشاش را بگیرد. اغتشاش یعنی یک عده بیایند هنجارشکنی کنند، رفتارهای غیرقانونی و غیرشرعی را به صورت علنی در جامعه و در مقابل دیگران انجام دهند و دیگران را به آن کار تشویق کنند. باید جلوی این حرکات را بگیرند، نباید اجازه دهند راحت این اتفاقات بیفتد، باید برایش جریمه تعیین کنند، تنبیهی مشخص کنند.
باید جلوی کارهای خطرناک بچهها را گرفت
اگر بچه شما به سمت کار خطرناک مثلاً چهارشنبهسوری رفت جلوی او را نمیگیرید؟ مثلاً این ترقه یا بمب است و اگر منفجر شود دست یا چشمت را از دست میدهی. آیا جلویش را نمیگیرید؟ گاهی با توسل به زور جلویش را میگیرید. ولی چطور میشود به حجاب که میرسید، یک واجب ضروری دین و واجب شرعی میگوییم بگذار این بچه کشف حجاب کند، طوری نمیشود؟! نه باید بفهمد که این خطرناک است، باید جلویش را با قانون گرفت و بعد نشست و آموزش داد؛ باید به بچهها یاد داد که این خطرناک است، درست نیست، اثرات بد آن را باید گفت.
حالا در جامعه جو درست میکنند که گشت ارشاد خوب است یا گشت ارشاد بد است. گشت ارشاد یک پایگاه قانونی برای رسیدگی به جرایم علنی در جامعه است، ممکن است در جایی بد عمل کند، ولی خوب یا بد عمل کرده ربطی به اصل گشت ارشاد ندارد.
چگونه با بدحجابی برخورد کنیم؟
وقتی ناهنجاری علنی میشود، باید در جامعه چکار کنیم؟ باید جلوی ناهنجاری علنی را گرفت، اما همچنین باید تعلیم و آموزش داد، نمیشود یکدفعه قانون بگذارند که اگر راننده تاکسی خانم بیحجاب سوار کرد، جریمه شود. خانم بیحجاب را جریمه کن، چرا راننده را جریمه میکنی؟! باید در مواجهه با مسئله بدحجابی در جامعه درست عمل کنیم؛ یعنی هم با پدیدههای مهم مجرمانه و ظالمانه جامعه مثل اختلاسها، دزدیها و مشکلات اقتصادی و مسائل فرهنگی دیگر برخورد کنیم و هم با چنین پدیدههایی برخورد کنیم. گاهی بدحجابی محصول بدرفتار کردن فرهنگی و اقتصادی ماست. اگر آن را درست کنیم این هم درست میشود. خیلی از کسانی که بدحجاب یا بیحجاباند نه مخالف اسلاماند و نه مخالف انقلاب، بلکه یکسری فضاها به وجود آمده که اینطور اعتراض میکنند،. از آنجا که کسی کار فرهنگی نکرده و آموزش نداده، چنین نتیجهای حاصل میشود.
پس راه این است که اگر فتنه و اغتشاش شد، باید با قدرت اغتشاش را آرام کنند و آرامآرام شروع به آموزش مردم کنند، سپس به حل همه معضلات جامعه بپردازند که یکی از آنها حجاب است و باید حل شود. حجاب همه چیز نیست، حتماً هم باید حل شوند و خیلی هم مهم است. لذا ما باید در عمل به دستورات شرعی و دینی در جامعه به صورت متعارف، متعادل و منطقی عمل کنیم. اگر با پدیده بدحجابی به صورت غیرمنطقی برخورد کنیم، به جای بهتر شدن بدتر خواهد شد.
وظیفه مردم در برابر بدحجابی/ روشهای آموزش ججاب
مردم هم وظیفه دارند که امر به معروف نهی از منکر کنند. خود مردم خیلی مهماند و باید در این مسائل ورود کنند؛ خانوادههایشان، دخترانشان، فامیل، اطرافیان و همسایهها همه ورود کنند. امر به معروف و نهی از منکر هم فقط برخورد کردن نیست، محبت کنید، به بچهها آموزش و تعلیم دهید، آنها را به مطالعه کتاب تشویق کنید، به سؤالات آنها پاسخ دهید، در مورد مسئله حجاب و عفاف به آنها مشاوره دهید، آن موقع میبینیم که تربیت اتفاق افتاده است. متأسفانه هیچکدام از این موارد در سالهای گذشته به درستی انجام نشده است.
زینب(سلاماللهعلیها) را نامحرم ندید تا روز عاشورا
شما ببینید اهل بیت(علیهمالسلام) به مسئله حجاب چقدر اهمیت میدادند. شیخ صدوق و مرحوم مامقانی عبارت «و ما ادراک ما زینب» در مورد حضرت زینب(سلاماللهعلیها) دارد. «هِیَ فِی الْحِجابِ والْلِفّافِ مَزیدَةٌ لَمْ یَر شَخْصَها احَدٌ مِنَ الرِّجالِ فی زَمانِ اَبیها وَ اَخَویها الاّ یَومَ طَّفِّ»[6]. میگوید: شما نمیدانید زینب(سلاماللهعلیها) چه کسی است. او در حجاب و عفاف فوقالعاده بود، هیچ مردی او را در زمان پدر و برادرانش ندید تا روز عاشورا. اینکه مردی او را ندیده به این معنا نیست که او در جامعه رفت و آمد نمیکرد، این یعنی رفت و آمد غیرضروری نمیکرد، به این معنا که رفت و آمد او بیشتر در جلسات بانوان بود و در عرصه جامعه خودنمایی نداشت، رفتارهای منطقی و شرعی داشت. هیچکس او را ندید تا روز عاشورا که یک دفعه در آن روز بروز و ظهور پیدا کرد. مجبور شد، کاروانسالار شد، به جای امام حسین(علیهالسلام)، اباالفضلالعباس و علی اکبر(علیهماالسلام) به جای مردان کاروان بنیهاشم، حضرت زینب(سلاماللهعلیها) مسئولیت قبول کرد و چقدر این مسئولیت را خوب به سرانجام رساند.
دغدغه بانوان بعد از عاشورا
دغدغه زنان حاضر در کربلا بعد از حادثه عاشورا، حجاب بود. در عصر عاشورا وقتی خیمهها را آتش میزدند و به دنبال زنان خیمهها میرفتند، نقل است که شخصی یکی از دختران امام حسین(علیهالسلام) را دنبال میکرد. دختر در حال دویدن بود که این شخص با پشت نیزه به کمر او زد، افتاد و بیهوش شد و در حال بیهوشی گوشوارهها و چادر و زینتآلات او را بردند، وقتی به هوش آمد، حضرت زینب(سلاماللهعلیها) بالای سرش بود. هر دو بزرگوار گریه میکردند. اولین حرفی که این دختر به حضرت زینب(سلاماللهعلیها) زد، این بود: آیا چیزی هست که من خودم را با آن بپوشانم؟ زینت او را برده بودند، اما برایش مهم نبود. او را کتک زدند، برایش مهم نبود، با آن همه مصیبت، پوشاندن خودش در آن لحظه نباید برایش اولویت میبود. این زنان اینگونه بودند! در اینجا حضرت زینب(سلاماللهعلیها) فرمودند: «یا بِنْتاه! وَ عَمَّتُکِ مِثْلُکِ»[7]؛ عمه هم مثل توست و او را هم غارت کردند.
علت غارت چادر بانوان در کربلا چه بود؟
وقتی اسرا وارد مجلس یزید شدند، پوشش اصلی خودشان را نداشتند ولی سر برهنه هم نبودند. روسری و مقنعهای بر سر اینها بود و لباسهایی به تن داشتند که شاید به خاطر آتش و دویدن در میان خارها پارهپاره شده بود. اینها وقتی به مجلس یزید رسیدند، با توجه به اینکه اسیر بودند و باید جلوی یزید میایستادند، حضرت زینب(سلاماللهعلیها) به خاطر پارگی لباسها به همه گفتند: بنشینید، تا نگاه کسی به قد و قامت ناموس پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیفتد. در حالی که نشستن در مقابل یزید جرم و بیاحترامی بود و ممکن بود حکم قتل آنها را صادر کند.
نوشتهاند که حضرت زینب(سلاماللهعلیها) با آستین صورت خود را پوشاندند، چون در حالت عادی آنها نقاب میزدند. نقابهای همه را برده بودند. چرا نقاب را برده بودند؟ مگر نقاب قیمتی دارد؟ گمان نکنید چادر آنها میلیونها تومان قیمت داشته که از سر آنها برداشتند یا محتاج یک چادر این زنان بودند. خیر به این خاطر نبود، مکشوفه کردن اینها با هدف ذلیل کردن اسرا بود. وقتی میخواستند اسیر را خوار کنند میگفتند: این کنیز است، نباید پوشیه داشته باشد تا همه او را ببینند.
[1]. سوره نور، آیه 31.
[2]. سوره احزاب، آیه 59.
[3]. سوره نور، آیه 31.
[4]. سوره بقره، آیه 256.
[5]. نهجالبلاغه، حکمت 409.
[7] . مقتل الحسین مقرّم، ص 300.